• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

ابوطَلحه انصاری

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



زیدبن سهل‌بن اسودبن حزام انصاری خزرجی
[۱] المعارف، ص‌۲۷۱
از اصحاب پیامبر ابوطلحه، از تیره بنی‌نجّار و همسرش ام‌سُلَیم مادر انس‌بن‌مالک است.
[۲] همان




وی در بیعتِ• عقبه دوم حضور یافت و به اسلام گروید و از نقیبان
[۳] الطبقات، ج‌۳، ص‌۳۸۳
[۴] تهذیب الکمال، ج‌۱۰، ص‌۷۵

شد و پس از هجرت ، پیامبر او را با ارقم
[۵] الطبقات، ج۳، ص۳۸۳
و به نقلی ابو•عبیده برادر کرد.
[۶] اسدالغابه، ج‌۲، ص‌۳۶۱




ابوطلحه، از تیراندازان زبردست بود.

۲.۱ - شرکت در جنگ ها

در بدر • حضور یافت
[۷] جمهرة انساب‌العرب، ص‌۳۴۷
و در اُحُد • پیشاپیش رسول خدا تیر می‌انداخت. او صدای مهیبی داشت؛ ازاین‌رو پیامبر درباره‌اش فرمود:نهیب ابوطلحه بر دشمن، از نیروی ۱۰۰ مرد بهتر‌است.
[۸] الاستیعاب، ج‌۴، ص‌۲۶۱
[۹] المغازی، ج‌۱، ص۲۴۲‌۲۴۳
[۱۰] الطبقات، ج۳، ص۳۸۳‌۳۸۴
به گفته خودش، در جنگ خیبر • دوشادوش رسول‌خدا بوده
[۱۱] الطبقات، ج۳، ص‌۳۸۵
و در غزوه حنین •۲۰ نفر از مشرکان را از پای در آورده و وسایلشان را از آنِ خود ساخته است.
[۱۲] المعارف، ص۲۷۱
[۱۳] الطبقات، ج۳، ص۳۸۴
[۱۴] الاستیعاب، ج۴، ص۲۶۱


۲.۲ - تهیه غذا برای رسول خدا

گفته‌اند:روزی ابوطلحه با مشاهده آثار گرسنگی در پیامبر، برای ایشان غذایی تهیه کرد و حضرت را به آن فراخواند. پیامبر نیز با دست مبارک خود آن غذای اندک را میان اصحاب قسمت کرد و همه سیر شدند.
[۱۵] صحیح البخاری، ج‌۴، ص‌۲۰۶‌۲۰۷
[۱۶] صحیح مسلم، ج‌۷، ص۱۶۱


۲.۳ - هدیه نخلستان به پیامبر

به نقلی، او پس از نزول آیه «لَن تَنالوا البِرَّ حَتّی تُنفِقوا مِمّا تُحِبّونَ... = هرگز به (حقیقت) نیکوکاری نمی‌رسید؛ مگر این‌که از آن‌چه دوست دارید، انفاق • کنید»
[۱۷] آل‌عمران/سوره۳، آیه۹۲
نخلستان آبادی را که روبه‌روی مسجد مدینه داشت، به پیامبر واگذاشت و به پیش‌نهاد حضرت، آن را برای خویشانش وقف کرد.
[۱۸] صحیح البخاری، ج‌۳، ص‌۲۵۸
[۱۹] روض‌الجنان، ج‌۴، ص‌۴۲۷


۲.۴ - راوی حدیث پیامبر

وی از‌جمله راویان حدیث پیامبر است.
[۲۰] تهذیب‌الکمال، ج‌۱۰، ص‌۷۵



براساس نقلی، پیامبر در واپسین روزهای عمر خود، به ابوطلحه فرمود تا سلامش را به قوم خود برساند و سپس آنان را به عفاف و استقامت ستود.
[۲۱] اسدالغابه، ج‌۲، ص‌۳۶۱
قبر پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) را ابوطلحه آماده ساخت.
[۲۲] تاریخ یعقوبی، ج‌۲، ص‌۱۱۴
[۲۳] اسدالغابه، ج‌۲، ص‌۳۶۱



وی در زمان رسول خدا بسیار روزه می‌گرفت و پس از او تا آخر عمر، جز در سفر و عید فطر و قربان روزه بود.
[۲۴] الطبقات، ج۳، ص‌۳۸۴



صاحب قاموس‌الرجال به علت گفتار و رفتاری که در خلافت عمر از او سرزده، روایات او را ضعیف می‌شمارد.
[۲۵] قاموس الرجال، ج‌۴، ص‌۵۵۲‌۵۵۳



به گفته ابن‌ابی‌الحدید عمر در واپسین ساعات عمرش با تعیین شورایی ۶ نفره مرکب از علی (علیه‌السلام)، عثمان ، طلحه ، زبیر ، سعد‌بن ابی‌وقاص و عبدالرحمن‌بن عوف، به ابوطلحه فرمان داد با همراهی ۵۰ مرد مسلح این ۶ نفر را در خانه‌ای جمع کند و سه روز به آن‌ها مهلت دهد تا یکی را از میان خودشان به عنوان خلیفه انتخاب کنند و چنانچه ۴ نفر از آنان یا سه نفر که عبدالرحمن در میان آن‌ها باشد بر امری اتفاق و دیگران مخالفت کردند گردن مخالفان را بزند؛ همچنین اگر پس از سه روز، آنان امر خلافت را تعیین نکردند، آنان را گردن بزند.
[۲۶] شرح نهج البلاغه، ج‌۱، ص‌۱۴۶
ابوطلحه نیز‌ سوگند یاد‌کرد بیش از سه روز به آنان مهلت‌ندهد.
[۲۷] قاموس الرجال، ج‌۴، ص‌۵۵۲



برخی وفاتش راسال ۳۴ هجری در۷۰ سالگی در مدینه دانسته و گفته‌اند: عثمان‌بن‌عفان بر جنازه‌اش نماز خوانده؛
[۲۸] الطبقات، ج‌۳، ص‌۳۸۵
[۲۹] المعارف، ص‌۲۷۱
امّا اهل بصره معتقدند که در سفری دریایی در کشتی مرده و پس از ۷ روز بدون آن‌که جسدش تغییر کند، در جزیره‌ای مدفون شده است.
[۳۰] الطبقات، ج۳، ص‌۳۸۵؛
[۳۱] تهذیب‌الکمال، ج۱۰، ص‌۷۶

وفات او را سال‌های ۳۲، ۳۳ و ۵۱ نیز گفته‌اند.
[۳۲] اسدالغابه، ج‌۲، ص‌۳۶۲
به نقلی، ابوزرعه دمشقی [[]] ، وفات او را در شام دانسته است.
[۳۳] تهذیب‌الکمال، ج۱۰، ص‌۷۶



۱. ‌ قرآن ، مسلمانان را پس از جنگ اُحُد به دو دسته تقسیم کرد:گروهی مؤمن که خداوند بر آن‌ها آرامش نازل کرد و نشانه آن خواب سبکی بود که شبِ پس از حادثه اُحد بر آن‌ها عارض شد و گروهی منافق که به فکر جانشان بوده، آرامشی نداشتند و درباره خدا گمان‌های نادرستی می‌بردند. خداوند می‌فرماید:«ثُمَّ اَنزَلَ عَلَیکُم مِن بَعدِ الغَمِّ اَمَنَةً نُعاسًا یَغشی طَائِفَةً مِنکُم وطَائِفَةٌ قَد اَهَمَّتهُم اَنفُسُهُم یَظُنّونَ بِاللّهِ غَیرَ الحَقِّ ظَنَّ الجهِلِیَّةِ‌...». در نقلی از ابوطلحه، وی خود را از‌جمله کسانی دانسته که خواب سبک بر او عارض شده
[۳۵] جامع‌البیان، مج۳، ج۴، ص۱۸۷۱۸۸
[۳۶] روح‌المعانی، مج‌۳، ج‌۴، ص‌۱۵۵
[۳۷] روض‌الجنان، ج‌۵، ص‌۱۱۴
و خود را از گروه اوّل شمرده است.
۲. بنابه روایت ابوهریره ، مردی خدمت رسول‌خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) رسید و از حضرت خواست تا او را مهمان کند. ابوطلحه او را به خانه برد و به همسرش سفارش کرد که از مهمان رسول خدا به نیکویی پذیرایی کند. بچه‌ها را خواباندند؛ سپس به بهانه‌ای چراغ را خاموش و وانمود کردند که با مهمان غذا می‌خورند. فردای آن شب، پس از اظهار خرسندی پیامبر از عمل آن‌ها، خداوند این آیه را نازل کرد
[۳۸] جامع البیان، مج‌۱۴، ج‌۲۸، ص‌۵۵
:«... ‌ویُؤثِرونَ عَلی اَنفُسِهِم ولَو‌کانَ بِهِم خَصاصَةٌ ومَن یوقَ شُحَّ نَفسِهِ فَاُولئِکَ هُمُ المُفلِحون‌... ‌=... ‌و‌ ( مهاجران را) بر خود مقدّم می‌دارند؛ هرچند خودشان بسیار نیازمند باشند. کسانی‌که نفس خویش را از بخل و حرص باز‌داشته‌اند، رستگاران‌اند» ؛ لیکن عبداللّه‌بن مسعود نزول این آیه و داستان پیش گفته را با شرحی بیش‌تر در مورد علی (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) می‌داند.
[۴۰] روض الجنان، ج‌۱۹، ص‌۱۲۳

۳.گروهی از مسلمانان از‌جمله ابوطلحه، در منزل سعد•بن‌ابی‌وقّاص، گرد آمدند، غذایی خوردند و پس از آن، شرابی در مجلس حاضر کردند تا بنوشند که آیه «یاَیُّهَا الَّذینَ ءامَنوا اِنَّمَا الخَمرُ والمَیسِرُ والاَنصابُ والاَزلمُ رِجسٌ مِن عَمَلِ الشَّیطنِ فَاجتَنِبوهُ لَعَلَّکُم تُفلِحون» نازل شد و حرمت قطعی خمر • را اعلام کرد.
[۴۲] مناقب، ج‌۲، ص‌۲۰۳‌۲۰۴
از شأن نزول این آیه استفاده می‌شود که ابوطلحه، پس از نزول آیات قبلی تحریم شراب مانند «یَسَلونَکَ عَنِ الخَمرِ والمَیسِرِ قُل فیهِما اِثمٌ کَبیرٌ‌...» هم‌چنان از نوشیدن شراب دست نکشیده بود؛ چنان علامه طباطبایی می‌گوید:از ذیل آیات ۹۰‌۹۱ مائده/۵ استفاده می‌شود برخی مسلمانان بعداز شنیدن «یَسَلونَکَ عَنِ الخَمرِ والمَیسِرِ قُل فیهِما اِثمٌ کَبیرٌ‌...»، باز‌هم از میگساری [[]] دست برنداشته بودند تا آیه‌۹۰ مائده/۵ نازل شد.
[۴۵] المیزان، ج‌۲، ص‌۱۹۵
به نقلی، پس از نزول آیه پیشین، ابوطلحه دستور داد همه شراب‌های موجود در خانه‌اش را بیرون بریزند.
[۴۶] صحیح البخاری، ج‌۶، ص‌۳۰۱
[۴۷] الدرالمنثور، ج‌۳، ص‌۱۶۲



الاستیعاب فی معرفة الاصحاب؛ اسدالغابة فی معرفة الصحابه؛ تاریخ الیعقوبی؛ تهذیب الکمال فی اسماء الرجال؛ جامع‌البیان عن تأویل آی القرآن؛ جمهرة انساب‌العرب؛ الدرالمنثور فی‌التفسیر بالمأثور؛ روح‌المعانی فی تفسیرالقرآن العظیم؛ روض‌الجنان و روح‌الجنان؛ صحیح البخاری؛ صحیح مسلم با شرح سنوسی؛ الطبقات‌الکبری؛ قاموس‌الرجال؛ المعارف؛ المغازی؛ مناقب آل‌ابی‌طالب.


۱. المعارف، ص‌۲۷۱
۲. همان
۳. الطبقات، ج‌۳، ص‌۳۸۳
۴. تهذیب الکمال، ج‌۱۰، ص‌۷۵
۵. الطبقات، ج۳، ص۳۸۳
۶. اسدالغابه، ج‌۲، ص‌۳۶۱
۷. جمهرة انساب‌العرب، ص‌۳۴۷
۸. الاستیعاب، ج‌۴، ص‌۲۶۱
۹. المغازی، ج‌۱، ص۲۴۲‌۲۴۳
۱۰. الطبقات، ج۳، ص۳۸۳‌۳۸۴
۱۱. الطبقات، ج۳، ص‌۳۸۵
۱۲. المعارف، ص۲۷۱
۱۳. الطبقات، ج۳، ص۳۸۴
۱۴. الاستیعاب، ج۴، ص۲۶۱
۱۵. صحیح البخاری، ج‌۴، ص‌۲۰۶‌۲۰۷
۱۶. صحیح مسلم، ج‌۷، ص۱۶۱
۱۷. آل‌عمران/سوره۳، آیه۹۲
۱۸. صحیح البخاری، ج‌۳، ص‌۲۵۸
۱۹. روض‌الجنان، ج‌۴، ص‌۴۲۷
۲۰. تهذیب‌الکمال، ج‌۱۰، ص‌۷۵
۲۱. اسدالغابه، ج‌۲، ص‌۳۶۱
۲۲. تاریخ یعقوبی، ج‌۲، ص‌۱۱۴
۲۳. اسدالغابه، ج‌۲، ص‌۳۶۱
۲۴. الطبقات، ج۳، ص‌۳۸۴
۲۵. قاموس الرجال، ج‌۴، ص‌۵۵۲‌۵۵۳
۲۶. شرح نهج البلاغه، ج‌۱، ص‌۱۴۶
۲۷. قاموس الرجال، ج‌۴، ص‌۵۵۲
۲۸. الطبقات، ج‌۳، ص‌۳۸۵
۲۹. المعارف، ص‌۲۷۱
۳۰. الطبقات، ج۳، ص‌۳۸۵؛
۳۱. تهذیب‌الکمال، ج۱۰، ص‌۷۶
۳۲. اسدالغابه، ج‌۲، ص‌۳۶۲
۳۳. تهذیب‌الکمال، ج۱۰، ص‌۷۶
۳۴. آل‌عمران/سوره۳، آیه۱۵۴.    
۳۵. جامع‌البیان، مج۳، ج۴، ص۱۸۷۱۸۸
۳۶. روح‌المعانی، مج‌۳، ج‌۴، ص‌۱۵۵
۳۷. روض‌الجنان، ج‌۵، ص‌۱۱۴
۳۸. جامع البیان، مج‌۱۴، ج‌۲۸، ص‌۵۵
۳۹. حشر/سوره۵۹، آیه۵۹.    
۴۰. روض الجنان، ج‌۱۹، ص‌۱۲۳
۴۱. مائده/سوره۵، آیه۹۰.    
۴۲. مناقب، ج‌۲، ص‌۲۰۳‌۲۰۴
۴۳. بقره/سوره۲، آیه۲۱۹.    
۴۴. بقره/سوره۲، آیه۲۱۹.    
۴۵. المیزان، ج‌۲، ص‌۱۹۵
۴۶. صحیح البخاری، ج‌۶، ص‌۳۰۱
۴۷. الدرالمنثور، ج‌۳، ص‌۱۶۲



دائرة المعارف قرآن، برگرفته از مقاله «ابوطَلحه انصارى».    



جعبه ابزار