استظهار
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
استظهار در معانی
تحقیق و
تفحّص برای
ظهور حال،
احتیاط و
تحفّظ،
چیرگی و طلب
ظهور کلام آمده است.
مفهوم اول: کاربرد رایج استظهار به این مفهوم در باب
طهارت، مبحث
حیض و
نفاس است.
مفهوم دوم: واژۀ استظهار به معنای تحفّظ در باب طهارت، مبحث
استحاضه،
وضو و
غسل آمده است.
مفهوم سوم: واژۀ استظهار به معنای چیرگی در باب
قضاء آمده است.
مفهوم چهارم: واژۀ استظهار به معنای طلب ظهور کلام در
اصول فقه، مبحث
ظواهر آمده است.
واژۀ استظهار در
فقه و اصول، مفاهیم و کاربردهای مختلفی دارد.
کاربرد رایج استظهار به این مفهوم در باب طهارت، مبحث
حیض و نفاس است.
زن دارای
عادت معیّن که زمان
عادت او کمتر از ده
روز است، اگر
خونریزی وی از زمان عادتش بگذرد و نداند خونریزی تا ده روز ادامه مییابد تا تمام مدّت ده روز
حیض باشد یا بیشتر از ده روز ادامه مییابد که در این صورت تنها مدّت
عادت،
حیض شمرده شود، استظهار میکند؛ یعنی تا ده روز
صبر میکند و به احکام
زن حائض عمل میکند تا حال او روشن شود.
اگر
خون تا ده روز
قطع شد، همۀ روزها را
حیض قرار میدهد و چنانچه از ده روز گذشت، روزهای
عادت خود را
حیض و باقی را
استحاضه به شمار میآورد.
البته در این که استظهار،
واجب است یا
مستحب و یا
مباح، اختلاف میباشد.
استحباب آن به مشهور متأخّران نسبت داده شده است.
همچنین در مدّت
زمان استظهار، اقوالی مطرح شده است: یک یا دو روز؛ سه روز؛ تا پایان روز دهم؛
تخییر میان یک، دو و سه روز؛
وجوب استظهار به یک روز و تخییر میان استظهار به دو، سه یا تا پایان روز دهم و عدم آن؛
واگذار کردن امر به
حائض تا خود، به مدّت مورد نیاز برای استظهار دست یابد.
قول نخست به مشهور نسبت داده شده است.
واژۀ استظهار در اعمال
حائض، کاربرد دیگری نیز دارد و آن، تفحّص از حال خود از حیث
پاک شدن است؛ بدین معنا که
حائض پس از قطع ظاهری خون، برای دستیابی به قطع واقعی آن، پنبهای درون فرج قرار میدهد و در صورت آلوده نشدن
پنبه به خون، قطع به
طهارت پیدا میکند.
آنچه در استظهار
حائض- به هر دو معنا- گذشت، در زنی که
خون نفاس دیده نیز جاری است.
واژۀ استظهار به معنای تحفّظ در باب طهارت، مبحث استحاضه، وضو و غسل آمده است.
تحفّظ از خروج خون و تعدی آن به سایر بدن یا لباس در حدّ توان برای
نماز، بر
مستحاضه واجب است.
واجب است فرد
مسلوس و
مبطون برای نماز با استفاده از
کیسه و مانند آن از سرایت
نجاست (
ادرار یا
مدفوع) به سایر
بدن یا
لباس، تحفظ نماید.
دست کشیدن به بدن در
غسل، گشودن
چشمها هنگام شستن
صورت برای رسیدن
آب به اطراف آنها و نیز نفوذ دادن و رساندن آب به مواضعی مانند لای
موهای نرم، زیر بغل،
ناف و زیر
پستان- که بدون این عمل نیز آب به این جاها نفوذ میکند- به جهت
احتیاط مستحب است. رساندن آب و دست کشیدن به مواضعی که نفوذ آب به آنها متوقّف بر این عمل میباشد، واجب است.
واژۀ استظهار به معنای
چیرگی در باب
قضاء آمده است.
جایز نیست
قاضی به یکی از دو طرف
دعوا چیزی
تلقین کند که موجب استظهار و چیرگی وی برطرف دیگر گردد.
واژۀ استظهار به معنای طلب
ظهور کلام در اصول فقه، مبحث ظواهر آمده است.
مراد از ظهور، مفهومی است که از کلام بر حسب متفاهم
عرفی و
لغوی فهمیده میشود.
فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت، ج۱، ص۴۵۹-۴۶۰.