• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

اصحاب اعراف

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



یکی از گروه‌هایی که قرآن کریم از آن‌ها یاد کرده است، «اصحاب اعراف» می‌باشد که در سوره اعراف به معرفی آنها پرداخته شده است.




اصحاب جمع صاحب، در لغت به معنی رفیق و ملازم است؛
[۱] راغب اصفهانی، حسین بن محمد؛ المفردات فی غریب القرآن، بیروت، دارالعلم، ۱۴۱۲ ق چاپ اول، ص۴۷۵.
و اعراف جمع عُرف، در لغت به کشتزاری که بالاتر از سطح چشمه‌ها و برفراز بلندی‌ها باشد، آمده و برخی هر جای بلندی را اعراف گفته است؛
[۳] طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، تهران، کتاب فروشی مرتضوی،۱۳۷۵ ش، چاپ سوم، ج ۵ ص۹۳.
اما در اصطلاح قرآنی، «اعراف» دیواری میان بهشت و جهنم است.
[۴] مفردات، ص۵۶۲.
.



در قرآن کریم دو گروه با عنوان «اصحاب اعراف» و «مردان بر اعراف» بیان شده که در میان مفسران در مورد این دو گروه اختلاف نظر وجود دارد؛ گروهی میان اصحاب اعراف و مردان بر اعراف فرق گذاشته و گفته‌اند: «مردان بر اعراف» گنهکاران اهل ایمان و «اصحاب اعراف» شفیعان روز قیامت‌ند؛ یعنی پیامبران و امامان -علیهم‌السلام- که مردان بر اعراف را شفاعت می‌کنند.
[۷] ر.ک، طیب، سید عبدالحسین، اطیب البیان، تهران، انتشارات اسلام،۱۳۷۸، چاپ دوم، ج۵ ص۳۲۷.
برخی نیز اصحاب اعراف و مردان بر اعراف را به یک معنا دانسته‌اند.
[۸] طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، قم، انتشارات اسلامی، ۱۳۷۵ ش، چاپ پنجم، ج۸ ص۱۵۳.
به هر معنا که باشد، همه‌ی مفسران در مورد اصحاب اعراف اتفاق نظر دارند به این‌که، آن‌ها دارای مرتبه‌های بلند در نزد خداوند بوده و دارای مقام شفاعت می‌باشند؛ اما این اتفاق در مورد مردان بر اعراف وجود ندارد.
[۹] اطیب البیان، ج۵ ص۳۲۹. برای آگاهی از اقوال مختلف درباره‌ی رجال و اصحاب اعراف ر.ک، المیزان ج۸ ص۱۵۷.
.



بر اساس آیات قرآن کریم، افراد در روز قیامت به سه دسته تقسیم می‌شوند: دست‌های که سران اهل ایمانند و پرونده‌ی اعمالشان پربار بوده و در بهشت جای می‌گیرند؛ گروه دوم سران کفر و نفاق و پیروان ایشانند که نامه‌ی کردارشان ننگین و سیاه بوده که با قهر الهی روانه‌ی دوزخ می‌شوند؛ در این میان دسته‌ی سومی هستند که هر چند در دنیا از اهل کفر و نفاق نبودند، ولی اعمالشان به قدری نیست که آنان را از عذاب برهاند؛ بلکه در حقیقت چشم امید به رحمت واسعه‌ی الهی بسته‌اند:
[۱۰] اطیب البیان، ج۵، ص۳۲۹.

«وَ عَلَی الْأَعْرافِ رِجالٌ یَعْرِفُونَ کلاًّ بِسِیماهُم ...»
«و بر» اعراف «مردانى هستند که هر یک از آن دو» بهشتیان و جهنمیان -را از چهره‏شان مى‏شناسند...-
مردان بر اعراف مومنان گناهکاری هستند که به خاطر ایمانشان به جهنم نرفته‌اند و از سویی، گناهانشان مانع از دخول آنها به بهشت شده، اما چشم امید به شفاعت انبیاء و ائمه‌ اطهار –علیهم‌السلام- جهت ورود به بهشت را دارند؛ و اینان بهشتیان و جهنمیان را از چهره و رنگ رخسارشان تشخیص می‌دهند.
[۱۲] اطیب البیان، ج۵، ص۳۲۸.

اینها چون اهل بهشت را می‌نگرند به خاطر اشتراک در عقیده، به آن‌ها سلام کرده و امید دارند که رحمت و مغفرت الهى شامل حال آن‌ها شده و شفیعانى آن‌ها را شفاعت کند:
«...‏وَ نادَوْا أَصْحابَ الْجَنَّةِ أَنْ سَلامٌ عَلَیکمْ لَمْ یدْخُلُوها وَ هُمْ یَطْمَعُون‏»
«و به بهشتیان صدا مى‏زنند که: "درود بر شما باد!" امّا داخل بهشت نمى‏شوند، در حالی که امید آن را دارند.»
و چون ناخواسته چشمشان به جهنمیان می‌افتد و سختی حال ایشان را می‌بینند هراسان شده و از خدا می‌خواهند که آنان را با ستمگران قرار ندهد:
«وَ إِذا صُرِفَتْ أَبْصارُهُمْ تِلْقاءَ أَصْحابِ النَّارِ قالُوا رَبَّنا لاتَجْعَلْنا مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمِین‏» «و هنگامى که چشمشان به دوزخیان مى‏افتد، مى‏گویند: پروردگارا! ما را با گروه ستمگران قرار مده!»
از نگاه به جهنمیان تعبیر به "صُرِفَتْ أَبْصارُهُمْ" شده، تا بیان کند که انسان با میل خود به آنچه موجب ناراحتی بوده، نگاه نمی‌کند؛ ولی در آن شرایط هولناک، ترس از عذاب الهی، بدون اختیار چشم‌ها را به آن سو برده و چنان در این کار بی‌اختیارند، گویى دیگرى چشم آن‌ها را بدان سو باز کرده است. این دعای گناه‏کاران در حالتی است که هنوز داخل بهشت نشده‌اند، اما امید شفاعت کسانی (پیامبر یا امام) را دارند که همراه آنان است و هنگامی که، گناه‏کاران را می‌نگرند که به سوی دوزخ برده می‌شوند، تنها امیدشان خداست و به او پناه می‌برند که جزو ستمکاران نباشند.



اصحاب اعراف که مقامی بلند نزد خداوند دارند، چون مردان دوزخی را مشاهده می‌کنند، آنان را مورد خطاب قرار داده و می‌گویند:
«وَ نادى‏ أَصْحابُ الْأَعْرافِ رِجالًا یعْرِفُونَهُمْ بِسِیماهُمْ قالُوا ما أَغْنى‏ عَنْکمْ جَمْعُکمْ، وَ ماکنْتُمْ تَسْتَکبِرُونَ»
«و اصحاب اعراف، مردانى (از دوزخیان را) که از سیمایشان آن‌ها را مى‏شناسند، صدا مى‏زنند و مى‏گویند: (دیدید که) گردآورى شما (از مال و ثروت و زن و فرزند) و تکبّرهاى شما، به حالتان سودى نداد!»
در روایات آمده است که مراد از اصحاب اعراف ائمه‌ی هدی -علیهم السلام- هستند.
[۱۹] کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۶۵ ش، ج۱، ص۱۸۴.

اینکه اصحاب اعراف جهنمیان را به چهره می‌شناسند، گفته‌اند: اصحاب اعراف آنان را از سیاهی چهره و بدی حالشان می‌شناسند.
[۲۰] التبیان، ج۴، ص۴۱۴.
برخی نیز گفته‌اند: اصحاب اعراف سران کفار را که در دنیا می‌شناختند، در آخرت نیز به چهره می‌شناسند.
[۲۱] مجمع البیان، ج۴، ص۶۶۴.

اصحاب اعراف، در نداى خود به اهل دوزخ مى‏گویند: ثروت و جمعیت شما به حالتان سودى نبخشید و تکبر شما از قبول حق و عبادت، موجب بدبختى شما شد. ما شما را نصیحت مى‏کردیم، در حالیکه شما سرگرم جمع مال و منال بودید و سخن ما را نپذیرفتید؛ و امروز آن مال اندوزی‌ها و خودبزرگ بینی‌ها سودی به حالتان نمی‌بخشد.
[۲۲] طبرسی، فضل بن حسن؛ مجمع البیان، تهران، فراهانی، ۱۳۶۰ ش، چاپ اول، ج۴، ص۶۵۵.

سپس جهنمیان را مورد سرزنش قرار داده و می‌گویند:
«أَهؤُلاءِ الَّذِینَ أَقْسَمْتُمْ لاینالُهُمُ اللَّهُ بِرَحْمَةٍ ادْخُلُوا الْجَنَّةَ لاخَوْفٌ عَلَیکمْ
وَ لا أَنْتُمْ تَحْزَنُونَ» «آیا این‌ها -این واماندگان بر اعراف‏- همانان نیستند که سوگند یاد کردید، رحمت خدا هرگز شامل حالشان نخواهد شد؟! (ولى خداوند به خاطر ایمان و بعضى اعمال خیرشان، آن‌ها را بخشید. هم اکنون به آن‌ها گفته مى‏شود:) داخل بهشت شوید، که نه ترسى دارید و نه غمناک مى‏شوید.»
اصحاب اعراف اهل دوزخ را که از سیمایشان مى‏شناسند، خطاب کرده، و می‌گویند: دیدید یارگیری شما در دنیا به دردتان نخورد؟ آیا همینان نبودند که درباره‌ی آن‌ها سوگند مى‏خوردید: هرگز رحمت الهی نصیبشان نمی‌شود؟ ببینید که آنها به بهشت داخل می‌شوند، اما شما در اشتباه بودید. سپس رو به بهشتیان ‏می‌گویند: داخل بهشت شوید که نه ترسى بر شما است و نه اندوهناک می‌شوید.. با این بیان پیشوایان شرک و کفر را مورد سرزنش قرار می‌دهند که درباره‌ی اهل ایمان و مسلمانان مى‏گفتند: هرگز ایمان به پیامبر و پذیرش اسلام سودی به حالشان نخواهد داشت؛ و در حین فراخواندن مردم به شرک و مبارزه با دین اسلام، سوگند یاد می‌کردند که، پروردگار جهان هرگز مسلمانان را به کامیابى و سعادت نخواهد رسانید.
[۲۵] حسینی همدانی، سید محمد حسین؛ انوار درخشان، تهران، لطفی، ۱۴۰۴ ق، چاپ اول، ج۶، ص۳۴۹.




 
۱. راغب اصفهانی، حسین بن محمد؛ المفردات فی غریب القرآن، بیروت، دارالعلم، ۱۴۱۲ ق چاپ اول، ص۴۷۵.
۲. لسان العرب، ج۹، ص۲۴۲.    
۳. طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، تهران، کتاب فروشی مرتضوی،۱۳۷۵ ش، چاپ سوم، ج ۵ ص۹۳.
۴. مفردات، ص۵۶۲.
۵. اعراف/سوره۷، آیه ۴۸.    
۶. اعراف/سوره۷، آیه۴۶. در قرآن با تعبیر "و علی الاعراف رجال" ذکر شده، به نظر میرسد که مراد از "رجال" اعم از مردان و زنان است و مردان از باب تغلیب ذکر شده است.    
۷. ر.ک، طیب، سید عبدالحسین، اطیب البیان، تهران، انتشارات اسلام،۱۳۷۸، چاپ دوم، ج۵ ص۳۲۷.
۸. طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، قم، انتشارات اسلامی، ۱۳۷۵ ش، چاپ پنجم، ج۸ ص۱۵۳.
۹. اطیب البیان، ج۵ ص۳۲۹. برای آگاهی از اقوال مختلف درباره‌ی رجال و اصحاب اعراف ر.ک، المیزان ج۸ ص۱۵۷.
۱۰. اطیب البیان، ج۵، ص۳۲۹.
۱۱. اعراف/سوره۷، آیه۴۶.    
۱۲. اطیب البیان، ج۵، ص۳۲۸.
۱۳. تفسیر التبیان، ج۴، ص۴۱۱.    
۱۴. اعراف/سوره۷، آیه۴۶.    
۱۵. اعراف/سوره۷، آیه۴۷.    
۱۶. تفسیر المیزان، ج۸، ص۱۳۰.    
۱۷. تفسیر المیزان، ج۸، ص۱۴۳.    
۱۸. اعراف/سوره۷، آیه۴۸.    
۱۹. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۶۵ ش، ج۱، ص۱۸۴.
۲۰. التبیان، ج۴، ص۴۱۴.
۲۱. مجمع البیان، ج۴، ص۶۶۴.
۲۲. طبرسی، فضل بن حسن؛ مجمع البیان، تهران، فراهانی، ۱۳۶۰ ش، چاپ اول، ج۴، ص۶۵۵.
۲۳. اعراف/سوره۷، آیه۴۹.    
۲۴. تفسیر المیزان، ج۱، ص۱۷۴.    
۲۵. حسینی همدانی، سید محمد حسین؛ انوار درخشان، تهران، لطفی، ۱۴۰۴ ق، چاپ اول، ج۶، ص۳۴۹.




سایت معارف قرآن    



جعبه ابزار