• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

اصحاب رایات (اصلی)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



زنان بدکاره دارای پرچم را اصحاب رایات گویند.



به روزگار جاهلیت و هم پس از ظهور اسلام در حجاز و به ویژه در مکه و مدینه شمار زیادی کنیزان و زنان بدکاره از مشرکان و اهل‌کتاب بودند که از راه فحشا برای خود یا اربابانشان کسب درآمد می‌کردند.
[۱] جامع‌البیان، مج‌۱۰، ج‌۱۸، ص‌۹۳‌- ‌۹۸.
[۲] اسباب النزول، ص۲۶۳.



برخی از آنان برای شناسایی خود
[۴] جامع‌البیان، مج‌۱۰، ج‌۱۸، ص‌۹۶.
[۵] اسباب‌النزول، ص‌۲۶۳.
[۷] بلوغ الأرب، ج‌۲، ص‌۴.
و راهنمایی تازه واردان پرچمی سرخ رنگ
[۸] المفصل، ج‌۵، ص‌۱۳۹.
بر سر‌در خانه خود که «مواخیر»
[۹] جامع‌البیان، مج‌۱۰، ج‌۱۸، ص‌۹۵.
[۱۰] اسباب النزول، ص‌۲۶۳.
[۱۱] المفصل، ج‌۵، ص‌۱۳۵.
[۱۲] المفصل، ج‌۵، ص۱۳۸‌- ۱۳۹.
(جمع میخوار به معنای فاحشه خانه) نام داشت، برمی‌افراشتند که بدین جهت اصحاب یا صواحبِ رایات، متعالمات، معلنات،
[۱۳] جامع‌البیان، مج۱۰، ج‌۱۸، ص‌۹۵‌- ‌۹۶.
متعالنات،
[۱۵] اسباب النزول، ص‌۲۶۳.
[۱۶] السنن الکبری، ج‌۱۰، ص‌۳۸۵.
مستعلنات و قَلیقیات یا قلقیات
[۱۹] جامع‌البیان، مج‌۱۰، ج‌۱۸، ص‌۹۴.
(از قلقی به معنای گردنبند آراسته به لؤلؤ که این زنان به گردن می‌آویختند و یا از قلق به معنای رفت و آمد زیاد)
[۲۰] جامع‌البیان، مج‌۱۰، ج‌۱۸، ص‌۹۴.
نام گرفتند.


برخی از این پرچمداران، کنیزانی بودند که توانگران مکه
[۲۱] جامع‌البیان، مج‌۱۰، ج‌۱۸، ص‌۹۵‌- ‌۹۶.
[۲۲] اسباب النزول، ص۲۶۳.
و مدینه
[۲۴] المفصل، ج۵، ص‌۱۳۵.
برای کسب درآمد بیشتر، آنها را به زنا وامی‌داشتند و دخترانی را که از این راه زاده می‌شدند «ولائد» (جمع ولیده) نامیده و به همین عمل مجبور می‌کردند. کنیزانی که بدین کار وادار می‌شدند بسیار بودند. نام شماری از آنان بدین قرار است: ام‌مهزول، کنیز سائب‌بن‌ابی‌سائب مخزومی، ام‌عُلیط یا غُلیظ، کنیز صفوان‌بن‌امیّه؛ حَنَّه قبطیَّه، کنیز عاص‌بن‌وائل؛ مُزْنه یا مریّه، کنیز مالک‌بن‌عمیله؛ جَلاله یا حَلاله، کنیز سُهَیل‌بن‌عمرو؛ ‌ام سُوید، کنیز عمروبن‌عثمان مخزومی؛ شَریفه یا سریفه؛ کنیز زمعة‌بن‌اسود؛ فرسه، قرینه یا قریبه، کنیز هشام‌بن‌ربیعه؛ فَرْتَنا، قرینه یا قریبا، کنیز هلال‌بن‌أنس.
[۲۶] جامع‌البیان، مج‌۱۰، ج‌۱۸، ص‌۹۶.
[۲۷] اسباب النزول، ص‌۲۶۳.
[۲۸] التحریروالتنویر، ج‌۱۸، ص‌۲۲۳.



در مکه زنان بدکاره غیر کنیز هم بودند که نام شماری از پرچمداران آنان چنین است: ساره، حنتمه، رباب، صفیه مادر طلحه، دوحه، حمامه مادر ابوسفیان، عقیله، ماریة‌الهموم، ام‌عبدالله، ام‌غانم، ام‌ابی‌الجهم یا رمیثاء، ماریه بنت ابی‌ماریة، نابغه مادر عمرو‌بن‌عاص، ممتعه مادر بزرگ عبدالرحمن‌بن‌عوف، کریمه مادر ذر برادر طلحة‌بن‌عبیدالله
[۳۰] مثالب العرب، ص‌۷۷‌- ‌۸۶.
و‌عَناق.
[۳۱] اسباب النزول، ص۶۵.
[۳۲] مبهمات القرآن، ج۲، ص۲۵۱.
[۳۳] کشف‌الاسرار، ج‌۶، ص‌۴۸۴.

در مدینه نیز کنیزان، کنیززادگان (ولائد) و زنان بدکاره از اهل کتاب و مشرکان بسیار بودند
[۳۴] جامع‌البیان، مج۱۰، ج۱۸، ص‌۹۴.
[۳۵] جامع‌البیان، مج۱۰، ج۱۸، ص‌۹۷.
که نام ۵ تن از پرچمداران آنان به دست آمد: نُسیکه، امیه، مُسیکة، امیمة
[۳۸] التحریر والتنویر، ج‌۱۸، ص‌۲۲۳.
[۳۹] اسدالغابه، ج‌۷، ص‌۲۵۶.
و معاذة.
[۴۰] التحریر والتنویر، ج‌۱۸ ص‌۲۲۳.
[۴۱] الاستیعاب، ج‌۴، ص‌۴۶۶.
سه نفر اخیر که کنیزان عبدالله‌بن‌ابی بودند بعدها اسلام آورده
[۴۳] التحریر والتنویر، ج‌۱۸، ص‌۲۲۳.
و از بدکارگی رهایی یافتند. بسیاری از این زنان از همین راه ثروت هنگفتی به دست آورده‌بودند.


انتساب فرزندان زاده شده از این راه به مردان به دو روش انجام می‌شد: ۱. اگر شمار مردان بیش‌از ۱۰ تن بود کودک با نظر قیافه شناس به یکی از آنان نسبت داده می‌شد. ۲. اگر شمار آنان کمتر از ۱۰ تن بود، زن به دلخواه خود فرزند را به‌یکی از آنان نسبت می‌داد؛ چنانکه نابغه فرزند خود عمرو را با آنکه به ابوسفیان‌بن‌حرب شبیه‌بود، به عاص‌بن‌وائل که دست و دل بازتر بود نسبت‌داد.
[۴۵] مثالب العرب، ص‌۷۸‌- ‌۷۹.



به نقلی پس از مهاجرت مسلمانان به مدینه، شماری از آنان در نهایت فقر و تنگدستی بودند و بدین‌جهت برخی بر آن شدند تا به رسم جاهلی و برای رهایی از فقر با زنان ثروتمند بدنام همسر شوند و پس از بی نیازی آنان را رها سازند، ازاین‌رو از پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم اجازه خواستند که آیه ۳ نور نازل شد و با بیان اینکه تنها مردان بدکاره با زنان زشت کار ازدواج می‌کنند، آنان را از این عمل بازداشت:
[۴۷] جامع‌البیان، مج۱۰، ج۱۸، ص۹۴- ۹۵.
[۴۸] اسباب‌النزول، ص۲۶۳.
[۴۹] الدرالمنثور، ج‌۶، ص‌۱۲۷.
«الزّانی لا یَنکِحُ اِلاّ زانِیَةً اَو مُشرِکَةً والزّانِیَةُ لا یَنکِحُها اِلاّ زان اَو مُشرِکٌ وحُرِّمَ ذلِکَ عَلَی المُؤمِنین». بنابر روایتی از سعید‌بن‌مسیب آیه در شأن زنان زناکار مدینه
[۵۰] جامع‌البیان، مج۱۰، ج۱۸، ص۹۴.
[۵۱] جامع‌البیان، مج۱۰، ج۱۸، ص۹۷.
[۵۲] السنن‌الکبری، ج‌۱۰، ص‌۳۸۵.
و به نظر قمی
[۵۳] تفسیر قمی، ج‌۱، ص‌۹۶.
در شأن زنان مکه نازل شده است؛ اما بنابه روایاتی از امام باقر و امام صادق (علیهما السلام)
[۵۴] الکافی، ج‌۵، ص‌۳۵۴‌- ‌۳۵۵.
و نیزاز ابن‌عباس ، مجاهد
[۵۵] جامع‌البیان، مج‌۱۰، ج‌۱۸، ص‌۹۵‌- ‌۹۶.
و عکرمه،
[۵۶] اسباب النزول، ص‌۲۶۳.
در شأن زنان زناکار مشرک روزگار آغازین اسلام (اعمّ از مکه و مدینه) فرود آمده است.


اسباب النزول، واحدی؛ الاستیعاب فی معرفة الاصحاب؛ اسدالغابة فی معرفة الصحابه؛ بلوغ الارب فی معرفة احوال العرب؛ التبیان فی تفسیرالقرآن؛ تفسیر التحریر و التنویر؛ تفسیر القمی؛ تفسیر مبهمات القرآن؛ جامع‌البیان عن تأویل آی القرآن؛ الدرالمنثور فی التفسیر بالمأثور؛ السنن الکبری؛ الکافی؛ کشف الاسرار و عدة الاسرار؛ مثالب العرب؛ المفصل فی تاریخ‌العرب قبل‌الاسلام.


۱. جامع‌البیان، مج‌۱۰، ج‌۱۸، ص‌۹۳‌- ‌۹۸.
۲. اسباب النزول، ص۲۶۳.
۳. الدرالمنثور، ج‌۶، ص‌۱۲۷.    
۴. جامع‌البیان، مج‌۱۰، ج‌۱۸، ص‌۹۶.
۵. اسباب‌النزول، ص‌۲۶۳.
۶. التحریر والتنویر، ج‌۱۸، ص‌۲۲۲.    
۷. بلوغ الأرب، ج‌۲، ص‌۴.
۸. المفصل، ج‌۵، ص‌۱۳۹.
۹. جامع‌البیان، مج‌۱۰، ج‌۱۸، ص‌۹۵.
۱۰. اسباب النزول، ص‌۲۶۳.
۱۱. المفصل، ج‌۵، ص‌۱۳۵.
۱۲. المفصل، ج‌۵، ص۱۳۸‌- ۱۳۹.
۱۳. جامع‌البیان، مج۱۰، ج‌۱۸، ص‌۹۵‌- ‌۹۶.
۱۴. التبیان، ج‌۷، ص‌۴۰۷‌- ‌۴۰۸.    
۱۵. اسباب النزول، ص‌۲۶۳.
۱۶. السنن الکبری، ج‌۱۰، ص‌۳۸۵.
۱۷. الدرالمنثور، ج‌۶، ص‌۱۲۷.    
۱۸. تفسیر قمی، ج‌۲، ص‌۹۶.    
۱۹. جامع‌البیان، مج‌۱۰، ج‌۱۸، ص‌۹۴.
۲۰. جامع‌البیان، مج‌۱۰، ج‌۱۸، ص‌۹۴.
۲۱. جامع‌البیان، مج‌۱۰، ج‌۱۸، ص‌۹۵‌- ‌۹۶.
۲۲. اسباب النزول، ص۲۶۳.
۲۳. الدرالمنثور، ج۶، ص۱۲۷.    
۲۴. المفصل، ج۵، ص‌۱۳۵.
۲۵. الدرالمنثور، ج‌۶، ص‌۱۲۷.    
۲۶. جامع‌البیان، مج‌۱۰، ج‌۱۸، ص‌۹۶.
۲۷. اسباب النزول، ص‌۲۶۳.
۲۸. التحریروالتنویر، ج‌۱۸، ص‌۲۲۳.
۲۹. تفسیر قمی، ج‌۱، ص‌۹۶.    
۳۰. مثالب العرب، ص‌۷۷‌- ‌۸۶.
۳۱. اسباب النزول، ص۶۵.
۳۲. مبهمات القرآن، ج۲، ص۲۵۱.
۳۳. کشف‌الاسرار، ج‌۶، ص‌۴۸۴.
۳۴. جامع‌البیان، مج۱۰، ج۱۸، ص‌۹۴.
۳۵. جامع‌البیان، مج۱۰، ج۱۸، ص‌۹۷.
۳۶. الدرالمنثور، ج۶، ص۱۲۷.    
۳۷. الدرالمنثور، ج‌۶، ص‌۱۲۷.    
۳۸. التحریر والتنویر، ج‌۱۸، ص‌۲۲۳.
۳۹. اسدالغابه، ج‌۷، ص‌۲۵۶.
۴۰. التحریر والتنویر، ج‌۱۸ ص‌۲۲۳.
۴۱. الاستیعاب، ج‌۴، ص‌۴۶۶.
۴۲. اسدالغابه، ج‌۷، ص‌۲۵۷‌- ‌۲۵۸.    
۴۳. التحریر والتنویر، ج‌۱۸، ص‌۲۲۳.
۴۴. الدرالمنثور، ج‌۶، ص‌۱۲۷.    
۴۵. مثالب العرب، ص‌۷۸‌- ‌۷۹.
۴۶. نور/سوره۲۴، آیه۲۴.    
۴۷. جامع‌البیان، مج۱۰، ج۱۸، ص۹۴- ۹۵.
۴۸. اسباب‌النزول، ص۲۶۳.
۴۹. الدرالمنثور، ج‌۶، ص‌۱۲۷.
۵۰. جامع‌البیان، مج۱۰، ج۱۸، ص۹۴.
۵۱. جامع‌البیان، مج۱۰، ج۱۸، ص۹۷.
۵۲. السنن‌الکبری، ج‌۱۰، ص‌۳۸۵.
۵۳. تفسیر قمی، ج‌۱، ص‌۹۶.
۵۴. الکافی، ج‌۵، ص‌۳۵۴‌- ‌۳۵۵.
۵۵. جامع‌البیان، مج‌۱۰، ج‌۱۸، ص‌۹۵‌- ‌۹۶.
۵۶. اسباب النزول، ص‌۲۶۳.



دائرة المعارف قرآن کريم برگرفته از مقاله«اصحاب رایات».    



جعبه ابزار