اضلال اهلکتاب (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
عالمان هواپرست و
گمراه اهل کتاب، گمراه کننده بسیاری از
مسلمانان بودند. آنها از هر شیوهای استفاذه میکردند و از هیچگونه
کوشش فروگذار نبودند، که از گرویدن مردم به
اسلام جلوگیری کنند.
قل یـاهل الکتـب لاتغلوا فی دینکم غیر الحق ولاتتبعوا اهواء قوم قد ضلوا من قبل واضلوا کثیرا وضلوا عن سواء السبیل.
بگو: «ای اهل کتاب! در
دین خود،
غلو (و زیاده روی) نکنید! و غیر از
حق نگویید! و از هوسهای جمعیتی که پیشتر گمراه شدند و دیگران را گمراه کردند و از
راه راست منحرف گشتند، پیروی ننمایید!»
مقصود از «قوم قد ضلوا من قبل و اضلوا»، سران
بدعت گذار
یهود و
نصاری است.
گروهی از اهل کتاب، آرزوی گمراه کردن
مسلمانان را داشتند:
ودت طآئفة من اهل الکتـب لو یضلونکم...
جمعى از اهل كتاب (از يهود)،
دوست داشتند (و
آرزو مىكردند) شما را گمراه كنند (امّا آنها بايد بدانند كه نمىتوانند شما را گمراه سازند،)
در
شأن نزول آیه گفته شده،
دشمنان اسلام مخصوصا یهود برای دور ساختن تازه مسلمانان از
اسلام، از هیچگونه
کوشش فروگذار نبودند، و حتی در یاران مخصوص
پیامبر صلیاللهعلیهوآله چنین طمعی داشتند که بتوانند آنها را از اسلام بازگردانند، و بی
شک اگر میتوانستند در یک یا چند نفر از یاران نزدیک آن حضرت نفوذ کنند ضربه بزرگی بر اسلام وارد میشد و زمینه برای تزلزل دیگران نیز فراهم میگشت.
آیه فوق ضمن افشای این نقشه دشمنان، به آنها یادآور میشود که
دست از کوشش بیهوده خود بر دارند، میفرماید: جمعی از اهل کتاب دوست داشتند شما را گمراه کنند (ودت طائفة من اهل الکتاب لو یضلونکم).
غافل از اینکه
تربیت مسلمانان در
مکتب پیامبر صلیاللهعلیهوآله به اندازهای حساب شده و آگاهانه بود که احتمال بازگشت وجود نداشت، آنها اسلام را با تمام هستی خود دریافته بودند و به آن
عشق میورزیدند، بنابراین دشمنان نمیتوانستند آنها را گمراه سازند.
کتمان حقایق، راهی جهت گمراه کردن مسلمانان از سوی
اهل کتاب است:
ودت طآئفة من اهل الکتـب لو یضلونکم... • یـاهل الکتـب لم تکفرون بـایـت الله وانتم تشهدون• یـاهل الکتـب لم تلبسون الحق بالبـطـل وتکتمون الحق وانتم تعلمون.
جمعی از اهل کتاب (از یهود)، دوست داشتند (و آرزو میکردند) شما را گمراه کنند... ای اهل کتاب! چرا به
آیات خدا کافر میشوید، در حالی که (به درستی آن) گواهی میدهید؟! ای اهل کتاب! چرا
حق را با باطل (میآمیزید و) مشتبه میکنید (تا دیگران نفهمند و گمراه شوند)، و
حقیقت را پوشیده میدارید در حالی که میدانید؟!
در اینجا درباره مراد از آمیختن حق به باطل چند قول است:
۱. مراد
تحریف تورات و [[|انجیل]] است بدست ایشان. ۲.
اظهار اسلام است به
زبان و نهان داشتن
نفاق و
کفر یعنی
یهودیت و
نصرانیت در دلشان زیرا آنها به ظاهر در اول روز تظاهر به اسلام کردند در حالی که در
دل کافر بودند و
عصر از آن بازگشتند تا مردم را به
شک و دو دلی اندازند.
۳. مراد
ایمان به
موسی و
عیسی و کفر به
محمد صلیاللهعلیهوآلهوسلّم است.
۴. مراد
علم قلبی آنهاست که میدانستند
پیامبر بر حق است که با کفر ظاهری خود مخلوط کرده بودند.
و تکتمون الحق، یعنی نبوت محمد صلیاللهعلیهوآلهوسلّم را که حق است انکار میکنید و بشارتهایی را که بر
نبوت و صفات اوست پنهان میدارید و علامتهایی که از او در کتب خود دارید ندیده میگیرید.
و انتم تعلمون، و میدانید که او بر حق است. و این آیه درباره جمعی از علمای یهود و نصاری است زیرا کتمان حقایق
کتاب بر عدهای اندک ممکن است که بر آن عالمند نه بر همه یا اکثر و گفتهاند یعنی شما میدانید اموری که
تکلیف شدن به آن از طرف حق صحیح است و قول اولی صحیحتر است چون در آیه
ذم و
توبیخ بر
کتمان حق وجود دارد و با معنی اول سازگارتر است.
تلاش اهل کتاب در جهت اضلال
مسلمانان عامل گمراهی خویش است:
ودت طآئفة من اهل الکتـب لو یضلونکم وما یضلون الا انفسهم وما یشعرون.
جمعى از اهل كتاب (از يهود)،
دوست داشتند (و
آرزو مىكردند) شما را گمراه كنند (امّا آنها بايد بدانند كه نمىتوانند شما را گمراه سازند،) آنها گمراه نمىكنند مگر خودشان را، و نمىفهمند!
و اما اینکه فرمود: اهل کتاب جز خود را گمراه نمیکنند، علتش این است که اولین و ابتداییترین فضائل انسانی میل به
حق و پیروی از آن است، پس اینکه اهل کتاب دوست دارند مردم را از حق به سوی باطل منصرف و متمایل سازند، این
محبت و علاقمندیشان به این کار خود از احوال درونی و از
رذائل نفسانی ایشان است (و چه رذیلهای پست) و گناهی از
گناهان و ستمی از ستمهای
نفس است، ستمی بدون حق و معلوم است که هر
عمل و
عقیده که خالی از حق باشد، محض
ضلالت است، پس علاقمندیشان به اضلال مؤمنینی که بر صراط حقاند عینا ضلالت خودشان است، ضلالتی که خودشان به آن توجه ندارند.
تظاهر به
اسلام و
کفر به آن، شیوه اهل کتاب برای باز داشتن دیگران از گرایش به اسلام است:
وقالت طآئفة من اهل الکتـب ءامنوا بالذی انزل علی الذین ءامنوا وجه النهار واکفروا ءاخره لعلهم یرجعون.
و جمعی از اهل کتاب (از یهود) گفتند: « (بروید در ظاهر) به آنچه بر
مؤمنان نازل شده، در آغاز
روز ایمان بیاورید و در پایان روز،
کافر شوید (و باز گردید)! شاید آنها (از
آئین خود) بازگردند! (زیرا شما را، اهل کتاب و آگاه از
بشارات آسمانی پیشین میدانند و این
توطئه کافی است که آنها را متزلزل سازد).
تلاش اهل کتاب برای گمراه کردن مؤمنان
صدر اسلام بی اثر بود:
ودت طآئفة من اهل الکتـب لو یضلونکم وما یضلون الا انفسهم وما یشعرون.
جمعى از اهل كتاب (از يهود)، دوست داشتند (و آرزو مىكردند) شما را گمراه كنند (امّا آنها بايد بدانند كه نمىتوانند شما را گمراه سازند،) آنها گمراه نمىكنند مگر خودشان را، و نمىفهمند!
تلاش عالمان اهل کتاب برای انحراف مسلمانان باقلمداد کردن نوشتههای خود به صورت تورات و انجیل:
فویل للذین یکتبون الکتـب بایدیهم ثم یقولون هـذا من عند الله لیشتروا به ثمنا قلیلا فویل لهم مما کتبت ایدیهم وویل لهم مما یکسبون.
پس واى بر آنها كه نوشتهاى با
دست خود مىنويسند، سپس مىگويند: «اين، از طرف خداست.» تا آن را به بهاى كمى بفروشند. پس واى بر آنها از آنچه با دست خود نوشتند و واى بر آنان از آنچه از اين راه به دست مىآورند!
وان منهم لفریقا یلون السنتهم بالکتـب لتحسبوه من الکتـب وما هو من الکتـب ویقولون هو من عند الله وما هو من عند الله...
در میان آنها (یهود) کسانی هستند که به هنگام
تلاوت کتاب (
خدا)،
زبان خود را چنان میگردانند که
گمان کنید (آنچه را میخوانند،) از کتاب (خدا) است در حالی که از کتاب (خدا) نیست! (و با صراحت) میگویند: «آن از طرف خداست! » با اینکه از طرف خدا نیست، و به خدا
دروغ میبندند در حالی که میدانند!
فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «اضلال اهلکتاب».