اعتکاف
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
اعتکاف، به توقف سه روز یا بیشتر در
مسجد به
قصد قربت و
عبادت با شرایط خاص را گویند. اعتکاف از عبادات مستحب میباشد که به واسطه
نذر،
عهد،
قسم و مانند اینها
واجب میشود. اعتکاف وقت معیّنی ندارد و در هر زمانی در طول سال که روزه صحیح است، اعتکاف هم صحیح است و بهترین وقت آن،
ماه رمضان و افضل دهه آخر ماه رمضان است.
از ارکان اعتکاف ماندن در مسجد و
روزه میباشد و دارای شرایط و احکامی است که در کتب فقهی بیان شده و در
فقه دارای بابی مستقل به نام باب اعتکاف است.
مراسم اعتکاف در
ایام البیض ماه رجب در
کشور ایران همهساله برگزار میشود.
اعتکاف، مصدر باب افتعال از ریشه «ع- ک- ف» به معنای محبوسکردن و رویآوردن به چیزی است.
راغب گوید: اعتکاف به معنای رویآوردن و ملازمت با چیزی، همراه با تعظیم آن است.
به توقّف سه روز یا بیشتر در مسجد به قصد قربت و با شرایط مخصوص، اعتکاف، و به شخص به جاآورنده اعتکاف، معتکف گویند.
واژه اعتکاف در
قرآن نیامده، ولی مشتقات ماده «عکف» از ثلاثی مجرد بهصورت
اسم فاعل ۷ بار و در شکل
اسم مفعول و
مضارع هر کدام یک بار آمده است.
از برخی
آیات قرآن بر میآید که این عبادت در
ادیان توحیدی پیشین نیز مطرح بوده و
پیامبران الهی و موحدان گاه برای
راز و نیاز با
خداوند، مدتی از زندگی و جامعه دوری میگزیدند و به
مسجدالحرام یا معابد دیگر پناه میبردند و مدتی خود را برای عبادت با خدا و راز و نیاز با او محبوس میکردند.
از جمله آیه ۱۲۵
بقره است که خداوند در آن به
حضرت ابراهیم و فرزندش
حضرت اسماعیل، فرمان میدهد تا مسجدالحرام را برای طوافکنندگان و معتکفان پاکیزه گردانند: «
وَعَهِدْنَا إِلَى إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ أَن طَهِّرَا بَيْتِيَ لِلطَّائِفِينَ وَالْعَاكِفِينَ وَالرُّكَّعِ السُّجُودِ؛
»
از این آیه، افزون بر اینکه استفاده میشود سنت اعتکاف در شریعت حضرت ابراهیم (علیهالسلام) بوده، اهمیت فوقالعاده این عبادت در شریعت آن حضرت و دیگر ادیان توحیدی که نشئت گرفته از شریعت ابراهیم (علیهالسلام) است نیز فهمیده میشود، زیرا خداوند از سویی دو پیامبر خود را مأمور کرده است تا مقدمات این عبادت را فراهم سازند و از سوی دیگر، خانه خود را که بهترین مکان در روی زمین است، جایگاه این عبادت قرار داده است.
شاید بتوان اقامت و عبادت
مریم (علیهاالسلام) در
مسجدالاقصی را نیز از مصادیق اعتکاف برشمرد، زیرا مادر آن حضرت نذر کرد که مریم را وقف عبادت خدا کند.
«
اذ قالَتِ امرَاتُ عِمرنَ رَبّ انّی نَذَرتُ لَکَ ما فی بَطنی مُحَرَّرًا...؛
» و پس از بلوغ، سرپرست او (زکریا) (علیهالسلام) برای وی جایگاهی در مسجدالاقصی آماده کرد، تا به عبادت بپردازد.
سپس مریم در مسجد اقامت گزید و به عبادت پرداخت
که از نزد خدا با طعامهای بهشتی پذیرایی میشد: «
کُلَّما دَخَلَ عَلَیها زَکَرِیا المِحرابَ وَجَدَ عِندَها رِزقًا قالَ یمَریَمُ انّی لَکِ هذا قالَت هُوَ مِن عِندِ اللَّهِ؛
»
از برخی آیات استفاده میشود که توقف نزد بتها و عبادت آنها، در آیینهای بتپرستی نیز رواج داشته است. در آیه ۵۲
سوره انبیاء حضرت ابراهیم،
آزر و قومش را به سبب عبادت بتها و ملازمت با آنها نکوهش کرده است: «
اذ قالَ لِابیهِ وقَومِهِ ما هذِهِ التَّماثیلُ الَّتی أنتُم لَها عکِفون.» در معنای «عاکفون» گفتهاند که بتپرستان در بتکدهها ملازم بتها بودند و آنها را عبادت میکردند.
آیه ۱۳۸
سوره اعراف گزارش کرده که
بنیاسرائیل پس از عبور از دریا با بتپرستانی مواجه شدند که سر بر آستان بتان خود داشتند: «
وجوَزنا بِبَنی اسرءیلَ البَحرَ فَاتَوا عَلی قَومٍ یَعکُفونَ عَلی اصنامٍ لَهُم...» همچنین در آیه ۹۱
سوره طه داستان بنیاسرائیل آمده است که پس از رفتن
موسی (علیهالسلام) به
کوه طور، در اطراف گوساله سامری وقوف کرده و به پرستش پرداختند: «
قالوا لَن نَبرَحَ عَلَیهِ عکِفینَ حَتّی یَرجِعَ الَینا موسی؛
»
در
اسلام نیز همچون شرایع پیشین، سنت اعتکاف وجود داشته و
مسلمانان به این عبادت ترغیب و تشویق شدهاند.
از آیه ۱۸۷ بقره
که در آن به برخی احکام اعتکاف اشاره شده است: «
وَلا تُبَاشِرُوهُنَّ وَأَنْتُمْ عاكِفُونَ فِي الْمَساجِدِ.» نیز آیه ۱۲۵ بقره
مشروعیت این عمل در اسلام استفاده میشود.
همچنین از روایاتی که به جاآوردن این عمل را به
پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآله) مستند میکند و مزد و پاداش فراوانی برای آن برشمرده است نیز جواز، بلکه استحباب آن در اسلام استفاده میشود؛ از جمله در روایتی آمده که پیامبر پس از ورود به
مدینه، ابتدا در دهه نخست ماه رمضان و سپس در دهه دوم و در سال دیگر در دهه سوم، در مسجد اعتکاف کردند و از آن پس پیوسته در سومین دهه ماه رمضان، معتکف میشدند.
اعتکاف به نظر فقهای اسلامی در همه ایام سال به جز روزهایی که در آن روزه
حرام شده جایز است.
با فضیلتترین زمان برای اعتکاف، ماه مبارک رمضان به ویژه دهه آخر آن است.
اعتکاف در اصل شرع،
مستحب است، امّا به وسیلۀ نذر، عهد، قسم و شرط ضمن عقد لازم مانند
اجاره و مانند آن، واجب میشود.
افزون بر شرایط عامه تکلیف و نیت
برای معتکف، اعتکاف شرایط و احکام دیگری نیز دارد، از جمله:
فقهای امامیه، با استناد به روایات، روزه (اعم از واجب و مستحب) را از شرایط اعتکاف میدانند.
برخی اعتکاف پیامبر در ماه رمضان را دلیل دیگری بر این امر دانستهاند.
به نظر بعضی ظاهر آیه ۱۸۷ بقره
نیز اشعار به این امر دارد، زیرا مخاطبان نهی از آمیزش، در این آیه روزهداران هستند: «
ثُمَّ اتِمّوا الصّیامَ الَی الَّیلِ و لاتُبشِروهُنَّ و انتُم عکِفونَ فِی المَساجد.»
بنابراین آیه، اعتکاف تنها برای روزهداران جایز است و جواز آن برای غیر روزهداران نیازمند دلیل است.
البته گروهی از فقهای اهل سنت اعتکاف را بدون روزه نیز جایز میدانند.
حداقل اعتکاف به نظر
امامیه سه روز
و به نظر برخی از علمای اهل سنت یک شبانهروز است. برخی دیگر با استناد به اطلاق آیه ۱۸۷ بقره
مدت زمانی کوتاه را که وقوف بر آن صدق کند، کافی دانستهاند.
شرط دیگر، انجام دادن این عبادت در مسجد است. همه علمای اسلامی به جز
حنفیان که اعتکاف زن را در خانهاش جایز دانستهاند
بر این شرط اتفاق نظر دارند.
مستند امامیه در این شرط روایات است؛ اما گروهی از علمای اهل سنت آن را از جمله «
... و انتُم عکِفونَ فِی المَساجد؛ » استفاده کردهاند.
در ردّ این استناد گفته شده که آیه فقط بر حرمت مباشرت با زنان در حال اعتکاف در مسجد، دلالت دارد؛ نه بر شرطیت مسجد در اعتکاف.
در اینکه مقصود از مسجد چه مسجدی است، بین علمای اسلامی اختلاف است؛ از ظاهر جمله «
... و انتُم عکِفونَ فِی المَسجِد...؛
» جواز اعتکاف در هر مسجدی استفاده میشود،
زیرا «المساجد» عام و شامل همه مساجد است، ولی امامیه با استناد به روایات، عموم آیه را به مساجد چهارگانه، یعنی
مسجدالحرام،
مسجدالنبی،
مسجد کوفه و
مسجد بصره و مسجد جامع هر شهر
تخصیص زدهاند.
نظر گروهی از
اهل سنت نیز همین است؛
ولی عدهای از فقهای فریقین، بر مساجد فوق، مساجدی دیگر افزودهاند.
شایان ذکر است که حضور در مسجد و خارج نشدن از آن در مدت اعتکاف، جز برای کارهای ضروری و رفع حاجت، لازم است.
اجتناب از مباشرت با زنان شرط دیگر اعتکاف میباشد.
قرآن مباشرت با زنان را بر معتکف ممنوع کرده است: «
و لا تُبشِروهُنَّ وانتُم عکِفونَ فِیالمَساجد؛
» افزون بر آیه فوق، مستفیض نیز بر این امر دلالت دارد.
به نظر علمای امامیه آیه و روایات پیشگفته شمول داشته و هرگونه لمس، تقبیل و تماس شهوتآمیز را نیز در بر میگیرد،
هرچند برخی از امامیه و جمعی از اهل سنت، انصراف آیه را به
آمیزش دانسته و سرایت آن به مقدمات مذکور را بعید میدانند،
بلکه رد کردهاند؛
همچنین از اینکه در آیه مورد بحث، قرآن مباشرت با زنان در شبهای ماه رمضان را برای روزهداران روا شمرده: «فالنَ بشِروهُنَّ» و سپس معتکفان را از این عمل منع کرده است: «
و لا تُبشِروهُنَّ وانتُم عکِفونَ فِیالمَساجد؛
» به دست میآید که آمیزش در شبهای اعتکاف نیز بر معتکف حرام است.
فقهای فریقین نیز بر همین رأی هستند.
عقل، اسلام، قصد قربت، اذن مولا برای مملوک و اذن شوهر برای زن و اذن پدر و مادر برای فرزند در صورت اذیّتشدن پدر و مادر، از دیگر شرایط صحت اعتکاف است.
همچنین بر شرطبودن ایمان در صحّت همه عبادتها از جمله اعتکاف، ادّعای اجماع شده است.
اعتکاف دارای احکام گوناگونی است که به آنها اشاره میشود.
روزه از شرائط اصلی اعتکاف است که اعتکاف بدون آن صحیح نمیباشد. در روزه اعتکاف، قصد اعتکاف شرط نیست، بلکه روزه ماه رمضان یا روزه نذری و مانند آن نیز کفایت میکند.
در صورت صحیح نبودن روزه- به جهت زمان مانند اعیاد
قربان و
فطر و یا به جهت شخص مانند
حائض،
نفساء، بیمار و مسافر - اعتکاف نیز صحیح نیست.
شبهای دوم و سوم از سه روز اعتکاف، جزء مدّت اعتکاف است و به قول مشهور، شب اول جزء آن نیست. از اینرو، مدّت اعتکاف از
طلوع فجر روز اول تا غروب روز سوم است.
ناتمام گذاشتن اعتکاف واجب، در صورتی که وقتش معیّن باشد، جایز نیست، امّا در این که ناتمام گذاشتن چنین اعتکافی، در صورتی که وقتش معیّن نباشد، و نیز ناتمام گذاشتن اعتکاف مستحب، به طور مطلق جایز است یا به طور مطلق جایز نیست و یا در دو روز اول جایز است و پس از آن جایز نیست، اختلاف است؛ هر چند قول اخیر، مشهور است.
خروج از مسجد به هنگام ضرورت- مانند
تخلّی،
غسل جنابت و
استحاضه و دیگر غسلهای واجب - و نیز انجام اموری مانند برطرفکردن حاجت مؤمنان،
تشییع جنازه و
عیادت بیمار جایز است.
در صورت خروج از مسجد، نمازخواندن جز در
مکّه، و نیز زیر سایهنشستن جایز نیست.
آمیزش با همسر، و به قول مشهور، لمس کردن و بوسیدن او با شهوت، بوییدن عطر، گل و گیاهان خوشبو به قول مشهور،
مجادله با دیگران در امور دنیوی و دینی به قصد فضلفروشی و غلبه، و خرید و فروش، در شب و روز، بر معتکف حرام است.
اسباب مختلفی باعث بطلان اعتکاف میشود که به آنها اشاره میشود.
آنچه روزه را باطل میکند، اعتکاف را نیز باطل میکند.
همچنین آمیزش در شب، موجب بطلان اعتکاف است.
در بطلان آن به سبب ارتکاب دیگر
محرّمات یاد شده، اختلاف است.
بطلان اعتکاف آثاری از قبیل قضا و در برخی موارد
کفاره که به آنها اشاره میشود.
اگر اعتکاف باطل شده،
واجب معیّن باشد، قضای آن، و اگر غیر معیّن باشد، اعاده آن واجب است. همچنین اگر اعتکاف مستحب باشد و پس از گذشت دو روز باطل شود، بنابر قول به وجوب اعتکاف مستحبی بعد از گذشت دو روز، قضای آن واجب است.
باطلکردن اعتکاف واجب به وسیله آمیزش، حتی در شب، موجب ثبوت کفّاره است و آن، به قول مشهور، کفّاره روزه ماه رمضان یعنی آزادکردن
برده یا دو ماه روزهگرفتن و یا اطعام شصت فقیر است. در ثبوت کفّاره به سبب ارتکاب دیگر محرّمات یاد شده، اختلاف است.
اگر اعتکاف در روزه ماه رمضان یا قضای روزه ماه رمضان پس از زوال به سبب جماعکردن باطل شود، دو کفّاره ثابت میگردد، یکی برای باطلکردن اعتکاف و دیگری برای باطلکردن روزه.
•
فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (علیهمالسلام)، ج۱، ص۵۹۸-۶۰۰.