امام جماعت
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
امام
جماعت به معنی پیش نمازاست واز آن در باب
صلاة، سخن رفته است.
ومهمترین مباحث آن عبارت است از:
امام جماعت باید
عاقل ،
بالغ ،
مؤمن (
شیعه دوازده امامى)
،
عادل ،
حلالزاده ودر صورت مرد بودن همه یا بعضى از نمازگزاران، مرد باشد.
موارد
جواز وعدم جوازامامت در
نماز ، به صورت زیر می باشد؛
۱)
امامت ممیّز در آستانه ی
بلوغ ، به
قول مشهور،
جایز نیست.
۲)
امامت فرد نشسته براى ایستاده،
جایز نیست.
۳)
امامت فرد
امّی (کسى که
قرائت نماز را نمىداند) ولال براى غیر همسانشان
جایز نیست.
۴) به قول مشهور،
امامت کسى که حرفى را به جاى حرفى دیگر تلفّظ مىکند- مانند تلفّظ سین به جاى شین-
جایز نیست.
۵) به قول مشهور،
امامت زن براى
زن در صورت دارا بودن سایر شرایط امام جماعت،
جایز است.
به قول مشهور،
امامت این افراد
کراهت دارد:
۱)
امامت حاضر براى
مسافر وبرعکس.
۲)
امامت مبتلا به بیمارى خوره (جذام) وپیسى (برص).
۳)
امامت کسى که
حدّ شرعی بر اوجارى شده است، پس از
توبه.
۴)
امامت کسى که به جهت عذرى
ختنه نکرده است.
۵)
امامت اعرابى (بیاباننشین) براى غیر اعرابى به قول مشهور میان متأخّران.
۶)
امامت کسى که با
تیمّم نماز مىگزارد براى کسى که با
وضو نماز مىخواند.
۷)
امامت کسى که مأمومان از
امامت اوناخشنودند.
۸) برخى،
امامت اسیر، بافنده،
حجامت گر، دباغ، نگهدارنده ی
بول خود ونیز
امامت ناقص براى کامل وکامل براى کامل تر را
مکروه شمردهاند.
اگر بعد از
نماز،
بطلان نماز امام به جهت نداشتن شرط
صحّت مانند
طهارت و
اخلال در
ارکان یا
بطلان امامت اوبه جهت
فسق یا
کفر محرز گردد،
نماز مأموم به قول مشهور،
صحیح است. لیکن در
صحّت نماز وى در فرض
علم به بطلان
امامت پیش نماز به جهت نداشتن سایر شرایط جز
فسق و
کفر، اختلاف مىباشد.
در صورت
علم به
بطلان در اثناى
نماز، در این که
نماز مأموم ،
باطل است وباید
اعاده شود یا لازم است
نیّت فرادا کرده و
نماز را ادامه دهد، اختلاف است.
پیش نماز
راتب ،امیر گمارده شده از سوى امام
عادل، صاحب خانه در منزل خود
و
ونیز
هاشمی، در
امامت جماعت، بر دیگران
اولویّت دارند.
در صورت اختلاف دویا چند نفر درباره ی
امامت،ابتدا منتخب از سوى مأمومان، بر دیگران مقدّم است ودر فرض اختلاف مأمومان در تقدیم فردى، به
مرجّحات رجوع مىشود. در شمار
مرجّحات ونیز ترتیب بین آنها وتقدیم یکى بر دیگرى اختلاف است.
قول مشهور؛ تقدیم «
أقرأ» (آن که قرائتش نیکوتر است) بر «أفقه» (داناترین به مسائل واحکام شرعى) و«
أفقه» بر سایر
مرجّحات است.
۱) در صورت مردن یا بیهوش شدن امام
جماعت در
اثنا ى
نماز،
جایز است یکى از مأمومان واجد شرایط،
نماز را با دیگر مأمومان به آخر رساند.
۲) همچنین امام مىتواند در حال
ضرورت مانند
باطل شدن
وضو یا ابتلا به خون دماغ در اثناى
نماز، فردى را به جاى خود بگمارد تا با مأمومان
نماز را به اتمام رساند.
۱) قرار گرفتن در وسط صف
۲) مراعات حال ناتوان ترین مأمومان در افعال
نماز مگر آن که خود آنان خواهان طولانى شدن
نماز باشند.
۳) شنواندن
قرائت و
ذکر هاى
نماز به گوش مأمومان.
۴) طول دادن
رکوع به دوبرابر اندازهاى که انجام مىداده است، در موردى که کسى قصد پیوستن به
جماعت را دارد.
۵) برنخاستن از جاى خود پس از اتمام نماز، تا زمانى که
نماز مأمومان تمام نشده است، بر امام
جماعت ،
مستحب است.
فرهنگ فقه فارسی مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام، ج۱، ص۶۷۸-۶۸۰.