باران عذاب (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
خداوند در بعضی زمانها برای
عذاب قومی از
باران سیل آسا استفاده نموده است که در آیات ذیل به آنها اشاره می شود.
عذاب قوم سبا با
نزول باران سیل آسا بر آنان انجام گرفت: «فاعرضوا فارسلنا علیهم سیل العرم وبدلنـهم بجنتیهم جنتین ذواتی اکل خمط واثل وشیء من سدر قلیل» اما آنها (از خدا) روی گردان شدند، و ما
سیل ویرانگر را بر آنها فرستادیم و دو باغ (پر
برکت ) شان را به دو
باغ (بی ارزش) با میوههای
تلخ ، و درختان شوره
گز ، و اندکی درخت
سدر مبدل ساختیم! (برداشت بنا بر این احتمال است که «عرم» به معنای
باران شدید باشد.
)
عرم در اصل از
عرامة (بر وزن علامه) به معنی
خشونت و کج خلقی و سختگیری است، و توصیف
سیلاب به آن
اشاره به شدت خشونت و ویرانگری آن است، و
تعبیر به «سیل العرم» به
اصطلاح از قبیل اضافه موصوف به
صفت است.
بعضی عرم را به معنی موشهای صحرائی گرفتهاند که بر اثر
رخنه در این سد مایه ویرانی آن شد (مساله نفوذ موشها در سد گرچه قابل قبول است،... اما تعبیر آیه تناسب چندانی با این معنی ندارد).
در
لسان العرب در ماده عرم معانی مختلفی آمده از جمله : سیلاب طاقت فرسا، موانعی که در میان درهها برای مهار کردن
آب میسازند و همچنین موش بزرگ صحرائی.
ولی از همه مناسبتر همان معنی اول است و در تفسیر
علی بن ابراهیم نیز روی آن تکیه شده است.
باران شدید در طوفان
حضرت نوح علیه السلام، زمینه ساز عذاب و غرق شدن قومش بوده است: «وقیل یـارض ابلعی مآءک ویـسمآء اقلعی وغیض المآء وقضی الامرواستوت علی الجودی و قیل بعدا للقوم الظـلمین» و گفته شدای
زمین آبت را فرو بر، وای
آسمان خودداری کن، و آب فرو نشست و کار پایان یافت، و (
کشتی ) بر (دامنه کوه) جودی پهلو گرفت و (در این هنگام) گفته شد: دور باد قوم ستمگر! .
جمله «و قیل یا ارض ابلعی ماک و یا سماء اقلعی» ندائی است که از
ساحت عظمت و کبریائی
حق تعالی صادر شده، و اگر نام حضرتش را نبرد و نفرمود: (و قال الله یا ارض ابلعی...) به منظور
تعظیم بوده، و دو
صیغه امری که در این جمله است یعنی امر «ابلعی»و
امر «اقلعی» امر تکوینی است، همان امری که کلمه (کن) حامل آن است، و از
مصدر صاحب عرش، خدای تعالی صادر میشود، و همه میدانیم که وقتی این کلمه در مورد چیزی صادر شود بدون فاصلهای زمانی آن امر محقق میشود، و در مورد بلعیده شدن
آب طوفان بوسیله زمین نیز چنین شد،
زمین دیگر نجوشید، آسمان هم نبارید.
و در این آیه دلالتی است بر اینکه در داستان
طوفان نوح به امر الهی، هم زمین در
طغیان آب دخالت داشته و هم آسمان همچنانکه در جای دیگر فرموده : «ففتحنا ابواب السماء بماء منهمر و فجرنا الارض عیونا فالتقی الماء علی امر قد قدر» (در این هنگام درهای آسمان را گشودیم و آبی فراوان و پی در پی فروبارید• و زمین را شکافتیم و چشمههای زیادی بیرون فرستادیم، و این دو آب به اندازهای که مقدر بود با هم درآمیختند)
تعبیرات
آیه فوق بقدری رسا و دلنشین است و در عین کوتاهی گویا و زنده، و با تمام زیبائی آنقدر تکان دهنده و کوبنده است که به گفته جمعی از دانشمندان
عرب این آیه فصیحترین و بلیغترین آیات قرآن محسوب میشود، هر چند همه آیات
قرآن در سر حد
اعجاز از فصاحت و بلاغت است.
«فدعا ربه انی مغلوب فانتصر• ففتحنا ابوب السماء بماء منهمر• وفجرنا الارض عیونا فالتقی الماء علی امر قد قدر» او به
درگاه پروردگار عرضه داشت: من مغلوب (این قوم طغیانگر شدهام،
انتقام مرا از آنها بگیر• در این هنگام درهای آسمان را گشودیم و آبی فراوان و پی در پی فروبارید• و زمین را شکافتیم و چشمههای زیادی بیرون فرستادیم، و این دو آب به اندازهای که مقدر بود با هم درآمیختند.
در
مجمع البیان میگوید: کلمه
همر مصدر
ثلاثی مجرد است و به معنای ریختن
اشک و باران به شدت، و
انهمار به معنای
انصباب و روان شدن است. و فتح آسمان (جو بالای سر) به آبی منهمر و روان، کنایهای تمثیلی از شدت ریختن آب و جریان متوالی باران، گویی باران در پشت آسمان
انبار شده، و نمیتوانسته پایین بریزد همین که درب آسمان باز شده به شدت هر چه تمامتر فرو ریخته است.
و در
تفسیر قمی در ذیل آیه «ففتحنا ابواب السماء بماء منهمر»میگوید: کلمه منهمر به معنای ریختن آب است، نه باراندن قطرههای باران.
تعبیر به گشودن درهای آسمان تعبیر بسیار زیبائی است که به هنگام نزول بارانهای شدید به کار میرود، همانگونه در
فارسی نیز میگوئیم : گوئی درهای آسمان باز شده و هر چه آب است فرومی بارد.
منهمر از ماده
همر (بر وزن
صبر ) به معنی فروریختن شدید اشک یا آب است، این تعبیر در مورد دوشیدن پستان حیوانات تا آخرین قطره نیز به کار میرود. عجب اینکه در بعضی از گفتههای مفسران آمده است که آنها سالها گرفتار خشکسالی بودند و در
انتظار باران، که ناگهان بارانی فروبارید اما بارانی مرگ زا نه احیاگر.
فرمان خداوند به آسمان، نسبت به قطع باران عذاب قوم نوح چنین بوده است: «... ویـسمآء اقلعی وغیض المآء وقضی الامرواستوت علی الجودی و قیل بعدا للقوم الظـلمین»... و ای
آسمان خودداری کن، و آب فرو نشست و کار پایان یافت، و (
کشتی ) بر (دامنه کوه)
جودی پهلو گرفت و (در این هنگام) گفته شد: دور باد قوم ستمگر! .
تکذیب و تهمت جنون به نوح علیه السلام، از عوامل نزول باران هلاک کننده بر قوم نوح بوده است: «کذبت قبلهم قوم نوح فکذبوا عبدنا وقالوا مجنون وازدجر• ففتحنا ابوب السماء بماء منهمر• ... فکیف کان عذابی...» پیش از آنها قوم
نوح تکذیب کردند (آری) بنده ما (نوح) را
تکذیب کرده و گفتند: او
دیوانه است و (با انواع آزارها) او را (از ادامه رسالتش) بازداشتند• در این هنگام درهای آسمان را گشودیم و آبی فراوان و پی در پی فروبارید• (اکنون بنگرید)
عذاب ... من چگونه بود؟!
فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «باران عذاب».