• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

بت‌پرستی‌

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



بت، تندیسی است که بت‌پرستان به اشکال گوناگون مانند انسان ، حیوان و ترکیبی از آن دو
[۱] دانشنامه جهان اسلام، ج‌۲، ص‌۲۱۵.
از موادی مانند زر، سیم، سنگ، چوب ، عاج و غیر آن
[۲] دانشنامه جهان اسلام، ج‌۲، ص‌۲۱۵.
می‌ساختند و به عنوان نمادی از معبود و ملجأ
[۳] نثر طوبی، ج‌۲، ص‌۵۸‌.
غایب و جانشین خداوند و مساوی با او در همه شئون
[۴] الاسماء الثلاثه، ص‌۴۸‌_۴۹.
یا در عرض
[۵] المیزان، ج‌۷، ص‌۳۴.
او آن را می‌پرستیدند و از او حاجت می‌خواستند.



در اصطلاح قرآن به پرستش هر موجود مادی یا غیر مادی
[۶] المیزان، ج۷، ص۱۶۸‌_۱۶۹.
[۷] المیزان، ج۷، ص۲۴۰.
[۸] دانشنامه قرآن، ج‌۱، ص‌۳۵۲.
و حقیقی یا اعتباری که انسان‌ها معتقد
[۹] الاسماء الثلاثه، ص‌۵۹‌.
به تفویض شأنی از شئون یا نوعی از انواع هستی به آن باشند و برای تقرب به خداوند متعالی یا به جای او به جهت عدم امکان پرستش خدای نامحدود
[۱۰] المیزان، ج‌۷، ص‌۳۴.
، آن را بپرستند بت‌پرستی گفته می‌شود که شامل پرستش انواع بت‌ها نظیر مجسمه، تصویر و نماد خورشید ، ماه، ستاره ، فرشته
[۱۱] الملل و النحل، ج‌۲، ص‌۲۵۸.
[۱۲] تفسیر مراغی، ج‌۳، ص‌۱۷۳.
[۱۳] المیزان، ج‌۷، ص‌۲۳۹.
، جن ، انسان، حیوان، گیاهان و سایر موجودات طبیعی
[۱۴] البدء والتاریخ، ج۴، ص۲۶.
[۱۵] المیزان، ج۱۷، ص‌۷۷.
می‌شود؛ همچنین به پرستش هرچه غیر خداست که انسان را از توجه به خدا باز می‌دارد بت‌پرستی اطلاق شده است.
[۱۶] مفردات، ص‌۴۹۳.
[۱۷] مجمع‌البحرین، ج‌۲، ص‌۶۴۰‌، «صنم».
[۱۸] کشاف اصطلاحات الفنون، ج‌۲، ص‌۱۰۹۷‌_۱۰۹۸.
[۱۹] دائرة‌المعارف الاسلامیه، ج‌۱۴، ص‌۳۵۶.
باید توجه داشت حقیقت پرستش بدون اعتقاد به استقلال معبود در برابر خدا گرچه اندکی از استقلال، محقق نمی‌شود.
[۲۰] المیزان، ج‌۳، ص‌۲۷۶.
در بیش از ۳۰ آیه از آیات قرآن درباره نام‌ها ‌ عام و خاص و اوصاف بت‌ها سخن گفته شده‌است.
[۲۱] دانشنامه قرآن، ج‌۱، ص‌۳۵۳.



واژه‌هایی که در قرآن بر بت‌ها اطلاق شده عبارت است از:
۱. «صَنَم» و آن مجسمه‌ای است که از نقره یا‌مس ریخته یا از چوب تراشیده شده باشد
[۲۲] مفردات، ص‌۴۹۳.
[۲۳] لسان العرب، ج‌۷، ص‌۴۲۴، «صنم».
و برای تقرب به خدا پرستش شود و در ظاهر یا‌عنوانْ بزرگ به نظر آید.
[۲۴] التحقیق، ج‌۶‌، ص‌۲۸۷، «صنم».
بعضی از حکیمان‌گفته‌اند:به هر چیزی که انسان را از توجه به خدا باز دارد و به خود مشغول سازد صنم گفته‌می‌شود.
[۲۵] مفردات، ص‌۴۹۳.
[۲۶] بصائر ذوی التمییز، ج‌۳، ص‌۴۴۵.
برخی گفته‌اند:صنم عبارت است از آنچه غیر خدا پرستش شود
[۲۷] لسان العرب، ج‌۷، ص‌۴۲۴.
، با عبادت ظاهری یا باطنی، با توجه قلب به سوی آن شیء و تواضع و فروتنی در برابر آن و اعتقاد به تأثیر آن در دنیا و آخرت.
[۲۸] التحقیق، ج‌۶‌، ص‌۲۸۷.

این واژه پنج بار به صورت جمع (اصنام) در قرآن آمده است.
۲. «وَثَن» و آن به معنای سنگی است که آن را می‌تراشیدند و پرستش می‌کردند
[۲۹] مفردات، ص‌۸۵۳‌، «وثن».
و بر بت‌های کوچک و پست
[۳۰] التحقیق، ج‌۶‌، ص‌۲۸۷.
[۳۱] التحقیق، ج‌۱۳، ص‌۲۹.
و نیز به عکس و تصاویر و شکل‌های ترسیم شده اطلاق شده
[۳۲] دائرة‌المعارف الاسلامیه، ج‌۱۴، ص‌۳۵۶.
و در قرآن سه بار به صورت جمع آمده‌است.
۳. «نُصُب» که به قطعه سنگ‌های زیبا، بی‌شکل و بی‌نامی که در اطراف کعبه یا جاهای دیگر نصب می‌کردند و در نزد آن تقرب می‌جستند و گاهی بر گرد آن طواف و روی آن قربانی کرده، خون بر آن می‌مالیدند، گفته شده است.
[۳۳] جامع‌البیان، مج‌۴، ج‌۶‌، ص‌۱۰۱.
[۳۴] مفردات، ص‌۸۰۷.

۴. «بعل»؛ برخی آن را نام بتی خاص دانسته‌اند؛ ولی راغب می‌گوید:بعل هر موجودی است که دست برتر و قدرت بالاتری داشته باشد، به همین جهت به شوهر بعل گفته می‌شود و عرب بر بت، از آن رو که اعتقاد داشتند قدرت برتر است بعل اطلاق می‌کردند.
[۳۵] مفردات، ص‌۱۳۵، «بعل».

۵‌. «وَدّ»، «سُواع»، «یَغوث»، «نَسْر» و «یَعوق» که نام پنج مرد صالح یا نام‌های پنج فرزند آدم (علیه‌السلام) است که مجسمه آن‌ها ساخته شده، یا نام بت‌هایی که در عصر خود نوح ساخته شده و مورد پرستش بوده است و بعد عرب‌ها نیز به پرستش آن‌ها روی آوردند.
[۳۶] مجمع‌البیان، ج‌۱۰، ص‌۵۴۷‌.

۶‌. «لات»، «عُزّی» و «مَنات»؛ این‌ها بتهای سه‌گانه عرب و در نظرشان از جایگاه ویژه‌ای برخوردار بودند.
[۳۷] بلوغ‌الارب، ج‌۲، ص‌۲۰۳.
لات به صورت انسان
[۳۸] التفسیرالکبیر، ج‌۲۸، ص‌۲۹۶.
[۳۹] التحریر والتنویر، ج‌۲۷، ص‌۱۰۴.
و عُزّی به صورت گیاه بود
[۴۰] التحریر والتنویر، ج‌۲۷، ص‌۱۰۴.
و هر دو بت در مسجد‌الحرام قرار داشت.
[۴۱] مجمع البیان، ج‌۹، ص‌۲۶۶
منات که از کهن‌ترین بت‌های عرب به شمار می‌آمده بزرگ‌ترین بت بوده و بیشترین پرستش‌کنندگان را داشته است.
[۴۲] التحریر والتنویر، ج‌۲۷، ص‌۱۰۵.

۷. برخی «جبت» و «طاغوت» را نیز بتانی شمرده‌اند
[۴۳] مجمع‌البحرین، ج‌۱، ص‌۳۳۷.
[۴۴] التحقیق، ج‌۲، ص‌۴۴، «جبت».
که نام آن‌ها در قرآن آمده؛ اما با توجه به اطلاق و عمومیت معنای این دو واژه، که درباره هر معبودی غیر خدا به کار رفته
[۴۵] جامع‌البیان، مج‌۳، ج‌۳، ص‌۲۸.
[۴۶] مفردات، ص‌۱۸۲، «جبت».
[۴۷] مفردات، ص۵۲۰، «طاغوت».
[۴۸] مجمع‌البحرین، ج‌۱، ص‌۳۳۷.
بر مطلق بت و معبود دروغین
[۴۹] مجمع البحرین، ج‌۱، ص‌۳۳۷.
و بر هر متکبر متظاهر بی‌حقیقت
[۵۰] التحقیق، ج‌۲، ص‌۴۴، «جبت».
اطلاق می‌شود.
همچنین از واژه‌هایی چون آلهه، تماثیل (جمع تمثال به معنای تصویر و مجسمه که عکس‌های روی پرده را نیز شامل می‌شود) اولیاء، انداد، ماتنحتون (آنچه می‌تراشید)، شرکاء، شفعاء، شهداء و ارباب که به اوصاف بتها اعم از واقعی و ادعایی اشاره دارند نیز معنای بت اراده شده است.
[۵۱] دانشنامه جهان اسلام، ج‌۲، ص‌۲۱۷.
گفتنی است که آیات مربوط به‌شرک که بیش‌تر درباره بت‌پرستان ساکن شبه‌جزیره عربستان است
[۵۲] منشور جاوید، ج‌۲، ص‌۴۸۳.
نیز به بحث ارتباط می‌یابند.
[۵۳] المیزان، ج‌۱۰، ص‌۲۷۷‌_۲۷۸.



برخی از باستانشناسان در آثار کلده و بابل از ۳۰۰۰ سال پیش از میلاد مجسمه‌هایی یافته‌اند که نشانه بت‌پرستی اقوام پیشین است
[۵۴] المیزان، ج‌۱۸، ص‌۱۷۴.
[۵۵] نثر طوبی، ج‌۲، ص‌۵۸.
، گرچه نمی‌توان تاریخ دقیقی برای بت‌پرستی معین کرد
[۵۶] قاموس کتاب مقدس، ص‌۱۶۴.
؛ ولی می‌توان گفت بت پرستی، قدیمی‌ترین آیین است، زیرا کهن‌ترین پیامبری که تاریخش برای ما نقل شده، حضرت نوح (علیه‌السلام) است که بنابر گزارش قرآن کریم اقدام به ردّ‌و انکار بت پرستان کرده است.
[۵۷] التفسیر الکبیر، ج‌۲، ص‌۱۱۲.
[۵۸] التفسیر الکبیر، ج‌۷، ص‌۳۵.
البته باید توجه داشت که بت‌پرستی نوعی تحریف در عقیده فطری خداپرستی است و با توجه به این‌که فطرت خداپرستی همواره در میان انسان‌ها بوده تحریف آن نیز در میان افراد نادان پیوسته وجود داشته است، بنابراین تاریخ بت‌پرستی را می‌توان با تاریخ پیدایش انسان همراه دانست.
[۶۰] المیزان، ج‌۶‌، ص‌۷۴.
در این راستا برخی مفسران آغاز بت‌پرستی را به زمانی پس از حضرت آدم (علیه‌السلام) که اولین پیامبر و نخستین موحد بود و پیش از حضرت نوح (علیه‌السلام) به القای شیطان نسبت داده‌اند.
[۶۱] التفسیرالکبیر، ج‌۲، ص‌۱۱۲.
[۶۲] التفسیرالکبیر، ج۷، ص۳۵.
[۶۳] الدرالمنثور، ج‌۸‌، ص‌۲۹۳‌_۲۹۵.
[۶۴] المیزان، ج‌۲، ص‌۳۴۹.

بعضی گفته‌اند:هنگامی که نوح از طواف قبر آدم (علیه‌السلام) جلوگیری کرد مردم به تحریک ابلیس بتهایی ساختند و به پرستش آن‌ها پرداختند.
[۶۵] تفسیر قمی، ج‌۲، ص‌۳۸۷.
[۶۶] مجمع‌البیان، ج‌۱۰، ص‌۵۴۷.
[۶۷] روض‌الجنان، ج‌۱۹، ص‌۴۳۳.
برخی هم شیوع بت‌پرستی را اندکی پس از طوفان نوح (علیه‌السلام) تصور کرده‌اند.
[۶۸] قاموس کتاب مقدس، ص‌۱۶۴.

از قرآن‌کریم استفاده می‌شود که گرایش به بت‌پرستی از زمانی نزدیک به عصر حضرت نوح وجود داشته است
[۶۹] مجمع البیان، ج‌۱۰، ص۵۴۷.
اما از زمان‌های پیش‌تر سخنی در میان نیست. پس از آن از بت‌پرستی قوم عاد ، ثمود که‌۷۰ بت داشتند
[۷۳] تفسیر قمی، ج‌۱، ص‌۳۳۰.
[۷۴] مجمع البیان، ج‌۵‌، ص‌۲۶۴.
، اصحاب مدین
[۷۵] المیزان، ج‌۱۰، ص‌۲۸۵.
، اهل‌سبا
[۷۶] المیزان، ج‌۱۰، ص‌۲۸۵.
، اصحاب القریه،
[۷۷] المیزان، ج‌۱۷، ص‌۷۴.
قوم ابراهیم ، مصریان در زمان حضرت‌ یوسف (علیه‌السلام)
[۸۱] مجمع البیان، ج‌۵‌، ص‌۳۵۸.
و زمان موسی (علیه‌السلام) و بنی اسرائیل خبر داده است.
[۸۴] تفسیر قمی، ج‌۱، ص‌۶۲‌.
[۸۵] تفسیر عیاشی، ج‌۲، ص‌۲۹‌_۳۰.
به گفته فخررازی مصریان در زمان یوسف (علیه‌السلام) ارواح فلکی را می‌پرستیده‌اند
[۸۶] التفسیر الکبیر، ج‌۱۸، ص‌۱۳۹‌_۱۴۰.
؛ همچنین قرآن کریم به بت‌پرستی در زمان لوط، یونس و عیسی (علیهم‌السلام) نیز اشاره کرده است.
بت‌پرستی آیین رایج عرب پیش از اسلام شده بود.
[۸۸] تفسیر قمی، ج۲، ص۳۱۶.
[۸۹] التبیان، ج‌۱۰، ص‌۱۴۱.
برخی اولین رواج دهنده بت پرستی را در میان اعراب ابوکبشه
[۹۱] مجمع‌البیان، ج‌۹، ص‌۲۷۶‌_۲۷۷.
و برخی دیگر عمرو‌ بن لحیّ
[۹۲] مجمع البیان، ج‌۳، ص‌۳۹۰.
[۹۳] التفسیر الکبیر، ج‌۱۲، ص‌۱۱۰.
[۹۴] نورالثقلین، ج‌۱، ص‌۶۸۴.
به تقلید از شامیان دانسته‌اند. به گفته‌ای پس از سکونت حضرت اسماعیل در مکه و فزونی یافتن فرزندانش، آنجا برای زندگی آنان تنگ شد و ناگزیر به اطراف کوچ‌ کردند و هر کدام قطعه سنگی از حرم برای بزرگداشت حرم با خود بردند و آن را طواف می‌کردند تا به تدریج معبود آنان شد.
[۹۵] السیرة‌النبویه، ج‌۱، ص‌۷۷.
[۹۶] الموسوعة الذهبیه، ج‌۵‌، ص‌۲۱۰.
مقارن ظهور اسلام این اندیشه در میان مردم جزیرة العرب نیز وجود داشت و مردم معبودهای دیگری غیر از خدا و از جمله برخی ستاره شَعْری را می‌پرستیدند.
[۱۰۰] مجمع‌البیان، ج‌۹، ص‌۲۷۶.

باید توجّه داشت که یکی از نقاط اشتراک تمدن‌های هفت‌گانه، بت‌پرستی بوده است
[۱۰۱] التنبیه والاشراف، ص‌۷۹.
و اکثر مردم دنیا در طول تاریخ بت پرست بوده‌اند.
[۱۰۲] التفسیر الکبیر، ج‌۱، ص‌۱۱۲.
هم‌اکنون نیز صدها میلیون بت‌پرست در شرق و غرب جهان وجود دارد
[۱۰۳] المیزان، ج‌۱۰، ص‌۲۷۶.
[۱۰۴] قاموس کتاب مقدس، ص‌۱۶۷.
و شمار آنان از مجموع مسیحیان، یهودیان و مسلمانان که تابع توحید حضرت ابراهیم‌اند، بیش‌تر است.
[۱۰۵] نثر طوبی، ج‌۲، ص‌۵۸‌.



بت‌پرستان به رغم این‌که خداوند را رب الارباب و خالق هستی می‌دانستند
[۱۰۶] المیزان، ج‌۱۵، ص‌۳۵۸.
[۱۰۷] المیزان، ج۱۱، ص۲۸۸_۲۹۱.
[۱۰۸] المیزان، ج۱۳، ص۲۲۴.
[۱۰۹] المیزان، ج۱۴، ص۲۶۶_۲۷۷.
و بتی را که از قطعه‌ای چوب یا سنگ ساخته شده یا جرمی از اجرام آسمانی است، خالق جهان نمی‌دانستند، خدا را رها کرده و بت‌ها را به جای او می‌پرستیدند، ازاین‌رو دانشمندان کوشیده‌اند انگیزه‌های آغازین بت‌پرستی را به‌گونه‌ای توجیه کنند که با بداهت عقلیِ نادرستی پرستش بت‌ناسازگار نباشد
[۱۱۰] التفسیر الکبیر، ج‌۱، ص‌۱۱۲.
، هرچند بطلان آن در تحلیل عقلی ثابت شود.
[۱۱۱] التفسیر الکبیر، ج‌۳۰، ص‌۱۴۳‌_۱۴۴.
در این ارتباط وجوهی ذکر شده است که به برخی از آن‌ها اشاره‌می‌شود.

۴.۱ - بزرگداشت مردان بزرگ

بت‌پرستی با ساختن مجسمه مردان بزرگ بعد از مرگ‌شان برای بزرگداشت آنان آغاز شد.
[۱۱۲] التفسیرالکبیر، ج‌۱، ص‌۱۱۳.
[۱۱۳] تفسیر المنار، ج‌۸‌، ص‌۲۰.
آن‌ها برای زنده نگهداشتن یاد و خاطره بزرگان‌شان تندیس آنان را می‌ساختند و در کنار آن به عبادت خدا می‌پرداختند و در فصل زمستان برای محافظت از باران آن تندیس‌ها را به خانه می‌بردند؛ ولی نسل‌های جدید که از عقاید نیاکان خود آگاهی نداشتند گمان کردند پدران‌شان آن تندیس‌ها را می‌پرستیدند، از این‌رو آنان به پرستش مجسمه‌ها روی آوردند.
[۱۱۴] المیزان، ج‌۱۰، ص‌۲۷۶.
این مطلب را روایات نیز تأیید می‌کند؛ براساس برخی ازاین‌روایات شیطان پنج بت به نام فرزندان آدم ساخت و با مرگ هر‌یک از آنان تندیسی را به شکل او برای بازماندگانش قرار می‌داد و بدین سبب نسل‌های بعد به تدریج به بت‌پرستی روی آوردند.
[۱۱۵] التفسیر الکبیر، ج‌۳۰، ص‌۱۴۳.
[۱۱۶] روح‌البیان، ج‌۴، ص‌۲۶.


۴.۲ - اعتقاد به واگذاری تدبیر امور دنیوی به سیارات

گروهی اعتقاد داشتند خدای بزرگ سیارات هفت‌ ‌گانه را آفریده و آن‌ها همانند انسان دارای هیکل و روحی هستند و جرم شمردن‌شان مربوط به هیکل آن‌هاست
[۱۱۷] الملل والنحل، ج‌۲، ص‌۵۰‌.
[۱۱۸] المیزان، ج‌۱۵، ص‌۲۸۰‌_۲۸۱.
و تدبیر عالم پایین را به آنان واگذاشته و بشرْ بنده این سیارات و سیارات بنده خدای بزرگ‌اند، پس بر انسان واجب است ارواح سیارات را پرستش کنند،
[۱۱۹] التفسیرالکبیر، ج‌۲، ص‌۱۱۲.
و چون ارواح خارج از عالم اجسام و منزه از ماده و آثار آن‌اند اجرام سیارات را که به منزله بدن آن‌هاست
[۱۲۰] الملل والنحل، ج‌۲، ص‌۵۰‌.
[۱۲۱] نخبة الدهر، ص‌۶۳.
بت‌ ارواح قرار دادند و به پرستش آن‌ها پرداختند. سپس هنگامی که مشاهده کردند سیارات همواره حاضر نیستند برای هر کدام بت و سمبلی از ماده و جسم ساختند؛ بت خورشید را از طلا ساختند و با سنگ‌هایی مانند یاقوت و الماس زینت دادند. بت ماه را نیز از نقره ساختند و به همین سان بت دیگر سیارات را ساختند
[۱۲۲] التفسیر الکبیر، ج‌۲، ص‌۱۱۳.
و به عبادت آن‌ها پرداختند و سعادت و شقاوت دنیایی را به چگونگی قرار گرفتن آن‌ها در طالع‌های مردم می‌دانستند.
[۱۲۳] التفسیر الکبیر، ص‌۱۱۲.
آنان برای هر یک از هفت سیاره انگشتری به شکل آن سیاره ساختند و در ساعتی مخصوص از روز به‌دست کرده، عبادت می‌کردند (اصحاب هیاکل) و مقصودشان در واقع پرستش ارواح سیارات بود. اینان همان صابئان بت پرست‌اند که در برابر صابئان حنیف قرار داشتند.
[۱۲۴] الملل و النحل، ج‌۲، ص‌۵۱‌.
[۱۲۵] المیزان، ج‌۱، ص‌۱۹۴‌_۱۹۵.


۴.۳ - اعتقاد به حلول خدا در اجسام

گروهی از بت‌پرستان اعتقاد داشتند که خدا در بعضی از اجسام شریف و اشخاص حلول می‌کند و از این‌رو به پرستش این اجسام می‌پرداختند.
[۱۲۶] التفسیرالکبیر، ج۱۷، ص‌۶۰‌.
[۱۲۷] التفسیرالکبیر، ج۲، ص۱۱۳.
[۱۲۸] تفسیر صدرالمتالهین، ج۲، ص‌۱۱۷.


۴.۴ - تقدیس مظاهر قدرت خدا

گروهی آنچه را مظهر قدرت خدا و مایه خیر و منبع برکت یا دارای عظمت ظاهری بود تقدیس می‌کردند، زیرا می‌پنداشتند این قدرتْ ذاتی آن مخلوق است و او از سنن الهی و نظام علّی و معلولی خارج است؛
[۱۲۹] تفسیر مراغی، مج‌۳، ج‌۷، ص‌۱۷۳.
مثلا اقوامی آفتاب‌پرست، ماه‌پرست و ستاره‌پرست بودند و گروهی آتش را می‌پرستیدند و اقوامی رودهای بزرگ مانند نیل در مصر و رود گنگ در هندوستان را، و به تدریج این منابع خیر و برکت در نظر آنان چنان مقدس جلوه داده می‌شد که برای آن، روح مرموزی قائل می‌شدند و آن را خدایی از خدایان می‌شمردند.
[۱۳۰] ‌ التفسیرالکبیر، ج۷، ص۳۶.
[۱۳۱] المیزان، ج۱۰، ص۲۷۶_۲۷۸.


۴.۵ - اعتقاد به عدم لیاقت انسان برای عبادت خدا

گروهی معتقد بودند که ما شایستگی عبادت خدا را بدون واسطه نداریم، زیرا اولاً ما به انواع آلودگی‌های بشری و مادی و پلیدیهای گناهان و خطاها مبتلا هستیم و ثانیاً خداونْد نامحدود و بزرگ‌تر از آن است که انسانهای محدود بر او احاطه عقلی، وهمی یا حسّی پیدا کنند، پس ممکن نیست برای عبادت متوجه او شویم
[۱۴۰] المیزان، ج‌۱۰، ص‌۲۷۸؛ ج‌۱۷، ص‌۷۷
و چون توانایی شناخت او را نداریم، پس لازم است به مقربان درگاه او تقرب جوییم و مقربان کسانی هستند که اداره شئون مختلف عالم به آنان سپرده شده، پس آنان پروردگار ما هستند و ما آنان را پرستش می‌کنیم تا در پیشگاه خدا برای ما شفاعت کنند
[۱۴۱] تفسیر مراغی، مج‌۳، ج‌۷، ص‌۱۷۳.
و آنان ملائکه و جنّیان و قدّیسان از بشر هستند، بنابراین با توجه به این‌که ممکن نبود برای خدای نامحدود تمثالی بسازند، برای آن جنبه از تدبیر عالم که برایشان مهم بود و خدا و مدبّری از طرف خداوند برای آن قائل بودند بتی می‌ساختند و با این‌که شفاعت را مربوط به خدایان می‌دانستند، به گمان این‌که بت عامل نزدیکی آنان به خداست
[۱۴۲] التبیان، ج‌۶‌، ص‌۹.
[۱۴۳] تفسیر مراغی، مج‌۳، ج‌۷، ص‌۱۷۳.
آن را نیز می‌پرستیدند:«والَّذینَ اتَّخَذوا مِن دونِهِ اَولِیاءَ ما نَعبُدُهُم اِلاّ لِیُقَرِّبونا اِلَی‌اللّهِ‌زُلفی» و به شفاعت آن نیز اعتقاد داشتند
[۱۴۵] التبیان، ج‌۵‌، ص‌۳۵۵.
[۱۴۶] المیزان، ج‌۱۷، ص‌۲۳۳.
:«و یَقولونَ هؤُلاءِ شُفَعؤُنا عِندَ اللّهِ».

۴.۶ - اعتقاد به مظهریت بتها برای فرشتگان

گروهی دیگر اعتقاد داشتند فرشتگان مقام و منزلتی و الا نزد خدا دارند و می‌گفتند:ما این بتها را به عنوان مظهر و صورت فرشتگان برگزیده‌ایم تا ما را به خدا نزدیک کنند. گروهی دیگر می‌گفتند:بت‌ها به منزله قبله ما به هنگام عبادت خدا هستند
[۱۴۸] التفسیرالکبیر، ج‌۲، ص‌۱۱۳.
، چنان‌که مسلمانان روبه قبله عبادت می‌کنند. البته این مقایسه درست نیست، زیرا مسلمانان رو به قبله خدا را می‌پرستند و به این جهت بسیاری از عبادات مانند دعا و مناجات، احرام و سعی بین صفا و مروه مشروط به توجه به کعبه نیست؛ ولی بت‌پرستان رو به بت، بت را پرستش می‌کنند؛ نه خدا را و بر فرض پرستش خدایِ بت، ارواح ممثل بت را می‌پرستند و در هر صورت خدا را نمی‌پرستند.
[۱۴۹] المیزان، ج‌۱۵، ص‌۲۸۱.

فرقه‌ای نیز معتقد بودند که در کنار هر بتی شیطانی است و هر کس آن بت را بپرستد و حق عبادتش را به‌جا آورد شیطان حاجت‌های او را به فرمان‌ خدا برمی‌آورد و اگر نپرستد شیطان او را بدبخت می‌کند.
[۱۵۰] بلوغ الارب، ج‌۲، ص‌۱۹۷.


۴.۷ - پیوند متقابل اجتماعی میان افراد و جامعه

[۱۵۱] المیزان، ج‌۱۶، ص‌۱۲۰.

بت‌پرستان برای حفظ غرور ملی و قومی در برابر اقوام دیگر، بت‌پرستی را رمز وحدت و مایه پیوند میان خود و نیاکان‌شان و همچنین میان افراد جامعه و نیز آن را حلقه اتصالی بین سران کفار و پیروان آن‌ها می‌دانستند:«اِنَّمَا اتَّخَذتُم مِن دونِ اللّهِ اَوثنًا مَوَدَّةَ بَینِکُم فِی الحَیوةِ الدُّنیا».


۱. دانشنامه جهان اسلام، ج‌۲، ص‌۲۱۵.
۲. دانشنامه جهان اسلام، ج‌۲، ص‌۲۱۵.
۳. نثر طوبی، ج‌۲، ص‌۵۸‌.
۴. الاسماء الثلاثه، ص‌۴۸‌_۴۹.
۵. المیزان، ج‌۷، ص‌۳۴.
۶. المیزان، ج۷، ص۱۶۸‌_۱۶۹.
۷. المیزان، ج۷، ص۲۴۰.
۸. دانشنامه قرآن، ج‌۱، ص‌۳۵۲.
۹. الاسماء الثلاثه، ص‌۵۹‌.
۱۰. المیزان، ج‌۷، ص‌۳۴.
۱۱. الملل و النحل، ج‌۲، ص‌۲۵۸.
۱۲. تفسیر مراغی، ج‌۳، ص‌۱۷۳.
۱۳. المیزان، ج‌۷، ص‌۲۳۹.
۱۴. البدء والتاریخ، ج۴، ص۲۶.
۱۵. المیزان، ج۱۷، ص‌۷۷.
۱۶. مفردات، ص‌۴۹۳.
۱۷. مجمع‌البحرین، ج‌۲، ص‌۶۴۰‌، «صنم».
۱۸. کشاف اصطلاحات الفنون، ج‌۲، ص‌۱۰۹۷‌_۱۰۹۸.
۱۹. دائرة‌المعارف الاسلامیه، ج‌۱۴، ص‌۳۵۶.
۲۰. المیزان، ج‌۳، ص‌۲۷۶.
۲۱. دانشنامه قرآن، ج‌۱، ص‌۳۵۳.
۲۲. مفردات، ص‌۴۹۳.
۲۳. لسان العرب، ج‌۷، ص‌۴۲۴، «صنم».
۲۴. التحقیق، ج‌۶‌، ص‌۲۸۷، «صنم».
۲۵. مفردات، ص‌۴۹۳.
۲۶. بصائر ذوی التمییز، ج‌۳، ص‌۴۴۵.
۲۷. لسان العرب، ج‌۷، ص‌۴۲۴.
۲۸. التحقیق، ج‌۶‌، ص‌۲۸۷.
۲۹. مفردات، ص‌۸۵۳‌، «وثن».
۳۰. التحقیق، ج‌۶‌، ص‌۲۸۷.
۳۱. التحقیق، ج‌۱۳، ص‌۲۹.
۳۲. دائرة‌المعارف الاسلامیه، ج‌۱۴، ص‌۳۵۶.
۳۳. جامع‌البیان، مج‌۴، ج‌۶‌، ص‌۱۰۱.
۳۴. مفردات، ص‌۸۰۷.
۳۵. مفردات، ص‌۱۳۵، «بعل».
۳۶. مجمع‌البیان، ج‌۱۰، ص‌۵۴۷‌.
۳۷. بلوغ‌الارب، ج‌۲، ص‌۲۰۳.
۳۸. التفسیرالکبیر، ج‌۲۸، ص‌۲۹۶.
۳۹. التحریر والتنویر، ج‌۲۷، ص‌۱۰۴.
۴۰. التحریر والتنویر، ج‌۲۷، ص‌۱۰۴.
۴۱. مجمع البیان، ج‌۹، ص‌۲۶۶
۴۲. التحریر والتنویر، ج‌۲۷، ص‌۱۰۵.
۴۳. مجمع‌البحرین، ج‌۱، ص‌۳۳۷.
۴۴. التحقیق، ج‌۲، ص‌۴۴، «جبت».
۴۵. جامع‌البیان، مج‌۳، ج‌۳، ص‌۲۸.
۴۶. مفردات، ص‌۱۸۲، «جبت».
۴۷. مفردات، ص۵۲۰، «طاغوت».
۴۸. مجمع‌البحرین، ج‌۱، ص‌۳۳۷.
۴۹. مجمع البحرین، ج‌۱، ص‌۳۳۷.
۵۰. التحقیق، ج‌۲، ص‌۴۴، «جبت».
۵۱. دانشنامه جهان اسلام، ج‌۲، ص‌۲۱۷.
۵۲. منشور جاوید، ج‌۲، ص‌۴۸۳.
۵۳. المیزان، ج‌۱۰، ص‌۲۷۷‌_۲۷۸.
۵۴. المیزان، ج‌۱۸، ص‌۱۷۴.
۵۵. نثر طوبی، ج‌۲، ص‌۵۸.
۵۶. قاموس کتاب مقدس، ص‌۱۶۴.
۵۷. التفسیر الکبیر، ج‌۲، ص‌۱۱۲.
۵۸. التفسیر الکبیر، ج‌۷، ص‌۳۵.
۵۹. نوح/سوره۷۱، آیه۲۱‌۲۴.    
۶۰. المیزان، ج‌۶‌، ص‌۷۴.
۶۱. التفسیرالکبیر، ج‌۲، ص‌۱۱۲.
۶۲. التفسیرالکبیر، ج۷، ص۳۵.
۶۳. الدرالمنثور، ج‌۸‌، ص‌۲۹۳‌_۲۹۵.
۶۴. المیزان، ج‌۲، ص‌۳۴۹.
۶۵. تفسیر قمی، ج‌۲، ص‌۳۸۷.
۶۶. مجمع‌البیان، ج‌۱۰، ص‌۵۴۷.
۶۷. روض‌الجنان، ج‌۱۹، ص‌۴۳۳.
۶۸. قاموس کتاب مقدس، ص‌۱۶۴.
۶۹. مجمع البیان، ج‌۱۰، ص۵۴۷.
۷۰. نوح/سوره۷۱، آیه۲۳.    
۷۱. اعراف/سوره۷، آیه۷۰.    
۷۲. هود/سوره۱۱، آیه۶۱ ۶۲.    
۷۳. تفسیر قمی، ج‌۱، ص‌۳۳۰.
۷۴. مجمع البیان، ج‌۵‌، ص‌۲۶۴.
۷۵. المیزان، ج‌۱۰، ص‌۲۸۵.
۷۶. المیزان، ج‌۱۰، ص‌۲۸۵.
۷۷. المیزان، ج‌۱۷، ص‌۷۴.
۷۸. انبیاء/سوره۲۱، آیه۵۲.    
۷۹. انبیاء/سوره۲۱، آیه۵۹.    
۸۰. یوسف/سوره۱۲، آیه۳۹ ۴۰.    
۸۱. مجمع البیان، ج‌۵‌، ص‌۳۵۸.
۸۲. اعراف/سوره۷، آیه۱۲۷.    
۸۳. اعراف/سوره۷، آیه۱۴۸.    
۸۴. تفسیر قمی، ج‌۱، ص‌۶۲‌.
۸۵. تفسیر عیاشی، ج‌۲، ص‌۲۹‌_۳۰.
۸۶. التفسیر الکبیر، ج‌۱۸، ص‌۱۳۹‌_۱۴۰.
۸۷. انبیاء/سوره۲۱، آیه۲۵.    
۸۸. تفسیر قمی، ج۲، ص۳۱۶.
۸۹. التبیان، ج‌۱۰، ص‌۱۴۱.
۹۰. حجّ/سوره۲۲، آیه۷۱ ۷۳.    
۹۱. مجمع‌البیان، ج‌۹، ص‌۲۷۶‌_۲۷۷.
۹۲. مجمع البیان، ج‌۳، ص‌۳۹۰.
۹۳. التفسیر الکبیر، ج‌۱۲، ص‌۱۱۰.
۹۴. نورالثقلین، ج‌۱، ص‌۶۸۴.
۹۵. السیرة‌النبویه، ج‌۱، ص‌۷۷.
۹۶. الموسوعة الذهبیه، ج‌۵‌، ص‌۲۱۰.
۹۷. یونس/سوره۱۰، آیه۱۰۴.    
۹۸. انعام/سوره۶، آیه۵۶‌.    
۹۹. انعام/سوره۶، آیه۷۱.    
۱۰۰. مجمع‌البیان، ج‌۹، ص‌۲۷۶.
۱۰۱. التنبیه والاشراف، ص‌۷۹.
۱۰۲. التفسیر الکبیر، ج‌۱، ص‌۱۱۲.
۱۰۳. المیزان، ج‌۱۰، ص‌۲۷۶.
۱۰۴. قاموس کتاب مقدس، ص‌۱۶۷.
۱۰۵. نثر طوبی، ج‌۲، ص‌۵۸‌.
۱۰۶. المیزان، ج‌۱۵، ص‌۳۵۸.
۱۰۷. المیزان، ج۱۱، ص۲۸۸_۲۹۱.
۱۰۸. المیزان، ج۱۳، ص۲۲۴.
۱۰۹. المیزان، ج۱۴، ص۲۶۶_۲۷۷.
۱۱۰. التفسیر الکبیر، ج‌۱، ص‌۱۱۲.
۱۱۱. التفسیر الکبیر، ج‌۳۰، ص‌۱۴۳‌_۱۴۴.
۱۱۲. التفسیرالکبیر، ج‌۱، ص‌۱۱۳.
۱۱۳. تفسیر المنار، ج‌۸‌، ص‌۲۰.
۱۱۴. المیزان، ج‌۱۰، ص‌۲۷۶.
۱۱۵. التفسیر الکبیر، ج‌۳۰، ص‌۱۴۳.
۱۱۶. روح‌البیان، ج‌۴، ص‌۲۶.
۱۱۷. الملل والنحل، ج‌۲، ص‌۵۰‌.
۱۱۸. المیزان، ج‌۱۵، ص‌۲۸۰‌_۲۸۱.
۱۱۹. التفسیرالکبیر، ج‌۲، ص‌۱۱۲.
۱۲۰. الملل والنحل، ج‌۲، ص‌۵۰‌.
۱۲۱. نخبة الدهر، ص‌۶۳.
۱۲۲. التفسیر الکبیر، ج‌۲، ص‌۱۱۳.
۱۲۳. التفسیر الکبیر، ص‌۱۱۲.
۱۲۴. الملل و النحل، ج‌۲، ص‌۵۱‌.
۱۲۵. المیزان، ج‌۱، ص‌۱۹۴‌_۱۹۵.
۱۲۶. التفسیرالکبیر، ج۱۷، ص‌۶۰‌.
۱۲۷. التفسیرالکبیر، ج۲، ص۱۱۳.
۱۲۸. تفسیر صدرالمتالهین، ج۲، ص‌۱۱۷.
۱۲۹. تفسیر مراغی، مج‌۳، ج‌۷، ص‌۱۷۳.
۱۳۰. ‌ التفسیرالکبیر، ج۷، ص۳۶.
۱۳۱. المیزان، ج۱۰، ص۲۷۶_۲۷۸.
۱۳۲. هود/سوره۱۱، آیه۲۵.    
۱۳۳. هود/سوره۱۱، آیه۲۷.    
۱۳۴. هود/سوره۱۱، آیه۵۳‌.    
۱۳۵. ابراهیم/سوره۱۴، آیه۹ ۱۰.    
۱۳۶. مؤمنون/سوره۲۳، آیه۲۳.    
۱۳۷. مؤمنون/سوره۲۳، آیه۲۵.    
۱۳۸. مؤمنون/سوره۲۳، آیه۳۱.    
۱۳۹. مؤمنون/سوره۲۳، آیه۳۴.    
۱۴۰. المیزان، ج‌۱۰، ص‌۲۷۸؛ ج‌۱۷، ص‌۷۷
۱۴۱. تفسیر مراغی، مج‌۳، ج‌۷، ص‌۱۷۳.
۱۴۲. التبیان، ج‌۶‌، ص‌۹.
۱۴۳. تفسیر مراغی، مج‌۳، ج‌۷، ص‌۱۷۳.
۱۴۴. زمر/سوره۳۹، آیه۳.    
۱۴۵. التبیان، ج‌۵‌، ص‌۳۵۵.
۱۴۶. المیزان، ج‌۱۷، ص‌۲۳۳.
۱۴۷. یونس/سوره۱۰، آیه۱۰.    
۱۴۸. التفسیرالکبیر، ج‌۲، ص‌۱۱۳.
۱۴۹. المیزان، ج‌۱۵، ص‌۲۸۱.
۱۵۰. بلوغ الارب، ج‌۲، ص‌۱۹۷.
۱۵۱. المیزان، ج‌۱۶، ص‌۱۲۰.
۱۵۲. عنکبوت/سوره۲۹، آیه۲۹.    



دائرةالمعارف قرآن کریم، برگرفته از مقاله«بت‌پرستی».    



جعبه ابزار