• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

بیع عقدی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



از دیدگاه برخی فقها الفاظ در عقود و لزوم آن‌ها نقشی اساسی دارند.
بنابراین، هرگاه عقود متعارف در زمان شارع، مانند بیع یا قراردادهای دیگر از قبیل اباحه معوضه، بدون ردّ و بدل شدن الفاظ صورت گیرد، و مثلاً رضایت طرفین تنها با قبض و اقباض (معاطات) اعلام شود، این عقود را نمی‌توان مصداق واقعیِ عقد و مشمول ادله وجوب وفای به عقد به شمار آورد
[۱] حسن بن یوسف علامه حلّی، مختلف الشیعه فی احکام الشریعه، ج۵، ص۸۳ ـ۸۴، چاپ ربانی شیرازی، بیروت (بی تا).
[۲] محمدکاظم بن عبدالعظیم طباطبائی یزدی، حاشیه المکاسب، ج ۵، ص ۵۷ ـ۵۹، چاپ افست قم (بی تا).





دربرابر، بسیاری از فقیهان، بویژه فقهای معاصر، انعقاد بیع را با هرگونه انشای عقد که عرفاً دالّ بر قصد طرفین باشد، چه لفظ و چه غیرلفظ، صحیح می‌دانند.
زیرا آنچه در تحقق عقد لازم است آن است که اعتبار نفسانی طرفین مقبول عقلا باشد تا شارع آن را امضا نماید؛ و عقلا هرگونه ابراز رضایت نفسانی را قابل قبول می‌دانند، اعم از آن‌که با لفظ انجام گیرد یا به وسیله ای دیگر.
[۳] مرتضی بن محمدامین انصاری، کتاب المتاجر، ج۱، ص۱۳۱، چاپ سنگی تبریز، ۱۳۷۵، چاپ افست قم ۱۴۱۶.
[۴] محمدعلی توحیدی، مصباح الفقاهه فی المعاملات، ج۲، ص۵۰ ـ۵۱، تقریرات درس ابوالقاسم خوئی، نجف ۱۳۷۸/۱۹۵۹.
[۵] محسن حکیم، نهج الفقاهه، ج۱، ص۷۳، چاپ افست قم (بی تا).
[۶] احمد خوانساری، جامع المدارک فی شرح المختصر النافع، ج۳، ص۷۱، چاپ افست قم ۱۳۶۴ش.

بر این اساس، می توان بیع را به عقدی (لفظی) و غیرعقدی تقسیم کرد.



از مواد ۱۹۱ تا ۱۹۴قانون مدنی فهمیده می‌شود که نویسندگان آن از نظریه اخیر الهام گرفته اند؛،
[۷] قانون مدنی.
[۸] محمدجعفر جعفری لنگرودی، دائره المعارف حقوق مدنی و تجارت، ج۱، ص۵۷۰، ج ۱، تهران ۱۳۵۷ش.
ممکن است دال بر لزوم کاربرد لفظ در ایجاب و قبول باشد، ولی از تعبیر برخی مواد دیگر، از جمله ماده ۱۹۱ (که می‌گوید:... به شرط مقرون بودن به «چیزی» که دلالت بر قصد کند) و ماده ۱۹۳ (که قبض و اقباض را از مصادیق افعال دال بر قصد شمرده)، که عدم انحصار انشا را به لفظ افاده کنند، می توان دریافت که لزوم صراحت الفاظ مختص به موردی است که عقد با لفظ واقع شده است.


 
۱. حسن بن یوسف علامه حلّی، مختلف الشیعه فی احکام الشریعه، ج۵، ص۸۳ ـ۸۴، چاپ ربانی شیرازی، بیروت (بی تا).
۲. محمدکاظم بن عبدالعظیم طباطبائی یزدی، حاشیه المکاسب، ج ۵، ص ۵۷ ـ۵۹، چاپ افست قم (بی تا).
۳. مرتضی بن محمدامین انصاری، کتاب المتاجر، ج۱، ص۱۳۱، چاپ سنگی تبریز، ۱۳۷۵، چاپ افست قم ۱۴۱۶.
۴. محمدعلی توحیدی، مصباح الفقاهه فی المعاملات، ج۲، ص۵۰ ـ۵۱، تقریرات درس ابوالقاسم خوئی، نجف ۱۳۷۸/۱۹۵۹.
۵. محسن حکیم، نهج الفقاهه، ج۱، ص۷۳، چاپ افست قم (بی تا).
۶. احمد خوانساری، جامع المدارک فی شرح المختصر النافع، ج۳، ص۷۱، چاپ افست قم ۱۳۶۴ش.
۷. قانون مدنی.
۸. محمدجعفر جعفری لنگرودی، دائره المعارف حقوق مدنی و تجارت، ج۱، ص۵۷۰، ج ۱، تهران ۱۳۵۷ش.




دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «بیع»، شماره۲۴۸۸.    



جعبه ابزار