• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

بی‌نیازی از پدر (قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



خداوند، از داشتن پدر و مادر بی‌نیاز می‌باشد.



الله الصمد• لم یلد ولم یولد.
خداوندی است که همه نیازمندان قصد او می‌کنند. (هرگز) نزاد، و زاده نشد.

۱.۱ - تفسیر آیه

در این آیه در توصیف دیگری از آن ذات مقدس یکتا می‌فرماید: او خداوندی است که همه نیازمندان قصد او می‌کنند (الله الصمد).
برای صمد در روایات و کلمات مفسران و ارباب لغت معانی زیادی ذکر شده است:
راغب در مفردات می‌گوید: صمد به معنی آقا و بزرگی است که برای انجام کارها به سوی او می‌روند، و بعضی گفته‌اند: صمد به معنی چیزی است که تو خالی نیست بلکه پر است.
در مقاییس اللغة آمده است که صمد دو ریشه اصلی دارد: یکی به معنی قصد است، و دیگری به معنی صلابت و استحکام و اینکه به خداوند متعال صمد گفته می‌شود به خاطر این است که بندگانش قصد درگاه او می‌کنند.
از امام حسین بن علی علیه‌السلام در حدیثی برای صمد پنج معنی بیان فرموده:
صمد کسی است که در منتهای سیادت و آقایی است.
صمد ذاتی است دائم ازلی و جاودانی.
صمد وجودی است که جوف ندارد.
صمد کسی است که نمی‌خورد و نمی‌آشامد.
صمد کسی است که نمی‌خوابد.
ولی نباید فراموش کرد که صمد در اصل لغت به معنی شخص بزرگی است که همه نیازمندان به سوی او می‌روند و از هر نظر پر و کامل است، و ظاهرا بقیه معانی و تفسیرهای دیگری که برای آن ذکر شده، به همین ریشه باز می‌گردد.
سپس در آیه بعد به رد عقائد نصاری و یهود و مشرکان عرب که برای خداوند فرزندی، یا پدری قائل بودند، پرداخته، می‌فرماید: نزاد و زاده نشده (لم یلد و لم یولد). در مقابل این بیان، سخن کسانی است که معتقد به تثلیث (خدایان سه گانه) بودند، خدای پدر، و خدای پسر، و روح القدس! نصاری مسیح را پسر خدا، و یهود عزیر را پسر او می‌دانستند و قالت الیهود عزیر ابن الله و قالت النصاری المسیح ابن الله ذلک قولهم بافواههم یضاهؤن قول الذین کفروا من قبل قاتلهم الله انی یؤفکون:
یهود گفتند عزیر پسر خدا است! و نصاری گفتند مسیح پسر خدا است! این سخنی است که با زبان خود می‌گویند که همانند گفتار کافران پیشین است، لعنت خدا بر آنها باد چگونه از حق منحرف می‌شوند؟!
مشرکان عرب نیز معتقد بودند که ملائکه دختران خدا هستند! و خرقوا له بنین و بنات بغیر علم: آنها برای خدا پسران و دخترانی به دروغ و از روی جهل ساختند!
از بعضی روایات استفاده می‌شود که تولد در آیه، لم یلد و لم یولد، معنی وسیعتری دارد، و هر گونه خروج اشیاء مادی و لطیف را از او، و یا خروج آن ذات مقدس از اشیاء مادی و لطیف دیگر را نفی می‌کند.
چنان که در همان نامه‌ای که امام حسین علیه‌السلام در پاسخ اهل بصره در تفسیر صمد مرقوم فرمود، جمله لم یلد و لم یولد چنین تفسیر شده: لم یلد یعنی چیزی از او خارج نشد، نه اشیاء مادی مانند فرزند، و سایر اشیایی که از مخلوقین خارج می‌شود (مانند شیر از پستان مادر) و نه چیز لطیف، مانند نفس، و نه عوارض گوناگون، مانند خواب و خیال و اندوه و حزن و خوشحالی و خنده و گریه و خوف و رجاء و شوق و ملالت و گرسنگی و سیری، خداوند برتر از این است که چیزی از او خارج شود و نیز برتر از آن است که او متولد از شی ء مادی و لطیف گردد... مانند خارج شدن موجوده زنده‌ای از موجود دیگر، و گیاه از زمین، و آب از چشمه و میوه از درختان، و خارج شدن اشیاء لطیف از منابعش، مانند دیدن از چشم، و شنیدن از گوش، و استشمام از بینی، و چشیدن از دهان، و سخن از زبان، و معرفت و تشخیص از دل، و جرقه آتش از سنگ.
مطابق این حدیث تولد معنی گسترده‌ای دارد که هر گونه خروج و نتیجه‌گیری چیزی از چیزی را شامل می‌شود، و این در حقیقت معنی دوم آیه است و معنی اول و ظاهر آن همان بود که در آغاز گفته شد، بعلاوه معنی دوم با تحلیل روی معنی اول کاملا قابل درک است، زیرا اگر خداوند فرزند ندارد به دلیل آن است که از عوارض ماده بر کنار می‌باشد. همین معنی درباره سایر عوارض ماده صادق است .


۱. اخلاص/سوره۱۱۲، آیه۲.    
۲. اخلاص/سوره۱۱۲، آیه۳.    
۳. بحار الانوار، علامه مجلسی، ج۳، ص۲۲۳.    
۴. توبه/سوره۹، آیه۳۰.    
۵. انعام/سوره۶، آیه۱۰۰.    
۶. بحار الانوار، علامه مجلسی، ج۳، ص۲۲۳-۲۲۴.    
۷. تفسیر نمونه، مکارم، ج۲۷، ص۴۳۷-۴۴۲.    



فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «بی‌نیازی از پدر».    



جعبه ابزار