ترجمان الاشواق
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
ترجمان الاشواق، اولین اثر منظوم
محیی الدین ابن عربی (۵۶۰ ـ ۶۳۸).
ابن عربی
گاه آن را ترجمان الاشواق (شرح آرزومندیها) و گاه دیوان ترجمان الاشواق نامیده
و
حاجی خلیفه آن را ترجمان الاشواق فی الغزل و النسیب ضبط کرده است.
ابن عربی در ۵۹۸ در
مکه ترجمان الاشواق را آغاز کرد.
ابن عربی تا پنجاه سالگی تالیف کتاب را ادامه داد.
بنابراین، به احتمال بسیار این اثر در ۶۱۰ یا ۶۱۱ پایان یافته است.
او علاوه بر
الفتوحات المکیّه،
در رساله ای که در پاسخ به خواهش برخی از یارانش در خصوص فهرست تألیفاتش نوشته، از این اثر نام برده است.
ابن عربی به نوشته خودش،
در مکه در مجلس درس شیخ مکین الدین ابوشجاع زاهربن رستم بن ابی الرجاء اصفهانی (متوفی ۶۰۹) نِظام، دختر زیبا و
پارسا و دانای شیخ، را دیده، زیباییهای ظاهری و معنوی نظام در وی اثر ژرف بخشیده، دلباخته او گشته و این دلباختگی الهام بخش او در سرودن
اشعار عارفانه و
عاشقانه ترجمان الاشواق شده است.
وی در این اثر با واژه های زیبا و عبارات دلنشین به وصف فضائل نظام پرداخته و او را چشمه نور و بها، یگانه دهر، نادره روزگار،
دوشیزه فرزانه، درّ یگانه، افسانه گرانمایه و آیینه تمام نمای
حکمت جاودانه دانسته
و همه این توصیفات را جزئی از «ذخائر الاعلاق» خود دانسته که تقدیم مجلس نظام کرده است.
ابن عربی کلمه نظام را در ترجمان الاشواق پنج بار به کار برده است:
۱) «وَ هُما ضدّان لَنْ یَجْتَمِعا/ فَشَتّاتی ما لَهُ الدّهرَ نظامٌ»
آنها دو ضدند که هرگز با هم جمع نمیشوند.
پس برای پراکندگی من در
دهر جمع و وحدتی نیست.
۲) «طالَ شوقی لِطَفْلَةٍ ذاتِ نَثْرٍ/ و نِظامٍ و مِنْبَرٍ و بیانِ»،
شوق من به دخترکی به درازا کشید که صاحب نثر و نظم و منبر و بیان است.
۳) «نَظَمَتْ نِظامَ الشّمْل فَهی نِظامُنا/ عَرَبیّةٌ عَجمآءُ تُلْهِی العارِفا»،
او نظام
وحدت را برقرار ساخت، پس او نظام ماست.
تازی و پارسی (یعنی خودی و بیگانه) است که عارف را بازی میدهد.
۴) «ما لِلغُرابِ نَعیقٌ فی مَنازِلن'ا/ و ما لَهُ فی نظام الشَّمْلِ مِنْ نَدَبِ»،
کلاغها در منازل ما بانگ برنمی آورند و در نظام وحدت ما رخنه ای به وجود نمیآورند.
۵) «فلا بُدَّ مِنْ وَجْدٍ یکونُ مُقارناً/ لِم'ا زادَ مِنْ حُسْنٍ نِظاماً مُحرَّراً»،
پس گزیری نیست از وجدی که طبق نظامی مقدّر با افزایش حُسن فزونی مییابد.
در میان این ابیات، اشاره به نظام اصفهانی در قصیده نوزدهم (شماره ۲) صراحت بیشتری دارد، بخصوص که در دنباله آن بیت، نظام را از شاهزادگان
سرزمین پارس و از
شهر اصفهان و دختر امام (مکین الدین ابوشجاع) معرفی میکند، البته او در شرح خود کلمه نظام را در همه موارد به معنای
مابعدطبیعی و
عرفانی میگیرد، ولی بالاخره اعتراف میکند که این
معارف الاهی را در حجاب نظم دختر شیخ، دوشیزه از
خلق بریده و به
خدا پیوسته، پنهان کرده است.
ابن عربی در ۶۱۰ یا ۶۱۱ در
حلب به سبب این اثر، با اتهامات و انتقادات سختی مواجه شد.
برخی از
فقیهان شهر نیز بر وی خرده گرفتند که او در این کتاب نظرش به زیباییهای ظاهری و شهوانیت است، از این رو وی به خواهش دوستش، بدربن عبداللّه حبشی (متوفی ۶۹۸)، و اسماعیل بن سودکین (متوفی ۶۴۶) به شرح کتاب پرداخت، در ۶۱۱ از شرح آن فراغت یافت و آن را
ذخائرالاعلاق نامید.
او در این شرح کوشیده تا خواننده را آگاه کند که نظرش در نظم این کتاب همواره واردات الاهی، معارف ربانی، اسرار روحانی، علوم عقلی و تنبیهات شرعی است.
او میگوید که فقیه منکِر وقتی این شرح را میبیند، دست از انکار برمی دارد و توبه میکند و
ابن عربی هم او را دعا کرده که انکار امثال وی سبب پدید آمدن این شرح گشته است.
ظاهر اشعار ترجمان الاشواق با مفاهیم متداول در
زندگی متعارف انسانها پیوند دارد، اما ابن عربی در شرح آن،
اشعار را با معانی
عرفانی ربط داده است؛ مثلاً در بیت «وَاذْکُر'ا لی حَدیثَ هندٍ و لُبْنی '/ و سُلَیمی ' و زینبٍ و عِنان»، ظاهراً می خواهد که برایش داستان هند و لُبْنی ' و سُلَیْمی ' و زینب و عِنان، از زیبارویان و معشوقه های مشهور، را بگویند، ولی در شرح خود
«هند» را به مکان فرود آمدن
آدم و اسرار مختص به آن موطن، «لُبْنی» را به حاجت، سُلَیْمی ' را به حکمت سلیمانی بلقیس، «عنان» را به
علم احکام امور
سیاست، و «زینب» را به انتقال از مقام
ولایت به مقام
نبوت تأویل میکند.
بنابراین معنای باطنی ابیات این است که برای من از محل فرود آمدن آدم و از اسرار مخصوص آن و از نیاز به آن و از حکمت
سلیمانی بلقیس و از علم احکام امور سیاست و از انتقال مقام ولایت به مقام نبوت سخن بگویید.
همچنین در بیت «طال شوقی لِطفلةٍ ذات نثر/ و نظام و منبر و بیان»، می گوید که شوق من به دخترکی صاحب
نثر و
نظم و
منبر و بیان به درازا کشید، اما در شرح خود واژه «طفلة» را ــ که به معنای دخترک لطیف اندام و دوشیزه زیباست ــ به معرفت ذاتی و «نثر» و «نِظام» را به
مقید و
مطلق معنا میکند که از حیث
ذات،
وجود مطلق است و از حیث مالک بودن، مقیّد به ملک است، و «منبر» را به درجات
اسماءالحسنی تأویل میکند که بر آمدن بر آنها،
تخلّق به آنهاست، و «بیان» را هم مقام
رسالت میداند.
به نظر آسین پالاسیوس، ابن عربی شناس معروف اسپانیایی، همچنانکه
ابن عربی کتاب
ذخائرالاعلاق را در شرح ترجمان الاشواق نوشت تا تهمت
شهوانیت را از خود رفع کند، دانته نیز در کتاب ( ضیافت ) که در شرح چهارده سروده عشقی خود نوشته، همین مقصود را دنبال کرده است.
به نظر پالاسیوس، میان این دو کتاب از لحاظ مطالب و
صناعات ادبی و نمادهای خیالی، آنچنان شباهتی وجود دارد که میتوان اصول ادبی و زیربنای فکری آنها را یکسان دانست.
قالب اشعار ابن عربی، به گفته خودش،
قصیده است.
ترجمان الاشواق ۶۲ قصیده و ۵۹۹
بیت دارد.
این قصاید در بحرهای مختلف سروده شده اند.
بر اساس چاپ ۱۳۸۱
مَطلع قصیده اول، دوم، ششم، شانزدهم، سی ویکم، سی وهشتم، چهل وسوم، در
بحر رمل؛ قصیده سوم، هفتم، یازدهم، هجدهم، چهلم در
بحر بسیط؛ قصیده نهم، دهم، نوزدهم، بیست وسوم، سی ام، سی وششم در
بحر کامل؛ قصیده بیستم، بیست وپنجم، بیست وششم، بیست وهفتم، بیست و هشتم، بیست ونهم، سی وپنجم، چهل وششم، چهل وهفتم، چهل ونهم، پنجاهم، پنجاه وهفتم، شصت ویکم در
بحر رَجَز؛ قصیده چهاردهم، سی وچهارم، پنجاه وسوم، پنجاه ونهم، شصت ودوم، در
بحر وافر؛ قصیده بیست وچهارم، سی ودوم، چهل ودوم، پنجاه وپنجم، شصتم در
بحر متقارب؛ قصیده چهل وهشتم در
بحر سریع؛ قصیده بیست ویکم، چهل ویکم، چهل وپنجم در
بحر خفیف و مطلع هفده قصیده باقی در
بحر طویل است.
نسخه های خطی فراوانی از ترجمان الاشواق در
کتابخانهها و
موزه های کشورهای اسلامی و
غیراسلامی موجود است.
ترجمان الاشواق چندین بار
چاپ شده است، از جمله در
بیروت در ۱۳۸۱/ ۱۹۶۱ با مقدمه ای کوتاه در باره شرح حال
ابن عربی، در
قاهره در ۱۳۸۸/ ۱۹۶۸ با تصحیح محمد عبدالرحمان نجم الدین کردی،
مدرّس دانشکده زبان و ادب عربی
جامع الازهر، همراه با ذخائرالاعلاق و رساله ای از ابن عربی به نام الامر المحکم المربوط فی مایلزم اهل طریق اللّه من المشروط، بار دیگر در بیروت در ۱۴۱۷/ ۱۹۹۷ با تصحیح و مقدمه دکتر عمر فاروق طبّاع همراه با ذخائرالاعلاق.
رینولد نیکلسون، برای اولین بار متن عربی ترجمان الاشواق را از روی سه نسخه خطی تصحیح، و با ترجمه
انگلیسی و خلاصه ای از ذخائرالاعلاق و مقدمه ای که بر کتاب نوشت، در ۱۳۲۹/ ۱۹۱۱ در
لندن چاپ کرد.
در ۱۳۵۷ ش/ ۱۹۷۸ نیز همین کتاب با مقدمه مارتین لینگز در همانجا چاپ شد.
موریس گلوتون نیز ترجمان الاشواق را در ۱۳۷۵ ش/ ۱۹۹۶ به
فرانسه ترجمه کرد.
گل بابا سعیدی ترجمان الاشواق چاپ
نیکلسون را به فارسی ترجمه کرد و همراه با مقدمه و فهرست لغات و اصطلاحات در ۱۳۷۷ ش در
تهران به چاپ رساند.
بر برخی از قصاید ترجمان الاشواق، از جمله قصیده دوم و بیستم، شروحی نوشته شده است که نویسندگان آنها ناشناختهاند.
سندیونی (متوفی ۱۰۳۱) نیز بیت چهارم از قصیده دوازدهم را شرح کرده است.
(۱) ابن عربی، دیوان ترجمان الأشواق، چاپ عمرفاروق طبّاع، بیروت ۱۴۱۷/۱۹۹۷.
(۲) ابن عربی، ذخائر الاعلاق شرح ترجمان الاشواق، چاپ محمد عبدالرحمان کردی، قاهره ۱۳۸۸/ ۱۹۶۸.
(۳) ابن عربی، الفتوحات المکیّة، بیروت، دارصادر.
(۴) محسن جهانگیری، محیی الدین ابن عربی، چهره برجسته عرفان اسلامی، تهران ۱۳۷۵ ش.
(۵) چکیده های ایران شناسی، (به کوشش شارل ـ هانری دوفوشه کور)، ج ۲۰ـ۲۱، (ترجمه فارسی)، تهران: مرکز نشر دانشگاهی، ۱۳۸۰ ش.
(۶) حاجی خلیفه.
(۷) کورکیس عوّاد، «فهرست مؤلفات محیی الدین بن عربی»، المجمع العلمی العربی، (جمادی الاولی ۱۳۷۴).
(۸) عثمان اسماعیل یحیی، مؤلفات ابن عربی، تاریخها و تصنیفها، ترجمة عن الفرنسیة احمد محمد طیب، (مصر) ۱۴۱۳/ ۱۹۹۲.
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «ترجمان الاشواق »، شماره۳۴۳۵.