• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

تشعیر

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



تشعیر، اصطلاحی در تذهیب و نقاشی ایرانی می‌باشد.




تشعیر در لغت به معانی «موی بر آوردن بچه در شکم» و نیز «موی را داخل مَوزه کردن» و «آستر کردن موزه به موی» آمده است
[۱] محمد پادشاه بن غلام محیی الدین شاد، آنندراج: فرهنگ جامع فارسی، ذیل واژه «تشعیر»، چاپ محمد دبیرسیاقی، تهران ۱۳۶۳ ش.
[۲] علی اکبر نفیسی، فرهنگ نفیسی، ذیل واژه «تشعیر»، تهران ۱۳۵۵ ش.
می باشد.



در اصطلاح، نقوشی از یک یا دو رنگ است که در حاشیه و سرفصل های برخی کتب و در و دیوار و پرده‌ها و فضاهای موجود در مجلس سازی‌ها و پرده های نقاشی ایرانی کشیده می‌شود و در جلد سازی و قلمدان سازی و قلم زنی بر روی فلز و نیز خطاطی دیده شده است.



تشعیر از شَعْر (مو) گرفته شده است و به نقوش بسیار ریز از گیاه و پرنده و درخت اطلاق می‌شود.
[۳] احمد بن حسین منشی قمی، گلستان هنر، ج۱، ص۱۹۹، چاپ احمد سهیلی خوانساری، تهران ۱۳۶۶ ش.
[۴] نجیب مایل هروی، کتاب آرایی در تمدن اسلامی، ج۱، ص۵۹۷، مشهد ۱۳۷۲ ش.

به گفته مجرد تاکستانی،
[۵] اردشیر مجرد تاکستانی، «ناآگاهی از سوابق تاریخی: مشکل اساسی هنر امروز ایران» (مصاحبه)، ج۱، ص۱۲۱، میراث جاویدان، سال ۱، ش ۳ (پاییز ۱۳۷۲ ش).
از آن‌جا که طراحی تشعیر، که در اصل طراحی حیوانات و منظره و اقسام آن است، اغلب با طلا و به وسیله قلم موهای بسیار ظریف انجام می‌گرفته است، ظرافت خطوط را به مو تشبیه کرده اند.



تشعیر به همراه تذهیب، برای تزئین حواشی بزرگتر در کتب خطی، شاید تحت تأثیر نقاشی چینی، از دوران تیموریان در ایران مرسوم گردید.
[۶] علینقی وزیری، تاریخ عمومی هنرهای مصوّر، ج۲، ص۲۰۷ـ ۲۰۸، تهران ۱۳۶۳ ش.




نامگذاری انواع تشعیر بیش‌تر بر اساس روش‌ها و فنون و جایگاه ارائه آن است.
تشعیر بر دو قسم است: تشعیر گیاهی یا تشعیر گل و بوته، و تشعیر وحوش.

۵.۱ - تشعیر گیاهی


در تشعیر گیاهی، تصاویر بر بالا و پایین برگ‌ها و گل‌ها به زر یا رنگ های سفید یا آبی یا مایه اصلی و ته رنگ لاجورد یا سیاه یا گِل ماشی و امثال آن، بر حواشی کتب کشیده می‌شود. در آرایه های تزئینی قرآن کریم و جلد آن، علاوه بر تذهیب، فقط از این نوع تشعیر استفاده می‌گردد.

۵.۲ - تشعیر وحوش


در تشعیر وحوش که بر دو نوع «نخجیری» و «گرفت و گیر» است، طرح کلی تصاویر و نقوش انواع پرندگان و [[|جانوران]] زمینی و دریایی و اساطیری در ترکیب های خاص متناسب با موضوع اصلی کتاب با کمترین رنگ و به صورت نمادین پدید می‌آید. همچنین تصاویری از آسمان و ابرها و ستیغ کوه‌ها و صخره‌ها در تشعیر دیده می‌شود.



نقوش تشعیری هر کدام جایگاهی معیّن و شیوه ای مستقل دارند؛ مثلاً جای نقش شیر و اژدها و سیمرغ و ادوات رزم در حواشی کتب و مجالس رزمی و جای نقش مرغزارها، سروستان ها، بته جقه ها، بیدهای مجنون، آهوان و پرندگان در حواشی کتب و جلدها و مجلس سازی های تغزلی و شکارگاه هاست.
 


از انواع تشعیر، تشعیر روغنی است که در جلدهای منقوش روغنی کتب خطی در دوره صفوی دیده می‌شود.
در این نوع کار، جلد مشکی با نقش های بسیار ریز و ظریف به رنگ طلایی یا رنگ‌هایی است که بر زمینه تیره نمود بیشتری دارند.
[۷] نجیب مایل هروی، کتاب آرایی در تمدن اسلامی، ج۱، ص۶۱۲، مشهد ۱۳۷۲ ش.
این شیوه که به «آیین میرکی» مشهور است، ابداع آقا میرک اصفهانی است.
[۸] عبد الحی حبیبی، هنر عهد تیموریان و متفرّعات آن، ج۱، ص۳۸، تهران ۱۳۵۵ ش.

 


در نیمه دوم قرن دهم، «قطب الدین قصه خوان» در دیباچه مُرقَع شاه طهماسب به نوعی تشعیر ــ که آن را تشعیر «نقش» یا «نقش طراز» نامیده است ــ اشاره کرده که بر مبنای «طرح ـ نقشی» و اسلوب استفاده از یک رنگ است.
[۹] قطب الدین قصّه خوان، «دیباچه قطب الدین محمد قصّه خوان»، ج۱، ص۲۸۳ـ۲۸۴، در نجیب مایل هروی، کتاب آرایی در تمدّن اسلامی، مشهد ۱۳۷۲ ش.




هرگاه در تشعیر از شیوه زراندود استفاده گردد، آن را «تشعیر زرین» می خوانند و هرگاه از سفیداب استفاده گردد، بدان «تشعیر سپید قلم» می گویند.
قلم گیری تشعیری با سفیداب، بر بوم مَرْغَش (نوعی سنگ سخت و براق) است که در ساخت جلدهای مرغش نیز استفاده می‌شود.
[۱۰] نجیب مایل هروی، کتاب آرایی در تمدن اسلامی، ج۱، ص۶۱۵، مشهد ۱۳۷۲ ش.

همچنین در حروف خط ثلث تشعیر دیده می‌شود، یعنی انجامه های حروف تیز است و دور و خمیدگی حروف آن بیش‌تر از خط نسخ است.
[۱۱] نجیب مایل هروی، کتاب آرایی در تمدن اسلامی، ج۱، ص۶۰۴، مشهد ۱۳۷۲ ش.




طراحی تشعیر گاهی به صورت سیاه قلم یا همراه کمی رنگ است. نمونه های زیبایی از این نوع نقاشی در موزه «رضا عباسی» بر حاشیه طراحی سیاه قلم منسوب به «کمال الدین بهزاد» موجود است که در آن صحنه تعقیب و گریز شترمرغ و شیر با طلا بر روی کاغذ ترسیم شده است. نمونه‌هایی از طراحی تشعیر اثر «محمد سیاه قلم» وجود دارد که از نظر طراحی و ساخت و ترکیب بندی با ارزش است.

۱۰.۱ - طراحی تشعیری «انگ»


نوعی طراحی تشعیر، «انگ» نام دارد. در این نوع، اول طراحی می‌کنند، سپس داخل طرح را رنگی کم مایه می‌زنند و بعد اطراف آن را قلم گیری طلایی می‌کنند.
[۱۲] اردشیر مجرد تاکستانی، آموزش تشعیر، ج۱، ص۱۰ـ۱۱، تهران ۱۳۷۶ ش.


۱۰.۲ - مرقع تشعیری


استفاده از نقوش تشعیری و شیوه های آن در مُرَقَّع سازی نیز رایج است و بدان «مرقع تشعیری» گفته می‌شود.
[۱۳] نجیب مایل هروی، کتاب آرایی در تمدن اسلامی، ج۱، ص۷۸۵ـ ۷۸۶، مشهد ۱۳۷۲ ش.

 

۱۰.۳ - اشتباه تشعیری


گاهی طراحی موضوعی را که در متن نقاشی شده است، به مناسبتی در حاشیه صفحه می‌آورند، این کار را به «اشتباه تشعیر» می‌نامند.
[۱۴] اردشیر مجرد تاکستانی، آموزش تشعیر، ج۱، ص۱۱، تهران ۱۳۷۶ ش.




تا اواخر دهه چهل شمسی، تشعیر جزو دروس هنرستان‌ها بود و «مصوّر الملکی» (متوفی ۱۳۴۸ش) از استادان برجسته آن بود.
[۱۵] اردشیر مجرد تاکستانی، «ناآگاهی از سوابق تاریخی: مشکل اساسی هنر امروز ایران» (مصاحبه)، ج۱، ص۱۲۱، میراث جاویدان، سال ۱، ش ۳ (پاییز ۱۳۷۲ ش).
 



در زمینه معرفی تشعیر و آموزش آن، دو جلد کتاب از مجرد تاکستانی به چاپ رسیده است.
[۱۶] اردشیر مجرد تاکستانی، «ناآگاهی از سوابق تاریخی: مشکل اساسی هنر امروز ایران» (مصاحبه)، ج۱، ص۱۲۱، میراث جاویدان، سال ۱، ش ۳ (پاییز ۱۳۷۲ ش).




(۱) علاوه بر اطلاعات شخصی مرجوع کنید به لف.
(۲) عبد الحی حبیبی، هنر عهد تیموریان و متفرّعات آن، تهران ۱۳۵۵ ش.
(۳) محمد پادشاه بن غلام محیی الدین شاد، آنندراج: فرهنگ جامع فارسی، چاپ محمد دبیرسیاقی، تهران ۱۳۶۳ ش.
(۴) قطب الدین قصّه خوان، «دیباچه قطب الدین محمد قصّه خوان»، در نجیب مایل هروی، کتاب آرایی در تمدّن اسلامی، مشهد ۱۳۷۲ ش.
(۵) نجیب مایل هروی، کتاب آرایی در تمدّن اسلامی، مشهد ۱۳۷۲ ش.
(۶) اردشیر مجرد تاکستانی، آموزش تشعیر، تهران ۱۳۷۶ ش.
(۷) اردشیر مجرد تاکستانی، «ناآگاهی از سوابق تاریخی: مشکل اساسی هنر امروز ایران» (مصاحبه)، میراث جاویدان، سال ۱، ش ۳ (پاییز ۱۳۷۲ ش).
(۸) احمد بن حسین منشی قمی، گلستان هنر، چاپ احمد سهیلی خوانساری، تهران ۱۳۶۶ ش.
(۹) علی اکبر نفیسی، فرهنگ نفیسی، تهران ۱۳۵۵ ش.
(۱۰) علینقی وزیری، تاریخ عمومی هنرهای مصوّر، تهران ۱۳۶۳ ش؛


 
۱. محمد پادشاه بن غلام محیی الدین شاد، آنندراج: فرهنگ جامع فارسی، ذیل واژه «تشعیر»، چاپ محمد دبیرسیاقی، تهران ۱۳۶۳ ش.
۲. علی اکبر نفیسی، فرهنگ نفیسی، ذیل واژه «تشعیر»، تهران ۱۳۵۵ ش.
۳. احمد بن حسین منشی قمی، گلستان هنر، ج۱، ص۱۹۹، چاپ احمد سهیلی خوانساری، تهران ۱۳۶۶ ش.
۴. نجیب مایل هروی، کتاب آرایی در تمدن اسلامی، ج۱، ص۵۹۷، مشهد ۱۳۷۲ ش.
۵. اردشیر مجرد تاکستانی، «ناآگاهی از سوابق تاریخی: مشکل اساسی هنر امروز ایران» (مصاحبه)، ج۱، ص۱۲۱، میراث جاویدان، سال ۱، ش ۳ (پاییز ۱۳۷۲ ش).
۶. علینقی وزیری، تاریخ عمومی هنرهای مصوّر، ج۲، ص۲۰۷ـ ۲۰۸، تهران ۱۳۶۳ ش.
۷. نجیب مایل هروی، کتاب آرایی در تمدن اسلامی، ج۱، ص۶۱۲، مشهد ۱۳۷۲ ش.
۸. عبد الحی حبیبی، هنر عهد تیموریان و متفرّعات آن، ج۱، ص۳۸، تهران ۱۳۵۵ ش.
۹. قطب الدین قصّه خوان، «دیباچه قطب الدین محمد قصّه خوان»، ج۱، ص۲۸۳ـ۲۸۴، در نجیب مایل هروی، کتاب آرایی در تمدّن اسلامی، مشهد ۱۳۷۲ ش.
۱۰. نجیب مایل هروی، کتاب آرایی در تمدن اسلامی، ج۱، ص۶۱۵، مشهد ۱۳۷۲ ش.
۱۱. نجیب مایل هروی، کتاب آرایی در تمدن اسلامی، ج۱، ص۶۰۴، مشهد ۱۳۷۲ ش.
۱۲. اردشیر مجرد تاکستانی، آموزش تشعیر، ج۱، ص۱۰ـ۱۱، تهران ۱۳۷۶ ش.
۱۳. نجیب مایل هروی، کتاب آرایی در تمدن اسلامی، ج۱، ص۷۸۵ـ ۷۸۶، مشهد ۱۳۷۲ ش.
۱۴. اردشیر مجرد تاکستانی، آموزش تشعیر، ج۱، ص۱۱، تهران ۱۳۷۶ ش.
۱۵. اردشیر مجرد تاکستانی، «ناآگاهی از سوابق تاریخی: مشکل اساسی هنر امروز ایران» (مصاحبه)، ج۱، ص۱۲۱، میراث جاویدان، سال ۱، ش ۳ (پاییز ۱۳۷۲ ش).
۱۶. اردشیر مجرد تاکستانی، «ناآگاهی از سوابق تاریخی: مشکل اساسی هنر امروز ایران» (مصاحبه)، ج۱، ص۱۲۱، میراث جاویدان، سال ۱، ش ۳ (پاییز ۱۳۷۲ ش).




دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «تشعیر»، شماره۳۵۶۸.    



جعبه ابزار