• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

تطایر کتب

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



تَطایُرِ کُتُب، یکی از مواقف قیامت و یکی از اعتقادات منصوص اسلامی است.




تطایر در لغت به معنای پریدن، پراکنده شدن و منتشر شدن است.
[۱] الصحاح: تاج اللغة و صحاح العربیة، ذیل «طیر».
[۲] کتاب المصادر، ج۲، ص۶۱۳.




گرچه اصطلاح تطایر کتب در قرآن ذکر نشده، اما مفسران با استناد به احادیثی از پیامبر اکرم و امامان علیهم‌السلام، این اصطلاح را بر گرفته از آیه سیزدهم و چهاردهم سوره اسراء دانسته‌اند.
که طبق آن، کردار نیک و بد هر انسانی را همچون طوقی به گردنش می‌آویزند (اَلْزَمْن'اهُ طائِرَهُ فی عُنُقِهِ) و در روز قیامت برای او نامه‌ای گشاده بیرون می‌آورند تا در آن بنگرد.



مفسران در تفسیر واژه «طائر» در این آیه، دو وجه ذکر کرده اند:

۳.۱ - وجه اول


وجه اول آنکه، طائر از طیر مشتق شده است؛ مردم عرب برای شناخت نیک و بد اعمالی که قصد انجام دادن آن‌ها را داشتند، از پراندن طیر (پرنده ) الهام می‌گرفتند و کثرت تکرار این عمل سبب شد که خودِ نیک و بد، از باب تسمیه شی ء به اسم لازم آن، طائر نامیده شود.

۳.۲ - وجه دوم


وجه دوم، قول ابوعُبَیده است که طبق آن مرادِ اَعراب از طائر، نصیب «حَظ » است که در فارسی به آن «بَخت » گویند. در ادامه این آیه خداوند خبر می‌دهد که در قیامت همین طائر، نامه اعمال بندگان را، که در دنیا آن را ندیده‌اند، بیرون می‌آورد و در مقابل آن‌ها می‌گشاید.
[۶] التفسیرالکبیر، ذیل آیه.

همین موقف و جایگاه است که در روایات از آن به تطایر کتب یا تطایر صحف تعبیر شده است.



در حدیثی که عایشه از پیامبر نقل کرده، آمده است که آدمی در سه موقف از مواقف قیامت هیچکس را نمی‌شناسد و به یاد نمی‌آورد: میزان، تطایر صحف / تطایرکتب، و صراط.
[۷] یوم الفزع الاکبر: مشاهد یوم القیامة و اهوالها، ص۱۸۲.




از امام باقر علیه‌السلام نیز در توضیح این آیه روایت شده که طایر به معنای خیر و شری است که همیشه همراه انسان است تا روز قیامت که نامه اعمالش را به دستش دهند.
بنابراین، می توان گفت که مأموران الاهی کردارهای آدمیان را، از نیک و از بد، در دنیا ثبت و ضبط می کنند.
و در قیامت، در موقف تطایر کتب، این مطالب همچون نامه یا کتابی در مقابلشان گشوده می‌شود و به بهیتشان می‌رسد.



متکلمان و فقیهان تصدیق اجمالی تطایر کتب را به عنوان موقفی از مواقف قیامت، به سبب امکان عقلی آن، و نیز خبردادن قرآن از آن، واجب شمرده‌اند.
به همین سبب فقها اقرار به حق بودن آن را در شمار مطالبی آورده اند که در قبر به میت تلقین می شود.



•علاوه بر قرآن.
ابن منظور.
علی بن محمد جرجانی، شرح المواقف، چاپ محمد بدرالدین نعسانی حلبی، مصر ۱۳۲۵/۱۹۰۷، چاپ افست قم ۱۳۷۰ ش.
اسماعیل بن حماد جوهری، الصحاح:تاج اللغة و صحاح العربیة، چاپ احمد عبدالغفور عطار، بیروت، چاپ افست تهران ۱۳۶۸ ش.
محسن حکیم، مستمسک العروة الوثقی، چاپ افست قم ۱۴۰۴.
روح اللّه خمینی، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، رساله توضیح المسائل، تهران ۱۳۷۲ ش.
حسین بن احمد زوزنی، کتاب المصادر، چاپ تقی بینش، مشهد ۱۳۴۰ـ۱۳۴۵ ش.
محمدبن حسن طوسی، التبیان فی تفسیرالقرآن، چاپ احمد حبیب قصیر عاملی، بیروت: داراحیاء التراث العربی.
•محمدبن حسن طوسی، الرسائل العشر، چاپ محمد واعظ زاده خراسانی: رسالة مسائل کلامیه، قم ۱۴۰۴.
حسن بن یوسف علامه حلّی، انوار الملکوت فی شرح الیاقوت، چاپ محمد نجمی زنجانی، ( قم ) ۱۳۶۳ ش.
حسن بن یوسف علامه حلّی، کشف المراد فی شرح تجریدالاعتقاد، چاپ حسن حسن زاده آملی، قم ۱۴۰۷.
علی غروی تبریزی، التنقیح فی شرح العروة الوثقی، تقریرات درس آیة اللّه خوئی، ج۹، قم ۱۴۱۴.
محمدبن عمر فخررازی، التفسیرالکبیر، قاهره، چاپ افست تهران.
محمدبن یعقوب فیروزآبادی، القاموس المحیط، بیروت: دارالعلم.
محمدبن احمد قرطبی، یوم الفزع الاکبر:مشاهد یوم القیامة و اهوالها، چاپ محمد ابراهیم سلیم، قاهره ?( ۱۴۰۵/۱۹۸۴ ).
علی بن ابراهیم قمی، تفسیرالقمی، چاپ طیب موسوی جزائری، قم ۱۴۰۴.
•مجلسی، بحارالانوار.
علی بن حسین محقق کرکی، رسائل المحقق الکرکی، چاپ محمد حسون، ج۱: الرسالة النجمیة، قم ۱۴۰۹.
محمدبن محمدمفید، النکت الاعتقادیة، قم ۱۴۱۳.



 
۱. الصحاح: تاج اللغة و صحاح العربیة، ذیل «طیر».
۲. کتاب المصادر، ج۲، ص۶۱۳.
۳. لسان العرب، ذیل «طیر».    
۴. القاموس المحیط، ج۲، ص۸۰.    
۵. اسراء/سوره۱۷، آیه۱۳-۱۴.    
۶. التفسیرالکبیر، ذیل آیه.
۷. یوم الفزع الاکبر: مشاهد یوم القیامة و اهوالها، ص۱۸۲.
۸. تفسیرالقمی، ج۲، ص۱۷.    




دانشنامه جهان اسلام، مقاله شماره۳۶۰۳.    



جعبه ابزار