• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

تعبدی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



عنوان تعبّدی اصطلاحی در اصول فقه در مقابل توصلی است.




اصولیان در بحث تقسیم واجبات به تعبّدی و توصّلی، برای آن دو، معانی گوناگونی ذکر کرده‏اند.



تعبّدی به واجبی اطلاق می‏شود که قصد قربت در آن شرط است، مانند نماز، روزه و حج. انجام دادن این گونه واجبات بدون نیت تقرّب به پروردگار، مسقط تکلیف نیست.
در برابر واجب توصلی واجبی است که صرف انجام دادن آن با هر نیّتی، موجب ادای تکلیف می‏شود، مانند نجات دادن غریق و دفن کردن میت.



تعبّدی به واجبی گفته می‏شود که دارای سه شرط باشد: مباشرت، اباحه و اراده و التفات؛ بدین معنا که مکلّف، خود آن را انجام دهد و از راه مباح و با وسائل حلال انجام شود و بدون اجبار و با قصد و التفات صورت گیرد.
و توصّلی واجبی است که مشروط به امور یادشده نباشد، مانند نجات دادن غریق حتّی با استفاده از ابزار غصبی.



نسبت بین دو تعریف یادشده عموم و خصوص من وجه است؛ بدین معنا که برخی واجبات به معنای اوّل توصّلی، لیکن به معنای دوم تعبّدی‏اند، مانند جواب دادن سلام که قصد قربت در آن شرط نیست ولی مباشرت شرط است. در مقابل، برخی واجبات به معنای اوّل تعبّدی و به معنای دوم توصّلی‏اند، مانند وجوب قضای نماز پدر و مادر بر پسر بزرگ‏تر پس از فوت آنان که قصد قربت در آن شرط است ولی مباشرت لازم نیست. بسیاری از واجبات نیز به هر دو معنا تعبّدی‏اند، مانند نمازهای یومیّه و روزه ماه رمضان؛ چنان‏که برخی واجبات به هر دو تعریف توصّلی‏اند، مانند نجات دادن غریق و ادای دین.
[۱] دراسات فى علم الاصول ۱ج، ص ۱۸۱ ـ ۱۸۲
[۲] مطارح الانظار ج۱، ص ۲۹۷ ـ ۲۹۹
[۳] محاضرات فى اصول الفقه (مسلسل ۴۳) ج۱، ص ۴۹۳ ـ ۴۹۶.




تعریف دوم به نظر برخی اصولیان، متضمّن سه معنا برای تعبّدی و توصّلی است؛ هر معنا بر مدار یکی از شرایط ذکر شده. به عنوان مثال، می‏توان واجباتی را که مباشرت در آنها شرط نیست، توصّلی و واجباتی را که شرط صحّت آنها مباشرت است تعبّدی دانست.
[۴] محاضرات فى اصول‏الفقه (مسلسل ۴۳) ج۱، ص ۴۹۳ ـ ۴۹۶




بر پایه دیدگاه منسوب به مشهور قدمای اصولیان، تعبّدی بر واجباتی اطلاق می‏شود که حکمت و مصلحت وجوب، یعنی غرض شارع از تشریع آنها برای مکلّف روشن نیست، مانند نماز. ولی در توصّلی غرض روشن است، مانند نجات دادن غریق.



برخی معاصران، واجبات را به تَقَرُّبی و توصّلی تقسیم کرده و تقرّبی را اعم از تعبّدی دانسته و گفته‏اند: مراد از تقرّبی واجباتی هستند که قصد قربت در آنها شرط است و خود بر دو دسته‏اند: یکی واجباتی که عنوان عبادت و پرستش بر آنها صدق می‏کند، مانند نماز و حج و دیگری واجباتی که ـ هرچند اطاعت به شمار می‏روند ولی ـ مصداق عبادت نیستند، مانند زکات. تنها دسته اوّل مصداق تعبّدی محسوب می‏گردد.



اگر در تعبّدی یا توصّلی بودن واجبی به یکی از دو معنای اوّل، تردید حاصل شود، حکم به تعبّدی یا توصّلی بودن مورد مشکوک مبتنی بر این مطلب است که اصل در واجبات، تعبّدی بودن است یا توصّلی بودن. اگر اصل، تعبّدی بودن باشد، نتیجه حکم به تعبّدی بودنِ واجب مشکوک، بر اساس تعریف نخست، اشتراط قصد قربت و بر پایه تعریف دوم، مباشرت است؛ ولی اگر اصل بر توصّلی بودن باشد، نتیجه، عدم اشتراط قصد قربت بنابر تعریف نخست و عدم لزوم مباشرت بنابر تعریف دوم خواهد بود.
[۸] الهداية فى الاصول ج۱، ص۲۳۱.
[۹] درر الفوائد ج۱، ص۱۰۰ ـ ۱۰۲.
[۱۱] محاضرات فى اصول الفقه (مسلسل ۴۳)ج۱، ص۴۹۶ ـ ۴۹۸




مستحبّات نیز همچون واجبات، به تعبّدی و توصّلی تقسیم می‏شوند.
[۱۲] بدائع الأفكار، ص۲۹۳.






 
۱. دراسات فى علم الاصول ۱ج، ص ۱۸۱ ـ ۱۸۲
۲. مطارح الانظار ج۱، ص ۲۹۷ ـ ۲۹۹
۳. محاضرات فى اصول الفقه (مسلسل ۴۳) ج۱، ص ۴۹۳ ـ ۴۹۶.
۴. محاضرات فى اصول‏الفقه (مسلسل ۴۳) ج۱، ص ۴۹۳ ـ ۴۹۶
۵. اصول فقه ج۱، ص۶۶.    
۶. تهذیب الاصول (امام خمینی) ج۱، ص۱۱۱.    
۷. افاضة العوائد ج۱، ص۱۶۱ ۱۶۲.    
۸. الهداية فى الاصول ج۱، ص۲۳۱.
۹. درر الفوائد ج۱، ص۱۰۰ ـ ۱۰۲.
۱۰. اصول الفقه ج۱، ص۶۶-۷۰.    
۱۱. محاضرات فى اصول الفقه (مسلسل ۴۳)ج۱، ص۴۹۶ ـ ۴۹۸
۱۲. بدائع الأفكار، ص۲۹۳.




فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام ج۲، ص۵۲۰-۵۲۱.    



جعبه ابزار