• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

تعلیق

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



تعلیق یعنی وابسته کردن مفاد عقد یا ایقاع به امرى( مثل تعلیق فروش کتاب به آمدن زید از سفر).
تعلیق در مقابل تنجیز عبارت است از اینکه مفاد عقد یا ایقاع- مثلا فروش کتاب- به تحقّق امرى دیگر- مثلا آمدن زید از سفر- انشاء گردد. به مضمون جمله اوّل (معلق) و جمله دوم (معلق علیه) گفته مى‏شود و از آن در باب تجارت سخن رفته است.




از شرایط صحت عقد و ایقاع منجز بودن آن است؛ ازاین‏رو، تعلیق در آن دو به‏طور اجمال موجب بطلان مى‏گردد.
براى روشن شدن موارد تعلیق صحیح و باطل به قلمرو بحث و اقسام و احکام هریک اشاره مى‏کنیم.



محل بحث و اختلاف در صحّت یا عدم صحّت تعلیق کجا است، انشاء یا منشأ؟
تعلیق در نفس انشاء، محال و غیر معقول است؛ زیرا انشاء به محض صدور آن از متکلم واقعیت خارجى مى‏یابد.
آنچه مورد بحث و اختلاف است، تعلیق منشأ (چیزى که انشاء به آن تعلّق گرفته، مثلا منفعت این خانه) است، مانند اینکه کسى به دیگرى بگوید: اگر زید از سفر بازگردد تو در فروش خانه من وکیل هستى. در اینجا وکالت، به بازگشت زید مشروط شده است. امّا موردى که انشاء و منشأ هر دو مطلق (منجّز) هستند و تنها متعلّق عقد مشروط به امرى است، از قلمرو بحث خارج است و اشکالى در آن نیست، مانند اینکه کسى به وکیل خود بگوید: تو در فروش خانه من در روز جمعه وکیل هستى و مراد مقید کردن فروش خانه به روز جمعه باشد نه وکالت.



ظرف زمانى معلّق علیه (امرى که منشأ مشروط به آن مى‏شود) یا حال است و یا آینده. هریک از آن دو، وجودش یا معلوم است و یا مشکوک. هریک از چهار صورت یا در تحقّق مفهوم عقد یا ایقاع دخالت دارد و یا در صحّت آن و یا در هیچ‏کدام. مجموع مى‏شود دوازده قسم.
بنابر مشهور- بلکه بر آن ادّعاى اجماع شده- تعلیق منشأ بر امرى که وجودش مشکوک است موجب بطلان عقد یا ایقاع مى‏گردد؛ خواه زمانش حال باشد یا آینده، در مفهوم یا صحّت عقد یا ایقاع دخیل باشد یا نباشد.
برخى فقها با استدلال به اینکه قطع به ترتّب اثر بر عقد یا ایقاع، شرط صحّت آن نیست، تعلیق یاد شده را صحیح دانسته‏اند.
تعلیق بر امر استقبالى دوگونه تصور مى‏شود: ۱. قید به‏گونه شرط متأخر در منشأ اخذ شود؛ بدین معنا که مفاد عقد یا ایقاع فعلى است و هم‏اکنون انشاء مى‏شود، لیکن مقید به تحقّق معلّق علیه در آینده است، مانند اینکه فروشنده بگوید: این خانه را فروختم اگر ماه رمضان داخل شود و مراد انشاى بیع در زمان حال، لیکن مقید به دخول ماه رمضان باشد.
۲. قید به‏گونه شرط مقارن در منشأ اخذ شود؛ بدین معنا که مفاد عقد یا ایقاع پس از تحقّق آن امر انشاء گردد. مثلا در مثال یاد شده مراد، تحقّق بیع از زمان حلول ماه رمضان باشد نه از هم‏اکنون.
اگر قید به‏گونه شرط مقارن در منشأ اخذ شود و امر استقبالى معلوم الحصول باشد، مانند ماه رمضان، برخى بر بطلان این نوع تعلیق ادّعاى اجماع کرده‏اند.
هرچند برخى معاصران آن را نپذیرفته‏اند.
صحّت گونه‏هاى دیگر تعلیق محل اختلاف است. بسیارى، تعلیق عقد یا ایقاع را بر امرى که در تحقّق مفهوم عقد یا ایقاع دخالت دارد، صحیح دانسته‏اند، مانند اینکه مردى بگوید: (إن کانت هذه زوجتى فهى طالق)؛ اگر این همسر من است او را طلاق دادم. همچنین تعلیق بر امرى که در صحّت عقد یا ایقاع دخالت دارد، مانند اینکه شخص بگوید: اگر فلان چیز تملّک‏پذیر است آن را به تو فروختم.
تعلیق منشأ بر امرى که دخالتى در مفهوم و نیز صحّت عقد یا ایقاع ندارد- و از آن به تعلیق بر صفت تعبیر مى‏شود- در صورتى که حصول آن صفت در زمان حال یقینى باشد، بسیارى آن را- همچون صورت پیشین- صحیح دانسته‏اند، مانند اینکه فروشنده با علم به اینکه امروز، جمعه است بگوید: اگر امروز، جمعه باشد خانه‏ام را به تو فروختم.


 
۱. مصباح الفقاهة ج۳، ص۶۶.    
۲. مصباح الفقاهة ج۳، ص۶۶.    
۳. مصباح الفقاهة ج۳، ص۵۸-۵۹.    
۴. فقه الصادق ج۱۵، ص۳۵۲.    
۵. مصباح الفقاهةج۳، ص۶۵.    
۶. حاشیة المکاسب (یزدى)ج۱، ص۹۱.    
۷. منیة الطالب ج۱، ص۲۵۴-۲۵۵.    
۸. نهج الفقاهة، ص۱۰۶-۱۰۷.    
۹. فقه الصادق ج۱۵، ص۳۵۲-۳۵۳.    
۱۰. مصباح الفقاهة ج۳، ص۶۵.    
۱۱. فقه الصادق ج۱۵، ص۳۵۵.    
۱۲. العناوین الفقهیه ج۲، ص۱۹۱-۲۰۳.    
۱۳. مصباح الفقاهة ج۳، ص۶۲-۶۴.    
۱۴. فقه الصادق ج۱۵، ص۳۵۱-۳۵۶.    




فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام ج۲، ص۵۳۹.    




جعبه ابزار