تفسیر در عصر جدید
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
از ویژگیهای این دوره رشد و بالندگی نگارش تفسیر به سبک موضوعی است که در نگاشتههای تفسیری سلف کمتر به چشم میخورد، هرچند مشابه آن در برخی آثار گذشته نظیر
تفسیر آیات الاحکام شیعه مشاهده میشود.
به باور
محمد هادی معرفت تفسیر در این دوران همگام با پیشرفت
ادب و
علوم و معارف گسترش یافت و جوانب مختلف فهم معانی قرآن در همه زمینهها شکوفاتر گردید.
البته دیری نپایید که با رکود علم در
جهان اسلام و افول تمدن اسلامی به ویژه پس از فتنه
مغول ، تفسیر نیز از حرکت باز ایستاد و بیشتر تفاسیر به تلخیص یا شرح یا حاشیه تفاسیر پیشین تبدیل و فاقد هرگونه ابتکار و نوآوری قابل ذکری شدند، هرچند برخی از این اقتباسها با ذوق لطیف و افزودن نکات ظریف انجام گرفته است.
وی سپس نمونههایی از هر دو نوع را یاد میکند.
گسترش علم و
فلسفه ، نیازهای پیچیده جوامع برای راهیابی به
معنویت و
سعادت ، دگرگون شدن لوازم و ابزار زندگی، درخواست از دین برای پاسخگویی به نیازهای
بشر و
جامعه و باور به توان قرآن برای پاسخگویی به نیازمندیهای بشر در همه اعصار از ویژگیهای عصر حاضرند که از قرن چهاردهم شروع میشود،
از این رو در عصر جدید تحولی بزرگ و همه جانبه در شیوههای تفسیری و سبکهای مختلف آن و روشهای جدید در تفسیر موضوعی پدیدار شد.
تاریخ تفسیر در یک قرن اخیر با نهضتهای اجتماعی، به ویژه نهضتهای اصلاح دینی در سراسر جهان اسلام همراه بوده است.
نهضت نوخواهی و نواندیشی در عالم اسلام، خاستگاه و خواستههای دینی و نیز دنیوی داشته است.
سلسله جنبان نهضتهای اصلاح طلبی در جهان اسلام، مواجهه گسترده با فرهنگ
غرب بوده است که به شیوه مستقیم و غیرمستقیم بر ارزشها و نگرشهای
جامعه اسلامی به ویژه و در درجه اول بر تحصیل کردهها و روشنفکران اثر نهاده است.
خصوصیت اصلی این نهضتها در این بوده است که اسلام را دین پویا و یک نظام کامل دینی و دنیوی و اخلاقی، سیاسی، عبادی و اجتماعی میدیدهاند.
تفسیرنگاری در قرن اخیر نه فقط به سبب انبوه تفاسیر با مکتبها و مشربهای متفاوت بلکه به علت یاد شده و تحول دیدگاه تفسیرنویسی از دیدگاه فردی و اخروی به دیدگاه اجتماعی از هر قرن دیگر ممتاز است.
بازگشت به قرآن و نهضت عظیم تفسیرنویسی در این دوره بارزترین مشخصه انقلاب اصلاحی فراگیر است
برای نمونه
سید جمال الدین اسدآبادی و
شیخ محمد عبده مقالات پرشور و برانگیزاننده خود را در نشریه العروة الوثقی به آیات
قرآن و تفسیر آیاتی مستند میکردند که اهمیت اجتماعی بیشتری داشت.
شیخ محمد عبده مکتب جدیدی در تفسیر قرآن و متفاوت از مکتب تفسیرنویسی قدیم با دو ویژگی ابداع کرد:
۱. اعتماد بسیار به
عقل در فهم مراد خداوند.
۲. کوشش برای توافق دادن
اسلام با تمدن غرب یا ارزشها و معیارهای جدید زندگی.
گفتنی است انکار معجزات و توجیه مادی آنها از ضعفهای تفسیر اوست.
رشیدرضا شاگرد وی درسهای تفسیر او را از ابتدای قرآن تا
آیه ۱۲۶ سوره مبارک نساء دقیقاً مطابق نظر استاد در تفسیر المنار گرد آورد. سپس به همان سبک و سیاق، نگارش آن را تا آیه ۱۰۱ یوسف پیش برد. البته تفاوت عمدهای بین آرای
رشیدرضا و عبده دیده نمیشود، جز اینکه وی معتقد به اصلاح نظام خلافت اسلامی به شکل صدر
اسلام و گرایش افراطی به سلفی گری و دشمنی با
شیعه بود.
طنطاوی (م. ۱۳۵۸ ق.) شاگرد دیگر عبده تفسیر الجواهر فی تفسیرالقرآن را با گرایش افراطی به علم و قیاس حقایق قرآن با علوم جدید تدوین کرد.
احمد مصطفی مراغی در
تفسیر المراغی هرچند در سبک تفسیری و خطوط اصلی تابع مکتب تفسیری عبده است، برخلاف وی به آرای مفسران قدیم و احادیث
رسول اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) و سلف صالح آگاه تر و متعهدتر است و از تفسیر و توجیه آیات بر مبنای یافتههای علوم جدید خودداری میکند.
جمال الدین قاسمی نیز در تفسیر مهم و مفصل خود محاسن التأویل متأثر از عبده است و از او به «الاستاذ الحکیم» یاد و حتی در مقدمه تفسیرش ۱۰ صفحه از مقدمه تفسیر عبده را نقل میکند.
قاسمی هرچند نگرش سلفی دارد؛ ولی به علت فضل فراوانش تمایلات
وهابیگری در او چندان ظاهر نیست، بلکه بیشتر
اشعری گرا و اهل
حدیث است و در کنار گرایشهای نقلی او گرایشهای عقلی نیز مشهودند.
غالب منابع فکری و موارد نقل و نقد او آثار قدماست و از معاصران تنها به عبده توجه دارد و تفسیرش به سبک و سیاق تفاسیر قدیم است.
سید قطب از مصلحانی است که به قصد اصلاحگری به قرآن و تفسیر آن پرداخت و تفسیر فی ظلال القرآن را نگاشت.
محمود شلتوت نیز از مفسران مصری همین دوره است که نمیتوان او را پیرو تفسیر عبده دانست و خود دارای سبک و سیاق مستقل و متفاوت از عبده است و در آثار تفسیریش از جمله
تفسیر القرآن الکریم در برابر گرایش علمی ـ عقلی عبده گرایش سنتی ـ نقلی بارزی دارد.
در همین دوره طالقانی از مفسران و مصلحان مبارز شیعه نیز تفسیر فارسی خود پرتوی از قرآن (شامل
سوره حمد تا آیه ۲۸
سوره نساء و جزء آخر قرآن) را با عنایت به مباحث اجتماعی و اصلاحی با گرایش هدایتی ـ تربیتی و توجه به مسائل علمی و
اعجاز قرآن تدوین کرد.
علامه سید محمدحسین طباطبایی (م. ۱۴۰۲ ق.) از مفسران بزرگ معاصر نیز تفسیر کم نظیر
المیزان فی تفسیر القرآن را به روش تفسیر قرآن به قرآن و با گرایش ادبی ـ اجتماعی تدوین کرده است.
جمع بین دو روش تفسیر موضوعی و ترتیبی، توجه به وحدت موضوعی و انسجام سور
و وحدت کلی حاکم بر همه قرآن
از ویژگیهای این تفسیرند.
شایان ذکر است افزون بر تفاسیر یاد شده در این دوره تفاسیر فراوان دیگری نیز در جهان اسلام نگارش شدهاند که به برخی از مهم ترین آنها اشاره میشود.
تألیف
محمدامین بن محمد شنقیطی (م. ۱۳۹۳ ق.) فقیه
مالکی موریتانیایی متمایل به
ابن تیمیه و وهابی گری که به مدت ۳۰ سال در
مسجد النبی تفسیر قرآن
تدریس میکرده و تفسیرش را به روش قرآن به قرآن از ابتدای قرآن تا سوره حشر تدوین کرده و سپس شاگردش عطیه سالم آن را تا پایان قرآن به همان سبک مؤلف ادامه داده است.
نگاشته
محمد طاهر بن عاشور (م. ۱۳۹۳ ق.) از
فقهای مالکی که در
تونس منصب
افتا را برعهده داشت.
وی از داعیان اصلاح اجتماعی دینی در آنجا به شمار میرفت و در این زمینه نوشتههای فراوانی دارد.
تفسیر وی که در ۳۰ جزء با رویکرد اجتماعی، تربیتی، اخلاقی و سیاسی نگاشته شده از بهترین تفاسیر عصری و روزآمد به شمار میرود.
اثر سعید حوی (م. ۱۴۱۱ق.) از روشنفکران اسلامگرا که تفسیر خود را در مسیر اهداف تربیتی، اخلاقی و اجتماعی و با توجه به نکات ادبی و بلاغی نگاشت.
وی مسئله وحدت موضوعی سور و آیات را مطرح کرد و از این راه آفاق گستردهای را در تفسیر گشود.
این تفسیر در نوع خود کم نظیر است و افزون بر نکات یاد شده به مسائل علمیای پرداخته که گاه در
قرآن بدانها اشاره شده است.
تألیف
سید احمد خان هندی که نخستین تفسیری است که راه تأویل به شیوه عصری را در تبیین مفاهیم قرآن گشود.
وی با این پندار نادرست که
معجزه نقض و خرق قوانین طبیعی است آن را نمیپذیرد و معجزات پیامبران در قرآن را تأویل میکند؛ برای نمونه شکافته شدن دریا برای حضرت موسی (علیهالسلام) را جزر و مد تأویل میکند.
او همچنین با این توجیه که قوانین طبیعی تخطی ناپذیرند، تأثیر دعا را رد میکند.
که تقریباً خلاصهای از تفسیر سید احمد خان و به تقلید از او (
) و بر اساس تفسیر قرآن به قرآن تألیف شده است.
مؤلف سعی کرده است قرآن را تنها از راه مراجعه به متن آن تفسیر کند، بر این اساس روایات را به کلی کنار نهاده و از این رهگذر بخشی از مطالب مسلم میان مسلمانان را انکار و ادعاهای عجیبی را به قرآن نسبت داده است
دو تفسیر بیان المعانی
اثر سید عبدالقادر ملاحویش آل غازی
(م. ۱۳۸۲ ق.) و التفسیر الحدیث تألیف عزة دروزه
(م. ۱۴۰۴ ق.) که بر اساس ترتیب نزول تدوین شدهاند.
التفسیر المنیر تألیف وهبه زحیلی که تفسیری جامع معقول و منقول و متناسب با اندیشه و فرهنگ و ادب معاصر است و با سبکی شیوا نوشته شده است.
تألیف علامه محمدجواد بلاغی (م. ۱۳۵۲ ق.) که شامل تفسیر قرآن از آغاز تا آیه ۵۷ سوره نساء و مقدمهای در مباحث علوم قرآن است که در شناخت قرآن و دفاع از آن مطالب ارزشمندی را به روش تحلیلی و استدلالی ارائه کرده است.
اثر سید محمد شیرازی که با قلمی شیوا و روان افزون بر شرح و بسط لغوی و ادبی به مناسبت به مسائل کلامی، فقهی، اجتماعی و اخلاقی قرآن میپردازد.
از سید محمدتقی مدرسی که تفسیری است تحلیلی و تربیتی، به روش قرآن به قرآن و پیراسته از مباحث جدلی و اسرائیلیات.
تألیف سید محمدحسین فضل الله که تفسیری تربیتی ـ اجتماعی است.
به گفته معرفت این تفسیر به سبب داشتن سبک جالب ادبی و امتزاج آن با سبک علمی، ممتاز و برجسته است و خواننده را به خود جذب میکند.
اثر آیة الله مکارم با همکاری جمعی از فضلای حوزه علمیه قم که تفسیری است با گرایش عصری و اجتماعی که به زبان روان و برای پاسخگویی به نیازهای نسل کنونی تألیف شده است.
این تفسیر با نام الامثل به زبان عربی ترجمه شده است.
نگاشته شیخ محمدجواد مغنیه که تفسیری است اجتهادی با سبکی جدید و متناسب با نیازهای جامعه در عصر کنونی این تفسیر مفاهیم قرآن را موجز و متناسب با مقتضیات زمان و با عباراتی زیبا و محکم و ادلهای متین و معقول بیان کرده و تفسیری جامع، کامل و پاسخگو به پرسشهای نسل جدید است.
اثر محمد صادقی که در ۳۰ مجلد و به روش تفسیر قرآن به قرآن تدوین شده است، هرچند در آن از روایات و تحلیل و استدلالهای عقلی و علمی نیز غفلت نشده است.
تألیف بانو امین اصفهانی که تفسیری است اجتهادی جامع و کامل و به سبکی تربیتی ـ اخلاقی و عرفانی و مبتنی بر تهذیب نفس و تزکیه اخلاق به گونهای نیکو نوشته شده است.
نوشته محمدتقی شریعتی از پیشگامان تفسیرنگاری به شیوه عصری که با انگیزه اصلاح طلبی فکری و اجتماعی و دینی به تدوین تفسیر جزء سی ام قرآن پرداخته است.
تألیف محمدهادی معرفت که در نوع خود از بهترین تفاسیر تدوین شده در سالهای اخیر است، هرچند مؤلف به تکمیل آن موفق نشد.
روش وی در این تفسیر، روایی ـ تحلیلی است.
این تفسیر مقدمهای دقیق و عمیق درباره تفسیر و فهم قرآن دارد و مؤلف کوشیده تا روایات صحیح را از ناصحیح شناسایی کند.
تألیف آیة الله جوادی آملی که با محوریت روش تفسیر قرآن به قرآن و بهره گیری از روشهای تفسیر قرآن به سنت و عقل با هدف پاسخگویی به نیازهای زمان در حال نگارش است.
این تفسیر که گرایش اخلاقی، تربیتی، معرفتی و اجتماعی دارد تاکنون ۱۹ جلد آن منتشر شده است.
افزون بر موارد یاد شده دانشمندان شیعه و سنی تفاسیر فراوانی را با روشها و گرایشهای مختلف در این دوره نگاشتهاند.
(۱) معرفت، تفسیر و مفسران، قم، التمهید، ۱۳۷۳ ش.
(۲) عفت الشرقاوی، الفکر الدینی فی مواجهة العصر، مکتبة الشباب، ۱۹۷۶ م.
(۳) بهاء الدین خرمشاهی، تفسیر و تفاسیر جدید، تهران، کیهان، ۱۳۶۴ ش.
(۴) عبدالمجید عبدالسلام، اتجاهات التفسیر فی العصر الحدیث، دارالفکر، ۱۳۹۳ ق.
(۵) الذهبی، التفسیر والمفسرون، بیروت، دارالقلم، ۱۴۰۷ ق.
(۶) خرمشاهی، دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی، تهران، دوستان، ۱۳۷۷ ش.
(۷) عمید زنجانی، مبانی و روشهای تفسیر قرآن، تهران، وزارت ارشاد، ۱۳۷۳ ش.
(۸) محمدعلی ایازی، شناخت نامه تفاسیر، قم، مبین، ۱۳۷۸ ش.
(۹) سید جوادی و دیگران، دایرة المعارف تشیع، تهران، نشر شهید سعید محبی، ۱۳۷۵ ق.
(۱۰) سید عبدالقادر ملاحویش، بیان المعانی، دمشق، مطبعة الترقی، ۱۳۸۴ ق.
(۱۱) محمد عزّة دروزة (م ۱۴۰۴ ق)، التفسیر الحدیث، بیروت، دارالغرب الاسلامی، ۱۴۲۱ ق.
(۱۲) سید محمدتقی مدرسی، من هدی القرآن، تهران، دارمحبی الحسین (علیهالسلام)، ۱۴۱۹ ق.
(۱۳) محمد صادقی، الفرقان، تهران، فرهنگ اسلامی، ۱۳۶۵ ش.
(۱۴) اسراء (فصلنامه)، پژوهشی علوم اسلامی، قم، مؤسسه تحقیقاتی اسراء.
دائرة المعارف قرآن کریم، برگرفته از مقاله «تاریخ تفسیر».