تقریرات برهان نظم (خام)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
برای
برهان نظم تقریرهایی گوناگون ارائه شده که به آن میپردازیم.
۱. جهان طبیعت دارای نظم معینی است و هر نظمی به حکم
عقل نیازمند ناظمی آگاه و تواناست که آن را پدید آورده است، پس جهان طبیعت ناظمی آگاه و توانا دارد، و آن خداوند متعالی است.
در این
تقریر از شکل اول بهره گرفته شدهاست.
۲. بین نظام حاکم بر
جهان و خواستههای انسان نوعی هماهنگی، تناسب و توافق دائمی برقرار است. این تناسب یا از سوی صانعی حکیم و دانا (خدای متعالی) پدید آمده است یا بنابر حساب احتمالاتِ بسیار ناچیز برحسب
تصادف پدید آمده است و در چنین فرضی عقل
سلیم گزینه نخست را که امری معقول است بر گزینه دیگر که بسیار
ضعیف است ترجیح میدهد.
۳. بین اندازهها و مقدارهای موجودات مختلف طبیعت
توازن و نظم وجود دارد. اختلالی اندک در این توازن باعث اختلال در اندازههای دیگر در بخشهای گستردهای از جهان، بلکه در تمام جهان میشود؛ مانند توازنی که بین مقدار
اکسیژن و دیاکسید کربن در طبیعت وجود دارد که اگر مقدار هریک کاسته شود باعث به
خطر افتادن زندگی گیاهان (که دی اکسید کربن را جذب و اکسیژن را دفع میکنند) و حیوانات (که
عکس عمل گیاهان را انجام میدهند) میشود و به حکم عقل، این توازن و نظم بدون خالق حکیم و دانا نمیتواند پدید آید.
در هر صورت برهان نظم دارای دو
مقدمه است که مقدمه نخست آن (صغرا) وجود افعال هماهنگ در عالم طبیعت است، اعم از اینکه نظم در بخشی از طبیعت یا در تمام آن باشد. این مقدمه، حسّی و تجربی است. مقدمه دوم برهان (کبرا) نیز عبارت است از اینکه هر نظمی نیازمند به ناظمی
حکیم و داناست.
گفتنی است که برهان نظم به هر صورت اقامه شود از
اشکال شرور مصون است، زیرا قوام نظم به
غایت داشتن فعل یا به ارتباط و هماهنگی بین افعالی است که غایت و غرض واحدی را دنبال میکنند و غایت داشتن و ربط بین
فعل و غایت ملازم با خیر بودن یا شر بودن آن غایت نیست. اگر نظم وجود داشته باشد شر نیز در صورت موجود بودن در قالب همان نظم عمل میکند یا بر اساس غایتی که دارد شکل میگیرد.
برخی در یقینزایی و
استقلال برهان نظم تشکیک کرده و گفتهاند: این برهان بر مقدمات حسی و تجربی و استقرا و حساب احتمالات که امور ظنّی هستند مبتنی است، و نیز به براهین دیگری نیازمند است، زیرا این برهان تنها ثابت میکند ناظمی حکیم و دانا این جهان را به نظم درآورده است و آن میتواند موجودی
مجرد و عالم و قدیر که
خارج از مجموعه هماهنگ است باشد.
آنگاه برای اثبات اینکه این ناظم همان خداوندِ واجبالوجود است به برهان دیگری مانند برهان
حدوث یا امکان نیاز است؛ مانند اینکه گفته شود نظم واقعیتی حادث یا ممکن است و هر حادث یا ممکنی نیازمند به مبدئی محدِث یا
واجب است و مبدئی که نظم از وی صادر میشود ناظم نامیده میشود و چون فعلی که از ناظم صادر میشود (نظم) عالمانه بوده و با
علم قرین است از این طریق وصف علم نیز برای ناظم اثبات میگردد و برهان نظم برای اثبات وصفی از اوصاف واجب نیز مانند
ناظم و مدبّر یا عالم بودن ناگزیر باید به یکی از براهین دیگر نظیر برهان امکان و وجوب اعتماد کند، بنابراین برهان نظم، برهانی مستقلی محسوب نمیشود و در هر محدودهای که بخواهد نتیجه بدهد نیازمند به برهان دیگری است،
افزون بر این اگر صغرای برهان نظم مربوط به نظم در طبیعت باشد، برهان انّی و نتیجه آن اثبات ناظم و مدبّر و حضور علم در همان محدوده خواهد بود؛ امّا اثبات نظم در محور عالم هستی جز با برهان عقلی و از طریق
برهان لمّی میسّر نیست؛ یعنی از راه
نظر به مبادی عالیه و به وساطت اسما و صفات الهی میتوان نظم کلی عالم و احسن بودن نظام را ثابت کرد و قبل از پی بردن به اصل نظام باید آگاهی به وجود مبدأ پیدا کرده و علم به نظم را از راه علم به ذات و صفات واجب به دست آورد، ازاینرو نمیتوان آگاهی به ذات یا صفاتی را که در اثبات نظم جهان نقش دارد در گرو قیاسی قرار داد که وجود نظم در صغرای آن استفاده شده باشد، با اینهمه نفی ارزش برهانی قیاس مبتنی بر نظم مستلزم نفی ارزش جدلی آن نیست و استفاده جدلی از آن در برابر کسانی که نظم را در بخشی از طبیعت یا در کل جهان میپذیرند و به
ذات واجب و خالقیت و نیز توحید ذاتی باور دارند، مفید است، زیرا در این صورت با استفاده از آن میتوان توحید ربوبی و در پی آن توحید عبادی را نیز ثابت کرد.
در
پاسخ به تشکیکهای یاد شده باید اموری را متذکر شد.
۱. در برهان نظم گویا یک توافق ضمنی میان خداپرستان جهان و مادیین بر سر وجود یک مبدأ ازلی و ابدی صورت گرفته است؛ ولی خداپرستان، بر خلاف مادیین که عالم را زاییده طبیعتِ فاقد
شعور و عقل میدانند با تکیه بر برهان نظم تأکید میکنند که جهان تابلوی گویا از علم و دانش مبدأ آفرینش، و آفریدگار آن یک مبدأ بزرگ علم و قدرت است.
۲. هدف از برهان نظم چیزی جز اثبات مبدئی عالم و قادر و حکیم برای همین عالم مشهود نیست، هرچند برای اثبات واجب الوجود بودن این مبدأ و سایر صفات او باید از برهان وجوب و امکان و دلایل دیگر کمک گرفت، ازاینرو توقع اموری جز هدف یاد شده از این برهان اصولاً صحیح نیست تا بر اساس توقع مزبور برهان نظم ناقص یا غیر مستقل معرفیگردد.
۳. برهان نظم از امتیازات فراوانی برخوردار است؛ مانند مقبولیت
عامه و عدم نیاز به مقدماتپیچیده و پویایی و پیشرفت همگام با پیشرفت علوم و اکتشافات
جدید و نیز قابلیت تطبیق آن بر بسیاری از آیات و روایات، به نحوی که میتوان ادعا کرد
قرآن کریم بیشترین تکیه را بر همین برهان دارد.
قرآن کریم گرچه از برهان نظم بهطور صریح یاد نکرده است؛ امّا میتوان آن را از آیاتی پرشمار استفاده کرد. برخی از این آیات ناظر به نظم در زوایای گوناگونی از زندگی انسان است؛ مانند
خلقت انسانها،
نظم زبانها و رنگها
و غیره
و قسمتی دیگر از این آیات درباره حیوانات است؛ مانند تنظیم آفرینش آنها برای استفاده انسان در زمینههای گوناگون؛ مانند حمل و نقل
و بخشی نیز در مورد نباتات است؛ مانند کیفیت آفرینش آنها و سربرآوردن از زیر
خاک .
نظم در حوزههای گوناگون پدیدههای جهان هستی از نشانههای الهی است. در آیه ۱۶۴
سوره بقره آمده است که در آفرینش آسمانها و زمین، و درپی یکدیگر آمدن
شب و
روز ، و کشتیهایی که در دریا رواناند با آنچه به مردم سود میرساند و (همچنین) آبی که خدا از آسمان فرو فرستاده و با آن زمین را پس از مردنش زنده گردانیده و در آن هرگونه جنبندهای پراکنده کرده و (نیز در) گردانیدن بادها و ابری که میان
آسمان و زمین
تحت تسخیر است برای گروهی که میاندیشند واقعاً نشانههایی (گویا) وجود دارد:«اِنَّ فی خَلقِ السَّموتِ والاَرضِ واختِلفِ الَّیلِ والنَّهارِ والفُلکِ الَّتی تَجری فِی البَحرِ بِما یَنفَعُ النّاسَ و ما اَنزَلَ اللّهُ مِنَ السَّماءِ مِن ماء فَاَحیا بِهِ الاَرضَ بَعدَ مَوتِها وبَثَّ فیها مِن کُلِّ دابَّة و تَصریفِ الرِّیحِ والسَّحابِ المُسَخَّرِ بَینَ السَّماءِ والاَرضِ لاَیت لِقَوم یَعقِلون».
گفتنی است که برخی مفسران از این
آیه ضرورت وجود و
توحید خدا
و برخی دیگر ضرورت توحید و قدرت وی را
که همگی با تکیه بر نظم قابل اثباتاند استفاده کردهاند. نزدیک به همین مضمون در آیه ۳
سوره جاثیه با کمی اختلاف به جای «اِنَّ فی خَلقِ السَّموتِ» «اِنَّ فیالسَّموتِ» آمده است.
این اختلاف در تعبیر نشان میدهد که مراد از آفرینش آسمانها و زمین ذات آنهاست؛ نه چیز دیگر، زیرا
خلق عین مخلوق است.
به گفته برخی از محققان علت اینکه گاهی چیزی به عنوان ظرفی برای آیات و نشانهها مطرح میشود در حالیکه خود آن شیء نیز آیه و نشانه به شمار میآید این است که آن شیء دارای جهات متعددی است که هریک از آن جهات در حدّ خود نشانه و آیه به شمار میآیند.
امام صادق (علیهالسلام) در روایتی جهان را به خانهای تشبیه کردهاند که همه نیازهای بندگان در آن گردآمده است؛ آسمان مانند سقفی بلند قرار داده شده، زمین همانند فرشی گسترانیده و ستارگان چون چراغهایی چیده شده است و
انسان همچون کسی است که این
خانه را به او سپرده و همه چیز را در اختیارش گذاشتهاند و همه انواع گیاهان و حیوانات برای رفع نیاز و صرف در مصالح او در آن مهیا گردیده است، آنگاه
امام (علیهالسلام) همه اینها را دلیل آفرینش جهانهستی با اندازهگیری دقیق و حکیمانه و نظم و تناسب و هماهنگی از سوی خداوند دانستهاند.
خلقت
انسان (جمع کردن اجزا و موادّ زمینی و ترکیب آنها و سپس ساختن انسان از آن) به عنوان
آیه یا آیاتی از وجود صانعی زنده و علیم یاد شده است:
«و مِن ءایتِهِ اَن خَلَقَکُم مِن تُراب ثُمَّ اِذا اَنتُم بَشَرٌ تَنتَشِرون».
البته برخی از مفسران این آیه را دالّ بر
قدرت خداوند دانستهاند،
چنانکه در آیه دیگری از آفرینش انسان به صورت تعدیل شده و سامان یافته برای دلالت بر
صانع حکیم
بهره گرفته شده است: «یاَیُّهَا الاِنسنُ ما غَرَّکَ بِرَبِّکَ الکَریم اَلَّذی خَلَقَکَ فَسَوکَ فَعَدَلَک».
برخی، آیه یاد شده را دالّ بر ربوبیّت خداوند دانستهاند.
در روایتی آمده است که
امام صادق (علیهالسلام) یکی از
اصحاب را به تفکر در اندامهای انسان مانند دستها، پاها، چشمها و دهان دعوت کرده و فرمود با اندیشه ژرف در کار همه عضوهای
بدن میتوان یافت که این همه از سر
حکمت و تدبیر و استواری پدید آمده است.
یکی دیگر از نظمهای آشکار در
حوزه انسان که از آیات الهی به شمار میآید پدیده تنوّع زبانها و رنگهاست:«و مِن ءایتِهِ خَلقُ السَّموتِ والاَرضِ واختِلفُ اَلسِنَتِکُم واَلونِکُم اِنَّ فی ذلِکَ لاَیت لِلعلِمین».
احتمال میرود مراد از تنوع و اختلاف زبانها اختلاف بین زبانهای
عربی ، فارسی، اردو و غیره، و مراد از اختلاف رنگها اختلاف ملتها و نژادها در رنگهایی مانند
سفید ، زرد، سیاه و سرخ باشد؛ اما میتوان گفت این آیه ناظر به
نکته ظریفتری است و آن تنظیم دقیق صدای هر فرد به طوری که با صدای فردی دیگر اشتباه نمیشود، حتی اگر هر دو به یک
زبان تکلم کنند، و همچنین تنظیم دقیق رنگپوست هر فرد از انسان تا با رنگ پوست هیچ فردی دیگر مشابهت نداشته باشد. دانشمندان نیز به این نظریه اعتقاد دارند.
از جهتی دیگر آیات فراوانی نیز وجود دارد که میتواند ناظر به برهان نظم در زمینههای دیگری از حوزه انسان باشد؛ مانند نظام ارتزاق،
خواب ،
پوشاک،
سکونت
و غیره.
آیات ۲۷- ۲۸
سوره فاطر وجود نظام اختلاف رنگها در میوهها، راههای میان کوهها یا کوهها،
مردم، جنبندگان و چارپایان را یادآور شده و آنها را نشانه وجود خداوند دانسته است: «اَلَم تَرَ اَنَّ اللّهَ اَنزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَاَخرَجنا بِهِ ثَمَرت مُختَلِفًا اَلونُها ومِنَ الجِبالِ جُدَدٌ بیضٌوحُمرٌ مُختَلِفٌ اَلونُها وغَرابیبُ سود و مِنَ النّاسِ والدَّوابِّ والاَنعمِ مُختَلِفٌ اَلونُه کَذلِکَ...». برخی این آیات را دالّ بر وجود صانع مختار
و برخی دیگر آن را دالّ بر
توحید یا بر قدرت و اراده خداوند
دانستهاند.
نوع دیگری از نظم در حوزه انسان که میتواند دالبر صانع مختار باشد، آفرینش آنها به صورت
زوج است تا بر آن اساس نسل
بشر تداوم پیدا کند.
امام صادق (علیهالسلام) در روایتی آفرینش
جفت برای آدمی با
هدف تداوم نسل وی را تأیید کردهاند.
قرآن کریم نظام
ازدواج در گیاهان و حیوانات را نیز یادآور شده است که میتوان از این آیات نیز برهان نظم را استفاده کرد:«و مِن کُلِّ شَیء خَلَقنا زَوجَینِ لَعَلَّکُم تَذَکَّرون»،
«اَوَ لَم یَرَوا اِلَی الاَرضِ کَم اَنبَتنا فیها مِن کُلِّ زَوج کَریم»،
«سُبحنَ الَّذی خَلَقَ الاَزوجَ کُلَّها مِمّا تُنبِتُ الاَرضُ و مِن اَنفُسِهِم و مِمّا لا یَعلَمون».
البته برخی از مفسران آیات یاد شده را دال بر توحید،
عظمت و قدرت
یا ربوبیت و الوهیت
دانستهاند.
نظم در خلقتِ حیوانات برای استفاده انسانها از
شیر یا
گوشت آنها یا استفاده از آنها برای حملونقل نیز دال بر وجود خدا
یا بر توحید
و قدرت خدا
دانسته شده است:«و اِنَّ لَکُم فِی الاَنعمِ لَعِبرَةً نُسقیکُم مِمّا فی بُطونِها ولَکُم فیها مَنفِعُ کَثیرَةٌ ومِنها تَأکُلون وعَلَیها وعَلَی الفُلکِ تُحمَلون»،
چنانکه وجود نظم در آفرینش گیاهان و سر بر آوردن از زیر خاک بر وجود خداوند دلالت دارد
:«ومِن ءایتِهِ اَنَّکَ تَرَی الاَرضَ خشِعَةً فَاِذا اَنزَلنا
عَلَیهَا الماءَ اهتَزَّت ورَبَت اِنَّ الَّذی اَحیاها لَمُحیِ المَوتی اِنَّهُ
عَلی کُلِّ شَیء قَدیر،
گرچه برخی آنرا دالّ بر احیای مردگان
دانستهاند.
اللّه خالق الکون؛ الهیات
علی هدی الکتاب والسنة والعقل؛ بحارالانوار؛ تاج العروس من جواهرالقاموس؛ تاریخ فلسفه؛ تبیین براهین اثبات خدا؛ تفسیر ابنعباس؛ التفسیر الکبیر؛ تفسیر کنزالدقائق و بحرالغرائب؛ توحید المفضل؛ الجامع لاحکام القرآن، قرطبی؛ شرح حکمة الاشراق؛ الحکمة المتعالیة فی الاسفار العقلیة الاربعه؛ دائرةالمعارف تطبیقی علوم اجتماعی؛ زادالمسیر فی علم التفسیر؛ شرح المنظومة السبزواری؛ الشفاء (الهیات، منطق)؛ طبیعت و حکمت پژوهشی در برهان نظم؛ کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد؛ مجمع البیان فی تفسیرالقرآن؛ مجموعه آثار، استاد مطهری؛ المجموعةالکاملة لمؤلفات السید محمد باقر الصدر؛ مجموعه مصنفات شیخ اشراق؛ المیزان فی تفسیرالقرآن؛ النکت والعیون، ماوردی.
دائرةالمعارف قرآن کریم، مقاله برهان نظم.