• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

تقوا و سلام (قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



از جلوه‌های تقواپیشگی سلام و خوش آمدگویی خدا و فرشتگان به متقین هنگام ورود به بهشت می‌باشد.



برخورداری تقواپیشگان، از سلام و خوش آمدگویی خدا و فرشتگان، هنگام ورود به بهشت برخوردارند:
«ان المتقین فی جنـت وعیون• ادخلوها بسلـم ءامنین؛ به [[یقین]، پرهیزگاران در باغ‌ها (ی سرسبز بهشت) و در کنار چشمه‌ها هستند. • (فرشتگان به آنها می‌گویند: ) داخل این باغ‌ها شوید با سلامت و امنیت
«جنـت عدن التی وعد الرحمـن عباده بالغیب انه کان وعده ماتیـا• لا یسمعون فیها لغوا الا سلـمـا ولهم رزقهم فیها بکرة وعشیـا• تلک الجنة التی نورث من عبادنا من کان تقیـا؛ وارد باغ‌هایی جاودانی می‌شوند که خداوند رحمان بندگانش را به آن وعده داده است هر چند آن را ندیده‌اند مسلما وعده خدا تحقق یافتنی است! • در آن جا هرگز گفتار لغو و بیهوده‌ای نمی‌شنوند و جز سلام در آن جا سخنی نیست و هر صبح و شام، روزی آنان در بهشت مقرر است. • این همان بهشتی است که به بندگان پرهیزگار خود، به ارث می‌دهیم.»
«وسیق الذین اتقوا ربهم الی الجنة زمرا حتی اذا جاءوها وفتحت ابوبها وقال لهم خزنتها سلـم علیکم طبتم فادخلوها خــلدین؛ و کسانی که تقوای الهی پیشه کردند گروه گروه به سوی بهشت برده می‌شوند هنگامی که به آن می‌رسند درهای بهشت گشوده می‌شود و نگهبانان به آنان می‌گویند: سلام بر شما! گوارایتان باد این نعمت‌ها! داخل بهشت شوید و جاودانه بمانید!»
«وازلفت الجنة للمتقین غیر بعید• ادخلوها بسلـم ذلک یوم الخلود؛ (در آن روز) بهشت را به پرهیزگاران نزدیک می‌کنند، و فاصله‌ای از آنان ندارد! • (به آنان گفته می‌شود: ) به سلامت وارد بهشت شوید، امروز روز جاودانگی است!»


پس از آن به یکی دیگر از بزرگترین نعمت‌های بهشتی اشاره کرده می‌گوید: آنها هرگز در آنجا سخن لغو و بیهوده‌ای نمی‌شنوند (لا یسمعون فیها لغوا). نه دروغی، نه دشنامی، نه تهمتی نه زخم زبانی، نه سخریه‌ای و نه حتی سخن بیهوده‌ای. تنها چیزی که در آنجا مرتبا به گوش می‌خورد سلام است (الا سلاما). سلام به معنی وسیع کلمه که دلالت بر سلامت روح و فکر و زبان و رفتار و کردار بهشتیان دارد. سلامی که آن محیط را، بهشتی کرده و هرگونه اذیت و ایذاء از آن برچیده شده است. سلامی که نشانه یک محیط امن و امان، یک محیط مملو از صفا و صمیمیت و پاکی و تقوا و صلح و آرامش است.
در آیات دیگر قرآن نیز همین حقیقت با تعبیرات مختلفی آمده است، در آیه می‌خوانیم: و قال لهم خزنتها سلام علیکم طبتم فادخلوها خالدین: خازنان بهشت به هنگام ورود به آنها می‌گویند: سلام بر شما همیشه خوش و خوشحال باشید، پاک و پاکیزه باشید، بفرمائید وارد بهشت شوید، و جاودانه بمانید! در می‌خوانیم: ادخلوها بسلام ذلک یوم الخلود: با سلام و سلامت وارد آن شوید امروز روز خلود و جاودانی است. نه تنها فرشتگان بر آنها درود می‌فرستند و خود آنها به یکدیگر بلکه خداوند نیز، چنان که در بر آنها سلام می‌فرستند: سلام قولا من رب رحیم: سلام بر شما باد، این سلامی است از پروردگار مهربان به شما بهشتیان. آیا محیطی باصفاتر و زیباتر از این محیط آکنده از سلام و سلامت وجود دارد. و به دنبال این نعمت به نعمت دیگری اشاره می‌کند می‌گوید: هر صبح و شام روزی آنها در بهشت در انتظارشان است (و لهم رزقهم فیها بکرة و عشیا).


از متقین با سلام بر آنان، هنگام ورودشان به بهشت پیشواز می‌کنند:
«ان المتقین فی جنـت وعیون• ادخلوها بسلـم ءامنین؛ به [[یقین]، پرهیزگاران در باغ‌ها (ی سرسبز بهشت) و در کنار چشمه‌ها هستند. • (فرشتگان به آنها می‌گویند: ) داخل این باغ‌ها شوید با سلامت و امنیت
«وسیق الذین اتقوا ربهم الی الجنة زمرا حتی اذا جاءوها وفتحت ابوبها وقال لهم خزنتها سلـم علیکم طبتم فادخلوها خــلدین؛ و کسانی که تقوای الهی پیشه کردند گروه گروه به سوی بهشت برده می‌شوند هنگامی که به آن می‌رسند درهای بهشت گشوده می‌شود و نگهبانان به آنان می‌گویند: سلام بر شما! گوارایتان باد این نعمت‌ها! داخل بهشت شوید و جاودانه بمانید!»
«یـعباد لا خوف علیکم الیوم ولا انتم تحزنون• الذین ءامنوا بـایـتنا وکانوا مسلمین• ادخلوا الجنة انتم وازوجکم تحبرون؛‌ای بندگان من! امروز نه ترسی بر شماست و نه اندوهگین می‌شوید! • همان کسانی که به آیات ما ایمان آوردند و تسلیم بودند. • (به آنها خطاب می‌شود: ) شما و همسرانتان در نهایت شادمانی وارد بهشت شوید!»
«وازلفت الجنة للمتقین غیر بعید• ادخلوها بسلـم ذلک یوم الخلود؛ (در آن روز) بهشت را به پرهیزگاران نزدیک می‌کنند، و فاصله‌ای از آنان ندارد! • (به آنان گفته می‌شود: ) به سلامت وارد بهشت شوید، امروز روز جاودانگی است!»


در اینجا سخن از چگونگی ورود مؤمنان پرهیزگار در بهشت است، تا به قرینه مقابله مسائل روشنتر و آشکارتر گردد. نخست می‌گوید: کسانی که تقوای الهی پیشه کردند گروه گروه به سوی بهشت برده می‌شوند (و سیق الذین اتقوا ربهم الی الجنة زمرا).
تعبیر به سیق (از ماده سوق بر وزن شوق به معنی راندن) در اینجا سؤال انگیز است، و توجه بسیاری از مفسران را به سوی خود جلب کرده، زیرا این تعبیر در مواردی است که کاری بدون شوق و تمایل درونی انجام می‌گیرد، این تعبیر درباره دوزخیان صحیح است اما درباره بهشتیان که مشتاقا به سوی بهشت می‌روند چرا؟ بعضی این تعبیر را به خاطر آن دانسته‌اند که بسیاری از بهشتیان در انتظار دوستانشان‌اند. و بعضی به خاطر این می‌دانند که شوق لقای پروردگار آن چنان پرهیزگاران را مجذوب خود ساخته که به غیر او (حتی بهشت) نمی‌پردازند. بعضی نیز گفته‌اند مرکب‌های آنها را به سرعت به سوی بهشت می‌رانند.
در عین اینکه این تفاسیر خوب است و منافاتی با هم ندارد نکته دیگری نیز در اینجا وجود دارد که ممکن است سر اصلی این تعبیر باشد و آن اینکه هر اندازه پرهیزگاران عاشق بهشت‌اند، بهشت و فرشتگان رحمت برای آمدن آنها به بهشت شایق ترند، همانگونه که گاه میزبان آن قدر به دیدار میهمانش شایق
است که او را با سرعتی بیش از آنچه خودش می‌آید به سوی خویش ببرد، فرشتگان رحمت نیز آنها را به سوی بهشت می‌برند.
به هر حال در اینجا نیز زمر که به معنی گروه کوچک است نشان می‌دهد که بهشتیان در گروه‌های مختلف که نشانگر سلسله مراتب مقامات معنوی آنهاست به سوی بهشت می‌روند.
تا اینکه آنها به بهشت می‌رسند در حالی که درهای آن از قبل برای آنها گشوده شده است، و در این هنگام خازنان و نگهبانان بهشت، آن فرشتگان رحمت به آنها می‌گویند: سلام بر شما! گوارا باد این نعمت‌ها برایتان، داخل بهشت شوید و جاودانه بمانید! (حتی اذا جاؤها و فتحت ابوابها و قال لهم خزنتها سلام علیکم طبتم فادخلوها خالدین).
جالب اینکه در مورد دوزخیان می‌گوید هنگامی که به دوزخ می‌رسند درهایش گشوده می‌شود، ولی در مورد بهشتیان می‌گوید درهایش از قبل گشوده شده، و این اشاره به احترام و اکرام خاصی است که برای آنها قائلند، درست همانند میزبان علاقمندی که درهای منزل خود را پیش از ورود میهمان می‌گشاید و در کنار در به انتظار او می‌ایستد، فرشتگان رحمت الهی نیز همین حال را دارند. در آیات گذشته در مورد دوزخیان خواندیم که نخستین سخن فرشتگان عذاب ملامت و سرزنش سخت به آنها است که با داشتن اسباب هدایت چرا به این روز افتاده‌اند؟! ولی در مورد بهشتیان نخستین سخن، سلام و درود و احترام و اکرام است. و سپس دعوت ورود به بهشت جاویدان!.
جمله: طبتم از ماده طیب (بر وزن صید) به معنی پاکیزگی است، و چون بعد از سلام و درود قرار گرفته مناسب این است که مفهوم انشایی داشته باشد، یعنی پاک و پاکیزه باشید و خوش و خرم بمانید و یا به تعبیر دیگر، گوارا باد بر شما این نعمت‌های پاک‌ای پاک سرشتان پاکدل.
ولی بسیاری از مفسران این جمله را به معنی خبری تفسیر کرده‌اند و گفته‌اند فرشتگان به آنها می‌گویند: شما از هر آلودگی و پلیدی پاک شده‌اید، و با ایمان و عمل صالح قلب و روح شما پاک گردیده، و از گناهان و معاصی نیز پاک شده‌اید، و حتی بعضی روایتی نقل کرده‌اند که بر در بهشت درختی است که دو چشمه آب زلال از پای آن می‌جوشد، مؤمنان از یک چشمه می‌نوشند و باطن آنها پاک می‌شود، و در چشمه دیگری خود را شستشو می‌دهند و ظاهر آنها پاک می‌شود، و اینجاست که خازنان بهشت به آنها می‌گویند: سلام علیکم طبتم فادخلوها خالدین.
قابل توجه این که هم در مورد دوزخیان تعبیر به خلود و جاودانگی شده و هم در مورد بهشتیان، تا گروه اول بدانند هیچ راه نجاتی وجود ندارد، و گروه دوم نیز هیچگونه نگرانی از زوال نعمت الهی به خود راه ندهند.


و ازلفت الجنة للمتقین غیر بعید، از این آیه شروع می‌شود به توصیف حال متقین که در روز قیامت چه وصفی دارند. و کلمه ازلاف که مصدر فعل ازلفت است، به معنای نزدیک کردن است. و کلمه: غیر بعید، به طوری که گفته‌اند، صفت ظرفی است تقدیری، و تقدیر کلام: فی مکان غیر بعید، است.
و معنای آیه این است که: در آن روز بهشت برای مردم با تقوی نزدیک می‌شود، در حالی که در جای دوری قرار نگیرد، یعنی در پیش رویشان باشد، و داخل شدنشان در آن زحمتی نداشته باشد.
هذا ما توعدون لکل اواب حفیظ، کلمه هذا اشاره به ثوابی است که قبلا وعده اش را داد. و کلمه: اواب از ماده اوب است که معنای رجوع را می‌دهد، و اگر آن را به صیغه مبالغه آورد و فرمود: این بهشتی که وعده داده شده‌اید، برای هر کسی است که بسیار رجوع کند، منظورش بسیار رجوع کردن به توبه و اطاعت است. و کلمه حفیظ، به معنای آن کسی است که در حفظ آنچه خدا با او عهد کرده مداومت دارد، و نمی‌گذارد عهد خدا ضایع و متروک شود. و جمله: لکل اواب حفیظ، خبر دومی است برای کلمه هذا و یا حال است.
من خشی الرحمن بالغیب و جاء بقلب منیب، این آیه جمله: لکل اواب، را بیان می‌کند، و منظور از خشیت به غیب، ترس از عذاب خدا است، در حالی که آن عذاب را به چشم خود ندیده‌اند. و کلمه منیب از مصدر انابه است که آن نیز به معنای رجوع است. و منظور از اینکه فرمود: جاء بقلب منیب، با دلی رجوع کننده بیاید، این است که عمر خود را با رجوع به خدا بگذراند، و در نتیجه هنگام مرگ با قلبی به دیدار پروردگارش رود که انابه و رجوع به خدا در اثر تکرار شدنش در طول عمر، ملکه و صفت آن قلب شده باشد.
ادخلوها بسلام ذلک یوم الخلود، این آیه خطاب به متقین است، و معنایش این است که: به متقین گفته می‌شود با سلامت داخلش شوید در حالی که از هر مکروه و ناملایمی ایمن باشید. و یا این است که: داخل شوید در حالی که خدا و ملائکه بر شما سلام می‌دهند. ذلک یوم الخلود، این جمله بشارتی است که متقین با شنیدن آن خرسند می‌گردند.


۱. حجر/سوره۱۵، آیه۴۵..    
۲. حجر/سوره۱۵، آیه۴۶..    
۳. مریم/سوره۱۹، آیه۶۱ - ۶۳..    
۴. زمر/سوره۳۹، آیه۷۳..    
۵. ق/سوره۵۰، آیه۳۱..    
۶. ق/سوره۵۰، آیه۳۴..    
۷. زمر/سوره۳۹، آیه۷۳.    
۸. ق/سوره۵۰، آیه۳۴.    
۹. یس/سوره۳۶، آیه۵۷.    
۱۰. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۳، ص۱۰۵-۱۰۷.    
۱۱. حجر/سوره۱۵، آیه۴۵.    
۱۲. حجر/سوره۱۵، آیه۴۶.    
۱۳. زمر/سوره۳۹، آیه۷۳.    
۱۴. زخرف/سوره۴۳، آیه۶۸ - ۷۰.    
۱۵. ق/سوره۵۰، آیه۳۱.    
۱۶. ق/سوره۵۰، آیه۳۴.    
۱۷. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۹، ص۵۵۴-۵۵۶.    
۱۸. طباطبایی، سید محمدحسین، ترجمه المیزان، ج۱۸، ص۵۳۱.    



فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «سلام».    



جعبه ابزار