تلقین
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
القای کلام به دیگری را تَلقین گویند و از این عنوان در بابهای
طهارت،
تجارت،
لعان،
اقرار و
قضاء سخن رفته است.
منظور از تلقین
القای سخن به مخاطب به قصد
تفهیم،
یادآوری و یا
تکرار آن توسط مخاطب است.
تلقین
شهادتین،
اقرار به
امامت امامان علیهم السّلام،
کلمات فرج،
توبه،
استغفار و
دعاهای وارد شده به کسی که در آستانه
مرگ قرار دارد (
محتضر) برای
ولیّ میّت یا کسی که مجاز از طرف او است یا غیر آن دو، در صورت عدم حضور هیچ یک از آنان،
مستحب است.
حضور
جنب و
حائض نزد
محتضر هنگام تلقین
مکروه است.
مستحب است تلقین کننده محتضر از محبوبان نزد وی و خانوادهاش باشد، صدایش ناهنجار نباشد و هنگام تلقین، صدا را از حدّ متعارف بلند نکند و نیز وقت عارض شدن
غش و
اغما بر محتضر، از تلقین خودداری نماید.
تلقین
میّت ـ به
توحید،
نبوّت و
امامت و
ولایت ائمّه علیهم السّلام با ذکر نام مبارکشان ـ پس از گذاشتن وی در
قبر و پیش از چیدن
لحد و نیز بعد از
دفن و پراکنده شدن
تشییع کنندگان، بر
ولیّ یا نایب او مستحب است.
از برخی
استحباب تلقین میّت هنگام
کفن کردن وی نیز نقل شده است.
پس از گذاشتن میّت در قبر، ولیّ یا نایب او داخل قبر شده با دست راست شانه راست میّت و با دست چپ بازوی چپ او را گرفته و به شدّت تکان میدهد، سپس
دهان خود را به گوش میّت نزدیک کرده او را تلقین میدهد. مستحب است تلقین را سه بار
تکرار کند.
مستحب است ولیّ یا نایب او پس از بازگشت و پراکنده شدن مردم از اطراف قبر، در صورت عدم وجود مانع با بلندترین صدا تلقین را انجام دهد و در صورت وجود مانع (همچون
تقیّه) تلقین آهسته کفایت میکند.
به تصریح بعضی
فقها، در تلقین، گفتن
الفاظ خاصّی که وارد شده لازم نیست.
تلقین با هر لفظی که محتوای آن
اعتراف به
اصول دین و
مذهب است کفایت میکند.
در
حرمت یا
کراهت گرفتن مزد بر تلقین (
تعلیم)
قرآن اختلاف است.
عجمی که به
عربی به چیزی
اقرار نموده، سپس مدّعی شده که دیگری او را تلقین کرده است در صورتی که
زبان عربی نفهمد ادعایش پذیرفته میشود. در نتیجه بر اقرار او اثری مترتّب نمیگردد.
در
لعان لازم است لعان کننده پس از آنکه
حاکم، صورت لعان را به وی تلقین کرد آن را تکرار نماید و بدون تلقین، لعان محقق نمیشود.
برای حاکم
جایز نیست مطلبی را که به
زیان یکی از دو طرف
دعوا است به دیگری
القا کند.
فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت، ج۲، ص۶۵۶.