• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

تکفیر در فقه

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



تکفیر، اصطلاحی در کلام و فقه به معنای نسبت کفر دادن به مسلمان است.



تکفیر در اصل به معنای پوشیدن و پوشاندن است، ولی در عربی و فارسی به معانی گوناگونی به کار رفته
[۱] احمد بن محمد فیّومی، المصباح المنیر فی غریب الشرح الکبیر للرافعی، بیروت: دارالفکر، (بی تا).
[۲] الزندقة، چاپ ریاض محمد بن یعقوب فیروزآبادی، القاموس المحیط، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
[۳] لویس معلوف، المنجد فی اللّغة و الاعلام، ذیل «کفر»، بیروت ۱۹۹۶.
[۴] دهخدا، ذیل واژه.
که بر پایه آن‌ها در قرآن و احادیث و منابع کلامی و فقهی چند مفهوم مصطلح یافته است، از جمله پاک کردن گناهان و ابطال عقاب ،
[۵] ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۱۳، ص۱۳۲، قم ۱۴۰۴.
[۶] مجلسی، ج۵، ص۳۳۲.
[۷] مجلسی، ج۶۸، ص۱۹۷.
پرداختن کفّاره سوگند و مانند آن
[۸] حرّعاملی، ج ۱۲، ص ۲۹۰.
[۹] الموسوعة الفقهیّة، ج ۱۳، ج۱۳، ص۲۳۵ـ۲۳۶، کویت: وزارت الاوقاف و الشئون الاسلامیه، ۱۴۰۸/ ۱۹۸۸.
و کافر خواندن کسی
[۱۰] احمد بن محمد فیّومی، المصباح المنیر فی غریب الشرح الکبیر للرافعی، بیروت: دارالفکر، (بی تا).
[۱۱] الزندقة، چاپ ریاض محمد بن یعقوب فیروزآبادی، القاموس المحیط، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
[۱۲] لویس معلوف، المنجد فی اللّغة و الاعلام، ذیل «کفر»، بیروت ۱۹۹۶.
[۱۳] عبداللّه عیسی ابراهیم غدیری، القاموس الجامع للمصطلحات الفقهیة، ذیل «تکفیر»، بیروت ۱۴۱۸/ ۱۹۹۸.
یا نسبت کفر دادن به مسلمان.
[۱۴] محمود عبدالرحمان عبدالمنعم، معجم المصطلحات و الالفاظ الفقهیة، ذیل «تکفیر»، قاهره ۱۹۹۹.
[۱۵] الموسوعة الفقهیّة، ج ۱۳، ج۱۳، ص۲۲۷، کویت: وزارت الاوقاف و الشئون الاسلامیه، ۱۴۰۸/ ۱۹۸۸.
در برخی احادیث و به تبع آن در اصطلاح فقها، تکفیر به معنای نهادن یک دست بر روی دست دیگر در هنگام ایستادن در نماز و نیز در غیرنماز برای ادای احترام آمده است
[۱۶] عبداللّه عیسی ابراهیم غدیری، القاموس الجامع للمصطلحات الفقهیة، ذیل «تکفیر»، بیروت ۱۴۱۸/ ۱۹۹۸.
که برخی فقهای امامی آن را حرام و برخی دیگر مکروه دانسته‌اند
[۱۷] حرّعاملی، ج ۷، ص ۲۶۵ـ۲۶۷.
[۱۸] حرّعاملی، ج ۱۲، ص ۲۳۵.
[۱۹] مجلسی، ج۸۱، ص۲۰۵.
[۲۰] مجلسی، ج۸۱، ص۳۲۵ـ ۳۲۶.



تکفیر به معنیِ نسبت دادن کفر به شخص یا گروه در قرآن کریم مصادیق متعددی دارد، از جمله کسانی که حضرت مسیح علیه‌السلام را خدا پنداشتند
و افرادی که به مردم جادوگری می‌آموختند
[۲۵] محمد فؤاد عبدالباقی، المعجم المفهرس لالفاظ القرآن الکریم، ذیل «کفر»، قاهره ۱۳۶۴، چاپ افست تهران (۱۳۹۷).
تکفیر شده‌اند.
در احادیث نیز علل و عواملی که ممکن است سبب تکفیر گردد و موارد غیرمجاز و شرایط آن بتفصیل مطرح شده است.


پیشینه تکفیر در جهان اسلام ، به صدر اسلام بازمی‌گردد.
برخی حوادث مهم تاریخ اسلام به سبب تکفیر روی داده، همچنانکه برخی رخدادهای سیاسی و اجتماعی زمینه تکفیر را فراهم آورده است.
از جمله رویدادهای مهم دوران پس از رحلت پیامبر اکرم ، جنگهای «رِدّه» در زمان ابوبکر بود که در این جنگها دستگاه خلافت معارضانِ خود را کافر و خارج از دین خواند.
[۲۶] طبری، تاریخ (بیروت)، ج۳، ص۲۵۰ـ۲۵۲.
[۲۷] ابن اعثم کوفی، کتاب الفتوح، ج۱، ص۱۵ـ ۱۶، چاپ علی شیری، بیروت ۱۴۱۱/۱۹۹۱.
[۲۸] ابن اعثم کوفی، کتاب الفتوح، ج۱، ص۲۳، چاپ علی شیری، بیروت ۱۴۱۱/۱۹۹۱.
[۲۹] عبدالرحمان بن ابی بکر سیوطی، تاریخ الخلفاء، ج۱، ص۶۹ـ۷۱، بیروت ۱۳۹۴/ ۱۹۷۴.
در باره این‌که واقعاً تمامی یا بعضی از کسانی که در آن دوره تکفیر شده‌اند، از دیدگاه فقه اسلامی کافرند یا خیر، تردید جدّی وجود دارد و برخی گزارشهای تاریخی تردیدهای بسیار در این باره، حتی تردید افراد نزدیک به خلیفه ، را نشان می‌دهد.
[۳۰] رسول جعفریان، تاریخ سیاسی اسلام: تاریخ خلفاء، ج۲، ص۳۵، قم ۱۳۷۷ ش.
بنا بر برخی منابع تاریخی، عواملی مانند ندادن زکات و نپذیرفتن اصل خلافت یا در نظر گرفتن کسانی دیگر برای این مقام ، در انتساب کفر به «اهل رِدّه» یا دست کم دسته‌هایی از آنان نقش مهمی داشته است.
[۳۱] ابن قتیبه، الامامة و السیاسة، ج۱، ص۳۴، المعروف بتاریخ الخلفاء، قاهره ۱۳۸۸/ ۱۹۶۹، چاپ افست قم ۱۳۶۳ ش.
[۳۲] حسن بن موسی نوبختی، فرق الشیعة، ج۱، ص۴، چاپ محمدصادق آل بحرالعلوم، نجف ۱۳۵۵/۱۹۳۶.
[۳۳] ابن اعثم کوفی، کتاب الفتوح، ج۱، ص۱۶، چاپ علی شیری، بیروت ۱۴۱۱/۱۹۹۱.
[۳۴] ابن اعثم کوفی، کتاب الفتوح، ج۱، ص۲۰، چاپ علی شیری، بیروت ۱۴۱۱/۱۹۹۱.
[۳۵] رسول جعفریان، تاریخ سیاسی اسلام: تاریخ خلفاء، ج۲، ص۲۹، قم ۱۳۷۷ ش.
البته ادعای پیامبری نیز در میان آنان بسیار گزارش شده است که می‌تواند تکفیر را از دیدگاه فقهی توجیه کند
[۳۶] طبری، تاریخ (بیروت)، ج۳، ص۲۵۶.
[۳۷] رسول جعفریان، تاریخ سیاسی اسلام: تاریخ خلفاء، ج۲، ص۲۹ـ۳۲، قم ۱۳۷۷ ش.

واقعه مهم تاریخی دیگر در باره تکفیر، غائله خوارج است.
بسیاری از فرقه‌های خوارج کسی را که مرتکب یکی از گناهان کبیره می‌شد، و حتی امت پیامبر را، تکفیر می‌کردند.
[۳۸] محمدبن عبدالکریم شهرستانی، الملل و النحل، ج۱، ص۱۲۲، چاپ محمد سیّدکیلانی، قاهره ۱۳۸۷/۱۹۶۷.
[۳۹] محمدبن عبدالکریم شهرستانی، الملل و النحل، ج۱، ص۱۲۸، چاپ محمد سیّدکیلانی، قاهره ۱۳۸۷/۱۹۶۷.
[۴۰] محمدبن عبدالکریم شهرستانی، الملل و النحل، ج۱، ص۱۳۵، چاپ محمد سیّدکیلانی، قاهره ۱۳۸۷/۱۹۶۷.
[۴۱] ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۸، ص۱۱۳، قم ۱۴۰۴.
[۴۲] مجلسی، ج۳۳، ص۳۷۳.
در مقابل، بعضی از مسلمانان، از جمله برخی مذاهب اهل سنّت ، خوارج را تکفیر می‌کردند.
[۴۳] نوراللّه بن شریف الدین شوشتری، الصّوارم المهرقة فی نقد الصّواعق المحرقة، ج۱، ص۲۲۱، چاپ جلال الدین محدث ارموی، تهران ۱۳۶۷.
در احادیث، غالیان یا غُلات (آنان که در باره شخصیت امامان علیهم‌السلام غلوّ و زیاده روی می‌کردند) و قائلان به تفویض (مفوّضه) خارج از ایمان خوانده شده‌اند.
[۴۴] حرّعاملی، ج ۲۸، ص ۳۴۸.
[۴۵] مجلسی، ج۲۵، ص۲۶۵.
بعضی از معتزله و اشاعره ، مشبّهه را تکفیر می‌کردند.
[۴۶] ابن طاووس، الطرائف فی معرفة مذاهب الطوائف، ج۲، ص۳۵۵، چاپ جلال الدین حسینی، قم ۱۴۰۰.

علاوه بر گروهها، افراد و شخصیتهای متعددی، چه بسا بعضی اشخاص سرشناس، را تکفیر کرده‌اند، از جمله در باره تکفیر برخی خلفا و همسران پیامبر اکرم روایاتی نقل شده است.
[۴۷] ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۳، ص۵۰، قم ۱۴۰۴.
[۴۸] ابن طاووس، الطرائف فی معرفة مذاهب الطوائف، ج۱، ص۲۹۲، چاپ جلال الدین حسینی، قم ۱۴۰۰.
حتی ساحت مقدّس معصومان علیهم‌السلام نیز از تکفیر بر کنار نمانده است.
[۴۹] محمد بن محمد مفید، الفصول المختارة من العیون و المحاسن، ج۱، ص۳۱۳، قم ۱۴۱۳.
[۵۰] نوراللّه بن شریف الدین شوشتری، الصّوارم المهرقة فی نقد الصّواعق المحرقة، ج۱، ص۱۹۳، چاپ جلال الدین محدث ارموی، تهران ۱۳۶۷.
[۵۱] مجلسی، ج۳۷، ص۱۵.

هر چند نمونه‌های فردی و جمعی تکفیر در تاریخ اسلام کم نیست و در برهه‌هایی از تاریخ، این جریان شایع بوده است،
[۵۲] د.اسلام، چاپ دوم، ذیل واژه.
نمی‌توان تکفیر را در میان فرقه‌ها و نحله‌های گوناگون اسلامی چندان عمده و سرنوشت ساز دانست.
حتی در نگاهی کلان، موارد افراط آمیز تکفیر، چه آنان که تکفیر کرده‌اند و چه آنان که تکفیر شده‌اند، اندک به نظر می‌رسد و امروزه شمار پیروان دیدگاه افراطی تکفیر، نسبت به کل جمعیت مسلمانان ، چندان نیست.


ظاهراً نظر علما و فقهای مذاهب مهم اسلامی در کاهش تکفیر مؤثر بوده است، زیرا فقها با استناد به احادیث
[۵۳] مجلسی، ج۶۹، ص۲۰۸ـ۲۰۹.
[۵۴] الموسوعة الفقهیّة، ج ۱۳، ج۱۳، ص۲۲۸، کویت: وزارت الاوقاف و الشئون الاسلامیه، ۱۴۰۸/ ۱۹۸۸.
نسبت دادن بی‌دلیل کفر به مسلمان را مستوجب تعزیر دانسته‌اند.
[۵۵] زین الدین بن علی شهیدثانی، الروضة البهیة فی شرح اللمعة الدمشقیة، ج۹، ص۱۷۵، چاپ محمد کلانتر، بیروت ۱۴۰۳/ ۱۹۸۳.
[۵۶] عبدالرحمان جزیری، کتاب الفقه علی المذاهب الاربعة، ج۵، ص۱۹۴ـ۱۹۵، بیروت ۱۴۱۰/ ۱۹۹۰.
[۵۷] الموسوعة الفقهیّة، ج ۱۳، ج۱۳، ص۲۲۹، کویت: وزارت الاوقاف و الشئون الاسلامیه، ۱۴۰۸/ ۱۹۸۸.
حتی گاهی فقها با وجود نادرستی برخی عقاید ، از تکفیر پیروان آن‌ها استنکاف نموده‌اند.
[۵۸] مجلسی، ج۵۴، ص۲۴۶ـ۲۴۷.
[۵۹] مجلسی، ج۵۸، ص۱۰۴.
غزالی
[۶۰] غزالی، فیصل التفرقة بین الاسلام الزندقة، ج۱، ص۸۵ ـ۱۰۱، چاپ ریاض مصطفی عبداللّه، دمشق ۱۴۱۷.
نیز ضمن توضیح معیار تکفیر، بر طایفه‌ای از متکلمان که با تنگ نظری عده‌ای از مسلمانان را تکفیر کرده‌اند، انتقاد و توصیه کرده است که حتی الامکان از تکفیر اهل قبله احتراز شود.
با این همه، از دیدگاه فقهی در مواردی معیّن و با حصول شرایطی خاص، تکفیر مشروع است و آثاری ویژه در پی دارد.
[۶۱] د.اسلام، چاپ دوم، ذیل واژه.




(۱) علاوه بر قرآن.
(۲) ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، قم ۱۴۰۴.
(۳) ابن اعثم کوفی، کتاب الفتوح، چاپ علی شیری، بیروت ۱۴۱۱/۱۹۹۱.
(۴) ابن طاووس، الطرائف فی معرفة مذاهب الطوائف، چاپ جلال الدین حسینی، قم ۱۴۰۰.
(۵) ابن قتیبه، الامامة و السیاسة، المعروف بتاریخ الخلفاء، قاهره ۱۳۸۸/ ۱۹۶۹، چاپ افست قم ۱۳۶۳ ش.
(۶) عبدالرحمان جزیری، کتاب الفقه علی المذاهب الاربعة، بیروت ۱۴۱۰/ ۱۹۹۰.
(۷) رسول جعفریان، تاریخ سیاسی اسلام: تاریخ خلفاء، قم ۱۳۷۷ ش.
(۸) حرّ عاملی.
(۹) دهخدا.
(۱۰) عبدالرحمان بن ابی بکر سیوطی، تاریخ الخلفاء، بیروت ۱۳۹۴/ ۱۹۷۴.
(۱۱) نوراللّه بن شریف الدین شوشتری، الصّوارم المهرقة فی نقد الصّواعق المحرقة، چاپ جلال الدین محدث ارموی، تهران ۱۳۶۷.
(۱۲) محمدبن عبدالکریم شهرستانی، الملل و النحل، چاپ محمد سیّدکیلانی، قاهره ۱۳۸۷/۱۹۶۷.
(۱۳) زین الدین بن علی شهیدثانی، الروضة البهیة فی شرح اللمعة الدمشقیة، چاپ محمد کلانتر، بیروت ۱۴۰۳/ ۱۹۸۳.
(۱۴) طبری، تاریخ (بیروت).
(۱۵) محمد فؤاد عبدالباقی، المعجم المفهرس لالفاظ القرآن الکریم، قاهره ۱۳۶۴، چاپ افست تهران (۱۳۹۷).
(۱۶) عبداللّه عیسی ابراهیم غدیری، القاموس الجامع للمصطلحات الفقهیة، بیروت ۱۴۱۸/ ۱۹۹۸.
(۱۷) غزالی، فیصل التفرقة بین الاسلام الزندقة، چاپ ریاض مصطفی عبداللّه، دمشق ۱۴۱۷/.
(۱۸) الزندقة، چاپ ریاض محمد بن یعقوب فیروزآبادی، القاموس المحیط، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
(۱۹) احمد بن محمد فیّومی، المصباح المنیر فی غریب الشرح الکبیر للرافعی، بیروت: دارالفکر، (بی تا).
(۲۰) مجلسی.
(۲۱) محمود عبدالرحمان عبدالمنعم، معجم المصطلحات و الالفاظ الفقهیة، قاهره ۱۹۹۹.
(۲۲) لویس معلوف، المنجد فی اللّغة و الاعلام، بیروت ۱۹۹۶.
(۲۳) محمد بن محمد مفید، الفصول المختارة من العیون و المحاسن، قم ۱۴۱۳.
(۲۴) الموسوعة الفقهیّة، ج ۱۳، کویت: وزارت الاوقاف و الشئون الاسلامیه، ۱۴۰۸/ ۱۹۸۸.
(۲۵) حسن بن موسی نوبختی، فرق الشیعة، چاپ محمدصادق آل بحرالعلوم، نجف ۱۳۵۵/۱۹۳۶.


۱. احمد بن محمد فیّومی، المصباح المنیر فی غریب الشرح الکبیر للرافعی، بیروت: دارالفکر، (بی تا).
۲. الزندقة، چاپ ریاض محمد بن یعقوب فیروزآبادی، القاموس المحیط، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
۳. لویس معلوف، المنجد فی اللّغة و الاعلام، ذیل «کفر»، بیروت ۱۹۹۶.
۴. دهخدا، ذیل واژه.
۵. ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۱۳، ص۱۳۲، قم ۱۴۰۴.
۶. مجلسی، ج۵، ص۳۳۲.
۷. مجلسی، ج۶۸، ص۱۹۷.
۸. حرّعاملی، ج ۱۲، ص ۲۹۰.
۹. الموسوعة الفقهیّة، ج ۱۳، ج۱۳، ص۲۳۵ـ۲۳۶، کویت: وزارت الاوقاف و الشئون الاسلامیه، ۱۴۰۸/ ۱۹۸۸.
۱۰. احمد بن محمد فیّومی، المصباح المنیر فی غریب الشرح الکبیر للرافعی، بیروت: دارالفکر، (بی تا).
۱۱. الزندقة، چاپ ریاض محمد بن یعقوب فیروزآبادی، القاموس المحیط، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
۱۲. لویس معلوف، المنجد فی اللّغة و الاعلام، ذیل «کفر»، بیروت ۱۹۹۶.
۱۳. عبداللّه عیسی ابراهیم غدیری، القاموس الجامع للمصطلحات الفقهیة، ذیل «تکفیر»، بیروت ۱۴۱۸/ ۱۹۹۸.
۱۴. محمود عبدالرحمان عبدالمنعم، معجم المصطلحات و الالفاظ الفقهیة، ذیل «تکفیر»، قاهره ۱۹۹۹.
۱۵. الموسوعة الفقهیّة، ج ۱۳، ج۱۳، ص۲۲۷، کویت: وزارت الاوقاف و الشئون الاسلامیه، ۱۴۰۸/ ۱۹۸۸.
۱۶. عبداللّه عیسی ابراهیم غدیری، القاموس الجامع للمصطلحات الفقهیة، ذیل «تکفیر»، بیروت ۱۴۱۸/ ۱۹۹۸.
۱۷. حرّعاملی، ج ۷، ص ۲۶۵ـ۲۶۷.
۱۸. حرّعاملی، ج ۱۲، ص ۲۳۵.
۱۹. مجلسی، ج۸۱، ص۲۰۵.
۲۰. مجلسی، ج۸۱، ص۳۲۵ـ ۳۲۶.
۲۱. مائده/سوره۵، آیه۱۷.    
۲۲. مائده /سوره۵، آیه۷۲.    
۲۳. مائده /سوره۵، آیه۷۳.    
۲۴. بقره/سوره۲، آیه۱۰۲.    
۲۵. محمد فؤاد عبدالباقی، المعجم المفهرس لالفاظ القرآن الکریم، ذیل «کفر»، قاهره ۱۳۶۴، چاپ افست تهران (۱۳۹۷).
۲۶. طبری، تاریخ (بیروت)، ج۳، ص۲۵۰ـ۲۵۲.
۲۷. ابن اعثم کوفی، کتاب الفتوح، ج۱، ص۱۵ـ ۱۶، چاپ علی شیری، بیروت ۱۴۱۱/۱۹۹۱.
۲۸. ابن اعثم کوفی، کتاب الفتوح، ج۱، ص۲۳، چاپ علی شیری، بیروت ۱۴۱۱/۱۹۹۱.
۲۹. عبدالرحمان بن ابی بکر سیوطی، تاریخ الخلفاء، ج۱، ص۶۹ـ۷۱، بیروت ۱۳۹۴/ ۱۹۷۴.
۳۰. رسول جعفریان، تاریخ سیاسی اسلام: تاریخ خلفاء، ج۲، ص۳۵، قم ۱۳۷۷ ش.
۳۱. ابن قتیبه، الامامة و السیاسة، ج۱، ص۳۴، المعروف بتاریخ الخلفاء، قاهره ۱۳۸۸/ ۱۹۶۹، چاپ افست قم ۱۳۶۳ ش.
۳۲. حسن بن موسی نوبختی، فرق الشیعة، ج۱، ص۴، چاپ محمدصادق آل بحرالعلوم، نجف ۱۳۵۵/۱۹۳۶.
۳۳. ابن اعثم کوفی، کتاب الفتوح، ج۱، ص۱۶، چاپ علی شیری، بیروت ۱۴۱۱/۱۹۹۱.
۳۴. ابن اعثم کوفی، کتاب الفتوح، ج۱، ص۲۰، چاپ علی شیری، بیروت ۱۴۱۱/۱۹۹۱.
۳۵. رسول جعفریان، تاریخ سیاسی اسلام: تاریخ خلفاء، ج۲، ص۲۹، قم ۱۳۷۷ ش.
۳۶. طبری، تاریخ (بیروت)، ج۳، ص۲۵۶.
۳۷. رسول جعفریان، تاریخ سیاسی اسلام: تاریخ خلفاء، ج۲، ص۲۹ـ۳۲، قم ۱۳۷۷ ش.
۳۸. محمدبن عبدالکریم شهرستانی، الملل و النحل، ج۱، ص۱۲۲، چاپ محمد سیّدکیلانی، قاهره ۱۳۸۷/۱۹۶۷.
۳۹. محمدبن عبدالکریم شهرستانی، الملل و النحل، ج۱، ص۱۲۸، چاپ محمد سیّدکیلانی، قاهره ۱۳۸۷/۱۹۶۷.
۴۰. محمدبن عبدالکریم شهرستانی، الملل و النحل، ج۱، ص۱۳۵، چاپ محمد سیّدکیلانی، قاهره ۱۳۸۷/۱۹۶۷.
۴۱. ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۸، ص۱۱۳، قم ۱۴۰۴.
۴۲. مجلسی، ج۳۳، ص۳۷۳.
۴۳. نوراللّه بن شریف الدین شوشتری، الصّوارم المهرقة فی نقد الصّواعق المحرقة، ج۱، ص۲۲۱، چاپ جلال الدین محدث ارموی، تهران ۱۳۶۷.
۴۴. حرّعاملی، ج ۲۸، ص ۳۴۸.
۴۵. مجلسی، ج۲۵، ص۲۶۵.
۴۶. ابن طاووس، الطرائف فی معرفة مذاهب الطوائف، ج۲، ص۳۵۵، چاپ جلال الدین حسینی، قم ۱۴۰۰.
۴۷. ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۳، ص۵۰، قم ۱۴۰۴.
۴۸. ابن طاووس، الطرائف فی معرفة مذاهب الطوائف، ج۱، ص۲۹۲، چاپ جلال الدین حسینی، قم ۱۴۰۰.
۴۹. محمد بن محمد مفید، الفصول المختارة من العیون و المحاسن، ج۱، ص۳۱۳، قم ۱۴۱۳.
۵۰. نوراللّه بن شریف الدین شوشتری، الصّوارم المهرقة فی نقد الصّواعق المحرقة، ج۱، ص۱۹۳، چاپ جلال الدین محدث ارموی، تهران ۱۳۶۷.
۵۱. مجلسی، ج۳۷، ص۱۵.
۵۲. د.اسلام، چاپ دوم، ذیل واژه.
۵۳. مجلسی، ج۶۹، ص۲۰۸ـ۲۰۹.
۵۴. الموسوعة الفقهیّة، ج ۱۳، ج۱۳، ص۲۲۸، کویت: وزارت الاوقاف و الشئون الاسلامیه، ۱۴۰۸/ ۱۹۸۸.
۵۵. زین الدین بن علی شهیدثانی، الروضة البهیة فی شرح اللمعة الدمشقیة، ج۹، ص۱۷۵، چاپ محمد کلانتر، بیروت ۱۴۰۳/ ۱۹۸۳.
۵۶. عبدالرحمان جزیری، کتاب الفقه علی المذاهب الاربعة، ج۵، ص۱۹۴ـ۱۹۵، بیروت ۱۴۱۰/ ۱۹۹۰.
۵۷. الموسوعة الفقهیّة، ج ۱۳، ج۱۳، ص۲۲۹، کویت: وزارت الاوقاف و الشئون الاسلامیه، ۱۴۰۸/ ۱۹۸۸.
۵۸. مجلسی، ج۵۴، ص۲۴۶ـ۲۴۷.
۵۹. مجلسی، ج۵۸، ص۱۰۴.
۶۰. غزالی، فیصل التفرقة بین الاسلام الزندقة، ج۱، ص۸۵ ـ۱۰۱، چاپ ریاض مصطفی عبداللّه، دمشق ۱۴۱۷.
۶۱. د.اسلام، چاپ دوم، ذیل واژه.



دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «تکفیر در فقه»، شماره۳۷۹۷.    



جعبه ابزار