ثاوفرسطس
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
ثاوُفِرَسطُس (تئوفراستس/ ثئوفراستوس)،
فیلسوف و
دانشمند یونانی در سده چهارم و سوم پیش از
میلاد است.
نام وی در منابع اسلامی به صورت ثاوفرسطیس و ثاوفریسطس و ثافرطوس و ثافرطیس نیز آمده است.
در ۳۷۲ ق م در
ارسوس ، شهری در
جزیره لِسبوس، به دنیا آمد.
در جوانی به
آتن رفت و به روایتی مدتی شاگرد
افلاطون شد.
سپس به شاگردی
ارسطو در آمد و در ۳۴۲ ق م همراه او به
مقدونیه رفت.
پس از بازگشت ارسطو به آتن در ۳۳۵ ق م، با او همخانه شد و در
مدرسه او به تحصیل پرداخت.
ارسطو پیش از
مرگ ، ثاوفرسطس را به جانشینی خود و سرپرستی فرزندش گماشت.
ثاوفرسطوس در ۳۲۳ ق م سرپرست مدرسه مَشّائی شد و تا مرگ خویش در ۲۸۷ ق م این سمت را به عهده داشت.
در منابع اسلامی او را خواهرزاده ارسطو،
برادرزاده
و خاله زاده او
ذکر کرده اند.
ثاوفرسطس به موضوعات مورد علاقه ارسطو پرداخت، و در بسیاری موارد، از جمله در باره
مکان و
عقل ، آرای او را نقد یا تکمیل کرد.
کارهای او در بعضی رشته های علمی، مثل گیاه شناسی، و نوشته هایش در
تاریخ فلسفه از این حد فراتر رفته است و بر همین اساس او را پدر گیاه شناسی و پیشرو فن عقایدنگاری دانسته اند.
نوشته های او در باره عقاید فیلسوفان طبیعی هنوز هم از منابع مهم تاریخ فلسفه است.
وی بیش از ارسطو به
استقرا و
تجربه در طبیعیات توجه داشت و سیر تحقیقات مدرسه مشّائی را تا حدی به سوی گسترش پژوهشهای تخصصی در علوم طبیعی کشاند.
روحیه جزئی نگری او در پژوهشهایش در باره
تاریخ سیاسی،
ادبیات ،
نجوم ،
ریاضیات و
موسیقی پیداست
دیوگنس لائرتیوس حدود دویست اثر از آثار ثاوفرسطس را در موضوعات مختلف بر شمرده، اما آثار باقیمانده از او بسیار کمتر از اینهاست.
بعضی آثار او تنها از طریق ترجمه های
عربی و
لاتینی آنها در دست است.
در
جهان اسلام این آثار را از ثاوفرسطس میشناختند:
۱) کتاب مابعدالطبیعة، ترجمه یحیی بن عدیّ از سریانی؛ ۲) کتاب النفس؛ ۳) کتاب الادب؛ ۴) کتاب الادلّه؛ ۵) کتاب الاحجار؛ ۶) کتاب المسائل الطبیعیه، ترجمه ابوالخیر حسن بن سوار (ابن خَمّار) از سریانی؛ ۷) کتاب الحس و المحسوس، در چهار مقاله ترجمه ابراهیم بن بَکّوس عَشّاری؛ ۸) کتاب اسباب النبات، در شش جزء ترجمه همو؛ ۹) کتاب الی دمقراط فی التوحید؛ ۱۰)
تفسیر قاطیغوریاس (بعضی در انتساب تفسیر قاطیغوریاس به وی تردید کرده اند، بعضی از انتساب نادرست خود قاطیغوریاس به وی خبر داده اند)؛ ۱۱) تفسیر باری ارمینیاس؛ ۱۲) کتاب الا´ثار العُلْویة.
اصل یونانی کتاب الآثارالعلویة در دست نیست.
در ۱۳۵۳ بخش نخست ترجمه عربی آن در زمره رسائل
ابن سینا و با عنوان فی ذکر اسباب الرعد در
حیدرآباد دکن چاپ شد.
فؤاد سزگین در ۱۳۶۳ ش/ ۱۹۸۴ متن کامل آن را در مجله تاریخ علوم العربیة والاسلامیة چاپ تصویری کرد.
برخی آثار ثاوفرسطس در علوم طبیعی، در عالم اسلامی شناخته شده بودند.
کتاب الاحجار او در باره کانی شناسی منبع بعضی آثار اسلامی قرار گرفت.
کتاب او نخستین کتاب علمی در این موضوع است.
او در این کتاب به طبقه بندی
سنگها ، توصیف
جواهر ، منشأ و کاربرد کانیها، شرح تکوین سنگوارهها و فرآیند تجزیه شیمیایی سنگها توجه کرده است.
او تنها
فیلسوف دوره باستان است که به گیاه شناسی پرداخته و در
قرون وسطا و دوره
رنسانس کارهایش مرجع عمده مطالعات دارویی و گیاه شناسی بوده است
در
اخلاق ، اثری به نام « سیرتها » از ثاوفرسطس باقیمانده است که بیشتر ناظر به وصف رفتارهاست تا وضع هنجارهای اخلاقی.
نظریه اخلاق او مبتنی است بر
نظریه اعتدال ارسطو اما از ویژگیهای فکر او در این زمینه، عقیده به خویشاوندی روحی و جسمی میان انسانها و میان
انسان و
حیوان است.
وی بر همین اساس با
قربانی کردن حیوانات و خوردن
گوشت آنها مخالف بود.
ثاوفرسطس، بر خلاف بیشتر فیلسوفان پیش از خود، از جمله استادش ارسطو، اعتقادی به برتری یونانیان بر اقوام دیگر نداشت و از این جهت به دیدگاه
کلبیان و
رواقیان نزدیک بود
آرای ثاوفرسطس در
فلسفه نظری بیشتر به نقد فیلسوفان پیشین، از جمله ارسطو و افلاطون، مربوط میشود.
مابعدالطبیعه او، که تا حد زیادی ارسطویی است، مبتنی است بر عقیده به مبدأ واحد.
البته او در نظریه
محرک اول و کاربرد
علت غایی در شناخت عالم تردید دارد.
از آرای خاص او اعتقاد به جواز حرکت در همه
مقولات است.
چهره ای که
مسلمانان از ثاوفرسطس در
فلسفه میشناختند، بیشتر شاگرد و همرأی ارسطو بوده و به تشکیکهای او در مسائل مابعدالطبیعی توجهی نشده است.
البته
رازی در کتاب الشکوک
گفته که ثاوفرسطس در
منطق اشکالاتی بر ارسطو وارد آورده است.
ابن سینا نیز در آثار منطقی خود آرای خاص ثاوفرسطس را همراه نامش ذکر میکند،
اما در طبیعیات و مابعدالطبیعه کمتر به او توجه دارد.
شهرستانی خصوصاً به آثار او در زمینه موسیقی اشاره کرده است.
رأی معروف او نزد مسلمانان، قول به نامتحرک بودن موجودات الاهی و عدم تغیر در
ذات و افعال آنهاست.
علامه حلّی او را قائل به
قدیم بودن عالم در ذات و صفات شمرده است، در حالی که
صدرالدین شیرازی او را شاگرد افلاطون دانسته، می گوید ثاوفرسطس از کسانی بود که قول به
حدوث عالم و وجود محدثی قدیم الذات را از افلاطون فرا گرفت.
از ثاوفرسطس در منابع اسلامی سخنانی نقل شده است.
(۱) ابن ابی اصیبعه، عیون الانباء فی طبقات الاطباء، چاپ نزار رضا، بیروت ۱۹۶۵.
(۲) ابن سینا، النجاة من الغرق فی بحر الضلالات، چاپ محمدتقی دانش پژوه، تهران ۱۳۶۴ ش.
(۳) ابن عبری، تاریخ مختصرالدول، چاپ انطون صالحانی یسوعی، بیروت ۱۹۵۸.
(۴) ابن فاتک، مختارالحکم و محاسن الکلم، چاپ عبدالرحمان بدوی، بیروت ۱۹۸۰.
(۵) ابن ندیم، الفهرست.
(۶) ابوسلیمان سجستانی، صوان الحکمة و ثلاث رسائل، چاپ عبدالرحمان بدوی، تهران ۱۹۷۴.
(۷) امیل بریه، تاریخ فلسفه، ترجمه علی مراد داودی، تهران ۱۳۷۴ ش.
(۸) محمدبن زکریا رازی، کتاب الشکوک علی جالینوس، چاپ مهدی محقق، تهران ۱۳۷۲ ش.
(۹) شرف الدین شرف خراسانی، نخستین فیلسوفان یونان، تهران ۱۳۵۷ ش.
(۱۰) محمدبن محمود شهرزوری، نزهة الارواح و روضة الافراح فی تاریخ الحکماء و الفلاسفة، چاپ خورشید احمد، حیدرآباد دکن ۱۳۹۶/۱۹۷۶.
(۱۱) محمدبن عبدالکریم شهرستانی، الملل و النحل، چاپ محمد سیدکیلانی، بیروت ۱۴۰۶/۱۹۸۴.
(۱۲) محمدبن ابراهیم صدرالدین شیرازی، الحکمة المتعالیة فی الاسفار العقلیة الاربعة، تهران ۱۳۳۷ ش، چاپ افست قم.
(۱۳) محمدبن ابراهیم صدرالدین شیرازی، رسالة فی الحدوث (حدوث العالم)، چاپ حسین موسویان، تهران ۱۳۷۸ ش.
(۱۴) حسن بن یوسف علامه حلّی، انوارالملکوت فی شرح الیاقوت، چاپ محمد نجمی زنجانی، (قم) ۱۳۶۳ ش.
(۱۵) علی بن یوسف قفطی، تاریخ الحکماء، و هو مختصر الزوزنی المسمی بالمنتخبات الملتقطات من کتاب اخبار العلماء باخبار الحکماء، چاپ لیپرت، لایپزیگ ۱۹۰۳.
(۱۶) فردریک چارلز کاپلستون، تاریخ فلسفه، ج ۱: یونان و روم، ترجمه جلال الدین مجتبوی، تهران ۱۳۶۸ ش.
(۱۷) تئودورگمپرتس، متفکران یونانی، ترجمة محمدحسن لطفی، تهران ۱۳۷۵ ش.
(۱۸) علی بن حسین مسعودی، التنبیه والاشراف؛
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «ثاوفرسطس»، شماره۴۲۳.