جامع الاسرار و منبع الانوار
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
جامع الاسرار و منبع الانوار، کتابی در
عرفان به زبان عربی، تألیف سید رکن الدین حیدربن علی بن حیدر حسینی آملی ،
عارف و
مفسر شیعی قرن هشتم است.
این اثر را جامع الانوار، مجمع الاسرار و منبع الانوار، نیز نامیدهاند.
سیدحیدرِ آملی در دوران کهولت و در
نجف تألیف آن را تمام کرد
بنابراین، به نظر میرسد که احتمال نگارش آن در ۷۵۲،
در ۳۲ سالگیِ مؤلف، اشتباه باشد.
سید حیدر جامع الاسرار را پس از رسائلی همچون
منتخب التأویل ، الارکان، الامانة ، و التنزیه نگاشته است.
مؤلف در مقدمه جامع الاسرار
انگیزه تألیف کتاب را درخواست جماعتی از برادران صالح و
سالک ذکر کرده است مبنی بر اینکه وی کتاب جامعی مشتمل بر اسرار
انبیا و
اولیا و به ویژه اسرار
توحید و اقسام و توابع و لوازم آن بنویسد و از حقایق، دقایق، نکتهها و رموز توحید پرده بردارد و بر اساس قاعده موحدان و محققانِ اهل اللّه و
صوفیان و موافق با اصول و قواعد
مذهب شیعه دوازده امامی ، اصول و فروع و شعب و شبهات و شکوک و مغالطههای آن اسرار را بررسی کند، به نحوی که تنازع صوفیه و شیعه از میان برخیزد و در رفع اختلاف آنان، به کتاب دیگری احتیاج نباشد.
به گفته وی،
جامع الاسرار تکرار لفظی و معنایی ندارد و جامعِ اسرار انبیا و اولیا به حسب ظاهر و باطن و متصف به مقام
محمدی است و هدف اصلی آن تبیین
توحید است و بهره برداری از آن منوط به توجه تام و صفای ذهن و خلوصِ اعتقاد و تسلیم
کامل و یا با مدد گرفتن از
عارف کامل محقق است.
از ویژگیهای جامع الاسرار تنوع در روش است، چنانکه مؤلف در آن از دلایل نقلی (
آیات و
روایات )،
دلایل عقلی ، و مواهب شهودی و مکاشفات خود و سایر مشایخ استفاده کرده و گاهی نیز در اثبات مسائلی چون
عصمت امامان ، از مباحث کلامی بهره گرفته است.
جامع الاسرار شامل سه اصل و هر اصل آن شامل چهار قاعده است.
بزرگترین اصل آن، یعنی اصل اول، در باب
توحید و اقسام آن است و چهار قاعده آن عبارتاند از: در بیان فضیلت توحید، در تعریف توحید، در تقسیم توحید، و در بیان چگونگی توحید.
سیدحیدر در اصل دوم، با تکیه بر آیات
قرآنی و
احادیث نبوی و روایات وَلَوی و سخنان مشایخ، به تحلیل حقیقت توحید پرداخته و در قاعده اول این اصل به کلام
اللّه ، در قاعده دوم به کلام
انبیا ، در قاعده سوم به کلام اولیاءاللّه و در قاعده چهارم به گفتار مشایخ
عرفان استشهاد کرده است.
گفتنی است که در قاعده دوم به گفتار
پیامبر اکرم ، در قاعده سوم به کلام
حضرت علی علیهالسلام و در قاعده چهارم به سخنان
خواجه عبداللّه انصاری در
منازل السائرین اکتفا کرده است.
اصل سوم در باب توابع و لواحق اسرار شریعتهای الاهی است که همه قواعد این اصل بر سه مفهوم بنیادین عرفان
شیعی بنا شده است: قاعده اول به بیان
شریعت ،
طریقت و حقیقت اختصاص دارد.
قاعده دوم در باب اسرار
نبوت ، رسالت و
ولایت ، و مشتمل بر دو بحث است: تعیین خاتم اولیای مطلق و تعیین خاتم اولیای مقید.
در قاعده سوم، علاوه بر بحث از
وحی و
الهام و
کشف ، از تفاوت علوم کسبی و علوم ارثی و کیفیت تحصیل علوم رسمی و علوم حقیقی سخن گفته و قاعده چهارم را به بیان
اسلام و
ایمان و ایقان اختصاص داده است.
مؤلف در موارد متعددی از این اثر، آرای دیگران را، بدون تصرف، نقل کرده و سپس به بررسی و نقد و تصحیح آنها پرداخته و در صورت لزوم، مطالب
تکمیلی بر آنها افزوده است.
سیدحیدر در تألیف جامع الاسرار از این آثار استفاده کرده است:
احیاء علوم الدین غزالی ،
منازل السائرین خواجه عبداللّه انصاری ،
شرح منازل السائرین تِلِمْسانی و
عبدالرزاق کاشانی ،
الفتوحات المکیه و
فصوص الحکم و شروح آن و رسائل
ابن عربی ،
اوصاف الاشراف و
رساله علم خواجه نصیرالدین طوسی ،
تأویلات عبدالرزاق کاشانی ،
تفصیل النشأتین و
تحصیل السعادتین راغب اصفهانی ، شرح
نهج البلاغه و
منهاج العارفین هر دو از
ابن میثم بحرانی در شرح کلام
حضرت امیر ،
رساله وجود مطلق صدرالدین ترکه و رسائل و دیگر نوشتههای خودش.
اساسیترین بحث جامع الاسرار این است که
شیعیان حقیقی، صوفیاناند و
صوفیان حقیقی شیعیاناند.
در این کتاب بیبهره بودن صوفیه از اسرار الاهی و انحصار این اسرار به
امامان معصوم علیهمالسلام رد شده است.
از طرف دیگر، مؤلف نفی فضائل عرفانی را از امامان توسط صوفیه نپذیرفته و آن را از جهل صوفیه دانسته است و نیز بیان کرده که تنها فرقه حقه صوفیه، فرقهای است که از اسرار الاهی بهرهمند است و به امامان معصوم ایمان ظاهری و باطنی دارد.
به عقیده وی، امامان منبع علوم و معدن اسرارند و صوفیه نیز سرّ ولایت را از امامان دریافت کردهاند و تنها فرقه حقه شیعه، شیعه دوازده امامی است.
سیدحیدر در بحث تعیین خاتم ولایت، برخی از آموزههای اصلی
ابن عربی و شارحان او، به ویژه قیصری، را دگرگون ساخته و بر خلاف ابن عربی و برخی مریدانش ــ که
حضرت عیسی علیهالسلام را خاتم اولیای مطلق و ابن عربی را خاتم اولیای مقید معرفی میکنند ــ خاتم اولیای مطلق را
حضرت علی علیهالسلام و خاتم اولیای مقید را
حضرت مهدی عجل اللّه تعالی فرجه الشریف معرفی کرده و سبب اشتباه ابن عربی و قیصری را در این مسئله پیروی آنان از
مذهب تسنن و تعصب داشتن به آن دانسته است.
به نظر کوربن
با این تغییر یا اصلاح، آموزههای ابن عربی تا به امروز در حکمت شیعی ادغام شده است.
برخی از ابتکارات سیدحیدر در جامع الاسرار اینهاست: ارجاع حضرات خمس به حضرات ثلاث، ارائه
وحدت وجود در قالب توحید وجودی، طرح مسائل عرفانی در فضا و چارچوبی
کاملاً شیعی، و به عبارتی تأکید بر ارائه وجه عرفانی
شیعه .
وی در جامع الاسرار بر تثلیث عالم (اعم از تثلیث، فردیت تثلیثی اعتباری، فردیت تثلیثی خارجی) تأکید کرده و سعی در ارائه تثلیثیِ مطالبِ عرفانی داشته است.
بر این اساس، حضرات خمس را به حضرات سه گانه ارجاع داده
و اصل سوم را بر مبنای سه مفهوم بنیادین عرفان شیعی مطرح کرده و ضمن پذیرش تثلیث
محمدی (
عطر ،
نماز و زن) و تثلیث الاهی (علم، اراده و امر)،
تثلیث عیسوی (پدر، پسر،
روح القدس ) را رد کرده است.
در جامع الاسرار،
شریعت و
طریقت و حقیقت، به عنوان حقیقت واحدی که دارای اعتبارات گوناگوناند، معرفی میشود.
همچنین مؤلف، الحاد
اسماعیلیه را در نفهمیدن چگونگی برتری
ولایت بر
نبوت ، و الحاد نُصَیْرِیّه (فرقهای از غالیان در نواحی شام) را در نفهمیدن حقیقت ولایت و خواص آن بیان میکند.
سیدحیدر از آرای فلاسفه در باب قاعده الواحد (نفی صدور کثیر از واحد) و نفی علم حق به جزئیات، و آرای
معتزله و
اشاعره در باب وجود و ذات حق و عینیت یا زیادت صفات حق انتقاد کرده و معتقد است که با تحصیل علوم رسمی و کسبی (=
علم کلام و
فلسفه ) نه تنها معرفت اللّه حاصل نمیشود بلکه شکوک و شبهههای انسان افزایش مییابد.
حکما و عرفای بزرگی چون
شیخ بهائی (متوفی ۱۰۳۰) و
قطب الدین نیریزی (متوفی ۱۱۷۳) با جامع الاسرار آشنا بوده و مؤلفش را سید جلیل القدر و عارف معتقد به وحدت وجود خواندهاند.
از جامع الاسرار نسخههای خطی متعددی از زمانهای گوناگون به جا مانده که حاکی از شناخته شده بودن آن نزد اندیشمندان و محققان است.
این کتاب به تصحیح عثمان اسماعیل یحیی و
هانری کوربن و با مقدمهای از هر یک از آنها، به انضمام کتابشناسی آثار سیدحیدر آملی که عثمان یحیی تنظیم کرده بود، در ۱۳۴۷ ش چاپ و در ۱۳۶۸ ش تجدید چاپ شد.
(۱) محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشّیعة، بیروت ۱۹۸۳.
(۲) حیدربن علی آملی، اسرارالشریعة و اطوار الطریقة و انوارالحقیقة، چاپ
محمد خواجوی، تهران ۱۳۶۲ ش.
(۳) حیدربن علی آملی، جامع الاسرار و منبع الانوار، چاپ هانری کوربن و عثمان اسماعیل یحیی، تهران ۱۳۶۸ ش.
(۴) حیدربن علی آملی، المقدمات من کتاب نص النصوص فی شرح فصوص الحکم لمحیی الدین ابن العربی، ج ۱، چاپ هانری کوربن و عثمان اسماعیل یحیی، تهران ۱۳۵۳ ش.
(۵) عبداللّه بن عیسی افندی اصفهانی، ریاض العلماء و حیاض الفضلاء، چاپ
احمد حسینی، قم ۱۴۰۱.
(۶) محسن جهانگیری، محیی الدین ابن عربی: چهره برجسته عرفان اسلامی، تهران ۱۳۷۵ ش.
(۷)
احمد حسینی اشکوری، فهرست نسخههای خطی کتابخانه عمومی حضرت آیة اللّه العظمی مرعشی نجفی، قم ۱۳۵۴ـ۱۳۷۶ ش.
(۸) محمدتقی دانش پژوه، فهرست کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران، تهران، ج ۸، ۱۳۳۹ ش، ج ۹، ۱۳۴۰ ش.
(۹) عمررضا کحّاله، معجم المؤلفین، دمشق ۱۹۵۷ـ۱۹۶۱، چاپ افست بیروت.
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «جامع الاسرار و منبع الانوار»، شماره۴۳۵۸.