• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

حسان بن نعمان ازدی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



حَسّان‌ بن نُعمان بن عَدیّ اَزْدی غَسّانی، امیر و فاتح عرب در سده اول هجری بوده است. وی از امرای شام بود.
[۱] محمد بن احمد ذهبی، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، حوادث و وفیات ۶۱ـ۸۰ه، ص۳۹۲، چاپ عمر عبدالسلام تدمری، بیروت۱۴۱۰/۱۹۹۰.





برخی منابع او را پسر نعمان ‌بن منذر و از دودمان پادشاهانِ غَسانی دانسته‌اند.
[۳] محمد بن احمد ذهبی، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، حوادث و وفیات ۶۱ـ۸۰ه، ص۳۹۲، چاپ عمر عبدالسلام تدمری، بیروت۱۴۱۰/۱۹۹۰.




حسان در سال۵۷، در دوران خلافت معاویة بن ابی‌سفیان، والی افریقیه شد و با بربرهای ساکن در آنجا مصالحه و برای آنان خراج وضع کرد. وی تا زمان مرگ معاویه و خلافت یزید (حک: ۶۰ـ۶۴) در این مقام باقی ماند.
[۵] محمد بن احمد ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج۴، ص۱۴۰، چاپ شعیب ارنؤوط و مأمون صاغرجی، بیروت۱۴۰۲/۱۹۸۲.
[۶] محمد بن احمد ذهبی، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، حوادث و وفیات ۶۱ـ۸۰ه، ص۳۹۳، چاپ عمر عبدالسلام تدمری، بیروت۱۴۱۰/۱۹۹۰.
[۷] ابن‌تغری ‌بردی، النجوم الزاهرة فی ملوک مصر و القاهرة، ج۱، ص۱۴۹، قاهره(۱۳۸۳(ـ۱۳۹۲/ (۱۹۶۳(ـ۱۹۷۲.




حسان در زمان عبدالملک‌ بن مروان (حک: ۶۵ـ۸۶)، والی مصر شد.
پس از کشته شدن زهیر بن قیس بَلَوی، عبدالملک در سال ۷۳ سپاه عظیم و مجهزی به فرماندهی حسان‌ بن نعمان تشکیل داد و او را به ولایت افریقیه برگزید.
حسان با منشور حکومت افریقیه و مغرب، از شام روانه مصر شد و پس از چندی اقامت در آنجا به افریقیه رفت. تا آن تاریخ سپاهی به آن عظمت وارد افریقیه نشده بود.
[۸] ابن‌ عبدالحکم، کتاب فتوح مصر و اخبارها، ص۳۳۸، چاپ محمد حجیری، بیروت۱۴۱۶/۱۹۹۶.
[۹] محمد بن یوسف کندى، ولاة مصر، ص۷۴، چاپ حسین نصار، بیروت۱۳۷۹/۱۹۵۹.




حسان‌ بن نعمان شهر قَیروان را پایگاه سپاه و نقطه آغاز جنگهای خود قرار داد.
وی ابتدا به قرطاجنه (کارتاژ)، پایتخت افریقیه، که تا این زمان مسلمانان به‌آنجا حمله نکرده بودند، لشکر کشید و شهر را محاصره کرد و بسیاری از نیروهای دشمن را، که از رومیان و بربرها بودند، کشت.
سرانجام مدافعان شهر به جزیره صقلیه (سیسیل) و اندلس گریختند.
حسان به قتل و غارت پرداخت و قرطاجنه را فتح کرد و دستور تخریب آن را داد.
در این هنگام، به او خبر رسید که رومیان و بربرها در بَنْزرت و صطفوره گردهم آمده‌اند.
وی به ‌سرعت خود را به آنان رساند و آنان را شکست داد و بر آن شهرها چیره شد. مردم افریقیه به شهرهای باجه و بونه پناه بردند.
حسان، پس از این پیروزی، به قیروان بازگشت تا مجروحان سپاهش، که عده آنان بسیار بود، بهبود پیدا کنند.
[۱۲] ابن‌عذاری، البیان المُغرِب فی اخبار الاندلس و المَغرِب، ج۱، ص۳۴ـ۳۵، چاپ ژس کولن والوی ـ پرووانسال، بیروت۱۴۰۰/۱۹۸۰.


۴.۱ - نبرد حسان با کاهنه


پس از آن، متوجه بربرهای بُتر در مناطق مرکزی شد که به رهبری زنی قدرتمند، به نام کاهنه گردهم آمده بودند. کاهنه در کوههای اوراس موضع گرفته بود. رومیانِ افریقیه او را بزرگ می‌داشتند و همه بربرها فرمان‌بردار او بودند.
[۱۳] ابن‌عذاری، البیان المُغرِب فی اخبار الاندلس و المَغرِب، ج۱، ص۳۵، چاپ ژس کولن والوی ـ پرووانسال، بیروت۱۴۰۰/۱۹۸۰.
[۱۴] ابن‌خلدون، تاریخ ابن خلدون، ج۶، ص۱۴۳.

حسان در نواحی کوه اوراس، کنار وادی مسکیانه، از نیروهای کاهنه به‌ سختی شکست خورد. بسیاری از لشکر عرب کشته و هشتاد تن اسیر شدند.

۴.۲ - توقف حسان در طرابلس


حسان به طرابلس غرب رفت. سپس در نامه‌ای به عبدالملک‌ بن مروان، او را از شکست خود آگاه کرد و قرار شد تا رسیدن دستور خلیفه در همان محل بماند.
گفته شده است که حسان پنج سال در برقه ماند و در آنجا قصرهایی بنا کرد که به نام او معروف شدند.
[۱۵] ابن‌عبدالحکم، کتاب فتوح مصر و اخبارها، ص۳۳۸، چاپ محمد حجیری، بیروت۱۴۱۶/۱۹۹۶.
[۱۷] ابن‌عذاری، البیان المُغرِب فی اخبار الاندلس و المَغرِب، ج۱، ص۳۵ـ۳۶، چاپ ژس کولن والوی ـ پرووانسال، بیروت۱۴۰۰/۱۹۸۰.

در این مدت، کاهنه بر افریقیه فرمانروایی می‌کرد و با خشونت با مردم رفتار می‌نمود. وی شهرها و روستاهای افریقیه را ویران کرد تا عربها را از تصرف آنها منصرف سازد،
[۱۹] ابن‌عذاری، البیان المُغرِب فی اخبار الاندلس و المَغرِب، ج۱، ص ۳۶، چاپ ژس کولن والوی ـ پرووانسال، بیروت۱۴۰۰/۱۹۸۰.
و همین موجب دشمنی بربرها و همچنین رومیان مسیحی منطقه با او گردید، چنان‌که نزد حسان رفتند و از کاهنه شکایت کردند.

۴.۳ - نبرد دوم حسان با کاهنه


حسان نیز، پس از آنکه از شام نیروی کمکی رسید، به جنگ کاهنه رفت. در این نبرد، کاهنه شکست خورد و کشته شد. پس از آن، بربرها راهی جز تسلیم در برابر مسلمانان نداشتند. حسان بدین شرط به آنان امان داد که همواره لشکری دوازده هزار نفری از آنان در جهادهای مسلمانان شرکت کنند.

۴.۴ - اسلام آوردن بربرها


حسان فرمانروایی بربرها را به پسران کاهنه داد. پس از آن، اسلام در میان بربرها منتشر شد و حسان به مقرّ خود در قیروان بازگشت.
[۲۱] ابن‌عذاری، البیان المُغرِب فی اخبار الاندلس و المَغرِب، ج۱، ص۳۶ـ۳۸، چاپ ژس کولن والوی ـ پرووانسال، بیروت۱۴۰۰/۱۹۸۰.
[۲۲] ابن‌خلدون، تاریخ ابن خلدون،‌ ج۶، ص۱۴۳.




درباره تاریخ فتوحات حسان‌ بن نعمان اختلاف‌نظر وجود دارد؛ ابن‌عبدالحکم
[۲۳] ابن‌عبدالحکم، کتاب فتوح مصر و اخبارها، ص۳۴۰، چاپ محمد حجیری، بیروت۱۴۱۶/۱۹۹۶.
جمادی ‌الآخره ۷۶، ابن‌اثیررمضان۷۴ و ابن‌عذاری
[۲۵] ابن‌عذاری، البیان المُغرِب فی اخبار الاندلس و المَغرِب، ج۱، ص۳۸، چاپ ژس کولن والوی ـ پرووانسال، بیروت۱۴۰۰/۱۹۸۰.
رمضان۸۲ را ذکر کرده‌اند.



حسان‌ بن نعمان به چنان قدرتی دست یافت که کسی یارای جنگیدن با او نداشت. پس از آن وی به انتظام امور پرداخت، مسجد جامع قیروان را ساخت، دیوانهایی تشکیل داد و برای رومیان و بربرهایی که بر آیین مسیحی ماندند، خراج مقرر کرد.
[۲۶] ابن‌عبدالحکم، کتاب فتوح مصر و اخبارها، ص۳۴۰، چاپ محمد حجیری، بیروت۱۴۱۶/۱۹۹۶.
[۲۷] ابن‌عذاری، البیان المُغرِب فی اخبار الاندلس و المَغرِب،، ج۱، ص۳۸، چاپ ژس کولن والوی ـ پرووانسال، بیروت۱۴۰۰/۱۹۸۰.
[۲۸] ابن‌خلدون، تاریخ ابن خلدون، ج۶، ص۱۴۳ـ۱۴۴.




وی به فرمان خلیفه عبدالملک‌ بن مروان، برای ساختن ابزار و آلات دریانوردی، در تونس دار الصناعه تأسیس کرد.
[۲۹] ابن‌خلدون، تاریخ ابن خلدون، ج۱،‌ مقدمه، ص۳۱۴.




روزهای پایانی حکومت حسان‌ بن نعمان در افریقا نیز به‌ روشنی معلوم نیست.
به روایت ابن‌ اثیر، حسان تا زمان مرگ عبدالملک‌ بن مروان (سال ۸۶) به ولایت خود در افریقیه ادامه داد.
در سال ۸۹، خلیفه ولید بن عبدالملک حکومت افریقیه را به عموی خود، عبداللّه‌ بن مروان، واگذار کرد.
عبداللّه‌ بن مروان نیز حسان را عزل و موسی‌ بن نُصَیر را به جای او منصوب کرد.
به روایت دیگر، حسان‌ بن نعمان در جمادی‌الآخره ۷۶ با غنایم فتوح خویش نزد عبدالملک‌ بن مروان بازگشت.
[۳۱] ابن ‌عبدالحکم، کتاب فتوح مصر و اخبارها، ص۳۴۰، چاپ محمد حجیری، بیروت۱۴۱۶/۱۹۹۶.

به‌ نوشته خلیفة بن خیاط،حسان ‌بن نعمان در سال ۷۸ از قیروان نزد خلیفه رفت و عبدالملک او را به حکومت افریقیه بازگرداند و طرابلسِ غرب را نیز به قلمرو او افزود، اما عبدالعزیز بن مروان، والی مصر، ولایت افریقیه را به موسی‌ بن نصیر داد.
[۳۴] محمد بن یوسف کندى، ولاة مصر، ص۷۴، چاپ حسین نصار، بیروت۱۳۷۹/۱۹۵۹.
[۳۵] ابن‌عذاری، البیان المُغرِب فی اخبار الاندلس و المَغرِب، ج۱، ص۳۹، چاپ ژس کولن والوی ـ پرووانسال، بیروت۱۴۰۰/۱۹۸۰.

به‌ گفته یعقوبی
[۳۶] یعقوبی، تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۲۷۷.
پس از مرگ حسان‌ بن نعمان، در سال۷۷ عبدالملک، موسی‌ بن نصیر را به جای او منصوب کرد.



تاریخ مرگ حسان‌ بن نعمان را در سال۸۰ در سرزمین رومیا در حدود۹۰
[۳۸] صفدی، الوافی بالوافیات، ج۱۱، ص۳۶۰.
نیز نوشته‌اند.




(۱) ابن‌ اثیر، الکامل فی التاریخ.
(۲) ابن‌ تغری‌بردی، النجوم الزاهرة فی ملوک مصر و القاهرة، قاهره(۱۳۸۳(ـ۱۳۹۲/ (۱۹۶۳(ـ۱۹۷۲.
(۳) ابن‌ خلدون، تاریخ ابن خلدون.
(۴) ابن‌ عبدالحکم، کتاب فتوح مصر و اخبارها، چاپ محمد حجیری، بیروت۱۴۱۶/۱۹۹۶.
(۵) ابن‌ عذاری، البیان المُغرِب فی اخبار الاندلس و المَغرِب، ج۱، چاپ ژس کولن والوی ـ پرووانسال، بیروت۱۴۰۰/۱۹۸۰.
(۶) ابن‌ عساکر، تاریخ مدینة دمشق، چاپ علی شیری، بیروت۱۴۱۵ـ۱۴۲۱/۱۹۹۵ـ۲۰۰۱.
(۷) ابن‌ قتیبه، تاریخ الخلفاء أو الامامة و السیاسة، بیروت۱۴۰۱/۱۹۸۱.
(۸) خلیفة بن خیاط، تاریخ خلیفة بن خیاط، چاپ مصطفی نجیب فوّاز و حکمت کشلی فوّاز، بیروت۱۴۱۵/۱۹۹۵.
(۹) محمد بن احمد ذهبی، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، چاپ عمر عبدالسلام تدمری، حوادث و وفیات ۶۱ـ۸۰ه، بیروت۱۴۱۰/۱۹۹۰.
(۱۰) محمد بن احمد ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج۴، چاپ شعیب ارنؤوط و مأمون صاغرجی، بیروت۱۴۰۲/۱۹۸۲.
(۱۱) صفدی، الوافی بالوافیات.


 
۱. محمد بن احمد ذهبی، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، حوادث و وفیات ۶۱ـ۸۰ه، ص۳۹۲، چاپ عمر عبدالسلام تدمری، بیروت۱۴۱۰/۱۹۹۰.
۲. ابن‌عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج۱۲، ص۴۵۰، چاپ علی شیری، بیروت۱۴۱۵۱۴۲۱/۱۹۹۵۲۰۰۱.    
۳. محمد بن احمد ذهبی، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، حوادث و وفیات ۶۱ـ۸۰ه، ص۳۹۲، چاپ عمر عبدالسلام تدمری، بیروت۱۴۱۰/۱۹۹۰.
۴. خلیفة بن خیاط، تاریخ خلیفة بن خیاط، ص۱۷۰، چاپ مصطفى نجیب فوّاز و حکمت کشلى فوّاز، بیروت۱۴۱۵/۱۹۹۵.    
۵. محمد بن احمد ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج۴، ص۱۴۰، چاپ شعیب ارنؤوط و مأمون صاغرجی، بیروت۱۴۰۲/۱۹۸۲.
۶. محمد بن احمد ذهبی، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، حوادث و وفیات ۶۱ـ۸۰ه، ص۳۹۳، چاپ عمر عبدالسلام تدمری، بیروت۱۴۱۰/۱۹۹۰.
۷. ابن‌تغری ‌بردی، النجوم الزاهرة فی ملوک مصر و القاهرة، ج۱، ص۱۴۹، قاهره(۱۳۸۳(ـ۱۳۹۲/ (۱۹۶۳(ـ۱۹۷۲.
۸. ابن‌ عبدالحکم، کتاب فتوح مصر و اخبارها، ص۳۳۸، چاپ محمد حجیری، بیروت۱۴۱۶/۱۹۹۶.
۹. محمد بن یوسف کندى، ولاة مصر، ص۷۴، چاپ حسین نصار، بیروت۱۳۷۹/۱۹۵۹.
۱۰. ابن‌اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۴، ص۱۱۰.    
۱۱. ابن‌اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۴، ص۳۶۹۳۷۰.    
۱۲. ابن‌عذاری، البیان المُغرِب فی اخبار الاندلس و المَغرِب، ج۱، ص۳۴ـ۳۵، چاپ ژس کولن والوی ـ پرووانسال، بیروت۱۴۰۰/۱۹۸۰.
۱۳. ابن‌عذاری، البیان المُغرِب فی اخبار الاندلس و المَغرِب، ج۱، ص۳۵، چاپ ژس کولن والوی ـ پرووانسال، بیروت۱۴۰۰/۱۹۸۰.
۱۴. ابن‌خلدون، تاریخ ابن خلدون، ج۶، ص۱۴۳.
۱۵. ابن‌عبدالحکم، کتاب فتوح مصر و اخبارها، ص۳۳۸، چاپ محمد حجیری، بیروت۱۴۱۶/۱۹۹۶.
۱۶. ابن‌اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۴، ص۳۷۰.    
۱۷. ابن‌عذاری، البیان المُغرِب فی اخبار الاندلس و المَغرِب، ج۱، ص۳۵ـ۳۶، چاپ ژس کولن والوی ـ پرووانسال، بیروت۱۴۰۰/۱۹۸۰.
۱۸. ابن‌اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۴، ص۳۷۰۳۷۱.    
۱۹. ابن‌عذاری، البیان المُغرِب فی اخبار الاندلس و المَغرِب، ج۱، ص ۳۶، چاپ ژس کولن والوی ـ پرووانسال، بیروت۱۴۰۰/۱۹۸۰.
۲۰. ابن‌اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۴، ص۳۷۱۳۷۲.    
۲۱. ابن‌عذاری، البیان المُغرِب فی اخبار الاندلس و المَغرِب، ج۱، ص۳۶ـ۳۸، چاپ ژس کولن والوی ـ پرووانسال، بیروت۱۴۰۰/۱۹۸۰.
۲۲. ابن‌خلدون، تاریخ ابن خلدون،‌ ج۶، ص۱۴۳.
۲۳. ابن‌عبدالحکم، کتاب فتوح مصر و اخبارها، ص۳۴۰، چاپ محمد حجیری، بیروت۱۴۱۶/۱۹۹۶.
۲۴. ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۴، ص۳۷۲.    
۲۵. ابن‌عذاری، البیان المُغرِب فی اخبار الاندلس و المَغرِب، ج۱، ص۳۸، چاپ ژس کولن والوی ـ پرووانسال، بیروت۱۴۰۰/۱۹۸۰.
۲۶. ابن‌عبدالحکم، کتاب فتوح مصر و اخبارها، ص۳۴۰، چاپ محمد حجیری، بیروت۱۴۱۶/۱۹۹۶.
۲۷. ابن‌عذاری، البیان المُغرِب فی اخبار الاندلس و المَغرِب،، ج۱، ص۳۸، چاپ ژس کولن والوی ـ پرووانسال، بیروت۱۴۰۰/۱۹۸۰.
۲۸. ابن‌خلدون، تاریخ ابن خلدون، ج۶، ص۱۴۳ـ۱۴۴.
۲۹. ابن‌خلدون، تاریخ ابن خلدون، ج۱،‌ مقدمه، ص۳۱۴.
۳۰. ابن اثیر، الکامل فی التاریخ،‌ ج۴، ص۳۷۲.    
۳۱. ابن ‌عبدالحکم، کتاب فتوح مصر و اخبارها، ص۳۴۰، چاپ محمد حجیری، بیروت۱۴۱۶/۱۹۹۶.
۳۲. خلیفة بن خیاط، تاریخ خلیفة بن خیاط، ص۲۱۳، چاپ مصطفی نجیب فوّاز و حکمت کشلی فوّاز، بیروت۱۴۱۵/۱۹۹۵.    
۳۳. ابن‌قتیبه، تاریخ الخلفاء أو الامامة و السیاسة، ج۲، ص۵۰-۵۱، بیروت۱۴۰۱/۱۹۸۱.    
۳۴. محمد بن یوسف کندى، ولاة مصر، ص۷۴، چاپ حسین نصار، بیروت۱۳۷۹/۱۹۵۹.
۳۵. ابن‌عذاری، البیان المُغرِب فی اخبار الاندلس و المَغرِب، ج۱، ص۳۹، چاپ ژس کولن والوی ـ پرووانسال، بیروت۱۴۰۰/۱۹۸۰.
۳۶. یعقوبی، تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۲۷۷.
۳۷. ابن‌عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج۱۲، ص۴۵۳، چاپ علی شیری، بیروت۱۴۱۵۱۴۲۱/۱۹۹۵۲۰۰۱.    
۳۸. صفدی، الوافی بالوافیات، ج۱۱، ص۳۶۰.




دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، مقاله «حَسّان‌بن نُعمان»، ص۶۱۱۴.    




جعبه ابزار