حکم زنا (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
یکی از
گناهان کبیره که خیلی هم مذمت شده عمل
زنا است که در
اسلام برای این
گناه احکامی وضع شده است.
اجرای
حد رجم، بر
زنا کار محصن واجب میشود.
«... ومن الذین هادوا سمـعون للکذب سمـعون لقوم ءاخرین لم یاتوک یحرفون الکلم من بعد مواضعه یقولون ان اوتیتم هـذا فخذوه وان لم تؤتوه فاحذروا... اولـئک الذین لم یرد الله ان یطهر قلوبهم لهم فی الدنیا خزی ولهم فی الاخرة عذاب عظیم؛
ای فرستاده (خدا)! آنها که در مسیر
کفر شتاب میکنند و با
زبان میگویند:
ایمان آوردیم و قلب آنها ایمان نیاورده، تو را اندوهگین نسازند! و (همچنین) گروهی از
یهودیان که خوب به سخنان تو گوش میدهند، تا دستاویزی برای
تکذیب تو بیابند؛ آنها جاسوسان گروه دیگری هستند که خودشان نزد تو نیامدهاند؛ آنها سخنان را از مفهوم اصلیش
تحریف میکنند، و (به یکدیگر) میگویند: اگر این (که ما میخواهیم) به شما داده شد (و
محمد بر طبق خواسته شما داوری کرد،) بپذیرید، وگرنه (از او) دوری کنید! (ولی) کسی را که خدا (بر اثر گناهان پیدرپی او) بخواهد
مجازات کند، قادر به دفاع از او نیستی؛ آنها کسانی هستند که
خدا نخواسته دلهایشان را پاک کند؛ در
دنیا رسوایی، و در
آخرت مجازات بزرگی نصیبشان خواهد شد.».(برخی از
مفسران گفتهاند: مقصود از «یحرفون الکلم من بعد مواضعه» تغییر حکم
رجم زناکار به تازیانه است.)
تعزیر زناکار تا احراز
توبه او لازم میباشد.
«والذان یاتیـنها منکم فـاذوهما فان تابا واصلحا فاعرضوا عنهما ان الله کان توابـا رحیما؛
و از میان شما، آن مردان و زنانی که (
همسر ندارند، و) مرتکب آن کار (زشت) میشوند، آنها را آزار دهید (و
حد بر آنان جاری نمایید)! و اگر توبه کنند، و (خود را) اصلاح نمایند، (و به جبران گذشته بپردازند،) از آنها درگذرید! زیرا خداوند، توبهپذیر و مهربان است.».
زدن شلاق، بر پوست زناکار یک امر لازمی میباشد.
«الزانیة والزانی فاجلدوا کل وحد منهما مائة جلدة...؛
هر یک از زن و مرد زناکار را صد تازیانه بزنید؛ و نباید رأفت (و محبّت کاذب) نسبت به آن دو شما را از اجرای
حکم الهی مانع شود، اگر به خدا و روز جزا ایمان دارید! و باید گروهی از
مؤمنان مجازاتشان را مشاهده کنند!».
اجرای حد زناکار باید در حضور
جمعی از مؤمنان انجام بگیرد.
«الزانیة والزانی فاجلدوا کل وحد منهما مائة جلدة... ولیشهد عذابهما طـائفة من المؤمنین؛
هر یک از زن و مرد زناکار را صد تازیانه بزنید؛ و نباید رأفت (و محبّت کاذب) نسبت به آن دو شما را از اجرای حکم الهی مانع شود، اگر به خدا و روز جزا ایمان دارید! و باید گروهی از مؤمنان مجازاتشان را مشاهده کنند!».
بعد از این بیان کلى، به نخستین دستور قاطع و محکم پیرامون
زن و
مرد زناکار پرداخته مى گوید: (زن و مرد زناکار را هر یک صد تازیانه بزنید) (الزانیة و الزانى فاجلدوا کل واحد منهما ماة جلدة ).و براى تاءکید بیشتر اضافه مى کند: (هرگز نباید در اجراى این
حد الهی گرفتار رافت (و محبت کاذب و دروغین) شوید، اگر به خدا و
روز جزا ایمان دارید) (و لا تاخذکم بهما رافة فى دین الله ان کنتم تؤ منون بالله و الیوم الاخر).و سر انجام در پایان این
آیه به نکته دیگرى براى تکمیل نتیجه گیرى از این مجازات الهى اشاره کرده مى گوید: (و باید گروهى از مؤمنان حضور داشته باشند و مجازات آن دو را مشاهده کنند)(و لیشهد عذابهما طائفة من المؤ منین)..
طبق آیات
قرآن انجام عمل زنا یک عمل
حرام ذکر شده است.
یـایها الناس... ولا تتبعوا خطوت الشیطـن انه لکم عدو مبین• انما یا مرکم بالسوء والفحشاء...؛
ای مردم! از آنچه در زمین است،
حلال و پاکیزه بخورید! و از گامهای
شیطان، پیروی نکنید! چه اینکه او،
دشمن آشکار شماست!•او شما را فقط به بدیها و کار زشت فرمان میدهد؛ (و نیز دستور میدهد) آنچه را که نمیدانید، به خدا نسبت دهید.».
«والذین اذا فعلوا فـحشة اوظـلموا انفسهم ذکروا الله فاستغفروا لذنوبهم ومن یغفر الذنوب الا الله...؛
و آنها که وقتی مرتکب عمل زشتی شوند، یا به خود
ستم کنند، به یاد خدا میافتند؛ و برای گناهان خود، طلب آمرزش میکنند -و کیست جز
خدا که
گناهان را ببخشد؟- و بر گناه، اصرار نمیورزند، با اینکه میدانند.».(بنابر قولی، مراد از «فاحشة» زنا است.)
«والـتی یاتین الفـحشة من نسائکم فاستشهدوا علیهن اربعة منکم فان شهدوا فامسکوهن فی البیوت حتی یتوفـهن الموت...؛
و کسانی از زنان شما که مرتکب زنا شوند، چهار نفر از
مسلمانان را بعنوان
شاهد بر آنها بطلبید! اگر گواهی دادند، آنان (= زنان) را در خانه ها (ی خود) نگاه دارید تا مرگشان فرارسد؛ یا اینکه خداوند، راهی برای آنها قرار دهد.».
«یـایها الذین ءامنوا لا یحل لکم ان ترثوا النساء کرهـا ولا تعضلوهن لتذهبوا ببعض ما ءاتیتموهن الا ان یاتین بفـحشة مبینة...؛
ای کسانی که ایمان آوردهاید! برای شما حلال نیست که از زنان، از روی اکراه (و ایجاد ناراحتی برای آنها،)
ارث ببرید! و آنان را تحت فشار قرار ندهید که قسمتی از آنچه را به آنها دادهاید (از
مهر)، تملک کنید! مگر اینکه آنها عمل زشت آشکاری انجام دهند. و با آنان، بطور شایسته رفتار کنید! و اگر از آنها، (بجهتی) کراهت داشتید، (فوراً تصمیم به جدایی نگیرید!) چه بسا چیزی خوشایند شما نباشد، و خداوند خیر فراوانی در آن قرار میدهد!».
«ومن لم یستطع منکم طولا ان ینکح المحصنـت المؤمنـت فمن ما ملکتایمـنکم... فان اتین بفـحشة فعلیهن نصف ما علی المحصنـت من العذاب...؛
و آنها که توانایی
ازدواج با زنان (آزاد) پاکدامن با ایمان را ندارند، میتوانند با زنان پاکدامن از بردگان باایمانی که در اختیار دارید ازدواج کنند -خدا به ایمان شما آگاهتر است؛ و همگی اعضای یک پیکرید- آنها را با اجازه
صاحبان آنان تزویج نمایید، و مهرشان را به خودشان بدهید؛ به شرط آنکه پاکدامن باشند، نه بطور آشکار مرتکب زنا شوند، و نه دوست پنهانی بگیرند. و در صورتی که «
محصنه» باشند و مرتکب عمل منافی عفت شوند، نصف مجازات زنان آزاد را خواهند داشت. این (اجازه ازدواج با کنیزان) برای کسانی از شماست که بترسند (از نظر
غریزه جنسی) به زحمت بیفتند؛ و (با این حال نیز) خودداری (از ازدواج با آنان) برای شما بهتر است. و خداوند، آمرزنده و مهربان است.».
«الیوم احل لکم... والمحصنـت من المؤمنـت والمحصنـت من الذین اوتوا الکتـب من قبلکم اذا ءاتیتموهن اجورهن محصنین غیر مسـفحین ولا متخذی اخدان...؛
امروز چیزهای پاکیزه برای شما حلال شده؛ و (همچنین) طعام
اهل کتاب، برای شما حلال است؛ و طعام شما برای آنها حلال؛ و (نیز) زنان پاکدامن از مسلمانان، و زنان پاکدامن از اهل کتاب، حلالند؛ هنگامی که مهر آنها را بپردازید و پاکدامن باشید؛ نه زناکار، و نه دوست پنهانی و نامشروع گیرید. و کسی که انکار کند آنچه را باید به آن ایمان بیاورد، اعمال او تباه میگردد؛ و در سرای دیگر، از زیانکاران خواهد بود.».
«قل تعالوا اتل ما حرم ربکم علیکم... ولا تقربوا الفوحش ماظهر منها وما بطن...؛
بگو: «بیایید آنچه را پروردگارتان بر شما
حرام کرده است برایتان بخوانم: اینکه چیزی را
شریک خدا قرار ندهید! و به پدر و مادر نیکی کنید! و فرزندانتان را از (
ترس)
فقر، نکشید! ما شما و آنها را روزی میدهیم؛ و نزدیک کارهای زشت نروید، چه آشکار باشد چه پنهان! و انسانی را که خداوند محترم شمرده، به
قتل نرسانید! مگر بحق (و از روی استحقاق)؛ این چیزی است که خداوند شما را به آن سفارش کرده، شاید درک کنید!».
«واذا فعلوا فـحشة قالوا وجدنا علیها ءاباءنا والله امرنا بها قل ان الله لا یامر بالفحشاء اتقولون علی الله ما لا تعلمون؛
و هنگامی که کار زشتی انجام میدهند میگویند: پدران خود را بر این عمل یافتیم؛ و خداوند ما را به آن دستور داده است!» بگو: خداوند (هرگز) به کار زشت فرمان نمیدهد! آیا چیزی به خدا نسبت میدهید که نمیدانید؟!».
«قل انما حرم ربی الفوحش ماظهر منها و ما بطن...؛
بگو: خداوند، تنها اعمال زشت را، چه آشکار باشد چه پنهان، حرام کرده است؛ و (همچنین)
گناه و ستم بناحق را؛ و اینکه چیزی را که خداوند دلیلی برای آن نازل نکرده،
شریک او قرار دهید؛ و به خدا مطلبی نسبت دهید که نمیدانید.».
«ورودته التی هو فی بیتها عن نفسه وغلقت الابوب وقالت هیت لک قال معاذ الله انه ربی احسن مثوای انه لا یفلح الظــلمون• ولقد همت به وهم بها لولا ان رءا برهـن ربه کذلک لنصرف عنه السوء والفحشاء انه من عبادنا المخلصین.
و آن زن که
یوسف در خانه او بود، از او تمنّای کامجویی کرد؛ درها را بست و گفت: بیا (بسوی آنچه برای تو مهیاست!) (یوسف) گفت: پناه میبرم به خدا! او (=
عزیز مصر)
صاحب نعمت من است؛ مقام مرا گرامی داشته؛ (آیا ممکن است به او ظلم و
خیانت کنم؟!) مسلّماً ظالمان رستگار نمیشوند!•آن زن قصد او کرد؛ و او نیز -اگر برهان پروردگار را نمیدید- قصد وی مینمود! اینچنین کردیم تا بدی و
فحشا را از او دور سازیم؛ چرا که او از بندگان مخلص ما بود!».
«ولاتقربوا الزنی...؛
و نزدیک زنا نشوید، که کار بسیار زشت، و بد راهی است!».
قد افلح المؤمنون•...• والذین هم لفروجهم حـفظون.
مؤمنان رستگار شدند•...•و آنها که دامان خود را (از آلودهشدن به بیعفتی) حفظ میکنند؛».
«الزانیة والزانی فاجلدوا کل وحد منهما مائة جلدة ولاتاخذکم بهما رافة فی دین الله ان کنتم تؤمنون بالله والیوم الاخر ولیشهد عذابهما طـائفة من المؤمنین؛
هر یک از زن و مرد زناکار را صد تازیانه بزنید؛ و نباید رأفت (و محبّت کاذب) نسبت به آن دو شما را از اجرای حکم الهی مانع شود، اگر به
خدا و روز جزا
ایمان دارید! و باید گروهی از مؤمنان مجازاتشان را مشاهده کنند!».
«الزانی لا ینکح الا زانیة او مشرکة والزانیة لا ینکحها الا زان او مشرک وحرم ذلک علی المؤمنین؛
مرد زناکار جز با زن زناکار یا
مشرک ازدواج نمیکند؛ و زن زناکار را، جز مرد زناکار یا مشرک، به ازدواج خود درنمیآورد؛ و این کار بر مؤمنان حرام شده است!».
«ان الذین یحبون ان تشیع الفـحشة فی الذین ءامنوا لهم عذاب الیم فی الدنیا والاخرة والله یعلم وانتم لا تعلمون؛
کسانی که دوست دارند زشتیها در میان مردم با ایمان شیوع یابد، عذاب دردناکی برای آنان در
دنیا و
آخرت است؛ و خداوند میداند و شما نمیدانید!».(مراد از «فاحشة» زنا و قبایح است.)
«یـایها الذین ءامنوا لا تتبعوا خطوت الشیطـن ومن یتبع خطوت الشیطـن فانه یامر بالفحشاء و المنکر ولولا فضل الله علیکم و رحمته ما زکی منکم من احد ابدا ولـکن الله یزکی من یشاء والله سمیع علیم؛
ای کسانی که ایمان آوردهاید! از گامهای
شیطان پیروی نکنید! هر کس پیرو شیطان شود (گمراهش میسازد، زیرا) او به
فحشا و
منکر فرمان میدهد! و اگر فضل و رحمت الهی بر شما نبود، هرگز احدی از شما پاک نمیشد؛ ولی خداوند هر که را بخواهد تزکیه میکند، و خدا شنوا و داناست!».
«.. ولا تکرهوا فتیـتکم علی البغاء...؛
و کسانی که امکانی برای ازدواج نمییابند، باید پاکدامنی پیشه کنند تا
خداوند از
فضل خود آنان را بینیاز گرداند! و آن بردگانتان که خواستار مکاتبه (=قرار داد مخصوص برای آزاد شدن) هستند، با آنان قرار داد ببندید اگر رشد و صلاح در آنان احساس میکنید (که بعد از آزادی، توانایی زندگی مستقل را دارند)؛ و چیزی از مال خدا را که به شما داده است به آنان بدهید! و کنیزان خود را برای دستیابی متاع ناپایدار زندگی دنیا مجبور به
خود فروشی نکنید اگر خودشان میخواهند پاک بمانند! و هر کس آنها را (بر این کار) اجبار کند، (سپس پشیمان گردد،) خداوند بعد از این اجبار آنها غفور و رحیم است! (توبه کنید و بازگردید، تا خدا شما را ببخشد!)».
«والذین... ولا یزنون ومن یفعل ذلک یلق اثامـا• یضـعف له العذاب یوم القیـمة ویخلد فیه مهانـا؛
و کسانی که معبود دیگری را با خداوند نمیخوانند؛ و انسانی را که خداوند خونش را حرام شمرده، جز بحق نمیکشند؛ و زنا نمیکنند؛ و هر کس چنین کند،
مجازات سختی خواهد دید!•عذاب او در
قیامت مضاعف میگردد، و همیشه با خواری در آن خواهد ماند!».
«الذین یجتنبون کبـئر الاثم والفوحش الا اللمم...؛
همانها که از گناهان بزرگ و اعمال زشت دوری میکنند، جز
گناهان صغیره (که گاه آلوده آن میشوند)؛ آمرزش پروردگار تو گسترده است؛ او نسبت به شما از همه آگاهتر است از آن هنگام که شما را از
زمین آفرید و در آن موقع که بصورت جنینهایی در شکم مادرانتان بودید؛ پس خودستایی نکنید، او پرهیزگاران را بهتر میشناسد!».
«یـایها النبی اذا طـلقتم النساء فطـلقوهن لعدتهن واحصوا العدة واتقوا الله ربکم لا تخرجوهن من بیوتهن ولا یخرجن الا ان یاتین بفـحشة مبینة...؛
ای پیامبر! هر زمان خواستید زنان را
طلاق دهید، در زمان عدّه، آنها را طلاق گویید (= زمانی که از عادت ماهانه پاک شده و با همسرشان نزدیکی نکرده باشند)، و حساب عدّه را نگه دارید؛ و از خدایی که پروردگار شماست بپرهیزید؛ نه شما آنها را از خانههایشان بیرون کنید و نه آنها (در دوران عدّه) بیرون روند، مگر آنکه کار زشت آشکاری انجام دهند؛ این حدود خداست، و هر کس از
حدود الهی تجاوز کند به خویشتن ستم کرده؛ تو نمیدانی شاید خداوند بعد از این، وضع تازه (و وسیله اصلاحی) فراهم کند!».
زنا یک عمل حرام است و این حکم فرقی ندارد که به صورت آشکار یا پنهان باشد.
«الیوم احل لکم الطیبـت... والمحصنـت من المؤمنـت والمحصنـت من الذین اوتوا الکتـب من قبلکم اذا ءاتیتموهن اجورهن محصنین غیر مسـفحین ولا متخذی اخدان...؛
امروز چیزهای پاکیزه برای شما حلال شده؛ و (همچنین) طعام
اهل کتاب، برای شما حلال است؛ و طعام شما برای آنها حلال؛ و (نیز) زنان پاکدامن از مسلمانان، و زنان پاکدامن از اهل کتاب، حلالند؛ هنگامی که مهر آنها را بپردازید و پاکدامن باشید؛ نه زناکار، و نه دوست پنهانی و نامشروع گیرید. و کسی که انکار کند آنچه را باید به آن ایمان بیاورد، اعمال او تباه میگردد؛ و در سرای دیگر، از زیانکاران خواهد بود.».
قل تعالوا اتل ما حرم ربکم علیکم... ولا تقربوا الفوحش ماظهر منها وما بطن...؛
بگو: «بیایید آنچه را پروردگارتان بر شما حرام کرده است برایتان بخوانم: اینکه چیزی را
شریک خدا قرار ندهید! و به پدر و مادر نیکی کنید! و فرزندانتان را از (ترس)
فقر، نکشید! ما شما و آنها را روزی میدهیم؛ و نزدیک کارهای زشت نروید، چه آشکار باشد چه پنهان! و انسانی را که خداوند محترم شمرده، به قتل نرسانید! مگر بحق (و از روی استحقاق)؛ این چیزی است که خداوند شما را به آن سفارش کرده، شاید درک کنید!».(بنابر احتمالی، مقصود از «ما ظهر» زنای آشکار و مقصود از «و ما بطن» زنای پنهانی است. )
قل انما حرم ربی الفوحش ماظهر منها ومابطن...؛
بگو: خداوند، تنها اعمال زشت را، چه آشکار باشد چه پنهان، حرام کرده است؛ و (همچنین) گناه و ستم بناحق را؛ و اینکه چیزی را که خداوند دلیلی برای آن نازل نکرده، شریک او قرار دهید؛ و به خدا مطلبی نسبت دهید که نمیدانید.».
اجرت گرفتن برای عمل زنا حرام است.
«... ولا تکرهوا فتیـتکم علی البغاء ان اردن تحصنـا لتبتغوا عرض الحیوة الدنیا...؛
و کسانی که امکانی برای
ازدواج نمییابند، باید پاکدامنی پیشه کنند تا خداوند از فضل خود آنان را بینیاز گرداند! و آن بردگانتان که خواستار مکاتبه (=قرار داد مخصوص برای آزاد شدن) هستند، با آنان قرار داد ببندید اگر رشد و صلاح در آنان احساس میکنید (که بعد از آزادی، توانایی زندگی مستقل را دارند)؛ و چیزی از مال خدا را که به شما داده است به آنان بدهید! و کنیزان خود را برای دستیابی متاع ناپایدار زندگی
دنیا مجبور به خود فروشی نکنید اگر خودشان میخواهند پاک بمانند! و هر کس آنها را (بر این کار) اجبار کند، (سپس پشیمان گردد،) خداوند بعد از این اجبار آنها غفور و رحیم است! (
توبه کنید و بازگردید، تا خدا شما را ببخشد!)».
زنا، با زنان اهل کتاب یک عمل خلاف
شرع و حرام است.
«الیوم احل لکم الطیبـت وطعام الذین اوتوا الکتـب حل لکم وطعامکم حل لهم والمحصنـت من المؤمنـت والمحصنـت من الذین اوتوا الکتـب من قبلکم اذا ءاتیتموهن اجورهن محصنین غیر مسـفحین ولا متخذی اخدان ومن یکفر بالایمـن فقد حبط عمله وهو فی الاخرة من الخـسرین؛
امروز چیزهای پاکیزه برای شما حلال شده؛ و (همچنین)
طعام اهل کتاب، برای شما حلال است؛ و طعام شما برای آنها حلال؛ و (نیز) زنان پاکدامن از مسلمانان، و زنان پاکدامن از اهل کتاب، حلالند؛ هنگامی که مهر آنها را بپردازید و پاکدامن باشید؛ نه زناکار، و نه دوست پنهانی و نامشروع گیرید. و کسی که انکار کند آنچه را باید به آن ایمان بیاورد، اعمال او تباه میگردد؛ و در سرای دیگر، از زیانکاران خواهد بود.».
ترحم، هنگام اجرای حد بر زناکار حرام است.
«الزانیة والزانی فاجلدوا کل وحد منهما مائة جلدة ولاتاخذکم بهما رافة فی دین الله...؛
هر یک از زن و مرد زناکار را صد تازیانه بزنید؛ و نباید رأفت (و محبّت کاذب) نسبت به آن دو شما را از اجرای حکم الهی مانع شود، اگر به خدا و روز جزا ایمان دارید! و باید گروهی از مؤمنان مجازاتشان را مشاهده کنند!».بعد از این بیان کلى ، به نخستین دستور قاطع و محکم پیرامون زن و مرد زناکار پرداخته مى گوید: (زن و مرد زناکار را هر یک صد تازیانه بزنید) (الزانیة و الزانى فاجلدوا کل واحد منهما ماة جلدة).و براى تاءکید بیشتر اضافه مى کند (هرگز نباید در اجراى این
حد الهی گرفتار رافت (و محبت
کاذب و دروغین) شوید، اگر به خدا و روز جزا ایمان دارید) (و لا تاخذکم بهما رافة فى دین الله ان کنتم تؤ منون بالله و الیوم الاخر).
اکراه و مجبور کردن دیگران بر زنا هم امری حرام میباشد.
«... ولا تکرهوا فتیـتکم علی البغاء...؛
و کسانی که امکانی برای ازدواج نمییابند، باید پاکدامنی پیشه کنند تا خداوند از فضل خود آنان را بینیاز گرداند! و آن بردگانتان که خواستار مکاتبه (=قرار داد مخصوص برای آزاد شدن) هستند، با آنان قرار داد ببندید اگر رشد و صلاح در آنان احساس میکنید (که بعد از آزادی، توانایی زندگی مستقل را دارند)؛ و چیزی از مال خدا را که به شما داده است به آنان بدهید! و کنیزان خود را برای دستیابی متاع ناپایدار زندگی
دنیا مجبور به خود فروشی نکنید اگر خودشان میخواهند پاک بمانند! و هر کس آنها را (بر این کار) اجبار کند، (سپس پشیمان گردد،) خداوند بعد از این اجبار آنها غفور و رحیم است! (توبه کنید و بازگردید، تا خدا شما را ببخشد!)».
ازدواج کردن مؤمنان، با افرادی که مشهور به زنا هستند امری حرام است.
«الزانی لا ینکح الا زانیة او مشرکة والزانیة لا ینکحها الا زان او مشرک وحرم ذلک علی المؤمنین؛
مرد زناکار جز با زن زناکار یا
مشرک ازدواج نمیکند؛ و زن زناکار را، جز مرد زناکار یا مشرک، به ازدواج خود درنمیآورد؛ و این کار بر
مؤمنان حرام شده است!».(طبق روایتی از
امام باقر (علیه السلام ) و
امام صادق (علیه السلام) آیه یاد شده مربوط به مردان و زنانی است که در عصر
رسول خدا (صلی الله علیه وآله) مشهور به زنا بودند.)
ازدواج کردن زن و مرد زناکار با یکدیگر اشکالی ندارد و جایز می باشد.
«الزانی لا ینکح الا زانیة او مشرکة والزانیة لا ینکحها الا زان او مشرک...؛
مرد زناکار جز با زن زناکار یا مشرک ازدواج نمیکند؛ و زن زناکار را، جز مرد زناکار یا
مشرک، به ازدواج خود درنمیآورد؛ و این کار بر مؤمنان حرام شده است!».حاصل معناى
آیه با کمک روایات وارده از طرق
اهل بیت (علیهم السلام ) این است که : زناکار وقتى زناى او
شهرت پیدا کرد، و حد بر او جارى شد، ولى خبرى از
توبه کردنش نشد، دیگر حرام است که با زن پاک و مسلمان ازدواج کند، باید یا با زن زناکار ازدواج کند و یا با زن مشرک ، و همچنین زن زناکار اگر زنایش شهرت یافت ، و حد هم بر او جارى شد ولى توبه اش آشکار نگشت ، دیگر حرام مى شود بر او ازدواج با مرد مسلمان و پاک ، باید با مردى مشرک، یا زناکار ازدواج کند.
حد زنا، قتل، از کافر زناکار با زن مسلمان، پس از اظهار
اسلام وی ساقط نمیشود.
فلما راوا باسنا قالوا ءامنا بالله وحده وکفرنا بما کنا به مشرکین• فلم یک ینفعهمایمـنهم لما راوا باسنا سنت الله التی قد خلت فی عباده وخسر هنالک الکـفرون؛
هنگامی که
عذاب (شدید) ما را دیدند گفتند: هم اکنون به خداوند یگانه ایمان آوردیم و به معبودهایی که همتای او میشمردیم کافر شدیم!•امّا هنگامی که عذاب ما را مشاهده کردند، ایمانشان برای آنها سودی نداشت! این
سنّت خداوند است که همواره در میان بندگانش اجرا شده، و آنجا کافران زیانکار شدند!».(. از
امام هادی (علیهالسّلام) نقل شده با استناد به آیات یاد شده حکم به قتل مرد زنا کار غیر مسلمان با زن مسلمان داده، هر چند اسلام آورده باشد.)
حد زنا، در صورت توبه زناکار، قبل از ثبوت حکم، نزد حاکم شرع ساقط میگردد.
«والـتی یاتین الفـحشة من نسائکم فاستشهدوا علیهن اربعة منکم فان شهدوا فامسکوهن فی البیوت حتی یتوفـهن الموت او یجعل الله لهن سبیلا• والذان یاتیـنها منکم فـاذوهما فان تابا واصلحا فاعرضوا عنهما ان الله کان توابـا رحیما؛
و کسانی از زنان شما که مرتکب زنا شوند، چهار نفر از مسلمانان را بعنوان
شاهد بر آنها بطلبید! اگر گواهی دادند، آنان (= زنان) را در خانه ها (ی خود) نگاه دارید تا مرگشان فرارسد؛ یا اینکه خداوند، راهی برای آنها قرار دهد.•و از میان شما، آن مردان و زنانی که (همسر ندارند، و) مرتکب آن کار (زشت) میشوند، آنها را آزار دهید (و
حد بر آنان جاری نمایید)! و اگر توبه کنند، و (خود را) اصلاح نمایند، (و به جبران گذشته بپردازند،) از آنها درگذرید! زیرا خداوند، توبهپذیر و مهربان است.».
کیفر
فحشا، مشروط به انجام دادن آن از روی اختیار میباشد.
«والـتی یاتین الفـحشة من نسائکم... شهدوا فامسکوهن فی البیوت حتی یتوفـهن الموت... • والذان یاتیـنها منکم فـاذوهما...؛
و کسانی از زنان شما که مرتکب زنا شوند، چهار نفر از مسلمانان را بعنوان شاهد بر آنها بطلبید! اگر گواهی دادند، آنان (= زنان) را در خانه ها (ی خود) نگاه دارید تا مرگشان فرارسد؛ یا اینکه خداوند، راهی برای آنها قرار دهد.•و از میان شما، آن مردان و زنانی که (همسر ندارند، و) مرتکب آن کار (زشت) میشوند، آنها را آزار دهید (و حد بر آنان جاری نمایید)! و اگر توبه کنند، و (خود را) اصلاح نمایند، (و به جبران گذشته بپردازند،) از آنها درگذرید! زیرا خداوند، توبهپذیر و مهربان است.».
اثبات فحشای زنا، مشروط به شهادت چهار شاهد از مردان
مسلمان انجام میشود.
«والـتی یاتین الفـحشة من نسائکم فاستشهدوا علیهن اربعة منکم فان شهدوا فامسکوهن فی البیوت حتی یتوفـهن الموت...؛
و کسانی از زنان شما که مرتکب زنا شوند، چهار نفر از مسلمانان را بعنوان شاهد بر آنها بطلبید! اگر گواهی دادند، آنان (= زنان) را در خانه ها (ی خود) نگاه دارید تا مرگشان فرارسد؛ یا اینکه خداوند، راهی برای آنها قرار دهد.».ایـن آیـه بـطـورى کـه غالب
مفسران از آن فهمیده اند، اشاره به مجازات زنان شوهردارى اسـت کـه آلوده (فـحـشـاء) مى شوند، نخست مى فرماید: (اگر همسران شما آلوده به زنـا شـدند، چهار نفر از مسلمانان را به عنوان شهود بر این کار دعوت کنید) (و اللاتى یاءتین الفاحشة من نسائکم فاستشهدوا علیهن اربعة منکم).
«والذین یرمون المحصنـت ثم لم یاتوا باربعة شهداء فاجلدوهم ثمـنین جلدة ولا تقبلوا لهم شهـدة ابدا واولـئک هم الفـسقون؛
و کسانی که زنان پاکدامن را متهمّ میکنند، سپس چهار شاهد (بر مدّعای خود) نمیآورند، آنها را هشتاد تازیانه بزنید و شهادتشان را هرگز نپذیرید؛ و آنها همان فاسقانند!».
«ان الذین جاءو بالافک... •...• لولا جاءو علیه باربعة شهداء فاذ لم یاتوا بالشهداء فاولـئک عند الله هم الکـذبون؛
مسلّماً کسانی که آن
تهمت عظیم را عنوان کردند گروهی (متشکّل و توطئهگر) از شما بودند؛ امّا گمان نکنید این ماجرا برای شما بد است، بلکه خیر شما در آن است؛ آنها هر کدام سهم خود را از این گناهی که مرتکب شدند دارند؛ و از آنان کسی که بخش مهمّ آن را بر عهده داشت عذاب عظیمی برای اوست!•...•چرا چهار شاهد برای آن نیاوردند؟! اکنون که این گواهان را نیاوردند، آنان در پیشگاه خدا دروغگویانند!».
حبس ابد، کیفر فحشای زنان شوهردار (قبل از تشریع حکم رجم) میباشد.
«والـتی یاتین الفـحشة من نسائکم فاستشهدوا علیهن اربعة منکم فان شهدوا فامسکوهن فی البیوت حتی یتوفـهن الموت...؛
و کسانی از
زنان شما که مرتکب
زنا شوند، چهار نفر از مسلمانان را بعنوان شاهد بر آنها بطلبید! اگر گواهی دادند، آنان (= زنان) را در خانه ها (ی خود) نگاه دارید تا مرگشان فرارسد؛ یا اینکه خداوند، راهی برای آنها قرار دهد.».(همان گونه که برخی
مفسران گفتهاند، منظور از ضمیر «کم» مردان مسلمان و منظور از نساء همسران آنان است، لذا این حکم مربوط به زنان شوهردار است و زنان بی شوهر را شامل نمیشود.و این حکم به واسطه سنت در رجم زن شوهردار نسخ شده است.)
آزار و
تعزیر، کیفر مرد و زن زناکار بی همسر ذکر شده است.
«والـتی یاتین الفـحشة من نسائکم... • والذان یاتیـنها منکم فـاذوهما...؛
و کسانی از زنان شما که مرتکب زنا شوند، چهار نفر از مسلمانان را بعنوان شاهد بر آنها بطلبید! اگر گواهی دادند، آنان (= زنان)را در خانه ها (ی خود) نگاه دارید تا مرگشان فرارسد؛ یا اینکه خداوند، راهی برای آنها قرار دهد.•و از میان شما، آن مردان و زنانی که (همسر ندارند، و) مرتکب آن کار (زشت) میشوند، آنها را آزار دهید (و حد بر آنان جاری نمایید)! و اگر
توبه کنند، و (خود را) اصلاح نمایند، (و به جبران گذشته بپردازند،) از آنها درگذرید! زیرا خداوند، توبهپذیر و مهربان است.».(بنا بر یک احتمال، منظور از «الـتی» زنان شوهردار میباشد و این آیه هم دنباله همان احکام است، پس مراد از «الذان» مرد و زن بی شوهر است.)
حد زنای مرد و زن بی همسر، صد تازیانه میباشد.
«الزانیة والزانی فاجلدوا کل وحد منهما مائة جلدة...؛
هر یک از زن و مرد زناکار را صد تازیانه بزنید؛ و نباید رأفت (و محبّت کاذب) نسبت به آن دو شما را از اجرای
حکم الهی مانع شود، اگر به خدا و
روز جزا ایمان دارید! و باید گروهی از مؤمنان مجازاتشان را مشاهده کنند!».مراد مرد و زنى است که این عمل شنیع از آن دو سر زده ، که باید به هر یک از آن دو صد تازیانه بزنند، و صد تازیانه حد زنا است به نص این
آیه شریفه، چیزى که هست در چند صورت تخصیص خورده ، اول اینکه زناکاران محصن باشند، یعنى مرد زناکار داراى همسر باشد، و زن زناکار هم شوهر داشته باشد، یا یکى از این دو محصن باشد که در این صورت هر کس که محصن است باید
سنگسار شود، دوم اینکه برده نباشند که اگر برده باشند حد زناى آنان نصف حد زناى آزاد مى باشد.
بعضى از
مفسرین گفته اند: اگر زن زناکار را جلوتر از مرد زناکار ذکر کرده ، براى این بوده که این عمل از زنان شنیع تر و زشت تر است و نیز براى این بوده که
شهوت در زنان قویتر و بیشتر است.
فحشای آشکار زنان، مجوز سختگیری شوهران نسبت به آنان برای بازپس گیری قسمتی از
مهریه میباشد.
«یـایها الذین ءامنوا لا یحل لکم ان ترثوا النساء کرهـا ولا تعضلوهن لتذهبوا ببعض ما ءاتیتموهن الا ان یاتین بفـحشة...؛
ای کسانی که ایمان آوردهاید! برای شما
حلال نیست که از زنان، از روی اکراه (و ایجاد ناراحتی برای آنها،)
ارث ببرید! و آنان را تحت فشار قرار ندهید که قسمتی از آنچه را به آنها دادهاید (از مهر)، تملک کنید! مگر اینکه آنها عمل زشت آشکاری انجام دهند. و با آنان، بطور شایسته رفتار کنید! و اگر از آنها، (بجهتی) کراهت داشتید، (فوراً تصمیم به جدایی نگیرید!) چه بسا چیزی خوشایند شما نباشد، و خداوند خیر فراوانی در آن قرار میدهد!».
حد زنای کنیزان، نصف زنان آزاده میباشد.
«ومن لم یستطع منکم طولا ان ینکح المحصنـت المؤمنـت فمن ما ملکت... فان اتین بفـحشة فعلیهن نصف ما علی المحصنـت من العذاب...؛
و آنها که توانایی ازدواج با زنان (آزاد) پاکدامن با ایمان را ندارند، میتوانند با زنان پاکدامن از بردگان باایمانی که در اختیار دارید ازدواج کنند -خدا به ایمان شما آگاهتر است؛ و همگی اعضای یک پیکرید- آنها را با اجازه
صاحبان آنان تزویج نمایید، و مهرشان را به خودشان بدهید؛ به شرط آنکه پاکدامن باشند، نه بطور آشکار مرتکب
زنا شوند، و نه دوست پنهانی بگیرند. و در صورتی که «محصنه» باشند و مرتکب عمل منافی عفت شوند، نصف مجازات زنان آزاد را خواهند داشت. این (اجازه ازدواج با کنیزان) برای کسانی از شماست که بترسند (از نظر غریزه جنسی) به زحمت بیفتند؛ و (با این حال نیز) خودداری (از ازدواج با آنان) برای شما بهتر است. و خداوند، آمرزنده و مهربان است.».
ارتکاب زنا، مجوزی است برای اخراج
همسر مطلقه، از منزل، در ایام عده، که در
قرآن هم در این مورد می فرماید:
«یـایها النبی اذا طـلقتم النساء فطـلقوهن لعدتهن... لا تخرجوهن من بیوتهن... الا ان یاتین بفـحشة مبینة...؛
ای پیامبر! هر زمان خواستید زنان را طلاق دهید، در زمان عدّه، آنها را طلاق گویید (= زمانی که از عادت ماهانه پاک شده و با همسرشان نزدیکی نکرده باشند)، و حساب عدّه را نگه دارید؛ و از خدایی که پروردگار شماست بپرهیزید؛ نه شما آنها را از خانههایشان بیرون کنید و نه آنها (در دوران عدّه) بیرون روند، مگر آنکه کار زشت آشکاری انجام دهند؛ این حدود خداست، و هر کس از
حدود الهی تجاوز کند به خویشتن ستم کرده؛ تو نمیدانی شاید خداوند بعد از این، وضع تازه (و وسیله اصلاحی) فراهم کند!».
تنها
مؤمنان هستند که دارای حق حضور و گواهی بر اجرای حد زنا را دارند.
«الزانیة والزانی فاجلدوا کل وحد منهما مائة جلدة... و لیشهد عذابهما طـائفة من المؤمنین؛
هر یک از زن و مرد
زناکار را صد تازیانه بزنید؛ و نباید رأفت (و محبّت کاذب) نسبت به آن دو شما را از اجرای حکم الهی مانع شود، اگر به خدا و روز جزا
ایمان دارید! و باید گروهی از مؤمنان مجازاتشان را مشاهده کنند!».
فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «حکم زنا»