• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

حکم قصاص (قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



قصاص ، از ماده «قص» به معنای جستجو و پی گیری از آثار چیزی است و هر امری که پشت سر هم آید عرب آن را «قصه» می‌گوید و از آنجا که قصاص، قتلی است که پشت سر قتل دیگری قرار می‌گیرد این واژه در مورد آن به کار رفته است.



تسلیم شدن قاتل برای اجرای قصاص واجب است.
«یـایها الذین ءامنوا کتب علیکم القصاص...؛ ای افرادی که ایمان آورده‌اید! حکم قصاص در مورد کشتگان بر شما نوشته شده است، آزاد در برابر آزاد، و برده در برابر برده، و زن در برابر زن، پس اگر کسی از ناحیه برادر (دینی) خود مورد عفو قرار گیرد (و حکم قصاص او تبدیل به خونبها گردد) باید از راه پسندیده پیروی کند (و در طرز پرداخت دیه، حال پرداخت کننده را در نظر بگیرد) و قاتل نیز به نیکی دیه را به ولی مقتول بپردازد (و در آن مسامحه نکند) این تخفیف امری حمتی است از ناحیه پروردگار شما و کسی که بعد از آن تجاوز کند عذاب دردناکی خواهد داشت».


پرداخت دیه به اولیای دم، در صورت گذشت آنان، از حق قصاص و عدم عفو از دیه لازم است.
«یـایها الذین ءامنوا کتب علیکم القصاص فی القتلی الحر بالحر والعبد بالعبد والانثی بالانثی فمن عفی له من اخیه شیء فاتباع بالمعروف واداء الیه باحسـن ذلک تخفیف من ربکم ورحمة...؛ ای افرادی که ایمان آورده‌اید! حکم قصاص در مورد کشتگان، بر شما نوشته شده است: آزاد در برابر آزاد ، و برده در برابر برده، و زن در برابر زن ، پس اگر کسی از سوی برادر (دینی) خود، چیزی به او بخشیده شود، (و حکم قصاص او، تبدیل به خونبها گردد،) باید از راه پسندیده پیروی کند. (و صاحب خون، حال پرداخت کننده دیه را در نظر بگیرد.) و او (قاتل‌) نیز، به نیکی دیه را (به ولی مقتول) بپردازد؛ (و در آن، مسامحه نکند.) این، تخفیف و رحمتی است از ناحیه پروردگار شما! و کسی که بعد از آن، تجاوز کند، عذاب دردناکی خواهد داشت». («فاتباع بالمعروف» اشاره است به اینکه اگر ولی دم از حق قصاص گذشت و تقاضای دیه کرد، این حق را با روش نیکو طلب کند، زیادتر طلب نکند و قاتل را تحت فشار قرار ندهد. قاتل نیز دیه را به وجه نیکو پرداخت کند. )


هرگونه تعدی، از قانون قصاص حرام است.
«یـایها الذین ءامنوا کتب علیکم القصاص فی القتلی الحر بالحر والعبد بالعبد والانثی بالانثی فمن عفی له من اخیه شیء فاتباع بالمعروف واداء الیه باحسـن ذلک تخفیف من ربکم ورحمة فمن اعتدی بعد ذلک فله عذاب الیم؛ ای افرادی که ایمان آورده‌اید! حکم قصاص در مورد کشتگان بر شما نوشته شده است، آزاد در برابر آزاد، و برده در برابر برده، و زن در برابر زن، پس اگر کسی از ناحیه برادر (دینی) خود مورد عفو قرار گیرد (و حکم قصاص او تبدیل به خونبها گردد) باید از راه پسندیده پیروی کند (و در طرز پرداخت دیه، حال پرداخت کننده را در نظر بگیرد) و قاتل نیز به نیکی دیه را به ولی مقتول بپردازد (و در آن مسامحه نکند) این تخفیف امری حمتی است از ناحیه پروردگار شما و کسی که بعد از آن تجاوز کند عذاب دردناکی خواهد داشت».
«الشهر الحرام بالشهر الحرام والحرمـت قصاص فمن اعتدی علیکم فاعتدوا علیه بمثل ما اعتدی علیکم واتقوا الله واعلموا ان الله مع المتقین؛ ماهِ حرام، در برابر ماهِ حرام! (اگر دشمنان، احترام آن را شکستند، و در آن با شما جنگیدند، شما نیز حق دارید مقابله به مثل کنید.) و تمام حرامها، (قابلِ) قصاص است. و (به طور کلّی) هر کس به شما تجاوز کرد، همانند آن بر او تعدّی کنید! و از خدا بپرهیزید (و زیاده روی ننمایید)! و بدانید خدا با پرهیزکاران است!».
«وکتبنا علیهم فیها ان النفس بالنفس والعین بالعین والانف بالانف والاذن بالاذن والسن بالسن والجروح قصاص فمن تصدق به فهو کفارة له ومن لم یحکم بما انزل الله فاولـئک هم الظــلمون؛ و بر آنها بنی اسرائیل‌ در آن تورات‌، مقرر داشتیم که جان در مقابل جان، و چشم در مقابل چشم، و بینی در برابر بینی، و گوش در مقابل گوش ، و دندان در برابر دندان می‌باشد؛ و هر زخمی، قصاص دارد؛ و اگر کسی آن را ببخشد (و از قصاص، صرف‌نظر کند)، کفاره (گناهان) او محسوب می‌شود؛ و هر کس به احکامی که خدا نازل کرده حکم نکند، ستمگر است».
«ولا تقتلوا النفس التی حرم الله الا بالحق ومن قتل مظلومـا فقد جعلنا لولیه سلطـنـا فلا یسرف فی القتل انه کان منصورا؛ و کسی را که خداوند خونش را حرام شمرده، نکشید، جز بحق! و آن کس که مظلوم کشته شده، برای ولیش سلطه (و حق قصاص) قرار دادیم؛ اما در قتل اسراف نکند، چرا که او مورد حمایت است!».
«وجزؤا سیئة سیئة مثلها فمن عفا واصلح فاجره علی الله انه لا یحب الظــلمین؛ کیفر بدی، مجازاتی است همانند آن؛ و هر کس عفو و اصلاح کند، پاداش او با خداست؛ خداوند ظالمان را دوست ندارد!».


کشتن قاتل پس از گذشت اولیای دم، از حق قصاص حرام می‌باشد.
«یـایها الذین ءامنوا کتب علیکم القصاص فی القتلی... فمن عفی له من اخیه شیء فاتباع بالمعروف واداء الیه باحسـن... فمن اعتدی بعد ذلک فله عذاب الیم؛ ای افرادی که ایمان آورده‌اید! حکم قصاص در مورد کشتگان بر شما نوشته شده است، آزاد در برابر آزاد، و برده در برابر برده، و زن در برابر زن، پس اگر کسی از ناحیه برادر (دینی) خود مورد عفو قرار گیرد (و حکم قصاص او تبدیل به خونبها گردد) باید از راه پسندیده پیروی کند (و در طرز پرداخت دیه، حال پرداخت کننده را در نظر بگیرد) و قاتل نیز به نیکی دیه را به ولی مقتول بپردازد (و در آن مسامحه نکند) این تخفیف امری حمتی است از ناحیه پروردگار شما و کسی که بعد از آن تجاوز کند عذاب دردناکی خواهد داشت».


عفو نمودن، از استیفای حق قصاص بهتر است.
«یـایها الذین ءامنوا کتب علیکم القصاص فی القتلی... فمن عفی له من اخیه شیء فاتباع بالمعروف واداء الیه باحسـن ذلک تخفیف من ربکم ورحمة...؛ ای افرادی که ایمان آورده‌اید! حکم قصاص در مورد کشتگان، بر شما نوشته شده است: آزاد در برابر آزاد، و برده در برابر برده، و زن در برابر زن، پس اگر کسی از سوی برادر (دینی) خود، چیزی به او بخشیده شود، (و حکم قصاص او، تبدیل به خونبها گردد،) باید از راه پسندیده پیروی کند. (و صاحب خون، حال پرداخت کننده دیه را در نظر بگیرد.) و او (قاتل‌) نیز، به نیکی دیه را (به ولی مقتول) بپردازد؛ (و در آن، مسامحه نکند.) این، تخفیف و رحمتی است از ناحیه پروردگار شما! و کسی که بعد از آن، تجاوز کند، عذاب دردناکی خواهد داشت».
«وکتبنا علیهم فیها ان النفس بالنفس والعین بالعین والانف بالانف والاذن بالاذن والسن بالسن والجروح قصاص فمن تصدق به فهو کفارة له...؛ و بر آنها (بنی اسرائیل‌) در آن (تورات‌)، مقرر داشتیم که جان در مقابل جان، و چشم در مقابل چشم، و بینی در برابر بینی، و گوش در مقابل گوش، و دندان در برابر دندان می‌باشد؛ و هر زخمی، قصاص دارد؛ و اگر کسی آن را ببخشد (و از قصاص، صرف‌نظر کند)، کفاره (گناهان) او محسوب می‌شود؛ و هر کس به احکامی که خدا نازل کرده حکم نکند، ستمگر است».


استیفای حق قصاص، بدون رجوع به حاکم جایز است.
«ولا تقتلوا النفس التی حرم الله الا بالحق ومن قتل مظلومـا فقد جعلنا لولیه سلطـنـا فلا یسرف فی القتل انه کان منصورا؛ و کسی را که خداوند خونش را حرام شمرده، نکشید، جز بحق! و آن کس که مظلوم کشته شده، برای ولیش سلطه (و حق قصاص ) قرار دادیم؛ اما در قتل اسراف نکند، چرا که او مورد حمایت است!». (این آیه در حد صراحت، دلالت دارد بر جواز استیفای حق قصاص بدون اذن حاکم. )
«وجزؤا سیئة سیئة مثلها فمن عفا واصلح فاجره علی الله انه لا یحب الظــلمین• ولمن انتصر بعد ظـلمه فاولـئک ما علیهم من سبیل؛ کیفر بدی، مجازاتی است همانند آن؛ و هر کس عفو و اصلاح کند، پاداش او با خداست؛ خداوند ظالمان را دوست ندارد!• و کسی که بعد از مظلوم‌شدن یاری طلبد، ایرادی بر او نیست». (آیه دلالت دارد بر استیفای قصاص بدون اذن حاکم. )


عفو و گذشت ولی دم، از حق قصاص، در برابر دیه جایز است.
«یـایها الذین ءامنوا کتب علیکم القصاص فی القتلی الحر بالحر والعبد بالعبد والانثی بالانثی فمن عفی له من اخیه شیء فاتباع بالمعروف واداء الیه باحسـن ذلک تخفیف من ربکم ورحمة...؛ ای افرادی که ایمان آورده‌اید! حکم قصاص در مورد کشتگان بر شما نوشته شده است، آزاد در برابر آزاد، و برده در برابر برده، و زن در برابر زن، پس اگر کسی از ناحیه برادر (دینی) خود مورد عفو قرار گیرد (و حکم قصاص او تبدیل به خونبها گردد) باید از راه پسندیده پیروی کند (و در طرز پرداخت دیه، حال پرداخت کننده را در نظر بگیرد) و قاتل نیز به نیکی دیه را به ولی مقتول بپردازد (و در آن مسامحه نکند) این تخفیف امری حمتی است از ناحیه پروردگار شما و کسی که بعد از آن تجاوز کند عذاب دردناکی خواهد داشت».
«وکتبنا علیهم فیها ان النفس بالنفس... فمن تصدق به فهو کفارة له...؛ و بر آنها (بنی اسرائیل‌) در آن (تورات‌)، مقرر داشتیم که جان در مقابل جان، و چشم در مقابل چشم، و بینی در برابر بینی، و گوش در مقابل گوش، و دندان در برابر دندان می‌باشد؛ و هر زخمی، قصاص دارد؛ و اگر کسی آن را ببخشد (و از قصاص، صرف‌نظر کند)، کفاره (گناهان) او محسوب می‌شود؛ و هر کس به احکامی که خدا نازل کرده حکم نکند، ستمگر است».


حکم جواز عفو از قصاص، برخاسته از آسان گیری و رحمت پروردگار است.
«یـایها الذین ءامنوا کتب علیکم القصاص فی القتلی الحر بالحر والعبد بالعبد والانثی بالانثی فمن عفی له من اخیه شیء فاتباع بالمعروف واداء الیه باحسـن ذلک تخفیف من ربکم ورحمة...؛ ای افرادی که ایمان آورده‌اید! حکم قصاص در مورد کشتگان بر شما نوشته شده است، آزاد در برابر آزاد، و برده در برابر برده، و زن در برابر زن، پس اگر کسی از ناحیه برادر (دینی) خود مورد عفو قرار گیرد (و حکم قصاص او تبدیل به خونبها گردد) باید از راه پسندیده پیروی کند (و در طرز پرداخت دیه، حال پرداخت کننده را در نظر بگیرد) و قاتل نیز به نیکی دیه را به ولی مقتول بپردازد (و در آن مسامحه نکند) این تخفیف امری حمتی است از ناحیه پروردگار شما و کسی که بعد از آن تجاوز کند عذاب دردناکی خواهد داشت».


گذشت از حق قصاص، منوط به حفظ حکمت قانون قصاص جایز است.
«یـایها الذین ءامنوا کتب علیکم القصاص فی القتلی الحر بالحر والعبد بالعبد والانثی بالانثی فمن عفی له من اخیه شیء فاتباع بالمعروف واداء الیه باحسـن ذلک تخفیف من ربکم ورحمة... • ولکم فی القصاص حیوة یـاولی الالبـب لعلکم تتقون؛ ای افرادی که ایمان آورده‌اید! حکم قصاص در مورد کشتگان بر شما نوشته شده است، آزاد در برابر آزاد، و برده در برابر برده، و زن در برابر زن، پس اگر کسی از ناحیه برادر (دینی) خود مورد عفو قرار گیرد (و حکم قصاص او تبدیل به خونبها گردد) باید از راه پسندیده پیروی کند (و در طرز پرداخت دیه، حال پرداخت کننده را در نظر بگیرد) و قاتل نیز به نیکی دیه را به ولی مقتول بپردازد (و در آن مسامحه نکند) این تخفیف امری حمتی است از ناحیه پروردگار شما و کسی که بعد از آن تجاوز کند عذاب دردناکی خواهد داشت• و برای شما در قصاص، حیات و زندگی است، ای صاحبان خِرد! شاید شما تقوا پیشه کنید». (طرح مسئله عفو از قصاص و مطالبه دیه و سپس بیان برترین حکمتهای اجتماعی قصاص یعنی تضمین حیات جامعه می‌تواند اشاره به نکته‌ای باشد که در برداشت یاد شده آمده است)


قصاص مرد آزاد در مقابل کشتن مرد آزاد جایز است.
«یـایها الذین ءامنوا کتب علیکم القصاص فی القتلی الحر بالحر...؛ ای افرادی که ایمان آورده‌اید! حکم قصاص در مورد کشتگان بر شما نوشته شده است، آزاد در برابر آزاد، و برده در برابر برده، و زن در برابر زن، پس اگر کسی از ناحیه برادر (دینی) خود مورد عفو قرار گیرد (و حکم قصاص او تبدیل به خونبها گردد) باید از راه پسندیده پیروی کند (و در طرز پرداخت دیه، حال پرداخت کننده را در نظر بگیرد) و قاتل نیز به نیکی دیه را به ولی مقتول بپردازد (و در آن مسامحه نکند) این تخفیف امری حمتی است از ناحیه پروردگار شما و کسی که بعد از آن تجاوز کند عذاب دردناکی خواهد داشت».


قصاص برده در مقابل برده جایز می‌باشد.
«یـایها الذین ءامنوا کتب علیکم القصاص فی القتلی... والعبد بالعبد؛ ای افرادی که ایمان آورده‌اید! حکم قصاص در مورد کشتگان بر شما نوشته شده است، آزاد در برابر آزاد، و برده در برابر برده، و زن در برابر زن، پس اگر کسی از ناحیه برادر (دینی) خود مورد عفو قرار گیرد (و حکم قصاص او تبدیل به خونبها گردد) باید از راه پسندیده پیروی کند (و در طرز پرداخت دیه، حال پرداخت کننده را در نظر بگیرد) و قاتل نیز به نیکی دیه را به ولی مقتول بپردازد (و در آن مسامحه نکند) این تخفیف امری حمتی است از ناحیه پروردگار شما و کسی که بعد از آن تجاوز کند عذاب دردناکی خواهد داشت».


قصاص زن در برابر کشتن زن جایز است.
«یـایها الذین ءامنوا کتب علیکم القصاص فی القتلی... والانثی بالانثی...؛ ای افرادی که ایمان آورده‌اید! حکم قصاص در مورد کشتگان بر شما نوشته شده است، آزاد در برابر آزاد، و برده در برابر برده، و زن در برابر زن، پس اگر کسی از ناحیه برادر (دینی) خود مورد عفو قرار گیرد (و حکم قصاص او تبدیل به خونبها گردد) باید از راه پسندیده پیروی کند (و در طرز پرداخت دیه، حال پرداخت کننده را در نظر بگیرد) و قاتل نیز به نیکی دیه را به ولی مقتول بپردازد (و در آن مسامحه نکند) این تخفیف امری حمتی است از ناحیه پروردگار شما و کسی که بعد از آن تجاوز کند عذاب دردناکی خواهد داشت».


چشم پوشی از حق قصاص اعضا و جوارح جایز می‌باشد.
«وکتبنا علیهم فیها ان... والعین بالعین والانف بالانف والاذن بالاذن والسن بالسن... قصاص فمن تصدق به فهو کفارة له...؛ و بر آنها (بنی اسرائیل‌) در آن (تورات‌)، مقرر داشتیم که جان در مقابل جان، و چشم در مقابل چشم، و بینی در برابر بینی، و گوش در مقابل گوش، و دندان در برابر دندان می‌باشد؛ و هر زخمی، قصاص دارد؛ و اگر کسی آن را ببخشد (و از قصاص، صرف‌نظر کند)، کفاره (گناهان) او محسوب می‌شود؛ و هر کس به احکامی که خدا نازل کرده حکم نکند، ستمگر است».


مقابله به مثل با قصاص نمودن و حرمت زیاده روی در آن جایز است.
«الشهر الحرام بالشهر الحرام والحرمـت قصاص فمن اعتدی علیکم فاعتدوا علیه بمثل ما اعتدی علیکم واتقوا الله...؛ ماهِ حرام ، در برابر ماهِ حرام! (اگر دشمنان، احترام آن را شکستند، و در آن با شما جنگیدند، شما نیز حق دارید مقابله به مثل کنید.) و تمام حرامها، (قابلِ) قصاص است. و (به طور کلّی) هر کس به شما تجاوز کرد، همانند آن بر او تعدّی کنید! و از خدا بپرهیزید (و زیاده روی ننمایید)! و بدانید خدا با پرهیزکاران است!
«وان عاقبتم فعاقبوا بمثل ما عوقبتم به...؛ و هر گاه خواستید مجازات کنید، تنها بمقداری که به شما تعدّی شده کیفر دهید! و اگر شکیبایی کنید، این کار برای شکیبایان بهتر است».
«وجزؤا سیئة سیئة مثلها... انه لا یحب الظــلمین؛ کیفر بدی، مجازاتی است همانند آن؛ و هر کس عفو و اصلاح کند، پاداش او با خداست؛ خداوند ظالمان را دوست ندارد!».


قتل عمدی ، موجب جواز قصاص برای اولیای دم است.
«یـایها الذین ءامنوا کتب علیکم القصاص فی القتلی الحر بالحر والعبد بالعبد والانثی بالانثی... • ولکم فی القصاص حیوة یـاولی الالبـب...؛ ای افرادی که ایمان آورده‌اید! حکم قصاص در مورد کشتگان بر شما نوشته شده است، آزاد در برابر آزاد، و برده در برابر برده، و زن در برابر زن، پس اگر کسی از ناحیه برادر (دینی) خود مورد عفو قرار گیرد (و حکم قصاص او تبدیل به خونبها گردد) باید از راه پسندیده پیروی کند (و در طرز پرداخت دیه، حال پرداخت کننده را در نظر بگیرد) و قاتل نیز به نیکی دیه را به ولی مقتول بپردازد (و در آن مسامحه نکند) این تخفیف امری حمتی است از ناحیه پروردگار شما و کسی که بعد از آن تجاوز کند عذاب دردناکی خواهد داشت• و برای شما در قصاص، حیات و زندگی است، ای صاحبان خِرد! شاید شما تقوا پیشه کنید». این آیه که از ده کلمه ترکیب شده، و در نهایت فصاحت و بلاغت است، به خوبی نشان می‌دهد که قصاص اسلامی به هیچ وجه جنبه انتقام جویی ندارد بلکه دریچه‌ای است به سوی حیات و زندگی انسانها. از یک سو ضامن حیات جامعه است، زیرا اگر حکم قصاص وجود نداشت و افراد سنگدل احساس امنیت می‌کردند جان مردم بی گناه به خطر می‌افتاد همانگونه که در کشورهایی که حکم قصاص به کلی لغو شده آمار قتل و جنایت به سرعت بالا رفته است. و از سوی دیگر مایه حیات قاتل است چرا که او را از فکر آدم کشی تا حد زیادی باز می‌دارد و کنترل می‌کند. و از سوی سوم به خاطر لزوم تساوی و برابری، جلو قتل‌های پی در پی را می‌گیرد و به سنت‌های جاهلی که گاه یک قتل مایه چند قتل و آن نیز به نوبه خود مایه قتل‌های بیشتری می‌شد پایان می‌دهد، و از این راه نیز مایه حیات جامعه است. و با توجه به اینکه حکم قصاص مشروط به عدم عفو است دریچه دیگری نیز به حیات و زندگی گشوده می‌شود.
«من اجل ذلک کتبنا علی بنی اسرءیل انه من قتل نفسـا بغیر نفس او فساد فی الارض فکانما قتل الناس جمیعـا...؛ به همین جهت، بر بنی اسرائیل مقرّر داشتیم که هر کس، انسانی را بدون ارتکاب قتل یا فساد در روی زمین بکشد، چنان است که گویی همه انسانها را کشته؛ و هر کس، انسانی را از مرگ رهایی بخشد، چنان است که گویی همه مردم را زنده کرده است. و رسولان ما، دلایل روشن برای بنی اسرائیل آوردند، اما بسیاری از آنها، پس از آن در روی زمین، تعدّی و اسراف کردند».
«وکتبنا علیهم فیها ان النفس بالنفس...؛ و بر آنها (بنی اسرائیل‌) در آن (تورات‌)، مقرر داشتیم که جان در مقابل جان، و چشم در مقابل چشم، و بینی در برابر بینی، و گوش در مقابل گوش، و دندان در برابر دندان می‌باشد؛ و هر زخمی، قصاص دارد؛ و اگر کسی آن را ببخشد (و از قصاص، صرف‌نظر کند)، کفاره (گناهان) او محسوب می‌شود؛ و هر کس به احکامی که خدا نازل کرده حکم نکند، ستمگر است».
قل تعالوا اتل ما حرم ربکم علیکم... ولا تقتلواالنفس التی حرم الله الا بالحق...
ولا تقتلوا النفس التی حرم الله الا بالحق ومن قتل مظلومـا فقد جعلنا لولیه سلطـنـا...
فانطـلقا حتی اذا لقیا غلـمـا فقتله قال اقتلت نفسـا زکیة بغیر نفس...
والذین... ولا یقتلون النفس التی حرم الله الا بالحق... ومن یفعل ذلک یلق اثامـا.


حق قصاص حتی با گذشت یکی از اولیای دم سقوط می‌کند.
«یـایها الذین ءامنوا کتب علیکم القصاص فی القتلی الحر بالحر والعبد بالعبد والانثی بالانثی فمن عفی له من اخیه شیء فاتباع بالمعروف واداء الیه باحسـن ذلک تخفیف من ربکم ورحمة...؛ ای افرادی که ایمان آورده‌اید! حکم قصاص در مورد کشتگان بر شما نوشته شده است، آزاد در برابر آزاد، و برده در برابر برده، و زن در برابر زن، پس اگر کسی از ناحیه برادر (دینی) خود مورد عفو قرار گیرد (و حکم قصاص او تبدیل به خونبها گردد) باید از راه پسندیده پیروی کند (و در طرز پرداخت دیه، حال پرداخت کننده را در نظر بگیرد) و قاتل نیز به نیکی دیه را به ولی مقتول بپردازد (و در آن مسامحه نکند) این تخفیف امری حمتی است از ناحیه پروردگار شما و کسی که بعد از آن تجاوز کند عذاب دردناکی خواهد داشت». («عفی له... شیء» اشعار دارد که اگر بخشی از حق قصاص مورد عفو قرار گرفت، مانند عفو تام است و قاتل قصاص نمی‌شود. )


انسان آزاد با برده در قصاص مساوی نیستند.
«یـایها الذین ءامنوا کتب علیکم القصاص فی القتلی الحر بالحر والعبد بالعبد...؛ ای افرادی که ایمان آورده‌اید! حکم قصاص در مورد کشتگان بر شما نوشته شده است، آزاد در برابر آزاد، و برده در برابر برده، و زن در برابر زن، پس اگر کسی از ناحیه برادر (دینی) خود مورد عفو قرار گیرد (و حکم قصاص او تبدیل به خونبها گردد) باید از راه پسندیده پیروی کند (و در طرز پرداخت دیه، حال پرداخت کننده را در نظر بگیرد) و قاتل نیز به نیکی دیه را به ولی مقتول بپردازد (و در آن مسامحه نکند) این تخفیف امری حمتی است از ناحیه پروردگار شما و کسی که بعد از آن تجاوز کند عذاب دردناکی خواهد داشت».


مرد و زن ، در قصاص مساوی نمی‌باشند.
«یـایها الذین ءامنوا کتب علیکم القصاص فی القتلی الحر بالحر والعبد بالعبد والانثی بالانثی...؛ ای افرادی که ایمان آورده‌اید! حکم قصاص در مورد کشتگان بر شما نوشته شده است، آزاد در برابر آزاد، و برده در برابر برده، و زن در برابر زن، پس اگر کسی از ناحیه برادر (دینی) خود مورد عفو قرار گیرد (و حکم قصاص او تبدیل به خونبها گردد) باید از راه پسندیده پیروی کند (و در طرز پرداخت دیه، حال پرداخت کننده را در نظر بگیرد) و قاتل نیز به نیکی دیه را به ولی مقتول بپردازد (و در آن مسامحه نکند) این تخفیف امری حمتی است از ناحیه پروردگار شما و کسی که بعد از آن تجاوز کند عذاب دردناکی خواهد داشت».


حکم قصاص در بنی اسرائیل ثابت بود.
«من اجل ذلک کتبنا علی بنی اسرءیل انه من قتل نفسـا بغیر نفس او فساد فی الارض فکانما قتل الناس جمیعـا ومن احیاها فکانما احیا الناس جمیعـا...؛ به همین جهت، بر بنی اسرائیل مقرّر داشتیم که هر کس، انسانی را بدون ارتکاب قتل یا فساد در روی زمین بکشد، چنان است که گویی همه انسانها را کشته؛ و هر کس، انسانی را از مرگ رهایی بخشد، چنان است که گویی همه مردم را زنده کرده است. و رسولان ما، دلایل روشن برای بنی اسرائیل آوردند، اما بسیاری از آنها، پس از آن در روی زمین، تعدّی و اسراف کردند».
«وکتبنا علیهم فیها ان النفس بالنفس والعین بالعین والانف بالانف والاذن بالاذن والسن بالسن والجروح قصاص...؛ و بر آنها (بنی اسرائیل‌) در آن (تورات‌)، مقرر داشتیم که جان در مقابل جان، و چشم در مقابل چشم، و بینی در برابر بینی، و گوش در مقابل گوش، و دندان در برابر دندان می‌باشد؛ و هر زخمی، قصاص دارد؛ و اگر کسی آن را ببخشد (و از قصاص، صرف‌نظر کند)، کفاره (گناهان) او محسوب می‌شود؛ و هر کس به احکامی که خدا نازل کرده حکم نکند، ستمگر است».
فانطـلقا حتی اذا لقیا غلـمـا فقتله قال اقتلت نفسـا زکیة بغیر نفس لقد جئت شیــا نکرا.


حق قصاص چشم در مقابل چشم ثابت است.
«وکتبنا علیهم فیها ان... والعین بالعین... قصاص...؛ و بر آنها (بنی اسرائیل‌) در آن (تورات‌)، مقرر داشتیم که جان در مقابل جان، و چشم در مقابل چشم، و بینی در برابر بینی، و گوش در مقابل گوش، و دندان در برابر دندان می‌باشد؛ و هر زخمی، قصاص دارد؛ و اگر کسی آن را ببخشد (و از قصاص، صرف‌نظر کند)، کفاره (گناهان) او محسوب می‌شود؛ و هر کس به احکامی که خدا نازل کرده حکم نکند، ستمگر است».


حق قصاص بینی در مقابل بینی ثابت می‌باشد.
وکتبنا علیهم فیها ان... والانف بالانف... قصاص...


حق قصاص گوش در مقابل گوش ثابت است.
وکتبنا علیهم فیها ان... والاذن بالاذن... قصاص...


حق قصاص دندان در مقابل دندان ثابت می‌باشد.
وکتبنا علیهم فیها ان... والسن بالسن... قصاص...


حکم قصاص، در جراحتها جریان دارد.
وکتبنا علیهم فیها ان... والجروح قصاص...


۱. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱، ص۶۰۴.    
۲. بقره/سوره۲، آیه۱۷۸.    
۳. سیوطی، عبد الرحمان بن ابی بکر، الدر المنثور فی التفسیر بالماثور، ج۱، ص۴۱۸.    
۴. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیرالقرآن، ج۱، ص۴۸۹.    
۵. بقره/سوره۲، آیه۱۷۸.    
۶. سيوري، جمال الدين مقداد بن عبد الله، کنزالعرفان، ج۲، ص۳۵۶.    
۷. سیوطی، عبد الرحمان بن ابی بکر، الدر المنثور فی التفسیر بالماثور، ج۱، ص۴۱۸.    
۸. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیرالقرآن، ج۱، ص۴۸۹.    
۹. بقره/سوره۲، آیه۱۷۸.    
۱۰. سیوطی، عبد الرحمان بن ابی بکر، الدر المنثور فی التفسیر بالماثور، ج۱، ص۴۱۸.    
۱۱. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیرالقرآن، ج۱، ص۴۸۹.    
۱۲. بقره/سوره۲، آیه۱۹۴.    
۱۳. مائده/سوره۵، آیه۴۵.    
۱۴. اسراء/سوره۱۷، آیه۳۳.    
۱۵. شوری/سوره۴۲، آیه۴۰.    
۱۶. بقره/سوره۲، آیه۱۷۸.    
۱۷. سیوطی، عبد الرحمان بن ابی بکر، الدر المنثور فی التفسیر بالماثور، ج۱، ص۴۱۸.    
۱۸. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیرالقرآن، ج۱، ص۴۸۹.    
۱۹. بقره/سوره۲، آیه۱۷۸.    
۲۰. سیوطی، عبد الرحمان بن ابی بکر، الدر المنثور فی التفسیر بالماثور، ج۱، ص۴۱۸.    
۲۱. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیرالقرآن، ج۱، ص۴۸۹.    
۲۲. مائده/سوره۵، آیه۴۵.    
۲۳. اسراء/سوره۱۷، آیه۳۳.    
۲۴. اردبيلى، احمد بن محمد‌، زبدة البیان، ص۶۷۳.    
۲۵. شوری/سوره۴۲، آیه۴۰.    
۲۶. شوری/سوره۴۲، آیه۴۱.    
۲۷. اردبيلى، احمد بن محمد‌، زبدة البیان، ص۶۸۰.    
۲۸. بقره/سوره۲، آیه۱۷۸.    
۲۹. سیوطی، عبد الرحمان بن ابی بکر، الدر المنثور فی التفسیر بالماثور، ج۱، ص۴۱۸.    
۳۰. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیرالقرآن، ج۱، ص۴۸۹.    
۳۱. مائده/سوره۵، آیه۴۵.    
۳۲. بقره/سوره۲، آیه۱۷۸.    
۳۳. سیوطی، عبد الرحمان بن ابی بکر، الدر المنثور فی التفسیر بالماثور، ج۱، ص۴۱۸.    
۳۴. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیرالقرآن، ج۱، ص۴۸۹.    
۳۵. بقره/سوره۲، آیه۱۷۸.    
۳۶. بقره/سوره۲، آیه۱۷۹.    
۳۷. طباطبایی، محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص۴۳۳.    
۳۸. بقره/سوره۲، آیه۱۷۸.    
۳۹. بقره/سوره۲، آیه۱۷۸.    
۴۰. سیوطی، عبد الرحمان بن ابی بکر، الدر المنثور فی التفسیر بالماثور، ج۱، ص۴۱۸.    
۴۱. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیرالقرآن، ج۱، ص۴۸۹.    
۴۲. بقره/سوره۲، آیه۱۷۸.    
۴۳. سیوطی، عبد الرحمان بن ابی بکر، الدر المنثور فی التفسیر بالماثور، ج۱، ص۴۱۸.    
۴۴. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیرالقرآن، ج۱، ص۴۸۹.    
۴۵. مائده/سوره۵، آیه۴۵.    
۴۶. بقره/سوره۲، آیه۱۹۴.    
۴۷. نحل/سوره۱۶، آیه۱۲۶.    
۴۸. شوری/سوره۴۲، آیه۴۰.    
۴۹. بقره/سوره۲، آیه۱۷۸.    
۵۰. بقره/سوره۲، آیه۱۷۹.    
۵۱. طباطبایی، محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص۴۳۳.    
۵۲. حویزی، عبد علی بن جمعه، تفسیرنورالثقلین، ج۱، ص۱۵۸.    
۵۳. قمی، علی بن ابراهیم، تفسیرالقمی، ج۱، ص۶۵.    
۵۴. فخر رازی، محمد بن عمر، التفسیرالکبیر، ج۵، ص۲۲۹.    
۵۵. مائده/سوره۵، آیه۳۲.    
۵۶. مائده/سوره۵، آیه۴۵.    
۵۷. انعام/سوره۶، آیه۱۵۱.    
۵۸. اسراء/سوره۱۷، آیه۳۳.    
۵۹. کهف/سوره۱۸، آیه۷۴.    
۶۰. فرقان/سوره۲۵، آیه۶۸.    
۶۱. بقره/سوره۲، آیه۱۷۸.    
۶۲. سيوري، جمال الدين مقداد بن عبد الله، کنزالعرفان، ج۲، ص۳۵۶.    
۶۳. بقره/سوره۲، آیه۱۷۸.    
۶۴. بقره/سوره۲، آیه۱۷۸.    
۶۵. مائده/سوره۵، آیه۳۲.    
۶۶. مائده/سوره۵، آیه۴۵.    
۶۷. کهف/سوره۱۸، آیه۷۴.    
۶۸. مائده/سوره۵، آیه۴۵.    
۶۹. مائده/سوره۵، آیه۴۵.    
۷۰. مائده/سوره۵، آیه۴۵.    
۷۱. مائده/سوره۵، آیه۴۵.    
۷۲. مائده/سوره۵، آیه۴۵.    



فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «حکم قصاص»    



جعبه ابزار