• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

خاندان جوانشیر

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



از خاندانهای‌ معتبر قفقاز و شوشی‌، در دوره قاجار . برخی‌ از اعضای‌ این‌ خاندان‌ پس‌ از سلطه کامل‌ روسها بر قره‌باغ‌ و شوشی ‌، به‌ دربار ایران‌ پناهنده‌ شدند و بعدها نیز صاحبِ مناصب‌ بلندمرتبه‌ای‌ در دربار قاجار گردیدند.



مشهور به‌ پناه‌ علی‌بیگ‌ ساروجلوی‌ جوانشیر،
[۱] جمال‌ جوانشیر قراباغی‌، تاریخ‌ قره‌باغ، ج۱، ص‌ ۸۳.
در زمان‌ شاه‌عباس‌ دوم‌ صفوی‌ (حک:۱۰۵۲ـ۱۰۷۷) از ترکستان‌ به‌ قره‌باغ‌ آمد.
[۲] جمال‌ جوانشیر قراباغی‌، تاریخ‌ قره‌باغ، ج۱، ص‌۲۰.
وی‌ در زمان‌ نادرشاه‌ (حک: ۱۱۴۸ـ ۱۱۶۰) جارچی‌باشی‌ بود.
[۳] جهانگیر میرزا، تاریخ‌نو‌، ج۱، ص‌ ۲۴.
او ابتدا بسیار مورد لطف‌ نادرشاه‌ قرار داشت‌، اما نادر در اواخر حکومتش‌ به‌ وی‌ خشم‌ گرفت‌ و پناه‌خان‌ ناگزیر در ۱۱۵۶ به‌ کوهستانهای‌ قره‌باغ‌ گریخت‌.
[۴] جمال‌ جوانشیر قراباغی‌، تاریخ‌ قره‌باغ، ج۱، ص‌ ۸۴.
وی‌ با شنیدن‌ خبر قتل‌ نادرشاه‌، در ناحیه قره‌باغ‌ دعوی‌ حکومت‌ کرد و با بازگشت‌ ایلات‌ جوانشیر، که‌ نادرشاه‌ آنان‌ را به‌ خراسان‌ کوچانده‌ بود، قدرتش‌ افزون‌ گشت‌.
[۵] جمال‌ جوانشیر قراباغی‌، تاریخ‌ قره‌باغ، ج۱، ص‌ ۸۵.
پناه‌خان‌ از عادل‌ شاه‌ افشار اطاعت‌ کرد و در ۱۱۶۱ از وی‌ لقب‌ خانی‌ گرفت‌ و به‌ حکومت‌ قره‌باغ‌ منصوب‌ شد.

۱.۱ - تصرف‌ ایروان‌، نخجوان‌ و اردبیل‌

پس‌ از برکناری‌ عادل‌ شاه‌ و به‌ حکومت‌ رسیدن‌ شاهرخ‌ افشار (حک: ۱۱۶۱ـ۱۲۱۰)، پناه‌خان‌ گنجه‌، ایروان‌ ، نخجوان‌ و اردبیل‌ را تصرف‌ کرد و خانهای‌ آن‌ مناطق‌ را به‌ اطاعت‌ خود در آورد
[۶] جمال‌ جوانشیر قراباغی‌، تاریخ‌ قره‌باغ، ج۱، ص‌ ۹۱ـ۹۲.
و سپس‌ قلعه‌های‌ بیات‌ و تِرناوِت‌ را بنا کرد. او در حدود ۱۱۷۰، به‌ درخواست‌ ملک‌شاه‌ نظرورنده ‌، یکی‌ از حاکمان‌ ارمنی‌ نواحی‌ قره‌باغ‌، قلعه پناه‌آباد را بنا کرد. این‌ قلعه‌ بعدها به‌ قلعه شوشی‌ شهرت‌ یافت‌.
[۷] عباسقلی‌ آقا باکیخانوف‌، گلستان‌ ارم، ج۱، ص‌ ۱۵۹ـ۱۶۰.
[۸] جمال‌ جوانشیر قراباغی‌، تاریخ‌ قره‌باغ، ج۱، ص‌ ۹۳.
یک‌ سال‌ پس‌ از احداث‌ قلعه شوشی‌، محمدحسن‌خان‌ قاجار (پدر آقامحمدخان‌) به‌ آنجا حمله‌ کرد ولی‌ موفق‌ به‌ تصرف‌ آن‌ نشد.
[۹] جمال‌ جوانشیر قراباغی‌، تاریخ‌ قره‌باغ، ج۱، ص‌ ۹۴ـ ۹۵.


۱.۲ - همراهی با کریم‌خان‌ زند

در رقابت‌ گسترده‌ میان‌ محمدحسن‌خان‌ قاجار و کریم‌خان‌ زند برای‌ تسلط‌ بر حکومت‌، پناه‌خان‌ جانب‌ کریم‌خان‌ را گرفت‌، که‌ به‌ شکست‌ و کشته‌ شدن‌ محمدحسن‌خان‌ قاجار انجامید. پس‌ از آن‌ فتحعلی‌خان‌ افشار از آذربایجان‌، به‌ قصد مطیع‌ کردن‌ پناه‌خان‌، به‌ سوی‌ قلعه شوشی‌ لشکر کشید، اما کاری‌ از پیش‌ نبرد، از این‌رو تصمیم‌ به‌ مصالحه‌ گرفت‌ و پیشنهاد کرد که‌ دخترش‌ با ابراهیم‌خلیل‌ خان‌، پسر پناه‌خان‌، ازدواج‌ کند. وی‌ با این‌ حیله‌ ابراهیم‌خلیل‌خان‌ را به‌ اسارت‌ خود در آورد و با سرعت‌ به‌ سوی‌ ارومیه‌ حرکت‌ کرد.
[۱۰] جمال‌ جوانشیر قراباغی‌، تاریخ‌ قره‌باغ، ج۱، ص‌ ۹۵ـ۹۷.
پناه‌خان‌، به‌ قصد آزاد کردن‌ پسرش‌، به‌ لشکر کریم‌خان‌ زند ــ که‌ برای‌ سرکوبی‌ فتحعلی‌خان‌ به‌ طرف‌ ارومیه‌ حرکت‌ کرده‌ بودند ــ پیوست‌.
[۱۱] عبدالرزاق‌بن‌ نجفقلی‌ مفتون‌ دنبلی‌، بخش‌ ۱، ص‌ ۴۹۱.
[۱۲] حسن‌بن‌ حسن‌ فسائی‌، فارسنامه ناصری‌، ج‌ ۱، ص‌ ۶۰۵.
[۱۳] عبدالرشیدبن‌ محمد شفیع‌ افشار محمودلو، تاریخ‌افشار، ج۱، ص‌ ۱۴۴ـ ۱۴۵.
با شکست‌ فتحعلی‌خان‌، ابراهیم‌ خلیل‌خان‌ آزاد شد. کریم‌خان‌ پناه‌خان‌ را با خود به‌ شیراز برد
[۱۴] جمال‌ جوانشیر قراباغی‌، تاریخ‌ قره‌باغ، ج۱، ص‌ ۹۷ـ۹۹.
و پسرش‌، ابراهیم‌ خلیل‌خان‌، را به‌ حکومت‌ قره‌باغ‌ منصوب‌ کرد.
[۱۵] ابوالحسن‌ غفاری‌ کاشانی‌، گلشن‌مراد، ج۱، ص‌ ۲۱۲.
پناه‌خان‌ پس‌ از مدت‌ کوتاهی‌ در شیراز درگذشت‌. پیکر وی‌ را به‌ قره‌باغ‌ فرستادند و در همان‌جا به‌ خاک‌ سپردند.
[۱۶] جمال‌ جوانشیر قراباغی‌، تاریخ‌ قره‌باغ، ج۱، ص‌ ۹۹.



او در تمام‌ دوران‌ حکومت‌ کریم‌خان‌ زند تا شروع‌ حکومت‌ قاجاریه‌، به‌ دور از برخوردهای‌ سیاسی‌ با حکومت‌ مرکزی‌ ایران‌، به‌ توسعه اقتدار خویش‌ در منطقه قفقاز مشغول‌ بود. آقامحمدخان‌ قاجار در پی‌ سرکوبی‌ حکام‌ سرکش‌ آذربایجان‌ و واداشتن‌ آنان‌ به‌ اطاعت‌ از خود، از ابراهیم‌ خلیل‌خان‌ نیز خواست‌ تا به‌ اطاعت‌ دولت‌ مرکزی‌ در آید. ابراهیم‌خلیل‌خان‌ نیز در ۱۲۰۷ با فرستادن‌ عبدالصمدبیگ ‌، پسرعموی‌ خود، به‌ رسم‌ گروگان‌ به‌ تهران ‌، اظهار اطاعت‌ نمود.
[۱۷] محمد فتح‌اللّه‌بن‌ محمدتقی‌ ساروی‌، تاریخ‌ محمدی، ج۱، ص‌ ۲۴۲.


۲.۱ - تسلیم دربرابر آقامحمدخان‌ قاجار

در ۱۲۰۹، آقامحمدخان‌ قاجار نخستین‌ لشکرکشی‌ خود را به‌ سوی‌ قفقاز، برای‌ تسخیر قره‌باغ‌ و سرکوبی‌ ارکلی‌ خان‌ ، والی‌ گرجستان ‌، آغاز نمود.
[۱۸] عبدالرزاق‌بن‌ نجفقلی‌ مفتون‌ دنبلی‌، مآثرسلطانیه‌، ج۱، ص‌ ۲۳.
ابراهیم‌ خلیل خان‌، علاوه‌ بر درخواست‌ کمک‌ از دولت‌ عثمانی‌،
[۱۹] اسناد و مکاتبات‌ تاریخی‌ ایران‌: قاجاریه‌، ج‌ ۱، ص‌ ۴.
آشکار و پنهان‌ با ارکلی‌خان‌ و روسها نیز مناسباتی‌ برقرار کرده‌ بود، بنابراین‌ در برابر آقامحمدخان‌ قاجار مقاومت‌ کرد و تسلیم‌ نشد. آقامحمدخان‌ قاجار که‌ موفق‌ به‌ تسخیر قلعه مستحکم‌ شوشی‌ نشده‌ بود، با کشتن‌ عده بسیاری‌ و به‌ اسارت‌ گرفتن‌ دو تن‌ از برادرزاده‌های‌ ابراهیم‌ خلیل‌خان‌، او را به‌ اطاعت‌ واداشت‌. سپس‌ آقامحمدخان‌ برای‌ تسخیر تفلیس‌ به‌ گرجستان‌ رفت‌.
[۲۰] محمد فتح‌اللّه‌بن‌ محمدتقی‌ ساروی‌، تاریخ‌ محمدی، ج۱، ص‌ ۲۶۹ـ۲۷۱.


۲.۲ - قتل‌ آقامحمدخان‌ قاجار

آقامحمدخان‌ پس‌ از تصرف‌ تفلیس‌ و متواری‌ شدن‌ ارکلی‌خان‌ و در پی‌ اظهار اطاعت‌ دیگر خانهای‌ قفقاز، خواستار تسلیم‌ ابراهیم‌خلیل‌خان‌ شد؛ از این‌رو، در ۹ ذیحجه ۱۲۱۱ عازم‌ شوشی‌ گردید. ابراهیم‌خلیل‌خان‌، که‌ تاب‌ مقاومت‌ در برابر سپاه‌ آقامحمدخان‌ قاجار را نداشت‌، به‌ داغستان‌ گریخت‌.
[۲۱] محمد فتح‌اللّه‌بن‌ محمدتقی‌ ساروی‌، تاریخ‌ محمدی، ج۱، ص‌ ۲۹۷.
در همان‌ هنگام‌، آقامحمدخان‌ قاجار در کنار قلعه شوشی‌ به‌ قتل‌ رسید و ابراهیم‌خلیل‌خان‌ با شنیدن‌ این‌ خبر به‌ شوشی‌ بازگشت‌ و بیش‌ از پیش‌ بر اقتدار خویش‌ افزود. او همچنین‌ از طرف‌ فتحعلی‌شاه‌ مأمور فرستادن‌ جسد آقامحمدخان‌ به‌ تهران‌ شد.
[۲۲] خاوری‌ شیرازی‌، ج‌ ۱، ص‌ ۴۶.
[۲۳] خاوری‌ شیرازی‌، ج‌ ۱، ص‌ ۶۲.


۲.۳ - سیاست‌ دوگانه‌

ابراهیم‌خلیل‌خان‌ از زمان‌ مرگ‌ آقامحمدخان‌ قاجار در ۱۲۱۱ تا تسلط‌ کامل‌ روسها بر قره‌باغ‌ سیاستی‌ دوگانه‌ داشت‌؛
[۲۴] خاوری‌ شیرازی‌، ج‌ ۱، ص‌ ۸۸.
[۲۵] رضاقلی‌بن‌ محمدهادی‌ هدایت‌، ۱۳۳۹ ش‌، ج‌ ۹، ص‌ ۳۳۵.
فتحعلی‌شاه‌ در ۱۲۱۴ با دختر ابراهیم‌خلیل‌خان‌ به‌ نام‌ آقابیگم‌ آقا مشهور به‌ آقاباجی ‌، ازدواج‌ کرد.
[۲۶] جمال‌ جوانشیر قراباغی‌، تاریخ‌ قره‌باغ، ج۱، ص‌ ۱۱۹.
[۲۷] رضاقلی‌بن‌ محمدهادی‌ هدایت‌، فهرس‌التواریخ‌، ج۱، ص‌ ۳۳۳، ۱۳۷۳ ش‌.
با این‌ همه‌، هنگام‌ حمله مجدد قوای‌ روسیه‌ به‌ قفقاز در ۱۲۲۰ و با ورود ژنرال‌ روسی‌، سیسیانوف ‌، به‌ قفقاز، ابراهیم‌ خلیل‌خان‌ اطاعت‌ از روسها را پذیرفت‌ و در همان‌ سال‌ با روسها عهدنامه‌ای‌ امضا کرد که‌ بر اساس‌ آن‌، ملزم‌ به‌ پرداخت‌ ده‌ هزار اشرفی‌ به‌ عنوان‌ خراج‌ سالانه‌ و واگذار کردن‌ قره‌باغ‌ به‌ روسها شد.
[۲۸] عباسقلی‌ آقا باکیخانوف‌، گلستان‌ ارم، ج۱، ص‌ ۱۸۷.


۲.۴ - اتحاد با روسها

پس‌ از علنی‌ شدن‌ همراهی‌ ابراهیم‌خلیل‌خان‌ با روسها، عباس‌ میرزا نایب‌السلطنه‌ به‌ همراه‌ قوایی‌ به‌ سوی‌ آذربایجان‌ حرکت‌ کرد. ابراهیم‌ خلیل‌خان‌ از سیسیانوف‌ یاری‌ خواست‌، اما قوای‌ مشترک‌ روسها و سواران‌ قره‌باغ‌ در نبرد با عباس‌میرزا شکست‌ خوردند و مجبور به‌ عقب‌نشینی‌ شدند.
[۲۹] محمدصادق‌بن‌ محمدباقر همای‌مروزی‌، تاریخ جهان ‌آرا، ج۱، ص‌ ۱۹۲ـ۱۹۳.
[۳۰] خاوری‌ شیرازی‌، ج‌ ۱، ص‌ ۲۲۲.
ابراهیم‌خلیل‌خان‌ پس‌ از این‌ ناکامی‌، با آگاه‌ شدن‌ از حرکت‌ عباس‌میرزا به‌ سوی‌ شوشی‌، بار دیگر از سیسیانوف‌ یاری‌ خواست‌ و او نیز سرهنگ‌ کِتلیرفسکی‌ را، با دویست‌ عراده‌ توپ‌ و آذوقه کافی‌، روانه عَسکران‌ نمود
[۳۱] عبدالرزاق‌بن‌ نجفقلی‌ مفتون‌ دنبلی‌، مآثرسلطانیه‌، ج۱، ص‌ ۱۴۹، ۱۳۵۱ ش‌.
[۳۲] رضاقلی‌بن‌ محمدهادی‌ هدایت‌، فهرس‌التواریخ‌، ج۱، ص‌ ۳۴۶، ۱۳۷۳ ش‌.
اما این‌بار نیز شکست‌ خوردند. ابراهیم‌خلیل‌خان‌ در ۱۲۲۰، در پی‌ اتحاد قبلی‌ خود با نیروهای‌ روسی‌، ژنرال‌ سیسیانوف‌ را به‌ قلعه شوشی‌ راه‌ داد. سیسیانوف چهارصد تن‌ از نیروهایش‌ را به‌ محافظت‌ از قلعه‌ گماشت‌ و اختیار قلعه شوشی‌ را کاملاً به‌دست‌ گرفت‌،
[۳۳] محمدحسن‌بن‌ علی‌ اعتمادالسلطنه‌، تاریخ‌ منتظم‌ ناصری، ج‌ ۳، ص‌ ۱۴۷۷، ۱۳۶۳ـ۱۳۶۷ ش‌.
اما هنگامی‌ که‌ ابراهیم‌ خلیل‌خان‌ دریافت‌ که‌ قصد نهایی‌ روسها تصرف‌ کامل‌ قره‌باغ‌ است‌ و او حتی‌ قادر به‌ حفظ‌ استقلال‌ ظاهری‌ خویش‌ نیست‌، با ارسال‌ نامه‌ای‌ از عباس‌میرزا خواست‌ تا نزد فتحعلی‌شاه‌ او را شفاعت‌ کند.

۲.۵ - خیانت جعفرقلی‌خان

جعفر قلی ‌خان ‌، نوه ابراهیم‌ خلیل‌خان‌، که‌ مخالف‌ همراهی‌ پدربزرگش‌ با سپاه‌ ایران‌ بود،
[۳۴] خاوری‌ شیرازی‌، ج‌ ۱، ص‌ ۲۴۸.
به‌ روسها خبر داد و آن‌ها نیز در ۱۲۲۲ شبانه‌، با راهنمایی‌ جعفرقلی‌خان‌، ابراهیم‌ خلیل‌خان‌ را به‌ همراه‌ ۳۱ نفر از بستگانش‌، از جمله‌ همسر و دخترش‌، به‌ قتل‌ رساندند.
[۳۵] عباسقلی‌ آقا باکیخانوف‌، گلستان‌ ارم، ج۱، ص‌ ۱۸۹.
[۳۶] محمودمیرزا قاجار، تاریخ‌ صاحبقرانی‌، ج‌ ۱، ص‌ ۸۷.
[۳۷] خاوری‌ شیرازی‌، ج‌ ۱، ص‌ ۲۳۶.
[۳۸] خاوری‌ شیرازی‌، ج‌ ۱، ص‌ ۲۴۸.
پس‌ از آن‌، سیسیانوف‌ حکومت‌ قره‌باغ‌ را به‌ مهدی‌قلی‌ خان‌، پسر ابراهیم‌ خلیل‌خان‌، سپرد.
[۳۹] جمال‌ جوانشیر قراباغی‌، تاریخ‌ قره‌باغ، ج۱، ص‌ ۱۳۲.


۲.۶ - حکومت‌ قرجه‌داغ‌

جعفرقلی‌خان‌ که‌ تصور می‌کرد پس‌ از مرگ‌ پدربزرگش‌ دولت‌ روسیه‌ او را به‌ حکومت‌ قره‌باغ‌ منصوب‌ خواهد کرد، از روسها رنجید و به‌ اطاعت‌ حکومت‌ ایران‌ در آمد؛ بنابراین‌، روسها به‌ او بدگمان‌ شدند، تا جایی‌که‌ در ۱۲۲۶ او را دستگیر و برای‌ تبعید به‌ سیبری ‌، به‌ تفلیس‌ منتقل‌ کردند. به‌ هنگام‌ انتقال‌ به‌ تفلیس‌، زمانی‌ که‌ از رود ترتر عبور می‌کردند، جعفرقلی‌خان‌ از دست‌ روسها گریخت‌ و خود را به‌ ایل‌ جبرائیل‌لو ، که‌ در حال‌ کوچ‌ به‌ سمت‌ ایران‌ بودند، رساند.
[۴۰] عبدالرزاق‌بن‌ نجفقلی‌ مفتون‌ دنبلی‌، مآثرسلطانیه‌، ج۱، ص‌ ۲۶۹، ۱۳۵۱ ش‌.
[۴۱] علیقلی‌بن‌ فتحعلی‌ اعتضادالسلطنه‌، اکسیرالتواریخ‌، ج۱، ص‌ ۳۴۵ـ۳۴۶.
عباس‌میرزا با آگاه‌ شدن‌ از فرار جعفرقلی‌خان‌ از دست‌ روسها، حکومت‌ قرجه‌داغ‌ ( ارسباران‌ ) را، به‌ انضمام‌ چهار هزار تومان‌ مقرری‌ سالانه‌، به‌ وی‌ واگذار کرد.
[۴۲] عبدالرزاق‌بن‌ نجفقلی‌ مفتون‌ دنبلی‌، مآثرسلطانیه‌، ج۱، ص‌ ۲۷۴ـ۲۷۵، ۱۳۵۱ ش‌.


۲.۷ - مأمور کوچ‌

از سوی‌ دیگر، مهدی‌ قلی‌خان‌، که‌ از تعدیات‌ روسها به‌ ستوه‌ آمده‌ بود، در ۱۲۳۵ به‌ دربار ایران‌ پناه‌ آورد.
[۴۳] اسنادی‌ از روابط‌ ایران‌ با منطقه قفقاز، ج۱، ص‌ ۲۵۸ـ۲۵۹.
مهدی ‌قلی ‌خان‌ در دوره دوم‌ جنگهای‌ ایران‌ و روس‌ (۱۲۴۱ـ۱۲۴۳) همراه‌ سپاه‌ ایران‌ با روسها جنگید. پس‌ از سقوط‌ گنجه ‌، وی‌ در ربیع‌ الاول‌ ۱۲۴۲ مأمور کوچ‌ دادن‌ ایلات‌ قره‌باغ‌ به‌ سوی‌ قراجه‌داغ‌ شد و به‌ دستور عباس‌میرزا حدود قراجه‌داغ‌ و مغان‌، به‌ عنوان‌ ییلاق‌ و قشلاق‌ آن‌ قوم‌، تعیین‌ شد.
[۴۴] خاوری‌ شیرازی‌، ج‌ ۱، ص‌ ۶۲۵.
[۴۵] خاوری‌ شیرازی‌، ج‌ ۱، ص‌ ۶۲۹.



پسر کوچک‌ ابراهیم‌ خلیل‌خان‌. وی‌ که‌ در دربار ایران‌ به‌سر می‌برد، بر خلاف‌ برادرش‌، مهدی‌ قلی‌خان‌، متمایل‌ به‌ ایران‌ و در خدمت‌ قشون‌ ایران‌ بود. ابوالفتح‌خان‌، بلافاصله‌ پس‌ از درخواست‌ کمک‌ پدرش‌ از حکومت‌ ایران‌، به‌ همراه‌ قوایی‌ که‌ عباس‌میرزا برای‌ یاری‌ ابراهیم‌خلیل‌خان‌ فرستاد، به‌ سوی‌ شوشی‌ شتافت‌ اما پیش‌ از رسیدن‌ وی‌ پدرش‌ را کشتند. ابوالفتح‌خان‌ در ۱۲۲۵ به‌ حکومت‌ دِزْمار منصوب‌ شد.
[۴۶] عبدالرزاق‌بن‌ نجفقلی‌ مفتون‌ دنبلی‌، مآثرسلطانیه‌، ج۱، ص‌ ۲۳۴، ۱۳۵۱ ش‌.
او شعر نیز می‌سرود و طوطی‌ تخلص‌ می‌کرد. وی‌ در ۱۲۵۵ درگذشت‌.
[۴۷] محمدعلی‌ تربیت‌، دانشمندان‌ آذربایجان‌، ج۱، ص‌ ۲۴۷.



مشهور به‌ والی‌، فرزند ابوالفتح‌خان‌. وی‌ در ۱۲۵۱ به‌ فرمان‌ محمد شاه قاجار به‌ حکومت‌ کاشان‌ منصوب‌ شد،
[۴۸] عبدالرحیم‌ ضرابی‌، تاریخ‌ کاشان، ج۱، ص‌ ۴۰۶.
[۴۹] رضاقلی‌بن‌ محمدهادی‌ هدایت‌، ۱۳۳۹ ش‌، ج‌۱۰، ص‌ ۱۶۹.
[۵۰] یحیی‌ احمدی‌ کرمانی‌، فرماندهان‌ کرمان‌، ج۱، ص‌۲۱۰.
اما سال‌ بعد، هنگام‌ سفر محمدشاه‌ به‌ گرگان ‌، به‌سبب‌ شکایت‌ مردم‌، عزل‌ شد.
[۵۱] محمدتقی‌بن‌ محمدعلی‌ سپهر، ناسخ‌التواریخ‌، ج‌ ۲، ص‌ ۲۴۶.
[۵۲] محمدتقی‌بن‌ محمدعلی‌ سپهر، ناسخ‌التواریخ‌، ج‌ ۲، ص‌ ۲۵۷.


۴.۱ - حکومت‌ کرمان‌

محمدشاه‌ در ۱۲۵۷ عباسقلی‌خان ‌ را به‌ حکومت‌ کرمان‌ منصوب‌ کرد.
[۵۳] علیقلی‌بن‌ فتحعلی‌ اعتضادالسلطنه‌، اکسیرالتواریخ‌، ج۱، ص‌ ۵۲۷.
[۵۴] محمدحسن‌بن‌ علی‌ اعتمادالسلطنه‌، تاریخ‌ منتظم‌ ناصری، ج‌ ۳، ص‌ ۱۶۵۶، ۱۳۶۳ـ۱۳۶۷ ش‌.
وی‌ در دوران‌ حکومت‌ در کرمان‌، قلعه بم‌ را مرمت‌ و در آن‌جا چاه‌ آب‌ حفر کرد. همچنین‌ آذوقه چندین‌ ساله شهر را در قلعه‌ ذخیره‌ نمود و دستور داد تا برای‌ پرورش‌ کرم‌ ابریشم‌ در حومه شهر کرمان‌ دوازده‌ هزار درخت‌ توت‌ بکارند.
[۵۵] محمدتقی‌بن‌ محمدعلی‌ سپهر، ناسخ‌التواریخ‌، ج‌ ۲، ص‌ ۳۶۶.
[۵۶] یحیی‌ احمدی‌ کرمانی‌، فرماندهان‌ کرمان‌، ج۱، ص‌ ۲۱۴.
وی‌ تا ۱۲۵۹ در این‌ منصب‌ باقی‌ ماند.
[۵۷] رضاقلی‌بن‌ محمدهادی‌ هدایت‌، ۱۳۳۹ ش‌، ج‌ ۱۰، ص‌ ۲۷۳.


۴.۲ - حکومت‌ اردبیل‌ و مشکین‌

پس‌ از مرگ‌ محمدشاه‌ قاجار، عباسقلی‌خان‌ به‌ دستور مهد علیا اداره امور خالصه ‌جات‌ را برعهده‌ گرفت‌.
[۵۸] محمد جعفربن‌ محمدعلی‌ خورموجی‌، حقایق‌ الاخبار ناصری‌، ج۱، ص‌ ۳۸.
سپس‌ در ۱۲۶۵ به‌ حکومت‌ اردبیل‌ و مشکین‌ منصوب‌ شد و همچنین‌ مأمور حفظ‌ امنیت‌ مرزهای‌ ایران‌ با روسیه‌ گردید که‌ از زمان‌ فوت‌ محمدشاه‌، راهزنان‌ آن‌ را ناامن‌ کرده‌ بودند.
[۵۹] محمد جعفربن‌ محمدعلی‌ خورموجی‌، حقایق‌ الاخبار ناصری‌، ج۱، ص‌ ۸۱.


۴.۳ - وزارت‌ عدلیه‌

در ۱۲۷۵، با تشکیل‌ شش‌ وزارتخانه‌ و حذف‌ مقام‌ صدراعظم‌ در دوره ناصرالدین‌شاه‌، عباسقلی‌خان‌ با لقب‌ معتمد الدوله‌ به‌ وزارت‌ عدلیه‌ منصوب‌ شد.
[۶۰] محمدحسن‌بن‌ علی‌ اعتمادالسلطنه‌، المآثر و الا´ثار، ج۱، ص‌۴۰، ۱۳۶۳ ش‌.
[۶۱] روزنامه وقایع‌ اتفاقیه، ج۱، ص‌ ۱ ـ ۲.
وی‌ در ۱۲۷۶، علاوه‌ بر سمتی‌ که‌ داشت‌، عضو مجلس‌ شورای‌ دولتی‌ شد و تا زمان‌ مرگش‌ (۱۲۷۸) در این‌ سمت‌ باقی‌ ماند. پس‌ از مرگش‌، منصب‌ وزارت‌ وی‌ به‌ برادرش‌، محمدابراهیم‌ خان‌، رسید.
[۶۲] محمدحسن‌بن‌ علی‌ اعتمادالسلطنه‌، تاریخ‌ منتظم‌ ناصری، ج‌ ۳، ص‌ ۱۸۲۲، ۱۳۶۳ـ۱۳۶۷ ش‌.
[۶۳] محمدحسن‌بن‌ علی‌ اعتمادالسلطنه‌، تاریخ‌ منتظم‌ ناصری، ج‌ ۳، ص‌ ۱۸۴۱، ۱۳۶۳ـ۱۳۶۷ ش‌.



پسر دیگر ابوالفتح‌خان‌ جوانشیر . وی‌ مدت‌ کوتاهی‌ وزیر عدلیه‌ بود و سپس‌ از این‌ سمت‌ برکنار شد اما بار دیگر با لقب‌ معتمدالملکی‌ به‌ همان‌ سمت‌ رسید.
[۶۴] مهدی‌ بامداد، شرح‌ حال‌ رجال‌ ایران‌، ج‌ ۲، ص‌ ۲۲۹.



از بازماندگان‌ خاندان‌ ابراهیم‌خلیل‌ خان‌ جوانشیر. وی‌ در ۱۲۵۶، در زمان‌ محمدشاه‌ قاجار، به‌ حکومت‌ کرمانشاهان‌ منصوب‌ شد.
[۶۵] محمدتقی‌بن‌ محمدعلی‌ سپهر، ناسخ‌التواریخ‌، ج‌ ۲، ص‌ ۳۷۹.
[۶۶] محمدحسن‌بن‌ علی‌ اعتمادالسلطنه‌، تاریخ‌ منتظم‌ ناصری، ج‌ ۳، ص‌ ۱۶۵۵، ۱۳۶۳ـ۱۳۶۷ ش‌.
او از عهده مقابله‌ با خانهای‌ کرمانشاهان‌ برنیامد، پس‌ در ۱۲۵۷ محمدشاه‌ قاجار محبعلی‌خان‌، سردار ماکویی‌، را برای‌ کمک‌ به‌ عبدالحسین‌خان‌ به‌ آنجا فرستاد. عبدالحسین‌خان‌، به‌ گمان‌ اینکه‌ محبعلی‌خان‌ برای‌ عزل‌ او به‌ کرمانشاهان‌ آمده‌، با خانهای‌ کرمانشاهان‌ همدست‌ گردید، اما کاری‌ از پیش‌ نبرد؛ سپس‌ معزول‌ و به‌ تهران‌ فرستاده‌ شد.
[۶۷] رضاقلی‌بن‌ محمدهادی‌ هدایت‌، ۱۳۳۹ ش‌، ج‌۱۰، ص‌ ۳۱۶.
[۶۸] محمدحسن‌بن‌ علی‌ اعتمادالسلطنه‌، تاریخ‌ منتظم‌ ناصری، ج‌ ۳، ص‌۱۶۶۰، ۱۳۶۳ـ۱۳۶۷ ش‌.



از دیگر بازماندگان‌ ابراهیم‌خلیل‌خان‌ جوانشیر. وی‌ در ۱۲۶۷ در دوره ناصرالدین‌شاه‌، به‌ حکومت‌ شاهرود و بسطام‌ منصوب‌ گردید،
[۶۹] روزنامه وقایع‌ اتفاقیه، ج۱، ص‌ ۲.
اما در ۸ جمادی‌الا´خره همان‌ سال‌ درگذشت‌.


پس‌ از او، یکی‌ از بستگانش‌ به‌ نام‌ حسینعلی‌خان‌ جوانشیر به‌ جای‌ وی‌ حاکم‌ ولایت‌ مزبور شد.
[۷۰] روزنامه وقایع‌ اتفاقیه، ج۱، ص‌ ۲.
[۷۱] محمدحسن‌بن‌ علی‌ اعتمادالسلطنه‌، المآثر و الا´ثار، ج۱، ص‌۶۰، ۱۳۶۳ ش‌.
احتمالاً در دوره محمدشاه‌ قریه‌های‌ پریخان‌، مشکین‌، دوشودرلو ، ساروخانلو تراکمه‌ و بارانچه‌ به‌ وی‌ اعطا شده‌ بود.
[۷۲] فرمان‌ها و رقم‌های‌ دوره قاجار، ج‌ ۱، ص‌ ۲۹۵.
[۷۳] فرمان‌ها و رقم‌های‌ دوره قاجار، ج‌ ۱، ص‌ ۲۹۷.
[۷۴] فرمان‌ها و رقم‌های‌ دوره قاجار، ج‌ ۱، ص‌ ۳۰۳.
[۷۵] فرمان‌ها و رقم‌های‌ دوره قاجار، ج‌ ۱، ص‌ ۳۰۹.

اولاد و بازماندگان‌ ابراهیم‌ خلیل‌خان‌ جوانشیر در دربار ایران‌ با احترام‌ می‌زیستند و شاهان‌ قاجاری‌ مناطقی‌ را به‌ عنوان‌ تیول‌ در اختیار ایشان‌ می‌گذاردند.


(۱) یحیی‌ احمدی‌ كرمانی‌، فرماندهان‌ كرمان‌، چاپ‌ محمدابراهیم‌ باستانی‌ پاریزی‌، تهران‌ ۱۳۷۱ ش‌؛
(۲) اسناد و مكاتبات‌ تاریخی‌ ایران‌: قاجاریه‌، چاپ‌ محمدرضا نصیری‌، تهران‌: كیهان‌، ۱۳۶۶ـ ۱۳۶۸ ش‌؛
(۳) اسنادی‌ از روابط‌ ایران‌ با منطقه قفقاز، تهران‌: وزارت‌ امورخارجه‌، دفتر مطالعات‌ سیاسی‌ و بین‌المللی‌، ۱۳۷۲ ش‌؛
(۴) علیقلی‌بن‌ فتحعلی‌ اعتضادالسلطنه‌، اكسیرالتواریخ‌: تاریخ‌ قاجاریه‌ از آغاز تا سال‌ ۱۲۵۹ ق‌، چاپ‌ جمشید كیان‌فر، تهران‌ ۱۳۷۰ ش‌؛
(۵) محمدحسن‌بن‌ علی‌ اعتمادالسلطنه‌، تاریخ‌ منتظم‌ ناصری، چاپ‌ محمداسماعیل‌ رضوانی‌، تهران‌ ۱۳۶۳ـ۱۳۶۷ ش‌؛
(۶) همو، المآثر و الا´ثار، در چهل‌ سال‌ تاریخ‌ ایران‌، چاپ‌ ایرج‌ افشار، ج‌ ۱، تهران‌: اساطیر، ۱۳۶۳ ش‌؛
(۷) عبدالرشیدبن‌ محمد شفیع‌ افشار محمودلو، تاریخ‌افشار، چاپ‌ محمود رامیان‌ و پرویز شهریار افشار، [۱]     ۱۳۴۶ ش‌؛
(۸) عباسقلی‌ آقا باكیخانوف‌، گلستان‌ ارم، چاپ‌ عبدالكریم‌ علیزاده‌ و دیگران‌، باكو ۱۹۷۰؛
(۹) مهدی‌ بامداد، شرح‌ حال‌ رجال‌ ایران‌ در قرن‌ ۱۲ و ۱۳ و ۱۴ هجری‌، تهران‌ ۱۳۵۷ ش‌؛
(۱۰) محمدعلی‌ تربیت‌، دانشمندان‌ آذربایجان‌، تهران‌ ۱۳۱۴ ش‌؛
(۱۱) جمال‌ جوانشیر قراباغی‌، تاریخ‌ قره‌باغ، چاپ‌ حسین‌ احمدی‌، تهران‌ ۱۳۸۲ ش‌؛
(۱۲) جهانگیر میرزا، تاریخ‌نو: شامل‌ حوادث‌ دوره قاجاریه‌ از سال‌ ۱۲۴۰ تا ۱۲۶۷ قمری، چاپ‌ عباس‌ اقبال‌ آشتیانی‌، تهران‌ ۱۳۲۷ ش‌؛
(۱۳) فضل‌اللّه‌بن‌ عبدالنبی‌، تاریخ‌ ذوالقرنین، چاپ‌ ناصر افشارفر، تهران‌ ۱۳۸۰ ش‌؛
(۱۴) محمد جعفربن‌ محمدعلی‌ خورموجی‌، حقایق‌ الاخبار ناصری‌، چاپ‌ حسین‌ خدیوجم‌، تهران‌ ۱۳۶۳ ش‌؛
(۱۵) روزنامه وقایع‌اتفاقیه، ش‌ ۱، ۵ ربیع‌الا´خر ۱۲۶۷، ش‌ ۱۰، ۸ جمادی‌الا´خره‌ ۱۲۶۷، ش‌ ۳۹۷، سلخ‌ محرم‌ ۱۲۷۵؛
(۱۶) محمد فتح‌اللّه‌بن‌ محمدتقی‌ ساروی‌، تاریخ‌ محمدی (احسن ‌التواریخ)، چاپ‌ غلامرضا طباطبائی‌ مجد، تهران‌ ۱۳۷۱ ش‌؛
(۱۷) محمدتقی‌بن‌ محمدعلی‌ سپهر، ناسخ‌التواریخ‌: تاریخ‌ قاجاریه، چاپ‌ جمشید كیانفر، تهران‌ ۱۳۷۷ ش‌؛
(۱۸) عبدالرحیم‌ ضرابی‌، تاریخ‌ كاشان، چاپ‌ ایرج‌ افشار، تهران‌ ۱۳۵۶ ش‌؛
(۱۹) ابوالحسن‌ غفاری‌ كاشانی‌، گلشن‌مراد، چاپ‌ غلامرضا طباطبائی‌ مجد، تهران‌ ۱۳۶۹ ش‌؛
(۲۰) فرمان‌ها و رقم‌های‌ دوره قاجار، ج‌ ۱، تهران‌: مؤسسه پژوهش‌ و مطالعات‌ فرهنگی‌، ۱۳۷۱ ش‌؛
(۲۱) حسن‌بن‌ حسن‌ فسائی‌، فارسنامه ناصری‌،چاپ‌ منصور رستگار فسائی‌، تهران‌ ۱۳۶۷ ش‌؛
(۲۲) محمود میرزاقاجار، تاریخ‌ صاحبقرانی‌، نسخه خطی‌ كتابخانه ملی‌ ایران‌، ش‌ ۱۸۹۲/۱۱۱۷/س‌ ؛
(۲۳) عبدالرزاق‌بن‌ نجفقلی‌ مفتون‌ دنبلی‌، مآثرسلطانیه‌: تاریخ‌ جنگهای‌ ایران‌ و روس‌، تبریز ۱۲۴۱، چاپ‌ غلامحسین‌ صدری‌ افشار، چاپ‌ افست‌ تهران‌ ۱۳۵۱ ش‌؛
(۲۴) همو، تجربه الاحرار و تسلیه الابرار، چاپ‌ حسن‌ قاضی‌ طباطبائی‌، تبریز ۱۳۴۹ـ ۱۳۵۰ ش‌؛
(۲۵) رضاقلی‌بن‌ محمدهادی‌ هدایت‌، فهرس‌التواریخ‌، چاپ‌ عبدالحسین‌ نوائی‌ و میرهاشم‌ محدث‌، تهران‌ ۱۳۷۳ ش‌؛
(۲۶) همو، ملحقات‌ تاریخ‌ روضه الصفای‌ ناصری‌، در میرخواند، تاریخ‌ روضه الصفا، ج‌ ۸ ـ۱۰، تهران‌ ۱۳۳۹ ش‌؛
(۲۷) محمدصادق‌بن‌ محمدباقر همای‌مروزی‌، تاریخ جهان ‌آرا، نسخه خطی‌ كتابخانه‌ ملی‌ایران‌، ش‌ ۲۲۵۹/ف‌.


۱. جمال‌ جوانشیر قراباغی‌، تاریخ‌ قره‌باغ، ج۱، ص‌ ۸۳.
۲. جمال‌ جوانشیر قراباغی‌، تاریخ‌ قره‌باغ، ج۱، ص‌۲۰.
۳. جهانگیر میرزا، تاریخ‌نو‌، ج۱، ص‌ ۲۴.
۴. جمال‌ جوانشیر قراباغی‌، تاریخ‌ قره‌باغ، ج۱، ص‌ ۸۴.
۵. جمال‌ جوانشیر قراباغی‌، تاریخ‌ قره‌باغ، ج۱، ص‌ ۸۵.
۶. جمال‌ جوانشیر قراباغی‌، تاریخ‌ قره‌باغ، ج۱، ص‌ ۹۱ـ۹۲.
۷. عباسقلی‌ آقا باکیخانوف‌، گلستان‌ ارم، ج۱، ص‌ ۱۵۹ـ۱۶۰.
۸. جمال‌ جوانشیر قراباغی‌، تاریخ‌ قره‌باغ، ج۱، ص‌ ۹۳.
۹. جمال‌ جوانشیر قراباغی‌، تاریخ‌ قره‌باغ، ج۱، ص‌ ۹۴ـ ۹۵.
۱۰. جمال‌ جوانشیر قراباغی‌، تاریخ‌ قره‌باغ، ج۱، ص‌ ۹۵ـ۹۷.
۱۱. عبدالرزاق‌بن‌ نجفقلی‌ مفتون‌ دنبلی‌، بخش‌ ۱، ص‌ ۴۹۱.
۱۲. حسن‌بن‌ حسن‌ فسائی‌، فارسنامه ناصری‌، ج‌ ۱، ص‌ ۶۰۵.
۱۳. عبدالرشیدبن‌ محمد شفیع‌ افشار محمودلو، تاریخ‌افشار، ج۱، ص‌ ۱۴۴ـ ۱۴۵.
۱۴. جمال‌ جوانشیر قراباغی‌، تاریخ‌ قره‌باغ، ج۱، ص‌ ۹۷ـ۹۹.
۱۵. ابوالحسن‌ غفاری‌ کاشانی‌، گلشن‌مراد، ج۱، ص‌ ۲۱۲.
۱۶. جمال‌ جوانشیر قراباغی‌، تاریخ‌ قره‌باغ، ج۱، ص‌ ۹۹.
۱۷. محمد فتح‌اللّه‌بن‌ محمدتقی‌ ساروی‌، تاریخ‌ محمدی، ج۱، ص‌ ۲۴۲.
۱۸. عبدالرزاق‌بن‌ نجفقلی‌ مفتون‌ دنبلی‌، مآثرسلطانیه‌، ج۱، ص‌ ۲۳.
۱۹. اسناد و مکاتبات‌ تاریخی‌ ایران‌: قاجاریه‌، ج‌ ۱، ص‌ ۴.
۲۰. محمد فتح‌اللّه‌بن‌ محمدتقی‌ ساروی‌، تاریخ‌ محمدی، ج۱، ص‌ ۲۶۹ـ۲۷۱.
۲۱. محمد فتح‌اللّه‌بن‌ محمدتقی‌ ساروی‌، تاریخ‌ محمدی، ج۱، ص‌ ۲۹۷.
۲۲. خاوری‌ شیرازی‌، ج‌ ۱، ص‌ ۴۶.
۲۳. خاوری‌ شیرازی‌، ج‌ ۱، ص‌ ۶۲.
۲۴. خاوری‌ شیرازی‌، ج‌ ۱، ص‌ ۸۸.
۲۵. رضاقلی‌بن‌ محمدهادی‌ هدایت‌، ۱۳۳۹ ش‌، ج‌ ۹، ص‌ ۳۳۵.
۲۶. جمال‌ جوانشیر قراباغی‌، تاریخ‌ قره‌باغ، ج۱، ص‌ ۱۱۹.
۲۷. رضاقلی‌بن‌ محمدهادی‌ هدایت‌، فهرس‌التواریخ‌، ج۱، ص‌ ۳۳۳، ۱۳۷۳ ش‌.
۲۸. عباسقلی‌ آقا باکیخانوف‌، گلستان‌ ارم، ج۱، ص‌ ۱۸۷.
۲۹. محمدصادق‌بن‌ محمدباقر همای‌مروزی‌، تاریخ جهان ‌آرا، ج۱، ص‌ ۱۹۲ـ۱۹۳.
۳۰. خاوری‌ شیرازی‌، ج‌ ۱، ص‌ ۲۲۲.
۳۱. عبدالرزاق‌بن‌ نجفقلی‌ مفتون‌ دنبلی‌، مآثرسلطانیه‌، ج۱، ص‌ ۱۴۹، ۱۳۵۱ ش‌.
۳۲. رضاقلی‌بن‌ محمدهادی‌ هدایت‌، فهرس‌التواریخ‌، ج۱، ص‌ ۳۴۶، ۱۳۷۳ ش‌.
۳۳. محمدحسن‌بن‌ علی‌ اعتمادالسلطنه‌، تاریخ‌ منتظم‌ ناصری، ج‌ ۳، ص‌ ۱۴۷۷، ۱۳۶۳ـ۱۳۶۷ ش‌.
۳۴. خاوری‌ شیرازی‌، ج‌ ۱، ص‌ ۲۴۸.
۳۵. عباسقلی‌ آقا باکیخانوف‌، گلستان‌ ارم، ج۱، ص‌ ۱۸۹.
۳۶. محمودمیرزا قاجار، تاریخ‌ صاحبقرانی‌، ج‌ ۱، ص‌ ۸۷.
۳۷. خاوری‌ شیرازی‌، ج‌ ۱، ص‌ ۲۳۶.
۳۸. خاوری‌ شیرازی‌، ج‌ ۱، ص‌ ۲۴۸.
۳۹. جمال‌ جوانشیر قراباغی‌، تاریخ‌ قره‌باغ، ج۱، ص‌ ۱۳۲.
۴۰. عبدالرزاق‌بن‌ نجفقلی‌ مفتون‌ دنبلی‌، مآثرسلطانیه‌، ج۱، ص‌ ۲۶۹، ۱۳۵۱ ش‌.
۴۱. علیقلی‌بن‌ فتحعلی‌ اعتضادالسلطنه‌، اکسیرالتواریخ‌، ج۱، ص‌ ۳۴۵ـ۳۴۶.
۴۲. عبدالرزاق‌بن‌ نجفقلی‌ مفتون‌ دنبلی‌، مآثرسلطانیه‌، ج۱، ص‌ ۲۷۴ـ۲۷۵، ۱۳۵۱ ش‌.
۴۳. اسنادی‌ از روابط‌ ایران‌ با منطقه قفقاز، ج۱، ص‌ ۲۵۸ـ۲۵۹.
۴۴. خاوری‌ شیرازی‌، ج‌ ۱، ص‌ ۶۲۵.
۴۵. خاوری‌ شیرازی‌، ج‌ ۱، ص‌ ۶۲۹.
۴۶. عبدالرزاق‌بن‌ نجفقلی‌ مفتون‌ دنبلی‌، مآثرسلطانیه‌، ج۱، ص‌ ۲۳۴، ۱۳۵۱ ش‌.
۴۷. محمدعلی‌ تربیت‌، دانشمندان‌ آذربایجان‌، ج۱، ص‌ ۲۴۷.
۴۸. عبدالرحیم‌ ضرابی‌، تاریخ‌ کاشان، ج۱، ص‌ ۴۰۶.
۴۹. رضاقلی‌بن‌ محمدهادی‌ هدایت‌، ۱۳۳۹ ش‌، ج‌۱۰، ص‌ ۱۶۹.
۵۰. یحیی‌ احمدی‌ کرمانی‌، فرماندهان‌ کرمان‌، ج۱، ص‌۲۱۰.
۵۱. محمدتقی‌بن‌ محمدعلی‌ سپهر، ناسخ‌التواریخ‌، ج‌ ۲، ص‌ ۲۴۶.
۵۲. محمدتقی‌بن‌ محمدعلی‌ سپهر، ناسخ‌التواریخ‌، ج‌ ۲، ص‌ ۲۵۷.
۵۳. علیقلی‌بن‌ فتحعلی‌ اعتضادالسلطنه‌، اکسیرالتواریخ‌، ج۱، ص‌ ۵۲۷.
۵۴. محمدحسن‌بن‌ علی‌ اعتمادالسلطنه‌، تاریخ‌ منتظم‌ ناصری، ج‌ ۳، ص‌ ۱۶۵۶، ۱۳۶۳ـ۱۳۶۷ ش‌.
۵۵. محمدتقی‌بن‌ محمدعلی‌ سپهر، ناسخ‌التواریخ‌، ج‌ ۲، ص‌ ۳۶۶.
۵۶. یحیی‌ احمدی‌ کرمانی‌، فرماندهان‌ کرمان‌، ج۱، ص‌ ۲۱۴.
۵۷. رضاقلی‌بن‌ محمدهادی‌ هدایت‌، ۱۳۳۹ ش‌، ج‌ ۱۰، ص‌ ۲۷۳.
۵۸. محمد جعفربن‌ محمدعلی‌ خورموجی‌، حقایق‌ الاخبار ناصری‌، ج۱، ص‌ ۳۸.
۵۹. محمد جعفربن‌ محمدعلی‌ خورموجی‌، حقایق‌ الاخبار ناصری‌، ج۱، ص‌ ۸۱.
۶۰. محمدحسن‌بن‌ علی‌ اعتمادالسلطنه‌، المآثر و الا´ثار، ج۱، ص‌۴۰، ۱۳۶۳ ش‌.
۶۱. روزنامه وقایع‌ اتفاقیه، ج۱، ص‌ ۱ ـ ۲.
۶۲. محمدحسن‌بن‌ علی‌ اعتمادالسلطنه‌، تاریخ‌ منتظم‌ ناصری، ج‌ ۳، ص‌ ۱۸۲۲، ۱۳۶۳ـ۱۳۶۷ ش‌.
۶۳. محمدحسن‌بن‌ علی‌ اعتمادالسلطنه‌، تاریخ‌ منتظم‌ ناصری، ج‌ ۳، ص‌ ۱۸۴۱، ۱۳۶۳ـ۱۳۶۷ ش‌.
۶۴. مهدی‌ بامداد، شرح‌ حال‌ رجال‌ ایران‌، ج‌ ۲، ص‌ ۲۲۹.
۶۵. محمدتقی‌بن‌ محمدعلی‌ سپهر، ناسخ‌التواریخ‌، ج‌ ۲، ص‌ ۳۷۹.
۶۶. محمدحسن‌بن‌ علی‌ اعتمادالسلطنه‌، تاریخ‌ منتظم‌ ناصری، ج‌ ۳، ص‌ ۱۶۵۵، ۱۳۶۳ـ۱۳۶۷ ش‌.
۶۷. رضاقلی‌بن‌ محمدهادی‌ هدایت‌، ۱۳۳۹ ش‌، ج‌۱۰، ص‌ ۳۱۶.
۶۸. محمدحسن‌بن‌ علی‌ اعتمادالسلطنه‌، تاریخ‌ منتظم‌ ناصری، ج‌ ۳، ص‌۱۶۶۰، ۱۳۶۳ـ۱۳۶۷ ش‌.
۶۹. روزنامه وقایع‌ اتفاقیه، ج۱، ص‌ ۲.
۷۰. روزنامه وقایع‌ اتفاقیه، ج۱، ص‌ ۲.
۷۱. محمدحسن‌بن‌ علی‌ اعتمادالسلطنه‌، المآثر و الا´ثار، ج۱، ص‌۶۰، ۱۳۶۳ ش‌.
۷۲. فرمان‌ها و رقم‌های‌ دوره قاجار، ج‌ ۱، ص‌ ۲۹۵.
۷۳. فرمان‌ها و رقم‌های‌ دوره قاجار، ج‌ ۱، ص‌ ۲۹۷.
۷۴. فرمان‌ها و رقم‌های‌ دوره قاجار، ج‌ ۱، ص‌ ۳۰۳.
۷۵. فرمان‌ها و رقم‌های‌ دوره قاجار، ج‌ ۱، ص‌ ۳۰۹.



دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «خاندان جوانشیر»، شماره ۵۱۵۶.    



جعبه ابزار