• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

خدمت به بندگان خدا

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



از نقاط بسیار حساس در اخلاق اسلامی حسّ تعاون و تعاضد و خدمت به مردم بخصوص خدمت به مؤمنان و صالحان است. از مجموعه تعالیم اسلامی و سیره اولیاء (علیهم‌صلوات‌الله) استفاده می‌شود که پس از ادای فرایض، بالاترین وسیله برای تقرّب به خداوند متعال این خصلت نیکو است. اولیای خداوند همواره در خدمت مردم بودند و شخصاً در رفع حوایج آنان اقدام می‌کردند.



از قرآن مجید استفاده می‌شود که آنچه به سود مردم باشد پایدار و جاوید خواهد بود و آنچه سودمند نباشد، مانند کف بر روی آب، بزودی از میان می‌رود و اثری از آن باقی نمی‌ماند. خداوند متعال می‌فرماید: «... فَاَمَّا الزَّبَدُ فَیَذْهَبُ جُفاءً وَ اَمَّا ما یَنْفَعُ النَّاسَ فَیَمْکُثُ فِی الْاَرْضِ کَذلِکَ یَضْرِبُ اللَّهُ الْاَمْثالَ؛ ... اما کف به کناری می‌افتد و نابود می‌شود ولی آنچه به مردم سود می‌رساند (مثل آب یا فلز خالص) در زمین می‌ماند. خداوند متعال این‌چنین مثال می‌زند.»
امام صادق (علیه‌السّلام) در تفسیر آیه شریفه «وَ جَعَلَنِی مُبارَکاً اَیْنَ ما کُنْتُ...» که درباره حضرت عیسی (علیه‌السّلام) نازل گشته می‌فرماید: مقصود از «جَعَلَنی مُبارکاً»، «جعلنی نفّاعاً» می‌باشد، یعنی خداوند عیسی را برای مردم بسیار سودمند قرارداد. در حدیث دیگری آمده است: آنگاه که از رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم) پرسیدند: محبوب‌ترین مردم کیست؟ فرمود: آن کس که وجودش برای مردم سودمندتر باشد.در حدیثی دیگر آمده است که پیامبر اکرم (صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم) فرمود: «الْخلقُ عِیالُ الله فَاحبُّ الْخلق الی الله من نَفَع عیالَ الله و ادْخل علی اهلِ بیْتٍ سُرُوراً.؛ مردم عائله و جیره‌خواران خداوندند. محبوب‌ترین آنها نزد خدا کسی است که سودش به عائله خدا برسد و خانواده‌ای را خوشحال کند.»

۱.۱ - سبب ورود بهشت

رسول خدا (صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم) فرمود: «دخل عبْدٌ الْجنَّةَ بِغُصْنٍ من شوکٍ کان علی طریقِ الْمسلمین فَاَماطَهُ عنهُ؛ بنده‌ای از بندگان خدا در اثر اینکه شاخه خاری را از سر راه مسلمین برداشت اهل بهشت شد.»

۱.۲ - نوعی عبادت

بعضی از مردم گمان می‌کنند که عبادت تنها به نماز خواندن و روزه گرفتن است و پاره‌ای از اینان بحدّی در غفلت و نادانی و خودخواهی فرو رفته‌اند که اگر در برابر دیدگانشان مردم از گرسنگی جان دهند هیچ متاثّر نمی‌شوند.
مکرر دیده شده که این گونه افراد حتی در مسافرت‌های عبادی مانند زیارت و حج تمام اوقات خود را به زیارت و دعا و اعمال مستحبّه فردی می‌گذرانند و هیچ کمکی به همراهان و هم‌سفران خود نمی‌کنند با اینکه می‌دانند در میان آنها افراد ضعیف و ناتوان فراوان وجود دارند که سخت به کمک و مساعدت نیازمندند. در هر حال، یکی از اسباب سلوک، حسن سلوک با مردم و حس خیرخواهی نسبت به بندگان خدا است و این احساس، انسان را از خودخواهی و خودبینی باز می‌دارد و به اخلاق الهی و ملکوتی متخلّق می‌سازد. خداوند تعالی می‌فرماید: هم چنانکه خداوند با فضل و رحمت با شما رفتار می‌کند شما نیز نسبت به یکدیگر دارای فضل و نیکی باشید (وَلا تَنْسَوُا الْفَضْلَ بَیْنَکُمْ) ، مبادا این رابطه فطری و الهی را فراموش کنید.
پیامبر اکرم (صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم) فرمود: «انْسکُ النّاس نُسکاً انْصَحُهُمْ جَیْباً وَ‌اسْلَمُهُم قلباً لِجَمیعِ الْمسلمینَ.؛ عابدترین مردم آن کسی است که نسبت به مردم خیرخواه‌تر از دیگران و نسبت به تمام مسلمین سلیم القلب تر و باصفاتر باشد.»
بنابراین، اگر مرجع حاجات مردم شدید، خوشحال باشید که خدا شما را دوست می‌دارد، و چنانچه در خانه یا دفتر کارتان به روی مردم بسته شد و مردم به شما مراجعه نکردند یا نتوانستند مراجعه کنند، بدانید که از رحمت خدا محروم شده‌اید و باید به جای خوشحالی، ناراحت واندوهگین شوید.

۱.۳ - ایمان به پیامبر و نزدیکی به آن حضرت

رسول خدا (صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم) می‌فرماید: نزدیک‌ترین شما به من در روز قیامت کسانی هستند که در گفتار راست‌گوتر و در امانت‌داری استوارتر و در عهد و پیمان باوفاتر و در اخلاق نیکوتر و نسبت به مردم نزدیک‌تر و خدمت‌گزارتر باشند.
حضرت امام جعفر صادق (علیه‌السّلام) فرمود: ای رفاعه! به خدا و محمد و علی (علیهماالسّلام) ایمان نیاورده است کسی که هرگاه برادر مؤمن او برای رفع حاجتی نزد وی بیاید، با چهره باز با او برخورد نکند. اگر بتواند خود حاجت او را برآورد باید در این باره به سرعت اقدام کند و اگر نمی‌تواند، نزد دیگران برود تا حاجت او را برآورده سازد، و اگر کسی غیر از این باشد که برایت وصف کردم هیچ گونه ولایت و رابطه‌ای بین ما و او نیست.

۱.۴ - لازمه پیکر واحد بودن

پیامبر اکرم (صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم) فرمود: «انَّما الْمؤمنون فی تَراحُمهم و تَعاطُفِهم بِمنزلةِ الْجَسد الْواحِدِ اذا اشَتَکی مِنْهُ عُضوٌ واحدٌ تداعی لهُ سائِرُ الْجسد بِالْحُمّی والسَّهَرِ.؛ مؤمنان از نظر مهرورزی و عطوفت نسبت به یکدیگر مانند یک پیکرند که هرگاه عضوی از آن دچار دردی شود سایر اعضاء (از راه تب و بیداری و ناراحتی) همدردی خود را با آن عضو ابراز می‌دارند و به کمکش می‌شتابند.»
بعید نیست که حدیث شریف، الهام‌بخش سعدی شیرازی در شعر معروفش باشد که می‌گوید:
بنی‌آدم اعضای یکدیگرند که در آفرینش ز یک گوهرند ••••• چو عضوی به درد آورد روزگار دگر عضوها را نماند قرار
تو کز محنت دیگران بی‌غمی ••••• نشاید که نامت نهند آدمی
[۱۵] سعدی شیرازی، مصلح بن عبدالله، کلیات سعدی، ص ۲۵ .
(البته رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم) جامعه مسلمین را به‌ منزله پیکر واحد دانسته نه جامعه بشریت را، و حق هم همین است زیرا جامعه کفر و نفاق نمی‌تواند پیکر واحد باشد، که در کفر و نفاق جز جنگ و نزاع و خودخواهی و فریب چیزی وجود ندارد و نیز کفر و ایمان در یک جا نمی‌گنجد)

۱.۵ - لازمه تعاون

از امام صادق (علیه‌السّلام) نقل شده است که رسول خدا (صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم) در منی خطبه‌ای ایراد کرد که در ضمن آن فرمود: مسلمانان با هم برادرند، ارزش خون آنها با یکدیگر برابر است و تعهد و امانی که کوچک‌ترین فرد آنها بدهد برای همه‌شان محترم است و آنها در برابر بیگانگان، یکدل و یکدست به هم پیوسته و متشکّل‌اند. بنابراین، فرد مسلمان هیچ‌گاه نباید نسبت به ناراحتی و گرفتاری‌های سایر مسلمانان بی تفاوت و از اوضاع و احوال آنها بی‌خبر باشد، چون کسی که در این گونه مسائل بی‌تفاوت باشد به طریق اولی در مورد مسائل مهم‌تری که در اجتماع رخ می‌دهد نیز عکس‌العملی از خود نشان نخواهد داد. این گونه افراد، خودآگاه یا ناخودآگاه، دچار خودخواهی خاصی هستند که جز به خود به هیچ کس نمی‌اندیشند و از روح تعاون و نیکوکاری برخوردار نیستند با اینکه قرآن مجید مسلمین را به همکاری و تعاون در کارهای خیر دعوت می‌کند و می‌فرماید: «تَعاوَنُوا عَلَی الْبِرِّ وَ التَّقْوی...؛ در راه نیکی و پرهیزکاری به یکدیگر کمک کنید....»


افراد بی‌تفاوت و خودخواه لزوم تعاون و همکاری در نیکوکاری و سالم‌سازی اجتماع را که یک اصل مهم اسلامی است نادیده می‌گیرند با اینکه طبق این اصل تمام مسلمین وظیفه دارند در کارهای نیک و پسندیده به کمک یکدیگر بشتابند. بنابراین، کسی که می‌خواهد متخلّق به اخلاق حسنه باشد باید بکوشد تا روح همیاری و همدردی را در خود ایجاد کند و با ریاضت و اقدام عملی، حالت بی‌تفاوتی و خونسردی را به خونگرمی و سوز و گداز و حسّ فردگرایی را به روح اجتماعی مبدّل سازد؛ یعنی همین که احساس ناراحتی و نیاز در برادر دینی خود کرد بی‌درنگ وارد عمل شود و در رفع مشکل او اقدام مقتضی معمول دارد و چه بهتر آنکه پیش از تقاضا و استغاثه او در مقام یاری و اغاثه برآید تا برادر دینی به ذلّ سوال دچار نشود.
رسول گرامی اسلام (صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم) فرمود: «مَنْ اصْبح لا یَهْتمُّ بِامورُ الْمسلمینَ فَلیْس منهم و من سَمِعَ رَجلاً یُنادی یا لَلْمسلمینَ فَلم یُجبه فلیْسَ بِمًسلمٍ؛ کسی که در هر صبحگاه به امور مسلمین همّت نگمارد و دراندیشه کارهای آنان نباشد از آنها نیست، و کسی که بشنود مردی فریاد می‌زند و کمک می‌طلبد و به او کمک نکند مسلمان نیست.»

۲.۱ - کفران نعمت

از احادیث استفاده می‌شود که هر کس امکانات خداداده را در رفع حوایج برادران دینی به کار نگیرد قهراً آن را در خدمت گناه و دشمنان خدا قرار خواهد داد.
امام باقر (علیه‌السّلام) فرمود: «مَنْ بَخِل بِمَعُونةِ اخیِه الْمسلِم و الْقیام لهُ فی حاجَتِهِ (الّا) ابْتُلِیَ بِمَعُونةٍ مَنْ یَاَثَمُ علیهِ و لا یُوجَرُ؛ کسی که در کمک کردن به برادر مسلمانش بخل ورزد و از اقدام در انجام حاجتش کوتاهی کند ناچار می‌شود به کسی کمک کند که با این امکانات علیه خود او اقدام کرده و در این راه هیچ اجر و پاداشی نخواهد برد.»
در روایت دیگری ابی بصیر از امام صادق (علیه‌السّلام) نقل می‌کند که آن حضرت فرمود: هر یک از شیعیان ما که نزد یکی از برادران دینی خود برود و از او کمک بخواهد و او با اینکه می‌تواند وی را یاری دهد کوتاهی کند خدای متعال او را گرفتار می‌کند که حاجت دشمنان ما را برآورد تا بدین وسیله خداوند در روز قیامت او را عذاب کند.

۲.۲ - خواری دنیا و آخرت

در روایت دیگری امام صادق (علیه‌السّلام) فرمود: «مامِنْ مؤمن یَخْذُل اخاهُ و هو یقْدرُ علی نصْرتِه الّا خَذَلهُ الله فی الدُّنیا و الْاخرةِ. »؛ هر مؤمنی که برادر دینی خود را یاری ندهد با اینکه قدرت این کار را دارد خداوند او را به حال خود واگذارد و در دنیا و آخرت خوار و ذلیلش کند.»

۲.۳ - خیانت به خدا و پیامبر

در روایت دیگر آمده است کسی که از برآوردن حاجت برادر دینی خود دریغ ورزد به خدا و رسول خیانت کرده و اهل جهنم است. امام صادق (علیه‌السّلام) فرمود: هر مؤمنی که دست رد بر سینه برادر نیازمندش بزند با اینکه می‌تواند از پیش خود یا دیگران نیاز او را برآورد خداوند روز قیامت او را با روی سیاه و چشم کبود و دست‌های به گردن بسته وامی دارد و سپس گفته می‌شود این است آن خیانت‌کاری که به خدا و پیامبرش خیانت کرده. آنگاه دستور داده می‌شود که وی را به دوزخ ببرند.

۲.۴ - محرومیت از رحمت خدا

امام صادق (علیه‌السّلام) فرمود: «مَنْ کانَتْ لهُ دارٌ فَاحْتاجَ مؤمنٌ الی سُکْناها فَمنعَهُ ایاها قالَ اللهُ عزَّوجلَّ یا مَلائِکتی ابَخِلَ عَبْدی علی عبدی بِسُکنی الدّار الدُّنیا و عزَّتی و جلالی لا یسْکُنُ جَنانی ابداً؛ کسی که خانه‌ای دارد و مؤمنی به اقامت در آن نیازمند باشد با این حال او را از اقامت در آن خانه محروم کند خدای عزّوجلّ به فرشتگانش خطاب می‌کند: ای فرشتگان من! چرا این بنده از واگذاردن خانه‌اش به بنده دیگرم بخل ورزید؟ به عزّت و جلالم سوگند که او هرگز ساکن بهشت من نخواهد شد.»
این روایات و نمونه‌های فراوانی از این قبیل، بیان کننده آن است که اگر کسی بتواند نیاز برادر ایمانی خود را برآورد و کوتاهی کند مورد غضب خداوند متعال قرار خواهد گرفت و ذلّت و خواری دنیا و آخرت را برای خویش آماده ساخته است؛ از این رو هر کس می‌تواند در خدمت برادران دینی خود باشد باید مضایقه نکند و اگر کسی به او روی آورد با روی باز از او استقبال نماید و آن را نعمتی از نعمت‌های پروردگار بداند، زیرا از نعمت‌های بزرگ خداوند حاجت‌ها و تقاضاهای بندگان خدا است که به انسان اعطا می‌شود. و خوشا به حال آنان که در خانه خویش را به روی مردم باز گذارند و بدا به حال کسانی که به آستانه خود کسی را راه ندهند.
امام صادق (علیه‌السّلام) می‌فرماید: «انَّ الرَّجل لَیَسْالُنی الْحاجةَ فَاُبادرُ بِقَضائِها مَخافةَ انْ یَسْتَغْنی عَنْها فلا یَجِدُ لها موْقعاً اذا جائتْهُ؛ کسی که برای حاجتی نزد من می‌آید از ترس اینکه نکند حاجت او از طریق دیگری برآورده شود زودتر اقدام می‌کنم و نیاز وی را برمی‌آورم تا این توفیق نصیب من گردد.»




۳.۱ - برآورده شده حوایج اخروی

حضرت امام جعفر صادق (علیه‌السّلام) فرمود: «مَنْ قَضی لِاخیهِ الْمؤمن حاجةً قضَی اللهُ عزَّوجلَّ لهُ یوْمَ القِیامةِ مِاَةَ الْفِ حاجةٍ من ذلک، اوَّلها الْجنَّةُ و من ذلک ان یُدْخل قرابَتَهُ و مَعارفهُ و اخوانَهُ الْجنَّةَ بعْد انْ لا یَکُونوا نُصّاباً؛ کسی که یکی از خواسته‌های برادر دینی خود را برآورد خداوند عالم در روز قیامت صد هزار خواسته او را بر می‌آورد که نخستین آنها بهشت است و از جمله این پاداش‌ها آن است که خویشان و آشنایان و برادران دینی او را نیز وارد بهشت می‌کند و به شرط اینکه ناصبی نباشند.»

۳.۲ - آزاد کردن بنده

و نیز فرمود: «قَضاءُ حاجةِ الْمؤمنِ خیرٌ مِنْ عِتْقِ الْفِ رَقبةٍ و خیْرٌ منْ حُمْلان الفِ فرسٍ فی سبیلِ اللهِ؛ روا ساختن حاجت مؤمن از آزاد ساختن هزار بنده و بار کردن هزار اسب در راه خدا (فرستادن به جهاد) بهتر است.»

۳.۳ - ورود بهشت

و در روایت دیگری فرمود: «ما قَضی مسْلمٌ لِمُسلمٍ حاجةً الّا ناداهُ اللهُ تبارکَ و تَعالی علیَّ ثَوابُک و لا ارْضی لکَ بِدُون الْجَنَّةِ؛ هر مسلمانی که حاجت مسلمان دیگر را برآورد خداوند متعال به او ندا می‌دهد که ثواب تو با من است و به کمتر از بهشت برای تو راضی نمی‌شوم.»

۳.۴ - معادل عبادت تمام عمر

در حدیثی که امیر مؤمنان (علیه‌السّلام) از رسول گرامی اسلام (صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم) نقل کرده است می‌خوانیم: «مَن قَضی لِاَخیهِ الْمُؤمن حاجةً کانَ کمنْ عبدالله دَهْرَهُ؛ کسی که حاجت برادر دینی خود را برآورد مانند کسی است که همه عمر خدا را عبادت کرده باشد.»
و فرمود: «مَنْ سعی فی حاجةِ اَخیهِ الْمؤمن فَکانَّما عبدالله تسْعَةَ الافِ سَنةٍ صائماً نَهارَهُ قائماً لیْلهُ؛ کسی که برای برآوردن حاجت برادر مؤمن خود کوشش کند مانند این است که نُه هزار سال خدا را عبادت کرده باشد که روزها را به روزه‌داری و شب را به شب‌زنده‌داری بگذراند.»
همچنین امیر مؤمنان (علیه‌السّلام) به کمیل بن زیاد فرمود:«یا کُمیل مُرْ اهلک انْ یَروحُوا فی کَسْب الْمکارم، و یُدْلِجُوا فی حاجةِ مَنْ هوَ نَائِمٌ، فَوَالذَّی وَسِع سَمْعُهُ الْاصْواتَ‌ما من احدٍ اوْدع قلْباً سُروراًُ الّا و خلقَ اللهُ لَهُ منْ ذلک السُّرور لطْفاً فاذا نزلت بِهِ نائِبةٌ جری الیْها کَالْماءِ فی انْحِدارِهِ حتّی یطْرُدَها عنْهُ... ؛ ای کمیل! خاندان و خویشان خود را وادار کن که روزها در پی کسب فضایل و مکارم باشند و شب‌ها در انجام حوایج مردمی که خوابند بکوشند. سوگند به کسی که تمام صداها را می‌شنود، هر کس سرور و خوشحالی در قلبی ایجاد کند خداوند به عوض آن برایش لطف و مهربانی می‌آفریند که هرگاه مصیبت واندوهی به او برسد این لطف مانند آب به سوی آن سرازیر می‌شود تا آن مصیبت را از او دور کند، ....»
خلاصه آنکه آن‌قدر درباره اهمیت کمک به برادران دینی و برآوردن حوایج آنان سفارش شده است که اگر کسی برای رفع حاجت برادر دینی خود گام بردارد ولی موفق نشود باز هم اجر زیادی نزد خدا دارد، تا آنجا که امام باقر (علیه‌السّلام) فرمود: «اوْحی الله عزَّوجلَّ الی موسی انَّ مِنْ عبادی مَنْ یَتقرَّبُ الیَّ بِالْحسنةِ فَاُحکمهُ فِی الْجنَّةِ فقال موسی یا ربِّ و ما تِلْکَ الْحسنةُ؟ قال یَمْشی مَعَ‌اخیهِ المؤمنِ فی قضاءِ حاجتِهِ قُضِیَتْ اوْلَمْ تُقْضَ!» خدای عزَّوجلَّ به موسی (علیه‌السّلام) وحی فرمود: همانا از جمله بندگانم کسی است که به وسیله حسنه و کار نیک به من تقرّب جوید و من او را در بهشت حاکم سازم (بهشت را در اختیار او گذارم). موسی عرض کرد: پروردگارا! آن کار نیک چیست؟ فرمود: اینکه همراه برادر مؤمنش در راه برآوردن حاجت او گام بردارد، چه آنکه برآورده شود یا نشود.
امام صادق (علیه‌السّلام) فرمود: «و ما من مؤمنٍ یَمْشی لِاخیهِ فی حاجةٍ الّا کَتَبَ‌الله لَهُ بِکُلِّ خُطْوةٍ حسنةً و حَطَّ عنْهُ بها سیِّئَةً و رفع لهُ بها درجةً؛ هر مؤمنی که برای برآوردن حاجت برادر مؤمن خود گام بردارد خداوند متعال برای هر قدمی یک ثواب می‌نویسد و یک گناه از او کم می‌کند و یک درجه در بهشت به مقام او می‌افزاید.»
در روایتی از رسول خدا (صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم) فرمود: «مَنْ مشی فی حاجةِ اخیهِ الْمسلمِ کَتبَ الله لَهُ بِکَلِّ خُطْوةٍ سَبْعینَ حسنةً و کفَّر عنْهُ سَبْعینَ سَیِّئَةً؛
[۴۵] غزالی، ابوحامد، مکاشفة القلوب، ص ۱۳۱.
کسی که جهت برآوردن حاجت برادر مسلمان خود گام بردارد خداوند متعال برای هر قدمی هفتاد ثواب در نامه عمل او می‌نویسد و هفتاد گناه او را می‌بخشد.»
خدای عزَّوجلَّ به موسی (علیه‌السّلام) وحی فرمود: همانا از جمله بندگانم کسی است که به وسیله حسنه و کار نیک به من تقرّب جوید و من او را در بهشت حاکم سازم (بهشت را در اختیار او گذارم). موسی عرض کرد: پروردگارا! آن کار نیک چیست؟ فرمود: اینکه همراه برادر مؤمنش در راه برآوردن حاجت او گام بردارد، چه آنکه برآورده شود یا نشود.»
امام صادق (علیه‌السّلام) فرمود: «و ما من مؤمنٍ یَمْشی لِاخیهِ فی حاجةٍ الّا کَتَبَ‌الله لَهُ بِکُلِّ خُطْوةٍ حسنةً و حَطَّ عنْهُ بها سیِّئَةً و رفع لهُ بها درجةً؛ هر مؤمنی که برای برآوردن حاجت برادر مؤمن خود گام بردارد خداوند متعال برای هر قدمی یک ثواب می‌نویسد و یک گناه از او کم می‌کند و یک درجه در بهشت به مقام او می‌افزاید.»
در روایتی از رسول خدا (صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم) فرمود: «مَنْ مشی فی حاجةِ اخیهِ الْمسلمِ کَتبَ الله لَهُ بِکَلِّ خُطْوةٍ سَبْعینَ حسنةً و کفَّر عنْهُ سَبْعینَ سَیِّئَةً؛
[۴۷] غزالی، ابوحامد، مکاشفة القلوب، ص ۱۳۱.
کسی که جهت برآوردن حاجت برادر مسلمان خود گام بردارد خداوند متعال برای هر قدمی هفتاد ثواب در نامه عمل او می‌نویسد و هفتاد گناه او را می‌بخشد.»


۱. عرض حاجت نزد برادران دینی دلیل بر امید و اعتماد و اتکای به آنها است. انسان باید در برابر این احساس عملاً به‌گونه‌ای برخورد کند که موجب تضعیف آن نشود بلکه آن را تائید و تاکید نماید، همان گونه که امام صادق (علیه‌السّلام) فرمود: «کَفی بِالْمرءِ اعْتماداً علی اخیهِ انْ یُنْزِلَ بهِ حاجتَهُ؛ در اثبات اعتماد به برادر دینی همین بس که شخص حاجتش را نزد او آورد.
۲. در فرهنگ اسلامی از حوایج مردم تعبیر به نعمت و رحمت شده است. بنابراین، افرادی که در اثر تمکّن مالی یا موقعیت خاص اجتماعی در معرض هجوم امواج تقاضاها و حاجت‌ها واقع می‌شوند باید بدانند که درهای رحمت الهی به روی آنان گشوده شده و هیچ کس از فراوانی نعمت خسته و ملول نمی‌شود. به این جهت حضرت امام حسین (علیه‌السّلام) فرمود: ... از نعمت‌های خدا این است که مردم حوایج خود را نزد شما می‌آورند، پس از نعمت‌های خدا (که حاجت مردم است) ناراحت نشوید
همچنین امام هفتم (علیه‌السّلام) در ضمن روایتی فرمود: کسی که برادر مؤمنِ حاجتمندِ او نزد وی برود تا نیازش را برطرف سازد رحمتی است که خدا به سوی او فرستاده است...
بنابراین، هر انسان مسلمانی باید از این نعمت‌ها و رحمت‌های پروردگار به خوبی استقبال کند و تا آنجا که توان دارد در برآوردن حاجت حاجتمندان بکوشد و در صورتی که قدرت نداشته باشد حدّاقل با بیانی امیدوارکننده جوابش را بدهد، که پیامبر اکرم (صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم) این گونه بود: «منْ سالهُ حاجةً لَم یَرُدهَّ الّا بها اوْ بِمَیْسورٍِ من الْقول؛ یعنی آن حضرت (صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم) هیچ‌گاه صاحب حاجت را برنمی‌گرداند مگر با حاجت برآورده شده و در صورتی که توان برآوردن حاجت او را نداشت حدّاقل با سخنان امیدوارکننده پاسخ او را می‌داد.»
به هر حال، اگر کسی نمی‌تواند نیاز نیازمندی را برآورد باید به گونه‌ای با او سخن بگوید که دل‌شکسته و مأیوس نشود.
قرآن مجید می‌فرماید: «و اِمَّا تُعْرِضَنَّ عَنْهُمُ ابْتِغاءَ رَحْمَةٍ مِنْ رَبِّکَ تَرْجُوها فَقُلْ لَهُمْ قَوْلاً مَیْسُوراً؛ و هرگاه از آنها (مستمندان) روی برتابی و انتظار رحمت پروردگارت را داشته باشی (تا گشایشی در کارت پدید آید و به آنها کمک کنی) با گفتار نرم و آمیخته با لطف با آنها سخن بگو.»
رسول گرامی اسلام (صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم) پس از نزول این آیه هنگامی که کسی از ایشان چیزی طلب می‌کرد و حضرت چیزی نداشت که به او بدهد می‌فرمود: «یرْزقنا اللهُ و ایّاکم مِنْ فضْلِهِ؛ امیدوارم خدا ما و تو را از فضلش روزی دهد.»
از این رو کسی که نمی‌تواند حاجت نیازمندی را برآورد باید با گفتن سخنانی امیدوارکننده از قبیل اینکه «امیدوارم خدا نیازت را برطرف کند، من نیز تا آنجا که در توان داشته باشم برای تو تلاش می‌کنم» او را دلداری دهد نه اینکه با پرخاشگری و تندی با او روبرو شود و او را ناامید برگرداند. چنین کسی در آخرت در امان خدا نخواهد بود، زیرا کسانی در امان خواهند بود که در دنیا پناهگاه صاحبان حاجت باشند و این همان است که حضرت امام جعفر صادق (علیه‌السّلام) فرمود: «انَّ لله عباداً من خلقِهِ فی ارضه یفْزع العبادُ الیهم فی حوائج الدنیا و الاخرة اولئک هم المؤمنون حقاً امنون یوم القیامة؛ خدای متعال در روی زمین بندگانی دارد که مردم در انجام خواسته‌های دنیوی و اخروی خود به آنان پناه می‌برند و آنها مؤمنان حقیقی بوده و روز قیامت در امان خدا هستند.»



۱. رعد/سوره ۱۳، آیه ۱۷.    
۲. مریم/سوره ۱۹، آیه ۳۱.    
۳. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج ۲، ص ۱۶۵، حدیث ۱۱.    
۴. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، چاپ بیروت، ج ۷۴، ص ۳۴۱.    
۵. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج ۲، ص ۱۶۴، حدیث ۷.    
۶. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ص ۱۶۴، حدیث ۶.    
۷. قمی، عباس، سفینة البحار، ج ۵، ص ۲۹۲.    
۸. بقره/سوره ۲، آیه ۲۳۷.    
۹. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج ۲، ص ۱۶۳.    
۱۰. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج ۷۲، ص ۹۴.    
۱۱. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج ۷۲، ص ۱۷۶.    
۱۲. قمی، عباس، سفینة البحار، ج ۱، ص ۵۶.    
۱۳. انصاری قرطبی، محمد بن احمد، تفسیر قرطبی، ج ۸، ص ۲۲۷.    
۱۴. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج ۲، ص ۱۶۵، ۱۶۶، احادیث ۱ و ۴.    
۱۵. سعدی شیرازی، مصلح بن عبدالله، کلیات سعدی، ص ۲۵ .
۱۶. شیخ حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، چاپ بیروت، ج ۱۹، ص ۵۵.    
۱۷. صدوق، محمد بن علی، امالی صدوق، مجلس ۵۶، ص ۴۳۲، حدیث ۳.    
۱۸. مائده/سوره ۵، آیه ۲.    
۱۹. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج ۲، ص ۱۶۶، حدیث ۵.    
۲۰. کلینی، محمد بن یعقوب، ج۲، ص ۳۶۶، حدیث ۱.    
۲۱. کلینی، محمد بن یعقوب، ج۲، ص ۳۶۶، حدیث ۲.    
۲۲. نراقی، احمد، معراج السعاده، ص ۵۰۳.    
۲۳. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، چاپ بیروت، ج ۷۴، ص ۳۱۲.    
۲۴. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، چاپ بیروت، ج ۷۵، ص ۱۷.    
۲۵. صدوق، محمد بن علی، امالی صدوق، مجلس ۷۳، ص ۵۷۴، حدیث ۱۶.    
۲۶. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج ۲، ص ۳۶۷.    
۲۷. نراقی، احمد، معراج السعاده، ص ۵۰۳.    
۲۸. برقی، احمد بن محمد، المحاسن، ج ۱، ص ۱۰۰.    
۲۹. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج ۲، ص ۳۶۷، حدیث ۳.    
۳۰. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، چاپ بیروت، ج ۷۴، ص ۲۸۶.    
۳۱. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، چاپ بیروت، ج ۷۴، ص ۳۱۷.    
۳۲. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج ۲، ص ۱۹۳، حدیث ۱.    
۳۳. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج ۲، ص ۱۹۳، حدیث ۳.    
۳۴. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج ۷۴، ص ۳۲۴.    
۳۵. مفید، محمد بن محمد بن النعمان، الاختصاص، ص ۲۶.    
۳۶. حمیری، عبدالله بن جعفر، قرب الاسناد، ص ۳۹.    
۳۷. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، چاپ اسلامیه، ج ۲، ص ۱۹۴، حدیث ۷.    
۳۸. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، چاپ بیروت، ج ۷۴، ص ۲۸۵.    
۳۹. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، چاپ بیروت، ج ۷۴، ص ۳۰۲، حدیث ۴.    
۴۰. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، چاپ بیروت، ج ۷۴، ص ۳۱۵.    
۴۱. امام علی علیه‌السلام، نهج‌البلاغه فیض الاسلام، ص۳۵۷، حکمت ۲۵۷.    
۴۲. حر عاملی، محمد بن حسن الجواهر السنیه، ص ۴۶.    
۴۳. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج ۲، ص ۱۹۵، حدیث ۱۲.    
۴۴. مفید، محمد بن محمد بن النعمان، الاختصاص، ص ۲۷.    
۴۵. غزالی، ابوحامد، مکاشفة القلوب، ص ۱۳۱.
۴۶. مفید، محمد بن محمد بن النعمان، الاختصاص، ص ۲۷.    
۴۷. غزالی، ابوحامد، مکاشفة القلوب، ص ۱۳۱.
۴۸. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج ۲، ص ۱۹۸، حدیث ۸.    
۴۹. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، چاپ بیروت، ج ۷۴، ص ۳۱۸.    
۵۰. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج ۲، ص ۱۹۶.    
۵۱. شیخ حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج ۱۱، ص ۵۷۸، حدیث ۹.    
۵۲. فیض کاشانی، محمد محسن، المحجة البیضاء، ج ۴، ص ۱۶۱.    
۵۳. اسراء/سوره ۱۷، آیه ۲۸.    
۵۴. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع‌البیان، چاپ اسلامیه، ج ۶، ص ۲۲۴.    
۵۵. ابن شعبه حرانی، حسن بن علی، تحف العقول، ص ۵۲.    
۵۶. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، چاپ بیروت، ج ۷۴، ص ۳۱۹.    




سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «خدمت به بندگان خدا»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۶/۵/۱۹.    



جعبه ابزار