• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

دشمنی‌

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



دشمنى عداوت و خصومت را گویند و در ابواب طهارت ، صلات ،‌جهاد ،‌حج ، تجارت ،‌قضاء‌و شهادات از آن سخن گفته اند .




دشمنى عبارت است از مخالفت، بد خواهى و کینه‌توزى در حق کسى یا نسبت به چیزى که در گفتار یا رفتار خصومت آمیز و کینه توزانه و آزار دهندۀ دشمن بروز مى‌کند.



از این عنوان در بابهاى طهارت، صلات، حج، جهاد، تجارت، قضاء و شهادات سخن گفته‌اند.



از موارد جواز نبش قبر و انتقال میت به مکانى دیگر، بیم از نبش قبر توسط دشمن است.
[۱] توضیح المسائل مراجع ج ۱، ص ۳۴۹ م ۶۴۳.


۳.۱ - نجس بودن دشمن اهل بیت


دشمن اهل بیت علیهم السلام ناصبى به شمار مى‌رود، از این رو کافر و نجس است.
[۲] رسائل الشهید الثانى ج ۱، ص ۵۹۲.


هنگام رفتن براى نماز عیدین (عید فطر و قربان) همراه داشتن سلاح جز در صورت بیم از حمله دشمن، مکروه است.

۳.۲ - مشروعیت نماز خوف در جنگ با دشمن


هنگام جنگیدن با دشمنان دین، نماز خوف با شرایطى مشروعیت مى‌یابد.

۳.۳ - حکم مصدود


به محرم ى که دشمن او را از اتمام مناسک بازداشته، مصدود گویند که با قربانى کردن در همان مکان از احرام خارج مى‌شود

۳.۴ - وجوب جهاد دفاعی در برابر دشمن اسلام


جهاد دفاعى در برابر دشمن متجاوزى که کمر به نابودى اساس اسلام یا مسلمانان بسته، واجب است چنان که دفاع در برابر دشمنى که قصد جان یا ناموس آدمى را کرده واجب است

۳.۵ - حرمت فرار از جنگ در جهاد ابتدایی با دشمنان دین


فرار از جنگ در جهاد ابتدایى با دشمنان دین، در صورتى که نیروى دشمن دو برابر مسلمانان یا کمتر از آن باشد جایز نیست.

۳.۶ - جواز هجو دشمنان خدا و دین


هجو کردن دشمنان خدا و دین جایز است. چنان که تبرى جستن از آنها واجب مى‌باشد .
فروختن سلاح به دشمنان دین، که در حال جنگ با مسلمان انند و نیز در دوران صلح به قصد تقویت آنان علیه مسلمان ان و به قول برخى، مطلقا حرام است.
فرماندۀ سپاه اسلام به کسانى که کارشان دشمنى افکندن میان مسلمان ان است نباید اجازه شرکت در جنگ بدهد.
حکم قاضى به نفع دشمن خود، در صورت عدم تنافى دشمنى با عدالت وى، نافذ است، لیکن علیه او نافذ نیست.
برخى در عدم نفوذ تأمل و اشکال کرده‌اند.

۳.۷ - حرمت دشمنی کردن با مومن


دشمنى کردن با مؤمن حرام است.




شهادت یکى از دو خصم علیه دیگرى در صورتى که منشأ خصومت، امور دنیایى باشد، پذیرفته نیست؛ لیکن به نفع وى و نیز مطلقا (له یا علیه) در صورتى که منشأ دشمنى، امور دینى باشد، پذیرفته است.
ملاک دشمنى دنیایى که مانع پذیرش شهادت مى‌گردد این است که هرکدام از دو خصم از ناخوشى و پریشان حالى دیگرى، شاد و از خوشى و شادمانى وى اندوهگین گردد و بدى او را بخواهد. برخى، به این مطلب اشکال کرده و گفته‌اند؛ این نوع عداوت موجب فسق و خروج از عدالت مى‌گردد. در نتیجه شهادت مطلقا پذیرفته نیست، هرچند به نفع خصم باشد.



 
۱. توضیح المسائل مراجع ج ۱، ص ۳۴۹ م ۶۴۳.
۲. رسائل الشهید الثانى ج ۱، ص ۵۹۲.
۳. الحدائق الناضرة ج ۵، ص ۱۷۸.    
۴. العروة الوثقىٰ ج ۳، ص ۳۹۸.    
۵. نهایة الإحکام ج ۲، ص ۶۸.    
۶. جواهر الکلام ج ۱۴، ص ۱۵۵.    
۷. جواهر الکلام ج ۲۰، ص ۱۱۱- ۱۲۰.    
۸. جواهر الکلام ج ۲۱، ص ۱۵- ۱۶.    
۹. جواهر الکلام ج ۴۱، ص ۶۵۱- ۶۵۵.    
۱۰. جواهر الکلام ج ۲۱، ص ۵۶- ۵۸.    
۱۱. جواهر الکلام ج ۴۱، ص ۴۹.    
۱۲. جواهر الکلام ج ۲۲، ص ۲۸- ۳۰.    
۱۳. تذکرة الفقهاء ج۹، ص ۵۱.    
۱۴. جامع المقاصد ج ۳، ص ۳۸۸.    
۱۵. جواهر الکلام ج ۴۰، ص ۷۱- ۷۲.    
۱۶. ریاض المسائل ج ۱۳، ص ۲۸۲.    
۱۷. جواهر الکلام ج ۴۱، ص ۷۰- ۷۲.    





فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام ج‌۳، ص ۶۱۷    



جعبه ابزار