• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

راس المال

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



سرمایه اولیه ای که دست شخص است و با آن کار می کند را رأس المال گویند.




مایه‏،سرمایه اولیه جهت‏ کسب و کار، قیمت تمام شده یک کالا را رأس المال گویند.



رأس المال عبارت است از وجه و سرمایه اولیه که شخص آن را دست مایه کسب و کار خود قرار مى‏دهد و نیز بر قیمت تمام شده یک کالا اطلاق مى‏ گردد.



از احکام آن به معناى نخست در بسیارى از بابها نظیر تجارت، مضاربه و شرکت سخن گفته‏اند؛و از معناى دوم در باب تجارت سخن گفته‏ اند. لیکن در این مقاله به‏احکام زکات و خمس آن اشاره مى‏شود و احکام خاص دیگر عناوین در ذیل همان عنوان مطرح خواهد شد.




۴.۱ - خمس رأس المال



۴.۱.۱ - نظر اول


کسى که براى تجارت سرمایه‏ اى ندارد، چنانچه با کار کردن، مال ى به دست آورد و همان را سرمایه کسب خود قرار دهد، در صورت نیاز به آن براى تأمین زندگى خود، آیا این سرمایه از مئونه به شمار مى‏رود تا متعلق خمس قرار نگیرد یا مئونه محسوب نمى‏شود و در نتیجه خمس آن واجب است؟ مسئله محل اختلاف است.
[۴] جامع المسائل ج۲، ص۱۱۴
برخى، تفصیل داده و گفته‏اند: اگر سرمایه به اندازه مئونه سال باشد، خمس به آن تعلق نمى‏گیرد؛ اما اگر بیش از آن باشد به مقدار اضافى خمس تعلق مى‏گیرد.
[۵] مستند العروة،ج۳ ص ۲۴۶- ۲۴۷


۴.۱.۲ - نظر دوم


برخى، تفصیل دیگرى داده و گفته‏اند: اگر فردى بر حسب شأن خود، در طول سال، براى تجارت نیازمند سرمایه‏اى باشد، به آن سرمایه خمس تعلق نمى‏گیرد؛ اما اگر کار کردن و مزدور ى از شئون او به شمار مى‏رود، خمس بدان تعلق مى‏گیرد.
[۶] مصباح الهدى‏ ج۱۱، ص۱۱۷-۱۱۸


۴.۱.۳ - نظر سوم


بعضى دیگر گفته‏اند: اگر رأس المال بیش از مئونه نباشد در صورتى که پس از اخراج خمس آن، باقى مانده- نه خودش و نه درآمد حاصل از آن- کفاف مئونه را نکند، و مالک نیز مال دیگرى که بتوان با آن کمبود رأس المال را جبران کرد، نداشته باشد، خمس در رأس المال واجب نخواهد بود.
[۷] منهاج الصالحین (سیدمحسن حکیم) ج۱، ص ۴۶۵-۴۶۶


۴.۲ - جبران سرمایه با سود



۴.۲.۱ - جبران سود وزیان در دو سال


هر گاه رأس المال به سبب کاهش قیمتها در بازار یا سرقت و مانند آن آسیب ببیند، جبران خسارت با سود حاصل پس از آن در صورتى که زیان و سود در دو سال رخ داده باشد، جایز نیست؛ بدین معنا که سود به دست آمده از مئونه سال قبل محسوب نمى‏شود و در نتیجه پرداخت خمس آن- با تحقق شرایط وجوب- واجب خواهد بود؛

۴.۲.۲ - جبران سود و زیان در یک سال


اما اگر زیان و سود در یک سال اتفاق افتاده باشد، در صورتى که هر دو همزمان و در یک نوع تجارت- مثلا تجارت پارچه- باشد، مانند اینکه در قسمى از پارچه زیان ببیند و در قسمى دیگر سود ببرد، جبران‏ خسارت با سود جایز است و خمس به آن تعلق نمى‏گیرد؛
[۸] مستند العروة ج۳، ۲۷۶-۲۷۷
[۹] مدارک العروة ج۲۳، ص۳۸۳
لیکن در فرض تحقق خسارت و سود در دو زمان مختلف در یک نوع، اختلاف شده است. برخى جبران خسارت را با سود مطلقا جایز مى‏دانند؛ حتى اگر زمان خسارت و سود مختلف باشد. در مقابل، برخى جبران را تنها در صورتى جایز مى‏دانند که خسارت و سود در یک زمان اتفاق افتاده باشد. بنابر قول نخست از دو جهت اختلاف شده است: نخست اینکه آیا جبران تنها در صورتى جایز است که زمان دستیابى به سود قبل از تحمل خسارت باشد یا آنکه قبل و بعد بودن زمان سود تأثیرى در جواز جبران ندارد؟

۴.۲.۳ - کیفیت سود حاصله


دوم اینکه آیا جبران خسارت با سود مطلقا جایز است، حتى اگر منشأ آن سرقت و مانند آن- که ارتباط مستقیم با تجارت و بازار ندارد- باشد یا تنها در صورتى جایز است که منشأ خسارت افت قیمتها در بازار و مانند آن- که ارتباط مستقیم با کسب و بازار دارد- باشد.
[۱۳] مستند العروة ج۳، ص ۲۷۶- ۲۷۷.
[۱۴] مدارک العروة ج۲۳، ص۳۸۸.


۴.۲.۴ - تعدد منابع سود


چنانچه خسارت و سود در تجارتهاى مختلف باشد- نه یک نوع- مانند تجارت فرش، زمین و پارچه، آیا زیان سرمایه در یک نوع، با سود حاصل از نوع دیگر، جبران مى‏شود؟ مسئله اختلافى است. همچنین است اگر خسارت و سود در تجارت و غیر تجارت، از قبیل زراعت اتفاق افتد، که از یکى زیان ببیند و در دیگرى سود ببرد.
[۱۷] مصباح الهدى‏ ج۱۱، ص۱۴۰-۱۴۴.
[۱۸] مستند العروة ج۳، ص۲۷۹-۲۸۰


۴.۳ - رأس المال در زکات



۴.۳.۱ - زکات رأس المال


بنابر قول مشهور، پرداخت زکات مالى که انسان آن را سرمایه کسب خود قرار داده- و مال التجارة نامیده مى‏شود- با شرایطى مستحب است.

۴.۴ - رأس المال در بیع


بیع به لحاظ رأس المال؛ یعنى قیمت تمام شده کالا به چهار قسم تقسیم مى‏شود.

۴.۴.۱ - انواع بیع



۴.۴.۱.۱ - مرابحه


فروشنده با مطلع ساختن خریدار از رأس المال، کالا را به بیشتر از آن مى‏فروشد که به آن مرابحه مى‏گویند.

۴.۴.۱.۲ - تولیه


فروشنده، خریدار را از رأس المال مطلع مى‏کند و کالا را با همان قیمت به وى مى‏فروشد که به آن تولیه گویند.

۴.۴.۱.۳ - مواضعه


فروشنده، خریدار را در جریان رأس المال قرار مى‏دهد، لیکن کالا را به کمتر از آن به وى مى‏فروشد که از آن به مواضعه تعبیر مى‏کنند.

۴.۴.۱.۴ - مساومه


فروشنده رأس المال را به خریدار اطلاع نمى‏دهد که به آن مساومه گویند.



 
۱. مستند الشیعة ج۱۰، ص۶۲.    
۲. العروة الوثقى‌ ج۴، ص۲۸۶.    
۳. هدایة العباد ۱، ص۳۲۵.    
۴. جامع المسائل ج۲، ص۱۱۴
۵. مستند العروة،ج۳ ص ۲۴۶- ۲۴۷
۶. مصباح الهدى‏ ج۱۱، ص۱۱۷-۱۱۸
۷. منهاج الصالحین (سیدمحسن حکیم) ج۱، ص ۴۶۵-۴۶۶
۸. مستند العروة ج۳، ۲۷۶-۲۷۷
۹. مدارک العروة ج۲۳، ص۳۸۳
۱۰. العروة الوثقى‌ ج۴، ص۲۹۵-۲۹۶.    
۱۱. جواهر الکلام ج۱۶، ص۶۱    
۱۲. العروة الوثقى‌ ج۴، ص۲۹۴-۲۹۶.    
۱۳. مستند العروة ج۳، ص ۲۷۶- ۲۷۷.
۱۴. مدارک العروة ج۲۳، ص۳۸۸.
۱۵. جواهر الکلام ج۱۶، ص۶۱.    
۱۶. العروة الوثقى‌ ج۴، ص۲۹۴-۲۹۵.    
۱۷. مصباح الهدى‏ ج۱۱، ص۱۴۰-۱۴۴.
۱۸. مستند العروة ج۳، ص۲۷۹-۲۸۰
۱۹. مستند الشیعة ج۹، ص۲۴۰-۲۴۱.    
۲۰. جواهر الکلام ج۲۳، ص۱۲۲.    




فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت، ج۴، ص۴۳-۴۶.    




جعبه ابزار