رفتار دشمن با اسرای کربلا
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
یکی از مصائب رنجآور در جریان
حادثه عاشورا و
شهادت امام حسین (علیهالسّلام) و یارانش در
روز عاشورا، اسارت
امام سجاد (علیهالسّلام) و اهل بیت امام حسین (علیهالسّلام) است. بعد از شهادت آن حضرت، سپاهیان
عمر سعد اهل بیت امام حسین (علیهالسّلام) را به اسارت گرفته و به
کوفه و سپس به
شام فرستادند. در مسیر
کربلا به کوفه رفتارهای ناشایستی با
اسرای کربلا شده که در کتابهای تاریخی ذکر شده است.
اگرچه هیچ سند تاریخیای در دست نیست که گزارشی کامل و شفاف از خشونتها و ستمهای لشکریان
عمر سعد بر اسرای اهلبیت در مسیر
کربلا تا
کوفه را در بر داشته باشد، و گزارشهای کهن به جای مانده در اینباره در مقتلها و منابع تاریخی، حتی در منابع شیعی، به اختصار و کوتاه منعکس شده است و دست تحریفگران
واقعه عاشورا در کمرنگ نشان دادن این ستمها بر اهلبیت امام حسین (علیهالسّلام) محسوس است، همین گزارشهای مجمل و مختصر نیز به روشنی حاکی از عمق کینهتوزی و دشمنی
بنیامیه و کارگزارانشان با
بنیهاشم و به ویژه اهلبیت پیامبر و روا داشتن
ستم بر آنان است.
طبق این گزارشها سپاه عمر سعد پردگیان رسول خدا را سوار شتران بیجهاز کرده، همانند اسیران تا کوفه بردند، آنگاه مردم جمع شدند و با دیدن آنها
گریه و ناراحتی کردند.
علی بن حسین (علیهالسّلام) البته در آن هنگام بیمار بود و با غل و زنجیر آهنین بسته شده و سوار بر
شتر بود و بیماری او را لاغر و بیرمق کرده بود.
حَذلَم بن سُتَیر (نام این شخص به شکلهای مختلفی ضبط شده است. در
بلاغات النساء ابن ابیطیفور یک بار «حذام اسدی» و بار دیگر «حِذيَم»، در کتاب
الفتوح ابن اعثم «خزیمه اسدی»، در
امالی شیخ مفید و
شیخ طوسی «حَذْلَمِ بن سَتِير»، در
رجال طوسی و
الاحتجاج طبرسی «حذیم بن شریک اسدی»، در
مقتل خوارزمی «بَشیر بن حذیم اسدی»، در
مثیر الاحزان ابن نما «خزیم اسدی» و در
الملهوف سید ابن طاووس «بشیر بن خزیم اسدی» آمده است.) میگوید: در سال
۶۱ قمری من در کوفه بودم. دیدم اسرا را سوار بر شتران بیجهاز وارد شهر کردند، در حالیکه سربازان ابن زیاد گرد آنان حرکت میکردند. مردم برای دیدن آنها خارج شده بودند و زنان کوفی بر آنها میگریستند. در این میان، علی بن حسین را دیدم که بر گردنش غل جامعه (غل جامعه ترکیبی وصفی است، به معنای غل و زنجیری که گردن، دست و دو پا را ببندد)
بود و دستانش را به گردنش بسته بودند.
ابن ابیالحدید مینویسد: زنان (اهل بیت) را بر پشت مرکبهای برهنه سوار کردند.
در مقابل این گزارشها، برخی مورخان، گزارشهای دیگری نگاشتهاند که در آن اثری از برخورد ناشایست سپاه دشمن با اسرا به چشم نمیخورد و حتی برخی از آنها حاکی از برخورد شایسته آنان با اهل بیت امام است. از جمله
بلاذری و
طبری درباره رفتار
ابن زیاد با اسرا در کوفه نوشتهاند:
«مناسبترین رفتار ابن زیاد با زنان و دختران حسین بن علی این بود که دستور داد آنان را در جای خلوتی منزل دهند و برای آنان خوراک و پوشاک و خرجی فراهم آورند».
ابن کثیر نیز در اینباره نگاشته است: «(چون) اسرا وارد کوفه شدند، ابن زیاد آنان را گرامی داشت و دستور داد به آنان خرجی و پوشاک و غیره بدهند».
گزارشهای امثال بلاذری و طبری را به هیچ روی نمیتوان پذیرفت؛ چراکه:
اولا، چنانکه گذشت، گزارشهای معارض با این چند گزارش، بسیار است. (برای نمونه
ابن فتال نیشابوری مینویسد: «عُبَیدالله بن زیاد اهلبیت را در زندانی محبوس کرده بود و بر آنان سخت میگرفت»
)
ثانیا، با توجه به رفتار ددمنشانه لشکر عمر سعد و ارتکاب جنایات بیشمارشان در حق امام، خاندان و یارانش - تا آنجا که از غارت اشیای قیمتی و لباسهای موجود در خیمهها نیز دریغ نکردند و اینکه اینگونه رفتارها، به دستور ابن زیاد بوده است، چگونه میتوان پذیرفت که عاملان فاجعه جانگداز کربلا، در کوفه با احترام و عزت با اهل بیت رفتار کرده باشند؟
• پیشوایی، مهدی، مقتل جامع سیدالشهداء، ج۲، ص۳۷-۳۸.