سوره تغابن
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
تغابن شصت و چهارمین سوره
قرآن کریم است که در باب
صلات از آن سخن رفته است.
قرائت
سوره تغابن در
نمازهای واجب،
مستحب است.
سوره تغابن به شهادت مفاهیم آن سورهای مدنی است.
این سوره هجده
آیه دارد.
نام سوره از آیهی نهم سوره اقتباس شده است.
ریشهی این کلمه (غبن ) در لغت به معنای ضعف و ناکامی در نظر و
پشیمانی در عمل به کار رفته است.
در
تفسیر این کلمه گفتهاند که غبن به معنای انتخاب
شر و رها کردن
خیر یا انتخاب خیر و رها کردن شر است.
مؤمن نصیب خود را از
دنیا وا میگذارد و نصیب
آخرت را به دست میآورد و لذا شر را کنار گذاشته و رو به سوی خیر کرده است و از این جهت «
غابن » است، اما
کافر نصیب خود را از آخرت وا گذاشته و رو به سوی نصیب دنیا کرده است؛ او خیر را وا گذاشته و شر را بر گزیده و از این جهت «
مغبون » است.
تغابن یکی از نامهای روز
قیامت است و از آنجا که در روز قیامت دو دستهی غابن و مغبون مشخص میشوند، این روز را
روز تغابن (بر یکدیگر غبن آوردن
) خواندهاند.
سورهی تغابن به لحاظ
سیاق و
نظم بسیار شبیه به
سوره حدید و گویا مشتمل بر خلاصهای از آن است.
تغابن و حدید هر دو با
تسبیح خداوند آغاز میشوند و این قبیل سورهها را «
مُسبّحات » نیز نامیدهاند.
بعضی از مطالبی که در سوره تغابن آمده است اینهاست: یادآوری پارهای از
صفات خداوند مانند
حاکم بودن او بر
آسمانها و
زمین، سزاوار
حمد بودن،
قدرت مطلق،
علم داشتن به نهان و آشکار
انسان و
مصوِّر او بودن؛ ترساندن مشرکان با یادآوری آنچه بر سر امتهای
مشرک قبلی آمد؛ گزارش
تردید کافران نسبت به
حشر در روز قیامت و ردّ این پندار و، توصیه به
ایمان به
خدا و
رسول خدا و
قرآن (وَالنورِالَّذی اَنْزَلنا).
ذکر این مطالب که روز قیامت، روز تغابن و
حسرت است،
مصائب این جهانی به
مشیت خدا و علم اوست و کار
پیامبر فقط ابلاغ است؛
تشویق به
تقوا و سربلند بیرون آمدن از آزمون
مال و
همسر و
فرزند و تشویق به
انفاق در راه خدا.
پارهای از
مفسران، هدف اصلی سورهی تغابن را تشویق مؤمنان به انفاق در راه خدا و
تحمل مصائب ناشی از ایمان به خدا و رسول و
جهاد در راه خدا دانستهاند. به گفتهی آنان این سوره با یادآوری این نکته که همهی
مصائب بر اساس مشیت و
علم خداوند است، تحمل
مصائب را برای مؤمنان آسان میکند. بنابراین، آیات ابتدای سوره که گزارشی است از
خلقت آسمانها و زمین و علم خداوند به اعمال
بندگان و بازگشت همه به سوی او، مقدمهای است برای بیان هدف اصلی سوره.
برخی دیگر از مفسران، همچون
طبرسی،
با این پیش فرض که
آیات با یکدیگر کمتر ارتباط منطقی دارند به توضیح آیه به آیه اکتفا کرده است و برخی مانند
مراغی به ذکر خلاصهی سوره بسنده کرده و قائل به ترتیب منطقی بین آیات نشدهاند. به هر حال، خواه تشویق به انفاق را هدف اصلی سوره بدانیم یا نه، این بر داشت و تفسیر بسته به آن است که کلمه «
خیر» در آیه شانزدهم
را به قرینهی عبارت «وَ مَنْ یُوقَ شُحَّ نَفْسِه » به معنای مال بدانیم تا با وسیلهی آزمون بودن آن در آیهی پانزدهم
نیز موافق افتد. همچنین، چنانکه همهی مفسران گفتهاند،
قرض به خداوند در آیه هفدهم
به معنای انفاق در راه خداست نه به معنای
وام دادن به اشخاص.
آیه یازدهم سوره تغابن «مَا أَصَابَ مِن
مُّصِیبَةٍ إِلَّا بِإِذْنِ الله وَمَن یُؤْمِن بِالله یَهْدِ قَلْبَهُ وَاللَّهُ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ»
در بارهی رسیدن
مصیبتها به انسان به
اذن خداوند است. مفسران اذن را در این آیه به معنای علم دانستهاند. برخی اضافه میکنند که خداوند به
فرشتهای که نگهبان فعل
مصیبت است، اجازه میدهد؛ گویا به او گفته میشود که منعی در وقوع این
مصیبت وجود ندارد.
طباطبایی اذن را به معنای علم
تکوینی خداوند میداند و بنابراین سختیها و
مصائبی را که به شکل تکوینی به ما میرسد، مانند
مرگ و
بیماریهایی که انسان در قبول آنها
اختیاری از خود ندارد، تحمل کردنی میداند و
صبر بر آنها را روا میشمارد. اما صبر بر
ظلمها و
مصائبی که خداوند ممنوع اعلام کرده و از ناحیهی بندگان به ما میرسد، مانند ظلم به
اَعراض و نفوس،
جایز نیست. این تفسیر از اذن و به تبع آن تحمل پارهای از
مصائب به نظر پذیرفتنی میآید، اما با این نکته که هدف اصلی سوره تشویق به انفاق و تحمل
مصائب در راه ایمان به خداست
سازگاری ندارد؛ زیرا ایمان به خدا و رسول و تحمل جنگ و پیامدهای دشوار آن از امور اختیاری است و با تفسیر طباطبایی از اذن، یعنی اذن تکوینی و صبر در برابر
مصائب تکوینی، موافق نمیافتد.
در آیه شانزدهم « فَاتَّقُوا الله مَا اسْتَطَعْتُمْ وَاسْمَعُوا وَأَطِیعُوا وَأَنفِقُوا خَیْرًا لِّأَنفُسِکُمْ وَمَن یُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُوْلَئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ »
خداوند مؤمنان را به تقوای الاهی در حد توان فرا میخواند.
قَتاده معتقد بوده که این آیه
ناسخ آیهی «...اتقَّوُا اللهَ حَقَّ تُقَاتِهِ...»
است؛ چنانکه گویی مواردی از قبیل
تقیه بر پایهی آیه شانزدهم سوره تغابن مجاز دانسته شده است. اما اکثر مفسران نظر قتاده را نپذیرفتهاند و معتقدند که منافاتی بین این دو آیه وجود ندارد؛ زیرا مفهوم آیه ۱۰۲
سوره آل عمران ــ که میگوید حق
تقوا را به جا آورید ــ این است که تا آنجا که میتوانید تقوا پیشه کنید، چه هر کاری مشروط به
استطاعت و توانایی است.
نکتهی آخر در سوره تغابن آن است که مال و همسر و فرزند وسیله امتحاناند. هنگامی که بعضی از
صحابه، در
هجرت از
مکه با مخالفت همسران و فرزندانشان مواجه شدند، آیه چهاردهم آنها را
دشمن خواند و در عین حال
توصیه کرد که با
تساهل و
رحمت با آنها برخورد کنید و از آنها بگذرید و بدانید که آنها وسیلهی امتحان شما هستند. پارهای از مردم گمان کردند که باید از مواضع و موضوعات
امتحان دوری جست،
ولی از
ابن مسعود نقل شده است که امتحان در حق همگان حتمی است و از آن گریزی نیست، باید از شکست در امتحانها و
گمراهی به خداوند پناه برد.
•
قرآن.
•
ابن منظور،
لسان العرب.
•
ابوالفتوح رازی،
روض الجِنان و روح الجَنان فی تفسیر القرآن، چاپ محمد جعفر یاحقی و محمد مهدی ناصح،
مشهد ۱۳۶۵ـ ۱۳۷۶ ش.
•
حسین بن احمد زوزنی، کتاب
المصادر، چاپ تقی بینش، مشهد ۱۳۴۰ـ ۱۳۴۵ ش.
•
محمد حسین طباطبائی،
تفسیر المیزان .
•
طبرسی،
محمع البیان.
•
محمد بن شاه مرتضی فیض کاشانی،
تفسیرالصافی، بیروت ۱۴۰۲/۱۹۸۲.
•
احمد مصطفی مراغی،
تفسیرالمراغی،
بیروت ۱۹۸۵.
فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام ج۲، ص۵۴۶.
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، مقاله تغابن، شماره۳۶۵۴.