سید محمد تدین
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
سید محمد تدین پسر سید محمدتقی روضهخوان بیرجند بود و از چهرههای سیاسی و فرهنگی اواخر
دوره قاجار و
دوران پهلوی بود، ریاست مجلس، مسول انتقال
سلطنت از قاجار به پهلوی و وزارت معارف، اوقاف و فرهنگ و عضویت در
مجلس سنا از سوابق ایشان میباشد.
سید محمد تدین پسر سید محمدتقی روضهخوان بیرجند بود در بیرجند و
مشهد درس خواند و به
تهران آمد. او جزو طلاب مدرسه میرزا جعفر مشهد بود وقتی در تهران مدرسه تدین را دایر کرد، معروف شد.
سید محمد تدین در هر حالی از ترقی و توسعه مدرسه خود دست برنداشت و کلاسهای جدیدی دایر میکرد. وقتی هم در کابینه مستوفیالممالک وزیر معارف شد، در جهت توسعه و تکمیل مدارس اقداماتی کرد،
لایحه تعلیمات عمومی و ورزش اجباری و اعزام محصل به خارج در زمان وزارت او تصویب شد، به همین جهت از سال ۱۳۰۷ سالی یکصد نفر دانشجوی ایرانی پس از کنکور به خرج
دولت ایران به خارج اعزام میشدند.
در مبارزات مشروطیت جزو دموکراتها بود و از طرف آنها در دوره چهارم از تهران نامزد نمایندگی مجلش شد و هنگام انعقاد قرداد ۱۹۱۹ در کابینه وثوقالدوله از قرارداد پشتیبانی کرد.
تدین در
مسجد جامع تهران به
منبر میرفت و از راه دیگری در تحسین مردم ایران را ناراضی و وثوقالدوله را راضی میکرد.
مدتی وزیر کابینه شد، چون مبلغ ۶۰۰ هزار تومان از طرف
رضاشاه برای انجام کاری اختصاص داده شده بود و به مصرف صحیحی نرسید، مغضوب شد و از اواخر سال ۱۳۰۶ تا ۱۳۲۰ کاری نداشت و به امور مدرسه خود سرکشی میکرد.
هنگامیکه بین
میرزا کوچک خان و قوای
انگلیس در
گیلان جنگ و درگیری بود، وثوقالدوله تدین را به گیلان فرستاد و پیام صلحی را برای میرزا کوچک خان داد.
در ضمن تدین که سابقه آشنایی با امیر عشایر خلخالی داشت با او وارد مذاکره شده تا او را از اتحاد و همکاری با میراز کوچک خان منصرف کند، تدین در این زمینه موفقیتی به دست نیاورد.
هنگام تشکیل مجلس پنجم شورای ملی (۱۳۰۲-۱۳۰۴) از طرف مردم بیرجند به نمایندگی مجلس انتخاب شد. در مجلس پنجم به صورت یکی از مهرههای مهم
سردار سپه شد که به جمهوریت
رای دادند.
پس از افتتاح مجلس پنجم که موتمناللملک از ریاست مجلس استعفا داد و مستوفیالممالک به ریاست انتخاب شد و حاضر به قبول ریاست نشد سرانجام سید محمد تدین که نائب رییس بود به ریاست مجلس رسید و تغییر
سلطنت در زمان ریاست او انجام شد.
و ماده واحدهای تصویب شد که متن نامه او در این بار چنین است مورخه ۹ آبان ۱۳۰۴ نمره ۲۳۰۳۰ قانون اعلام انقراض سلطنت
قاجاریه و
تفویض حکومت موقتی به شخص آقای
رضاخان پهلوی:
ماده واحده:
مجلس شورای ملی به نام سعادت
ملت ایران انقراض سلطنت قاجاریه را اعلام نموده و حکومت موقتی در حدود
قانون اساسی و قوانین موضوعه مملکتی به شخص آقای رضاخان پهلوی واگذار میکند تعیین تکلیف حکومت قطعی موکل و به نظر مجلش موسسان است که برای تغییر مواد ۳۶-۳۷-۳۸-۴۰ قانون اساسی تشکیل میشود این قانون که مشتمل بر یک ماده است در جلسه ۹ آبان یک هزار و سیصد و چهار شمسی به تصویب مجلس شواری ملی رسید.
نایب ریس مجلس شورای ملی سید محمد تدین" بعد از ظهر روز نهم آبان ۱۳۰۴ اعضای هیئت رییسه مجلس به منزل سردار سپه رفتند تا به طور رسمی تصمیم مجلس را به اطلاع او برساند که سید محمد تدین چنین گفت: "قانون مصوبه انقراض سلطنت قاجار و اعطای حکومت موقتی مملکت ایران است که تقدیم حضور والا حضرت میگردد و کلیه نمایندگان با یک
قلب امیدوار انتظار دارند که سعادت ایران و ایرانیان در ظل عطوفت والا حضرت تأمین و این قدم بزرگی که در راه حیات جدید مملکت برداشته شد برای عامه میمون و مبارک باشد.
تدین خود در سالنامه دنیا میگوید: غروب جمعه ۸ آبان ۱۳۰۴ در شمیران بودم که تلفن کردند حضرت اشرف رضاخان میفرمایند به شهر بیایید تا شما را ملاقات کنم وقتی خدمت رسیدم فرمودند در زیر زمین داور مشغول کاری است به او کمک کنید رفتم دیدم داور پشت میز نشسته و وکلا ورقهای امضا میکنند و داور میگوید به بقیه وکلا هم تلفن کنید که بیایند وقتی وکلا آمدند داور متن ماده واحده را نشان داد و گفت وکلا امضا کردهاند و شما هم اگر موافقید امضا کنید من هم امضا کردم
تدین پس از انجام ماموریت تغییر رژیم روز ۲۵ دی ماه ۱۳۰۵ به علت نامشخصی به مجلس اینگونه نوشت: مقام منیع مجلس شورای ملی از ادامه ادای وظیفه معذور و از شغل ریاست استعفا میدهم.
روز بعد عدهای از دوستانش او را متقاعد کردند که استعفای خود را پس بگیرد پس از چند روز در کابینه مخبرالسلطنه به سمت وزیر معارف و اوقاف منصوب شود و دوستانش اصرار کردند که در کابینه شرکت نکند و از مجلس بیرون نیاید ولی پرستیژ وزارت موجب شد او قبول کند.
وقتی که رضاشاه برسر کار بود وزیر شد وی وزیر فرهنگ بود که قانون کلاه پهلوی از مجلس تصویب شد کسی که زودتر از همه
عمامه را کنار کذاشت تدین بود و نواری سبز در نیم دایره جلو کلاه خود گذاشت و این
بدعت را در کلاه پهلوی
سادات صحیح النسب را او گذشت.
اما او نیز خیلی زود مغضوب رضا شاه شد مانند خیلی کسان دیگر چون
نصرت الدوله،
تیمورتاش،
سردار اسعد دادگر و
دبیر اعظم که در صعود رضاخان به سلطنت نقش مهمی داشتند. بساط وزارت تدین خیلی زود برچیده شد و او گوشه عزلت اختیار نمود به این ترتیب رئیس سابق مجلس به سختی تحت کنترل قرار گرفت زندگی برای تدین که آن همه برای رضاشاه فداکاری کرده بود بسیار سخت و ناگوار شد.
تقی زاده درباره تدین مینویسد: رضاشاه تدین را وزیر معارف کرده بود یک روز در هیئت وزیران گفته بود تدین را راه ندهید گفت من این آدمها را میشناسم، قصدم این است هر که از خودش دم میزند چند روزی سرکار میآورم تا ببینم چه از دستش برمیآید ضرری که نمیتوانند برسانند گفته بود میدانم این تدین و رهنما با انگلیسیها ارتباط دارند تدین آدم خیلی تندی بود و خیلی افاده و
تکبر داشت وقتی هم که سنا منعقد گردید با من مدعی شد.
پس از استعفای رضاشاه از سلطنت که به فشار دولتهای انگلیسی و
روسیه ایران را اشغال کردند دوباره وارد سیاست شد در کابینه اول فروغی در ۵ شهریور ۱۳۲۰ وزیر فرهنگ شد و آن در کابینه دوم
علی سهیلی وزیر مشاور و در اسفند ماه همان سال ۱۳۲۰ وزیر خواربار و وزیر کشور شد
و در همین دوران وزارتش بود که متهم به
اختلاس شد همچنین به این خاطر که انتخابات دوره چهاردهم زیر نظرش انجام شد متهم به اعمال نفوذ غیر قانونی در انتخابات دو حوزه (بندرعباس و
بلوچستان شد)
در سال ۱۳۲۳ (ه. ش) در مجلس توسط
مرحوم دکتر مصدق و دیگران علیه تدین اعلام
جرم شد. دکتر مصدق در جلسه اول مجلس ۱۴ نشان داد که میخواهد با
فساد و
دزدی و کسانی که به نام هیئت حاکمه و وزیر و نخست وزیر حقوق حقه مردم را از بین ببرند مبارزه کند ولی عده زیادی از نمایندگان نمیخواستند که تلاش دکتر مصدق به نتیجه برسد اما او با اعلام جرم دولت این کار را انجام داد.
اعلام جرم دیگری هم نسبت به خرید سه هزار تن گندم که به دستور او در زمان تصدی وزارت خوار بار انجام شده بود در مجلس مطرح شد و بر حسب تصویب اکثریت مجلس رسیدگی به جرائم منتسب به تدین به موجب ماده ۷۵ قانون اساسی در صلاحیت دیوان کشور تشخیص داده شد
و پرونده به دیوان کشور فرستاده شد و دادستان دیوان کشور در اوخر سال ۱۳۲۵ علیه او
کیفر خواست صادر کرد و تقاضای رسیدگی و مجازات او را از دیوان کشور کرد در آن هنگام دیوان کشور دارای هشت شعبه بود و بیشتر دادرسان شعب هشتگانه در دادرسی تدین شرکت داشتند اویسی و نهاوند وکلای مدافع تدین و خودش ادعا نامه دادستان را رد کرده و در برابر
دادگاه دفاع کردند این محاکمه بسیار جنجالی بود و شرح آن این گونه میباشد.
روز ۸ تیرماه ۱۳۲۵ قرار بازداشت سید محمد تدین وزیر خواربار سابق که از طرف دادستان کل صادر شده بود مورد تایید هئیت عمومی دیوانعالی کشور قرار گرفت و به زندان رفت
سید محمد تدین با سابقه
ریاست مجلس و سالها وزارت به
دفاع از خود در برابر اتهاماتش پرداخت و چنین گفت: این محاکمه تاریخی از آن نظر مورد استقبال واقع شد که بعد از شهریور ۲۰ تنها وزیر است که به محاکمه دعوت شده است پروندهای که برای من درست کردهاند مغرضانه بود و من مفتخرم که چنین فرصتی به من داده شد که به نام یک نفر متهم در بزرگترین دادگاه کشور حاضر شده حقایقی را به اطلاع
ملت ایران برسانم.
من متاثرم که در محیطی قرار دارم که پر است از اغراض شخصی و
حسادت، به طوری که خدمات شایستهای که به کشور کردهام آن را نادیده میگیرند غافل از اینکه بالاخره حقیقت روشن خواهد شد خوشحال هستم که در مقابل بزرگترین دادگاه کشور حقایقی را بگویم تا به کسانی که اتهامات ناروا به من زدهاند پاسخ گفته باشم.
من از ابتدای
مشروطیت فعالیت سیاسی را شروع کردهام قبل از آن زندگی تحصیل و طلبگی داشتهام خدمات بنده قسمتی فرهنگی و قسمتی ملی و اجتماعی است. خدمات فرهنگی من با تاسیس مدرسه شروع میشود که یک سال پس از مشروطیت به تاسیس مدرسه تدین پرداختم این مدرسه را با یک شاگرد باز کردم و بعد تعداد آن به ۷۰۰ نفر رسید در مدت ۳۷ سالی که مدرسه را داشتم بیش از سه هزار نفر از آنجا فارغ التحصیل شدهاند که اکنون در کشور مقامی دارند و در تمام مدت رفتارم با شاگردان مثل پدر و فرزند بوده است ولی بعد از ۳۷ سال مجبور شدم آن را منحل کنم چون وزارت فرهنگ مدارس را طور دیگری میخواست من بیش از ۲۴ جلد کتاب تالیف کردهام که قسمتی از آن در مدارس تدریس میشود... کتابی به نام
اصول فن خط دارم که در
فارسی بیسابقه است رموز خطابه از دموستن یونانی تا
سید جمال افغانی در آن تشریح شده است.
خدمات من با جنگیدن با
محمد علی شاه در بمباران مجلس شروع شد من
اسلحه به دست گرفته تعلیمات نظامی دیده در
مسجد سپهسلار با قوای دولتی جنگیدم دفاع یک قسمت از شهر تحت نظر من بود ما مردانه جنگیدیم و عکس خود را که جزو سربازان ملی و
هیئت سادات فاطمیه بود به دادگاه تقدیم میکنم.
تدین همچنین بعد از گفتن سوابق کاری خود به شکایت از بازداشت خود و نقشی که در پیروزی رضاخان داشته پرداخت و این چنین گفت:
آقایان هیچ کس فکر نمیکرد که
مشروطیت به این صورت در خواهد آمد روزی من در پشت میز اتهام باشم و بخواهم از خود دفاع کنم بعد از این وقایع عضو حزب دموکرات شدم و به عنوان نماینده تهران به مجلس رفتم من نه رئیس ایل بودم و نه سرمایهای داشتم مردم برای این که به آنها خدمت میکنم مرا انتخاب کردند من در قسمتی از ادوار مجلس بر مجلس ریاست کردم در آن موقع بزرگان کشور در مجلس بودند و همه میدیدند که یک سید پشت میز ریاست نشسته و این سید مجلس را به خوبی اداره میکند اینها همه از
لطف خداوند بود نه از لیاقت من از جمله کارهای مهمیکه در آن ایام صورت گرفت تغییر
سلطنت از قاجاریه به پهلوی بود من از طرفداران سردار سپه بودم ولی قانون اساسی را به سردار سپه ترجیح دادم من متن ماده واحده را طبق
قانون اساسی اصلاح کردم و گفتم اگر اصلاح مرا قبول نکیند پشت میز ریاست (نیابت ریاست) نمیشینم ودر مجلس با آن مخالفت میکنم من خالق سردار سپه نبودهام اوضاع او را آورد
فقر و فاقه و
جهل و تشتت مولود آمدن سردار سپه شد معلول تقاضای محیط بود این که سردار سپه موفق شد برای این بود که تمام ایران مستعد بود خدا نکند این مملکت دیگر
دیکتاتور داشته باشد خواه نظامی و خواه غیر نظامی.
از سال ۵ و ۶ سلطنت عدهای اطراف رضاشاه حلقه زده و تملق میگفتند و هیچ مصلحی نیست که فسادی در کارهایش نباشد گفتند در جمهوریت من از اعلیحضرت فقید پول گرفتم اگر گرفته بودم پیش پهلوی حیثیتی نداشتم
سرلشگر ابوذر جمهری میخواست پولی بدهد ولی قبول نکردم او زنده است میتوانید از او بپرسید هرکس از شاه سابق پول میگرفت معنی آن جان دادن بود حتی کسانی که از خارجیها پول گرفتند او پس گرفت.
درباره صدور جواز تدین گفت: عجب مردمان احمقی هستند که چنین نستبی به من میدهند من که در روز نهم آبان ۱۳۰۴ به عنوان رییس مجلس قانون انتقال سلطنت را
امضا کردم اگر میخواستم سو استفاده کنم آن روز خیلی بیشتر از این روزها ممکن بود چرا به جواز چند خروار جو آلوده شوم همینطور تدین در مورد زندان و اوضاع آن روز اطلاعاتی به دادستان میدهد.
آقای دادستان چرا بنده را آوردید پشت این میز، چرا مسببین حادثه شهریور ۲۰ را تعقیب نکردید؟
با من که یک روز
وزیر بودم این طور رفتار میکنند وای به روز مردم مرا بردند بین جانیان و آدمکشان... جایی که برای سیصد نفر جا داشت هفتصد نفر آنجا زندانی بودند شبها صدتا صدتا و پنجاه نفر هم اضافه میشد؛ مثل گوسفند بر روی هم میلولیدند مانند حیوانات با پستترین وضع زندگی میکردند من هفده روز در آن جا بودم اگر وزیر هم نبودم سید محمد تدین که هستم من متهم بودم ولی چرا مرا بردند بین جانیان... خوب بود آقای
دادستان میرفتند و آنجا را میدیدند و آن وقت تند تند مردم را به زندان نمیفرستاند در مجلس ۱۲۶ نفر
وکیل داریم و هزاران کاندیا و عدهای که وکیل نمیشوند شاکی میگردند بنده و آقای سهیلی هیچ نقشی و دخالتی نداشتیم، زیرا اگر من این حق را داشتم و قاون اجازه میداد میدانستم چه اشخاصی را وکیل کنم و به مجلس بفرستم باید از کسانی که به وسیله
پول وکیل میشدند جلوگیری کرد عدهای وکالت را میخواهند تا
تجارت کنند و ده برابر و صد برابر میخواهند دربیاورند.
..
سرانجام
رای دادگاه به
برائت تدین اعلام شد، تماشاچیان برای تدین کف زدند و او را روی دست بلند کردند، به محوطه دادگستری بردند تدین با صدای (زنده باد عدالت) چنین گفت: من به شما
نصیحت میکنم که همواره پیرامون حقیقت و درستی را بگیرید، کسانی که مرا
متهم کردند با این رای رسوا شدند این نتیجه یک عمر خدمت و صداقت است و این
احساس هم برای من یک اجر معنوی است از مطبوعات و قضات
کشور تشکر میکنم خود هم روزنامه نگار بودم و میدانم که مطبوعات میتوانند چه خدمتی به مملکت انجام دهند
آرزو دارم که ملت ایران همیشه سربلند و سر افراز باشد.
سید محمد تدین پس از برائت از اتهامات در نخستین دور انتخابات مجلس سنا از خراسان نامزد سناتوری شد و پس از پایان انتخابات در سال ۱۳۲۸ در مجلس سنا عضویت یافت؛ ولی عمر او وفا نکرد که دوره را آخر برساند و در سال ۱۳۳۰ در اثر ابتلا به
سرطان در سن هفتاد سالگی درگذشت.
سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «سید محمد تدین»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۰۳/۱۷.