• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

عباسعلی عمید زنجانی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



عباسعلی عمید در دهم فروردین ماه ۱۳۱۶ش در خانواده‌ای متدین در زنجان دیده به جهان گشود.
[۱] گنجینه دانشمندان، ج۴، ص۱۸.
[۲] گنجینه دانشمندان، ج۴، ص۵۱۷.
[۳] دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی، بهاء الدین خرمشاهی، ج۲، ص۱۴۹۸.
[۴] حوزه، ۳۷ و ۳۸، ص۱۲۰-۹۳.
[۵] فصلنامه علوم سیاسی، س اول، ش ۴، ص۴۲-۱۵.




پدر بزرگوارش انسانی با فضیلت و از تجار نیکوکاری بود که ثروت خود را صرف امور خیریه بخصوص کمک و مساعدت به طلاب علوم دینی کردند. او در این راه همواره از ارشادات فقیه شهر آیت‌الله شیخ فیاض زنجانی رهنمود می‌گرفت.
مادر ارجمندش از زنان پارسا و آشنا به مسایل اسلامی، نوه حکیم بلند آوازه زنجان میرزا مجید حکمی بود و همین پیوند با روحانیت، باعث گردید استاد تداوم دهنده راه جد مادری اش باشد.
بیشتر مطالب مقاله برگرفته از خاطرات چاپ شده توسط مرکز اسناد انقلاب می‌باشد.
استاد که آخرین فرزند خانواده بود، در شش سالگی وارد مدرسه توفیق شهرستان زنجان گردید. او که در طول تحصیل تا پایان دبیرستان همواره از شاگردان ممتاز به شمار می‌آمد، در اواخر دوره دبیرستان تصمیم گرفت هم زمان به فراگیری علوم دینی بپردازد و این تصمیم با استقبال و خوشحالی خانواده و آشنایان رو به رو شد.


او درباره ورود به مدرسه علوم اسلامی می‌گوید:
«در دوره دبیرستان، هم به دبیرستان می‌رفتم و هم در مدرسه (دینی) سید زنجان که از مدارس طلاب زنجان بود درس مقدمات می‌خواندم. آن زمان تقریبا حدود سال‌های ۱۳۲۷ و ۱۳۲۸ش تحصیلات علوم دینی در جامعه، زیاد جایگاه مناسبی نداشت لذا من هم در آن عالم نوجوانی مساله را مخفی نگه می‌داشتم. حتی هم کلاسی هایم نمی‌دانستند که وارد تحصیلات علوم حوزوی شده‌ام و مقدمات می‌خوانم. یادم هست یک روز به کلاس آمدم و دیدم بچه‌ها چیزی را دست به دست می‌گردانند، من آرام بودم و گوشه‌ای نشستم و متوجه شدم همه به من خیره شده‌اند. معلوم شد که آن‌ها(کتاب) جامع المقدمات مرا از توی کشوی میز پیدا کرده‌اند و از نحوه چاپ و حواشی منقوش آن به شگفت آمده و دست به دست آن را نگاه می‌کنند. رفتار آن‌ها شاید به این خاطر بود که این کتاب‌ها برای آن‌ها مانوس نبود، کار بالا گرفت، ناظم مدرسه مرا به دفتر فراخواند (من) وحشت کردم که توبیخ شوم. بعد دیدم که ناظم مدرسه به نام آقای همایونی در دفتر از من استقبال کرد و سایر معلمان و دبیران جلو پای من ایستادند، گویی من دیگر دانش آموز دیروزی نیستم، و خیلی مرا تشویق و تجلیل کردند و سؤال کردند از کی شروع کرده‌اید؟ کار خوبی کرده‌اید، چرا به ما اطلاع نداده‌اید؟ اصلا نتیجه تمام زحمات این مدرسه اگر شما باشید برای ما کافی است و این تشویق برای من خیلی در آن سن و سال اثر گذار بود.»

۲.۱ - حرف استاد

استاد عمید زنجانی که از شاگردان ممتاز مدرسه توفیق در رشته ریاضیات بود، به این نتیجه رسید که قبل از گرفتن دیپلم راهی حوزه علمیه شود و به تحصیل علوم اسلامی بپردازد. ترک تحصیل و علاقه به علوم دینی باعث گردید اساتید مدرسه توفیق از ایشان دلیل قضیه را جویا شوند، خود می‌گوید:
«در سال‌های آخر دبیرستان بود که یک دفعه به حوزه پیوستم و از ترس این که این توفیق از من سلب شود، از ادامه تحصیل دبیرستان منصرف شدم. به همین دلیل مسئولان دبیرستان قضیه را دنبال کردند و یک بار دیگر به دفتر مدرسه احضار شدم. معلم‌ها که از چهره‌های روحانی، وارسته و تحصیل کرده بودند از من جویای علت شدند. ، آن‌ها می‌دانستند که از نظر مالی مشکلی نداشتم، لذا فکر می‌کردند مسایل خانوادگی باعث این انصراف شده است. وقتی گفتم ترسم از این است که بعد از گرفتن دیپلم نتوانم به تحصیلات حوزوی ادامه بدهم و می‌خواهم مدرکی در اختیارم نباشد تا با فراغت بال تحصیلات حوزوی را ادامه دهم. معلم هایم سخنم را پسندیدند. لازم به ذکر است اکثر معلم‌های آن مدرسه تحصیلات حوزوی داشتند، حتی هنگام زنگ تفریح در دفتر، مباحثه جواهر داشتند. آن‌ها اهل تهجد نیز بودند و آثار تهجد در چهره هایشان پیدا بود.»
[۶] خاطرات استاد، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ص۲۵-۲۳ .





۳.۱ - زنجان

استاد عمید زنجانی تنها طلبه شهری بود که برای تحصیل علوم دینی وارد مدرسه سید زنجان شده بود. مدرسه سید در آن زمان از رونق خاص علمی برخوردار بود و طلاب از نقاط حومه و دوردست برای فراگیری علم و دانش راهی این مدرسه می‌شدند. حضور استاد در مدرسه موجب خوشحالی سایر طلاب شد، زیرا والد بزرگوارش به طلاب مورد نظر کمک می‌کرد. او برای پیشرفت تحصیلی فرزندش استاد خصوصی گرفت و ماهیانه مبلغی به آن استاد فرزانه می‌پرداخت. مشهورترین استاد مدرسه سید زنجان آقا شیخ «محمد قنبری» مردی فاضل، متعهد و خوش بیان بود و تدریس مقدمات، سیوطی و مقداری از شرح جامی این طلبه جوان را برعهده داشت.

۳.۲ - قم

آقای عمید زنجانی در سال ۱۳۳۱ش برای ادامه تحصیل وارد حوزه علمیه قم گردید. پدرش در نظر داشت منزلی برای فرزندش بخرد، ولی چون او به حجره و زندگانی طلبگی علاقه داشت، از پدرش خواست موافقت آیت‌الله سید محمد حجت کوه کمری را برای گرفتن یک حجره طلب نماید. وقتی این تقاضا پذیرفته شد، در یکی از حجرات مدرسه حجتیه ـ از مدارس پر رونق آن زمان ـ سکونت گزید.
برای سکونت در مدرسه حجتیه شرایطی لازم بود، از جمله اتمام کتاب وسایل و داشتن حداقل بیست سال تمام و او هیچ کدام از این دو شرط را نداشت، ولی با عنایت آیت‌الله حجت موفق گردید ابتدا در پارک قدیم حجتیه و سپس در حجره مجاور عارف دلسوخته حاج شیخ علی کاشانی
[۷] ستارگان حرم، ج۱، ص۲۰۸-۱۹۵.
ساکن شود و به تحصیل ادامه دهد.
از جمله حوادث جالب زندگی طلبگی ایشان این بود که پدرش برای تامین امور شخصی فرزندش، مبلغی را (برای مدت شش ماه) در اختیار آیت‌الله سید احمد زنجانی
[۸] ستارگان حرم، ج۳، ص۸۱.
قرار داده بود تا هر ماه مراجعه و از ایشان دریافت کند. گاه اتفاق می‌افتاد که به علت کثرت مشاغل آن مرحوم ماهیانه مدتی به تاخیر می‌افتاد، لکن همین امر موجب شده بود دست کم ماهی یک بار از محضر آن عالم ربانی کسب فیض کند.




۴.۱ - اساتید دوران سطح

۱ـ شیخ اسماعیل صائنی زنجانی: مطول، منطق و مقداری از شرح لمعه.
۲ـ ابوالفضل سرابی: مطول و مقداری از لمعه.
۳ـ ناصر مکارم شیرازی: مکاسب.
۴ـ ابوالقاسم خزعلی: مکاسب طی مدت کوتاه.
۵ـ میرزا علی مشکینی: وسایل.
۶ـ سید عبدالکریم موسوی اردبیلی: بخشی از رسایل.
۷ـ سید محمد باقر سلطانی طباطبایی: کفایه، جلد دوم.
۸ـ حاج میرزا محمد مجاهدی تبریزی: کفایه، جلد اول.
۹ـ شیخ میرزا عبدالجواد سدهی اصفهانی: بخشی از کفایه.

۴.۲ - اساتید دوره خارج

۱ـ آیت‌الله العظمی سید حسین طباطبایی بروجردی
[۹] گلشن ابرار، ج۲.
(م: ۱۳۸۰ق): آقای عمید یک سال در درس ایشان حاضر شد. او درباره تدریس این استاد فرزانه می‌گوید:
«من مبتدی بودم که به درس آقای بروجردی می‌رفتم. یکی از خصوصیات درس ایشان این بود که گاه افراد در سه رده متفاوت در درس ایشان شرکت داشتند، مثلا فرض کنید امثال من شرکت داشتند، اساتید ما هم در درس مرحوم آیت‌الله بروجردی شرکت می‌کردند و شخصیت‌هایی مانند مرحوم آیت‌الله محقق داماد هم بودند که نسبت به اساتید ما سمت استادی داشتند.
درس آقای بروجردی، یک درس واقعی بود. هم جنبه تشریفات مرجعیت را داشت که یک عده‌ای به خاطر احترامی که برای ایشان قایل بودند، می‌آمدند و یک عده‌ای برای استفاده در سطوح مختلف حاضر می‌شدند.»
[۱۰] خاطرات عمید زنجانی، ص۵۹.
استاد عمید زنجانی از بدو ورود به حوزه علمیه قم با چهره ملکوتی حضرت امام آشنا گردید. سخن گفتن، راه رفتن و دیگر صفات و کمالات حضرت امام چنان جذاب بود که استاد ایشان را اسوه زندگی خویش قرار داد و با تمام وجود به امام عشق می‌ورزید هر چند بنابر موقعیت سنی و علمی تنها در سال‌های آخر دهه سی توفیق حضور در درس امام بزرگوار را پیدا کرد. با این حال در دورانی که مشغول سطوح عالیه بود، نیز از دیدار چهره ملکوتی امام بهره می‌گرفت.
وی در سال ۱۳۳۷ش هم زمان با اتمام « کفایة الاصول » به درس پر فایده ی اصول امام در مسجد سلماسی راه یافت. وی می‌گوید:
«حضورم در درس ایشان در حقیقت دو جنبه داشت یکی جاذبه علاقه به امام بود و دیگری پر محتوا بودن درس ایشان. همیشه زودتر از امام می‌آمدم و دیرتر از امام می‌رفتم. درس امام شاید اولین بارقه تحقیق و تدقیق را در من ایجاد کرد. من اهل قلم و نوشتن بودم، اما برای اولین بار آن ذائقه تحقیق را از درس چشیدم. جاذبه دیگر درس امام معنویت خاصی بود که بر طلبه جوانی مثل من عمیقا اثرگذار بود. بی اعتنایی به دنیا و شکوه علم، منش روحانی و ملکوتی، بی تفاوتی به جاه و مقام و دوری از تظاهر و در یک کلمه مقام عرفانی در محضر درس استاد مشهور بود. و چون به درس امام عادت کرده بودم، در نجف اشرف هم از اولین کسانی بودم که در جمع علاقمندان امام درخواست شروع درس کردند.»
[۱۱] خاطرات عمید زنجانی، ص۴۹.

۳ـ آیت‌الله العظمی حاج سید محمد محقق داماد
[۱۲] ستارگان حرم، ج۲، ص۱۱۵.
(م: ۱۳۸۸ق)، استاد عمید درباره ویژگی درسی آیت‌الله محقق می‌گوید:
یکی از خصوصیات آقای داماد این بود که از طرح احتمالات مختلف در هر مساله چشم پوشی نمی‌کرد و در هر موضوع فقهی و یا در خصوص فقه الحدیث هر روایتی احتمالات ممکن را مطرح و هر کدام را جداگانه مورد بحث قرار می‌داد، اگر قابل نقد بود، نقد می‌کرد. گاه می‌شد که این احتمالات از ده مورد هم بیشتر می‌شد. او برای رسیدن به حقیقت هیچ احتمالی را نادیده نمی‌گرفت که نشان از عمق درس ایشان داشت. خیلی از احتمالات در حقیقت مربوط به شبهات، ابهامات و سؤالات بود. درس ایشان تحقیقی بود و به همین دلیل محضر درس محدود و خاص محققان بود.»
[۱۳] خاطرات عمید زنجانی، ص۵۹ با تلخیص.

۴ـ علامه سید محمد حسین طباطبایی
[۱۴] گلشن ابرار، ج۳.
(م: ۱۴۰۲ قمری): استاد عمید زنجانی قسمتی از «اسفار» ملا صدرا و کتاب «شفای» بوعلی سینا را در محضر ایشان فرا گرفت. وی در کنار استفاده علمی از بزرگان مذکور، به خاطر کسب مشربهای فقهی مختلف، از محضر برخی دیگر از اساتید حوزه علمیه قم از جمله آیت‌الله سید محمد کاظم شریعتمداری (۲ سال خارج فقه) بهره برد.


عمید زنجانی با رحلت آیت‌الله بروجردی در سال ۱۳۴۰ش عازم حوزه علمیه نجف اشرف گردید و مدت ۸ سال از دروس استوانه‌های علمی آن حوزه بهره برد. که اسامی آنان چنین است:
۱ـ آیت‌الله العظمی حاج سید ابوالقاسم خویی
[۱۵] گلشن ابرار، ج۳.
(م: ۱۴۱۳ق): استاد هشت سال از محضر این فقیه گرانمایه بهره مند گردید و تقریرات قسمتی از درس وی را به رشته تحریر درآورد. از امتیازات درس آیت‌الله خویی که از شاگردان ممتاز علامه نائینی بود، نظم، انسجام علمی، اتقان ادله، اختصار و شیوه بیان جالب بود. و چون تقریرات اصول استاد چاپ شده بود، وی تنها به حضور در درس فقه آن فقیه بزرگ بسنده کرد.
۲ـ حضرت آیت‌الله میرزا محمد باقر زنجانی
[۱۶] گنجینه دانشمندان، ج۵، ص۲۳۳.
(م: ۱۳۹۴ق): مرحوم میرزای زنجانی با این که از اساتید برجسته نجف اشرف و از شاگردان نامدار مرحوم نائینی بود و مقامات علمی و معنوی اش بر معاصرانش پوشیده نبود، به خاطر زهد و بی تکلفی از شهرت و عناوین مانند مرجعیت به شدت اجتناب می ورزید. او بیش از ۴۰ سال در حوزه نجف محضر درسی بسیار گرمی داشت و صدها فاضل و مجتهد از حوزه درسی وی بهره مند گردیدند. از ویژگی‌های میرزای زنجانی این بود که نظریات اصولی استادش را به گونه‌ای بیان می‌کرد که همه ابهامات اشکالات متداول در میان معاصرانش را پاسخ می‌داد. گاه نقطه نظرات استادش را با مطالبی که خود داشت، توجیه می‌نمود و از سخنان استاد به عنوان «کلمات مقدس استاد» یاد می‌کرد. تواضع میرزا در برابر استاد او را در انظار شاگردانش به ستایش وا می‌داشت. آقایان راستی، کریمی مازندرانی و طاهری گرگانی از ملازمان درس این استاد عظیم الشان بودند.
۳ـ حضرت امام خمینی (رحمه الله): امام خمینی در ۱۳ مهرماه ۱۳۴۴ش از ترکیه به عراق تبعید شد
[۱۷] «هفت هزار روز تاریخ ایران و انقلاب اسلامی» غلامرضا کرباسچیان، ج۱، ص۲۳۴.
و بعد از زیارت کاظمین ، سامرا و کربلا ، در نجف ساکن گردید و پس از دید و بازدیدهای معمول مراجع، مدرسین و طلاب حوزه علمیه نجف اشرف به اصرار جمعی از دوستان و ارادتمندان درس خارج خود را در مسجد شیخ انصاری تشکیل داد. به تدریج به یکی از پرجمعیت‌ترین جلسات درسی نجف اشرف تبدیل گردید. آقای عمید ۵ سال از درس ایشان بهره برد. وی از پیشگامان استقبال از حضرت امام نیز به شمار می‌آمد.
۴ـ آیت‌الله العظمی سید محمود شاهرودی (م: ۱۳۹۴ق): سه سال و همزمان با درس آیت‌الله خوئی به درس وی حاضر شد.
۵ـ آیت‌الله العظمی سید محسن حکیم (م: ۱۳۹۰ق) به مدت چهار سال تا زمان حضور امام در نجف اشرف از محضر وی استفاده کرد.


استاد عمید با تلاش فوق العاده موفق به تکمیل معلومات عالیه و اخذ اجازه اجتهاد و روایت از برخی اساتید برجسته حوزه نجف اشرف و حوزه علمیه قم شد.
۱ـ مرحوم آیت‌الله حاج سید نصرالله مستنبط: وی از عالمان شایسته و فقهای برجسته حوزه نجف بود و در سال ۱۳۸۷ق اجازه اجتهادی برای معظم له صادر کرد که در قسمتی از آن آمده است:
«جناب العالم الفاضل، عماد الاعلام حجة الاسلام الشیخ عباسعلی عمید... قد صرف برهة من عمره الشریف فی النجف الاشرف و حضر مباحث الاساطین حضور تفهم و تدقیق وجد و اجتهد حتی صار بحمد الله من الاعلام و بلغ الی مرتبة الاجتهاد فله العمل بما یستنبطه من الاحکام علی النهج المالوف فیها بین الاعلام...»
۲ـ آیت‌الله العظمی سید شهاب الدین مرعشی نجفی (رحمه الله): در سال ۱۳۶۵ش اجازه اجتهادی برای معظم له صادر کرد.
۳ـ امام خمینی (رحمه الله): اجازه‌ای درباره امور حسبیه شرعی به معظم له داد.
[۱۸] صحیفه نور، ج۳، ص۳۶۵.



استاد عمید بعد از سالها اقامت در آستانه ی علوی و شهر مقدس نجف اشرف، در سال ۱۳۴۷ش برای درمان دیسک کمر به ایران بازگشت. چون قصد مراجعت به نجف اشرف را داشت، در طول مدتی که به قم رفت و آمد داشت، در ملاقات‌ها و دیدارهای دوستانه، با فضلا، مدرسان و آیات قم به پخش گزارشهای حوزه نجف و اخبار مربوط به امام در نجف مانند تدریس و رفت و آمدهای استاد پرداخت. وی موضع گیری‌های منفی و مثبت بزرگان نجف را به تفصیل به اطلاع بزرگان و دوستان امام رسانید. در همین سال بود که به وصلت با بیت حضرت آیت‌الله العظمی مرعشی نجفی مفتخر گردید که برخی از دوستان فاضل به ویژه آیت‌الله حاج شیخ محمد فاضل زمینه این وصلت را فراهم ساختند و خطبه عقد در حرم مطهر حضرت معصومه علیهاالسّلام توسط حضرات آیات سید احمد زنجانی و فاضل لنکرانی پدر خوانده شد. حاصل این پیوند تولد سه فرزند است. استاد بعد از ازدواج تنها به نجف اشرف بازگشت و بعد از حدود یک سال و نیم به ایران مراجعت کرد و در حوزه علمیه قم مشغول تدریس، سطوح عالیه گردید. در مدت اقامت کوتاه در قم شرح استدلالی تحریر الوسیله را آغاز و در کنار تدریس، به تالیف هم پرداخت و سرانجام در سال ۱۳۵۰ش به دعوت جمعی از مؤمنان جنوب شرق تهران به این شهر مهاجرت کرد.


مسجد لر زاده از مساجد معروف جنوب تهران از آثار ماندگاری است که با معماری مرحوم لر زاده ساخته و با امامت آیت‌الله حاج شیخ علی اکبر برهان تاسیس شد. آن عالم ربانی بعد از ده سال خدمت رحلت کرد و آیت‌الله میرزا علی آقا فلسفی به مدت ده سال به اقامه جماعت و ارشاد مردم پرداخت. و چون قصد مهاجرت به مشهد مقدس را داشت، معتمدان محل به محضر آیت‌الله مرعشی نجفی در قم رسیدند و از ایشان تقاضا نمودند آقای عمید را که قبلا برخی از چهره‌های بازاری تهران وی را می‌شناختند، به امامت جماعت و تصدی امور مسجد لرزاده تشویق نمایند.
آیت الله مرعشی هم بعد از مشورت با استاد، ایشان را به مهاجرت به تهران تشویق نمود. و چون بیشتر مؤمنان و معتمدان و بازاریان محترم از دوستان و مریدان امام بودند، استاد عمید این پیشنهاد را پذیرفت. مسجد لرزاده از آن تاریخ تا سال ۱۳۸۳ق علاوه بر این که محل اقامه جماعت بود، با برگزاری جلسات تفسیر قرآن و نهج البلاغه و احکام و دیگر فعالیت‌های دینی، فرهنگی توسط ایشان، به یکی از مهم‌ترین پایگاه‌های مذهبی و انقلابی جنوب تهران تبدیل شد. تشکیل صندوق قرض الحسنه و پرداخت وام به نیازمندان خصوصا اقشار محروم، ایجاد کانون ارشاد اسلامی، تجهیز کتابخانه، دعوت از روحانیان انقلابی و سخنرانی آنان در مسجد، تاسیس جمعیت و مرکز خیریه امام سجاد علیه‌السّلام برای کمک رسانی به محرومان و... در کنار فعالیت‌های علمی و تبلیغی، دینی و انقلابی از مهم‌ترین فعالیت‌های معظم له در طول تصدی امامت مسجد به شمار می‌رود. وی در سال ۳۳ سال امامت در تهران با ایجاد جو معنوی و انقلابی و شرایط فرهنگی موجبات جذب افراد فعال انقلابی به آن مسجد را فراهم آورده بود. و محوریت و شکل گیری تجمعات و راهپیمایی‌ها در طول نهضت اسلامی که با هدایت و ارشاد وی با مرکزیت مسجد لر زاده انجام می‌گرفت، بخش کوچکی از فعالیت‌های قبل از انقلاب ایشان در مسجد لرزاده به شمار می‌آید.
[۱۹] خاطرات عمید زنجانی، ص۱۸۲-۱۵۱.



حاج شیخ عباسعلی عمید زنجانی فعالیت تحقیقی خود را از جوانی آغاز کرد و تاکنون آثار علمی فراوانی داشته است. وی از سال ۱۳۳۶ش کار خود را با نوشتن مقالات سودمند در روزنامه «وظیفه» شروع کرد. این روزنامه اجتماعی، سیاسی و مذهبی بود و در هر هفته سه شماره از آن به چاپ می‌رسید. این روزنامه با مدیریت سید محمد باقر موسوی حجازی از سال ۱۳۲۳ش فعالیت خود را آغاز کرد و تا سال ۱۳۴۱ش ادامه داد. آیت‌الله عمید هم زمان در هفته نامه دینی و اجتماعی «ندای حق» که با مدیریت سید محمد حسن عدنانی (از ۱۳۲۹ تا ۱۳۵۳ش) در تهران چاپ می‌شد، مقالات ارزشمند به چاپ رساند.
[۲۰] شناسنامه مطبوعات ایران، مسعود برزین، ص۴۰۰ و ۴۲۶.

از فعالیت‌های مطبوعاتی وی همکاری با اولین مجله علمی حوزه (مکتب اسلام) بود.
[۲۱] مجلدات گلشن ابرار، مانند ج۵، ص۶۰۷، ذیل زندگانی آیت‌الله شیخ جعفر سبحانی و نیز خاطرات علی دوانی.

آیت الله عمید زنجانی از سال ۱۳۳۸ش به جمع نویسندگان این مجله پیوست و مقالات ارزشمندی را به چاپ رسانید. بعد از انقلاب هم مقالات فراوانی از وی در مجلدات و جرائد چاپ و در کنفرانس‌ها ارائه شد.
سخنرانی‌های ایشان در همایش‌ها و کنفرانس‌های علمی و کنگره‌های مختلف داخلی و خارجی را هم باید به این فهرست افزود.


آیت الله عمید زنجانی تالیفات سودمندی در موضوعات علمی، فقهی، حقوقی و... دارد که فهرست برخی از آن‌ها به شرح ذیل است:
۱ـ پژوهشی در تاریخ تصوف و عرفان
وقتی متن این کتاب به صورت مقاله در روزنامه وظیفه به چاپ رسید، مورد توجه پژوهشگرانی همچون شهید بهشتی قرار گرفت. مؤلف می‌گوید:
«یادم هست در روزنامه «وظیفه» بحثی را تحت عنوان «پژوهشی در تاریخ تصوف و عرفان» شروع کرده بودم، روزی شهید بهشتی در مدرسه فیضیه مرا دید و از احوال پدرم پرسید که مایه تعجب بنده شد، چون پدرم روحانی نبود. فرمود من این مقالات را خواندم، خیلی مقالات سنگین علمی و خوبی است. اگر حاج آقای تان را دیدید از قول من تشکر کنید. بعد که دریافت مقالات از خود من است، خیلی تعجب کرد و گفت شما این مقالات را نوشته‌اید؟! چون آن موقع من زیر بیست یا حدود بیست سال داشتم. بعد فرمود: وقتی این مقالات را مطالعه کردم، تصور کردم یک آدم ۵۰ و یا ۶۰ ساله جا افتاده‌ای که توی کتابخانه‌ای مثلا پنج و شش هزار جلدی نشسته و همه این کتاب‌ها را زیر و رو کرده، آن مقالات را نوشته است.»
[۲۲] خاطرات عمید زنجانی، ص۴۳ با تلخیص و دخل و تصرف اندک.

این مقالات با تحقیقات بیشتر در سال ۱۳۴۴ش به صورت کتاب توسط دار الکتب الاسلامیه چاپ گردید و سپس با اصلاح و تکمیل در سال ۱۳۶۶ توسط انتشارات امیرکبیر منتشر شد.
۲ـ اسلام و همزیستی مسالمت آمیز: چ دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۴۲.
۳ـ اسلام و حقوق بین الملل: چ دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۴۲.
۴ـ اقامت گاه و آثار حقوقی آن از دیدگاه فقه اسلامی: نشر الهام، تهران، ۱۳۵۶.
۵ـ بنیادهای ملیت در جامعه ایده آل اسلامی: چ کتابخانه بزرگ غدیر، ۱۳۵۲.
۶ـ حقوق اقلیت‌ها بر اساس قانون قرارداد ذمه: انتشارات صدر، ۱۳۵۲، تجدید چاپ توسط دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ۱۳۶۲.
۷ـ امامت از دیدگاه نهج البلاغه: انتشارات بنیاد نهج البلاغه.
۸ـ تاملات سیاسی در تاریخ تفکر اسلامی: مجموع مقالات.
۹ـ جهاد از دیدگاه امام علی علیه‌السّلام در نهج البلاغه: انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی.
۱۰ـ مبانی فقهی و کلیات قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران: دفتر مرکزی جهاد دانشگاهی، ۱۳۶۲.
۱۱ـ وطن، سرزمین و آثار حقوقی آن از دیدگاه فقه اسلامی: انتشارات مرکز فرهنگ اسلامی.
۱۲ـ المنهاج فی شرح وسیلة النجاة: عربی.
۱۳ـ رساله فی الترتب: عربی.
۱۴ـ رساله در نکاح کتابیه:
[۲۳] گنجنیه دانشمندان، ج۴، ص۵۱۸.
عربی.
۱۵ـ مبانی و روش‌های تفسیری قرآن: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ۱۳۷۳.
[۲۴] دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی، بهاء الدین خرمشاهی، ج۲، ص۱۴۹۸.
این کتاب تاکنون بیش از پنج بار تجدید چاپ و تکمیل شده است.
۱۶ـ زن و انتخابات: با همکاری جمعی از فضلا.

۱۰.۱ - بلاهای اجتماعی قرن ما

با همکاری جمعی از فضلا.
استاد در حدود سال‌های ۱۳۳۷ و ۱۳۳۸ به همراه چند تن از فضلای هم فکر(حضرات حجج الاسلام والمسلمین آقایان حاج شیخ زین العابدین قربانی لاهیجی، حاج شیخ حسین حقانی زنجانی، حاج شیخ علی حجتی کرمانی، حاج شیخ محمد مجتهد شبستری.) جلسات پژوهشی در مدرسه حجتیه برگزار می‌کردند که مدیریت آن را آیت‌الله مکارم شیرازی به عهده داشت. موضوعات جلسه، پژوهش و تحقیق پیرامون مسایل اجتماعی روز و نقد و مطابقت آن با معارف اسلام بود. حاصل پژوهش دو ساله آنان با عنوان «از اسلام چه می‌دانیم» دو اثر ارزشمند «زن و انتخابات» و «بلاهای اجتماعی قرن ما» شد که هر دو به چاپ رسید. و کتاب «بلاهای اجتماعی قرن ما» مورد استقبال زیاد پژوهشگران و صاحب نظران قرار گرفت. کتاب زن و انتخابات هم زمانی تدوین یافت که رژیم طاغوت پیروی از فرهنگ ابتذال غرب برای انحراف افکار عمومی و به بهانه احیای نیمی از بدنه جامعه شرکت زنان در انتخابات کذایی را مطرح نموده بود. جمع نامبرده برای رویارویی با تهاجمات فرهنگی سیاسی رژیم و برای آگاهی افکار عمومی به ویژه تحصیل کردگان این کتاب را منتشر کردند.

۱۰.۲ - «فقه سیاسی:»

انتشارات امیرکبیر از سال ۱۳۶۶ تا ۱۳۸۴ش، ۱۰ جلد.
مجموعه نفیس و علمی «فقه سیاسی» حضرت استاد، در نوع خود از بدیع‌ترین مجموعه‌های فقهی و علمی و حقوقی است. این کتاب در سال ۱۳۸۴ش از سوی جامعه علمی حوزه به عنوان کتاب نمونه و اثر نفیس اسلامی معرفی شد.
به برخی از موضوعات و مباحث مجموعه فقه سیاسی چنین است.
جلد اول: در ۵۵۸ صفحه شامل دو بخش است: بخش اول ۱۰ فصل مهم دارد و به تعریف و جایگاه حقوق و منابع آن، حقوق نهادهای سیاسی کشور (قوای سه گانه) و نیز شرح وظایف قانونی و حقوقی و فقهی آنان به صورت جداگانه اختصاص دارد. بخش دوم نیز دارای ۱۰ فصل است و به تشریح تاریخ قانون اساسی ایران در ادوار گذشته می‌پردازد. امتیازات قانون اساسی جمهوری اسلامی که برگرفته از فقه آل محمد صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم است نسبت به قوانین گذشته، به تفصیل و به صورت علمی آمده است. برخی از موضوعات جدید مانند حدود اختیارات ولی فقیه و تشریح جایگاه آن، شورای نگهبان، مجمع تشخیص مصلحت نظام، و سایر نهادها و سازمان‌ها و... مطرح به ارزیابی جایگاه فقهی و حقوقی آنان پرداخته شده است. نویسنده در این کتاب به خوبی از عهده پاسخ گویی شبهه افکنی‌ها علیه نظام اسلامی برآمده است.


در ۳۶۳ صفحه و سه بخش تدوین شده است.
در این کتاب تاریخ رهبری سیاسی اسلام در عصر رسول اکرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم و معصومان علیهم‌السّلام به ویژه عصر غیبت ولی عصر عجّل‌الله‌فرجه‌الشریف بر اساس موازین فقهی و کلامی تشریح شده است. نظرات فقیهان بزرگی مانند صاحب جواهر ،علامه نائینی و امام خمینی در تبیین جایگاه رهبری اسلام بر اساس فقه شیعه بیان شده و تشریح حکومت اسلامی و ولایت فقیه از دیدگاه صاحب نظران مورد عنایت ویژه مؤلف محترم قرار گرفته است. خصوصا سیر تحول فقه سیاسی در طول یک قرن اخیر از دیدگاه حقوقی و سیاسی به خوبی تبیین شده است.


در ۵۴۸ صفحه و شامل چهاربخش است. حقوق بین الملل، صلح و همزیستی، امنیت، مشارکت و تعاون در مسایل بین المللی و دیدگاه اسلام در مبارزه با سلطه و... در این جلد مورد توجه است.
جلد چهارم: با عنوان اقتصاد سیاسی ضمن تشریح نظام مالی دولت اسلامی، به سیاست فقرزدایی در اسلام پرداخته است.
جلد پنجم: در ۳۹۰ صفحه، و جلد هشتم در ۳۸۲ صفحه سامان یافته است.
مهم‌ترین عناوین این مجلدات عبارتند از: ریشه‌های جنگ و راه‌های کمک به حذف آن، جهاد و آثار سازنده آن و بررسی آرای فقهی و اندیشه سیاسی بزرگان شیعه ، مانند شیخ مفید ،شیخ طوسی ،سید مرتضی علم الهدی ، حلبی، سلار دیلمی، ابن زهره ،علامه حلی ، شهیدین، مقدس اردبیلی ،میرزای قمی ،کاشف الغطاء ، صاحب جواهر،شیخ انصاری و حضرت امام.
«درآمدی بر فقه سیاسی» مروری است بر کلیات و مبانی حقوقی اساسی در ۱۰ فصل جداگانه، شامل موضوعات و عناوین مبانی و تاریخ تحولات حقوق حکومت‌های سیاسی و حوزه‌های اجتماعی و نظام قوانین قدیم و جدید و ارتباط آن با فقه اسلامی...
جلد ششم: تکمیل مباحث جلد پنجم است.
جلد هفتم: مبانی حقوق عمومی فقه اسلام را مورد بررسی قرار داده است.
جلد هشتم: دیدگاه فقهای شیعه از کلینی تا امام خمینی را مطرح و بررسی کرده است.
جلد نهم: قاعده مصلحت در فقه سیاسی را مشروحا مورد تحلیل قرار داده است.
جلد دهم: به اندیشه سیاسی جهان اسلام معاصر اختصاص یافته است.

۱۲.۱ - استاد راهنما

ضمنا حضرت استاد به عنوان استاد راهنما در به ثمر رسیدن آثار علمی محققان و پژوهشگران جوان حوزوی و دانشگاهی نقش مؤثری داشته و تاکنون بیش از یکصد و هشتاد پایان نامه را راهنمایی و یا مشاوره کرده است. کتاب‌های فقهی و حقوقی: «موجبات ضمان» و «فقه تطبیقی» و «حقوق اساسی تطبیقی» و «حقوق اساسی ایران» نیز از جمله تالیفات چهل جلدی ایشان است.
وقتی شهید مظلوم دکتر بهشتی قصد بازگشت از مرکز اسلامی هامبورگ آلمان را داشت، به صورت محرمانه از حضرت استاد دعوت کرد، ولی معظم له به دلایلی نپذیرفتند. او می‌گوید:
«من در جواب نامه محرمانه ایشان نوشتم که من اعتقاد دارم کسی که می‌خواهد به خارج برود، باید حداقل متاهل باشد. نظر آقای بروجردی این بود که کسانی که به خارج می‌روند می‌بایست چهل سال به بالا و متاهل باشند و من نه چهل سال دارم و نه متاهل هستم.»
[۲۵] خاطرات عمید زنجانی، ص۴۶ با تلخیص.





۱۳.۱ - حضوری پرشور در راهپیمایی‌ها

استاد عمید زنجانی در میان عالمان تهران، از چهره‌های وزین و انقلابی و از اعضای شورای مرکزی جامعه روحانیت مبارز است و در شکل گیری و پیروزی نهضت مقدس اسلامی نقش مؤثری داشتند. علاوه بر این که مسجد ایشان کانون تجمعات و راهپیمایی‌های سال‌های ۵۶ و ۵۷ بود، مهم‌ترین پایگاه روحانیون انقلابی و طرفدار امام برای سخنرانی و افشاگری علیه رژیم طاغوت هم به شمار می‌رفت. ایشان در کنار تبلیغ و سازماندهی راهپیمایی‌ها علیه رژیم طاغوت، خود نیز در این راهپیمایی‌ها حضور جدی داشت. خود در این باره می‌گوید:
«سازماندهی راهپیمایی‌های جنوب تهران با همکاری چند مسجد با مرکزیت مسجد لر زاده بود. معمولا راهپیمایی‌ها به صورت متمرکز از مسجد لر زاده آغاز می‌گردید و در ادامه راهپیمایان از چند مسجد مجاور ملحق می‌شدند.
وقتی جمعیت راهپیمایان وارد خیابان ری می‌شد، راهپیمایی عظیم و یک پارچه تجلی اراده مردم و هم چنین مظهر اعتقاد، باور و اسلام خواهی مردم بود. وقتی جمعیت به میدان بهارستان می‌رسید، اوج این راهپیمایی بود و باشکوه‌ترین راهپیمایی‌ها در این قسمت از تهران متجلی می‌شد.
مسیری که ما از جنوب داشتیم، بسیار پرجمعیت و حماسی بود و واقعا آن‌هایی که در این راهپیمایی شرکت می‌نمودند، خودشان را آماده هر نوع حوادث می‌کردند و جان بر کف و خالص بودند. آن زمان این راهپیمایی‌ها در باز کردن راه انقلاب نقش بسیار مؤثری داشت.
همیشه عده‌ای انتظامات با بازوبندهای مشخص، جمعیت راهپیمایی را کنترل می‌کردند. باید یادآوری کنم که در راهپیمایی‌های جنوب تهران، زنان نقش مؤثری داشتند و طنین صدای شعارهای زنان بسیار رساتر و کوبنده تر بود. به نظر من این راهپیمایی‌ها بزرگ‌ترین سند برای انقلاب اسلامی و خواست مردم نسبت به دولت دل خواهشان بعد از پیروزی انقلاب محسوب می‌شود.»
حضور مؤثر و عملکرد انقلابی و هوشمندانه وی در مخالفت با رژیم باعث گردید که وی نه بار بازجویی و دو بار توسط ساواک دستگیر و در کمیته مشترک زندانی شوند.

۱۳.۲ - تلاش برای خنثی سازی ترفندهای ساواک

یکی از ترفندهای مرموزانه رژیم طاغوت که به وسیله ساواک اجرا می‌شد، ایجاد اختلاف و درگیری بین نیروهای طرفدار انقلاب و متدینان سنتی بود کاری که ساواک در چند مسجد تهران با موفقیت انجام داد. آیت‌الله عمید زنجانی با کشف این توطئه خطرناک در پی خنثی سازی آن برآمد. وی با برگزاری جلسات، آگاه سازی عناصر کارساز، ایجاد وحدت بیشتر بین نیروهای مردمی، نزدیک کردن آرای متدینان به ویژه جوانان مذهبی و حضور مؤثر بین نیروهای طرفدار انقلاب، مانع عملی شدن اهداف شوم ساواک گردید. محل برگزاری این جلسات با عنوان کانون ارشاد اسلامی در کتابخانه مسجد لرزاده و با هدایت معظم له بود.
[۲۶] خاطرات عمید زنجانی، ص۱۶۳-۱۵۸، با تلخیص.

به این ترتیب جوانان پر شور و انقلابی که از مسجد رانده می‌شدند، در کتابخانه مسجد لر زاده سازماندهی می‌شدند و فعالیت‌های شان هماهنگ می‌گردید.

۱۳.۳ - حراست انقلابی از اموال و نوامیس مردم

رژیم طاغوت برای خسته کردن مردم انقلابی و تحت کنترل درآوردن اوضاع مملکت در سال ۱۳۵۷ش حکومت نظامی اعلام کرد. حضور نیروهای مسلح و منع رفت و آمد شبانه باعث بر هم خوردن آرامش مردم شد و موجی از ترس و هراس را به وجود آورد. آیت‌الله عمید با ایجاد تیم‌های پنجاه نفری که هر کدام به دسته‌های کوچک تر تقسیم می‌شدند، برای مقابله با دشمن برخاست.
نیروهای مؤمن، انقلابی و فعال که از میان ده‌ها داوطلب بیست تا سی ساله انتخاب شده بودند. هسته اصلی این تشکیل را شکل می‌دادند، در ظاهر برای حفظ اموال و نوامیس مردم و حفظ آرامش روحی و روانی آنان و در باطن به خاطر دور کردن ترس و هراس از مردم در محلات جنوب تهران نگهبانی می‌دادند. همان تشکل‌ها بعدها با عنوان «کمیته انقلاب اسلامی» نام گرفت و به همین دلیل نخستین کمیته انقلاب اسلامی از افراد مسلح از بهمن ماه ۱۳۵۷ش در مسجد لر زاده شکل گرفت و به صورت منسجم تر کار حفاظت از انقلاب و دستاوردهای آن را برعهده گرفت.
استاد تا سال ۱۳۵۹ش سرپرستی کمیته انقلاب اسلامی منطقه ۱۰ جنوب تهران را در کنار مسئولیت روحانیت مبارز منطقه برعهده داشت.

۱۳.۴ - برپایی مجلس ختم برای فرزند آقای خزعلی

به دنبال اهانت روزنامه اطلاعات در ۱۷ دی ماه سال ۵۶ به حضرت امام، حوزه‌های علمیه به ویژه حوزه قم و بازار تعطیل گردید و مردم متدین قم در روز ۱۹ دی ماه علیه این اقدام موهن راهپیمایی کرد و خشم و اعتراض خود را نسبت به رژیم اعلام کردند. قیام ۱۹ دی قم با شهادت جمعی از مردم، موجی از بیداری و خشم از رژیم در سراسر ایران را پدید آورد. یکی از شهدای قیام ۱۹ دی قم، فرزند آیت‌الله خزعلی بود که استاد عمید زنجانی مجلس فاتحه‌ای به عنوان بزرگداشت این شهید والا مقام در مسجد لر زاده منعقد ساخت، جمعیت شرکت کننده بعد از پایان جلسه که با برخورد عوامل رژیم عصبانی شده بودند، به خشم آمدند و راهپیمایی خود جوشی به راه انداختند. جمعیت به قدری زیاد بود که حتی کلانتری ۱۴ نتوانست عکس العمل نشان بدهد.
استاد بعد از اتمام راهپیمایی، بازداشت گردید. در جریان قیام خونین ۱۷ شهریور ۱۳۵۷ش فعالیت وی موجب گردید شب بعد از حادثه جمعه سیاه در ساعت ۳ بعد از نصف شب توسط نیروهای مشترک حکومت نظامی در خانه مسکونی دستگیر و روانه زندان کمیته مشترک گردد، در یک بازجویی از هفت صبح تا دو بعد از ظهر توسط دژخیم معروف ساواک منوچهری مورد اهانت قرار گرفت.
آقای عمید زنجانی از سال ۱۳۵۰ش که مقیم تهران شد، در حمایت از امام و نهضت اسلامی در عرصه‌های فکری، علمی، فرهنگی و سیاسی حضور فعال داشته است. وی دو بار دستگیر و زندانی شده و امضایش همراه سایر روحانیون تهران در اسناد انقلاب اسلامی آمده است. فهرست این اعلامیه‌ها چنین است:
۱ـ نامه جمعی از روحانیون و وعاظ تهران درباره کشتار بی رحمانه مردم تبریز در ۲۹ بهمن ماه ۱۳۵۷ توسط رژیم سفاک پهلوی.
۲ـ اعلامیه جمعی از روحانیان تهران درباره تحریم جشن‌های نیمه شعبان سال ۵۷.
۳ـ اعلامیه جمعی از روحانیان تهران درباره فاجعه سینما رکس آبادان، شهریور ۵۷.
۴ـ اعلامیه جمعی از روحانیان تهران درباره حادثه خونین ۱۳ آبان دانشگاه تهران.
۵ـ اعلامیه جمعی از روحانیان درباره حمله مزدوران رژیم به حرم مطهر حضرت امام رضا علیه‌السّلام .
۶ـ اعلامیه جمعی از روحانیان تهران درباره پشتیبانی از اعتصاب کارکنان صنعت نفت.
۷ـ اعلامیه جمعی از روحانیان تهران درباره فراخوان مردم برای شرکت در راهپیمایی روزهای تاسوعا و عاشورای سال ۵۷.
۸ـ اعلامیه جمعی از روحانیان درباره اعتصابات و وضع بازار تهران.
[۲۷] نهضت روحانیون ایران، علی دوانی، ج۷ و ۸، ص۷۶.
[۲۸] نهضت روحانیون ایران، علی دوانی، ج۷ و ۸،ص ۱۸۲.
[۲۹] نهضت روحانیون ایران، علی دوانی، ج۷ و ۸،ص ۲۲۱.
[۳۰] نهضت روحانیون ایران، علی دوانی، ج۷ و ۸، ص ۴۷۹.

[۳۱] اسناد انقلاب اسلامی، مرکز اسناد، ج۳، ص۲۴۵.
[۳۲] اسناد انقلاب اسلامی، مرکز اسناد، ج۳، ص۳۲۴.
[۳۳] اسناد انقلاب اسلامی، مرکز اسناد، ج۳، ص۳۷۰.
[۳۴] اسناد انقلاب اسلامی، مرکز اسناد، ج۳، ص۴۲۲.
[۳۵] اسناد انقلاب اسلامی، مرکز اسناد، ج۳، ص۴۳۰.
[۳۶] اسناد انقلاب اسلامی، مرکز اسناد، ج۳، ص۴۳۶.
[۳۷] اسناد انقلاب اسلامی، مرکز اسناد، ج۳، ص۴۴۵.
[۳۸] اسناد انقلاب اسلامی، مرکز اسناد، ج۳، ص۴۶۹.
[۳۹] اسناد انقلاب اسلامی، مرکز اسناد، ج۳، ص۴۸۵.
[۴۰] اسناد انقلاب اسلامی، مرکز اسناد، ج۳، ص۵۱۱.



استاد عمید زنجانی به موازات کارهای علمی، فرهنگی و دینی، برای پیشبرد اهداف و برنامه‌های انقلاب اسلامی، مسئولیت مهمی به عهده گرفته است که فهرست آن‌ها چنین است:
۱ـ عضو شورای مرکزی جامعه روحانیت مبارز تهران.
۲ـ مسئول و سرپرست جامعه روحانیت مبارز جنوب تهران، منطقه ۱۰.
۳ـ عضو کمیته الهیات ستاد انقلاب فرهنگی ۱۳۶۹.
۴ـ نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی، در دوره‌های سوم و چهارم.
۵ـ عضویت در شورای عالی یونسکوی ملی ایران، از سال ۱۳۶۰.
۶ـ عضو شورای بازنگری قانون اساسی، در سال ۱۳۶۸.
۷ـ عضو شورای فرهنگی و اجتماعی زنان وابسته به شورای عالی انقلاب فرهنگی ۱۳۷۰.
۸ـ سرپرست دانشگاه حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران ۱۳۷۳.
۹ـ عضو هیات علمی دانشگاه تهران با رتبه استاد تمامی.
۱۰ـ نماینده حضرت امام خمینی در رسیدگی به وضع بنیاد مستضعفان.
۱۱ـ ریاست کمیته‌های انقلاب اسلامی جنوب تهران.
۱۲ـ عضو هیات امنای دانشگاه امام خمینی.
۱۳ـ عضو هیات امنای دانشگاه علوم پزشکی زنجان.
۱۴ـ ریاست دانشگاه تهران.


چهره ماندگار ۱۳۸۵( در ششمین دورههای همایش چهره‌های ماندگار.) و استاد نمونه کشوری ۱۳۸۶.(استاد نمونه کشوری از سوی ریاست جمهوری و وزارت علوم و تحقیقات و فناوری.)


۱. گنجینه دانشمندان، ج۴، ص۱۸.
۲. گنجینه دانشمندان، ج۴، ص۵۱۷.
۳. دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی، بهاء الدین خرمشاهی، ج۲، ص۱۴۹۸.
۴. حوزه، ۳۷ و ۳۸، ص۱۲۰-۹۳.
۵. فصلنامه علوم سیاسی، س اول، ش ۴، ص۴۲-۱۵.
۶. خاطرات استاد، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ص۲۵-۲۳ .
۷. ستارگان حرم، ج۱، ص۲۰۸-۱۹۵.
۸. ستارگان حرم، ج۳، ص۸۱.
۹. گلشن ابرار، ج۲.
۱۰. خاطرات عمید زنجانی، ص۵۹.
۱۱. خاطرات عمید زنجانی، ص۴۹.
۱۲. ستارگان حرم، ج۲، ص۱۱۵.
۱۳. خاطرات عمید زنجانی، ص۵۹ با تلخیص.
۱۴. گلشن ابرار، ج۳.
۱۵. گلشن ابرار، ج۳.
۱۶. گنجینه دانشمندان، ج۵، ص۲۳۳.
۱۷. «هفت هزار روز تاریخ ایران و انقلاب اسلامی» غلامرضا کرباسچیان، ج۱، ص۲۳۴.
۱۸. صحیفه نور، ج۳، ص۳۶۵.
۱۹. خاطرات عمید زنجانی، ص۱۸۲-۱۵۱.
۲۰. شناسنامه مطبوعات ایران، مسعود برزین، ص۴۰۰ و ۴۲۶.
۲۱. مجلدات گلشن ابرار، مانند ج۵، ص۶۰۷، ذیل زندگانی آیت‌الله شیخ جعفر سبحانی و نیز خاطرات علی دوانی.
۲۲. خاطرات عمید زنجانی، ص۴۳ با تلخیص و دخل و تصرف اندک.
۲۳. گنجنیه دانشمندان، ج۴، ص۵۱۸.
۲۴. دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی، بهاء الدین خرمشاهی، ج۲، ص۱۴۹۸.
۲۵. خاطرات عمید زنجانی، ص۴۶ با تلخیص.
۲۶. خاطرات عمید زنجانی، ص۱۶۳-۱۵۸، با تلخیص.
۲۷. نهضت روحانیون ایران، علی دوانی، ج۷ و ۸، ص۷۶.
۲۸. نهضت روحانیون ایران، علی دوانی، ج۷ و ۸،ص ۱۸۲.
۲۹. نهضت روحانیون ایران، علی دوانی، ج۷ و ۸،ص ۲۲۱.
۳۰. نهضت روحانیون ایران، علی دوانی، ج۷ و ۸، ص ۴۷۹.
۳۱. اسناد انقلاب اسلامی، مرکز اسناد، ج۳، ص۲۴۵.
۳۲. اسناد انقلاب اسلامی، مرکز اسناد، ج۳، ص۳۲۴.
۳۳. اسناد انقلاب اسلامی، مرکز اسناد، ج۳، ص۳۷۰.
۳۴. اسناد انقلاب اسلامی، مرکز اسناد، ج۳، ص۴۲۲.
۳۵. اسناد انقلاب اسلامی، مرکز اسناد، ج۳، ص۴۳۰.
۳۶. اسناد انقلاب اسلامی، مرکز اسناد، ج۳، ص۴۳۶.
۳۷. اسناد انقلاب اسلامی، مرکز اسناد، ج۳، ص۴۴۵.
۳۸. اسناد انقلاب اسلامی، مرکز اسناد، ج۳، ص۴۶۹.
۳۹. اسناد انقلاب اسلامی، مرکز اسناد، ج۳، ص۴۸۵.
۴۰. اسناد انقلاب اسلامی، مرکز اسناد، ج۳، ص۵۱۱.



سایت فرهیختگان تمدن شیعه، برگرفته از مقاله«عباسعلی عمید زنجانی».    



جعبه ابزار