• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

عبدالله بن زبیر حمیدی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



عبداللّه بن زُبَیر، حُمَیدی، محدث و فقیه مشهور سده دوم و سوم می‌باشد.




کنیه‌اش ابوبکر بود و چون موطن وی مکه بوده و سالها در آن شهر به نشر حدیث پرداخته، او را مکّی نیز خوانده‌اند.
از او با عناوین قُرَشی، اسدی
[۴] ابن‌حِبّان، کتاب‌ الثقات، ج۸، ص۳۴۱، حیدرآباد، دکن ۱۳۹۳ـ ۱۴۰۳/۱۹۷۳ـ۱۹۸۳.
و زبیری
[۵] عبدالرحیم‌ بن حسن اسنوی، طبقات‌ الشافعیة، ج۱، ص۲۲، چاپ کمال یوسف حوت، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
نیز یاد شده است، اما عنوان مشهور وی حمیدی است که منسوب به قبیله حُمیدات است.
[۸] سمعانی، الانساب، ج۲، ص۲۶۸.




تاریخ ولادت حمیدی معلوم نیست.



وی از محدّثانی چون فُضیل‌ بن عِیاض
[۱۰] ابن‌حِبّان، کتاب ‌الثقات، ج۸، ص۳۴۱، حیدرآباد، دکن ۱۳۹۳ـ ۱۴۰۳/۱۹۷۳ـ۱۹۸۳.
و مسلم‌ بن خالد زنگی و دَراوَردی
[۱۱] ابواسحاق شیرازی، طبقات‌ الفقهاء، ج۱، ص۹۹ـ۱۰۰، چاپ احسان عباس، بیروت ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
سماع حدیث کرده است، اما سفیان‌ بن عُیَینه و شافعی تأثیر بیشتری بر وی گذاشته‌اند.
حمیدی نوزده سال و به روایتی بیست سال،
[۱۳] ابن‌حِبّان، کتاب ‌الثقات، حیدرآباد، دکن ۱۳۹۳ـ ۱۴۰۳/۱۹۷۳ـ۱۹۸۳.
مصاحب سفیان‌ بن عیینه بود و از او سماع حدیث می‌کرد
[۱۴] ابواسحاق شیرازی، طبقات ‌الفقهاء، ج۱، ص۱۰۰، چاپ احسان عباس، بیروت ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
تا آن‌جا که حمیدی را از بزرگ‌ترین یاران و موثق‌ترین راویان وی دانسته‌اند.
[۱۵] عبدالوهاب‌ بن علی سبکی، طبقات‌ الشافعیة الکبری، ج۲، ص۱۴۰، چاپ محمود محمد طناحی و عبدالفتاح محمد حلو، (قاهره) ۱۹۶۴ـ (۱۹۷۶).


۳.۱ - حمیدی جانشین سفیان در مکه


او پس از مرگ سفیان جانشین وی در مکه شد و راویانی که طالب احادیث سفیان بودند به وی مراجعه می‌کردند.
[۱۶] یوسف‌ بن عبدالرحمان مِزّی، تهذیب الکمال فی اسماء الرجال، ج۱۴، ص۵۱۴، چاپ بشار عواد معروف، بیروت ۱۴۲۲/۲۰۰۲.

وی از سفیان‌ بن عیینه حدود ده هزار حدیث نقل کرده است.
[۱۷] عبدالوهاب‌ بن علی سبکی، طبقات‌ الشافعیة الکبری، ج۲، ص۱۴۰، چاپ محمود محمد طناحی و عبدالفتاح محمد حلو، (قاهره) ۱۹۶۴ـ (۱۹۷۶).


۳.۲ - مصاحبت با شافعی


حمیدی در آغاز به دلیل منسوب بودن شافعی به تشیع
[۱۸] ذهبی، تاریخ اسلام، ج۱۰، ص۵۸.
از وی دوری می‌جست، اما بعدها با او دوست و هم‌نشین شد.
[۱۹] ابن‌عماد، شذرات الذهب فی اخبار من ذهب، ج۲، ص۴۵ـ۴۶.

حمیدی، به منظور کسب آگاهی از احادیث سفیان‌ بن عیینه، شافعی را در سفر مصر همراهی کرد و تا پایان زندگی شافعی در مصر ماند.
[۲۰] ابواسحاق شیرازی، طبقات ‌الفقهاء، ج۱، ص۱۰۰، چاپ احسان عباس، بیروت ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
[۲۱] محمد کوثری، تأنیب‌ الخطیب علی ماساقه فی ترجمة ابی‌حنیفة من الاکاذیب، ج۱، ص۱۹۰، بیروت ۱۴۰۱/۱۹۸۱.

در مصر، در کنار ابوعثمان، فرزند شافعی، از دانش استادش در زمینه علم کلام
[۲۲] محمد بن احمد عَبّادی، کتاب طبقات الفقهاء الشافعیة، ج۱، ص۲۶، چاپ یوستا ویتستام، لیدن ۱۹۶۴.
و فقه
[۲۳] عبدالوهاب‌ بن علی سبکی، طبقات ‌الشافعیة الکبری، ج۲، ص۱۴۰، چاپ محمود محمد طناحی و عبدالفتاح محمد حلو، (قاهره) ۱۹۶۴ـ (۱۹۷۶).
بهره برد و در صدر اصحاب شافعی قرار گرفت.
[۲۴] ذهبی، تاریخ اسلام، ج۱۰، ص۵۹.


۳.۳ - حمیدی پس از مرگ شافعی


به نوشته ذهبی،
[۲۵] ذهبی، تاریخ اسلام، ج۱۰، ص۶۱۹.
پس از مرگ شافعی میان حمیدی و محمد بن عبداللّه‌ بن عبد الحکم (ابن‌ عبد الحکم، خاندان)، بر سر تصدی درس شافعی، رقابت درگرفت که به پیروزی محمد بن عبداللّه انجامید، اما بنابر گزارش ابن‌ خلّکان،
[۲۶] ابن ‌خلّکان، وفیات الاعیان، ج۷، ص۶۳.
میان یوسف‌ بن یحیی بُوَیطی و ابن ‌عبدالحکم رقابت درگرفت و حمیدی حق را به بویطی داد.
از سخنان کوثری
[۲۷] محمد کوثری، تأنیب‌ الخطیب علی ماساقه فی ترجمة ابی‌حنیفة من الاکاذیب، ج۱، ص۱۹۰، بیروت ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
چنین برمی‌آید که هر دو گزارش ممکن است درست باشد و دفاع حمیدی از بویطی پس از آن بوده که نتوانسته است جانشین شافعی شود.
حمیدی پس از مرگ شافعی به مکه بازگشت و تا پایان زندگی به نشر حدیث و افتی پرداخت.
[۲۸] ابواسحاق شیرازی، طبقات ‌الفقهاء، ج۱، ص۱۰۰، چاپ احسان عباس، بیروت ۱۴۰۱/۱۹۸۱.


۳.۴ - تعابیر درباره حمیدی بعد از شافعی


در آن روزگار، شهرت علمی وی به حدی رسید که از او با تعبیراتی نظیر صاحب سنت،
[۲۹] ابن‌حِبّان، کتاب‌ الثقات، ج۸، ص۳۴۱، حیدرآباد، دکن ۱۳۹۳ـ ۱۴۰۳/۱۹۷۳ـ۱۹۸۳.
خیرخواه‌ترین شخص برای اسلام،
[۳۰] ابواسحاق شیرازی، طبقات‌ الفقهاء، ج۱، ص۱۰۰، چاپ احسان عباس، بیروت ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
یکی از سه امام در کنار شافعی و ابو عبید، از نظر نشر حدیث و بدیل احمد بن حنبل برای حجازیان
[۳۱] عبدالوهاب‌ بن علی سبکی، طبقات ‌الشافعیة الکبری، ج۱، ص۱۴۰ـ۱۴۱، چاپ محمود محمد طناحی و عبدالفتاح محمد حلو، (قاهره) ۱۹۶۴ـ (۱۹۷۶).
یاد کرده‌اند.
نزد حمیدی مقابله با کسانی که حدیث رسول خدا را مردود می‌شمردند ارزش جهاد با کفار را داشت.
[۳۲] ذهبی، تاریخ اسلام، ج۱۰، ص۶۱۹.

وی خود را در حجاز نظیر احمد بن حنبل در عراق و اسحاق‌ بن راهویه در خراسان می‌دانست و مدعی بود تا آن سه تن در این سرزمینها به سر می‌برند، کسی نمی‌تواند بر مدافعان حدیث و سنت نبوی غالب شود.
[۳۳] عبدالوهاب‌ بن علی سبکی، طبقات‌ الشافعیة الکبری، ج۱، ص۱۴۱، چاپ محمود محمد طناحی و عبدالفتاح محمد حلو، (قاهره) ۱۹۶۴ـ (۱۹۷۶).




راویان بسیاری از او حدیث نقل کرده‌اند، از جمله بخاری، یعقوب‌ بن شَیبَه، محمد بن یحیی ذُهْلی، سلمة‌ بن شبیب، و ابوزرعه رازی.
[۳۴] ذهبی، تاریخ اسلام، ج۱۰، ص۶۱۶ـ۶۱۷.

علاوه بر بخاری، برخی دیگر از اصحاب صحاح نظیر مسلم‌ بن حجاج
[۳۵] محمد بن اسماعیل بخاری، صحیح البخاری، ج۱، ص۱۵ـ۱۶، (چاپ محمد ذهنی‌ افندی)، استانبول ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
و ابن ‌ماجه
[۳۶] ابن‌ ماجه، سنن ‌ابن‌ ماجة، ج۱، ص۴۷۶، چاپ محمدفؤاد عبدالباقی، (قاهره ۱۳۷۳/ ۱۹۵۴)، چاپ افست (بیروت).
هم از حمیدی حدیث نقل کرده‌اند.
[۳۷] یوسف‌ بن عبدالرحمان مِزّی، تهذیب الکمال فی اسماء الرجال، ج۱۴، ص۵۱۵، چاپ بشار عواد معروف، بیروت ۱۴۲۲/۲۰۰۲.




اهمیت حمیدی نزد بخاری چندان بود که اگر بخاری حدیثی از وی می‌شنید دیگر نیازی به شنیدن آن از دیگران نمی‌دید
[۳۸] ابن‌حجر عسقلانی، تقریب التهذیب، ج۱، ص۴۹۲، چاپ مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت ۱۴۱۵/۱۹۹۵.
و از همین‌رو، کتاب صحیحِ خود را با حدیثی از قول حمیدی آغاز کرد
[۳۹] محمد بن اسماعیل بخاری، صحیح البخاری، ج۱، ص۲، (چاپ محمد ذهنی ‌افندی)، استانبول ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
و با این‌که مضمون آن به روایت مالک‌ بن انس هم نقل شده و بخاری نیز آن را در صحیح خود نقل کرده
[۴۰] محمد بن اسماعیل بخاری، صحیح البخاری، ج۱، ص۲۰، (چاپ محمد ذهنی‌ افندی)، استانبول ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
اما مقام حمیدی در حدیث و فقه و نیز تصریح تک‌ تک راویان موجود در سلسله سند حدیث به سماع خود و نیز معنعن بودن این حدیث، سبب شده است که بخاری حدیث حمیدی را در آغاز کتاب خود و به منزله خطبه آن قرار دهد.
[۴۱] ذهبی، تاریخ اسلام، ج۱۰، ص۶۲۰ـ۶۲۱.




حافظه حمیدی را قوی
[۴۲] ذهبی، تاریخ اسلام، ج۱۰، ص۶۱۸.
و او را ثقه و کثیر الحدیث وصف کرده‌اند. در طبقه‌بندی ابن‌حجر عسقلانی،
[۴۴] ابن‌حجر عسقلانی، تقریب التهذیب، ج۱، ص۴۹۲، چاپ مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت ۱۴۱۵/۱۹۹۵.
حمیدی در طبقه دهم راویان قراردارد.
همچنین شماری از احادیث عالی ‌السندِ (با تعداد راویان اندک اما با سند متصل) او در غیلانیات، گرد آمده بود.
[۴۵] ذهبی، تاریخ اسلام، ج۱۰، ص۶۲۰.


۶.۱ - تعریف غیلانیات


غیلانیات عبارت‌اند از یازده جزء حدیث که ابوبکر محمد بن عبداللّه بن ابراهیم شافعی آن‌ها را املا و ابوطالب محمد بن محمد بن ابراهیم‌ بن غیلان آن را روایت کرده است.
[۴۶] ذهبی، تاریخ اسلام، ج۱۷، ص۵۹۸.





۷.۱ - کتاب الدلائل و کتاب الرد علی‌‌ النعمان


در شمار آثار حمیدی از اثری به نام کتاب الدلائل نام‌ برده شده است
[۴۷] عمررضا کحّاله، معجم ‌المؤلفین، ج۶، ص۵۴، دمشق ۱۹۵۷ـ۱۹۶۱، چاپ افست بیروت.
و کتاب الرد علی‌ النعمان نیز منسوب به اوست.
[۴۸] کاظم طباطبائی، مسند نویسی در تاریخ حدیث، ج۱، ص۳۰۳، قم ۱۳۷۷ش.


۷.۱.۱ - اختلاف در کتاب الرد علی‌ النعمان


ابن ابی‌حاتم
[۴۹] ابن ابی‌حاتم، کتاب‌الجرح و التعدیل، ج۸، ص۴۰، حیدرآباد، دکن ۱۳۷۱ـ۱۳۷۳/ ۱۹۵۲ـ۱۹۵۳، چاپ افست بیروت.
در شرح حال یکی از راویان مصاحب خود به نام محمد بن عُمَیر ابوبکر طبری، ادعا کرده که وی این کتاب و کتاب التفسیر را از حمیدی روایت کرده است؛ اما چون محمد بن عمیر در زمره راویان بی‌واسطه حمیدی محسوب نشده
[۵۰] یوسف‌ بن عبدالرحمان مِزّی، تهذیب الکمال فی اسماء الرجال، ج۱۴، ص۵۱۳، چاپ بشار عواد معروف، بیروت ۱۴۲۲/۲۰۰۲.
و از نظر تاریخی هم ممکن نبوده مصاحب و شاگرد حمیدی باشد و از سوی دیگر روایت کتاب دیگران از زبان یکی از مشایخ حدیث نیز متداول بوده، نمی‌توان عبارت ابن ابی‌حاتم را دالّ بر تألیف کتاب یاد شده توسط حمیدی دانست.
شاید کتاب الرد علی‌ النعمان همان کتاب الرد علی ابی‌حنیفه باشد که یکی از ۴۱ کتاب مندرج در المصنّف ابن ابی‌شیبه
[۵۱] ابن ابی‌شیبه، المصنَّف فی الاحادیث و الآثار، ج۸، ص۳۶۳ـ۴۳۴، چاپ سعید محمد لحّام، بیروت ۱۴۰۹/۱۹۸۹.
است.
ابن‌ ابی‌شیبه هم روزگار حمیدی، و در برخی مشایخ حدیثی خود، مانند سفیان‌ بن عیینه، با وی مشترک بود.
[۵۲] یوسف‌ بن عبدالرحمان مِزّی، تهذیب الکمال فی اسماء الرجال، ج۱۶، ص۳۵ـ۳۶، چاپ بشار عواد معروف، بیروت ۱۴۲۲/۲۰۰۲.
بنابراین، بعید نیست حمیدی - که از منتقدان ابوحنیفه بود و در حلقه درس خود در مسجد الحرام به او ناسزا می‌گفت
[۵۳] خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ج۱۵، ص۵۶۱.
- این کتاب را از وی روایت کرده باشد.

۷.۲ - کتاب المسند


مهم‌ترین کتاب حمیدی، مُسندی است که وی آن را بر اساس نام صحابه مرتب کرده و به لحاظ اهمیتِ کتاب او «صاحب مسند» خوانده شده است.
[۵۴] ذهبی، تاریخ اسلام، ج۱۰، ص۶۱۶.

این مسند مرکب از یازده جزء و مشتمل بر احادیث عالی‌ السند است و ابن‌حجر عسقلانی از آن در تدوین المطالب ‌العالیة بزوائد المسانید الثمانیة استفاده کرده است.
[۵۵] ابن‌حجر عسقلانی، المطالب ‌العالیة بزوائد المسانید الثمانیة، ج۱، ص۳ـ۴، چاپ حبیب‌الرحمان اعظمی، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
این کتاب مشتمل بر ۳۰۰ حدیث است که اغلب آن‌ها مرفوع است و اندکی از آثار موقوف از صحابه و تابعین در آن وجود دارد.
[۵۶] عبداللّه‌ بن زبیر حُمَیدی، المسند، ج۱، مقدمه اعظمی، ص۶۸ـ۶۹، چاپ حبیب‌ الرحمان اعظمی، مدینه (۱۳۸۱).

مسند حمیدی با احادیث ابوبکر آغاز و به احادیث جابر بن عبداللّه انصاری ختم می‌شود.
احادیث این کتاب از قول ۱۸۰ تن نقل شده که ۳۲ تن زن و بقیه مرد هستند و بیشترین احادیث از ابوهریره نقل شده است.
[۵۷] کاظم طباطبائی، مسندنویسی در تاریخ حدیث، ج۱، ص۲۹۶، قم ۱۳۷۷ش.
مضامین احادیث این مسند، تاریخی، فقهی، اخلاقی و اعتقادی است. مسند حمیدی، در دو جلد، به اهتمام حبیب‌ الرحمان أعظمی در مدینه (۱۳۸۱) به چاپ رسیده است.

۷.۳ - اصول‌السنه


از حمیدی رساله اعتقادی کوتاهی با عنوان اصول‌ السنة در دست است که شرح‌ حال‌ نویسان آن را ذکر نکرده‌اند.
این رساله متضمن اعتقادات اهل‌ سنّت و جماعت و نقد آرای مخالفان آنهاست. حبیب ‌الرحمان اعظمی این رساله را که در خاتمه برخی نسخه‌های مسند آمده و به روایت ذهبی است، به پایان جلد دوم مسند
[۵۸] مسندنویسی در تاریخ حدیث، ص۵۴۶ـ۵۴۸، قم ۱۳۷۷ش.
ملحق کرده است.



حمیدی در ربیع ‌الاول ۲۱۹ در مکه وفات یافت.



(۱) ابن ابی‌حاتم، کتاب‌ الجرح و التعدیل، حیدرآباد، دکن ۱۳۷۱ـ۱۳۷۳/ ۱۹۵۲ـ۱۹۵۳، چاپ افست بیروت.
(۲) ابن ابی‌شیبه، المصنَّف فی الاحادیث و الآثار، چاپ سعید محمد لحّام، بیروت ۱۴۰۹/۱۹۸۹.
(۳) ابن‌حِبّان، کتاب‌ الثقات، حیدرآباد، دکن ۱۳۹۳ـ ۱۴۰۳/۱۹۷۳ـ۱۹۸۳؛ چاپ افست بیروت؛
(۴) ابن‌سعد، طبقات (بیروت).
(۵) ابن‌حجر عسقلانی، تقریب التهذیب، چاپ مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت ۱۴۱۵/۱۹۹۵.
(۶) ابن‌حجر عسقلانی، المطالب‌ العالیة بزوائد المسانید الثمانیة، چاپ حبیب‌ الرحمان اعظمی، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
(۷) ابن‌خلّکان، وفیات الاعیان.
(۸) ابن‌عماد، شذرات الذهب فی اخبار من ذهب.
(۹) ابن‌ماجه، سنن‌ ابن‌ماجة، چاپ محمدفؤاد عبدالباقی، (قاهره ۱۳۷۳/ ۱۹۵۴)، چاپ افست (بیروت).
(۱۰) ابواسحاق شیرازی، طبقات‌ الفقهاء، چاپ احسان عباس، بیروت ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
(۱۱) عبدالرحیم‌ بن حسن اسنوی، طبقات ‌الشافعیة، چاپ کمال یوسف حوت، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
(۱۲) محمد بن اسماعیل بخاری، التاریخ ‌الصغیر، چاپ محمود ابراهیم زاید، بیروت ۱۴۰۶/۱۹۸۶.
(۱۳) محمد بن اسماعیل بخاری، صحیح البخاری، (چاپ محمد ذهنی ‌افندی)، استانبول ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
(۱۴) محمد بن اسماعیل بخاری، کتاب‌ التاریخ ‌الکبیر، (بیروت ۱۴۰۷/ ۱۹۸۶).
(۱۵) عبداللّه‌ بن زبیر حُمَیدی، المسند، چاپ حبیب ‌الرحمان اعظمی، مدینه (۱۳۸۱).
(۱۶) خطیب بغدادی، تاریخ بغداد.
(۱۷) ذهبی، تاریخ اسلام.
(۱۸) عبدالوهاب‌ بن علی سبکی، طبقات‌ الشافعیة الکبری، چاپ محمود محمد طناحی و عبدالفتاح محمد حلو، (قاهره) ۱۹۶۴ـ (۱۹۷۶).
(۱۹) سمعانی، الانساب.
(۲۰) کاظم طباطبائی، مسندنویسی در تاریخ حدیث، قم ۱۳۷۷ش.
(۲۱) محمد بن احمد عَبّادی، کتاب طبقات الفقهاء الشافعیة، چاپ یوستا ویتستام، لیدن ۱۹۶۴.
(۲۲) عمررضا کحّاله، معجم ‌المؤلفین، دمشق ۱۹۵۷ـ۱۹۶۱، چاپ افست بیروت.
(۲۳) محمد کوثری، تأنیب ‌الخطیب علی ماساقه فی ترجمة ابی‌حنیفة من الاکاذیب، بیروت ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
(۲۴) یوسف‌ بن عبدالرحمان مِزّی، تهذیب الکمال فی اسماء الرجال، چاپ بشار عواد معروف، بیروت ۱۴۲۲/۲۰۰۲.
(۲۵) مسلم‌ بن حجاج، صحیح مسلم، چاپ محمدفؤاد عبدالباقی، استانبول ۱۴۰۱/۱۹۸۱.


 
۱. ابن‌سعد، طبقات (بیروت)، ج۵، ص۵۰۲.    
۲. محمد بن اسماعیل بخاری، التاریخ‌ الصغیر، ج۲، ص۳۱۰، چاپ محمود ابراهیم زاید، بیروت ۱۴۰۶/۱۹۸۶.    
۳. محمد بن اسماعیل بخاری، کتاب ‌التاریخ ‌الکبیر، ج۵، جزء۳، قسم ۱، ص۹۶، (بیروت ۱۴۰۷/ ۱۹۸۶).    
۴. ابن‌حِبّان، کتاب‌ الثقات، ج۸، ص۳۴۱، حیدرآباد، دکن ۱۳۹۳ـ ۱۴۰۳/۱۹۷۳ـ۱۹۸۳.
۵. عبدالرحیم‌ بن حسن اسنوی، طبقات‌ الشافعیة، ج۱، ص۲۲، چاپ کمال یوسف حوت، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
۶. ابن‌سعد، طبقات (بیروت)، ج۵، ص۵۰۲.    
۷. محمد بن اسماعیل بخاری، التاریخ‌ الصغیر، ج۵، جزء۳، قسم ۱، ص۹۶، چاپ محمود ابراهیم زاید، بیروت ۱۴۰۶/۱۹۸۶.    
۸. سمعانی، الانساب، ج۲، ص۲۶۸.
۹. محمد بن اسماعیل بخاری، کتاب‌ التاریخ‌ الکبیر، ج۵، جزء۳، قسم ۱، ص۹۷، (بیروت ۱۴۰۷/ ۱۹۸۶).    
۱۰. ابن‌حِبّان، کتاب ‌الثقات، ج۸، ص۳۴۱، حیدرآباد، دکن ۱۳۹۳ـ ۱۴۰۳/۱۹۷۳ـ۱۹۸۳.
۱۱. ابواسحاق شیرازی، طبقات‌ الفقهاء، ج۱، ص۹۹ـ۱۰۰، چاپ احسان عباس، بیروت ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
۱۲. محمد بن اسماعیل بخاری، کتاب‌ التاریخ ‌الکبیر، ج۵، جزء۳، قسم ۱، ص۹۷، (بیروت ۱۴۰۷/ ۱۹۸۶).    
۱۳. ابن‌حِبّان، کتاب ‌الثقات، حیدرآباد، دکن ۱۳۹۳ـ ۱۴۰۳/۱۹۷۳ـ۱۹۸۳.
۱۴. ابواسحاق شیرازی، طبقات ‌الفقهاء، ج۱، ص۱۰۰، چاپ احسان عباس، بیروت ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
۱۵. عبدالوهاب‌ بن علی سبکی، طبقات‌ الشافعیة الکبری، ج۲، ص۱۴۰، چاپ محمود محمد طناحی و عبدالفتاح محمد حلو، (قاهره) ۱۹۶۴ـ (۱۹۷۶).
۱۶. یوسف‌ بن عبدالرحمان مِزّی، تهذیب الکمال فی اسماء الرجال، ج۱۴، ص۵۱۴، چاپ بشار عواد معروف، بیروت ۱۴۲۲/۲۰۰۲.
۱۷. عبدالوهاب‌ بن علی سبکی، طبقات‌ الشافعیة الکبری، ج۲، ص۱۴۰، چاپ محمود محمد طناحی و عبدالفتاح محمد حلو، (قاهره) ۱۹۶۴ـ (۱۹۷۶).
۱۸. ذهبی، تاریخ اسلام، ج۱۰، ص۵۸.
۱۹. ابن‌عماد، شذرات الذهب فی اخبار من ذهب، ج۲، ص۴۵ـ۴۶.
۲۰. ابواسحاق شیرازی، طبقات ‌الفقهاء، ج۱، ص۱۰۰، چاپ احسان عباس، بیروت ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
۲۱. محمد کوثری، تأنیب‌ الخطیب علی ماساقه فی ترجمة ابی‌حنیفة من الاکاذیب، ج۱، ص۱۹۰، بیروت ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
۲۲. محمد بن احمد عَبّادی، کتاب طبقات الفقهاء الشافعیة، ج۱، ص۲۶، چاپ یوستا ویتستام، لیدن ۱۹۶۴.
۲۳. عبدالوهاب‌ بن علی سبکی، طبقات ‌الشافعیة الکبری، ج۲، ص۱۴۰، چاپ محمود محمد طناحی و عبدالفتاح محمد حلو، (قاهره) ۱۹۶۴ـ (۱۹۷۶).
۲۴. ذهبی، تاریخ اسلام، ج۱۰، ص۵۹.
۲۵. ذهبی، تاریخ اسلام، ج۱۰، ص۶۱۹.
۲۶. ابن ‌خلّکان، وفیات الاعیان، ج۷، ص۶۳.
۲۷. محمد کوثری، تأنیب‌ الخطیب علی ماساقه فی ترجمة ابی‌حنیفة من الاکاذیب، ج۱، ص۱۹۰، بیروت ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
۲۸. ابواسحاق شیرازی، طبقات ‌الفقهاء، ج۱، ص۱۰۰، چاپ احسان عباس، بیروت ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
۲۹. ابن‌حِبّان، کتاب‌ الثقات، ج۸، ص۳۴۱، حیدرآباد، دکن ۱۳۹۳ـ ۱۴۰۳/۱۹۷۳ـ۱۹۸۳.
۳۰. ابواسحاق شیرازی، طبقات‌ الفقهاء، ج۱، ص۱۰۰، چاپ احسان عباس، بیروت ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
۳۱. عبدالوهاب‌ بن علی سبکی، طبقات ‌الشافعیة الکبری، ج۱، ص۱۴۰ـ۱۴۱، چاپ محمود محمد طناحی و عبدالفتاح محمد حلو، (قاهره) ۱۹۶۴ـ (۱۹۷۶).
۳۲. ذهبی، تاریخ اسلام، ج۱۰، ص۶۱۹.
۳۳. عبدالوهاب‌ بن علی سبکی، طبقات‌ الشافعیة الکبری، ج۱، ص۱۴۱، چاپ محمود محمد طناحی و عبدالفتاح محمد حلو، (قاهره) ۱۹۶۴ـ (۱۹۷۶).
۳۴. ذهبی، تاریخ اسلام، ج۱۰، ص۶۱۶ـ۶۱۷.
۳۵. محمد بن اسماعیل بخاری، صحیح البخاری، ج۱، ص۱۵ـ۱۶، (چاپ محمد ذهنی‌ افندی)، استانبول ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
۳۶. ابن‌ ماجه، سنن ‌ابن‌ ماجة، ج۱، ص۴۷۶، چاپ محمدفؤاد عبدالباقی، (قاهره ۱۳۷۳/ ۱۹۵۴)، چاپ افست (بیروت).
۳۷. یوسف‌ بن عبدالرحمان مِزّی، تهذیب الکمال فی اسماء الرجال، ج۱۴، ص۵۱۵، چاپ بشار عواد معروف، بیروت ۱۴۲۲/۲۰۰۲.
۳۸. ابن‌حجر عسقلانی، تقریب التهذیب، ج۱، ص۴۹۲، چاپ مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت ۱۴۱۵/۱۹۹۵.
۳۹. محمد بن اسماعیل بخاری، صحیح البخاری، ج۱، ص۲، (چاپ محمد ذهنی ‌افندی)، استانبول ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
۴۰. محمد بن اسماعیل بخاری، صحیح البخاری، ج۱، ص۲۰، (چاپ محمد ذهنی‌ افندی)، استانبول ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
۴۱. ذهبی، تاریخ اسلام، ج۱۰، ص۶۲۰ـ۶۲۱.
۴۲. ذهبی، تاریخ اسلام، ج۱۰، ص۶۱۸.
۴۳. ابن‌سعد، طبقات (بیروت)، ج۱، ص۵۰۲.    
۴۴. ابن‌حجر عسقلانی، تقریب التهذیب، ج۱، ص۴۹۲، چاپ مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت ۱۴۱۵/۱۹۹۵.
۴۵. ذهبی، تاریخ اسلام، ج۱۰، ص۶۲۰.
۴۶. ذهبی، تاریخ اسلام، ج۱۷، ص۵۹۸.
۴۷. عمررضا کحّاله، معجم ‌المؤلفین، ج۶، ص۵۴، دمشق ۱۹۵۷ـ۱۹۶۱، چاپ افست بیروت.
۴۸. کاظم طباطبائی، مسند نویسی در تاریخ حدیث، ج۱، ص۳۰۳، قم ۱۳۷۷ش.
۴۹. ابن ابی‌حاتم، کتاب‌الجرح و التعدیل، ج۸، ص۴۰، حیدرآباد، دکن ۱۳۷۱ـ۱۳۷۳/ ۱۹۵۲ـ۱۹۵۳، چاپ افست بیروت.
۵۰. یوسف‌ بن عبدالرحمان مِزّی، تهذیب الکمال فی اسماء الرجال، ج۱۴، ص۵۱۳، چاپ بشار عواد معروف، بیروت ۱۴۲۲/۲۰۰۲.
۵۱. ابن ابی‌شیبه، المصنَّف فی الاحادیث و الآثار، ج۸، ص۳۶۳ـ۴۳۴، چاپ سعید محمد لحّام، بیروت ۱۴۰۹/۱۹۸۹.
۵۲. یوسف‌ بن عبدالرحمان مِزّی، تهذیب الکمال فی اسماء الرجال، ج۱۶، ص۳۵ـ۳۶، چاپ بشار عواد معروف، بیروت ۱۴۲۲/۲۰۰۲.
۵۳. خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ج۱۵، ص۵۶۱.
۵۴. ذهبی، تاریخ اسلام، ج۱۰، ص۶۱۶.
۵۵. ابن‌حجر عسقلانی، المطالب ‌العالیة بزوائد المسانید الثمانیة، ج۱، ص۳ـ۴، چاپ حبیب‌الرحمان اعظمی، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
۵۶. عبداللّه‌ بن زبیر حُمَیدی، المسند، ج۱، مقدمه اعظمی، ص۶۸ـ۶۹، چاپ حبیب‌ الرحمان اعظمی، مدینه (۱۳۸۱).
۵۷. کاظم طباطبائی، مسندنویسی در تاریخ حدیث، ج۱، ص۲۹۶، قم ۱۳۷۷ش.
۵۸. مسندنویسی در تاریخ حدیث، ص۵۴۶ـ۵۴۸، قم ۱۳۷۷ش.
۵۹. ابن‌سعد، طبقات (بیروت)، ج۱، ص۵۰۲.    




دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «عبدالله بن زبیر حمیدی»، شماره۶۵۸۵.    




جعبه ابزار