• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

عقد (مفردات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف




عَقْد از اصطلاحات قرآنی (به فتح عین و سکون قاف) به معنای بستن و عُقَد (به ضم عین و فتح قاف) جمع عقده به معنای گره است. در برخی از آیات قرآن کریم منظور از آن عقد نکاح و در برخی دیگر به مطلق عقود اشاره دارد. یکی از استعمالات عقده در داستان مأموریت حضرت موسی (علیه‌السّلام) نسبت به انذار فرعون است که ایشان از خدا می‌خواهد، گره زبانم را باز کن و برادرم را وزیرم قرار ده.



عقد: بستن و گره زدن است، «عَقَدَ الْحَبْلَ‌ عَقْداً: شَدَّهُ».
راغب گفته: عقد جمع کردن اطراف شی‌ء است، در اجسام صلبه به کار می‌رود مثل بستن ریسمان... و در معانی بطور استعاره آید مثل عقد بیع و عهد و غیره.


وَ لا تَعْزِمُوا عُقْدَةَ النِّکاحِ حَتَّی یَبْلُغَ الْکِتابُ اَجَلَهُ‌، «قصد بستن عقد زناشوئی نکنید تا مدت عدّه وفات سرآید». علقه نکاح را عقده گفته شده، که آن نوعی گره زدن و ایجاد علقه بین زنان و شوهران است. اهل لغت گویند: عقده اسم آنست که بسته و گره زده می‌شود، نکاح باشد یا پیمان یا غیر آنها.
وَ لِکُلٍّ جَعَلْنا مَوالِیَ مِمَّا تَرَکَ الْوالِدانِ وَ الْاَقْرَبُونَ وَ الَّذِینَ‌ عَقَدَتْ‌ اَیْمانُکُمْ فَآتُوهُمْ نَصِیبَهُمْ اِنَّ اللَّهَ کانَ عَلی‌ کُلِّ شَیْ‌ءٍ شَهِیداً، ظاهرا این آیه اجمال آیات ارث است، مراد از وَ الَّذِینَ‌ عَقَدَتْ‌ اَیْمانُکُمْ‌ زوج و زوجه است و آن عطف است بر (الْاَقْرَبُونَ‌) و مراد از موالی ورّاث است یعنی برای هر یک از شما وارثانی قرار دادیم ارث می‌برند از آنچه پدران، مادران، اقربا و زنان و شوهران گذاشته‌اند آنگاه فرموده: نصیب هر یک را بدهید خدا بر اینکار و بر هر کار شاهد است.
وَ الَّذِینَ‌ عَقَدَتْ‌ اَیْمانُکُمْ‌ کنایه است و ایجاد علقه زوّجیت به معامله که در آن دست بهم می‌دادند. تشبیه شده است اهل سنت آیه را به «عصبه» حمل کرده‌اند که انشاء اللّه در «ولی» تحقیق و ردّ آن خواهد آمد.


لا یُؤاخِذُکُمُ اللَّهُ بِاللَّغْوِ فِی اَیْمانِکُمْ وَ لکِنْ یُؤاخِذُکُمْ بِما عَقَّدْتُمُ‌ الْاَیْمانَ‌، تعقید یمین بمعنی قصد در یمین و سوگند خوردن است و شاید مبالغه در آن منظور باشد یمین لغو آنست که از روی قصد نباشد مثل و اللّه و باللّه که نوعا بدون قصد در محاورات جاری است این هر چند مکروه است ولی حکمی از قبیل کفّاره ندارد، تعقید یمین آنست که از روی قصد و ایجاد تکلیف باشد مثل آنکه بگوید: و اللّه هر شب با وضو خواهم خوابید. و اللّه سیگار نخواهم کشید، و نحو آن. پیداست که این نوع سوگند از روی اراده و برای ایجاد تکلیف است.
«ما» در «بِما» ظاهرا برای مصدر است یعنی: خدا با سوگندهای بی‌قصد شما را مؤاخذه نمی‌کند لیکن بواسطه سوگندهای از روی قصد مؤاخذه می‌کند. رجوع شود به «لغو».


یا اَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اَوْفُوا بِالْعُقُودِ، عقود جمع عقد است، ظهور «العقود» که جمع محلی بالف و لام است در جمیع عقود می‌باشد اعم از عقد نکاح، عقد بیع، پیمان‌ها و تکالیف الهی. و اگر در سوره مائده که با آیه فوق شروع می‌شود دقّت کنیم خواهیم دید پر است از احکام و پیمان‌های خدا، مثل حکم شکار، احرام، حرمت میته و غیره، حلیّت طعام‌ها و زنان، احکام وضو و جنابت، عدالت، قبول اعمال از اهل تقوی، حکم سوگند و کفّاره آن، حد سارق، اخذ پیمان از اهل کتاب، بدعت بودن بحیره، سائبه، حام و... و غیر اینها. در ای نصورت می‌شود گفت: اَوْفُوا بِالْعُقُودِ عنوان و تیتر سوره مائده است.


در مجمع چهار قول درباره عقود نقل فرموده:
اول: آنکه مراد پیمان‌های اهل جاهلیّت است که برای یاری یکدیگر در مقابل ظلم می‌بستند.
دوم: پیمان‌های خداست که نسبت به ایمان و عمل از بندگان گرفته است.
سوم: عقود فیما بین مردم است از قبیل عقد نکاح و بیع و غیره.
چهارم: دستور به اهل کتاب است که به پیمان‌هائی‌که از آنها نسبت بعمل به دستورات تورات و انجیل گرفته شده است.
ناگفته نماند: قول دوم و سوّم داخل در عمومی است که گفتیم و قول اول و چهارم باطل است زیرا خطاب‌ (یا اَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا) شامل اهل کتاب و اهل جاهلیت نمی‌شود.
در تفسیر عیاشی از عبداللّه بن سنان از حضرت صادق (علیه‌السّلام) نقل شده: «سَاَلْتُ اَبَا عَبْدِ اللَّهِ عَلَیْهِ السَّلَامُ عَنْ قَوْلِ اللَّهِ‌ یا اَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اَوْفُوا بِالْعُقُودِ قَالَ: الْعُهُودُ». مراد از عهود ظاهرا جمیع قراردادها است که گفته شد.


قالَ رَبِّ اشْرَحْ لِی صَدْرِی. وَ یَسِّرْ لِی اَمْرِی. وَ احْلُلْ‌ عُقْدَةً مِنْ لِسانِی. یَفْقَهُوا قَوْلِی‌.
آیات از ابتدای بعثت موسی (علیه‌السّلام) گفتگو می‌کند که گفت: خدایا: سینه‌ام را وسعت ده، کارم را آسان گردان، عقده را از زبانم بگشا. تا سخنم را بفهمند. آیا مراد از «عقدة» لکنت و گرهی بود در زبان موسی که در اثر گرفتن آتش بدهان، بوجود آمده بود؟ بعضی تاء «عقدة» را برای وحدت گرفته و گفته‌اند یعنی: مقداری از عقده زبانم را بگشا که سخن بهتر بگویم ولی بهتر است عقده برای نوع باشد چنان‌که در المیزان است یعنی‌ عقده‌ای که مانع فهمیده شدن کلام است از زبانم بگشا.
طبرسی، زمخشری، بیضاوی، ابن کثیر و غیره نقل کرده‌اند که موسی در بچگی ریش فرعون را کند، فرعون ناراحت شد و خواست او را بکشد، زنش آسیه گفت: موسی بچه است و از روی عمد اینکار را نکرد، برای امتحان وی مقداری خرما و مقداری اخگر حاضر کردند موسی چون خواست دست بسوی خرما ببرد جبرئیل دست او را بسوی اخگر برد تا آن را گرفته و به دهان گذاشت دهانش سوخت و لکنت زبان پیدا کرد.
در صافی آن را از تفسیر قمی از امام باقر (علیه‌السّلام) نقل کرده ولی در تفسیر برهان به نظرم این قسمت حدیث را به امام باقر (علیه‌السّلام) نسبت نداده است و سند روایت روشن نیست.
ظاهرا مراد از عقده گرفتگی زبان و کوتاهی منطق در اثر تنگی سینه باشد، چون موسی می‌خواست با فرعون صحبت کند احتمال داشت که مقام و قدرت فرعون او را هراسان کرده و قلبش به طپش و زبانش به تلجلج افتد چنان‌که در جای دیگر گفته: وَ یَضِیقُ صَدْرِی وَ لا یَنْطَلِقُ لِسانِی فَاَرْسِلْ اِلی‌هارُونَ‌ و اگر مراد عیب و لکنت زبان بود بهتر بود بگوید «وَ احْلُلِ الْعُقْدَةَ» با الف و لام عهد. وانگهی اگر اخگر را بدست گرفته دیگر بدهان گذاشتن بعید است.


وَ مِنْ شَرِّ النَّفَّاثاتِ فِی‌ الْعُقَدِ، عقد بر وزن صرد بمعنی گره‌ها است یعنی از شرّ دمندگان بگره‌ها بخدای فلق پناه می‌برم.


۱. قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، ج۵، ص۲۴.    
۲. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، ج۱، ص۵۷۶.    
۳. طریحی نجفی، مجمع البحرین، ج۳، ص۱۰۳.    
۴. بقره/سوره۲، آیه۲۳۵.    
۵. نساء/سوره۴، آیه۳۳.    
۶. طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۴، ص۳۴۲.    
۷. مائده/سوره۵، آیه۸۹.    
۸. قرشی بنابی، سید علی‌اکبر، قاموس قرآن، ج۶، ص۱۹۶.    
۹. مائده/سوره۵، آیه۱.    
۱۰. طبرسی، مجمع البیان، ج۳، ص۲۵۹-۲۶۰.    
۱۱. عیاشی، محمد بن مسعود، تفسیر العیّاشی‌، ج۱، ص۲۸۹.    
۱۲. طه/سوره۲۰، آیه۲۵-۲۸.    
۱۳. طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۴، ص۱۴۶.    
۱۴. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۷، ص۱۵.    
۱۵. زمخشری، جارالله، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، ج۳، ص۶۱.    
۱۶. بیضاوی، عبدالله، انوار التنزیل و اسرار التأویل، ج۴، ص۴۷.    
۱۷. دمشقی، محمد بن کثیر، تفسیر ابن کثیر، ج۳، ص۱۵۴.    
۱۸. فیض کاشانی، محسن، تفسیر الصافی، ج۳، ص۳۰۴.    
۱۹. شعراء/سوره۲۶، آیه۱۳.    
۲۰. فلق/سوره۱۱۳، آیه۴.    



قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «عقد»، ج۵، ص۲۴.    






جعبه ابزار