قاعده استحسان
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
استحسان اصطلاحی نزد
اهل سنّت می باشد و در
علم اصول مباحث
حجّت به مناسبت از آن سخن رفته است.
استحسان اصطلاحی در فقه اهل سنّت است که تعریف آن در کلمات
اصولیان اهل سنّت مختلف است.
مهمترین تعریفها عبارتند از:
۱.
عدول از
حکم قیاس به قیاسی قویتر یا
تخصیص قیاس به
دلیلی قویتر از آن.
۲.
عمل به یکی از دو دلیل که قویتر است.
۳. عدول در یک
مسأله از حکم کردن به مانند نظایر آن (قیاس) به سبب دلیل خاصی که در
کتاب یا
سنّت موجود است.
۴. دلیلی که
مجتهد به
عقل خود، آن را نیکو و درست میشمرد.
۵. دلیلی که در اندیشه مجتهد
خطور میکند و
تعبیر از آن ممکن نیست.
برای
استحسان اقسامی ذکر شده که مهمترین آنها عبارتند از:
۱. استحسان به
نصّ و
اثر: دست برداشتن از دلیل یا قیاس به جهت نصّ خاصی که در مسأله وجود دارد.
۲. استحسان به
اجماع: دست برداشتن از
دلیل یا قیاس به سبب وجود اجماع در مسأله.
۳. استحسان به
ضرورت: ترک عمل به دلیل یا قیاس، به جهت اقتضای ضرورت.
۴. استحسان به
مصلحت: ترک عمل به دلیل یا قیاس، به جهت مصلحت عام.
در
حجیّت و عدم حجیّت استحسان میان
اهل سنّت اختلاف است، لیکن
فقیهان امامیّه به اتّفاق، آن را
حجّت نمیدانند، مگر آن که به
ظواهر کتاب یا سنّت بازگشت کند یا از
ملازمه عقلی استفاده شود.
البته برخی از معانی
استحسان همچون عمل به یکی از دو
دلیل که قویتر است، هر چند فی نفسه
صحیح میباشد، لیکن آن را در زمره دلیل
مستقل قرار دادن صحیح نیست.
فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت، ج۱، ص۴۲۷-۴۲۸.