قانون شاهنشاهی بدلیسی (کتاب)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
«قانون شاهنشاهی»
اثر ادریس بن حسام الدین بدلیسی (متوفی ۹۲۶ ق) از جمله ذخایر گران بهای
نثر بلیغ فارسی و یکی از مظاهر درخشان اندیشه، فرهنگ و ادب ایرانی، در موضوع
اخلاق کشورداری است که توسط عبدالله مسعودی آرانی تصحیح شده است.
کتاب مشتمل است بر پیش گفتار مصحح، مقدمه مولف و چهار مقصد است. مقدمه دارای دو
قضیه و هر کدام از مقاصد نیز مشتمل بر زیر مجموعههایی است.
نثر کتاب
لطیف و استوار است، با کلماتی ظریف و ملایم که در آن هر موضوعی به
قدر لازم شرح شده است. نویسنده با هنرمندی به آیات قرآنی و
احادیث نبوی و گفتهها و سرودههای بزرگانی چون
سعدی و اوحدی مراغهای و مولانا و سنایی استشهاد کرده و با عبارات مسجع و موازنهها و قرینه سازیهای دل انگیز و دیگر محسنات لفظی خواننده را مشعوف و به خواندن مشتاق میسازد.
مولف در این کتاب،
سیاست را از زاویه
شریعت نگریسته است و سخنان او همراه با
وعظ و اندرز است. او مسلمانی پاک اعتقاد و پارساخوی و پایبند به تعالیم آسمانی است که به بلاغت فارسی و عربی آشنایی و تسلط کافی دارد و این همه به خوبی در کتابش جلوه گر است.
نویسنده در مقدمه به توضیح خلافت ربانی و
تصدیق نیاز نظام جهان به سلطنت و جهان بانی افراد انسانی پرداخته است. سپس مثنویای در ثنای آل عثمان سروده است. وی در ادامه خود را اهل فقر و نیازمندی و خادم علوم دینی معرفی کرده و کتابش را قانون شاهنشاهی نامیده است.
در بیان مبادی ظهور لطیفه ربانی و استحقاق خلافت رحمانی در نشات انسانی است. نویسنده، عنایات غیرمتناهی الهی را به «وهبی» و «کسبی» تقسیم کرده و کوشیده است به کمک عباراتی شیوا و دل نشین به توضیح هر کدام بپردازد. در نظر او عطایای وهبی شامل ایمان جبلی، طالع سعد، مکارم اخلاقی، علو نسب، ظاهر زیبا و خردمندی و فراست یا قوت حدس و کیاست است. ایمان جبلی را منحصر در قبول
اسلام میداند که بر ناصیه هر سعادتمندی در
روز الست رقم زده میشود.
وی
هوش و فراست را از دیگر نعمتهای خدادادی میشمارد که
شرف نوع
انسان به جوهر گرانمایه خرد و دانشوری است و سرفرازی آدمی به بلندی پایه
نعمت هوشیاری است.
در ذکر
اخلاق و
ملکات که شایسته رتبت پادشاهی است و بیان فضایل خلقی و شمایل خلقی که لایق به سروری رعیت است. نویسنده در این بخش
عقیده خویش را چنین بیان میکند: «در کشور معنا،
خلافت الهی مخصوص
انبیا و اولیاست و در کشور ملک صورت، سروری و شاهی پایه قدر سلاطین و خلفاست». مؤلف خاطرنشان میسازد که «هر چند شاه بختیاری، مؤید به تایید و تقویت الهی باشد، ولی بزرگترین اسباب
سعادت و کامکاری آن است که تتبع و استقرای آثار و اخبار سلاطین سلف و پیروی اعمال و احوال اهل مجد و شرف کند».
نویسنده، شرط سروری سلطان را خداترسی و پرهیزگاری و داشتن سلطه باطنی میداند.
عفت،
شجاعت،
حکمت و
عدالت را اصول اخلاق و ملکات کریمهای میداند که شرط تحقق خلافت رحمانی است و برای هر یک تعریفی روشن و صریح دارد.
نویسنده هریک از اصول اخلاقی فوق را به شیوه برهانی با عباراتی مؤثر و دل نشین آراسته و با استفاده از آیات قرآنی و احادیث موثق و سخنان اولیای دین و مشایخ
اهل یقین شرح داده است. پس از آن برای هرکدام از اصول چهارگانه، فروعی آورده بدین ترتیب که برای اصل عفت، سخا و
حیا را به عنوان دو شاخه و فرع برشمرده و شرح نموده است. برای اصل شجاعت،
کبر نفس یا علو
همت و
حلم و
وقار و
غیرت یا
حمیت را ذکر کرده و فروع حکمت را سرعت فهم یا صفای ذهن و تذکر و تحفظ دانسته و از
صداقت و شفقت،
وفا و حسن مکافات به عنوان فروع اصل عدالت نام برده و به توضیح آنها پرداخته است.
در تفصیل اعمال و احوالی است که شایسته مسند سلطانی است. نویسنده در توضیح این مقصد، خلافت و سلطانی را اولا ظلیت رحمانی دانسته، ثانیا چنین مرتبهای را افضل مراتب انسانی و اعلا مناصب این جهانی برشمرده است؛ لذا اورنگ نشین چنین مرتبه و مسندی باید متخلق به اشرف ملکات و
اخلاق حمیده باشد. شایسته حال سلاطین
مسلمان آن است که
امر و
نهی ایشان بر
شرع انور منطبق و ملاک پسند یا ناپسند آنان رضا و خشنودی
خدا باشد.
یکی از اصول مهمی که پیش
چشم مؤلف است،
تعظیم شعایر دین و عمل به
واجبات و پرهیز از
محرمات در آشکار و نهان میباشد؛ به گونهای که سلطان در هر مقام و در هر حال خدا را ناظر بر افعال خود بداند تا هم خود به راه راست و طریق مستقیم برود و هم اتباع و اشیاع او به متابعت
شریعت،
عادت کنند. اگر محکومان سلطان بدانند که او از سر
اخلاص و
اعتقاد به دستورات دین عمل میکند، هرگز مجال عدول و انحراف از راه دین مبین نخواهند یافت و به مسلکی غیر از طریق مستقیم انعطاف نخواهند جست. در
حقیقت صدق معنای «الناس علی دین ملوکهم» روشن میشود. به دنبال این مطلب میگوید که مردم باید بتوانند بی هیچ مانع و رادعی
حاجات خویش را به عرض پادشاه برسانند و اگر مظلومی قصد
تظلم و دادخواهی داشته باشد، باید بدون ترس و بیم قصه خویش به پادشاه عرضه کند و در این امر به وزیر و مشیر و میانجی
توسل نجوید.
به پادشاهان نیکو نیت و اصلاح طلب توصیه میکند که از داشتن منهیان دیندار و امین برای دیده بانی حال مظلومان و حاجتمندان و عرض تظلم و حاجت ایشان ناگزیرند. دیگر آن که درشتی و نرمی را به هم درآمیزد.
دیگر توصیه او به نگه داشت پیمان و صفای دل و
صدق گفتار پادشاه میباشد، از نمونههای دقت نظر و هوشمندی مؤلف در حفظ حشمت و شکوه سلطان، توجه و توصیه او بر این است که: «سلطان باید به غیر از اوقات توجه به اتمام مهام و حاجات و به جز مجمع طاعات و
عبادات از
جمعه و
جماعات، خود را بر نظر عوام الناس بسیار عرض ننماید».
در کیفیت
تحصیل سلطنت سرمدی به وسیله دولت دنیوی و تکمیل سروری صوری به واسطه اتصاف به کمالات معنوی است. نویسنده ابتدا به ابعاد دوگانه وجود آدمی اشارت میکند که: «نشات گرامی وجود آدمی از دو گوهر متباین به تشریف جامعیت توصیف پذیرفته است»؛ سپس هریک را توضیح میدهد و به شرح گوهر روحانی و جسمانی در وجود انسانی میپردازد.
مولف، شرایط تحصیل سعادت و سروری
دنیا و
آخرت را عبارت از
معرفت، عبادت بر نهج شرایع و نوامیس نبوی و احسان و نیکوکاری میداند. برای نیل به معرفت، پادشاه باید به دولت بی اعتبار و
نعمت دنیای ناپایدار مغرور نشود و پیوسته خود را در مقام
خشوع و خاکساری بدارد. نیز عبادت او علاوه بر انجام واجبات و فرایض دین، دادگستری و دادگری بر وفق قوانین ملت مصطفوی است.
نویسنده توجه به
امنیت راهها، بهره مند ساختن مردم از نعمتهای زندگی، آباد نمودن شهر و دیار مسلمین، ساختن پلها، احداث قناتها، تعمیر خرابیها و بنای مساجد را از جمله لواحق
احسان پادشاهان میداند.
مصحح
کتاب جناب آقای مسعودی آرانی با استفاده از دو نسخه موجود به تصحیح کتاب اقدام نموده است؛ البته نسخه کتابخانه سلیمانیه را که نسبت به نسخه دیگر کاملتر و صحیح تر به نظر میرسد اساس قرار داده است.
در انتهای کتاب نیز حواشی و توضیحات به همراه نمایههای
آیات،
احادیث، اعلام،
اشعار، و
امثال ذکر شده است.
نرم افزار تراث ۲، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی (نور).