• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

لیله قدر (مفردات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



دیگر کاربردها: قدر (ابهام‌زدایی).

لَيْله قَدْر (به فتح لام و سکون یاء و فتح قاف و سکون دال) از واژگان قرآن کریم به معنای شب تقدير، شب اندازه‌گيرى و شب تعيين بعضى از اشياء است.



لَيله قَدْر: شب تقدير، شب اندازه‌گيرى و شب تعيين بعضى از اشياء است.


(إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ • وَ ما أَدْراكَ ما لَيْلَةُ الْقَدْرِ • لَيْلَةُ الْقَدْرِ خَيْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ • تَنَزَّلُ الْمَلائِكَةُ وَ الرُّوحُ فِيها بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ كُلِّ أَمْرٍ • سَلامٌ هِيَ حَتَّى مَطْلَعِ الْفَجْرِ). (به يقين ما آن قرآن را در شب قدر نازل كرديم و تو چه مى‌دانى شب قدر چيست؟! شب قدر بهتر از هزار ماه است. فرشتگان و روح در آن شب به اذن پروردگارشان براى تقدير هر امرى نازل مى‌شوند. شبى است سرشار از سلامت و بركت و رحمت تا طلوع سپيده)
از اين سوره مباركه چند مطلب استفاده می‌شود:

۲.۱ - نزول قرآن

قرآن در شب قدر نازل شده، شب قدر در ماه رمضان است زيرا در قرآن می‌خوانيم‌: (شَهْرُ رَمَضانَ الَّذِي أُنْزِلَ فِيهِ الْقُرْآنُ‌) (ماهى كه قرآن در آن نازل شده است) در «نزل» روشن خواهد شد، چگونه قرآن در يك شب نازل شد حال آنكه در بيست و سه سال به تدريج نازل شده است.

۲.۲ - فضیلت

شب قدر از هزار ماه بهتر است‌: (لَيْلَةُ الْقَدْرِ خَيْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ) آيا از اين جهت بهتر است كه قرآن در آن نازل شده؟ مثل اينكه بگوئيم روز بيست و هفت رجب از هزار روز بهتر است زيرا در آن روز رسول خدا (صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم) مبعوث شده است و گرنه وقت به‌خودى خود از وقت ديگر بهتر نيست.
و يا عمل در آن بهتر از عمل در هزار ماه است كه در آنها شب قدر نيست؟ بسيارى از اهل تفسير شقّ دوم را اختيار فرموده‌اند، در الميزان بعد از نقل آن، فرموده: اين به غرض قرآن نزديك است پس احياء آن با عبادت بهتر از عمل هزار ماه است. طبرسى (رحمه‌اللّه) در مجمع و جوامع الجامع آنرا اختيار فرموده است.
رواياتى از اهل بيت (عليهم‌السّلام) نيز در همين زمينه وارد شده، در برهان از امام صادق (عليه‌السّلام) نقل شده كه راوى گفت: «كَيْفَ يَكُونُ لَيْلَةُ الْقَدْرِ خَيْراً مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ؟ قَالَ: الْعَمَلُ فِيهَا خَيْرٌ مِنَ الْعَمَلِ فِي أَلْفِ شَهْرٍ لَيْسَ فِيهَا لَيْلَةُ الْقَدْرِ».
نيز در همان كتاب از كافى در ضمن روايت حمران از حضرت باقر (عليه‌السّلام) مروى است كه: «فَقَالَ وَ الْعَمَلُ الصَّالِحُ فِيهَا مِنَ الصَّلَاةِ وَ الزَّكَاةِ وَ أَنْوَاعِ الْخَيْرِ خَيْرٌ مِنَ الْعَمَلِ فِي أَلْفِ شَهْرٍ لَيْسَ فِيهَا لَيْلَةُ الْقَدْرِ ....».
در كشّاف گويد: ارتقاء فضيلت شب قدر تا اين حدّ، علتش وجود مصالح دينيّه است از قبيل نزول ملائكه و روح و تفصيل هر امر از روى حكمت.
اين كلام همان شقّ اول است كه در اول نقل شد در كافى از امام صادق از امام زين العابدين (عليهماالسّلام) در ضمن حديثى نقل شده كه: خداوند به رسول خدا فرمود: «وَ هَلْ تَدْرِي لِمَ هِيَ‌ خَيْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ؟ قَالَ: لَا قَالَ: لِأَنَّهَا تَنَزَّلُ فِيهَا الْمَلَائِكَةُ وَ الرُّوحُ‌ بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ كُلِّ أَمْرٍ ...».
اين روايت در بيان شقّ اول است، يعنى علت خير بودن آن نزول ملائكه و تفصيل امر در آن است. بنا بر اين هزار ماه براى بيان كثرت است نه عدد واقعى، مثل‌:(إِنْ تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ سَبْعِينَ مَرَّةً فَلَنْ يَغْفِرَ اللَّهُ لَهُمْ‌) (چه براى آنها استغفار كنى، و چه نكنى، حتّى اگر هفتاد بار براى آنها استغفار كنى، هرگز خدا آنها را نمى‌آمرزد)
به موجب بعضى از روايات شيعه و اهل سنت مراد خير بودن از هزار ماه سلطنت بنى اميه است در اين‌باره بايد بيشتر تحقيق شود. قطع نظر از روايات، شقّ دوم از نظر نگارنده با ظهور قرآن بهتر می‌سازد و شايد بهتر بودن عبادت در آن شب غير از بهتر بودن خود آن شب باشد، به عبارت ديگر به موجب روايات عمل در آن شب از عمل هزار ماه بهتر است و خود آن شب در اثر «تَنَزَّلُ الْمَلائِكَةُ ...» از هزار ماه بهتر است. و اللّه العالم.

۲.۳ - نزول ملائکه

چه كارى در شب قدر واقع می‌شود؟ (تَنَزَّلُ الْمَلائِكَةُ وَ الرُّوحُ فِيها بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ كُلِّ أَمْرٍ) ظاهر اين كلمات می‌رساند كه در شب قدر ملائكه و جبرئيل (روح شايد ملك ديگرى باشد) براى تمشيت همه كارها نازل می‌شوند.
آيا به زمين نازل می‌شوند؟ آيا براى كارهاى يک‌ساله نازل می‌شوند تا شب قدر سال آينده؟ آيا به محضر پيغمبر و جانشينان او (عليهم‌السّلام) می‌رسند؟ آيا به مؤمنان سلام می‌دهند؟
اوائل سوره دخان كه مستحبّ است شب ۲۳ رمضان خوانده شود چنين است: (حم • وَ الْكِتابِ الْمُبِينِ • إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِي لَيْلَةٍ مُبارَكَةٍ إِنَّا كُنَّا مُنْذِرِينَ • فِيها يُفْرَقُ كُلُّ أَمْرٍ حَكِيمٍ • أَمْراً مِنْ عِنْدِنا إِنَّا كُنَّا مُرْسِلِينَ • رَحْمَةً مِنْ رَبِّكَ إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ‌) (حم، سوگند به اين كتاب روشن‌گر، كه ما آن را در شبى پر بركت نازل كرديم؛ ما همواره انذار كننده بوده‌ايم. در آن شب هر امرى بر اساس حكمت، الهى تدبير مى‌گردد. نزول قرآن فرمانى بود از سوى ما؛ ما آن را فرستاديم. رحمتى است از سوى پروردگارت، كه او شنونده و داناست) اين آيات می‌گويند: قرآن در شبى با بركت نازل شده، براى انذار نازل شده كه خدا به‌وسيله پيامبران گذشته هم انذار می‌كرده است، در آن شب هر كار حكيمانه از هم جدا و متمايز می‌شود، كار حكيمانه‌ای كه از جانب خداست، تفريق و متمايز شدن و تعيّن كارها رحمتى است از جانب خدا كه گفتار و درخواست همه را می‌شنود و به همه چيز داناست.

۲.۴ - قدر معلوم

اين‌كه خدا می‌فرمايد: (وَ إِنْ مِنْ شَيْ‌ءٍ إِلَّا عِنْدَنا خَزائِنُهُ وَ ما نُنَزِّلُهُ إِلَّا بِقَدَرٍ مَعْلُومٍ‌) (و هيچ چيز نيست، مگر آنكه خزاين آن نزد ماست؛ ولى ما جز به اندازه معيّنى آن رانازل نمى‌كنيم) آيا قَدَر معلوم نازل شده‌ها در شب قدر معين می‌شود؟
از آيات گذشته دو چيز به‌طور يقين به‌دست می‌آيد يكى اين‌كه در شب قدر امور از هم متمايز و منفصل می‌شوند و تقديرات از هم جدا و روشن می‌شوند ديگر اينكه شب قدر هميشه هست و خواهد بود زيرا «فِيها يُفْرَقُ ...» «تَنَزَّلُ الْمَلائِكَةُ ...» هر دو مضارع‌اند و دلالت بر دوام دارند.

۲.۴.۱ - استدلال به روایات

رواياتی كه در ذيل براى نمونه نقل می‌شود مؤيّد استظهارات فوق است:
كافى از امام باقر (عليه‌السّلام): «... إِنَّهُ لَيَنْزِلُ فِى لَيْلَةِ الْقَدْرِ إِلَى وَلِيِّ الْأَمْرِ تَفْسِيرُ الْأُمُورِ سَنَةً سَنَةً يُؤْمَرُ فِيهَا فِي أَمْرِ نَفْسِهِ بِكَذَا وَ كَذَا وَ فِي أَمْرِ النَّاسِ بِكَذَا وَ كَذَا ...»، يعنى: «در شب قدر به ولى امر (امام هر عصر) تفسير امور سال به سال نازل می‌شود درباره خويش و مردم به دستورات مخصوصى مأمور می‌گردد».
كافى از امام باقر (عليه‌السّلام): «... لَقَدْ خَلَقَ اللَّهُ جَلَّ ذِكْرُهُ لَيْلَةَ الْقَدْرِ أَوَّلَ مَا خَلَقَ الدُّنْيَا وَ لَقَدْ خَلَقَ فِيهَا أَوَّلَ نَبِيٍّ يَكُونُ وَ أَوَّلَ وَصِيٍّ يَكُونُ وَ لَقَدْ قَضَى أَنْ يَكُونَ فِي كُلِّ سَنَةٍ لَيْلَةٌ يُهْبَطُ فِيهَا بِتَفْسِيرِ الْأُمُورِ إِلَى مِثْلِهَا مِنَ السَّنَةِ الْمُقْبِلَةِ ...». اين روايت از روايت قبلى اعمّ است.
تفسير برهان از امام باقر (عليه‌السّلام): «... يُقَدَّرُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ كُلُّ شَيْ‌ءٍ يَكُونُ فِي تِلْكَ السَّنَةِ إِلَى مِثْلِهَا مِنْ قَابِلٍ مِنْ خَيْرٍ وَ شَرٍّ طَاعَةٍ وَ مَعْصِيَةٍ وَ مَوْلُودٍ وَ أَجَلٍ أَوْ رِزْقٍ فَمَا قُدِّرَ فِي تِلْكَ السَّنَةِ وَ قُضِيَ فَهُوَ الْمَحْتُومُ وَ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فِيهِ الْمَشِيَّةُ ...»، يعنى: «در شب قدر هر شى‌ء تا شب قدر آينده در آن سال مقدّر و معيّن می‌شود از خير، شرّ، طاعت، گناه، ولادت، مرگ و روزى و هر چه در آن سال تقدير شده حتمى است و خدا را در آن مشيّت است و خدا در آن مسلوب القدرة نيست».
در تفسير برهان است كه ابوذر گويد: به رسول خدا گفتم ليله قدر چيزى است كه در زمان انبياء می‌شود و در آن امر بر آنان نازل می‌گردد و چون رفتند برداشته می‌شود؟ فرمود: «لَا بَلْ هِيَ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ».
امور چطور تفصيل می‌شود؟ به ملائكه چطور خبر می‌رسد؟ واقعيت اين قضايا چيست؟ خدا بهتر می‌داند، ولى عبادت آن شب را در سرنوشت نيكوى يک‌ساله تأثير به‌سزائى است. در دعاهاى مخصوص آن شب نيز به اين قضايا اشاره شده است.

۲.۵ - شب سلامتى

«سَلامٌ هِيَ» آن شب سلامتى است. اين سلام قهرا شامل حال بندگان خداست و اگر مراد سلام دادن ملائكه باشد چنانكه در بعضى روايات وارد شده آن‌هم براى بندگان مخصوص است، چنانكه در «سلم» از صحيفه سجّاديه نقل شد.

۲.۶ - شب بيست و سوم

شب قدر كدام شب است؟ در ابتداى بحث گفته شد كه آن يقينا در ماه رمضان است ولى كدام شب از شب‌هاى آن ماه است؟ نزديك به يقين‌ آنست كه شب بيست و سوم آن ماه باشد.
در مجمع از امام صادق (عليه‌السّلام) نقل شده به راوى فرمود: «اطْلُبْهَا فِي تِسْعَ عَشْرَةَ وَ إِحْدَى وَ عِشْرِينَ وَ ثَلَاثٍ وَ عِشْرِينَ». در اين روايت امام (عليه‌السّلام) سه شب را «لا على التعيين» فرموده است، ظاهرا براى آنست كه هر سه شب را به عبادت و دورى از گناهان به‌سر برند.
باز در مجمع از عياشى از امام باقر (عليه‌السّلام) نقل شده كه فرمود: آن در دو شب ۲۱ و ۲۳ (رمضان) است، راوى گفت: يكى معيّن كنيد، فرمود: ضررى ندارد كه در هر دو عمل كنى، آن يكى از آن‌دو است.
شيعه و اهل سنت روايت كرده‌اند عبد اللّه انيس انصارى (جهنىّ) به رسول خدا (صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم) گفت: منزل من از مدينه دور است شبى را امر كنيد كه در آن داخل مدينه شوم. حضرت شب بيست و سوم را امر فرمودند. لذا آن شب را شب جهنى می‌خواندند.
ولى مشهور در ميان اهل سنّت شب هفدهم رمضان است.


۱. قرشی بنابی، علی اکبر، قاموس قرآن، ج۵، ص۲۵۱.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۶۵۸.    
۳. طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۳، ص۴۴۸.    
۴. قدر/سوره۹۷، آیه۱-۵.    
۵. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۹۸.    
۶. بقره/سوره۲، آیه۱۸۵.    
۷. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۲۸.    
۸. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲، ص۱۴-۱۵.    
۹. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی، ج۲، ص۱۸.    
۱۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۲، ص۴۹۷.    
۱۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲، ص۲۰۸.    
۱۲. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲۰، ص۳۳۲.    
۱۳. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی، ج۲۰، ص۵۶۳.    
۱۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱۰، ص۷۸۹.    
۱۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۷، ص۱۹۷.    
۱۶. طبرسی، فضل بن حسن، جوامع الجامع، ج۳، ص۸۲۰.    
۱۷. حسینی بحرانی، سیدهاشم، البرهان فی تفسیر القرآن، ج۵، ص۷۱۰.    
۱۸. حسینی بحرانی، سیدهاشم، البرهان فی تفسیر القرآن، ج۵، ص۷۱۱.    
۱۹. شیخ کلینی، الکافی، ج۷، ص۶۲۶.    
۲۰. زمخشری، کشاف، ج۴، ص۷۸۰.    
۲۱. شیخ کلینی، الکافی، ج۱، ص۶۱۶.    
۲۲. توبه/سوره۹، آیه۸۰.    
۲۳. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۲۰۰.    
۲۴. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۹، ص۳۵۱.    
۲۵. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی، ج۹، ص۴۷۵.    
۲۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۵، ص۸۴.    
۲۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۱، ص۱۶۹.    
۲۸. سیوطی، جلال الدین، در المنثور، ج۸، ص۵۶۹.    
۲۹. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲۰، ص۳۳۴.    
۳۰. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی، ج۲۰، ص۵۶۶.    
۳۱. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲۰، ص۳۳۲.    
۳۲. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی، ج۲۰، ص۵۶۳.    
۳۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱۰، ص۷۹۰.    
۳۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۷، ص۲۰۴-۲۰۵.    
۳۵. دخان/سوره۴۴، آیه۱- ۶.    
۳۶. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۹۶.    
۳۷. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۸، ص۱۳۰.    
۳۸. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی، ج، ص.    
۳۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۹۲.    
۴۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۲، ص۲۸۶.    
۴۱. حجر/سوره۱۵، آیه۲۱.    
۴۲. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۲۶۳.    
۴۳. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۲، ص۱۴۰.    
۴۴. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی، ج۱۲، ص۲۰۴.    
۴۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۵۱۳.    
۴۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۳، ص۱۷۸.    
۴۷. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۸، ص۱۳۰.    
۴۸. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی، ج۱۸، ص۱۹۷.    
۴۹. شیخ کلینی، الکافی، ج۱، ص۶۱۵.    
۵۰. شیخ کلینی، الکافی، ج۱، ص۶۲۰.    
۵۱. حسینی بحرانی، سیدهاشم، البرهان فی تفسیر القرآن، ج۵، ص۷۱۱.    
۵۲. حسینی بحرانی، سیدهاشم، البرهان فی تفسیر القرآن، ج۵، ص۷۱۴.    
۵۳. قمی، شیخ عباس، مفاتیح الجنان، ص۳۰۱.    
۵۴. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲۰، ص۳۳۲-۳۳۳.    
۵۵. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی، ج۲۰، ص۵۶۴.    
۵۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱۰، ص۷۹۰.    
۵۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۷، ص۲۰۵-۲۰۶.    
۵۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱۰، ص۷۸۷.    
۵۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۷، ص۲۰۲.    
۶۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱۰، ص۷۸۷.    
۶۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۷، ص۲۰۲.    
۶۲. سیوطی، جلال الدین، در المنثور، ج۸، ص۵۷۳.    
۶۳. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲۰، ص۳۳۳.    
۶۴. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی، ج۲۰، ص۵۶۵.    
۶۵. سیوطی، جلال الدین، در المنثور، ج۸، ص۵۸۱.    



قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله "قدر"، ج۵، ص۲۵۱-۲۵۵.    






جعبه ابزار