محمودخواجه بهبودی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
محمود خواجه بهبودی، مبارز سیاسی، روزنامه نگار و از رهبران نهضت جدیدیها در ترکستان در قرن چهاردهم هجری/ نوزدهم و بیستم میلادی است.
وی در ۱۲۹۲ ق/ ۱۸۷۵ در روستای «بخشی تپه»ی
سمرقند به
دنیا آمد. معلومات ابتدایی را نزد دایی خود، ملاعادل که
مفتی بود، فراگرفت. در ۱۳۱۲ ق/ ۱۸۹۴ پدرش درگذشت و او از ادامه تحصیل محروم ماند و نزد دایی دیگرش، محمد صدیق که
قاضی بود، میرزا (منشی) شد. وی به زودی به مدارج علمی دست یافت. ابتدا در سمرقند، میرزای مفتی شد و بعد خود به عنوان مفتی تعیین گردید. در ۱۳۱۸ ق/ ۱۹۰۰ از راه عثمانی به
مکه، و از آنجا به
مصر رفت و در این سفر با اوضاع و احوال مدارس و معارف این کشورها آشنا شد. بین سالهای ۱۳۲۱ تا ۱۳۲۲/ ۱۹۰۳ تا ۱۹۰۴ به روسیه سفر کرد و از شهرهای قازان، ارون بورگ، مسکو و سن پطرزبورگ دیدن نمود و از زندگی مردم، ادبیات، معارف و مطبوعات آن جا آگاهی یافت.
فعالیت علمی و ادبی بهبودی از ۱۳۲۱ ق/ ۱۹۰۳ آغاز شد. وی دریافت که پیشرفت جامعه، ریشه در مکتب و معارف دارد، و این را نیز به روشنی دید که نه کتابهای درسی پاسخگوی نیازها هستند و نه اصول تعلیم و تدریس٫ از اینرو به تالیف و نشر کتابهای درسی پرداخت، از جمله مختصر
تاریخ اسلام، عملیات
اسلام، مداخل جغرافیای عمرانی، کتاب الاطفال، منتخب جغرافیایی عمومی و مختصر جغرافیای روسیه. عبدالقادر شکوری سمرقندی (۱۲۵۴ –۱۳۲۲ش ۱۸۷۵-۱۹۴۳) از معارف پروران برجسته تاجیک، برای نخستین بار مکتبی به سبک جدید در سمرقند تاسیس کرد و بهبودی در ۱۳۲۶ ق/ ۱۹۰۸ خانه خود را محل این مکتب قرار داد و از لحاظ مادی و معنوی به آن یاری رساند.
وی در سمرقند، «انتشارات بهبودی» را بنیاد نهاد و بیشتر، کتابهای درسی به چاپ میرساند، از جمله کتاب نقشه ترکستان و
بخارا و خیوه به زبان ترکی ازبکی که امروز هم از اهمیت بسیار برخوردار است و ثابت میکند که منطقه ترکستان غیر از قلمرو خانات بخارا و خوقند و خیوه بوده است.
بهبودی در ۱۳۳۰ ق/۱۹۱۱ نخستین نمایشنامه ملی تاجیکی را به نام پدرکش نوشت که موضوع آن رقابت میان بازرگانی به شیوه سنتی و بازرگانی نوین بود، اما حکومتداران اجازه چاپ و نمایش آن را ندادند، ولی سرانجام با تدابیری توانست از دفتر ممیزی تزاری روسیه در تفلیس اجازه بگیرد و در ۱۳۳۲ ق/ ۱۹۱۳ نمایشنامه را در سمرقند به فارسی تاجیکی و ترکی ازبکی چاپ کند و نیز آن را سمرقند، بخارا، تاشکند و چند شهر دیگر به اجرا درآورد.
بهبودی در مطبوعات تاجیک و شکل گیری انواع روزنامه نگاری خدمات بسیاری کرد. وی در ۱۳۳۱ ق/ از آوریل تا سپتامبر ۱۹۱۳، نشریه سمرقند را هفتهای دو بار در ششصد نسخه به چاپ میرساند که برای آن روزگار شایان توجه بود، سمرقند در مجموع چهل و پنج شماره به چاپ رسید. سپس بهبودی به چاپ و نشر مجله آیینه پرداخت که از ۱۷ رمضان ۱۳۳۱ تا ۲
شعبان ۱۳۳۳ ق/ ۲۰ اوت ۱۹۱۳ تا ۱۵ ژوئن ۱۹۱۵ جمعا شصت و هشت شماره از آن به چاپ رسید. سردبیر همه این نشریهها خود بهبودی بود، وی مقاله هم مینوشت یا از زبانهای دیگر ترجمه میکرد. بهبودی از روشنفکران به هر شیوهای پیشتیبانی میکرد و از
شهرت و اعتبار خود که حاجی و مفتی هم بود، استفاده مینمود، چنان که در ۱۳۳۳ ق/ ۱۹۱۴ از «عجزی» در برابر
تهمت کفری که صوفی عباس به وی زده بود، دفاع کرد و او را نجات داد.
تجددگرایان معروف آن زمان، سیدرضا علیزاده سمرقندی، عبدالرئوف فطرت بخارایی، میرزا سراج حکیم بخارایی، صدیقی عجزی سمرقندی، صدرالدین عینی بخارایی، محمود طرزی و دیگران برای تنویر افکار، مقالات خود را در این دو نشریه نیز به چاپ میرساندند. در این نشریهها بیشتر به مسائل اجتماعی، اصلاح مکتبها و مدارس، اهمیت دانش و حرفه، آموزش علم و زبانها، آبادی
وطن و بیدرای
ملت توجه میشد.
سمرقند و آیینه به
افغانستان،
ایران،
قفقاز،
ترکیه، و تاتارستان نیز فرستاده میشد. بهبودی با نشریههای دیگر نیز همکاری داشت، چنانکه در ترقی، خورشید، تجار، شورا، وقت و روزنامه ولایت ترکستان، خبر و مقالههای او چاپ شده است.
وی در این مقالات، مردم را به سواد آموزی، دانش اندوزی و آموزش
علوم دینی و دنیوی دعوت، و از حق بانوان در تحصیل، کار و عفالیت در جامعه دفاع میکرد. بهبودی در تعدادی از نوشتههای خود به مذمت عقاید خرافی پرداخته و به حقایقی علمی اشاره کرده است او، مانند دیگر تجددگرایان، بر این باور بود که مردم باید قوانین کشور داری ملل دیگر را بدانند، و در اداره دولت روسیه، از جمله در دومای دولتی، شرکت کنند. اندیشههای روشنگرانه بهبودی با اعتراض سخت بعضی از روحانیون روبرو شد و آنها او را به انحراف از مسیر
اسلام راستین متهم کردند.
بهبودی میپنداشت که نظام امارت بخارا را میتوان با رشد
علم، فرهنگ، صنعت و اقتصاد، و ترویج
معارف اسلامی، تصحیح و تکمیل کرد. وی از امیر عالم خان منغیت (۱۳۲۸-۱۳۳۹ق/ ۱۹۱۰-۱۹۲۰) دعوت کرد که رهبری
عادل و عاقل باشد و از مردم نیز خواست که ضمن تلاش در عرصههای کار و معارف، از حکومت امیر پشتیبانی کنند. اما امیر عالم خان به توصیه روشنفکران توجه نکرد و به تحریک بعضی از افراد
متعصب، پاکسازی جدیدیها را به راه انداخت. این امر موجب دگرگونی اندیشههای سیاسی بهبودی شد، به طوری که نجات کشور را تنها در سرنگونی نظام امارت میدید.
بهبودی و جمعی از همفکران اصلاح طلب او، «شورای اسلامیه» را تاسیس کردند. این سازمان و «مجمع علما» به رهبری ملاسیدعلی لاپین، برای تعیین مواضع تودههای بومی نسبت به آینده ترکستان، نخستین کنگره منطقهای
مسلمانان روسیه را در خلال روزهای ۱۳ تا ۲۰
جمادی الثانی ۱۳۳۴ ق/ ۱۶ تا ۲۳ آوریل ۱۹۱۶ در تاشکند برگزار کردند. مسلمانان در این کنگره خواستار پایان گرفتن
مهاجرت روسها به ترکستان و باز پس دادن اراضی
غصب شده به صاحبان اصلی آن بودند و بر این اصل تاکید داشتند که دیگر بیش از این، تصمیمات مربوط به آینده ترکستان را روسها اتخاذ نکنند، بلکه ساکنان ترکستان، خود در این باره دخیل باشند.
بهبودی در ۱۳۳۵ ق/ آوریل ۱۹۱۷ در سخنرانی خود در «انجمن مسلمانان عموم ترکستان» که عضو آن بود، بر هم خوردن نظام تزاری روسیه را تبریک گفت و ابراز امیدواری کرد که آسیای مرکزی هم استقلال خود را از روسیه تزاری به دست آورد. اما رویدادهای بعدی در
بهار و
تابستان ۱۹۱۷ در روسیه، ترکستان و
بخارا، از جمله فاجعه کشتار جدیدیها، بهبودی را متقاعد ساخت که پیوستن به روسیه به عنوان دولت خود مختار – که از فوریه تا اکتبر ۱۹۱۷ دارای حکومت موقت دموکراسی بود – بهتر از امارت بخارای مستقل ولی دارای امیر مستبد است.
بهبودی در اظهار نظرهای اولیه ضمن رد حکومت بلشویکها، آن را ظهور زورگویی دانسته بود. حتی بعضی مدعیاند که وی در ۱۳۳۶ ق/ ۱۹۱۸ با چند تن از دوستانش در
سمرقند تلاش کرد تا با منشویکها و بریتانیاییها در عشق آباد مناسباتی ایجاد کند. طبق این ادعا او عضو سازمانی نظامی بود که سرهنگ کورئیلوف آن را در ۱۹۱۸ تشکیل داده بود تا بر ضد بلشویکها در تاشکند نزدیک شد و وقتی در مه ۱۹۱۸ در سمرقند، «شورای کارگران و دهقانان
مسلمان» تشکیل شد، ریاست بخش معارف (آموزش و پرورش) به عهده بهبودی گذاشته شد. وی در همان سال کتاب درسی حساب نو را تالیف و چاپ کرد.
بهبودی به سبب تبلیغاتش بر ضد استبداد نظام امارت وقتی در ۱۳۳۸ ق/ مارس ۱۹۱۹ عازم سفر در قلمرو بخارا شد، در شهر سبز به دست عوامل امیر به اتهام جاسوسی به نفع بلشویکها دستگیر شد و در زندان نسف (قرشی کنونی) به دستور امیرعالم خان، همراه چهار تن از یارانش، به
قتل رسید. برخی منابع سال قتل او در ۱۹۱۸ و توسط بلشویکها میدانند.
این حادثه، ضربه سخت دیگری بر نهضت روشنگری در سراسر ماوراءالنهر بود. ادیبان، این فاجعه را سخت محکوم کردند و برخی از آنان از جمله «عینی» و «فطرت» در حق آن مرثیههایی جانسوز سرودند. سیدرضا علیزاده، ایمان و اراده راسخ بهبودی را و نوشته است که
تکفیر و ملامتهای پی در پی، و تعصبات و مقابلههای گوناگون حکام مستبد نتوانست بهبودی را از مسلک حق و مقصد مقدسش که ترویج معارف و ترقی
مسلمانان بود، اندکی منحرف سازد.
دانشنامه های انقلاب اسلامی و تاریخ ایران، برگرفته از مقاله «بهبودی، محمود خواجه».