مدیریت زمان
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
مدیریت زمان، استفاده بهینه از
زمان و
کوشش برای اجرای آن با جدیت و تلاش تمام و اجازه ندادن به دخالت ناروای امور و حادثهها در جریان اجرای برنامه را میگویند. و در حقیقت
موفقیت و
شکست هر کس بستگی به نحوه استفاده او از
وقت دارد. همانطور که هر فردی برای
زندگی خود برنامهریزی میکند، برای زمان نیز باید برنامهریزی نماید.
امام علی (علیهالسلام) میفرماید: «فرصت چون ابر گذران است پس فرصتهای نیک را
غنیمت بشمارید.»
زمان با ارزشترین وجه زندگی و سرمایهای است که
خداوند متعال در اختیار
انسان قرار داده است. بسیاری از امکانات ممکن است دوباره به دست آید، اما زمان همانند تیری که از کمان رها شود، هرگز باز نمیگردد. زمان را نه میتوان حفظ کرد و نه دوباره تسخیر نمود.
قدر وقت ار نشناسد دل و کاری نکند بس خجالت که ازین حاصل اوقات بریم.
در حقیقت موفقیت و
شکست هر کس بستگی به نحوه استفاده او از وقت دارد. همانطور که هر فردی برای زندگی خود برنامهریزی میکند، برای زمان نیز باید برنامه ریزی نماید. همانطور که
سود و
زیان هر چیزی محاسبه میگردد، زمان هم باید با دقت محاسبه شود که صرف چه اقدامی شده است. نباید فقط به صرفهجوییهای زمانی بزرگ فکر کرد، بلکه باید به زمانهای کوچک نیز اندیشید.
علمای بزرگ
اسلام اتلاف وقت را
گناه دانسته و مرابطه را به عنوان شرط ضروری رسیدن به درجات عالی عرفانی و اخلاقی مطرح نمودهاند.
انسانها همواره افسوس زمان از دست رفته را میخورند، ولی برای زمان حال و آینده، برنامه مؤثری طرح نمیکنند. برای استفاده از زمان باقی مانده باید به گونهای برنامهریزی کرد که حتی یک لحظه هم تلف نشود. در غیر اینصورت حاصل عمر
پشیمانی خواهد بود.
حاصل عمر تلف کرده و ایام به لهو گذرانیده، به جز حیف و پشیمانی نیست
اغلب انسانها از کمبود وقت شکوه دارند، در حالیکه در واقع، کمبود وقت وجود ندارد، در هر روز ۲۴ ساعت یعنی ۱۴۴۰ دقیقه زمان داریم، مشکل در نداشتن مهارت صحیح برای استفاده از آن است.
استفاده بهینه از زمان و کوشش برای اجرای آن با
جدیت و
تلاش تمام و اجازه ندادن به دخالت ناروای امور و حادثهها در جریان اجرای برنامه را مدیریت زمان میگویند. به تعبیر دیگر طبق برنامه درست، درست عمل کردن و از کارها و رفتارهای واکنشی، پراکنده و ناسنجیده پرهیز نمودن را مدیریت زمان مینامند.
بنابراین برای مدیریت زمان و به دست گرفتن کنترل آن و جلوگیری از اتلاف وقت باید بنگریم که:
الف) چگونه باید برای دقایق و ساعات زندگی خود، به درستی برنامهریزی کنیم؟
ب) چگونه برای اجرای آن جدیت و اهتمام کنیم؟
ج) آفات اجرای برنامهها را بشناسیم و حتیالمقدور از دخالت بیجای امور و حوادث جلوگیری کنیم.
با پاسخ اندیشمندانه به سؤالات بالا و اجرای شایسته و مجدانه برنامهها، میتوانیم از
عمر خویش که گرانبهاترین سرمایه است هرچه بهتر و بیشتر بهرهمند شویم و برای
زندگی آخرت که حیات حقیقی و جاودانه ماست
توشه و ذخیره بیندوزیم.
ارزش مدیریت زمان تنها در کنترل زمان در هر لحظه و تحصیل زمان بیشتر نیست، بلکه در شناخت راههایی است که با توجه و عمل بدان میتوان شرایط زندگی را بهبود بخشید و زندگی مطلوبتر و مفیدتری را برای خود رقم زد.
برخی از مزایای مدیریت زمان عبارت است از:
۱. ایجاد انگیزه و احساس مطلوبیت و دستیابی به خلاقیت.
۲. کاهش
اضطراب و فشارهای روحی و روانی.
۳. ایجاد تعادل میان فعالیتهای شغلی و زندگی خصوصی.
۴. موفقیت و تسریع در کسب هدفها.
۵. ذخیره و کنترل زمان.
چگونه باید برای دقایق و ساعات زندگی خود به درستی برنامهریزی کنیم؟
۱. نخست باید هدف را به دقت تعیین نمود که بدون هدف سراسر زندگی بیهوده خواهد بود، هر برنامهای تعیین مسیر حرکتی است از یک مبدا که در آن قرار گرفتهایم به سوی مقصد و هدفی که در پایان حرکت به آن خواهیم رسید. به تعبیر دیگر هدف علت غایی حرکت است که در آغاز باید تصویر روشنی از آن داشته باشیم. بدین منظور باید به نکات زیر توجه شود:
ـ تعیین هدف اصلی و هدفهای بلندمدت
ـ تعیین هدفهای فرعی و نزدیکتر (هدفهای میان راه) که فرد را به هدفهای اصلی مرتبط میسازد.
ـ خوب است هدفهای میانی دقیق و مشخص و قابل ارزیابی واندازهگیری باشد.
ـ لازم است از
مشاوره اساتید آگاه در تعیین اهداف و برنامهریزی به سوی آنها استفاده شود.
۲. پس از تعیین هدفهای فرعی باید میزان اولویت هر یک را با کدهای یک، دو و سه معین کرد.
۳. مدت زمان لازم برای رسیدن به هر یک از اهداف را باید معین نمود. بدون تعیین زمان لازم، حتی سادهترین هدفها دست نیافتنی میشوند.
۴. کارها و فعالیتهایی که شما را به هدفهایتان میرساند در برنامه روزانه و هفتگی خود ـ در زمان معین ـ قرار دهید، توجه داشته باشید که در برنامهریزی علاوه بر کارها و فعالیتها باید به خواستهها و نیازهای شخصی و خانوادگی خود بنگرید و مدیریت زمان را با رعایت تعادل بین
عبادت و
تحصیل و کار و زندگی و
تفریح و....به دست بگیرید.
۵. در برنامهریزی به توانایی و استعداد و ذوق و علاقه و امکاناتی که در اختیار دارید، به دقت توجه کنید، نیرو و توان خود را ارزیابی نمایید، ساعاتی را که میتوانید به تحصیل و درس و مطالعه و....بپردازید مشخص و از کار و تلاش بیش از حدّ توان که موجب خستگی و پژمردگی شما میشود، بپرهیزید.
چگونه برای اجرای برنامه تلاش وکوشش کنیم؟
۱. عظمت و قداست اهداف عالی انسانی را هر روزه در نظر آورید و با
حضرت ولی عصر (عجّلاللهفرجهالشریف) صبحگاه تجدید
عهد و پیمان کنید، تا انگیزه و احساس مطلوبیت بیشتری در شما ایجاد شود و در نتیجه با انگیزه افزون تری به اجرای دقیق برنامه بپردازید.
۲. تمام توانایی خود را در انجام وظایفی که در برنامه مشخص کردهاید، متمرکز کنید. از خویش بر خویش ناظری بگمارید تا بر اجرای وظایف نظارت کند. نظارت و مراقبت
فرشتگان الهی،
کرام الکاتبین را پیوسته به یاد آورید. خود را در محضر
پروردگار متعال ببینید و عمر و زمان خویش را
امانت او بدانید. در امانتداری بکوشید و فعالیتها را طبق برنامه، دقیقتر و مطلوبتر انجام دهید.
۳.هر روزه ـ در پایان کار ـ دقایقی را صرف نوشتن کارهایی که انجام دادهاید بنمایید. میزان مطابقت آنها را با برنامه، بسنجید. کارهای خود را بر مبنای اهداف، اولویتها، ساعات کار مطلوب، و تعادل میان خواستهها و نیازها ارزیابی کنید. تصمیم بگیرید که فعالیتها و کارهای خود را هرچه بیشتر به برنامه نزدیک کنید. راه کارهای بهتر دستیابی به اهداف برنامه را برای خود مشخص کنید.
نیت و انگیزههای خود را در انجام کارها ببینید و در خدایی کردن نیتها و انگیزهها بکوشید.
در این نوشته روزانه میتوانید به سؤالات زیر صادقانه پاسخ دهید:
ـ چه فعالیتهایی را بیرون از برنامه انجام دادهاید؟ و چرا؟
ـ چه فعالیتهایی را درست طبق برنامه انجام ندادهاید؟ علت چه بوده است؟
ـ چه
آفات، حوادث و اموری شما را از اجرای برنامه باز داشته است؟
ـ آیا پیشبینی شما در زمانسنجی فعالیتها درست بوده است؟
ـ چه عوامل درونی و یا بیرونی وقفه در کارتان پدید آورده است؟
۴. در صورت موفقیت نسبی در اجرای برنامه خدا را
شکر کنید و برای ادامه بهتر کار از او مدد بخواهید و خود را تشویق کنید و در صورت عدم موفقیت و انحراف از برنامه علل درونی و برونی را جستجو نمایید، برای
تنبیه خود اقدام مناسبی را در نظر بگیرید، عوامل اتلاف وقت را شناسایی کنید و برای مبارزه با آنها تصمیم جدی بگیرید.
آفات احتمالی اجرای صحیح برنامه و موجبات اتلاف وقت چه چیزهایی است؟
ریشه اصلی اتلاف وقت در خصلتهای فردی ما نهفته است که
غفلت از ارزش عمر و زمان و اشتغال به امور غیر مهم را میتوان دو عامل اصلی آن به شمار آورد، حضرت
رسول اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) به
اباذر میفرمایند: «بر صرف عمر خویش بسیار
بخیل باش، بخیلتر از صرف درهم و دینارت»
و
امام صادق (علیهالسّلام) نیز در این زمینه میفرمایند: «هیچ چیز عزیزتر از
روح و وقت تو نیست»
بنابراین باید آفات اتلاف وقت و علل صرف بیهوده عمر را شناسایی نمود و برای رهایی از آنها کوشید.
در ذیل به برخی از آفات اخلاقی و رفتاری اتلاف وقت که عمومیت بیشتری دارند، اشاره میشود:
علل فردی و درونی اتلاف وقت
ـ
تنبلی و بیحوصلگی
ـ بیفکری و عملزدگی
ـ تسویف و اهمالکاری
ـ شتابزدگی
ـ سختکوشی فرساینده
ـ رفاهزدگی آلاینده
ـ وادادگی به علت انحراف و بیعلاقگی
ـ کنجکاوی و دخالتهای غیرلازم در کار دیگران
ـ دغدغهها و مشغولیتهای ذهنی
ـ بیارادگی و سست تصمیمی
ـ خستگی و دلزدگی
ـ پرحرفی و بیهودهگویی و بیکاری
ـ ناآشنایی و بیاعتمادی به تواناییهای خویش
ـ
اضطراب و نگرانی و فشارهای روحی و روانی
ـ تعارفهای بیجا و رودربایستیهای ناروا
ـ گفتگوی بیش از حد با دوستان و آشنایان
ـ مراجعات نابهنگام و مکالمات تلفنی
ـ مسافرتها و تعطیلات بیش از حد
حوادث عمدتاً پیشبینی نشده هستند و در صورت ضرورت میتوانند برنامه روزانه فرد را به هم بزنند، مثلاً
فوت یکی از بستگان، یا مراسم
ازدواج یکی از دوستان یکی دو روز در برنامه تغییراتی ایجاد خواهد کرد، اما باید به سرعت به برنامه بازگشت و حتیالمقدور از اتلاف وقت بیش ازاندازه لازم و به همریختگی برنامه جلوگیری نمود. توصیف مدیریت زمان آسان و میدانی گسترده دارد اما عمل به اصول آن و هدایت کارها و رفتار بر این اساس، راهی باریک و پرخطر داشته و عزم والا و بلند میطلبد.
حضرت علی (علیهالسّلام): «به یاد گذشته خوش باشیم، حال را به خوبی بگذرانیم و درباره آینده از مالاندیشی خودداری نکنیم».
سنکا
«روزگار، نسبت به کسی که بداند وقت خود را چگونه مصرف کند، فوقالعاده مهربان است.»
لرد آویبوری
از تفاوتهای بارز و مهم دوران
کودکی و
نوجوانی، این استکه اندیشههای کودکان معطوف به زمان حال است و حال آنکه
نوجوان به سرعت، نگاه خود را به گذشته و آینده متوجه نموده و افق دید خود را گسترش میدهد و بیش از نگاه به گذشته، رویکرد آیندهنگر در او ملاحظه میشود.
زمانی که جوانان، عوامل موفقیت خویش را فهرست میکنند، مساله بهرهگیری از زمان را در اولویت قرار میدهند و مایلند امور زندگی خود را به گونهای معقول و منطقی، تنظیم نمایند. یکی از نویسندگان معتقد است:
«بسیاری از اشخاص از تنظیم امور خویش
غفلت میکنند و فرصت را غنیمت نمیشمارند و ایام سازنده جوانی را به رخوت و رکود میگذرانند، زندگی آنها، مانند روزی است که صبحگاهش آرام و دلانگیز و شامگاهش طوفانی و وحشتانگیز باشد. هر کار خوبی که از دستتان بر میآید در انجام آن کوتاهی نکنید.» در حالات یکی از بزرگان نقل کردهاند که هرگز از غذای داغ استفاده نمیکرد و لحظاتی را که ناگزیر بود، درنگ کند تا
غذا قدری سرد شود، به نوشتن میپرداخت و چند دقیقهای را که به این وسیله، معمولاً به هدر میرود، مورد استفاده قرار میداد. به تدریج، یادداشتها، زیاد و زیادتر شد او در صدد چاپ آنها برآمد و پس از آنکه یکی از دوستان فاضل و ادیبش، نوشتههای او را ویراستاری کرد، این کتاب به چاپ رسید و نام آن را پنج دقیقههای قبل از غذا نهاد.
بزرگی میگوید: «هر روزی فقط یکبار به شما میگذرد و همینکه رفت، باز آوردنش محال است.»
۱. رویکرد جوانان به آینده را که غالباً با تکیه بر مفاهیمی همچون
بخت و
اقبال، به هیچ رابطه منطقی پیوند نمییابد، دگرگون کرده و آنرا بر مبنای تفکر، پشتکار و مدیریت زمان، تجدید بنا نمائیم.
۲. حفظ موازنه میان سرعت عمل و مآلاندیشی برای جوانان، یک ضرورت است. جوانان در مواردی برای رسیدن به مقصود، سریعاً اقدام میکنند و در خاتمه کار، پشیمان میشوند و گاهی در انتظار فرصت مناسب، وقت را به هدر میدهند. زندگی معقول، ایجاب مینماید که تعادل این دو مؤلفه ارزشمند زندگی، به خوبی حفظ شود.
۳. به جوانان بیاموزیم که فرصتها هرگز در انتظار ما نمیمانند بلکه به فرموده رسول اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)، فرصتها همچون ابرها میگذرند، پس باید ما آنها را دریابیم و لذا نسل جوان زمانی موفق خواهد بود که لحظهها را شکار کند.
۴. دانشجویان و دانشآموزان، زمانی که با مشخص کردن فعالیتهای روزانه خود، میتوانند به احتساب فرصتهای مفید خود بپردازند و میزان ساعات مفیدی را که در هر شبانهروز در اختیار دارند، معلوم کنند توانستهاند گام مهمی در برنامهریزی زندگی خود بردارند.
۵. در مرحله بعد، جوانان میتوانند نیازهای علمی و آموزشی خود را مشخص نمایند و به عنوان مثال در مورد دروس و مطالعات خویش، میزان احتیاجات خود را دقیقاً برآورد نموده و برای خود معلوم کنند که دقیقاً چه حجمی از کار و
فعالیت را باید انجام دهند.
۶. زمانی که این دو مرحله سپری شد، باید جوانان با تقسیم نیازهای آموزشی بر زمانهای مفید خویش، میانگین و معدل کاری خود را در یک ساعت به دست آورند تا بر خودشان معلوم شود که مثلاً به ازای یک ساعت وقت، چه مقدار از درس خاصی را باید مطالعه نمایند.
۷. وقتی جوانان کارهای زیادی در پیش روی دارند، ابتدا باید کار دشوارتر را شروع کنند و با تمام
همت به انجام آن بپردازند، زیرا کاری که در اول، مشکل و ملالتآور است، وقتی به پایان رسید، بیشتر مایه مسرت میشود. علاوه بر آن، زمانی که جوانان بتوانند کار دشواری را که آغاز کردهاند، به پایان برسانند، قوت قلب و اراده قویتری برای کارهای دیگر (که طبیعتاً به این دشواری نمیباشد) پیدا کنند.
۸. یکی از موانع «مدیریت زمان»، تسویف است، یعنی کاری که آدمی به انجام آن
اعتقاد راسخ دارد با گفتن اینکه فردا یا شاید در آینده اینکار را انجام خواهم داد، مکرراً آن را به تاخیر میاندازد و در نهایت نسبت به انجام آن دلسرد میشود. بهتر است هر کاری را که لازم است انجام دهیم حتی یک دقیقه به تاخیر نیاندازیم.
بدون
شک هیچ قول و عملی نیست مگر با
نیت و فقط نیتی و عملی صحیح است و به آن پاداش داده میشود که به خاطر
خدا و
امید او و خشنودیش، انجام داده شود. نیت عبارت است از قصد و ارادهای که انسان را به کاری تحریک کند.
از
محقق طوسی نقل شده که نیت قصد انجام دادن فعل است و آن، واسطه بین علم و عمل است، زیرا تا چیزی دانسته نشود، ممکن نیست قصد شود و تا قصد نشود، اجرا نگردد و چون هدف انسان رسیدن به مقصد معین، یعنی خداوند تعالی است، بنابراین باید هدف او، شامل قصد نزدیک شدن به خدا باشد.
به هر حال بهتر است به
آیات و
روایات توجه داشته باشیم؛ خداوند متعال میفرماید؛ بگو هر کس، طبق روش و خلق و خوی خود عمل میکند. شاکله، طبیعت و سرشت است. در بعضی از روایات، این کلمه، تفسیر به نیت شده است شاید به این جهت که نیت از آن سرچشمه میگیرد. بنابراین معنای
آیه چنین خواهد بود؛ مبنای عمل هر کسی نیت اوست که از طبیعتش سرچشمه میگیرد. پس، نیت پایه و ملاک کارهاست و دخالت کامل در زشتی و زیبایی و خوبی و بدی آنها دارد. هیچ قول و عملی نیست مگر با نیت و هیچ نیتی نیست مگر با اصابت
سنت، یعنی فقط قول و فعلی صحیح است و به آن پاداش داده میشود که به خاطر خدا و امید او و خشنودیش، یا طلب پاداش یا خلاصی از مجازات انجام داده شود. نیت مومن بهتر از عمل او و نیت
کافر بدتر از عمل اوست.
برای این روایت سه معنا گفته شده است؛
الف- نیت در اینجا به معنای
اعتقاد و
ایمان است و ایمان بهتر از عمل خارجی است، چنانکه کفر قلبی نیز بدتر از فسق عملی است.
ب- نیت خیر، از مومنی که
قدرت به انجام عمل ندارد، بهتر از عمل با قدرت است، چرا که نیت، فقط برای خداست در حالی که عمل، چه بسا
ریا و مانند آن باشد. کافر نیز قصد انجام گناهانی بیش از آنچه موفق به انجامش میشود دارد.
ج- چون نیت یک امر قلبی است و اغراض نفسی و دنیوی فراوانی در آن دخالت میکنند و خالص کردن، تصفیه و پاکسازی آن، به طوریکه چیزی غیر از رضای خدا در آن دخالت نکند، بسیار مشکل است و فقط افراد خاصی به آن دست مییابند که آنان نیز مراتب زیادی دارند؛ لذا با نظر به اینکه حسن عمل و کمال آن، از حسن و کمال نیت سرچشمه میگیرد معلوم میشود که طبیعت و جوهر نیت با طبیعت عمل، متفاوت است و نیت خیر، اصالتا نیکوست و عمل خیر هم به تبع آن نیکوست. از این بیان زشتی نیت کافر نسبت به عمل او نیز دانسته میشود. معانی دیگری نیز در این مورد گفته شده است. مردم در
روز قیامت، طبق نیتشان بر انگیخته میشوند. به این معنا که نوع برانگیخته شدن، بستگی به
اصول عقاید دارد. عدهای
مومن، عدهای کافر و عدهای
منافق، آنچنانکه نیتشان میباشد با اینکه مردم برانگیخته میشوند و جزای اعمالشان را طبق نیتشان در آن اعمال میبینند. عبادت خدا به خاطر پاداش، عبادت تاجران و طمعکاران است که اگر طمع داشته باشند عمل میکنند و الا عمل نمیکنند. عبادت به خاطر
ترس و خوف از
جهنم، عبادت بردگان است که اگر نترسند، عمل نمیکنند. عبادت خدا به خاطر این که او لایق پرستش است و به جهت سپاسگزاری در مقابل نعمتهایی که به بندگان ارزانی داشته، عبادت آزادگان است.
دوستی حدودی دارد و نباید از آن حدود خارج شد. موارد زیر برخوردهایی است که در روابط دوستی ناپسند است و باعث از بین رفتن رفاقت میشود: اگر دو دوست یکدیگر را عصبانی کنند، دوستی آنها دوام نخواهد داشت.
امام صادق (علیهالسّلام) در اینباره میفرمایند: «از خشم دوست خود کناره بگیر و رضایت او را به دست آور و به دستوراتش عمل کن. » بیاحترامی کردن باعث قطع شدن دوستی میشود و اصل دوستی احترام است. هرکس به برادر
مسلمان خویش به بدی اشاره کند، فرشتگان بر او
لعنت میکنند تا اینکه او را غمگین میسازند. انسانهایی که توقع بیجا دارند نمیتوانند دوستان خوبی باشند و باید سطح توقعات معقول و منطقی باشد.
حضرت علی (علیهالسّلام) میفرمایند: «بهترین برادر کسی استکه تمام حقوق خود را از برادر خود نخواهد. » یا امام صادق (علیهالسّلام) فرمودند: «مبادا از برادران خویش حاجتی بخواهید و نپذیرند و شما خشمگین شوید. » از این احادیث و روایات میتوان متوجه شد که انسان از نظر روحی به یک رفیق و همدم احتیاج دارد، اما این همدم باید ویژگیهای زیادی داشته باشد تا بتوان روی او حساب کرد.
اسلام با راهکارهای متفاوت انسان را به سر منزل مقصود هدایت کرده است.
همه دلشان میخواهد که در زندگی یک الگو داشته باشند. بیشتر ما تلاش میکنیم تا از کسی پیروی کنیم که از او خوشمان میآید، چنانکه نشانههای این پیروی در لباس و وسایل زندگی و حتی افکارمان نمودار است. گاهی آنقدر مجذوب شخص میشویم و او را دوست داریم که بدون چون و چرا هر چه بگوید، میپذیریم و از آن پیروی مینماییم، اما این رفتاری است که
انبیا به شدت با آن مبارزه کردهاند. زیرا همین پیروی بدون دلیلِ افراد از روشهای گذشتگانشان بوده که آنها را از پذیرش سخنان پیامبران باز میداشته است. فرستادگان خدا برای ترک این روش، آنان را به
تفکر دعوت مینمودند، چنانکه
حضرت ابراهیم (علیهالسّلام) به قوم خود میفرمود: «بیندیشید آیا این بتهایی که به دست خود ساختهاید، کاری برای شما انجام میدهند و آیا خدای شمایند؟! » دلیل مشرکان برای درستی رفتارهایشان این بود که پدرانشان هم آن رفتارها را انجام میدادند. آنها میگفتند: چون پدرانمان انجام دادند، حتماً صحیح است؛ زیرا اگر بد بود، آنان انجام نمیدادند.
قرآن از این رفتار آنها چنین یاد میکند و میفرماید:
ابراهیم به
بتپرستان فرمود: آیا هنگامی که این بتها را میخوانید، صدایتان را میشنوند یا میتوانند به شما سود و زیانی برسانند؟ مشرکان پاسخ میدادند: ما پدران و مادرانمان را دیدیم که چنین میکردند، آری! آنان اینگونه دلیل میآوردند، غافل از آنکه خداوند هیچگاه الگوپذیری بدون دلیل را نمیپذیرد. پس رسمهای غلط را باید شکست. دیوار عمل را از اساس باید ساخت!
۱.مؤسسه امام خمینی (رحمةاللهعلیه) مدیریت برنامه ریزی و زمان، قم: مرکز انتشارات، ۱۳۸۵.
۲.اسلامی، سعید، مدیریت کاربردی وقت، بی جا، ۱۳۷۳.
۳.حقیقی، محمد علی، الگویی برای تنظیم وقت مدیریت، تهران؛ نشر عالم، ۱۳۷۷.
۴.لی ورت، لوتار، مدیریت زمان، ترجمه غلامرضا خاکی، تهران؛ سازمان بهره وری، ۱۳۷۵.
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «مدیریت زمان»، تاریخ بازیابی۹۵/۹/۸. سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «مدیریت زمان»، تاریخ بازیابی۹۵/۹/۸.