• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

معتزله (اصول مذهب)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



اصول مذهب معتزله. مذهب معتزله بر پایه پنج اصل استوار است که عبارتند از: توحید صفاتی، عدل، وعد(قول به پاداش) و وعید(قول به عذاب)، منزلتی میان دو منزلت، امر به معروف و نهی از منکر.



از مراتب یا اقسام توحید آنچه بیش از همه مورد تأکید معتزله قرار گرفته توحید صفاتی است. یعنی صفات زاید بر ذات را از خداوند نفی کرده‌اند، و بدین جهت گاهی از آنان به نافیان صفات یا قائلان به نیابت ذات از صفات یاد شده است. ولی حق این است که آنان صفات کمال را از خداوند نفی نکرده‌اند، بلکه معتقد به عینیت صفات با ذات خداوند بوده و در این مسئله با امامیه هم‌عقیده‌اند. این مطلب از کلام شیخ مفید در «اوائل المقالات»
[۱] اوائل المقالات، جلد ۴ ، ص ۵۲
؛ و شهرستانی در «ملل و نحل»
[۲] ملل و نحل، ج ۱، ص ۴۴
به روشنی استفاده می‌شود؛ و مؤلفان کتاب «تاریخ فلسفه در جهان اسلامی» نیز بر آن تصریح کرده‌اند.


معتزله عدل الهی را بر پایه اصل حسن و قبح عقلی تفسیر کرده‌اند و در این جهت با امامیه هم‌عقیده‌اند و معتقدند عقل انسان به گونه‌ای آفریده شده که حسن و قبح بعضی افعال را مستقل و بدون نیاز به نقل شرعی درک می‌کند؛ از جمله ادراکات عقل این است که خداوند مرتکب ظلم و قبیح نمی‌شود.
ولی در برخی از فروعات، مسئله عدل الهی مانند بحث مربوط به اختیار انسان که قائل به تفویض شده‌اند، عقیده دیگری دارند. به دلیل این که آنان – همچون امامیه– عدل را بر اساس حسن و قبح عقلی تفسیر نموده، و آن را از اصول مذهب خویش دانسته‌اند این دو مذهب کلامی را «عدلیه» می‌نامند.
معتزله لازمه توحید افعالی را این می‌دانند كه بشر خود خالق افعال خود نبوده بلكه خدا خالق افعال او باشد و اگر خداوند خالق افعال بشر باشد و در عين حال به آنها پاداش و كيفر كارهايى را بدهد كه خود نكرده‌اند این عین ظلم بوده و مخالف عدل الهی است؛ از اينرو معتزله درباره انسان به اصل تفویض امور اختیاری انسان به خود او قائلند و معتقدند خداوند در این امور دخالتی ندارد بر خلاف اشاعره كه لازمه اعتقادشان مجبور بودن انسان هستند.


در این مطلب که اصل وعده (قول به پاداش) و وعید (قول به عذاب) از مصادیق قاعده لطف کلامی است میان معتزله و امامیه اختلافی وجود ندارد. همچنین وجوب وفای به وعده، به حکم عقل مورد قبول هر دو مذهب است ولی اکثریت معتزله بر خلاف امامیه عمل به وعید را نیز واجب دانسته‌اند، بدین جهت آنان را «وعیدیه» نیز می‌نامند. ولی آن دسته از معتزله که مانند امامیه عمل به وعید را واجب نمی‌دانند «تفضیلیه» می‌گویند.


این اصل نخستین اصل مذهب معتزله است که توسط پیشوای آن یعنی واصل‌بن‌عطا مطرح شد: کسی که گناه کبیره‌ای انجام دهد نه مؤمن نامیده می‌شود و نه کافر و اگر بدون توبه از دنیا برود، عقوبت او قطعی و جاودانه خواهد بود. شیخ مفید معتقد است هر کس در این مسئله با معتزله هم‌عقیده باشد معتزلی خواهد بود هر چند در مسایل دیگر با آنان اختلاف نظر داشته باشد.
[۳] اوائل المقالات، ص ۴۵



این اصل یکی از احکام ضروری اسلام است و هیچ یک از مذاهب اسلامی منکر آن نبوده و از این جهت از ویژگی‌های مذهب معتزله یا هیچ مذهب دیگری به شمار نمی‌آید. ولی معتزله با اصل قرار دادن آن خواسته‌اند اهتمام خود را نسبت به آن نشان دهند. به گفته زمخشری، عقیده معتزله درباره این مسئله این است که از واجبات کفایی و مشروط به شرایط ویژه‌ای است و شدیدترین مرتبه آن (قتال) از شئون حکومت و وظایف رهبری اسلامی است.
[۴] (الکشاف، صص ۳۹۸-۳۹۶)






• مفید، محمد بن محمد، اوایل المقالات فی‌المذاهب و المختارات، به اهتمام دکتر مهدی محقق، تهران، مؤسسة مطالعات اسلامی دانشگاه تهران، مک گیل، ۱۳۷۲
• شهرستانى‌، محمد، الملل‌و النحل‌، به‌كوشش‌محمد بدران‌، قاهره‌، ۱۳۷۵ق‌/۱۹۵۶م‌
• زمخشرى محمود الكشاف عن حقائق غوامض التنزيل، دار الكتاب العربي، بیروت، ۱۴۰۷ق


اقتباس از پژوهشکده باقرالعلوم علیه السلام    



جعبه ابزار