نجمالدین جعفر بن حسن محقق حلی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
شیخ نجمالدین جعفر بن حسن بن یحیی بن سعید هذلی حلی، معروف به «محقق حلی» و محقق اول،
فقیه، اصولی و
شاعر شیعه در
قرن هفتم. وی یکی از بزرگترین و نامورترین فقیهان عصر خویش و دارای عظمت و اعتبار خاص در میان مجتهدان میباشد، به حدی که وقتی کلمه «محقق» را بدون قرینه و نشانهای در میان فقها ذکر میکنند، شخصیت تحقیقی و علمی او مورد نظر است.
عالمان دین که شاگردان مکتب
ائمه اطهار (علیهمالسّلام) هستند با تاسّی به ائمه خود را قربانی
اسلام و
دین کردند. آری! اگر این ایثار و از خودگذشتگیهای عالمان دین نبود امروز از اسلام خبری نبود. روحانیون بودند که روحیه سرخ
جهاد و
شهادت را در طول چهارده
قرن گذشته، زنده نگه داشتند و
فقه و
تفسیر و
حدیث و دیگر
علوم اسلامی و در یک کلام، فرهنگ اسلام ناب محمدی (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) را به آیندگان رساندند.
فقیه بزرگ، محقق حلّی یکی از این پاسداران ارجمند
فرهنگ تشیّع است که در قرن هفتم هجری بزرگترین پرچمدار
اجتهاد و فقاهت شیعی بود و آثار ارزشمند این شریعتشناس نوآور پس از گذشت هفت قرن، تازه و در نوع خود کمنظیر میباشد و سبک فقاهتی او هنوز هم مورد استفاده و محور تحقیق راهیان فقه پویای آل محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) است.
قبل از شهر تاریخی «
حلّه»
بغداد مرکز علم و نشر اسلام و فقه شیعه به حساب میآمد. در آن زمان فقیهان نامدار شیعه همچون
شیخ مفید (درگذشته به سال ۴۱۳ ق.) و شاگردانش
سیدمرتضی علمالهدی (متوفای ۴۳۶ ق.) و
سیدرضی گردآورنده اثر جاوید
نهج البلاغه و نیز فقیه بزرگ
شیخ طوسی (متوفای ۴۶۰ ق.) در شهر بغداد بودند.
بعد از مدتی شهر بغداد و اطراف آن را قحطی، سخت در فشار گذاشت و مردم درمانده آن رو به دیگر سامانها کردند وای بسا برخی برای همیشه دیار خود را ترک گفتند.
در برگهای کهن تاریخ حلّه حقایقی را مییابیم و در آن چهرههایی پرنور دانشمندانی که تا به امروز نامشان زنده است و هر یک ستارهای درخشنده در آسمان تشیّع میباشند. نام جمعی از آنان بدین قرار است:
۱ -
ابن ادریس حلّی (۵۴۳ - ۵۹۸ ق.)
۲ -
سدیدالدین حلّی (متوفای ۶۸۰ ق.)
۳ -
سیدرضیالدین علی (۵۸۹ - ۶۶۴ ق.)
۴ -
سیدرضیالدین محمّد حسین آوی (آبی - متوفای ۶۵۴ ق.)
۵ - ابوالقاسم نجمالدین جعفر بن حسن بن یحیی معروف به «محقق، محقق اوّل، محقق حلی، شیخ فقیه، نجمالدین، صاحب شرائع» و
لقب او «کشّاف شرایع پیامبر آخرالزمان» (۶۰۲ - ۶۷۶ ق.)
۶ -
علامه حلّی (۶۴۸ - ۷۲۶ ق.)
۷ - فخرالدین مشهور به «
فخرالمحققین» فرزند علامه حلّی (۶۸۲ - ۷۷۱ ق.)
۸ - محمّد مکّی عاملی مشهور به «
شهید اول»، (۷۳۴ - ۷۸۶ ق.)
شیخ ابوالقاسم جعفر بن حسن بن یحیی بن سعید حلی، معروف به «محقق» صاحب كتابهای بسیار در فقه، از آن جمله شرایع، معارج، معتبر، المختصر النافع و غیره است محقق حلی با یک واسطه شاگرد
ابن زهره و ابن ادریس حلی است در
الكنی و الالقاب ذیل احوال ابن نما می نویسد: «
محقق كركی در وصف حلی گفته است اعلم اساتید محقق در
فقه اهل بیت (علیهالسّلام)
محمد بن نمای حلی و اجل اساتید او ابن ادریس حلی است».
ظاهرا مقصود كركی این است كه اجل اساتید ابن نما ابن ادریس است، زیرا ابن ادریس در ۵۹۸ درگذشته است و محقق در ۶۷۶ درگذشته است قطعا محقق حوزه درس ابن ادریس را درک نكرده است و در
ریحانة الادب می نویسد: «محقق حلی، شاگرد جد و پدر خویش، و
سید فخار بن معد موسوی و ابن زهره بوده است این اشتباه است» زیرا محقق ابن زهره را كه در ۵۸۵ درگذشته است درک نكرده است، بعید نیست كه پدر محقق شاگرد ابن زهره بوده است.
او استاد علامه حلی است. در فقه كسی را بر او مقدم نمیشمارند در اصطلاح فقها، هرگاه «محقق» بهطور مطلق گفته شود، مقصود همین شخص بزرگوار است فیلسوف و ریاضیدان بزرگ،
خواجه نصیرالدین طوسی با او در حله ملاقات كرده است و در جلسه درس فقهش حضور یافته است كتابهای محقق مخصوصا كتاب شرایع در میان طلاب یک كتاب درسی بوده و هست و فقها زیادی كتب محقق را شرح كرده یا حاشیه بر آن نوشتهاند.
شیخ نجمالدین جعفر بن حسن بن یحیی بن سعید هذلی حلی، یكی از بزرگترین و نامورترین فقیهان عصر خویش، و دارای عظمت و اعتبار خاص در میان مجتهدان میباشد، به حدی كه وقتی كلمه «محقق» را بدون قرینه و نشانهای در میان فقها ذكر میكنند، شخصیت تحقیقی و علمی او مورد نظر است.
او در سال ۶۰۲ هجری در شهر تاریخی حله قدم به عرصه وجود گذارد
و از همان سنین كودكی به تحصیل مقدمات علوم متداول عصر خویش پرداخت
ادبیات عرب را كه زبان مادریش بود به خوبی فرا گرفت هیات و ریاضیات و منطق و کلام را به مقدار لازم تحصیل نمود و در تمام این رشتهها با توجه به هوش سرشار خود تبحر كامل یافت آنگاه فقه و اصول را پیش پدر دانشمندش حسن بن یحیی و از محضر فقهای مشهور حله مانند ابن نما و سید فخار موسوی، شاگردان فقیه نامی ابن ادریس حلی تكمیل نمود سپس به تدریس علوم و فنون اندوختهاش همت گماشت او در سایه قریحه سرشار و فكر مواج و وسعت نظری كه داشت، به تحكیم مبانی فقه شیعه و اساس مكتب اجتهاد پرداخت او با حسن تقریر و دقت نظر و تعمق كمنظیر، درس میگفت و دانشجویان رشتههای مختلف میتوانستند از محضر او استفاده كنند او فقه را بر پایه استدلال محكم بنا نهاد و در تحقیقات خود به آرا دیگران نیز توجه داشت و در توسعه ابعاد آن كوشش میكرد، مقام او آن چنان است که در فقه کسی را بر او مقدم نمیشمارند. او در
علم و
فضل و جلالت قدر و تحقیق نمونه بود و در اوایل جوانی اشعاری چند سروده است، ولی به سفارش پدرش آن رشته را دنبال نكرد.
آثار علمی و فقهی محقق، بیش از هر عامل دیگر روشن کنندهترین آیینه شخصیت علمی و اعتقادی اوست و در وهله دوم اظهار نظرها و گفتههای دیگر دانشمندان اسلامی معیار درستی برای معرّفی شخصیّت، شان و عظمتِ روحانی و ارزش معنوی او خواهد بود.
محقق حلّی را باید علاوه بر آثارش، در گفتهها و نظریّههای دیگران جستجو کرد تا به فضل و نقش درخشان او در تاریخ شیعه پی برد. شرححالنگاران و عالمان پس از محقق، گستره
دانش و عظمت وی را ستودهاند.
علامه حلی خواهرزاده محقق و شاگرد نامیاش درباره او میگوید: «كان هذا الشیخ افضل اهل عصره فی الفقه» (این بزرگ، فقیهترین مردم روزگار خویش بوده است.)
علامه نوری او را چنین میستاید: «کشفکننده حقایق
شریعت، رئیس
علما و فقیه حکما، آفتاب درخشان فضلا، ماه شب چهارده عرفا، کسی که نام و دانش او بازگوکننده قصه
جزیره خضرا است. او وارث علوم
پیشوایان معصوم (علیهمالسّلام) و حجتهای حق بر جهانیان میباشد.
او برافرازنده پرچم تحقیق بر جهانیان است. وقتی محقق گفته شد، هدف تنها اوست.
خداوند متعال اشعه رحمت آشکار و پنهان خود را نثار قبر او کند و در
بهشت جایگاه شایسته و مکان عالی به او عنایت فرماید.»
علامه
سیدحسن صدر، صاحب تاسیس الشیعi میگوید: «انگشت قلم، عاجز از بازشماری اوصاف اوست او كتاب شرایع الاسلام داردكه به مثابه قرآن فقه است كتاب معروف النافع، المعتبر، و دیگر المعارج در اصول فقه دارد و در علم كلام، رسالات و تالیفاتی دارد كه در فهرست كتابهای مفصل آمده است و از مجلس عالی درس او بیش از ۴۰۰ مجتهد آگاه كه شرح حال آنان در علم رجال آمده است فارغ التحصیل گردیده اند و چنین موفقیتی تا كنون بر احدی نصیب نگردیده است وفات او در حله در ماه ربیع الاخر سال ۶۹۶ رخ داده است و بر قبرشریف او در حله قبه بلندی قرار دارد كه هم اكنون مورد تبرك و زیارت علاقمندان قرار می گیرد»
شیخ حسن فرزند
شهید ثانی مشهور به «صاحب معالم» او را بدینگونه یاد میکند: «اگر علامه حلّی، «محقق» را فقیه و بزرگ همه زمانها میشمرد، بهتر بود. چرا که محقق، سرآمد فقیهان شیعه است و در میان آنان نظیری ندارد.»
از مجالس عالی درس او بیش از ۴۰۰ مجتهد آگاه که شرح حال آنان در علم رجال آمده است، فارغ التحصیل گردیدهاند و چنین موفقیتی تاکنون برای احدی نصیب نگردیده است.
ابن داود تقی الدین حسن بن علی بن داود حلی شاگرد مجاز و دست پرورده او در الرجال ص ۸۳ درباره او می نویسد:. «المحقق الموفق الامام العلامه و احد عصره» (یكتای عصر خویش و گویاترین اهل زمان و منطقی ترین آنان، فردی كه حضور ذهن سریع داشت)
حضور تحصیلی او منحصر به حوزه علمیه «حلّه» نبود. او با عالمان و استادان آن دیار ارتباط یافته و از آنان توشه بر میگرفت و با آنان به مذاکره میپرداخت و استفادههای بسیار میبرد و با این کار براندوختههای علمی و معنویاش میافزود.
در اینجا به نام گروهی از استادان «محقق حلّی» اشاره مینماییم:
۱. پدرش شمسالدین حسن حلی.
۲. ابن زهره.
۳.
ابوحامد نجمالاسلام محمد حلبی.
۴. نجیبالدین محمّد بن جعفر بن ابیالبقاء هبةالله بن نما حلّی.
۵. شیخ الشرف شمسالدین ابوعلی فخار بن معد موسوی.
۶.
سیدمجدالدین علی بن حسن عریضی.
۷.
تاجالدین حسن بن علی بن دربی.
۸. شیخ سدیدالدین
سالم بن محفوظ.
۹. شیخ
مفیدالدین محمّد بن جهم حلّی.
محقق حلّی در نزد اساتید بزرگ فقه و
معارف اسلامی، زانوی ادب زد و دانشهای مرسوم حوزههای علمیه را از آنان فراگرفت و سرانجام عالمی بزرگ و استادی ماهر گردید و به تدریس فقه و معارف اسلامی و
تربیت شاگرد همت گماشت. شاگردان وی نه تنها از دانش او بهره میبردند بلکه از کرامتهای اخلاقی و از روش زندگی بسیار ساده و سرشار از
ایمان آن استاد نیز سودمند میشدند. به حقیقت که در سایه تلاشهای او استعدادهای فراوانی به کمال نایل آمدند.
رفتار خوب محقق با شاگردان و نحوه تدریس و تربیت او باعث شد که شاگردان وی همانند ستارگان فروزان در آسمان عالم اسلام بدرخشند. او هر کس را بهاندازه استعدادش به تمرین وا میداشت و هنگامی که از شاگردش گرایش معنوی میدید، بینهایت به او توجّه میکرد و بزرگش میداشت.
تعداد شاگردان او در مقاطع مختلف زندگی خویش بیش از ۴۰۰ نفر بوده است از جمله می توان:.
۱. علامه حلی (۶۴۸ - ۷۲۶ ق.) خواهر زادهاش.
۲. ابن داود حلی، (۶۴۷ - ۷۱۵ ق.)
۳.
ابن ربیب آدمی.
۴. سید غیاثالدین
عبدالكریم بن احمد بن طاوس، (۶۴۸ - ۶۹۳ ق.)
۵. سید جلالالدین
محمد بن علی بن طاوس.
۶. جلالالدین
مجد بن الشیخ الامام ملک الادبا.
۷. شیخ صفیالدین
عبدالعزیز بن سرایای حلی.
۸. عزالدین
حسن ابیطالب یوسفی (صاحب
كشف الرموز فی شرح النافع).
۹. جمالالدین ابوجعفر
محمد بن علی كاشی.
۱۰. مختصرالدین
محمد حلی پسر علامه حلی.
۱۱. رضیالدین
علی بن یوسف حلی برادر علامه حلی.
۱۲. شیخ جلالالدین
محمد بن شمسالدین محمد كوفی.
۱۳. ابوزکریّا نجیبالدین، معروف به «
ابن سعید هذلی حلّی» (این عالم بزرگ عموزاده محقق حلّی است.) (۶۰۱ - ۶۸۹ق.)
و بسیاری دیگر.
در میان شاگردان محقق، علامه حلّی از برجستگی خاصی برخوردار است. وی که خواهرزاده محقق است از دوران کودکی به تحصیل علوم اسلامی و کسب کمالات معنوی پرداخت و هنوز به سن تکلیف پا ننهاده بود که به درجه اجتهاد نائل گشت.
او علاوه بر شاگردی محقق
مدتها از پدر بزرگوارش سدیدالدین یوسف و خواجه نصیرالدین طوسی کسب فیض کرده است.
آثار «محقق حلّی» هر یک ستارهای تابناک در آسمان علم و
معرفت است که تا ابد خواهد درخشید و کتابهایش گلهای باغ بیخزانِ جاودانی است که غبار کهنگی و افسردگی بر آنها ننشسته است. خداوند متعال به او ذوق و استعداد سرشاری داده بود و او نیز از این نعمت بزرگ الهی توانست بخوبی بهرهمند شود. او علاوه بر تربیت شاگردان ممتاز، آثار مهمی در زمینه فقه،
اصول،
کلام،
منطق،
ادبیات به جامعه اسلامی عرضه کرد. برای پرهیز از طول کلام، به مهمترین آنها به ترتیب اشاره میکنیم، آثار قلمی و فكری محقق بسیار عمیق و انشا او بسیار روان میباشد و كتابهای متعددی از او انتشار یافته است كه صاحب ریحانة الادب چهارده جلد از آنها را به این ترتیب نام می برد كه برخی از آنها هنوز هم از كتابهای درسی حوزههای علمیه به شمار می آیند:
۱- شرائع الاسلام: این کتاب یکی از کتب مهمّ
فقه استدلالی است و قرنهاست که در حوزههای علمیه شیعه و چندی است در دانشگاههای کشورهای مختلف تدریس میشود. در طی قرون متمادی حدود یکصد، بلکه بیشتر، بر این اثر نفیس شرح نوشته شده است از جمله:
جواهرالکلام،
مسالک الافهام و مدارک الاحکام.
همچنین دهها حاشیه (حاشیه و تحشیه عبارت است از شرح و توضیح و رفع ابهام از برخی کلمات، بخشها و عبارتهای یک کتاب.) از بزرگان شیعه بر این کتاب نوشته شده است، از جمله: حاشیه محقق کرکی، حاشیه
آقاجمالالدین محمّد خوانساری و دیگران.
کتاب «شرائع الاسلام» یکی از شاهکارهای جهان دانش است که سزا نبود در قالب زبان عرب محصور و محبوس باشد و غیر عرب زبانان از محتوای حیاتبخش آن محروم گردند. به همین سبب این کتاب به زبانهای مختلف از سوی اهل فن و دانش ترجمه شده است. از جمله: ترجمه به زبان روسی، فرانسه، انگلیسی، استانبولی و فارسی.
۲-
المختصرالنافع فی فقه الامامیه: بر این کتاب نیز دهها شرح نوشته شده است.
۳-
استحباب التیاسر لاهل العراق.
۴- تلخیص الفهرست كه ملخص فهرست شیخ طوسی است.
۵-
شرائع الاسلام فی مسائل الحلال و الحرام.
۶-
شرح نكت النهایه (در فقه امامیه).
۷- الكهنه در منطق.
۸-
مختصر المراسم، تلخیص «مراسم» سلار.
۹-
المسائل الغریه.
۱۰-
المسائل المصریه.
۱۱-
المسلک فی اصول الدین.
۱۲-
معارج الاحكام در اصول فقه.
۱۳-
المعتبر فی شرح المختصر.
۱۴-
النافع فی مختصر الشرائع.
۱۵-
نكت النهایه.
۱۶-
نهج الاصول الی علم الاصول.
۱۷-
المعارج فی اصول الفقه.
در سال ۶۵۶ ق.
هلاکوخان مغول از
خراسان برای فتح
بغداد حرکت کرد. در این زمان بغداد و شهرهای دیگر
عراق از مراکز مهم نشر علوم اسلامی بود. اکثر اهل حلّه قبل از فتح بغداد به دست لشکر مغول، به بیرون شهر فرار کردند جز عدّه کمی از جمله علامه حلّی و پدرش. این چند نفر نامهای به هلاکو نوشتند و درباره حلّه،
کوفه،
نجف و
کربلا امان خواستند. که مردم و حوزههای علمیه از بین نروند. هلاکو از حمله به این شهرها خودداری کرد. هلاکو علامه و پدرش و... را طلبید و از پرسید: چگونه پیش از فتح، به من نامه نوشتید و امان خواستید؟ از کجا فهمیدید که من شهرهای شما را نیز فتح خواهم کرد؟
پدر علامه حلّی در جواب گفت: در حدیثی که از پیشوای ما
علی (علیهالسّلام) درباره حوادث آینده به ما رسیده است، اوصاف سرداری که بر آخرین خلیفه عباسی پیروز میشود، ذکر شده که آن اوصاف با شما مطابقت دارد. بنابراین خواستیم قبل از فتح و خونریزی از شما امان بگیریم!
پس از فتح بغداد، حوزههای علمیه آن شهر بکلّی ویران شد و حوزه علمیه عظیم بغداد به شهر حلّه انتقال یافت.
عالمان حلّه تصمیم گرفتند که مدارس حلّه را افزایش دهند و اندیشمندان را به این شهر جذب کنند و در واقع حوزه پرعظمت بغداد را در حلّه احیا نمایند. بعد از این، شهر حلّه مرکز علوم دینی
تشیّع گردید و محقق حلّی در این اقدامات احیاگرانه نقش مهمّی را ایفا میکرد.
در سال ۶۶۲ ق. خـواجه نصیرالدین طوسی آن دانشـمند بلند آوازه و کمنظیر شیعه به همراه هـلاکوخان مغول به بغـداد آمـد. وی میخواست از علمای حلّه و حوزههای علمیه آن دیار دیـدار کند. محـقق از آمـدن خواجه به حلّه مطلع شد و اعـلام استقبال کرد. چون خواجه از اعـلام استقبال محقق و علمای حلّه آگاه شد فـروتنی و
تواضع به او اجـازه نـداد که بـه زحمت ایشان در استقبال از او راضی شود. بنابراین بـدون اطـلاع قبلی وارد شهر حلّه شد و قبل از هر چـیز به قصـد دیدن محـقق به حـوزه مـرکزی شـهر درآمـد. محـقق بر فراز منبر مشغول تـدریس بـود که ناگاه خـواجه وارد جلسه شد. چون چشم محقق به خواجه افتاد در بالای منبر بپاخاست و پاییـن آمد و به پیـشواز خـواجه شتافت و او را در آغـوش گرفت و خوش آمد گفت. محقق خواست درس را تعطیل نماید ولی خواجه راضی نشـد، بلکه بر ادامه تدریس اصـرار ورزید.
در میان عالمان دین جمع زیادی از نعمت ذوق شاعرانه نصیب داشتهاند. «محقق حلّی» از گروه فقیهان شاعر است. اشعار او حاوی نکات اخلاقی و عرفانی و حکمتآمیز و به صورت
مشاعره و مکاتبه و خطاب به پدر و دوستانش سروده است.
شعر شیخ شمس الدین محفوظ بن وَشّاح خطاب به محقّق حلّی:
اغیب عنک و اشواقی تجاذبنی ••• الی لقائک، جذب المغرم العانی
یاجعفر بن سعید یا امام هدی ••• یا واحدالدهر یا من ماله ثان
انی بحبّک مغری غیر مکترث ••• بمن یلوم و فی جنبیک یلحانی
و..
- از تو دورم در حالی که اشتیاق فراوانی به دیدار تو دارم. اشتیاقی که مرا به سوی تو هدایت میکند.
-ای اباجعفر (محقق حلّی) فرزند سعید، ای پیشوای راهبر، ای یگانه روزگار، ای کسی که در روزگار همتا نداری
- من فریفته تو هستم. نه از کسی که مرا سرزنش کند باکی دارم و نه از آنهایی که در جوار تو هستند هراسی!
وقتی محقق شعر دوست خود «
ابن وَشّاح» را خواند، به وی این چنین جواب داد:
لقد وافت قصائدک العوالی ••• تهزّ معاطف اللفظ الرّشیق
ففضت ختامهن فخلت انّی ••• ففضت بهم عن مسک فتیق
وجال الطراف منها فی ریاض ••• کسین بناظرالزهر الانیق
و..
- بدیهی است که قصاید و شعرهای عالی و لطیف تو با الفاظ آراسته توجّهات همگان را به جانب خود جلب نموده است.
- من مُهر از گلابدان حقایق آنها برداشتم و چنان بر من اثر کرد که گویا که مشکش همه جا را فرا گرفته.
- آری دیدگانم در باغهایی به جولان درآمد که از شکوفههای زیبای خود همه جا را به طرز شکوهمندی آراسته بودند.
محقق حلّی این دانشمند بزرگ و نامی، مرجع عالم تشیّع، عارف وارسته، شاعر متعهد، نویسنده نوآور و خدمتگذار صادق اسلام و
مسلمانان، چراغ دیده دانشپژوهان و مرزبان فقاهت، سرانجام پس از عمری پربار در ۱۳
جمادیالاخر روز پنجشنبه سال ۶۷۶ ق. در سن هفتاد و چهار سالگی، در شهر حلّه دار فانی را وداع گفت و به جوار حق شتافت و سبب مرگ این فقیه را سقوط از پشت بام خانهاش نوشتهاند.
پس از رحلت جانگداز محقق، مردم شهر همه با شنیدن این خبر ناگوار غم زده به طرف خانه این بزرگوار سرازیر شده، در آنجا اجتماع کردند به شیون و عزاداری پرداختند.
نهان شد گوهری از گنجِ دانش ••• زباغ دین گرامی باغبان رفت
ندای ارجعی بشنید از غیب ••• شتابان روح او سوی جنان رفت
خبردادند چون از رحلت او ••• سرشک از دیده پیر و جوان رفت
«شیخ
عباس رسولی تبریزی، شاعر معاصر»
مردم حلّه پس از برگزاری مراسم تشییع، پیکر شریف محقق را در آرامگاهی که از پیش در آن شهر آماده کرده بودند به
خاک سپردند.
مقبره شکوهمند این نامآور شیعه در حلّه است و قبّه بلندی بر آن مزار ساختهاند. سالها در جوار آن مزار نورانی خادمانی بودند که نسل اندر نسل در آن خدمت میکردند و این خدمت را از یکدیگر به
ارث میبردند.
شیخ شمسالدین محفوظ بن وشّاح، در رثای دوست و استادش محقق چنین سروده است:
اقلفنی الدهر و فرط الاسی ••• وزاد فی قلبی لهب الضرام
لفقد بحرالعلم والمرتضی فی ••• القول والفعل و فصل الخصام
اعنی اباالقاسم شمس العلی ••• الماجدالمقدام لیث الزحام
قد قلت للقبرالذی ضمّه ••• کیف حویت البحر والبحر طام
- روزگار با اندوهناکی بسیار، مرا بیچاره ساخت و دلم را به کام لهیب غمانداخت.
- آری این بیچارگی در دوری دریای علم بود. یعنی همان کسی که کردار و گفتارش مورد پسند بود و بین دشمنیها فاصله میانداخت.
- این بزرگمرد، ابوالقاسم (محقق حلّی) خورشید آسمان سربلندی و سرآمد بزرگان بود و در بزرگواری شیر بیشه مردان.
- من آن هنگامی که کنار قبر او رفتم با حیرت خطاب به قبرش گفتم:
چگونه دریای پر از آب معرفت را در خود فرو گرفتهای!
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «محقق حلی، تاریخ بازیابی ۱۳۹۶/۱۰/۰۴. سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «محقق حلی»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۶/۱۰/۰۴. نرم افزار مجموعه آثار محقق حلي، مرکز تحقيقات کامپيوتري علوم اسلامي.