• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

واژه بت

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



یکی از مباحثی که از آن در مباحث اسلامی بحث شده بت و بت پرستی می‌باشد.




بُت در لغت تندیس ساخته از سنگ، چوب، عاج یا فلز، به شکل انسان یا حیوان یا ترکیبی از این دو (مانند سر فیل یا خوک با تنه انسان) و بندرت چیزهای دیگر
[۱] محمد بن ابی طالب دمشقی، نخبة الدهر فی عجائب البر والبحر، ج۱، ص۱۷۰، چاپ مهرن، سن پترزبورگ ۱۸۶۶.
که مشرکان آن را به جای خدا پرستش کنند.



در وندیدادِ اوستا سه بار از دیوی به نام «بوئی تی دَئِوَ»
[۲] احسان بهرامی، فرهنگ واژه‌های اوستا، ج۱، ص۱۰۴۸، تهران ۱۳۶۹ ش.
نام برده شده که، به فرمان اهریمن، سالار دیوان و به سرکردگی دروج و دو دیو دیگر، مأمور کشتن زردشت شدند، اما پیامبر با سرودن دعای اَهُو نَوَر آنان را ترساند و به اعماق زمین گریزان کرد. این نام در گزارش پهلوی و ندیداد به صورت «بُود دیو» یا «بوت دیو» درآمده و در کتاب دینکرد
[۳] ژاله آموزگار، احمد تفضلی، ج۱، ص۴۹، اسطوره زندگی زردشت، تهران ۱۳۷۰ ش.
به همین لفظ و معنی و مناسبت و در بخش دوازدهم بندهش،
[۴] بندهش ایرانی: دستنویس ت د ۲، چاپ ماهیار نوابی و کیخسرو جاماسپ اسا، ج۱، ص۱۸۶، شیراز ۱۹۷۸.
[۵] بندهش (گردآوری) فرنبغ دادگی، ترجمه مهرداد بهار، ج۱، ص۱۲۱ـ۱۲۲، تهران ۱۳۶۹ ش.
که به شرح بدکرداری بیش از سی تن از دیوان و دروجان اختصاص دارد، برجای مانده است. اگر این توضیح بُندهش : «بوت دیو آن است که او را به هندوستان پرستند و روان او در بوداها مقیم و مهمان است»،
[۶] مهرداد بهار، پژوهشی در اساطیر ایران، ج۱، ص۱۳۱، تهران ۱۳۶۲ ش.
درست و مستند باشد
[۷] اوستا، گزارش جلیل دوستخواه، ج۲، ص۹۵۰، تهران ۱۳۷۰ ش.
به احتمال قوی «بوئی تی» اوستایی و «بوت /بود» فارسی میانه و «بت» فارسی دری، برابرهای نام بودای سانسکریتی هستند.
[۸] پاول هرن، هاینریش هوبشمان، ج۱، ص۲۳۷، اساس اشتقاق فارسی، ترجمه جلال خالقی مطلق، تهران ۱۳۵۶ ش.
[۹] محمد بن احمد ابوریحان بیرونی، ترجمه اکبر دانا سرشت، ج۱، ص۲۹۳، تهران ۱۳۶۳ ش.
البته منظور از دیو در این موارد آن گروه از خدایان هندو ایرانی هستند که در دوران پیش از زردشت پرستش آنان معمول بوده و زردشت آن‌ها را ممنوع کرده است و در نتیجه بعداً موجودات اهریمنی به شمار آمده اند.
[۱۰] ژاله آموزگار، ج۱، ص۸۱،پانویس ۲، احمد تفضلی، اسطوره زندگی زردشت، تهران ۱۳۷۰ ش.
این واژه که بندرت در زبان‌های فارسی میانه، پارتی، و فارسی میانه مانوی به کار رفته به صورت نوشتاری بوت BWT و با تلفظ d ¦ bu به معنی بودا
[۱۱] دن مکنزی، فرهنگ کوچک زبان پهلوی، ذیل «but»، ترجمه مهشید میرفخرایی، تهران ۱۳۷۳ ش.
[۱۲] مهرداد بهار، واژه نامه بندهش، ج۱، ص۱۰۴، تهران ۱۳۴۵ ش.
و در متون سغدی بفراوانی به صورت مکتوب ـ /PWT ـ bwt دیده می‌شود.
[۱۳] بدرالزمان قریب،ذیل ش ۲۹۲۹، ص ۳۳۲، فرهنگ سغدی: سغدی ـ فارسی ـ انگلیسی، تهران ۱۳۷۴ ش.
[۱۴] بدرالزمان قریب،ذیل ش ۲۹۲۹،ج۱، ص ۱۱۵، فرهنگ سغدی: سغدی ـ فارسی ـ انگلیسی، تهران ۱۳۷۴ ش.




به احتمال قوی واژه بوت/ بود/ بت از صورت سغدی بودایی PWT به زبان دری رفته و به جای واژه اُزْدِس (s ¦ uzde) به معنی «صنم» تعمیم یافته است، زیرا در متون فارسی میانه زردشتی همه جا واژه ازدس برای بُت به معنی «صَنَم» و «وَثَنْ» به کار رفته و همه ترکیبات آن نیز مانند ازدس زار (= بتکده)، ازدس پرست، ازدس پرستیه/ ازدس پرستشنیه با این واژه ساخته شده است
[۱۵] احمد تفضلی، ج۱، ص۵۷، واژه نامه مینوی خرد، تهران ۱۳۴۸ ش.
[۱۶] احمد تفضلی، ج۱، ص۶۲، واژه نامه مینوی خرد، تهران ۱۳۴۸ ش.
[۱۷] زند بهمن یسن، ج۱، ص۹۸،س ۷، ترجمه محمدتقی راشد محصل، تهران ۱۳۷۰ ش.
[۱۸] دن مکنزی، فرهنگ کوچک زبان پهلوی، ذیل «but»، ترجمه مهشید میرفخرایی، تهران ۱۳۷۳ ش.
و این لفظ در متون فارسی دری دیده نمی‌شود؛ از سوی دیگر به نقل ابن ندیم
[۱۹] ابن ندیم، کتاب الفهرست، ج۱، ص۲۲، ترجمه و چاپ محمدرضا تجدد، تهران ۱۳۶۶ ش.
از ابن مقفّع و حمزه اصفهانی از زردشت بن آذر خور
[۲۰] ابن ندیم، کتاب الفهرست، ج۱، ص۲۴، ترجمه و چاپ محمدرضا تجدد، تهران ۱۳۶۶ ش.
زبان فارسی میانه پس از انتقال به مشرق ایران (خراسان) بیش از همه زبان‌ها و گویش‌های شرقی از زبان مردم بلخ واژه به عاریت گرفته است و سرزمین بلخ و بخارا بیش از دیگر نقاط ایران محل نفوذ و گسترش دین بودا و موضع دیرها و بتکده‌های بودایی بوده است؛ چنانکه معبد نوبهار بوداییان، که نزد مسلمانان بسیار مشهور بوده و ابن فقیه مشروحاً آن را وصف کرده و پرده داری آن با خاندان برمکی بوده، نزدیک این شهر جای داشته است.
[۲۱] محمدآبادی باویل، ظرائف و طرائف، ج۱، ص۱۳۸، یا، مضاف و منسوب‌های شهرهای اسلامی و پیرامون، تبریز ۱۳۵۷ ش.
با توجه به این‌که در خط سغدی، که آثار بودایی به آن نوشته شده است، تنها حروف صامت ثبت می‌شود و این خط مانند خط پهلوی تاریخی است و حاکی از تلفظی قدیمتر از تلفظ زمان تحریر است، احتمالاً این واژه در زبان بلخی نیز بوت یا بود خوانده می‌شده است.



واژه بُت در عربی به صورت بدّ (جمع آن: بَدَده) معرّب شده و به سه معنی متفاوت به کار رفته است: بندرت به معنی بتکده
[۲۲] ابن منظور، لسان العرب، ذیل «بدّ»، چاپ علی سیری، بیروت ۱۴۱۲/۱۹۹۲.
بودا
[۲۳] عمرو بن بحر جاحظ، التربیع والتدویر، ج۱، ص۷۶، چاپ شارل پلا، دمشق ۱۹۵۵.
[۲۴] علی بن حسین مسعودی، التنبیه والاشراف، ج۱، ص۲۰۱، چاپ دخویه، لیدن ۱۹۶۷.
[۲۵] محمد بن احمد ابوریحان بیرونی، الا´ثار الباقیة عن القرون الخالیة، ج۱، ص۲۰۷، چاپ زاخاو، لایپزیگ ۱۹۲۳.
[۲۶] محمد بن عبدالکریم شهرستانی، توضیح الملل، ج۲، ص۴۲۹، ترجمه کتاب الملل والنحل، تحریر نو و ترجمه مصطفی خالقداد هاشمی، چاپ محمدرضا جلالی نائینی، تهران ۱۳۶۲ ش.
[۲۷] کتاب بلوهر و بوداسف، چاپ دانیال ژیماره، ذیل «بدّ» در فهرست راهنما، بیروت ۱۹۸۶.
و بت می‌باشد.
[۲۸] عمرو بن بحر جاحظ، التربیع والتدویر، ج۱، ص۴۰، چاپ شارل پلا، دمشق ۱۹۵۵.
[۲۹] ابن منظور، لسان العرب، ذیل «بدّ»، چاپ علی سیری، بیروت ۱۴۱۲/۱۹۹۲.




مؤلف اخبار الصین والهند
[۳۰] اخبار الصّین والهند، چاپ و ترجمه سواژه، ج۱، ص۲۴، پاریس ۱۹۴۸.
نیز بتی را بدّ می خواند که در هند پرستیده می‌شود. دمشقی در کتاب خود به نام نخبه الدهر فی عجایب البرّ و البحر، بت سومنات
[۳۱] محمد بن احمد ابوریحان بیرونی، تحقیق ماللهند، ج۱، ص۸۸، ترجمه منوچهر صدوقی سها، تهران ۱۳۶۲ ش.
را، که نزد مسلمانان شهرت داشته و سعدی در بوستان
[۳۲] مصلح بن عبداللّه سعدی، بوستان سعدی، ج۱، ص۱۷۶ به بعد، چاپ غلامحسین یوسفی، تهران ۱۳۵۹ ش.
از آن داستانی خیالی پرداخته است، بدقت وصف کرده و به تندیس اصلی آن، مرکّب از دو سنگ، نام بدّ (= بودا) را داده است که شکل اعضای تولید مثل نر و ماده را مجسم می‌سازند.
[۳۳] مصلح بن عبداللّه سعدی، بوستان سعدی، ج۱، ص۱۷۰، چاپ غلامحسین یوسفی، تهران ۱۳۵۹ ش.




(۱) محمدآبادی باویل، ظرائف و طرائف، یا، مضاف و منسوب‌های شهرهای اسلامی و پیرامون، تبریز ۱۳۵۷ ش.
(۲) ژاله آموزگار، احمد تفضلی، اسطوره زندگی زردشت، تهران ۱۳۷۰ ش.
(۳) ابن منظور، لسان العرب، چاپ علی سیری، بیروت ۱۴۱۲/۱۹۹۲.
(۴) ابن ندیم، کتاب الفهرست، ترجمه و چاپ محمدرضا تجدد، تهران ۱۳۶۶ ش.
(۵) محمد بن احمد ابوریحان بیرونی، الا´ثار الباقیة عن القرون الخالیة، چاپ زاخاو، لایپزیگ ۱۹۲۳.
(۶) محمد بن احمد ابوریحان بیرونی، ترجمه اکبر دانا سرشت، تهران ۱۳۶۳ ش.
(۷) محمد بن احمد ابوریحان بیرونی، تحقیق ماللهند، ترجمه منوچهر صدوقی سها، تهران ۱۳۶۲ ش.
(۸) اخبار الصّین والهند، چاپ و ترجمه سواژه، پاریس ۱۹۴۸.
(۹) اردا ویراف نامه، ترجمه ژاله آموزگار، تهران ۱۳۷۲ ش.
(۱۰) اوستا، گزارش جلیل دوستخواه، تهران ۱۳۷۰ ش.
(۱۱) بندهش (گردآوری) فرنبغ دادگی، ترجمه مهرداد بهار، تهران ۱۳۶۹ ش.
(۱۲) بندهش ایرانی: دستنویس ت د ۲، چاپ ماهیار نوابی و کیخسرو جاماسپ اسا، شیراز ۱۹۷۸.
(۱۳) مهرداد بهار، پژوهشی در اساطیر ایران، تهران ۱۳۶۲ ش.
(۱۴) مهرداد بهار، واژه نامه بندهش، تهران ۱۳۴۵ ش.
(۱۵) احسان بهرامی، فرهنگ واژه‌های اوستا، تهران ۱۳۶۹ ش.
(۱۶) احمد تفضلی، واژه نامه مینوی خرد، تهران ۱۳۴۸ ش.
(۱۷) عمرو بن بحر جاحظ، التربیع والتدویر، چاپ شارل پلا، دمشق ۱۹۵۵.
(۱۸) حمزة بن حسن حمزه اصفهانی، کتاب التنبیه علی حدوث التصحیف، چاپ محمد اسعد طلس، دمشق ۱۳۸۸/۱۹۶۸.
(۱۹) محمد بن ابی طالب دمشقی، نخبة الدهر فی عجائب البر والبحر، چاپ مهرن، سن پترزبورگ ۱۸۶۶.
(۲۰) زند بهمن یسن، ترجمه محمدتقی راشد محصل، تهران ۱۳۷۰ ش.
(۲۱) مصلح بن عبداللّه سعدی، بوستان سعدی، چاپ غلامحسین یوسفی، تهران ۱۳۵۹ ش.
(۲۲) محمد بن عبدالکریم شهرستانی، توضیح الملل، ترجمه کتاب الملل والنحل، تحریر نو و ترجمه مصطفی خالقداد هاشمی، چاپ محمدرضا جلالی نائینی، تهران ۱۳۶۲ ش.
(۲۳) بدرالزمان قریب، فرهنگ سغدی: سغدی ـ فارسی ـ انگلیسی، تهران ۱۳۷۴ ش.
(۲۴) کتاب بلوهر و بوداسف، چاپ دانیال ژیماره، بیروت ۱۹۸۶.
(۲۵) علی بن حسین مسعودی، التنبیه والاشراف، چاپ دخویه، لیدن ۱۹۶۷.
(۲۶) دن مکنزی، فرهنگ کوچک زبان پهلوی، ترجمه مهشید میرفخرایی، تهران ۱۳۷۳ ش.
(۲۷) پاول هرن، هاینریش هوبشمان، اساس اشتقاق فارسی، ترجمه جلال خالقی مطلق، تهران ۱۳۵۶ ش؛


 
۱. محمد بن ابی طالب دمشقی، نخبة الدهر فی عجائب البر والبحر، ج۱، ص۱۷۰، چاپ مهرن، سن پترزبورگ ۱۸۶۶.
۲. احسان بهرامی، فرهنگ واژه‌های اوستا، ج۱، ص۱۰۴۸، تهران ۱۳۶۹ ش.
۳. ژاله آموزگار، احمد تفضلی، ج۱، ص۴۹، اسطوره زندگی زردشت، تهران ۱۳۷۰ ش.
۴. بندهش ایرانی: دستنویس ت د ۲، چاپ ماهیار نوابی و کیخسرو جاماسپ اسا، ج۱، ص۱۸۶، شیراز ۱۹۷۸.
۵. بندهش (گردآوری) فرنبغ دادگی، ترجمه مهرداد بهار، ج۱، ص۱۲۱ـ۱۲۲، تهران ۱۳۶۹ ش.
۶. مهرداد بهار، پژوهشی در اساطیر ایران، ج۱، ص۱۳۱، تهران ۱۳۶۲ ش.
۷. اوستا، گزارش جلیل دوستخواه، ج۲، ص۹۵۰، تهران ۱۳۷۰ ش.
۸. پاول هرن، هاینریش هوبشمان، ج۱، ص۲۳۷، اساس اشتقاق فارسی، ترجمه جلال خالقی مطلق، تهران ۱۳۵۶ ش.
۹. محمد بن احمد ابوریحان بیرونی، ترجمه اکبر دانا سرشت، ج۱، ص۲۹۳، تهران ۱۳۶۳ ش.
۱۰. ژاله آموزگار، ج۱، ص۸۱،پانویس ۲، احمد تفضلی، اسطوره زندگی زردشت، تهران ۱۳۷۰ ش.
۱۱. دن مکنزی، فرهنگ کوچک زبان پهلوی، ذیل «but»، ترجمه مهشید میرفخرایی، تهران ۱۳۷۳ ش.
۱۲. مهرداد بهار، واژه نامه بندهش، ج۱، ص۱۰۴، تهران ۱۳۴۵ ش.
۱۳. بدرالزمان قریب،ذیل ش ۲۹۲۹، ص ۳۳۲، فرهنگ سغدی: سغدی ـ فارسی ـ انگلیسی، تهران ۱۳۷۴ ش.
۱۴. بدرالزمان قریب،ذیل ش ۲۹۲۹،ج۱، ص ۱۱۵، فرهنگ سغدی: سغدی ـ فارسی ـ انگلیسی، تهران ۱۳۷۴ ش.
۱۵. احمد تفضلی، ج۱، ص۵۷، واژه نامه مینوی خرد، تهران ۱۳۴۸ ش.
۱۶. احمد تفضلی، ج۱، ص۶۲، واژه نامه مینوی خرد، تهران ۱۳۴۸ ش.
۱۷. زند بهمن یسن، ج۱، ص۹۸،س ۷، ترجمه محمدتقی راشد محصل، تهران ۱۳۷۰ ش.
۱۸. دن مکنزی، فرهنگ کوچک زبان پهلوی، ذیل «but»، ترجمه مهشید میرفخرایی، تهران ۱۳۷۳ ش.
۱۹. ابن ندیم، کتاب الفهرست، ج۱، ص۲۲، ترجمه و چاپ محمدرضا تجدد، تهران ۱۳۶۶ ش.
۲۰. ابن ندیم، کتاب الفهرست، ج۱، ص۲۴، ترجمه و چاپ محمدرضا تجدد، تهران ۱۳۶۶ ش.
۲۱. محمدآبادی باویل، ظرائف و طرائف، ج۱، ص۱۳۸، یا، مضاف و منسوب‌های شهرهای اسلامی و پیرامون، تبریز ۱۳۵۷ ش.
۲۲. ابن منظور، لسان العرب، ذیل «بدّ»، چاپ علی سیری، بیروت ۱۴۱۲/۱۹۹۲.
۲۳. عمرو بن بحر جاحظ، التربیع والتدویر، ج۱، ص۷۶، چاپ شارل پلا، دمشق ۱۹۵۵.
۲۴. علی بن حسین مسعودی، التنبیه والاشراف، ج۱، ص۲۰۱، چاپ دخویه، لیدن ۱۹۶۷.
۲۵. محمد بن احمد ابوریحان بیرونی، الا´ثار الباقیة عن القرون الخالیة، ج۱، ص۲۰۷، چاپ زاخاو، لایپزیگ ۱۹۲۳.
۲۶. محمد بن عبدالکریم شهرستانی، توضیح الملل، ج۲، ص۴۲۹، ترجمه کتاب الملل والنحل، تحریر نو و ترجمه مصطفی خالقداد هاشمی، چاپ محمدرضا جلالی نائینی، تهران ۱۳۶۲ ش.
۲۷. کتاب بلوهر و بوداسف، چاپ دانیال ژیماره، ذیل «بدّ» در فهرست راهنما، بیروت ۱۹۸۶.
۲۸. عمرو بن بحر جاحظ، التربیع والتدویر، ج۱، ص۴۰، چاپ شارل پلا، دمشق ۱۹۵۵.
۲۹. ابن منظور، لسان العرب، ذیل «بدّ»، چاپ علی سیری، بیروت ۱۴۱۲/۱۹۹۲.
۳۰. اخبار الصّین والهند، چاپ و ترجمه سواژه، ج۱، ص۲۴، پاریس ۱۹۴۸.
۳۱. محمد بن احمد ابوریحان بیرونی، تحقیق ماللهند، ج۱، ص۸۸، ترجمه منوچهر صدوقی سها، تهران ۱۳۶۲ ش.
۳۲. مصلح بن عبداللّه سعدی، بوستان سعدی، ج۱، ص۱۷۶ به بعد، چاپ غلامحسین یوسفی، تهران ۱۳۵۹ ش.
۳۳. مصلح بن عبداللّه سعدی، بوستان سعدی، ج۱، ص۱۷۰، چاپ غلامحسین یوسفی، تهران ۱۳۵۹ ش.




دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «واژه بت»، شماره۴۶۵.    



جعبه ابزار