[۱۰]رومن گیرشمن، ایران از آغاز تا اسلام، ص۴۱ـ۴۳، ترجمه محمد معین، تهران ۱۳۷۴ش.
به نوشته دیاکونوف، لباس لولوبیان در هزاره سوم پیش از میلاد نیم تنهای بود که تکّه پوستی بر آن میافکندند و بر شانه چپ محکم میساختند؛ گاه نیز پوست را از زیر کمربند رد میکردند.
ثروتمندانپوست یوزپلنگ و مستمندانپوست گوسفند به کار میبردند.
این رسم، یعنی افکندن پوست بر شانه، تا امروز نیز در میان شبانان کوهستانی آذربایجان محفوظ مانده است.
[۱۱]ایگور میخائیلوویچ دیاکونوف، تاریخ ماد، ص۳۳۶، ترجمه کریم کشاورز، تهران ۱۳۵۷ ش.
در نقوش آشوری نیز مادها پوستینهای بلندی بر تن دارند که عموماً سرشانه و روی بازوی آنها را میپوشاند.
[۱۲]جلیل ضیاءپور، «بررسی مدارک مربوط به پوشاک ایرانیان و رسیدگی به نوشتهها و نظریات شرق شناسان در این باره»، ص۱۱، هنر و مردم، دوره جدید، ش ۶۵ (اسفند ۱۳۴۶).
از ۵۵۰ پیش از میلاد تا ۲۴۴ میلادی، لباس و زره ایرانیان از چرم و پوست بود، پرداخت پوستشغل مهمی به شمار میآمد و رموز آن از پدر به پسر انتقال مییافت.
از ۲۴۴ تا ۶۵۰ میلادی، دباغان و پوست دوزاناتحادیه (صنفی) داشتند.
[۱۳]گلناز خادمپور، «تحقیقی پیرامون پوست و چرم ایران»، ص۲۷ ـ ۲۸، پایان نامه کارشناسی صنایع دستی، مجتمع دانشگاهی هنر، ۱۳۶۸ش.
درباره روند تکامل شیوه پرداخت پوست اطلاع چندانی در دست نیست، احتمالاً تشخیص اثر عصارههای گیاهی در نگهداری از پوست تصادفی بوده و دباغی اندکی پس از استفاده از پوست به وجود آمده و بتدریج تکامل یافته است.
در غاری واقع در سواحل جنوبی دریای خزر سنگهای تراشیدهای متعلق به ۵۴۰۰ سال پیش از میلاد، و در تپه یحیی در جنوب کرمان سنگهایی از ۴۵۰۰ سال پیش از میلاد کشف شده که برای پاک و آماده کردن پوست بهکار میرفته است.
[۳۵]مهرداد خلیلی آذر، «تاریخچه چرم و چرم سازی در ایران : از عهد باستان تا زمان حاضر»، ص۱۳۳۴، در بهزاد احمدی و سعید سامی، شیمی پوست و چرم، ج۲، تهران ۱۳۶۶ش.
بهترین نوع پوست برای تولید پوستین، پوست بره «شیرْمَسْت» است؛ یعنی بره نرینهای که حداکثر سه ماه داشته باشد و فقط با شیر مادر و علف تازه تغذیه کرده باشد.
بره شیرمست اگر پرورده کوهستان باشد، پوستی مرغوبتر دارد؛ رونق پوستین دوزی استان خراسان نیز احتمالاً به سبب مناسب بودن آب و هوای آنجاست.
[۴۶]محمدرضا حسن بیگی، پوستین تن پوشی به گرمی خورشید، ص۵، (تهران) : سازمان صنایع دستی ایران، ۱۳۵۸ ش.
پوستین ایران، به سبب طرحهای اصیل ایرانی (زغاله پردازی چهار بغل)، از پوستین دیگر کشورها متمایز است.
این طرحها با نخهای رنگین روی پوستسوزن دوزی میشوند.
[۴۷]محمدرضا حسن بیگی، پوستین تن پوشی به گرمی خورشید، ص۱۰ـ۱۱، (تهران) : سازمان صنایع دستی ایران، ۱۳۵۸ ش.
در ادبیات فارسیکنایات و عبارات گوناگونی با پوستین ساخته شده که از آن جمله است : «پوستین باژگونه کردن» (سخت تصمیم گرفتن، تغییر روش و رفتار دادن؛ : لُبِسَ الاسلامٌ لُبْسَ الفَرْو مَقلوباً)
[۴۸] علی بن ابی طالب (ع)، امام اول، نهج البلاغه، ترجمه جعفر شهیدی، تهران ۱۳۷۰ش.
«پوستین به گازر دادن» (کار به غیر اهل آن واگذار کردن)، «پوستین دریدن» (پرده دری، افشای راز)، «در پوستین کسی افتادن» بدگویی و غیبت کردن.
[۴۹]علی اکبر دهخدا، لغت نامه، ذیل واژه، زیرنظر محمد معین، تهران ۱۳۲۵ـ ۱۳۵۹ش.
• علاوه بر کتاب مقدس، عهد عتیق.
• آئین قلندری، مشتمل بر چهار رساله در باب قلندری، خاکساری، فرقه عجم و سخنوری چاپ ابوطالب میرعابدینی و مهران افشاری، تهران ۱۳۷۴ش.
• ابن بطوطه، رحله ابن بطوطة، چاپ محمد عبدالمنعم عریان، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
• ابن حوقل، کتاب صورة الارض، چاپ کرامرس، لیدن ۱۹۶۷.
• ابن خرداذبه، کتاب المسالک و الممالک، چاپ دخویه، لیدن ۱۹۶۷.
• ابن فضلان، رسالة ابن فضلان، چاپ سامی دهان، دمشق ۱۳۷۹/۱۹۶۰.
• محمد بن اسماعیل بخاری جعفی، صحیح البخاری، استانبول ۱۹۸۱.
• حدودالعالم من المشرق الی المغرب، چاپ منوچهر ستوده، تهران ۱۳۴۰ش.
• محمدرضا حسن بیگی، پوست و دباغی، (تهران) : سازمان صنایع دستی ایران، ۱۳۶۱ ش.
• محمدرضا حسن بیگی، پوستین تن پوشی به گرمی خورشید، (تهران) : سازمان صنایع دستی ایران، ۱۳۵۸ ش.
• گلناز خادمپور، «تحقیقی پیرامون پوست و چرم ایران»، پایان نامه کارشناسی صنایع دستی، مجتمع دانشگاهی هنر، ۱۳۶۸ش.
• مهرداد خلیلی آذر، «تاریخچه چرم و چرم سازی در ایران : از عهد باستان تا زمان حاضر»، در بهزاد احمدی و سعید سامی، شیمی پوست و چرم، ج ۲، تهران ۱۳۶۶ش.
• علی اکبر دهخدا، لغت نامه، زیرنظر محمد معین، تهران ۱۳۲۵ـ ۱۳۵۹ش.
• پرویز رحمانی، تحقیق در صنعت چرم ایران، (تهران) : مرکز آمار ایران، ۱۳۶۵ش.
• یونس ابراهیم سامرائی، «لباس الفرو»، التراث الشعبی، سال ۱، ش ۶ (ذیقعده / ذیحجه ۱۹۷۰).
• جلیل ضیاءپور، «بررسی مدارک مربوط به پوشاک ایرانیان و رسیدگی به نوشتهها و نظریات شرق شناسان در این باره»، هنر و مردم، دوره جدید، ش ۶۵ (اسفند ۱۳۴۶).
• علی بن ابی طالب (ع)، امام اول، نهج البلاغه، ترجمه جعفر شهیدی، تهران ۱۳۷۰ش.
• ابوالقاسم فردوسی، شاهنامه فردوسی، متن انتقادی، مسکو ۱۹۶۳ـ۱۹۷۱.
• رومن گیرشمن، ایران از آغاز تا اسلام، ترجمه محمد معین، تهران ۱۳۷۴ش.
• علی بن حسین مسعودی، مروج الذّهب و معادن الجوهر، چاپ محمد محیی الدین عبدالحمید، مصر ۱۳۸۴ـ ۱۳۸۵/ ۱۹۶۴ـ ۱۹۶۵.
• محمد بن احمد مقدسی، کتاب احسن التقاسیم فی معرفة الاقالیم، چاپ دخویه، لیدن ۱۹۶۷.
• محمود بن امیر احمد نظام قاری، دیوان البسه مولانا نظام قاری، چاپ میرزا حبیب اصفهانی، استانبول ۱۳۰۳.
• منصور ورزی، هنر و صنعت پرداخت و رنگرزی پوست، تهران ۱۳۵۴ش.
• احمد بن اسحاق یعقوبی، کتاب البلدان، چاپ دخویه، لیدن ۱۹۶۷.
• ایگور میخائیلوویچ دیاکونوف، تاریخ ماد، ترجمه کریم کشاورز، تهران ۱۳۵۷ ش.
↑ گلناز خادمپور، تحقیقی پیرامون پوست و چرم ایران، ص۱۱، پایان نامه کارشناسی صنایع دستی، مجتمع دانشگاهی هنر، ۱۳۶۸ش.
۷.
↑ پرویز رحمانی، تحقیق در صنعت چرم ایران، ص۱، (تهران) : مرکز آمار ایران، ۱۳۶۵ش.
۸.
↑ منصور ورزی، هنر و صنعت پرداخت و رنگرزی پوست، ص۱۱، تهران ۱۳۵۴ش.
۹.
↑ گلناز خادمپور، «تحقیقی پیرامون پوست و چرم ایران»، ص۱۹، پایان نامه کارشناسی صنایع دستی، مجتمع دانشگاهی هنر، ۱۳۶۸ش.
۱۰.
↑ رومن گیرشمن، ایران از آغاز تا اسلام، ص۴۱ـ۴۳، ترجمه محمد معین، تهران ۱۳۷۴ش.
۱۱.
↑ ایگور میخائیلوویچ دیاکونوف، تاریخ ماد، ص۳۳۶، ترجمه کریم کشاورز، تهران ۱۳۵۷ ش.
۱۲.
↑ جلیل ضیاءپور، «بررسی مدارک مربوط به پوشاک ایرانیان و رسیدگی به نوشتهها و نظریات شرق شناسان در این باره»، ص۱۱، هنر و مردم، دوره جدید، ش ۶۵ (اسفند ۱۳۴۶).
۱۳.
↑ گلناز خادمپور، «تحقیقی پیرامون پوست و چرم ایران»، ص۲۷ ـ ۲۸، پایان نامه کارشناسی صنایع دستی، مجتمع دانشگاهی هنر، ۱۳۶۸ش.
۱۴.
↑ محمد بن اسماعیل بخاری جعفی، صحیح البخاری، ج۴، ص۲۶۲، استانبول ۱۹۸۱.
۱۵.
↑ یونس ابراهیم سامرائی، «لباس الفرو»، ص۳۰، التراث الشعبی، سال ۱، ش ۶ (ذیقعده / ذیحجه ۱۹۷۰).
۱۶.
↑ حدودالعالم من المشرق الی المغرب، چاپ منوچهر ستوده، ص۷۳، تهران ۱۳۴۰ش.
۱۷.
↑ حدودالعالم من المشرق الی المغرب، چاپ منوچهر ستوده، ص۷۶، تهران ۱۳۴۰ش.
۱۸.
↑ حدودالعالم من المشرق الی المغرب، چاپ منوچهر ستوده، ص۱۹۴، تهران ۱۳۴۰ش.
۱۹.
↑ ابن فضلان، رساله ابن فضلان، ص۱۵۳، چاپ سامی دهان، دمشق ۱۳۷۹/۱۹۶۰.
۲۰.
↑ ابن حوقل، کتاب صورة الارض، ص۳۹۲، چاپ کرامرس، لیدن ۱۹۶۷.
۲۱.
↑ علی بن حسین مسعودی، مروج الذّهب و معادن الجوهر، ج۱، ص۱۸۱، چاپ محمد محیی الدین عبدالحمید، مصر ۱۳۸۴ـ ۱۳۸۵/ ۱۹۶۴ـ ۱۹۶۵.
۲۲.
↑ ابن حوقل، کتاب صورة الارض، ص۳۹۲، چاپ کرامرس، لیدن ۱۹۶۷.
۲۳.
↑ ابن فضلان، رسالة ابن فضلان، ص۱۵۳، چاپ سامی دهان، دمشق ۱۳۷۹/۱۹۶۰.
۲۴.
↑ علی بن حسین مسعودی، مروج الذّهب و معادن الجوهر، ج۱، ص۱۸۱، چاپ محمد محیی الدین عبدالحمید، مصر ۱۳۸۴ـ ۱۳۸۵/ ۱۹۶۴ـ ۱۹۶۵.
۲۵.
↑ حدودالعالم من المشرق الی المغرب، چاپ منوچهر ستوده، ص۷۳، تهران ۱۳۴۰ش.
۲۶.
↑ حدودالعالم من المشرق الی المغرب، چاپ منوچهر ستوده، ص۷۶، تهران ۱۳۴۰ش.
۲۷.
↑ حدودالعالم من المشرق الی المغرب، چاپ منوچهر ستوده، ص۱۹۴، تهران ۱۳۴۰ش.
۲۸.
↑ محمد بن احمد مقدسی، کتاب احسن التقاسیم فی معرفة الاقالیم، ص۲۳۹، چاپ دخویه، لیدن ۱۹۶۷.
۲۹.
↑ حدودالعالم من المشرق الی المغرب، چاپ منوچهر ستوده، ص۱۶۳، تهران ۱۳۴۰ش.
۳۰.
↑ احمد بن اسحاق یعقوبی، کتاب البلدان، ص۲۷۸، چاپ دخویه، لیدن ۱۹۶۷.
۳۱.
↑ ابن خرداذبه، کتاب المسالک و الممالک، ص۱۵۳ـ۱۵۴، چاپ دخویه، لیدن ۱۹۶۷.
۳۲.
↑ ابن فضلان، رسالة ابن فضلان، ص۸۵، چاپ سامی دهان، دمشق ۱۳۷۹/۱۹۶۰.
۳۳.
↑ ابن بطوطه، رحلة ابن بطوطة، ج۱، ص۳۶۲، چاپ محمد عبدالمنعم عریان، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
۳۴.
↑ علی بن حسین مسعودی، مروج الذّهب و معادن الجوهر، ج۱، ص۱۸۱، چاپ محمد محیی الدین عبدالحمید، مصر ۱۳۸۴ـ۱۳۸۵/ ۱۹۶۴ـ۱۹۶۵.
۳۵.
↑ مهرداد خلیلی آذر، «تاریخچه چرم و چرم سازی در ایران : از عهد باستان تا زمان حاضر»، ص۱۳۳۴، در بهزاد احمدی و سعید سامی، شیمی پوست و چرم، ج۲، تهران ۱۳۶۶ش.
۳۶.
↑ محمدرضا حسن بیگی، پوست و دباغی، ص۸ ـ ۹، (تهران) : سازمان صنایع دستی ایران، ۱۳۶۱ ش.
۳۷.
↑ گلناز خادمپور، «تحقیقی پیرامون پوست و چرم ایران»، ص۳۱، پایان نامه کارشناسی صنایع دستی، مجتمع دانشگاهی هنر، ۱۳۶۸ش.
۳۸.
↑ گلناز خادمپور، «تحقیقی پیرامون پوست و چرم ایران»، ص۳۶، پایان نامه کارشناسی صنایع دستی، مجتمع دانشگاهی هنر، ۱۳۶۸ش.
۳۹.
↑ آئین قلندری، مشتمل بر چهار رساله در باب قلندری، ص۱۱۴، خاکساری، فرقه عجم و سخنوری چاپ ابوطالب میرعابدینی و مهران افشاری، تهران ۱۳۷۴ش.
۴۰.
↑ آئین قلندری، مشتمل بر چهار رساله در باب قلندری، ص۲۷۷، خاکساری، فرقه عجم و سخنوری چاپ ابوطالب میرعابدینی و مهران افشاری، تهران ۱۳۷۴ش.
۴۱.
↑ گلناز خادمپور، «تحقیقی پیرامون پوست و چرم ایران»، ص۳۷، پایان نامه کارشناسی صنایع دستی، مجتمع دانشگاهی هنر، ۱۳۶۸ش.
۴۲.
↑ محمدرضا حسن بیگی، پوستین تن پوشی به گرمی خورشید، ص۴، (تهران) : سازمان صنایع دستی ایران، ۱۳۵۸ ش.
۴۳.
↑ گلناز خادمپور، «تحقیقی پیرامون پوست و چرم ایران»، ص۳۸، پایان نامه کارشناسی صنایع دستی، مجتمع دانشگاهی هنر، ۱۳۶۸ش.
۴۴.
↑ یونس ابراهیم سامرائی، «لباس الفرو»، ص۳۱، التراث الشعبی، سال ۱، ش ۶ (ذیقعده / ذیحجه ۱۹۷۰).
۴۵.
↑ محمود بن امیر احمد نظام قاری، دیوان البسه مولانا نظام قاری، ص۲۰۶، چاپ میرزا حبیب اصفهانی، استانبول ۱۳۰۳.
۴۶.
↑ محمدرضا حسن بیگی، پوستین تن پوشی به گرمی خورشید، ص۵، (تهران) : سازمان صنایع دستی ایران، ۱۳۵۸ ش.
۴۷.
↑ محمدرضا حسن بیگی، پوستین تن پوشی به گرمی خورشید، ص۱۰ـ۱۱، (تهران) : سازمان صنایع دستی ایران، ۱۳۵۸ ش.
۴۸.
↑ علی بن ابی طالب (ع)، امام اول، نهج البلاغه، ترجمه جعفر شهیدی، تهران ۱۳۷۰ش.
۴۹.
↑ علی اکبر دهخدا، لغت نامه، ذیل واژه، زیرنظر محمد معین، تهران ۱۳۲۵ـ ۱۳۵۹ش.