• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

جامع عباسی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



جامع عباسی، اولین رساله عملیه به فارسی بر پایه فقه امامی است.




جامع عباسی اثر بهاءالدین عاملی، معروف به شیخ بهائی، فقیه امامی و دانشمند ذوفنون قرن دهم و یازدهم می‌باشد.



به نوشته مؤلف در ابتدای کتاب
[۱] محمد بن حسین شیخ بهائی، جامع عباسی، ص ۲
شاه عباس اول (حکومت: ۹۹۶ـ۱۰۳۸) که به نشر مطالب دینی توجه و اهتمام داشت، از او خواست تا کتابی تألیف کند شامل آن بخش از مسائل، احکام و آداب شرعی که اغلب مورد نیاز مردم است.شیخ بهائی نیز تدوین کتابی را طراحی کرد که جامع تمام مسائل فقهی مورد نیاز عموم مردم باشد و چون این اقدام را به درخواست شاه عباس انجام داد و کتاب را به او اهدا کرد، آن را جامع عباسی نامید .
[۲] محمد بن حسین شیخ بهائی، جامع عباسی، ص ۲ـ۳
[۳] دلال عباس، بهاءالدین العاملی :ادیباً و فقیهاً و عالماً، ج۱، ص۵۶۰، (بیروت) ۱۹۹۵.




مؤلف در طرح خود، مطالب جامع عباسی را در بیست باب گنجاند .
[۴] محمدبن حسین شیخ بهائی، جامع عباسی، ص ۳
[۵] دلال عباس، بهاءالدین العاملی :ادیباً و فقیهاً و عالماً، ص ۵۶۲ ـ۵۶۴(بیروت) ۱۹۹۵.
ولی به گفته شاگرد او، نظام الدین محمد ساوجی (متوفی ۱۰۳۸)، پس از تألیف پنج باب نخست آن، در ۱۰۳۱ درگذشت .
[۶] محمد بن حسین شیخ بهائی، جامع عباسی، تکملة ساوجی، ص ۱۳۷.

بنا بر قول مشهور دیگر که بر اساس آن، سال درگذشت شیخ بهائی ۱۰۳۰ است ،
[۷] اسکندر منشی، ج ۲، ص ۹۶۷ .
[۸] محمد تقی بن مقصود علی مجلسی، روضة المتقین فی شرح من لایحضره الفقیه، ج۱۴، ص۴۳۵، چاپ حسین موسوی کرمانی و علی پناه اشتهاردی، قم ۱۴۰۶ـ۱۴۱۳.
[۹] حسن بن مرتضی حسینی استرآبادی، تاریخ سلطانی: از شیخ صفی تا شاه صفی، ج۱، ص۲۱۷، چاپ احسان اشراقی، تهران ۱۳۶۶ ش.
[۱۰] دلال عباس، بهاءالدین العاملی :ادیباً و فقیهاً و عالماً، (بیروت) ۱۹۹۵.
باید تاریخ اتمام باب پنجم جامع عباسی را نیز همین سال دانست.
بنابراین، هرچند زمان آغاز تألیف جامع عباسی به درستی معلوم نیست،
[۱۱] محمد قصری، سیمایی از شیخ بهائی در آیینة آثار، ج۱، ص۶۱، مشهد ۱۳۷۴ ش.
[۱۲] اسکندرمنشی، ج۱، ص۱۵۶.
می توان گفت که شیخ بهائی در سالهای آخر عمر آن را تألیف کرده و شاید آخرین تألیف او بوده است.
[۱۳] اسکندرمنشی، ج۲، ص۹۶۷.
پنج باب یاد شده که بخش اعظم ابواب عبادات را در بر دارد، به ترتیب عبارتند از: طهارت، نماز، زکوة و خمس، روزه، و حج .
[۱۴] محمد بن حسین شیخ بهائی، جامع عباسی، ص ۳ـ۱۳۶.
[۱۵] آقابزرگ طهرانی، ج۳، ص۳۴۰.
[۱۶] آقابزرگ طهرانی، ج۵، ص۶۲ـ۶۳.




پس از درگذشت شیخ بهائی، نظام الدین ساوجی به فرمان شاه عباس تألیف جامع عباسی را ادامه داد و پانزده باب باقیمانده را مطابق طرح استادش به پایان رساند
[۱۷] محمد بن حسین شیخ بهائی، جامع عباسی، تکملة ساوجی، ص ۱۳۷ـ۱۳۸
[۱۸] محمد بن حسین شیخ بهائی، جامع عباسی، تکملة ساوجی، ص ۱۳۸
[۱۹] عباس قمی، کتاب الکنی و الالقاب، ج۳، ص۲۱۳، صیدا ۱۳۵۷ـ۱۳۵۸، چاپ افست قم.
[۲۰] آقابزرگ طهرانی، ج۳، ص۳۴۰.
[۲۱] آقابزرگ طهرانی، ج۵، ص۶۲ـ۶۳.
[۲۲] عبدالحسین امینی، الغدیر فی الکتاب و السنة و الادب، ج۱۱، ص۳۳۹، قم ۱۴۱۶ـ۱۴۲۲/ ۱۹۹۵ـ۲۰۰۲.
سال اتمام آن ۱۰۳۲ ذکر شده است.
[۲۳] رضا استادی، فهرست نسخه های خطی کتابخانة عمومی حضرت آیة اللّه العظمی گلپایگانی، ج۲، ص۳۹، ج ۲، قم: دارالقرآن الکریم .
برخی منابع، از محمد بن علی عاملی (متوفی ۱۰۵۷، شاگرد شیخ بهائی) و زین العابدین حسینی (شاگرد و خواهرزاده شیخ بهائی) نیز به عنوان نگارندگان متممهای دیگری برای جامع عباسی نام برده اند.
[۲۴] آقابزرگ طهرانی، ج۳، ص۳۴۰.
[۲۵] آقابزرگ طهرانی، ج۵، ص۶۳.
[۲۶] حسین مدرسی طباطبائی، مقدمه ای بر فقه شیعه: کلیات و کتابشناسی، ج۱، ص۲۲۳، ترجمة محمد آصف فکرت، مشهد ۱۳۶۸ ش.
اما تنها متمم مهم و مشهور، که به همراه پنج باب نخست به عنوان کتاب جامع عباسی شناخته می‌شود، متمم نظام الدین ساوجی است.



با بررسی فهرست ابواب جامع عباسی
[۲۷] محمد بن حسین شیخ بهائی، جامع عباسی، تکملة ساوجی، ص ۱۳۸
[۲۸] محمد بن حسین شیخ بهائی، جامع عباسی، تکملة ساوجی، ۴۵۴ـ۴۶۳
می توان دریافت که موضوع نوزده باب آن کاملاً فقهی است و شامل مسائلی است که معمولاً در کتابها و رساله‌های فقهی مطرح می‌شود، برخلاف باب هفتم
[۲۹] محمد بن حسین شیخ بهائی، جامع عباسی، تکملة ساوجی، ص ۱۶۳ـ۱۹۱
که در باره زیارت چهارده معصوم علیهم‌السلام و ایام ولادت و وفات ایشان است و فقهی نیست.
[۳۰] دلال عباس، بهاءالدین العاملی :ادیباً و فقیهاً و عالماً، ج۱، ص۵۶۱، (بیروت) ۱۹۹۵.
هر چند جامع عباسی، مانند دیگر منابع جامع فقهی، از باب طهارت آغاز و به باب دیات ختم می‌شود، اما ترتیب ابواب آن و نیز سهم و اهمیتی که به هر باب داده شده است با دیگر آثار فقهی هماهنگ نیست زیرا از سویی، در برخی ابواب جامع عباسی چند مبحث مستقل فقهی یکجا آمده، از جمله باب ششم
[۳۱] محمد بن حسین شیخ بهائی، جامع عباسی، تکملة ساوجی، ص ۱۳۸ـ۱۶۲
که به موضوعاتی چون وقف، صدقه، قرض الحسنه، جهاد و امر به معروف و نهی از منکر پرداخته است و نیز باب دهم
[۳۲] محمد بن حسین شیخ بهائی، جامع عباسی، تکملة ساوجی، ص ۲۲۷ـ۲۶۰
که مباحث متنوعی چون اجاره، عاریه، امانت، غصب، ضمانت، مزارعه، مساقات، شرکت، مضاربه، وکالت، جعاله و لقطه را در بر دارد، و از سوی دیگر، موضوع برخی ابواب آن از منابع فقهی دیگر، بسیار ریزتر و جزئی تر است.در این باره می‌توان به باب سیزدهم
[۳۳] محمد بن حسین شیخ بهائی، جامع عباسی، تکملة ساوجی، ص ۳۲۵ـ۳۲۹
و باب چهاردهم
[۳۴] محمد بن حسین شیخ بهائی، جامع عباسی، تکملة ساوجی، ص ۳۲۹ـ۳۳۷
استناد کرد که به ترتیب در باره شکار حیوانات و ذبح آنهاست، در حالی که در منابع فقهی معمولاً این دو موضوع، یکجا آورده می‌شود
[۳۵] محمدبن محمد مفید، المقنعة، ص ۵۷۵
[۳۷] محمد بن مکی شهید اول، اللمعة الدمشقیة فی فقة الامامیة، ج۱، ص۱۴۸،.
به علاوه، شیوه کلی باب بندی جامع عباسی نیز اقتضا داشته که مباحث و موضوعات نزدیک به هم در یک باب بیاید مانند باب سوم، مباحث زکات و خمس.
[۳۸] محمد بن حسین شیخ بهائی، جامع عباسی، ص ۹۶ـ۱۰۲.
شاید بتوان گفت که اختصاص دادن بابی مستقل به شکار حیوانات در قبال مبحث ذبح حیوانات، از آن رو بوده که جامع عباسی به فرمان شاه عباس تألیف شده و شکار حیوانات، عادت و سرگرمی رایج پادشاهان و امیران و وزیران بوده و جایگاه ویژه‌ای نزد آنان داشته است.



جامع عباسی اثری استدلالی نیست که در بر دارنده همه آرای فقهی و احتجاجات و اشکالات آن‌ها باشد، بلکه کتابی فتوایی و مشتمل بر آرای فقهی مؤلف آن بر مبنای فقه امامی است، البته در مواردی، مؤلف به اقوال و آرای دیگر اشاره کرده است، بدون آن‌که یک نظر را ترجیح دهد.



مهم ‌ترین ویژگی جامع عباسی این است که نخستین کتابی است به فارسی که همه احکام شرعی مورد نیاز مردم را به زبانی آسان و با نثری بی تکلف و روشن بیان کرده، به گونه‌ای که فهمیدن آن برای عموم مردم به سادگی ممکن بوده است
[۳۹] محمد بن حسین شیخ بهائی، جامع عباسی، ص ۲ـ۳
[۴۰] آقابزرگ طهرانی، ج۵، ص۶۲.
[۴۱] دلال عباس، بهاءالدین العاملی :ادیباً و فقیهاً و عالماً، ج۱، ص۵۵۹ ـ ۵۶۱، (بیروت) ۱۹۹۵.
[۴۲] محمد قصری، سیمایی از شیخ بهائی در آیینة آثار، ج۱، ص۵۳ ـ۵۴، مشهد ۱۳۷۴ ش.
از این رو، نگارش جامع عباسی نقطة عطفی در سیر نگارش متون فقهی به شمار رفته و حتی آن را نخستین رساله عملیه به زبان فارسی دانسته‌اند.
[۴۳] مرتضی مطهری، خدمات متقابل اسلام و ایران، ج۱، ص۴۹۴، تهران ۱۳۷۰ ش.
[۴۴] دلال عباس، بهاءالدین العاملی :ادیباً و فقیهاً و عالماً، ج۱، ص۵۶۰، (بیروت) ۱۹۹۵.
[۴۵] محمد قصری، سیمایی از شیخ بهائی در آیینة آثار، ج۱، ص۵۳، مشهد ۱۳۷۴ ش.
در واقع این کتاب در آن دوره، کارکرد رساله‌های توضیح المسائل امروزی را داشته، هرچند بیش از آن‌ها آداب و سنن را با احکام فقهی در آمیخته است.



مسائل جامع عباسی آن گونه که در رساله های توضیح المسائل متداول است شماره گذاری نشده، ولی هریک از ابواب آن، به تناسب، به بخشهای کوچک تری با عناوینی از قبیل مطلب، مبحث، فصل، بحث و قسم تقسیم شده است.



در میان تألیفات و رساله‌های متعدد شیخ بهائی در علوم و فنون مختلف، جامع عباسی شهرت و منزلت خاصی داشت و علاوه بر توده مردم، مورد توجه فقیهان و از منابع و مراجع مهم آنان نیز بود.
[۴۶] محسن جهانگیری، «شرح احوال و ذکر آثار و نقل افکار شیخ بهائی»، فلسفه، نشریة اختصاصی گروه آموزشی فلسفه، ش ۱، ضمیمة مجلة دانشکدة ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران (بهار ۱۳۵۵) ،ص ۶۹.
[۴۷] دلال عباس، بهاءالدین العاملی :ادیباً و فقیهاً و عالماً، (بیروت) ۱۹۹۵.
بسیاری از فقیهان در دوره‌های بعد بر آن حاشیه نوشته و فتواهای خود را درموارد مغایرت داشتن با فتواهای مؤلف، بیان نموده‌اند.
[۴۸] آقابزرگ طهرانی، ج۶، ص۵۶.
[۴۹] آقابزرگ طهرانی، ج۶، ص۸۹ـ۹۰.
برخی از این حواشی صرفاً بر بخشی که خود شیخ بهائی تألیف کرده (یعنی پنج باب نخست) و برخی دیگر، بر همه ابواب نگاشته شده است.



حاشیه محمد بن علی عاملی، معروف به ابن خاتون، از نخستین حواشی بر جامع عباسی است که شخصی به نام برهان تبریزی با نظارت ابن خاتون در ۱۰۵۴ آن را تدوین کرده است.
[۵۰] اعجاز حسین بن محمد قلی کنتوری، کشف الحجب و الاَستار عن اسماء الکتب و الاَسفار، ج۱، ص۱۷۲، قم ۱۴۰۹.
[۵۱] آقابزرگ طهرانی، ج۶، ص۵۶.
[۵۳] حسین مدرسی طباطبائی، مقدمه ای بر فقه شیعه: کلیات و کتابشناسی، ج۱، ص۲۲۳، ترجمة محمد آصف فکرت، مشهد ۱۳۶۸ ش.
برخی منابع، از ابن خاتون به عنوان شارح و نیز نگارنده متمم جامع عباسی یاد کرده‌اند که به درستی معلوم نیست همه این آثار یکی است یا باهم تفاوت دارند.
[۵۴] خوانساری، ج۱، ص۷۸.
[۵۵] حسن صدر، تکملة امل الا´مل، ج۱، ص۳۱۴ـ۳۱۵
[۵۶] حسن صدر، تکملة امل الا´مل، ج۱ ، ص۳۶۲ـ۳۶۳.
[۵۷] آقابزرگ طهرانی ،ج ۶، ص ۵۶
[۵۸] آقابزرگ طهرانی ، ج۳، ص۳۴۰ـ۳۴۱
[۵۹] آقابزرگ طهرانی، ج ۱۳، ص ۱۷۲.




حسینعلی ملایری تویسرکانی (متوفی ۱۲۸۶) و عبدالله مامقانی نجفی (متوفی ۱۳۵۱) نیز بر آن حاشیه نوشته‌اند.
[۶۱] آقابزرگ طهرانی، ج ۶، ص۵۶
[۶۲] آقابزرگ طهرانی،ج۵ ص۶۳.
[۶۳] عبدالحسین امینی، الغدیر فی الکتاب و السنة و الادب، ج۱۱، ص۳۵۰، قم ۱۴۱۶ـ۱۴۲۲/ ۱۹۹۵ـ۲۰۰۲.
چهار تن از مراجع متأخر که بر جامع عباسی حاشیه نوشته‌اند و حواشی آنان در چاپ سنگی ۱۳۲۸ تهران آمده
[۶۴] محمد بن حسین شیخ بهائی، جامع عباسی، ص ۴
عبارتند از: عبدالله مازندرانی (متوفی ۱۳۳۰)، محمدکاظم طباطبائی یزدی (متوفی ۱۳۳۸)، سیداسماعیل صدر (متوفی ۱۳۳۸) و ابوالقاسم دهکردی اصفهانی (متوفی ۱۳۵۳)، که حاشیه دو فرد اول تنها بر پنج باب نخست، و حاشیه دو نفر اخیر بر تمام ابواب است .
[۶۵] محمد بن حسین شیخ بهائی، جامع عباسی، ص ۴
[۶۶] عبدالحسین امینی، الغدیر فی الکتاب و السنة و الادب، ج۱۱، ص۳۵۰، قم ۱۴۱۶ـ۱۴۲۲/ ۱۹۹۵ـ۲۰۰۲.




نسخه‌های خطی متعددی از جامع عباسی وجود دارد.
[۶۷] ابوالفضل عرب زاده، فهرست نسخه های خطی کتابخانة آیة اللّه العظمی گلپایگانی، ج۴، ص۲۰۶، ج ۴، قم ۱۳۷۸ ش.
[۶۸] محمد قصری، سیمایی از شیخ بهائی در آیینة آثار، ج۱، ص۶۹ـ۷۱، مشهد ۱۳۷۴ ش.

این کتاب بارها در ایران و هند چاپ شده تا جایی که گفته شده شمردن چاپهای مختلف آن دشوار است
[۶۹] کامل شیخ بهائی، تهران ۱۳۶۸ ش، ج۱، ص۶۵.
[۷۰] آقابزرگ طهرانی، ج۵، ص۶۲ـ۶۳.
[۷۱] محسن جهانگیری، «شرح احوال و ذکر آثار و نقل افکار شیخ بهائی»، فلسفه، نشریة اختصاصی گروه آموزشی فلسفه، ش ۱، ضمیمة مجلة دانشکدة ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران (بهار ۱۳۵۵) ، ص ۶۹ .
[۷۲] محمد قصری، سیمایی از شیخ بهائی در آیینة آثار، ج۱، ص۷۱ـ۷۲، مشهد ۱۳۷۴ ش.
برخی از چاپهای آن منحصر به پنج باب نخست و برخی دیگر، شامل تمام بیست باب است. بعضی از این چاپها همراه با حواشی فتوایی برخی فقهاست.
[۷۳] آقابزرگ طهرانی، ج۵، ص۶۲ـ۶۳.
[۷۴] محمد قصری، سیمایی از شیخ بهائی در آیینة آثار، ص ۷۱ـ۷۲، مشهد ۱۳۷۴ ش.




جامع عباسی به زبان اردو ترجمه و در هند چاپ شده است.
[۷۵] آقابزرگ طهرانی، ج۴، ص۹۳.
همچنین از ترجمه آن به زبان عربی، به قلم عبد علی بن رحمت الله حویزی، با عنوان البرق اللامع فی ترجمة الجامع گزارش داده‌اند.
[۷۶] امین، ج۸، ص۲۸.
[۷۷] دلال عباس، بهاءالدین العاملی :ادیباً و فقیهاً و عالماً، ج۱، ص۵۶۰، (بیروت) ۱۹۹۵.




شهرت جامع عباسی سبب شده است تا در دوره‌های بعد، آثار دیگری با پیروی از آن و الهام از شیوه نامگذاری و نگارش آن پدید آید.
هریک از این آثار به نام یکی از شاهان نوشته شده است، از جمله: جامع صفوی، جامع سلیمانی، جامع محمدی و جامع ناصری.
جامع صفوی، اثر فارسی علی نقی بن ابی العلا طغائی (قاضی اصفهان، متوفی ۱۰۶۰) است که به نام شاه صفی صفوی (حکومت: ۱۰۳۸ـ۱۰۵۲) تألیف شده و در باره امامت است.
[۷۸] آقابزرگ طهرانی، ج۵، ص۶۲.
جامع سلیمانی، اثر نظام الدین علی موسوی، به فارسی است که به نام شاه سلیمان صفوی (حک: ۱۰۷۷ یا ۱۰۷۸ ـ ۱۱۰۵) تألیف شده و در باره سه موضوع است: مقدمه شامل شش فصل در باب اصول دین، دوازده مقصد در باب احکام شرعی و خاتمه در باره تاریخ معصومین علیهم‌السلام.
[۷۹] آقابزرگ طهرانی، ج۵، ص۵۹.
جامع محمدی، رساله عملیه فارسی، اثر محمد جعفر استرآبادی (متوفی ۱۲۶۳) است که آن را به نام محمد شاه قاجار (حک: ۱۲۵۰ـ۱۲۶۴) تألیف کرده است.مقدمه آن در اصول دین، چهارده باب در فقه و خاتمه آن در تجوید است.
[۸۰] آقابزرگ طهرانی، ج۲۴، ص۷۱.
[۸۱] آقابزرگ طهرانی، ج۵، ص۷۰.
جامع ناصری، رساله عملیه فارسی، اثر علی بن محمد جعفر شریعتمدار استرآبادی (متوفی ۱۳۱۵، فرزند مؤلف جامع محمدی) است که آن را به نام ناصرالدین شاه قاجار (حکومت: ۱۲۶۴ـ۱۳۱۳) تألیف کرده است. به نوشته آقابزرگ طهرانی
[۸۲] آقابزرگ طهرانی، ج۵، ص۷۵.
چون جامع ناصری علاوه بر ابواب فقهی، احکام شرعی مربوط به مسائل سیاسی و تدبیر مدن و حقوق و تکالیف متقابل مردم و حاکمان را نیز بیان کرده، بر جامع محمدی مزیت دارد.گفته‌اند
[۸۳] آقابزرگ طهرانی، ج۵، ص۷۵.
که ناصرالدین شاه بر این نظر بوده است که جامع ناصری را قانون رسمی معتبر در سراسر ایران قرار دهد ولی این امر، به علت مخالفتهای جدّی برخی اشخاص، تحقق نیافت.



(۱) آقابزرگ طهرانی.
(۲) رضا استادی، فهرست نسخه های خطی کتابخانة عمومی حضرت آیة اللّه العظمی گلپایگانی، ج ۲، قم: دارالقرآن الکریم، (بی تا).
(۳) اسکندرمنشی.
(۴) امین.
(۵) عبدالحسین امینی، الغدیر فی الکتاب و السنة و الادب، قم ۱۴۱۶ـ۱۴۲۲/ ۱۹۹۵ـ۲۰۰۲.
(۶) محسن جهانگیری، «شرح احوال و ذکر آثار و نقل افکار شیخ بهائی»، فلسفه، نشریة اختصاصی گروه آموزشی فلسفه، ش ۱، ضمیمة مجلة دانشکدة ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران (بهار ۱۳۵۵).
(۷) حسن بن مرتضی حسینی استرآبادی، تاریخ سلطانی: از شیخ صفی تا شاه صفی، چاپ احسان اشراقی، تهران ۱۳۶۶ ش.
(۸) خوانساری.
(۹) محمد بن مکی شهید اول، اللمعة الدمشقیة فی فقة الامامیة،.
(۱۰) چاپ محمدتقی مروارید و علی اصغر مروارید، تهران ۱۴۰۶.
(۱۱) محمد بن حسین شیخ بهائی، جامع عباسی، چاپ سنگی بمبئی ۱۳۱۹، چاپ افست تهران.
(۱۲) محمد بن حسین شیخ بهائی، جامع عباسی، چاپ سنگی تهران ۱۳۲۸.
(۱۳) محمد بن حسین شیخ بهائی، دیوان.
(۱۴) کامل شیخ بهائی، تهران ۱۳۶۸ ش.
(۱۵) حسن صدر، تکملة امل الا´مل، چاپ احمد حسینی، قم ۱۴۰۶.
(۱۶) دلال عباس، بهاءالدین العاملی :ادیباً و فقیهاً و عالماً، (بیروت) ۱۹۹۵.
(۱۷) ابوالفضل عرب زاده، فهرست نسخه های خطی کتابخانة آیة اللّه العظمی گلپایگانی، ج ۴، قم ۱۳۷۸ ش.
(۱۸) حسن بن یوسف علامه حلّی، تبصرة المتعلمین فی احکام الدین، چاپ احمد حسینی و هادی یوسفی، بیروت ۱۴۰۴/ ۱۹۸۴.
(۱۹) محمد قصری، سیمایی از شیخ بهائی در آیینة آثار، مشهد ۱۳۷۴ ش.
(۲۰) عباس قمی، کتاب الکنی و الالقاب، صیدا ۱۳۵۷ـ ۱۳۵۸، چاپ افست قم (بی تا).
(۲۱) اعجاز حسین بن محمد قلی کنتوری، کشف الحجب و الاَستار عن اسماء الکتب و الاَسفار، قم ۱۴۰۹.
(۲۲) محمدتقی بن مقصود علی مجلسی، روضة المتقین فی شرح من لایحضره الفقیه، چاپ حسین موسوی کرمانی و علی پناه اشتهاردی، قم ۱۴۰۶ـ۱۴۱۳.
(۲۳) حسین مدرسی طباطبائی، مقدمه ای بر فقه شیعه: کلیات و کتابشناسی، ترجمة محمد آصف فکرت، مشهد ۱۳۶۸ ش.
(۲۴) مرتضی مطهری، خدمات متقابل اسلام و ایران، تهران ۱۳۷۰ ش.
(۲۵) محمدبن محمد مفید، المقنعة، قم ۱۴۱۰


 
۱. محمد بن حسین شیخ بهائی، جامع عباسی، ص ۲
۲. محمد بن حسین شیخ بهائی، جامع عباسی، ص ۲ـ۳
۳. دلال عباس، بهاءالدین العاملی :ادیباً و فقیهاً و عالماً، ج۱، ص۵۶۰، (بیروت) ۱۹۹۵.
۴. محمدبن حسین شیخ بهائی، جامع عباسی، ص ۳
۵. دلال عباس، بهاءالدین العاملی :ادیباً و فقیهاً و عالماً، ص ۵۶۲ ـ۵۶۴(بیروت) ۱۹۹۵.
۶. محمد بن حسین شیخ بهائی، جامع عباسی، تکملة ساوجی، ص ۱۳۷.
۷. اسکندر منشی، ج ۲، ص ۹۶۷ .
۸. محمد تقی بن مقصود علی مجلسی، روضة المتقین فی شرح من لایحضره الفقیه، ج۱۴، ص۴۳۵، چاپ حسین موسوی کرمانی و علی پناه اشتهاردی، قم ۱۴۰۶ـ۱۴۱۳.
۹. حسن بن مرتضی حسینی استرآبادی، تاریخ سلطانی: از شیخ صفی تا شاه صفی، ج۱، ص۲۱۷، چاپ احسان اشراقی، تهران ۱۳۶۶ ش.
۱۰. دلال عباس، بهاءالدین العاملی :ادیباً و فقیهاً و عالماً، (بیروت) ۱۹۹۵.
۱۱. محمد قصری، سیمایی از شیخ بهائی در آیینة آثار، ج۱، ص۶۱، مشهد ۱۳۷۴ ش.
۱۲. اسکندرمنشی، ج۱، ص۱۵۶.
۱۳. اسکندرمنشی، ج۲، ص۹۶۷.
۱۴. محمد بن حسین شیخ بهائی، جامع عباسی، ص ۳ـ۱۳۶.
۱۵. آقابزرگ طهرانی، ج۳، ص۳۴۰.
۱۶. آقابزرگ طهرانی، ج۵، ص۶۲ـ۶۳.
۱۷. محمد بن حسین شیخ بهائی، جامع عباسی، تکملة ساوجی، ص ۱۳۷ـ۱۳۸
۱۸. محمد بن حسین شیخ بهائی، جامع عباسی، تکملة ساوجی، ص ۱۳۸
۱۹. عباس قمی، کتاب الکنی و الالقاب، ج۳، ص۲۱۳، صیدا ۱۳۵۷ـ۱۳۵۸، چاپ افست قم.
۲۰. آقابزرگ طهرانی، ج۳، ص۳۴۰.
۲۱. آقابزرگ طهرانی، ج۵، ص۶۲ـ۶۳.
۲۲. عبدالحسین امینی، الغدیر فی الکتاب و السنة و الادب، ج۱۱، ص۳۳۹، قم ۱۴۱۶ـ۱۴۲۲/ ۱۹۹۵ـ۲۰۰۲.
۲۳. رضا استادی، فهرست نسخه های خطی کتابخانة عمومی حضرت آیة اللّه العظمی گلپایگانی، ج۲، ص۳۹، ج ۲، قم: دارالقرآن الکریم .
۲۴. آقابزرگ طهرانی، ج۳، ص۳۴۰.
۲۵. آقابزرگ طهرانی، ج۵، ص۶۳.
۲۶. حسین مدرسی طباطبائی، مقدمه ای بر فقه شیعه: کلیات و کتابشناسی، ج۱، ص۲۲۳، ترجمة محمد آصف فکرت، مشهد ۱۳۶۸ ش.
۲۷. محمد بن حسین شیخ بهائی، جامع عباسی، تکملة ساوجی، ص ۱۳۸
۲۸. محمد بن حسین شیخ بهائی، جامع عباسی، تکملة ساوجی، ۴۵۴ـ۴۶۳
۲۹. محمد بن حسین شیخ بهائی، جامع عباسی، تکملة ساوجی، ص ۱۶۳ـ۱۹۱
۳۰. دلال عباس، بهاءالدین العاملی :ادیباً و فقیهاً و عالماً، ج۱، ص۵۶۱، (بیروت) ۱۹۹۵.
۳۱. محمد بن حسین شیخ بهائی، جامع عباسی، تکملة ساوجی، ص ۱۳۸ـ۱۶۲
۳۲. محمد بن حسین شیخ بهائی، جامع عباسی، تکملة ساوجی، ص ۲۲۷ـ۲۶۰
۳۳. محمد بن حسین شیخ بهائی، جامع عباسی، تکملة ساوجی، ص ۳۲۵ـ۳۲۹
۳۴. محمد بن حسین شیخ بهائی، جامع عباسی، تکملة ساوجی، ص ۳۲۹ـ۳۳۷
۳۵. محمدبن محمد مفید، المقنعة، ص ۵۷۵
۳۶. حسن بن یوسف علامه حلّی، تبصرة المتعلمین فی احکام الدین، ج۱، ص۲۰۸، چاپ احمد حسینی و هادی یوسفی، بیروت ۱۴۰۴/ ۱۹۸۴.    
۳۷. محمد بن مکی شهید اول، اللمعة الدمشقیة فی فقة الامامیة، ج۱، ص۱۴۸،.
۳۸. محمد بن حسین شیخ بهائی، جامع عباسی، ص ۹۶ـ۱۰۲.
۳۹. محمد بن حسین شیخ بهائی، جامع عباسی، ص ۲ـ۳
۴۰. آقابزرگ طهرانی، ج۵، ص۶۲.
۴۱. دلال عباس، بهاءالدین العاملی :ادیباً و فقیهاً و عالماً، ج۱، ص۵۵۹ ـ ۵۶۱، (بیروت) ۱۹۹۵.
۴۲. محمد قصری، سیمایی از شیخ بهائی در آیینة آثار، ج۱، ص۵۳ ـ۵۴، مشهد ۱۳۷۴ ش.
۴۳. مرتضی مطهری، خدمات متقابل اسلام و ایران، ج۱، ص۴۹۴، تهران ۱۳۷۰ ش.
۴۴. دلال عباس، بهاءالدین العاملی :ادیباً و فقیهاً و عالماً، ج۱، ص۵۶۰، (بیروت) ۱۹۹۵.
۴۵. محمد قصری، سیمایی از شیخ بهائی در آیینة آثار، ج۱، ص۵۳، مشهد ۱۳۷۴ ش.
۴۶. محسن جهانگیری، «شرح احوال و ذکر آثار و نقل افکار شیخ بهائی»، فلسفه، نشریة اختصاصی گروه آموزشی فلسفه، ش ۱، ضمیمة مجلة دانشکدة ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران (بهار ۱۳۵۵) ،ص ۶۹.
۴۷. دلال عباس، بهاءالدین العاملی :ادیباً و فقیهاً و عالماً، (بیروت) ۱۹۹۵.
۴۸. آقابزرگ طهرانی، ج۶، ص۵۶.
۴۹. آقابزرگ طهرانی، ج۶، ص۸۹ـ۹۰.
۵۰. اعجاز حسین بن محمد قلی کنتوری، کشف الحجب و الاَستار عن اسماء الکتب و الاَسفار، ج۱، ص۱۷۲، قم ۱۴۰۹.
۵۱. آقابزرگ طهرانی، ج۶، ص۵۶.
۵۲. عبدالحسین امینی، الغدیر فی الکتاب و السنة و الادب، ج۱۱، ص۳۴۹، قم ۱۴۱۶۱۴۲۲/ ۱۹۹۵۲۰۰۲.    
۵۳. حسین مدرسی طباطبائی، مقدمه ای بر فقه شیعه: کلیات و کتابشناسی، ج۱، ص۲۲۳، ترجمة محمد آصف فکرت، مشهد ۱۳۶۸ ش.
۵۴. خوانساری، ج۱، ص۷۸.
۵۵. حسن صدر، تکملة امل الا´مل، ج۱، ص۳۱۴ـ۳۱۵
۵۶. حسن صدر، تکملة امل الا´مل، ج۱ ، ص۳۶۲ـ۳۶۳.
۵۷. آقابزرگ طهرانی ،ج ۶، ص ۵۶
۵۸. آقابزرگ طهرانی ، ج۳، ص۳۴۰ـ۳۴۱
۵۹. آقابزرگ طهرانی، ج ۱۳، ص ۱۷۲.
۶۰. عبدالحسین امینی، الغدیر فی الکتاب و السنة و الادب، ج۱۱، ص۳۴۹، قم ۱۴۱۶۱۴۲۲/ ۱۹۹۵۲۰۰۲.    
۶۱. آقابزرگ طهرانی، ج ۶، ص۵۶
۶۲. آقابزرگ طهرانی،ج۵ ص۶۳.
۶۳. عبدالحسین امینی، الغدیر فی الکتاب و السنة و الادب، ج۱۱، ص۳۵۰، قم ۱۴۱۶ـ۱۴۲۲/ ۱۹۹۵ـ۲۰۰۲.
۶۴. محمد بن حسین شیخ بهائی، جامع عباسی، ص ۴
۶۵. محمد بن حسین شیخ بهائی، جامع عباسی، ص ۴
۶۶. عبدالحسین امینی، الغدیر فی الکتاب و السنة و الادب، ج۱۱، ص۳۵۰، قم ۱۴۱۶ـ۱۴۲۲/ ۱۹۹۵ـ۲۰۰۲.
۶۷. ابوالفضل عرب زاده، فهرست نسخه های خطی کتابخانة آیة اللّه العظمی گلپایگانی، ج۴، ص۲۰۶، ج ۴، قم ۱۳۷۸ ش.
۶۸. محمد قصری، سیمایی از شیخ بهائی در آیینة آثار، ج۱، ص۶۹ـ۷۱، مشهد ۱۳۷۴ ش.
۶۹. کامل شیخ بهائی، تهران ۱۳۶۸ ش، ج۱، ص۶۵.
۷۰. آقابزرگ طهرانی، ج۵، ص۶۲ـ۶۳.
۷۱. محسن جهانگیری، «شرح احوال و ذکر آثار و نقل افکار شیخ بهائی»، فلسفه، نشریة اختصاصی گروه آموزشی فلسفه، ش ۱، ضمیمة مجلة دانشکدة ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران (بهار ۱۳۵۵) ، ص ۶۹ .
۷۲. محمد قصری، سیمایی از شیخ بهائی در آیینة آثار، ج۱، ص۷۱ـ۷۲، مشهد ۱۳۷۴ ش.
۷۳. آقابزرگ طهرانی، ج۵، ص۶۲ـ۶۳.
۷۴. محمد قصری، سیمایی از شیخ بهائی در آیینة آثار، ص ۷۱ـ۷۲، مشهد ۱۳۷۴ ش.
۷۵. آقابزرگ طهرانی، ج۴، ص۹۳.
۷۶. امین، ج۸، ص۲۸.
۷۷. دلال عباس، بهاءالدین العاملی :ادیباً و فقیهاً و عالماً، ج۱، ص۵۶۰، (بیروت) ۱۹۹۵.
۷۸. آقابزرگ طهرانی، ج۵، ص۶۲.
۷۹. آقابزرگ طهرانی، ج۵، ص۵۹.
۸۰. آقابزرگ طهرانی، ج۲۴، ص۷۱.
۸۱. آقابزرگ طهرانی، ج۵، ص۷۰.
۸۲. آقابزرگ طهرانی، ج۵، ص۷۵.
۸۳. آقابزرگ طهرانی، ج۵، ص۷۵.




دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «جامع عباسی»، شماره۴۳۸۳.    



جعبه ابزار