بهجة النفوس والاسرار فی تاریخ دار هجرة المختار
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
[[]] کتابی در تاریخ محلی
مدینه ، نوشته عبدالله بن عبدالملک مرجانی (زنده تا ۷۷۰ق.) می باشد.
کتاب بهجة النفوس والاسرار فی تاریخ دار هجرة المختار در تاریخ و
فضائل مدینه و
مسجد نبوی و بعضی از مکانهای مذهبی آن شهر و در ضمن، مباحثی در
سیره نبوی و خلفای راشدین است. برخی با عنوان «تاریخ مدینه» از آن یاد کردهاند.
تقی الدین فأسی در فصل یازدهم
شفاء الغرام از این کتاب اقتباس کرده است.
عبدالله بن عبدالملک بن عبدالله بن مروان بکری قرشی ملقب به عفیف الدین از خاندان مرجانی است که به
تونس نسب میبرند. مرجانی در
اسکندریه زاده شد و پس از مهاجرت به
شبه جزیره در
مکه ساکن گشت. وی به سال ۷۷۰ق. به تونس و سپس مغرب سفر کرد و از آن پس گزارشی از او در دست نیست. مرجانی در علوم گوناگون تبحر داشت و زندگی خود را وقف اصلاح امور دینی و معنوی مردم، از جمله آموزش
قرآن به ایتام در
مسجدالحرام ، کرد.
شرححالنگاران به
مذهب او اشاره نکردهاند؛ اما میدانیم که جدش
مالکی بوده است.
برخی او را درگذشته به سال ۶۹۹ق. میدانند.
اما به ظاهر او را با جدّش به اشتباه یکی شمردهاند. خود وی در بهجة النفوس تاریخ وفات جد خویش را همین سال میداند و به مدفن او در کوههای معروف به زلاج در تونس اشاره میکند. (ص۳۹۲-۳۹۳) جد مرجانی، عبدالله بن عمر، از رجال سرشناس تونس،
واعظ ،
مفسر و در فقه مالکی و دانش
حدیث چیره بوده است.
پدر او در تونس به سال ۶۸۴ق. زاده شد و به مکه
هجرت کرد.
بعضی از معاصران، عبدالله مرجانی را زاده ۷۲۴ق. و درگذشته به سال۷۸۱ق. دانستهاند. (مقدمه، ص ه) با بررسی منابع میتوان به این اطمینان رسید که آنان عبدالله مرجانی را با برادرش محمد بن عبدالملک مرجانی (۷۲۴-۷۸۱ق.) که او نیز در زمره دانشوران بوده، به اشتباه یکی دانستهاند و تاریخ تولد و وفات او را بر عبدالله مرجانی تطبیق دادهاند.
به نظر میرسد اشتباه ناسخان در ثبت نام نویسنده بر نسخههای بهجة النفوس موجب این آمیختگی شده است. از استادان عبدالله مرجانی میتوان از محمد بن محمد الیعمری (م.۷۳۴ق.) صاحب کتاب عیون الاثر فی فنون المغازی و السیر نام برد.
او را تاریخنگار و صاحب آثاری در
تصوف دانستهاند.
این کتاب از اعتباری والا نزد تاریخنگاران
حجاز برخوردار است و منابع بعد مانند شفاء الغرام تقی فأسی (۷۷۵-۸۳۲ق.)
، تاریخ مکه ابن ضیاء (م.۸۵۴ق.)
، وفاء الوفاء سمهودی (م.۹۱۱ق.)
، تاریخ المدینه نهروالی (م.۹۹۰ق.)
، تحصیل المرام ابن صباغ (۱۲۴۳-۱۳۲۱ق.)
، افادة الانام عبدلله الغازی (۱۲۹۰-۱۳۶۵ق.)
و بسیاری از آثار دیگر به کتاب بهجة النفوس ارجاع دادهاند. بهجة النفوس چندان اهمیت داشت که کتابی با نام تاریخ المدینه به عنوان ذیلی بر بهجة النفوس به قلم عبدالله بن حسین السیونی الحضرمی (م.۱۰۹۱ق.) در یک مجلد نگاشته شد.
مرجانی همراه با استفاده از منابع تاریخی مانند اخبار مدینه
ابن زباله (م.۱۹۹ق.) (برای نمونه:ص۲۰، ۲۲)، الدرة الثمینة فی اخبار المدینه
ابن نجار (م.۶۴۳ق.) (برای نمونه:ص۱۳۸، ۲۱۵)، التعریف بما آنست
مطری (م.۷۴۱ق.) (برای نمونه:ص۲۰، ۱۲۷)، مثیر العزم الساکن
ابن جوزی (م.۵۹۷ق.) (برای نمونه:ص۲۲)، معجم ما استعجم بکری (م.۴۸۷ق.) و المسالک و الممالک
ابن خرداذبه (م.۲۸۰ق.) (مقدمه:ص ع) دیدههای خود را نیز نگاشته است. او با یادکرد سخنان دیگران گاه به نقد آنها پرداخته و با عباراتی همچون «الاول اصح» نظر خود را بازگفته است. (برای نمونه:ص۲۴)
کتاب با
خطبه نویسنده آغاز میشود. مرجانی در خطبه آغازین با
نثر مسجع، فضیلتهای
مدینه و
پیامبر صلی الله علیه وآله و سلم را برمیشمارد. او در ادامه به حذف سلسله سند راویان و استفاده از بیش از ۲۰۰ کتاب به عنوان منبع و نامگذاری کتاب به بهجة النفوس و الاسرار فی تاریخ دار هجرة المختار اشاره میکند. (ص۵-۹) کتاب پس از خطبه شامل ده باب است و هر باب چند فصل دارد. مجموع فصول ده باب به ۸۸ میرسد. مهمترین موضوعات و مباحث کتاب بدین قرار است:
باب اول:محدوده (ص۱۱-۱۸) و نامها و منشأ نامگذاری مدینه (ص۱۹-۲۵)، نخستین ساکنان شهر (ص۲۶-۳۱)، چگونگی هجرت قبیله
اوس و
خزرج به این سرزمین (ص۳۴) و غلبه بر یهودیان و شکلگیری قبیلههای متفاوت. (ص۳۶-۳۸) باب دوم:هجرت پیامبر و
اصحاب به مدینه (ص۴۲-۶۱). باب سوم در دوازده فصل:
فضیلت و
حرمت شهر مدینه (ص۶۳-۶۷)، محصولات کشاورزی آن (ص۷۰)، دعای پیامبر صلی الله علیه وآله و سلم برای
برکت این شهر (ص۷۶) و فضیلت
صبر در مشکلات و سختیهای مدینه (ص۷۸)، نکوهش کسانی که مردم مدینه را بیازارند (ص۸۲) یا از این شهر روی برگردانند (ص۸۰)، امنیت مدینه در برابر طاعون و دخول
دجال (ص۸۴)، حدود
حرم مدینه (ص۹۴) و برخی احکام فقهی. (ص۱۰۱) باب چهارم در پنج فصل:
وادی عقیق (ص۱۰۴-۱۱۸)، چشمه و چاههای منسوب به رسول خدا صلی الله علیه وآله و سلم (ص۱۳۰)، فضیلت
کوه احد و
شهدای احد (ص۱۳۲-۱۳۸) و ۲۵
غزوه مشهور پیامبر صلی الله علیه وآله و سلم .(ص۱۶۲) باب پنجم در سه فصل:دشمنیهای
بنینضیر (ص۱۷۰)، دستور پیامبر پس از نبرد
خندق به کندن چاههایی در بازار مدینه و گردن زدن مردان
بنیقریظه و انداختن اجساد آنها به درون چاهها. (ص۱۷۵)
مسجد رسول خدا صلی الله علیه وآله و سلم و فضیلت و ویژگیهای آن، آغاز ساخت مسجد (ص۱۷۹)،
قبله و تغییر آن به سوی
کعبه (ص۱۸۳) و این که بر پایه
تقوا بنیان نهاده شده (ص۱۹۲)،
حجره پیامبر صلی الله علیه وآله و سلم (ص۲۰۰)، قرار گرفتن خانه
حضرت زهرا سلام الله علیها در سمت راست
مصلی تا پیامبر صلی الله علیه وآله و سلم هر روز بتواند از حال او آگاه شود، همراه این روایت که پیامبر صلی الله علیه وآله و سلم هر صبح به در خانه وی رفته،
آیه تطهیر میخواند. (ص۲۰۱)
معرفی برخی ستونهای مسجد (ص۲۰۴، ۲۰۷)، روضهها (ص۲۱۴)، رویداد سدّ ابواب جز باب خانه
علی علیه السلام (ص۲۱۶)، سنگچین کردن مسجد شریف (ص۲۱۸)، برخی آداب مسجد (ص۲۱۸-۲۱۹)، مکان
اصحاب صفه ، اضافات دوره عمر (ص۲۲۸) و عثمان (ص۲۳۳) و ولید بن عبدالملک بن مروان (ص۲۳۴) و مهدی عباسی (ص۲۳۲) در مسجد، آتش سوزی در مسجد (ص۲۴۱)، ساخت دیوار شهر مدینه به دست عضد الدوله ابن بویه و مرمتهای دیوار تا زمان خود مؤلف. (ص۲۵۱-۲۵۲)
گزارشهای مرجانی از آتشسوزی دوم
مسجدالنبی صلی الله علیه وآله و سلم به سال ۶۵۱ق. دست اول به حساب میآید؛ زیرا این اثر نخستین کتابی است که بازسازی مسجدالنبی صلی الله علیه وآله و سلم را با جزئیات بیان میکند و از لحاظ زمانی نیز به این رخداد نزدیک بوده است. به گزارش او، ترمیم سقف حجره شریف نبوی صلی الله علیه وآله و سلم به سال ۶۵۵ق. به پایان رسید. او علت تأخیر بازسازی را اختلافات و نبردهای دوره خلیفه عباسی میداند. وی به کشته شدن خلیفه عباسی در بغداد اشاره میکند و تصریح میکند که پس از وی، ممالیک
مصر و
یمن عهدهدار بازسازی مسجدالنبی صلی الله علیه وآله و سلم شدند. او ترمیمات ساختمان مسجدالنبی را به دقت گزارش میکند. مرجانی کارگزاران بازسازی، تغییرات، محل بازسازی و همچنین پیشرفت سالیانیه آن را یاد مینماید. به گفته او، به سال ۷۰۵/۷۰۶ق. بازسازی به طور کامل پایان یافت. (ص۲۴۱-۲۴۲)
معرفی مساجد معروف (ص۲۵۵) و مساجدی که پیامبر در آنها نماز گزارد (ص۲۷۰)، مساجدی که تنها بخشی از آنها باقی مانده است، مانند
قری الانصار (ص۲۷۰)، مکانها و مساجد میان مکه و مدینه (ص۲۸۰)، و رویداد
حجة الوداع . (ص۲۸۵)
خلق پیامبر صلی الله علیه وآله و سلم از نور و روایت
امام علی علیه السلام در این زمینه (ص۳۰۵)، نسب شریف رسول خدا (ص۳۰۶، ۳۳۹) و شکسته شدن
ایوان کسری (ص۳۱۶) و پارهای از رخدادهای هنگام تولد پیامبر(ص) (ص۳۱۴-۳۱۶)، نامها و صفات و القاب پیامبر صلی الله علیه وآله و سلم (ص۳۱۹، ۳۲۲، ۳۲۵، ۳۲۸)، اختلاف در محل دقیق دفن پیامبر(ص) (ص۳۶۹)، و چگونگی قبر ابوبکر و عمر. (ص۴۱۳-۴۱۷)
مرجانی در فصل هشتم جواز توسل به پیامبر(ص) را بررسی کرده و آن را از طریق روایات پیامبر(ص) و اصحاب اثبات نموده است. وی کوشیده نظر مخالفان توسل و مستندات او را بیاورد و آنها را رد میکند. او اعتقاد به
استحباب تبرکجویی از آثار مسجدالنبی را آورده و آن را تأیید کرده است. در پایان این فصل، اشعاری با مضمون
توسل و زیارت قبر پیامبر صلی الله علیه وآله و سلم آمده است. (ص۴۴۹-۴۵۵)
مرجانی در باب نهم میکوشد شبهه حرمت زیارت قبر پیامبر صلی الله علیه وآله و سلم و توسل و
شفاعت طلبی از او را در ۱۰ فصل رد کند. او در فصل اول از لحاظ فقهی حکم زیارت قبر پیامبر را بررسی میکند و نظر فقیهان را بر جواز و همچنین تصریح بر استحباب فراوان آن یاد مینماید. (ص۴۲۲-۴۲۳) او در فصل دوم فضیلت زیارت قبر پیامبر را بررسی میکند و روایاتی فراوان از او در این زمینه میآورد. در این روایات، پیامبر به زائرانش وعده
بهشت و شفاعت را داده است. (ص۴۲۴-۴۲۵) سپس روش زیارت قبر پیامبر صلی الله علیه وآله و سلم و
آداب زیارت را با تکیه بر آیات و روایات و
سیره اصحاب بیان میکند. (ص۴۲۶-۴۲۹) وی در فصل چهارم معنای
صلوات بر پیامبر صلی الله علیه وآله و سلم را بررسی میکند و در فصل بعد به حکم فقهی و جایگاههای سلام بر پیامبر صلی الله علیه وآله و سلم میپردازد. (ص۴۳۰-۴۳۸) بررسی فضیلت و چگونگی سلام بر پیامبر صلی الله علیه وآله و سلم موضوع فصل ششم و هفتم است. او از
ابوهریره نقل میکند که پیامبر صلی الله علیه وآله و سلم فرمود:هر کس نزد قبرم بر من
سلام دهد، آن را میشنوم و هر کس از دور بر من سلام گوید، جوابش را میگویم. (ص۴۴۲)
مرجانی در فصل نهم میکوشد که شبهه عدم جواز توسل به پیامبر صلی الله علیه وآله و سلم پس از فوت وی را پاسخ گوید. او با بهرهگیری از آیات و روایتهای پیامبر صلی الله علیه وآله و سلم و سخن و سیره اصحاب میکوشد تا جواز توسل را اثبات کند. او نخست پیامبر صلی الله علیه وآله و سلم را در حکم یک
انسان زنده میداند که میتواند به همان اندازه که در روزگار حیاتش برای مردم
برکت داشت، پس از آن نیز داشته باشد. افزون بر روایات، قرائنی دیگر مانند حرمت
ازدواج با
زنان پیامبر صلی الله علیه وآله و سلم پس از مرگ او را یاد میکند تا حیات و ممات وی را یکسان بداند. (ص۴۵۶-۴۶۰) او همچنین نمونههای بسیار از
کرامات و
معجزات قبر رسول خدا صلی الله علیه وآله و سلم و رفتار و توسل بزرگان سلف را که بر قبر او
نماز میگزاردند و
حاجت میگرفتند، بازگو میکند. او مشاهده خود از چگونگی سلام جدش به پیامبر صلی الله علیه وآله و سلم و بازگردان پاسخ سلام از جانب پیامبر صلی الله علیه وآله و سلم را بیان میکند. (ص۴۶۰-۴۶۵) وی افزون بر اثبات جواز توسل، بر شفاعت پیامبر صلی الله علیه وآله و سلم نیز تأکید دارد و با آوردن روایات گوناگون بر این امر صحه میگذارد. (برای نمونه:ص۴۶۴)
مرجانی در فصل نخست باب دهم به
بقیع (ص۴۶۷-۴۷۸)، فضیلت و چگونگی زیارت این مکان (ص۴۷۹)، معرفی مدفونان در آن از جمله
اهل بیت و صحابه (ص۴۸۲) پرداخته و در فصل دوم این باب به آداب زیارت قبرستان بقیع اشاره نموده است. وی همچون بابهای دیگر، نخست گزارشی از پیامبر صلی الله علیه وآله و سلم آورده است تا آداب زیارت را پیروی از سنت پیامبر صلی الله علیه وآله و سلم و اصحاب بشمارد. (ص۴۷۹-۴۸۱) در ادامه به دفن
امام حسن علیه السلام به وصیت خود او کنار مادرش (ص۴۸۲) و چند روایت قدسی از پیامبر صلی الله علیه وآله و سلم در مظلومیت
امام حسین علیه السلام و همچنین جزئیات تاریخی رویداد کربلا پرداخته است. او همچنین به محل دفن فرزندان امام حسین علیه السلام در بقعه بقیع اشاره میکند. (ص۴۸۴) وی درباره قبر حضرت زهرا علیها السلام و از احتمال وجود قبر مطهرش در بقیع (ص۴۸۴) سخن میگوید و از امام علی(ع) و تولدش در کعبه یاد میکند. (ص۵۰۱) سپس فرزندان علی(ع) را نام برده، تصریح میکند که درباره فضیلتهای آنان چهار هزار حدیث روایت شده است. (ص۵۰۲) همچنین از روز
عید غدیر خم یاد میکند. (ص۵۰۳) او در پایان، بعضی از فضیلتهای خلفا را آورده (ص۵۰۵-۵۱۰) و کتاب را با گزارش درباره کسانی که در مدینه میزیستند، به پایان برده است. (ص۵۱۱)
برونرفت از موضوع اصلی فصل و بیان مطالب پیرامونی، از ویژگیهای این کتاب است. (برای نمونه:ص۲۷-۳۱) مؤلف در بعضی از فصول مطالب پیرامونی را در پایان فصل و با عناوینی همچون فائده، تنبیه، اشاره، تلویح، تفسیر،
غمض و تحذیره آورده است. (ص۸۵-۲۰۰) مرجانی به تمرکز بر عنوان فصل پایبندی ندارد و گاهی در معرفی یک مکان، همه مکانهای مرتبط و همانند آن را برمیشمرد و آگاهیهای گوناگون درباره آنها را بازگو میکند. بدین سان، میتوان گفت که این کتاب جنبهای موسوعهای و جُنگگونه دارد و تنها درباره تاریخ مدینه نیست. در بیان فضیلت بقیع و مدفونان آن، از عمر زمین سخن میگوید و به صورت گسترده اقوال گوناگون را میآورد و جدول زمانی عمر زمین و همچنین ساخت کعبه تا
هجرت پیامبر صلی الله علیه وآله و سلم را رسم میکند. به باور او، زمین هفت هزار سال عمر دارد و پیامبر(ص) در هزاره هفتم زاده شده است. اوج برونرفت موضوعی، در باب آخر دیده میشود. عنوان باب بقیع است؛ اما نویسنده به موضوعات دیگر همچون وجه تسمیه اعراب به «
عرب » و مناطق آنها پرداخته است. در ادامه، از دجال و ویژگیهایش سخن گفته و سرانجام درباره زمان ظهور دجال و
آخر الزمان پیشگویی کرده است. (ص۴۶۹-۴۷۹)
او همچنین به بیان دیدهها و خاطرات خود میپردازد. برای نمونه، هنگامی که از
کوه حرا سخن میگوید، به خاطره شخصی خود اشاره میکند که سنگهای کوه حرا در دستانش به صدا درآمدند و
ذکر گفتند. (ص۱۳۶) میان این گزارشها، آگاهیهایی به چشم میخورد که از دانش نویسنده به علومی مانند
حساب جمل (برای نمونه:ص۲۵) و
نجوم و
اسطرلاب حکایت دارد. (ص۱۳۶)
از جای جای کتاب میتوان دریافت که نویسنده دشمنی خاصی با شعیان دارد و میکوشد با اندک ارتباطی از شیعیان به بدی یاد کند. برای نمونه، در گزارش آتشسوزی مسجدالنبی صلی الله علیه وآله و سلم در
محرم سال ۶۵۱ق. شعری میآورد بدین مضمون که مسجدالنبی با لمس شیعیان نجس شده بود و خداوند با این آتش مسجد را از لوث نجاست پاک کرد. (ص۲۴۱)
از دیگر ویژگیهای کتاب، گزارش سخنان بدون سند و بیپایه و اساس است. مرجانی بدون توجه به جنبه تاریخی یا جغرافیایی مدینه، برای اثبات نظریه خود، به داستانهایی باورناپذیر و بیسند تمسک میجوید که حتی اعتراض مصحح را نیز در پی دارد. (برای نمونه:ص۴۶۱-۴۶۳) اعتماد به خواب و رویا، یکی از ویژگیهای تألیف مرجانی است. (برای نمونه:ص۴۸۱)
این کتاب را محمد شوقی بن ابراهیم مکی با استفاده از چهار نسخه خطی کتابخانه عارف حکمت شهر مدینه با عنوان بهجة النفوس و الاسرار فی تاریخ هجرة المختار و نسخه کتابخانه دانشگاه اسلامی مدینه منوره با عنوان بهجة النفوس و الاسرار تصحیح کرده است. (مقدمه:ص و، ز) ذکر نشانی آیات، تکمیل احادیث متن، معرفی برخی مکانها و اعلام، ارزیابی توثیق راویان، توضیح مطالبی که در فهم متن ضروری است، و افزودن برخی شکلها و تصویرهای مربوط به متن از افزودههای محقق کتاب است. این کتاب با قطع وزیری در ۶۱۳ صفحه به سال ۱۴۲۵ق. با همت کتابخانه
ملک فهد در شهر
ریاض منتشر شده است؛ محمد بن عبدالوهاب فضل نیز کتاب بهجة النفوس را تصحیح کرده و در دو مجلد با قطع وزیری به سال ۲۰۰۲م. در انتشارات دار الغرب الاسلامی بیروت به چاپ رسانده است.
ایضاح المکنون :
اسماعیل پاشا البغدادی (م.۱۳۳۹ق.)، بيروت، دار احياء التراث العربي؛
تاریخ مکة المشرفه :محمد ابن الضياء (م.۸۵۴ق.)، به كوشش علاء و ايمن، بيروت، دار الكتب العلميه، ۱۴۲۴ق؛التاريخ و المورخون:محمد الحبيب الهيله، مكه، مؤسسة الفرقان، ۱۹۹۴م؛التحفة اللطيفه:شمس الدين السخاوي (م.۹۰۲ق.)، بيروت، دار الكتب العلميه، ۱۴۱۴ق؛
شفاء الغرام :
محمد الفأسی (م.۸۳۲ق.)، به كوشش گروهي از علما، بيروت، دار الكتب العلميه، ۱۴۲۱ق؛العقد الثمين في تاريخ البلد الامين:محمد الفأسي (م.۸۳۲ق.)، به كوشش فؤاد سير، مصر، الرساله، ۱۴۰۶ق؛
کشف الظنون :
حاجی خلیفه (م.۱۰۶۷ق.)، بيروت، دار الكتب العلميه، ۱۴۱۳ق؛
معجم المؤلفین :عمر كحّاله، بيروت، دار احياء التراث العربي و مكتبة المثني؛
هدیة العارفین :اسماعيل پاشا (م.۱۳۳۹ق.)، بيروت، دار احياء التراث العربي.
حوزه نمایندگی ولی فقیه در امور حج و زیارت، برگرفته از مقاله«بهجة النفوس والاسرار فی تاریخ دار هجرة المختار».