بیانالسعادة
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
بیان السعادة،
تفسیر عرفانی و
شیعی قرآن به
عربی است.
بیان السعادة تألیف حاج
ملاسلطان محمد گنابادی (۱۲۵۱ـ۱۳۲۷)، ملقّب به
سلطان علیشاه و مشهور به
سلطانعلی گنابادی، از
اقطاب متأخر
سلسله نعمت اللهی است و نام کامل آن بیان السعادة فی مقامات العبادة است.
مؤلف آن را به نام
مرشد خود، حاج
محمدکاظم اصفهانی ملقب به
سعادت علیشاه، نوشته است.
اهمیت این
تفسیر از آن روست که یگانه تفسیر کامل
قرآن به مذاق
عرفانی شیعه است که برجای مانده است.
سبب نگارش آن، چنانکه در مقدمهاش
آمده، جمع آوری لطایف و نکات نغزی بوده که در اشارات قرآن و تلویحاتِ
اخبار یافته و پیش از آن نه در
کتابی دیده و نه از کسی شنیده بوده است.
این تفسیر نیز، مانند اغلب آثار سلطان علیشاه، با مقدمهای در حقیقت
علم و علائم آن و
جهل مرکب و ملازمت علم و
عمل آغاز شده؛ سپس مؤلف مطالب جامعی درباره قرآن و فضیلت آن، تفسیر،
تنزیل و
تأویل قرآن و دیگر مقدمات لازم برای تفسیر قرآن بیان کرده
و آنگاه به تفسیر تمامی
آیات پرداخته است.
البته گاه نیز، در ضمن تفسیر، به تناسب موضوع، مقالات مستقلی (غالباً عرفانی) تحت عنوان «تحقیق» نوشته است.
مدار این تفسیر بر حول مفهوم
وَلایت به معنای عرفانی و شئون و جوانب مختلف آن است؛ چنانکه در آن، آیات راجع به
کفر و
ایمان، به کفر و ایمان نسبت به مقام ولایت تفسیر شده است.
همچنین، مؤلف برای کلمه «
رب» دو تعبیر به دست میدهد: یکی «ربّ مطلق» که مقام الوهیت است؛ دیگر «ربّ مضاف» که منظور از آن مقام ولایت است که ظهور ربّ مطلق باشد.
از آنجا که
مفسّر اساس
مذهب شیعه را پیروی از همین
اصل میداند و به اتحاد ذاتی
تصوف حقیقی و
تشیع به معنای وَلَوی آن قائل است، کسانی را که از بُعد عرفانی تشیع غافلاند، درباره گرایش این تفسیر، دچار تردید میکند؛ چنانکه صاحب
التفسیر والمفسّرون در اینکه بیان السعادة را در شمار تفاسیر
صوفیه ذکر کند یا تفاسیر شیعه، مردد است.
تعصّب و جانبداری سختِ حاج ملاسلطان محمد در مذهب تشیع به حدی بود که در چاپ دوم تفسیر، به اجازه خود او، قسمتهایی که ممکن بود موجب اختلاف میان شیعه و سنی شود، به منظور تقریب و حفظ
وحدت مذاهب
اسلامی، تعدیل شد.
بیان السعادة علاوه بر جنبه های عرفانی، جنبه های
روایی،
فقهی،
فلسفی،
کلامی و
ادبی نیز دارد.
از جنبه نقلی و روایی و بحث درباره
شأن نزول آیات، مباحث مستوفایی دارد و عمده اقوال و مطالب منقول در آن مستند به احادیث و اخبار مروی از
پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه وآله وسلّم و
ائمه اطهار علیهمالسلام است.
در
نقل احادیث، از
تفسیر صافی ِ
فیض کاشانی و
تفسیر برهان سید هاشم بحرانی، استفاده کرده است.
سلطانعلی شاه در خصوص اخبار مختلفی که در تفسیر آیات نقل کرده، مانند اخبار وارده درباره شجره مَنهیّه در قصّه آدم، به جمع و تطبیق میان آنها مبادرت نموده است، به گونهای که همه اقوال در مقام و مرتبه خود با یکدیگر سازگارند، مگر در موارد نادری که صحت اخبار مخدوش باشد.
با اینکه اساس این تفسیر، اخبار ائمه اطهار علیهمالسلام و عرفان مبتنی بر آن است، مشتمل بر اصطلاحات و مباحث فلسفی و
حکمی نیز هست، مانند تحقیق در
مراتب وجود و تشکیک در حقیقت آن
که غالباً به روش استادِ خود، حاج ملا هادی سبزواری، و براساس آرا و اقوال ملا صدرا است و از این حیث به تفاسیر ملا صدرا بر قرآن شباهت دارد.
وی آرای فلسفی را با لطایف عرفانی و عقاید کلامی درهم آمیخته و در مسائلی از قبیل
معراج،
جبر و
اختیار، و
بداء، که
فلاسفه و
متکلمان در آنها اختلاف نظر دارند، به جمع و تطبیق آرا پرداخته است.
بیان السعادة، متضمن مباحث ادبی نیز هست و در آن، ضمن تفسیر، نکات ادبی آیات و ترکیب لغات هم، به تناسب موضوع، مطرح شده است.
برای مثال، در وجوه محتمل معانی حروف آغازین برخی سورهها، مثل «ال´م ´» در
بقره، بحثهای مفصلی آمده است.
از دیگر ویژگیهای این تفسیر، آن است که مؤلف آن با وجود اعتقاد به اینکه جمع آوری آیات به ترتیب نزول آنها صورت نگرفته، چون معتقد به ارتباط معنوی میان آنها بوده، باتوجه به ترتیب موجود میان آیات و کلمات، به بیان ارتباط معنوی میان آنها پرداخته است.
گر چه مؤلفِ بیان السعادة
مجتهد بوده، در این تفسیر کمتر به مسائل فقهی پرداخته، مگر در موارد معدودی که نظر شخصی خود را، نه به صورت
فتوا، اظهار کرده است، از جمله در تفسیر «ویَسْئَلونَکَ عنِالخَمْرِ والمیْسَر»
به حرمت استعمال تریاک
رأی داده است.
پس از تألیف بیان السعادة، حاج ملا علی نورعلیشاه گنابادی، فرزند و جانشین طریقتی صاحب تفسیر، تقریظی بر این تفسیر مشتمل بر شرح حال مؤلف آن به نام
رجوم الشیاطین (چاپ سنگی، تهران ۱۳۱۵) نوشت.
بیان السعادة ابتدا در ۱۳۱۴ در دو جلد چاپ سنگی شد.
حاج
سلطان محمدحسین تابنده گنابادی ملقب به
رضاعلیشاه آن را مقابله و تصحیح کرد و با افزودن مقدمهای در ۱۳۴۴ ش در چهارمجلد، چاپ کرد که در ۱۴۰۸ در
بیروت نیز افست شد.
با انتشار بیان السعادة، عدهای از علما، از جمله
آقامحسن مجتهد عراقی و
آخوند ملامحمد کاشانی، در مقام تمجید آن برآمدند و از آن به «تفسیرالسلطان، سلطان التفاسیر» تعبیر کردند.
همچنین
ادیب نیشابوری، شاگردان خود را به مطالعه آن تشویق میکرد.
برخی، صحت انتساب این تفسیر را به حاج ملاسلطان محمد انکار کردند، اما توجه به این نکات در رفع این شبهه ضرورت دارد:
اولاً، چنانکه
کیوان سمیعی می گوید، مقام عرفانی و علمی و ادبی مؤلف برتر از آن بوده که بتوان نسبت انتحال به وی داد، زیرا او عاجز از تألیف چنین تفسیری نبوده است، و با توجه به تبحّر وی در علم و عرفان چنانچه این تفسیر بدون نام مؤلف نیز چاپ میشد، اهل فن میتوانستند بفهمند که این کتاب از اوست؛
ثانیاً، روش بیان مطالب و جمع نکات عقلی، نقلی و
قلبی در این تفسیر با سایر آثار مؤلف مشابهت کامل دارد؛
ثالثاً،
معصوم علیشاه، صاحب
طرائق الحقائق که در ۱۳۰۳ و ۱۳۰۴ در
گناباد نزد مؤلف بوده، از این تفسیر یاد کرده و تصریح میکند که در دوران تألیف آن، گاه بخشهایی از آن را به درخواست مؤلف ملاحظه میکرده است.
اصولاً یکی از جهات اشتهار علمی و عرفانی مؤلف در زمان
حیات، که غالب
مورخان آن دوران
ذکر کردهاند، تألیف همین کتاب بوده است.
اشتباه دیگر درباره تفسیر بیان السعادة را
خاورشناس مشهور گلدتسیهر مرتکب شده است؛ وی
از تفسیری به نام «بیان السعادة فی مقامات العبادة» نوشته
سلطان محمد بن حیدرالبَیدَختی (بیدُختی؛ چاپ تهران، ۱۳۱۴ هجری) نام برده و آن را کهن ترین تفسیر شیعه خوانده و تاریخ اتمامش را ۳۱۱
هجری یاد کرده است.
به نظر میرسد که اشتباه او ناشی از غلط خواندن
تاریخ اتمام این تفسیر (۱۳۱۱ هجری)، بوده است.
در
ترجمه عربی کتاب گلدتسیهر
نیز، «حیدر» به «حجر» و «البیدختی» به «البجختی» تصحیف شده است.
اما در هیچیک از منابع متقدم و متأخر شیعه، نشانهای از این تفسیر و مؤلف آن با مشخصاتی که گلدتسیهر ذکر کرده است به چشم نمیخورد.
قسمتهایی از بیان السعادة را حاج سلطان حسین تابنده گنابادی
تحت این عناوین به
فارسی ترجمه و شرح کرده است: ۱)
رهنمای سعادت (تهران ۱۳۴۲ ش)، ترجمه و تفسیر مقدمه بیان السعادة و شرح تفسیر سوره های
فاتحه،
أعلی '،
الضُّحی '،
انشراح،
قدر،
نصر و
اخلاص؛ ۲)
قرآن مجید و سه داستان اسرارآمیز عرفانی (تهران ۱۳۶۵ ش)، ترجمه و شرح تفسیر سه داستان اصحاب کهف، موسی و خضر و ذوالقرنین از سوره کهف؛ ۳) سه گوهر تابناک از دریای پرفیض کلام الهی (تهران ۱۳۷۶ ش)، ترجمه و شرح تفسیر
آیة الکرسی، آیات خواتیم
سوره بقره و
آیه نور.
از تمامی تفسیر بیان السعادة،
محمدرضا خانی و
حشمت اللّه ریاضی، ترجمه دیگری با نام ترجمه تفسیر بیان السعادة (تهران ۱۳۷۷ ش)، انجام دادهاند که فقط بخشی از آن چاپ شده است.
(۱) محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، چاپ علی نقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
(۲) سلطانحسین تابنده، نابغه علم و عرفان در قرن چهاردهم، شرح حال مرحوم حاج ملاسلطانمحمد گنابادی: سلطانعلیشاه، تهران ۱۳۵۰ ش.
(۳) محمدحسین ذهبی، التفسیر و المفسّرون، قاهره ۱۴۰۹/ ۱۹۸۹.
(۴) سلطانمحمد بن حیدر سلطانعلیشاه، بیان السعادة فی مقامات العبادة، تهران ۱۳۴۴ ش.
(۵) کیوان سمیعی، رساله ترجمة حال کیوان قزوینی، در دو رساله در تاریخ جدید تصوّف ایران، تهران ۱۳۷۰ ش.
(۶) محمدنصیر بن جعفر فرصت شیرازی، آثار عجم، چاپ منصور رستگار فسائی، تهران ۱۳۷۷ ش.
(۷) ایگناتس گلدتسیهر، مذاهب التفسیر الاسلامی، ترجمة عبدالحلیم نجّار، قاهره ۱۳۷۴/۱۹۵۵.
(۸) محمدمعصوم بن زین العابدین معصوم علیشاه، طرائق الحقائق، چاپ محمدجعفر محجوب، تهران ۱۳۳۹ـ ۱۳۴۵ ش؛
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «بیان السعادة»، شماره.