در ۳۵ سالگی به فاس رفت و وارد مدرسه صفارین شد. در آن زمان، در پی نزاعی بین دو گروه از قبیله او، قتلی صورت گرفت که هیچکس مسئولیت آن را نپذیرفت و نزدیک بود نزاعی دیگر درگیرد. جزولی، برای جلوگیری از این امر، خود را قاتل معرفی نمود و مطابق عرفشان نفی بلد شد. وی به قصدطنجه از شهر بیرون رفت و از راه دریا به شرق مسافرت نمود و احتمالاً چهل سال در مکه، مدینه و بیتالمقدس به سر برد.
[۶]احمدبابابن احمد تنبکتی، نیل الابتهاج بتطریز الدّیباج، ج ۲، ص ۵۴۵، چاپ عبدالحمید عبداللّه هرامه، طرابلس ۱۳۹۸/۱۹۸۹.
سپس به مراکش بازگشت و با استفاده از کتابهای کتابخانهقرویین، کتاب دلایلالخیرات را نوشت. آنگاه وارد طریقت شاذلیه شد، خلوت گزید و چهارده سال در آن طریقت به سیروسلوک پرداخت. وی در آخرین سفرش به اَ سفی/ سفی، بندری در مغرب، پیروان بسیاری پیدا کرد، بهگونهای که حاکم شهر نگران شد و او را از شهر بیرون راند. گفتهاند که حاکم شهر، با این گمان که جزولی خود را همان مهدی موعود خوانده است، وی را مسموم کرد. در باره تاریخ وفات او اختلافنظر وجود دارد اما غالباً آن را ۸۷۰ دانستهاند.
[۸]احمدبابابن احمد تنبکتی، نیل الابتهاج بتطریز الدّیباج، ج ۲، ص ۵۴۵، چاپ عبدالحمید عبداللّه هرامه، طرابلس ۱۳۹۸/۱۹۸۹.
[۹]احمدبابابن احمد تنبکتی، نیل الابتهاج بتطریز الدّیباج، ج ۲، ص ۵۴۵، چاپ عبدالحمید عبداللّه هرامه، طرابلس ۱۳۹۸/۱۹۸۹.
و یکی از هفت ولی حامی مراکش دانستهاند که طریقت جدیدی بهوجود آورد که عضویت در آن منوط به بیعت با شیخ و خواندن کتاب دلایلالخیرات با خلوص نیت است و اعمالی از قبیل صحبت با شیخ، تلقین ذکر یا حضور و همراهی در جماعت ضروری نیست. چندین شاخه دیگر از جمله عروسیه، حنظلیه و عیساویه نیز خود را به جزولی منتسب ساختند. در طریقت جزولیه، همچنانکه خود جزولی عمل میکرد، معمول بود که حتماً بسمله را چهارده هزار بار و دلایلالخیرات را دو بار در روز و یک بار در شب و ربع قرآن را هر شب بخوانند.
[۱۰]احمدبابابن احمد تنبکتی، نیل الابتهاج بتطریز الدّیباج، ج ۲، ص ۵۴۵ـ۵۴۶، چاپ عبدالحمید عبداللّه هرامه، طرابلس ۱۳۹۸/۱۹۸۹.
یکی از شاگردان او بهنام عمروبن سلیمان شَیظَمی، معروف به سیاف، که پس از مرگ او ادعای پیامبری کرد، به فکر خونخواهی جزولی افتاد. وی جسد استادش را در تابوتی نهاد و پس از بیست سال آن را در منطقه حاحه، در محلی به نام افوغال، دفن نمود. سلطان ابوالعباس احمد (متوفی ۹۶۴)، ملقب به الاعرج، ۷۷ سال بعد، جسد جزولی و پدر خود، سلطان ابوعبدالله، را که در کنار مزار جزولی دفن شده بود، به مراکش منتقل ساخت و هر دو را در محلی به نام ریاضالعروسدفن کرد.
[۱۱]محمدصغیربن محمد یفرنی، نزهة الحادی باخبار ملوک القرن الحادی، ج۱، ص ۱۸، چاپ هو داس، پاریس ۱۸۸۸، چاپ افست رباط.
از میان آثار متعدد جزولی در تصوف، این عناوین تاکنون شناخته شده است:
۱) دلایلالخیرات، شامل مجموعه ادعیه و صلوات بر پیامبر اکرم، توصیف ضریح حضرت و دو قصیده، یکی قَصیدةُ البُردَةُ الشَّریفَة
غرض از تصنیف آن را ثنای رسول اکرم و بیان فضائل آن حضرت ذکر کرده و برای کسب رضای خدا و محبت رسول اکرم آن را دلایلالخیرات نامیده است. حاجیخلیفه
این کتاب را نشانی از نشانههای خدا در بزرگداشت نبیاکرم میداند که آن را در شرق و غرب، بهویژه در سرزمین روم (قلمرو عثمانی)، میخوانند.
در میان نسخههای موجود دلایلالخیرات نسخه شیخ ابوعبداللّه محمد صغیر سهیلی، یکی از برجستهترین شاگردان جزولی، معتبر است و شیخمحمدمهدیبن احمدبن علیبن یوسف فاسی قصوی (متوفی ۱۰۵۲) شرحی به نام مَطالِعُ المَسرّات بِجَلاءِ دَلایلالخیرات بر آن نگاشته است.