حکم خویشاوندان (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
در
دین اسلام درباره خویشاوندان و
صله ارحام بسیار سفارش شده و در نحوه ارتباط و برخورد با خویشاوندان آداب و احکامی را بیان داشته است.
لازم است در ارتباط با خویشاوندان برخورد و گفتار نیک داشت.
«واذا حضر القسمة اولوا القربی... فارزقوهم منه وقولوا لهم قولا معروفا؛
و اگر بهنگام تقسیم (ارث)، خویشاوندان (و طبقهای که ارث نمیبرند) و یتیمان و
مستمندان، حضور داشته باشند، چیزی از آن
اموال را به آنها بدهید! و با آنان به طور شایسته سخن بگویید.»
«وءات ذا القربی حقه... • واما تعرضن عنهم ابتغاء رحمة من ربک ترجوها فقل لهم قولا میسورا؛
و حق نزدیکان را بپرداز، و (همچنین حق) مستمند و وامانده در راه را! و هرگز
اسراف و
تبذیر مکن، • ..... • و هر گاه از آنان (مستمندان) روی برتابی، و انتظار رحمت پروردگارت را داشته باشی (تا گشایشی در کارت پدید آید و به آنها کمک کنی)، با گفتار نرم و آمیخته با لطف با آنها سخن بگو.»
لازم است به نزدیکان و خویشاوندان
احسان کرد.
«واذ اخذنا میثـق بنی اسرءیل لا تعبدون الاالله وبالولدین احسانـا وذی القربی...؛
و (به یاد آورید) زمانی را که از
بنی اسرائیل پیمان گرفتیم که جز
خداوند یگانه را
پرستش نکنید و به
پدر و
مادر و نزدیکان و یتیمان و بینوایان نیکی کنید و به مردم نیک بگویید
نماز را برپا دارید و
زکات بدهید. سپس (با اینکه پیمان بسته بودید) همه شما- جز عده کمی- سرپیچی کردید و (از وفای به پیمان خود) روی گردان شدید.»
«واعبدوا الله... وبالولدین احسـنـا وبذی القربی...؛
و
خدا را بپرستید! و هیچ چیز را همتای او قرار ندهید! و به پدر و مادر، نیکی کنید همچنین به خویشاوندان و یتیمان و مسکینان، و
همسایه نزدیک، و همسایه دور، و
دوست و همنشین، و واماندگان در
سفر، و بردگانی که
مالک آنها هستید زیرا خداوند، کسی را که
متکبر و فخر فروش است، (و از ادای حقوق دیگران سرباز میزند،) دوست نمیدارد.»
ادای حقوق خویشاوندان لازم است.
«ان الله یامر بالعدل والاحسـن وایتای ذی القربی... یعظکم لعلکم تذکرون؛
خداوند به
عدل و احسان و بخشش به نزدیکان فرمان میدهد و از
فحشا و
منکر و
ستم،
نهی میکند خداوند به شما اندرز میدهد، شاید متذکر شوید!»
«وءات ذا القربی حقه...؛
و حق نزدیکان را بپرداز، و (همچنین حق) مستمند و وامانده در راه را! و هرگز اسراف و تبذیر مکن.»
(در احتمالی، مقصود از «ذی القربی» مطلق خویشاوندان است.)
«فـات ذا القربی حقه... ذلک خیر للذین یریدون وجه الله واولـئک هم المفلحون؛
پس حق نزدیکان و مسکینان و در راه ماندگان را ادا کن! این برای آنها که رضای خدا را میطلبند بهتر است، و چنین کسانی رستگارانند.»
پیامبر (صلی الله علیه وآله)، مامور ادای حقوق خویشاوندان خویش بود.
«وءات ذا القربی حقه...؛
و حق نزدیکان را بپرداز، و (همچنین حق) مستمند و وامانده در راه را! و هرگز اسراف و تبذیر مکن.»
«فـات ذا القربی حقه...؛
پس حق نزدیکان و مسکینان و در راه ماندگان را ادا کن! این برای آنها که رضای خدا را میطلبند بهتر است، و چنین کسانی رستگارانند.»
از آنجا که هر
نعمت و موهبتی، وظائف و مسئولیتهایی را همراه میآورد، در آیه روی سخن را به پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) کرده، میگوید: چون چنین است حق بستگان و نزدیکان را ادا کن، و همچنین مسکینان و در راه ماندگان را (فآت ذا القربی حقه و المسکین و ابن السبیل).
به هنگام وسعت روزی
فکر نکن آنچه داری از آن تو است، بلکه دیگران نیز در اموال تو حق دارند، از جمله خویشاوندان و افراد مستمندی که از شدت
فقر زمین گیر شدهاند، و همچنین افراد آبرومندی که دور از
وطن بر اثر حوادثی در راه ماندهاند و محتاجند.
صله رحم و پیوند و ارتباط با خویشاوندان
واجب است.
«الذین ینقضون عهد الله من بعد میثـقه ویقطعون ما امر الله به ان یوصل ویفسدون فی الارض اولـئک هم الخـسرون؛
فاسقان کسانی هستند که پیمان خدا را، پس از محکم ساختن آن، میشکنند و پیوندهایی را که خدا دستور داده برقرار سازند، قطع نموده، و در روی
زمین فساد میکنند اینها زیانکارانند.»
(بنابرقولی، مراد از «یقطعون ما امر الله به ان یوصل...» صله رحم است.)
«یـایها الناس اتقوا ربکم الذی خلقکم من نفس وحدة وخلق منها زوجها وبث منهما رجالا کثیرا ونساء واتقوا الله الذی تساءلون به والارحام ان الله کان علیکم رقیبا؛
ای مردم! از (مخالفت) پروردگارتان بپرهیزید! همان کسی که همه شما را از یک
انسان آفرید و
همسر او را (نیز) از جنس او
خلق کرد و از آن دو، مردان و زنان فراوانی (در روی زمین) منتشر ساخت. و از خدایی بپرهیزید که (همگی به عظمت او معترفید و) هنگامیکه چیزی از یکدیگر میخواهید، نام او را میبرید! (و نیز) (از قطع رابطه با) خویشاوندان خود، پرهیز کنید! زیرا خداوند، مراقب شماست.»
(«والارحام» عطف بر «الله» است و معنای آن چنین میشود: بترسید از اینکه قطع رحم نمایید، بنابراین (آیه) بر وجوب صله رحم دلالت میکند.)
. انما یتذکر اولوا الالبـب• والذین یصلون ما امر الله به ان یوصل... • والذین ینقضون عهد الله من بعد میثـقه ویقطعون ما امر الله به ان یوصل... اولـئک لهم اللعنة و لهم سوء الدار؛
آیا کسی که میداند آنچه از طرف پروردگارت بر تو نازل شده حق است، همانند کسی است که نابیناست؟! تنها صاحبان اندیشه متذکر میشوند. • ..... • و آنها که پیوندهایی را که خدا دستور به برقراری آن داده، برقرار میدارند و از پروردگارشان میترسند و از بدی حساب (روز قیامت) بیم دارند. • ..... • آنها که عهد الهی را پس از محکم کردن میشکنند، و پیوندهایی را که خدا دستور به برقراری آن داده قطع میکنند، و در روی زمین فساد مینمایند،
لعنت برای آنهاست و بدی (و مجازات) سرای
آخرت.»
«فهل عسیتم ان تولیتم ان تفسدوا فی الارض وتقطعوا ارحامکم؛
اگر (از این دستورها) روی گردان شوید، جز این انتظار میرود که در زمین فساد و قطع پیوند خویشاوندی کنید؟! »
لزوم حمایت و تامین نیاز خویشاوندان نیازمند، حتی در صورت بروز خطا و لغزش از آنان لازم است.
«ولا یاتل اولوا الفضل منکم والسعة ان یؤتوا اولی القربی والمسـکین والمهـجرین فی سبیل الله ولیعفوا ولیصفحوا الا تحبون ان یغفر الله لکم والله غفور رحیم؛
آنها که از میان شما دارای برتری (مالی) و وسعت زندگی هستند نباید
سوگند یاد کنند که از
انفاق نسبت به نزدیکان و مستمندان و مهاجران در راه خدا دریغ نمایند آنها باید
عفو کنند و چشم بپوشند آیا دوست نمیدارید خداوند شما را ببخشد؟! و خداوند آمرزنده و
مهربان است.»
جمعی از
مفسران برای آیه مورد بحث شان نزولی نقل کردهاند که پیوند آن را با آیات گذشته روشن میسازد و آن اینکه: این آیه درباره گروهی از
صحابه نازل شد که بعد از "داستان افک" سوگند یاد کردند که به هیچیک از کسانی که در این ماجرا درگیر بودند و به این تهمت بزرگ دامن زدند کمک مالی نکنند، و در هیچ موردی با آنها مواسات ننمایند، آیه فوق نازل شد و آنها را از این شدت عمل و خشونت باز داشت و دستور عفو و گذشت داد".
این
شان نزول را "
قرطبی" در تفسیرش از "
ابن عباس" و "
ضحاک"، و مرحوم "
طبرسی" از "ابن عباس" و غیر او، ذیل
آیات مورد بحث نقل کردهاند و جنبه عمومی دارد.
ولی گروهی از مفسران
اهل تسنن اصرار دارند که این آیه در مورد خصوص "
ابو بکر" نازل شده که بعد از داستان افک، کمک مالی خود را به "مسطح بن اثاثه" که "پسر خاله" یا "پسر خواهر" او بود و به مساله افک دامن میزد قطع کرده، در حالی که تمام ضمیرهایی که در آیه به کار رفته به صورت جمع است و نشان میدهد که گروهی از
مسلمانان بعد از این ماجرا تصمیم به قطع کمکهای خود از این مجرمان گرفته بودند و آیه آنها را از این کار
نهی کرد.
ولی به هر حال میدانیم آیات
قرآن اختصاص به شان نزول ندارد، بلکه همه
مؤمنان را تا دامنه
قیامت شامل میگردد، یعنی توصیه میکند که مسلمانان در این گونه موارد گرفتار احساسات تند و داغ نشوند و در برابر لغزشها و اشتباهات گنهکاران تصمیمات خشن نگیرند.
با توجه به این شان نزول به
تفسیر آیه باز میگردیم: قرآن میگوید: " آنها که دارای برتری مالی و وسعت زندگی هستند نباید سوگند یاد کنند (یا تصمیم بگیرند) که انفاق خود را نسبت به نزدیکان و مستمندان و
مهاجران در راه خدا قطع میکنند" (و لا یاتل اولوا الفضل منکم و السعة ان یؤتوا اولی القربی و المساکین و المهاجرین فی سبیل الله).
این تعبیر نشان میدهد که جمعی از کسانی که آلوده افک شدند از مهاجران در راه خدا بودند که فریب
منافقان را خوردند، و خداوند به خاطر سابقه آنها اجازه نداد که آنان را از جامعه اسلامی طرد کنند و تصمیمهایی که بیش از حد استحقاق باشد درباره آنها بگیرند.
مقدم داشتن خویشاوندان نزدیک بر خویشاوندان دور، در ارث ضرورت دارد.
«... واولوا الارحام بعضهم اولی ببعض فی کتـب الله.....؛
و کسانی که بعدا
ایمان آوردند و
هجرت کردند و با شما
جهاد نمودند، از شما هستند و خویشاوندان نسبت به یکدیگر، در احکامی که خدا مقرر داشته، (از دیگران) سزاوارترند خداوند به همه چیز داناست.»
(آیه بر این مطلب دلالت میکند که خویشاوندان نزدیک تر
میت، در ارث بردن از او بر دیگر خویشاوندان سزاوارترند.)
«. . اولوا الارحام بعضهم اولی ببعض فی کتـب الله من المؤمنین والمهـجرین... کان ذلک فی الکتـب مسطورا؛
پیامبر نسبت به
مؤمنان از خودشان سزاوارتر است و همسران او مادران آنها (مؤمنان) محسوب میشوند و خویشاوندان نسبت به یکدیگر از مؤمنان و مهاجران در آنچه خدا مقرر داشته اولی هستند، مگر اینکه بخواهید نسبت به دوستانتان نیکی کنید (و سهمی از اموال خود را به آنها بدهید) این حکم در کتاب (الهی) نوشته شده است.»
اطعام به خویشاوندان یتیم بر
اطعام دیگر نیازمندان اولویت دارد.
فلا اقتحم العقبه• وما ادرک ما العقبه• او اطعـم فی یوم ذی مسغبه• یتیمـا ذا مقربه• او مسکینـا ذا متربه؛
ولی او از آن گردنه مهم نگذشت! • و تو نمیدانی آن گردنه چیست. • ..... • یا غذا دادن در روز گرسنگی. •
یتیمی از خویشاوندان، • یا مستمندی خاک نشین را.»
مقربة به معنی قرابت و خویشاوندی است، و تاکید روی یتیمان خویشاوند نیز به خاطر ملاحظه اولویتها است، و گرنه همه یتیمان را باید اطعام و نوازش نمود، این نشان میدهد که خویشاوندان در مورد یتیمان
فامیل خود مسئولیت سنگین تری دارند.
از این گذشته سوء استفاده هائی که مخصوصا در آن عصر در این زمینه نسبت به اموال یتیمان خویشاوند میشده، ایجاب میکرده است که هشدار خاصی در مورد این گردنه صعب العبور داده شود.
تبری جستن از خویشاوندان، در صورت دشمنی آنان با خداوند و پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) لازم است.
«لا تجد قومـا یؤمنون بالله والیوم الاخر یوادون من حاد الله ورسوله ولو کانوا ءاباءهم او ابناءهم او اخونهم او عشیرتهم اولـئک کتب فی قلوبهم الایمـن وایدهم بروح منه ویدخلهم جنـت تجری من تحتها الانهـر خــلدین فیها رضی الله عنهم ورضوا عنه اولـئک حزب الله الا ان حزب الله هم المفلحون؛
هیچ قومی را که ایمان به خدا و روز رستاخیز دارند نمییابی که با دشمنان خدا و رسولش
دوستی کنند، هر چند پدران یا فرزندان یا برادران یا خویشاوندانشان باشند آنان کسانی هستند که خدا ایمان را بر صفحه دلهایشان نوشته و با روحی از ناحیه خودش آنها را تقویت فرموده، و آنها را در باغهایی از
بهشت وارد میکند که نهرها از زیر (درختانش) جاری است، جاودانه در آن میمانند خدا از آنها خشنود است، و آنان نیز از خدا خشنودند آنها (حزب الله) اند بدانید (حزب الله) پیروزان و رستگارانند.»
" اولئک کتب فی قلوبهم الایمان"- کلمه "اولئک" اشاره به مردمی است که به خاطر ایمانی که به خدا و روز جزا دارند با دشمنان خدا هر چند پدر و یا
پسر یا برادرشان باشد دوستی نمیکنند. و "کتابت" به معنای اثبات غیر قابل زوال است. و ضمیر در "کتب" به خدای تعالی برمیگردد. و این آیه تصریح و نص در این است که چنین کسانی
مؤمنین حقیقی هستند.
رعایت
عدالت، در گواهی نسبت به خویشاوندان لازم است.
«یـایها الذین ءامنوا کونوا قومین بالقسط شهداء لله ولو علی انفسکم او الولدین والاقربین ان یکن غنیـا او فقیرا فالله اولی بهما فلا تتبعوا الهوی ان تعدلوا وان تلووا او تعرضوا فان الله کان بما تعملون خبیرا؛
ای کسانی که ایمان آوردهاید! کاملا قیام به عدالت کنید! برای خدا
شهادت دهید، اگر چه (این گواهی) به زیان خود شما، یا
پدر و
مادر و نزدیکان شما بوده باشد! (چرا که) اگر آنها غنی یا فقیر باشند، خداوند سزاوارتر است که از آنان حمایت کند. بنا بر این، از
هوی و هوس پیروی نکنید که از حق، منحرف خواهید شد! و اگر حق را تحریف کنید، و یا از اظهار آن، اعراض نمایید، خداوند به آنچه انجام میدهید، آگاه است.»
«یـایها الذین ءامنوا شهـدة بینکم اذا حضر احدکم الموت حین الوصیة اثنان ذوا عدل منکم او ءاخران من غیرکم ان انتم ضربتم فی الارض فاصـبتکم مصیبة الموت تحبسونهما من بعد الصلوة فیقسمان بالله ان ارتبتم لانشتری به ثمنـا ولو کان ذاقربی ولا نکتم شهـدة الله انا اذا لمن الاثمین؛
ای کسانی که ایمان آوردهاید! هنگامی که
مرگ یکی از شما فرا رسد، در موقع
وصیت باید از میان شما، دو نفر عادل را به شهادت بطلبد یا اگر مسافرت کردید، و مصیبت مرگ شما فرا رسید، (و در آن جا مسلمانی نیافتید،) دو نفر از غیر خودتان را به گواهی بطلبید، و اگر به هنگام ادای شهادت، در صدق آنها
شک کردید، آنها را بعد از
نماز نگاه میدارید تا
سوگند یاد کنند که: ما حاضر نیستیم حق را به چیزی بفروشیم، هر چند در مورد خویشاوندان ما باشد! و شهادت الهی را کتمان نمیکنیم، که از گناهکاران خواهیم بود!»
«. . واذا قلتم فاعدلوا ولو کان ذاقربی...؛
... و هنگامی که سخنی میگویید، عدالت را رعایت نمایید، حتی اگر در مورد نزدیکان (شما) بوده باشد و به پیمان خدا وفا کنید، این چیزی است که خداوند شما را به آن سفارش میکند، تا متذکر شوید.»
نقض حقوق خویشاوندی
حرام است.
«کیف وان یظهروا علیکم لا یرقبوا فیکم الا ولا ذمة یرضونکم بافوههم وتابی قلوبهم واکثرهم فـسقون؛
چگونه (پیمان مشرکان ارزش دارد)، در حالی که اگر بر شما غالب شوند، نه ملاحظه خویشاوندی با شما را میکنند، و نه پیمان را؟! شما را با زبان خود خشنود میکنند، ولی دلهایشان ابا دارد و بیشتر آنها فرمانبردار نیستند!»
(از معانی «الا» قرابت و خویشاوندی است.)
«لا یرقبون فی مؤمن الا ولا ذمة واولـئک هم المعتدون؛
(نه تنها درباره شما،) درباره هیچ فرد باایمانی رعایت خویشاوندی و پیمان را نمیکنند و آنها همان تجاوز کارانند!»
دوستی با خویشاوندان بی ایمان روا نیست.
«یـایها الذین ءامنوا لا تتخذوا ءاباءکم واخونکم اولیاء ان استحبوا الکفر علی الایمـن ومن یتولهم منکم فاولـئک هم الظــلمون؛
ای کسانی که ایمان آوردهاید! هر گاه پدران و برادران شما،
کفر را بر ایمان ترجیح دهند، آنها را ولی (و یار و یاور و تکیه گاه) خود قرار ندهید! و کسانی از شما که آنان را ولی خود قرار دهند، ستمگرند.»
«قل ان کان ءاباؤکم وابناؤکم واخونکم وازوجکم وعشیرتکم... احب الیکم من الله ورسوله وجهاد فی سبیله فتربصوا حتی یاتی الله بامره والله لا یهدی القوم الفـسقین؛
بگو: اگر پدران و فرزندان و برادران و همسران و طایفه شما، و اموالی که به دست آوردهاید، و تجارتی که از کساد شدنش میترسید، و خانههایی که به آن علاقه دارید، در نظرتان از خداوند و پیامبرش و
جهاد در راهش محبوبتر است، در انتظار باشید که خداوند عذابش را بر شما نازل کند و خداوند جمعیت نافرمانبردار را هدایت نمیکند.»
لا تجد قومـا یؤمنون بالله والیوم الاخر یوادون من حاد الله ورسوله ولو کانوا ءاباءهم او ابناءهم او اخونهم او عشیرتهم اولـئک کتب فی قلوبهم الایمـن وایدهم بروح منه ویدخلهم جنـت تجری من تحتها الانهـر خــلدین فیها رضی الله عنهم ورضوا عنه اولـئک حزب الله الا ان حزب الله هم المفلحون.
استغفار برای نزدیکان و خویشاوندان مشرک جهنمی جایز نیست.
«ما کان للنبی والذین ءامنوا ان یستغفروا للمشرکین ولو کانوا اولی قربی من بعد ما تبین لهم انهم اصحـب الجحیم؛
برای پیامبر و
مؤمنان، شایسته نبود که برای
مشرکان (از خداوند) طلب آمرزش کنند، هر چند از نزدیکانشان باشند (آن هم) پس از آنکه بر آنها روشن شد که این گروه، اهل دوزخند.»
این نکته را باید در نظر داشت که چون در آیه دومی بعد از بیان سبب استغفار
ابراهیم (علیه السلام) برای پدرش میفرماید وقتی که فهمید او دشمن خدا است، از او بیزاری جست و با این بیان معلوم کرد که مشرکین دشمنان خدا و جهنمی هستند، و در نتیجه نباید برای آنان استغفار کرد، اینکه در این آیه میفرماید حال که این معنا برای پیغمبر و پیروانش معلوم شد باید از این مطلب ضروری و روشن
غفلت نورزند، که استغفار برای مشرکین از این جهت جائز نیست که لغو است، و
خضوع ایمان مانع است از اینکه بنده خدا با ساحت کبریای او بازی نموده، کاری لغو بکند.
جواز خوردن از خوراکیهای منازل خویشاوندان (پدر، مادر،
برادر،
خواهر،
عمو،
عمه،
دایی و
خاله) بدون اذن آنان جایز است.
لیس علی الاعمی حرج ولا علی الاعرج حرج ولا علی المریض حرج ولا علی انفسکم ان تاکلوا من بیوتکم او بیوت ءابائکم او بیوت امهـتکم او بیوت اخونکم او بیوت اخوتکم او بیوت اعمـمکم او بیوت عمـتکم او بیوت اخولکم او بیوت خــلـتکم او ما ملکتم مفاتحه او صدیقکم لیس علیکم جناح ان تاکلوا جمیعـا او اشتاتـا..
بر نابینا و افراد لنگ و
بیمار گناهی نیست (که با شما هم
غذا شوند)، و بر شما نیز گناهی نیست که از خانههای خودتان (خانههای فرزندان یا همسرانتان که خانه خود شما محسوب میشود بدون اجازه خاصی) غذا بخورید و همچنین خانههای پدرانتان، یا خانههای مادرانتان، یا خانههای برادرانتان، یا خانههای خواهرانتان، یا خانههای عموهایتان، یا خانههای عمه هایتان، یا خانههای دایی هایتان، یا خانههای خاله هایتان، یا خانهای که کلیدش در اختیار شماست، یا خانههای دوستانتان، بر شما گناهی نیست که بطور دسته جمعی یا جداگانه غذا بخورید و هنگامی که داخل خانهای شدید، بر خویشتن
سلام کنید، سلام و تحیتی از سوی خداوند، سلامی پربرکت و پاکیزه! این گونه خداوند آیات را برای شما روشن میکند، باشد که بیندیشید.»
ظاهر آیه این است که در آن برای مؤمنین حقی قائل شده، و آن این است که میتوانند در خانه خویشاوندان، و یا کسانی که ایشان را امین میدانند، و یا خانه دوستان خود چیزی بخورند، البته به مقداری که بدان احتیاج دارند، نه به حد
اسراف و افساد.
احسان به خویشاوندان
کافر، در صورت اقدام نکردن آنان بر ضد مؤمنان جایز است.
«یـایها الذین ءامنوا لا تتخذوا عدوی وعدوکم اولیاء تلقون الیهم بالمودة وقد کفروا بما جاءکم من الحق... • لن تنفعکم ارحامکم ولا اولـدکم یوم القیـمة یفصل بینکم والله بما تعملون بصیر• لا ینهـکم الله عن الذین لم یقـتلوکم فی الدین ولم یخرجوکم من دیـرکم ان تبروهم وتقسطوا الیهم ان الله یحب المقسطین؛
ای کسانی که ایمان آوردهاید!
دشمن من و دشمن خودتان را دوست نگیرید! شما نسبت به آنان اظهار
محبت میکنید، در حالی که آنها به آنچه از حق برای شما آمده کافر شدهاند و
رسول الله و شما را به خاطر ایمان به خداوندی که پروردگار همه شماست از
شهر و دیارتان بیرون میرانند اگر شما برای جهاد در راه من و جلب خشنودیم هجرت کردهاید (پیوند دوستی با آنان برقرار نسازید! ) شما مخفیانه با آنها رابطه دوستی برقرار میکنید در حالی که من به آنچه پنهان یا آشکار میسازید از همه داناترم! و هر کس از شما چنین کاری کند، از راه راست گمراه شده است! • .... • هرگز بستگان و فرزندانتان
روز قیامت سودی به حالتان نخواهند داشت میان شما جدایی میافکند و خداوند به آنچه انجام میدهید بیناست. • ..... • خدا شما را از نیکی کردن و رعایت عدالت نسبت به کسانی که در راه دین با شما پیکار نکردند و از خانه و دیارتان بیرون نراندند نهی نمیکند چرا که خداوند عدالت پیشگان را دوست دارد.»
(
مسلمانان از پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) اذن خواستند که به نزدیکان مشرک خود نیکی کنند. در پی این درخواست آیه نازل شد.)
دشمنی خویشاوندان با خدا، مجوز قطع رابطه با آنان است.
«لا تجد قومـا یؤمنون بالله والیوم الاخر یوادون من حاد الله ورسوله ولو کانوا ءاباءهم او ابناءهم او اخونهم او عشیرتهم اولـئک کتب فی قلوبهم الایمـن وایدهم بروح منه ویدخلهم جنـت تجری من تحتها الانهـر خــلدین فیها رضی الله عنهم ورضوا عنه اولـئک حزب الله الا ان حزب الله هم المفلحون؛
هیچ قومی را که ایمان به خدا و روز رستاخیز دارند نمییابی که با دشمنان خدا و رسولش دوستی کنند، هر چند پدران یا فرزندان یا برادران یا خویشاوندانشان باشند آنان کسانی هستند که خدا ایمان را بر صفحه دلهایشان نوشته و با روحی از ناحیه خودش آنها را تقویت فرموده، و آنها را در باغهایی از بهشت وارد میکند که نهرها از زیر (درختانش) جاری است، جاودانه در آن میمانند خدا از آنها خشنود است، و آنان نیز از خدا خشنودند آنها (حزب الله) اند بدانید (حزب الله) پیروزان و رستگارانند.»
«یـایها الذین ءامنوا لا تتخذوا عدوی وعدوکم اولیاء تلقون الیهم بالمودة وقد کفروا بما جاءکم من الحق... • لن تنفعکم ارحامکم ولا اولـدکم یوم القیـمة یفصل بینکم والله بما تعملون بصیر؛
ای کسانی که ایمان آوردهاید! دشمن من و دشمن خودتان را دوست نگیرید! شما نسبت به آنان اظهار
محبت میکنید، در حالی که آنها به آنچه از حق برای شما آمده کافر شدهاند و رسول الله و شما را به خاطر ایمان به خداوندی که پروردگار همه شماست از شهر و دیارتان بیرون میرانند اگر شما برای جهاد در راه من و جلب خشنودیم
هجرت کردهاید (پیوند دوستی با آنان برقرار نسازید! ) شما مخفیانه با آنها رابطه دوستی برقرار میکنید در حالی که من به آنچه پنهان یا آشکار میسازید از همه داناترم! و هر کس از شما چنین کاری کند، از راه راست گمراه شده است! • .... • هرگز بستگان و فرزندانتان روز قیامت سودی به حالتان نخواهند داشت میان شما جدایی میافکند و خداوند به آنچه انجام میدهید بیناست.»
فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «حکم خویشاوندان».